خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

با این انجمنها چه کنیم

دورود بر دوستان عزیز
بدون هیچ مقدمه به سراغ حرفم میروم حرفی که بارها و بارها با دوستانم در جمعهای دو سه نفری گفته ام همه موافق بوده اند ولی هیچ وقت کاری حتا از این دو سه نفر سر نزد.
آیا تا به حال به انجمنهای شهر تان سر زده اید؟ آیا تا به حال از آنها پرسیده اید که چه میکنید؟ چه هدفهایی دارید؟ برای تحقق آن چه کرده اید؟
من پرسیده ام ولی کمتر جوابی گرفته ام البته گاهی هم توهین جوابم بود و یا به سبکهایی دیگر جوابی از سر رد کننده شنیده ام.
مشکلات ما چیست آیا انجمنها از آن آگاهند. فکر نمیکنم چون آنها فقط به برگزاری اردو اشتغال فکری دارند نه یکی نه دوتا شاید اگر جمعی سر انگشتی از آن بزنیم ده بیستا در سال میشود درست میگویم؟ ما در اصفهان تنها یک انجمن فعال داریم که برای پیشرفت نابینایان تلاش میکند یعنی میخواهد با کارهایش آنها را توانمند کند تا بتوانند در جامعه با دیگران هم گام شوند آن هم انجمن موج نور است که خدماتش در ایران هم گسترده است. انجمن جوانان روشن بین هم بدکی نیستند و کارهای مفیدی انجام داده اند اما دیگر انجمنها چه ارز کنم فقط اردو و اردو. تازه یکی از این انجمنها در طرحی بسیار خلاقانه روزهای پنج شنبه بچه ها را به پارک میبرد و خیار و گوجه به آنها میدهد. میروند پیش چنتا به قول خودشان پولدار خییر و به آنها نمیدانم چه میگویند که آنها حاضر میشوند مقداری از حضینه های اردو ها را بدهند شاید به قیمت اینکه اینها نابینا هستند خدا زده توی سرشان بیچاره اند کار ندارند فقیرند. … و یا به دنبال آن هستند که چنتا اسم دختر و پسر را بنویسند بعد بگویند شهر شهر فرنگه بیایید انتخاب کنید همسر ارزان مفت مفت است. یک مشت آدم بدون تحصیلات که فکر میکنند ما فقط مشتی گرسنه ایم که باید بهمان کمک کرد
اگر از این دوستان بپرسید عزیزان شما چه چشم اندازهایی برای پیشرفت نابینایان دارید یا هدفهایتان برای پیشرفت آنها چیست احتمالا به همان جوابی میرسید که به من دادند. ما چشم انداز هایمان را مخفیانه مینویسیم و به دیگران نمیگوییم. جالب است نه؟ انگار در مورد آینده بمب اتم صحبت میکنند. یک بار از یکی از این دوستان پرسیدم هدف از بردن این همه اردو چیست؟ گفت ما میخواهیم نابینایان را از کنج خانه بیرون بکشیم تا در تنهایی نپوسند. تو رو به خدا شما بگویید آخه منی که با یکی از دوستانم که نابینای مطلق بود دو نفری عصا در دست تا قم رفتیم تازه آنجا هم که نماندیم هشتاد کیلومتر بیرون رفتیم به سمت دهی به نام سرخ ده با وجود آنکه تا به حال یک بار هم با یک بینا نرفته بودیم حالا اینها میخواهند ما را از کنج خانه بیرون بکشند. یک بار هم در پایان سال بر روی یکی از پیغام گیر انجمنی شنیدم که کتاب خانه الکترنیکی به راه انداخته اند خیلی خوشحال شدم فکر کردم کلی از مشکلاتم حل میشود اما بعدها فهمیدم این کتابخانه فقط حدود پانصد cd مداحی و سخن رانی دارد چیزهایی که من میتوانم از دکان سر کوچه هم بخرم.
چرا تحصیل کردگان نابینا بیکار نشسته اند؟ چرا ما کاری نمیکنیم؟ چرا میگذاریم با آبروی ما بازی کنند چرا چیزی نمیگوییم. اگر ما امروز با مشکلات بسیار دس به گریبانیم قبول دارم بخشی به خاطر بی همتی بهزیستی است ولی به خدا بخش زیادی به خاطر بی تفاوتی خودمان است. اگر دروغ میگویم بزنید توی دهنم
محمد جواد خادمی

۷ دیدگاه دربارهٔ «با این انجمنها چه کنیم»

سلام آقای خادمی عزیز من کاملا با فرمایشات شما موافقم در تکمیل صحبت شما بگم که هرچقدر ما داریم کار فرهنگی انجام میدیم این انجمنی های محترم کار زده فرهنگی انجام میدن چون حدف این ها فقط موضوع اشتغال نابیناهاست
و به قول شما میخوان سر نابیناها رو یه طوری گرم کنن که نپوسند
تو شهر همدان که دیگه به دلایلی دارن حکومت میکنن
ما بارها بساتشونو بر هم زدیم ولی باز بیخیال نیستند
واقعا بیایدی یه فکری بکنیم
پیشنهاد من این که یه بیانیه به انجمن مرکزی تهران که اینها رو حمایت میکنه بدیم که شرایت اساس نامشونو تغییر بدند و حیءت مدیررو از بین افراد تحصیل کرده انتخاب کنند
لطفا بچه ها نظر بدند و مشارکت کنند موضوع خیلی جدی +

این مسخره بازی ها و تحقیر قشر نابینا و کمبینا که بیشتر هم نابینا ها قربانیش میشن از بالا اجرا میشه. بیپرده بگم که آب از سرچشمه گله. وقتی تحریمیم و NGO ها تعطیل میشن و بودجه برای قم و جمکران بردن یک مشت از نظر خودشان بیچاره اختصاص میدن، مطمئن باشید تهرانی که خودش کلی از همین انجمن های آبدوخیاری داره مخالف تعطیلی و توقف این کار هست. این ها دارند تیشه به ریشه ما میزنند ولی اگر بچه ها به صورت سازمان یافته این ها رو توی کل کشور تحریم میکردند و خودجوش عمل میکردند وضعمون بهتر از این ها میشد. وقتی به اسم خیریه توی تهران برای خوندن چهارتا کتاب از بچه ها اخاذی میشه، وقتی اکثر مدیر های بهزیستی ها دماغشون را هم نمیتونن بکشند بالا ولی چون چشم دارند خیال میکنند خیلی خری هستند، از کسی غیر از خودمان هیچ انتظاری نیست.
“خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر به دست خودشان.”

علی جان دمتان گرم که حد اقل چند بار دم بسات اینها را در شهرتان بهم زدید. اما به قول مجتبی باید کار اساسی از طرف خودمان انجام شود به نظر من باید کسانی از میان ما انتخاب شوند که در میان نابینایان شناخته شده باشند مثل آقای خادمی که در شهرهای مختلف می شناسندشان اینها هم بشینند با چنتا آدم درست حسابی صحبت کنند ببینند چه باید کرد البته اگر قرار باشد این کار را بکنند باید ما هم هرچه گفتند گوش دهیم هر کاری گفتنند انجام دهیم هر کاری نمیدانم ولی باید کاری کرد اینها خیلی پورو شدند

دوستان ما همگی اعلان آمادگی میکنیم من و ۹۰ درصد از بچه های تحصیل کرده ی شهرمون برای شهادت در این راه آماده ایم
این رو شوخی کردم ولی جدی هر کاری صلاح باشه انجام میدیم
سلاح از شما حمله از ما
به امید روزی که دیگر هیچ انجمن زده فرهنگی در کشور نباشد

همه فقط اینجا را میخونن. مصرف کننده صرف. کار باید در سطح خیلی بالاتر انجام بشه که از اینجا نمیشه مگر این که چند صد نفری که مشتری اینجا هستند هر کدام به ده نفر بگند و اون ده نفر به هرکی میشناسند. باید بر اساس یه پادمان، یه ایدئولوژی پیش رفت. بر اساس یه اساسنامه.

سلام بچه ها
ایول چه موضوع خوبی. من که خودم فقط یه بار عضو انجمن موج نور شدم و دیگر هیچ.
هیچ کدوم از انجمنهای دیگه رو به حساب نمیارم.
والا من که عقلم به اینجور چیزا نمیرسه. ولی هر کاری کردید من هم در صحنه ی نبرد خواهم بود.
مجتبی این طرح هرمیت عالی هست. فقط بشین فکر کن یه به قول خودت اساسنامه بنویس تا اگه قرار هست کاری انجام بشه درست و حسابی انجام بشه.
موفق باشید. بای

دیدگاهتان را بنویسید