خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

تو را به خدا بیایید بجنبیم!

اینقدر این دولتمرد ها و مسئولین ما بیق تشریف دارند که معلولین رو سوسک هم حساب نمی کنند.

میگند خودتون خودتونا کم نذارید تا بقیه هم کمتون نذارند ولی مگه من با کسی شوخی یا تعارف دارم؟!

واقعا همینه که میگم. تنها جا هایی که به ما معلولین احترام نمیذارند سازمان های بهزیستی, آموزش و پرورش استثنایی و نهاد های مربوطه ست.

به خدا مردم عادی و سازمان های دولتی که کار ما در زمینه کاریشون نیست خیلی هم خوب تحویل میگیرند و کار راه میندازند.

نماینده های مجلس هم موقع انتخابات که میشه کاسه داغ تر از آش میشند که ال میکنیم و بل میکنیم.

همین دو سال پیش بود که رفتم دفتر ارتباط مردمی آقای کوهکن نماینده لنجان. خیال میکنید چیکار کرد؟!

گفت مسایل شما که اهل لنجان هستی به من نماینده لنجان ربطی نداره. ای کاش اون موقع پَنَپَ ساخته شده بود تا بهش میگفتم آهان پَنَپَ مسایل لنجانی ها به نماینده شیراز مربوط میشه و ما نمیدونستیم. هیچی! فقط اومده بودیم بپرسیم ببینیم مسایل ما به کی مربوط میشه که گفتید به شیرازی ها!

این همه حرافی کردم تا بگم امروز داشتم توی اینترنت چرخ میخوردم که تبلیغ دو دستگاه کوچولوی قابل حمل پول خوان و رنگ خوان رو دیدم و آتیش گرفتم. حالا میگیم دستگاه پول خوان پولای ایرانی رو تشخیص نمیده و سرمایه گزار هم نیست که دستگاه رو توی کشور بسازیم و کسی ازمون نفت نمیخره و مثل همیشه بهزیستی و آموزش پرورش استثنایی اعتبارات پژوهشی ندارند.

لا اقل این دستگاه رنگ خوان رو که میتونن وارد کنند با یه یارانه ای چیزی بهمون بفروشند!

به سه زبان انگلیسی فرانسه و اسپانیایی رنگ ها رو میگه.

دو حالت اعلام مختصر و اعلام با جزیات داره.

عمر باتریش به شدت زیاده.

قادر به تشخیص چراغ های روشن از خاموش هست.

خودکار روشن و خاموش میشه.

دکمه انتظار داره که دستگاه بعد از تشخیص رنگ صبر کنه تا ببریدش نزدیک گوشتون و بعد رنگ رو اعلام کنه.

انگلیسی که دیگه همه بلدیم بابا!

چقدر از این و اون رنگ چیزا رو بپرسیم؟

چند بار واسه ندونستن رنگ چیزی که میخریم هدیه مون بی ارزش بشه؟

چند بار بچه فامیل یا بدتر بچه خودمون رنگ چیزی را از ما بپرسه و بگیم برو از مامانت بپرس؟

چرا حالا که فنآوری هست ما استفاده نکنیم؟

خون آمریکایی ها و اروپایی ها که مفت مفت کمک دولت میگیرند و توی خونه میخورند و میخوابند و به غیر از سگشون با هیشکی هیچ جا نمیرند از ما که از یه آدم بینا بیشتر سگدو میزنیم رنگین تره؟

واقعا ارزش ما اینه؟

چندی پیش من یه پست مربوط به سرمایه گذاری در طرح آقای ابراهیمی توی همینجا زدم که اونم انگار نه انگار که کسی خونده باشه چه برسه که بخواد حمایت کنه!

شما رو نمیگم اونایی که دستشون به دهنشون میرسه رو هدف قرار دادم.

خوب. این همه سر و صدا و گلایه نامه و شکایت که چی؟

سوال خوبیه. من نیومدم اینجا که اینا رو بگم و برم.

این وبلاگ روزانه حد اکثر 150 و شایدم بیشتر بازدید داره.

هر کدوممون که ده تا نابینا و اون ده تا ده تای دیگه رو زنجیره وار متقاعد کنه که واسه درخواست نیاز به وسایل کمک آموزشی و وسایل آسانساز زندگی یک نامه به بهزیستی کل کشور و رونوشتش رو به آموزش و پرورش استثنایی و نهاد ریاست جمهوری و بیت رهبری و نماینده های مجلس بفرستیم ببینید چی میشه. میتونیم نامه هایی با متن های مختلف بفرستیم یا یک نامه با امضای همه نوشته بشه که من با اولی بیشتر موافقم چون احساس می کنم تاثیرش بیشتره.

چمیدونم به خدا. دیگه به اینجام رسیده.

میدونید؟ ما مثل اون قورباغه شدیم که گذاشتنش توی آب سرد و آب داره آروم آروم گرم میشه و اون بیچاره داره میسوزه و پخته میشه بدون اینکه خودش بفهمه.

شرایطمون خیلی سخت شده. منتها خودمون خبر نداریم.

یک پاسخ به «تو را به خدا بیایید بجنبیم!»

دیدگاهتان را بنویسید