خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

از مجتبی خاک اره می سازی؟!

این منم.

منی که می خواهم بی توقع باشم.

این تویی.

تویی که می توانی کم توقع باشی.

این ماییم.

مایی که از ذره ذره وجود هم انتظار داریم.

این آشفتگیست. چیست؟! هرچه هست نیست!

تئوری های قشنگی که از عشق در مقالات روانشناسی می خوانم به کارم نمیآیند.

آخر تو ربات نیستی که بشود با چند دستور خامت کرد رامت کرد.

درگیری من هنوز با خودم تمام نشده.

تو مثل خودت مرا تکه پاره میخواهی.

خرد خرد!

ریز ریز!

این چیست که از من میسازی؟!

خاک اره انسان!؟

آخر به چه کارت میآید.

چسب چوبی باش.

برای خودت.

برای من.

چه می گویم؟!

چه می بافم؟!

نیست این حرف هایی که می خواستم بگویم!

روزی خواهد آمد.

که من واژگانی درخور برای گفتن حرف هایم پیدا کنم

و تو بفهمی

که چه می خواستم.

یک پاسخ به «از مجتبی خاک اره می سازی؟!»

دیدگاهتان را بنویسید