خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

شنبه 10 تیر 91

سلام.
من حالم خوب شد. همون مرفین ها حالمو جا آورد.
خلاصهش این که پریشب تا ساعت دوی نصفه شب توی پارک و بیدار بودم و بعد تا هفت صبح به مدت پنج ساعت خوابیدم.
بعد اومدم خونه که شد حدودای ساعت نه.
تا شب ی کم توی کوچه و کلاً محله پلکیدم, ی کم محله گوشکن رو برچسب چسبوندم و شب که شد یعنی دیشب رفتم عروسی. عروسی نوه عموی مامانم بود فکر می کنم.
ی خواننده مزخرف با حال داشت که وسط اون همه آدم همین طور که داماد اومد توی مجلس و همه شروع کردند باهاش رقصیدن, واستاد کنار من و با من دست داد. حیف بی بی سی این خبر به این مهمی رو پخش نمی کنه. حیف. بابا ی مطرب با ی نابینای تنهای تو فکر دست داده. فکرشو بکنین!
خلاصه که عروسیش خیییلی خشک و خالی بود و بیرون هم بچه ها از این ترقه های پیازی و کبریتی و پروانه ای و آبشاری و دیگه نمیدونم چیچی می زدند. من دایره لغاتم در مورد ترقه غنی نیست. خلاصه که فکر کنم حدود 15 شایدم 20 هزار تومن ترقه داشتند چون تا جایی که من حواسم بود حدود 300 تا رو زدند.
من هم مثل این امر به معروفی ها نرفتم جلو بگم نزنید چون تاثیری نداشت. حتی اگه بابا ها شون هم میگفتند نزنید, میرفتند ی گوشه موشه دیگه میزدند. نه. شما بگید. غیر از اینه؟
شام برنج و کباب مرغ بود که یک بشقاب پر را با دو نوشابه تولید شهر خودمون زدم به بدن که البته آن چنان حالی هم نداد.
راستی میگما: بچه های دیگه هی به من ایمیل میزنند که چرا نویسنده های دیگه خوابند. منم جوابشون مینویسم هیسسسس. بذار بخوابند بیدارشون نکنید. ولی خداییش لنگه ظهر ه. اگه میدونید بیدار شید. زشت ه.
دوستون دارم بیشتر از دیروز کمتر از فردا.

۲ دیدگاه دربارهٔ «شنبه 10 تیر 91»

سلام آقا مجتبی.
من فکر می کنم شما از وردپرس استفاده می کنید. میخواستم بپرسم که اگه ما یه دفه روی قسمت جمع کردن فهرست در پایین لینک تنظیمات در قسمت مدیریت وردپرس رو بزنیم چجوری میشه دوباره به حالت اولش برگردوندش؟
یعنی نمیشه فهرست رو دوباره پهنش کرد؟
با تشکر!
***
سلام.
من ی کم خنگم. نفهمیدم دقیقاً منظورتون چیه. اگه از روی شوخ طبعی فرمودین که چرا میشه ولی در حالت جدی من با کشیدن و رها کردن جور نیستم و جای شما باشم فهرستو پاک می کنم یکی دیگه میسازم.
البته از دیگران هم و پرس.
مرسی که سر زدی.
خوش باشی.

دیدگاهتان را بنویسید