خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

خط به خط روانگردان

از بچگی عادتم دادی

که بیام سر کوچه واستم منتظرت

شماره نداری

گاهی هم داری

ولی موبایل واست جرمه

با این همه

اصلا واست مهم نیست من چی میکشم

فقط دوس داری من سر کوچه باشم

و تو یواشکی از کنارم رد بشی

گاهی وقتا بهم سلام میکنی

می ایستی

باهام حرف میزنی

گاهی وقتا میای خونهمون

میای تو اتاقم

ازم فیلم میگیری

گاهی وقتا با چرخت چنان با ابهت رد میشی

که فکر میکنم تو نیستی

فکر میکنم یکی از اون پیرمرد های بی حوصله ای

گاهی وقتا باهام خوبی

گاهی وقتا بهم اخم میکنی

گاهی وقتا دلتو میشکنم

گاهی وقتا دلمو میشکنی

همه به عشق من به تو میخندن

خودتم به عشق من به خودت میخندی

هیشکی نیس که منو بفهمه

مثل یه آدم کوکی

از پنج سالگیم تا حالا اسیرت شدم

با مشاورا حرف میزنم

اونا هم هیچی نمیفهمن

همین یک هفته پیش هم منتظرت بودم

کنار زیرگذر عابر پیاده خوابگاه دانشجویی منتظرت بودم

اومدی رد شدی

حتی بهم سلام کردی

گاهی وقتا هم سلام نمیکنی

فکر کردی میخوام جایی برم

خواستی راهنماییم کنی

گفتم جایی نمیخوام برم

گفتم منتظر توم

تعجب کردی

و بعدش هم

مثل همه بهم خندیدی

با عجله رفتی

زود دور شدی

همیشه همینطوره

قصه من یه روزی شروع شده

ولی نمیدونم کی میخواد تموم بشه

وحشیگری داری

نمیشه کنترلت کرد

بی شیله پیله

همیشه همه جا

مثل دیوونه ها وامیستم

سر کوچه

وسط خیابون

سر چهار راه

تو محله

اصفهان

تو تهران

شمال

هرکی از پیشم رد میشه میپرسه

جایی میخوایی بری

یا منتظری

میگم منتظرم

میگه منتظر کی

میگم هیشکی

چی بهش بگم؟

بگم منتظر تو؟

تو که واست فرقی نداره

امسال هم تو شمال

منتظرت بودم

اومدی پیشم

دو سال پیش هم که رفته بودم شمال

بازم منتظرت بودم

و تو اومدی پیشم

چهار سال پیش هم که رفتم مشهد

منتظرت بودم

بازم اومدی پیشم

ولی اون سال زود ولم کردی رفتی

خیلی وقتا هم زود ولم نکردی

مثلا سه سال پیش

تو جمکران

یه روز تمام پیشم موندی

یا پس پارسال

تو تهران

با دوستت

نیم ساعت راهنماییم کردی

دو روز پیش هم که رفته بودم شهرمون

دیدمت

یواشکی رد میشدی

که من نشناسمت

چون میدونی نمیبینم اذیتم میکنی

دلت حال میاد

بهت میچسبه

حالت از این رو به اون رو میشه

لذت میبری

میدونم

تو همینی

کاریت نمیشه کرد

ولی یه سوال ازت دارم

چرا من؟

مگه من چیکار کردم؟

داری میگی چرا من چی نه؟

چرا من هیچی.

اصلا هیچی.

تو که نمیفهمی.

تو فقط هستی

من بازم منتظرت می ایستم

منتظرت میشینم

تو کوچه ها

خیابونا

تو محله

لب سکو

پیش مغازه مسعود

تو نیکبخت

تو کانون زبان ایران

توی استخر

هرجا که بیایی رد بشی

همون جا وامیستم

منتظرت

میدونم که

گاهی وقتا تو هم

منو دوس داری

میدونم که

گاهی وقتا تو هم

دلت واسم تنگ میشه

این هفته عاشورا

قراره بیایی

فکر کنم پنج دقه رو واسه من وقت داشته باشی.

نه؟

یادته؟

عید غدیر هم پیشم بودی

فکر کنم تا آخر عمرم

همینطوری با قائم موشک بازی هات

بکشیم

هرکی منو میبینه

بهم میگه دیوونه ای

حق داره

نداره؟

یادش بخیر

سه سال پیش

ماهی یک بار همو میدیدیم

بعدش نشد ببینمت

تو هم عین خیالت نبود

وقتی ولت کردم

حتی نپرسیدی چرا

رفتی سراغ زندگیت

یازده سالم که بود

رو موتور بودی

تصادف کردی

کشته شدی

منو گذاشتی رفتی

ولی بازم واست مهم نبود

هشت سالم هم که بود

تو ماشین بودی

تصادف کردی

بازم کشته شدی

ولی من واست اصلا مهم نبودم

همون طور که حالا هم نیستم

تو هر وقت میری

یا هر وقت میمیری

من دیوونه تر میشم

ولی خودت عین خیالت نیست

شایدم هست ولی

باز میری سراغ شادیت

سراغ زندگیت

گاهی وقتا

دلت میخواد

تابت بدم

ولی نمیایی پیشم

گاهی وقتا

دلت میخواد

اذیتت کنم

ولی نیستی

یه وقتایی

دلت میخواد

نصیحتت کنم

ولی کوشی

چهارده سالم که بود

همهش باهام قهر میکردی

ولی ازت بدم نیومد

هفده سالم که بود

واسم اشک ریختی

گفتم این کارو نکن

به حرفم گوش ندادی

ده ماه پیش هم

بازم واسم اشک ریختی

فکریم که چرا

تقریبا دو ماهی میشه

که به خوابم نمیایی

ولی طوری نیست

بیست روز پیش تو بیداری

دیدمت

یه کاپشان بارونی پوشیده بودی

از اون لیزا

که من ازش خوشم میاد

خودتم لیزی

لیز لیز

از صافی زیاد

به لیز تشبیهت میکنم

شیشه ای

ولی کشیدنت ممنوعه

زدنت

خریدنت

فروختنت

هیچ کاریت نمیشه کرد

جرم داره

فقط میشه ازت اون طرفو دید

من که نمیبینم چی؟

باید بذاری لمست کنم

همون طور که قبلا گذاشتی

شیشه ای

روانگردانی

واسه همینه من اینطوری قات شدم

من قانونو جوویدم

کشیدمت

زدمت

لمست کردم

شیشه ای

ولی جنست شیشه ای نیست

نمیدونم جنست چیه

مثل آب می مونی

تو دست وانمیستی

مثل هوا

نمیشه گرفتت

مثل اشک هام توی نصفه شب

بانمکی

مثل چرک گوش

عین حقیقتی

تلخی

تو همینی

کاریت نمیشه کرد

فقط باید داشتت

فقط باید نداشتت

فقط باید بهت دلخوش بود

همین.

فقط همین.

۲ دیدگاه دربارهٔ «خط به خط روانگردان»

دیدگاهتان را بنویسید