خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

از معادلات ریاضی معروف

سیزده هزار و هشتصد و سی و هفت ضربدر سن شما ضربدر هفتاد و سه از معادلات جالب ریاضی *13837 سن شما* 73 = ؟ امتحان کنید! من که خیلی حال کردم!
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

مطالب خواندنی برای شما

دسته‌ها
صحبت های خودمونی

این مجتبی چقدر مغروره! خیال کرده کیه!؟

این جمله ایه که هر کس تا به حال دو کلام تلفنی با من صحبت کرده با خودش یا به دیگران گفته.

دسته‌ها
اخبار و اطلاعیه

اطلاع رسانی در مورد واسط کاربری بانک ملت:

دسته‌ها
صحبت های خودمونی

چهارشنبه سوری همه تون مبارکا باشه!!!

تق تق فش فشه, فاصله مون کم بشه. هیزم و نفت و آتیش, دوست دارم خداییش. سیب زمینی به سیخه, عکس گلت به میخه. غماتو بیارو فوتش کن, کینه داری شوتش کن. هوا بهاری میشه, سرما فراری میشه. زردی ازت دور بشه, هرچی میخوای جور بشه. ***با تشکر از محسن گل گلآب که اینو واسم فرستاد*** چهارشنبه سوری همه تون مبارکا باشه!!!
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

هر کس حوصله من را دارد این یادداشت 23 اسفند 90 را بخواند

دسته‌ها
صحبت های خودمونی

قفل پارسآوای شما چطور؟ خراب شده؟!

دسته‌ها
کامپیوتر

آنچه تا به حال اکثر نابینایان در مورد گوگل تاک نمی دانستند!

دسته‌ها
صحبت های خودمونی

این هم نتیجه وبگردی من در شنبه 20 اسفند 90

دسته‌ها
اخبار و اطلاعیه

کتاب علامت گذاری سازی و آوازی به خط بریل مخصوص نابینایان و کم بینایان

بنام خدا بدین وسیله به اطلاع کلیه دوستان و عزیزان میرساند: موسسه فرهنگی هنری توان پویان الغدیر اقدام به چاپ کتاب علامت گذاری سازی و آوازی در خط بریل مخصوص نابینایان و کم بینایان کرده است و تعدادی از این کتاب آماده تحویل میباشد. علاقمندان جهت اطلاعات بیشتر میتوانند با شماره تلفن : 021/77212777 موسسه فرهنگی هنری توان پویان الغدیر تماس حاصل نمایند.  
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

دیگر برایم مهم نیست که این محله‘ محله آموزش است!

دسته‌ها
صحبت های خودمونی

کاش می شد مجتبی قدری از تو بنویسد!

دسته‌ها
موبایل

روش فعالسازی و انتخاب آوای انتظار همراه اول به همراه لیست آوا ها!

دسته‌ها
صحبت های خودمونی

تو را به خدا بیایید بجنبیم!

دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

رقابت سکون ندارد

کلاه فروشی روزی از جنگلی می گذشت. تصمیم گرفت زیر درخت مدتی استراحت کند. لذا کلاه ها را کنار گذاشت و خوابید. وقتی بیدار شد متوجه شد که کلاه ها نیست . بالای سرش را نگاه کرد . تعدادی میمون را دید که کلاه ها را برداشته اند. فکر کرد که چگونه کلاه ها را پس بگیرد. در حال فکر کردن سرش را خاراند و دید که میمون ها همین کار را کردند. او کلاه را ازسرش برداشت و دید که میمون ها هم از او تقلید کردند. به فکرش رسید… که کلاه خود را روی زمین پرت کند. لذا این کار را کرد. میمونها هم کلاهها را بطرف
دسته‌ها
موبایل

فارسیساز تلفن همراه! برای نابینایان!

دسته‌ها
صحبت های خودمونی

حال من تو این روزا تعریفی نداره!

دسته‌ها
صحبت های خودمونی

از مجتبی خاک اره می سازی؟!

این منم. منی که می خواهم بی توقع باشم. این تویی. تویی که می توانی کم توقع باشی. این ماییم. مایی که از ذره ذره وجود هم انتظار داریم. این آشفتگیست. چیست؟! هرچه هست نیست! تئوری های قشنگی که از عشق در مقالات روانشناسی می خوانم به کارم نمیآیند. آخر تو ربات نیستی که بشود با چند دستور خامت کرد رامت کرد. درگیری من هنوز با خودم تمام نشده. تو مثل خودت مرا تکه پاره میخواهی. خرد خرد! ریز ریز! این چیست که از من میسازی؟! خاک اره انسان!؟ آخر به چه کارت میآید. چسب چوبی باش. برای خودت. برای من. چه می گویم؟! چه می بافم؟! نیست این
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

درس امروز: این هم دانشگاه رفتن ما!

دسته‌ها
صحبت های خودمونی

تفکرات عمیق!