خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

حرفهای یک قاصدک با شما

به نام خدای که نامش نامیترین نامهاست. و سلام قاصدکی نوجوان از میان بادهای وزان زمان گذران به محله ی گوش کن و همه ی گوش کنیهای عزیز. از دوست خوب و قدیمیم آقا مجتبا همان مدیر گرامی زحمتکش و محترم گرفته تا دیگر هم محله ایهای گل گلاب. درود صمیمانه ام به شما. دست همگیتان را به گرمی میفشارم و امیدوارم تک تک شما همیشه خوش و سلامت باشید.
من چند وقتی بود که در محله عضو شده بودم. با نام قاصدک. آخر میدانیداین اسم قاصدک را خیلی دوست میدارم. تا حالا برای ننوشتنم توی محله مدام با خودم بهانه میآوردم. اما از امروز تصمیم گرفتم این پیله ی تنهایها را پاره کنم و پروانه ی وجودم را در آسمان آشناییها پرواز بدهم. امیدوارم شما دوستان مهربان حضور بنده را در این محله با شکوه و این جمع صمیمی و سرشار از مهرتان بپذیرید.
خوب. اگر اجازه بدهید خودم را مختصری برایتان معرفی کنم. اسم من ایمان عمومی است. در آستانه ی هجده سالگی و کلاس سوم دبیرستان. از دو سال پیش یعنی از اول دبیرستان برای درس خواندن به تهران آمده ام و هم اکنون در مدرسه ی شهید محبی هستم. خودم اهل اسفهانم. همان نصف جهان!. همان دیار زیبای زاینده رود!. نمیدانم چرا دلم میخواهد از غم غربت بنویسم!. دوستان در این شهر شلوغ و بسیار آلوده و پر هیاهو گاهی وقتها دلم خیلی هوای شهر خودمان را میکند. و یکی از غمهایی که من این روزها دارم همان غم غربت است. غمی که از کودکیم به نوعی با آن رو به رو بوده و چندان هم با آن غریبه نیستم.
ای وای ببخشید سخنم طولانی شد و سرتان را درد آوردم. اگر اشکالی ندارد گفت و گویمان را تا همینجا نگه داریم. و اگر دوست داشتید در روزهای آینده بیشتر از خودم برایتان خواهم نوشت.باز هم با آرزوی تندرستی برای همه. شاد و پیروز باشید.

۴ دیدگاه دربارهٔ «حرفهای یک قاصدک با شما»

آقا ایمان سلام.
اسم قشنگی انتخاب کردید قاصدک هم خوشخبره هم دوست داشتنی.این لطافت روح شما رو نشون میده.
نگران غم غربت نباشید چشم رو هم بذارید میگذره فقط به این فکر کنید که دارید راه پیشرفتتونو هموار میکنید و به زودی با دست پر به نصفه جهان زیبا برمیگردید، اینطوری تحملش راحتتر میشه.
موفق باشید

میگم ایمان جان اسم من جالبتر است که cheshmak است یا قاصدک که اسم تو است
شوخی کردم ولی دم هر ماها با هم گرم که اولین کسانی هستیم که با اسمی زیبا در این محله شرکت کرده ایم
حالا ببین بقیه حسودیشان میشود میرند اسم میگزارند مثلا مجتبی یک اسم میگزارد مثل بادبادک کودک مرغک زاغک چلمنگک خنگک ببخشیدک

دیدگاهتان را بنویسید