خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

وقتی نمیتونی سرگذشتم را تا آخرش بخونی چرا میخونی؟

سلام دوستان. این سرگذشت غیر واقعی من است:

دیوونه وار با یک مشت حرف های کلیشه ای اومدم سراغتون دوستای خوبم. باورتون نمیشه حتی توی چه حسی دارم این رو مینویسم. هیچ تلاشی برای قشنگ شدن این نوشته ندارم. فقط و فقط میخوام بفهمید و بدونید که من چه احساسی دارم. خری. خر. خریت. دیوونگی، جنون. شب شده از علی اصحابی داره با بلند ترین سطح صدای ممکن توی گوشم پخش میشه و در عین حال تمام دماغم پر شده از عطر دخترا و پسرا و خودم و سیگار و کباب و عطر چیپس و پفک و هزار عطر نگفته دیگه مثل عطر هیزم خشک کهنه. مثل عطر زغال. مثل عطر باغ. من جایی نیستم. همینجا پیش شمام. تصورم رفته به باغی که همه توش جمعند. میرقصند و ورق بازی میکنند و قراره شب بشه که تپش قلب من شدید تر بشه و انگار رو ابرهام و هنوزم حس میکنم تو رویام ولی نه به این آرومی که شما فکر میکنید. رویاییی بودن منو توی یه ریتم تند تند ترنس تکنو در نظر بگیرید. حالتی که یک دوز کم از مورفین مصرف کرده باشم و یک خانم بلند بخنده و یکی دیگه جیغ شوق بکشه. جیغ شوق مثل اشک شوق میمونه. مامان خونه. دی جی ساند. سر و صدای زیادی. برو بابا. بیخیال که من نمیتونم برقصم. همه کف میزنند منم میزنم چون میخوام شاد باشیم. چه باک که نمیبینم و نمیتونم بفهمم چرا بقیه دست میزنند. فقط میخوام منم بزنم. انگار رو ابرهام و هنوزم حس میکنم با این همه سر و صدا رو رویا تاب میخورم. هستم. شادم. بیخیال غمو غصه. همه و همه مفاهیم دری وری ای بیش نیستند. شما قبول ندارید؟ باشه. داشته باشید یا نه بالاخره باید نظرتونو بدونم. بی تو دنیام درهمه. صدای قاشوق و چنگال و خنده همه. دی جی ساند. تاکس های جدید کرک نشده. حالتی بشین که بشه همه پاسور ها رو دید. یه پارتی. یه مهمونی. تو ساکتی. گاهی وقتام یه چیزایی میپرونی. فعلا تو کف کفی هستی که بقیه میزنند. سیخ کنید گوشتارو. مگه کباب کوبیدهست که تو هستی همه عشق من. من بی حجاب دوس دارم. نباشی بی تو اینجا سردمه. علی علی تند تر. نه. کند تر بخون. بی تو دنیام درهمه. و بعد: یک موسیقی ملوی ولرم مثل شاهکار شیر های مخلوط باکلاسی که اولین بار خونه دختر خالهم دیدم. شب شده. ماشین نیست برم خونه. میرم خونه مهرداد. تو نزدیکمیو حس میکنم هنوزم تو رویام. ساعت قرارمون نزدیک تر شده. حرف. حرف برای گفتن. سولفاژ قشنگ یک آهنگی که فقط برای پارتی ساخته شده که پارتی پارتنر به بار میاره و بعدش کلانتری. بوی پیتزایی که بهت میگه درو ببند. اینجا ایرانی هست که جرات نیست اسم دوستامو بنویسم. علی: بیتو دنیام درهمه. یه کمی جمع تر بشینین تا جا بشه جا باشه جا واشه. دیجی ساند. سر و صدای الکترونیک. محوریت من فقط یک ترانه پارتی گونه. ساعت قرارمون نزدیک تر شده. هاان؟ ورق پاسور و انگار رو ابرهام. من نابینا نیستم. بیخود کرده هرکی گفته هستم. پس چجوری اینجام؟ فلور ولی کدومشون. طبقه دوم. همینگوی. دیشب شب چله بود. بردی قرار از قلب بیتاب من. بخند. بخند. که خندهت منو با ال اس دی قاتی کرده. شاهین دیوونه بهش میگه تی. باید بگه دی. ال اس دی. نه تی. من تو ویکی هم دیدم. دیجی ساند. سر و صدا های الکترونیکی نه. واقعی. از نوع واقعیش. شب شده. تپش قلب من شدیدتر شده. پاهاش دور کمرم حلقه شده و آ آ آ از خودش صدا در میاره. جیغ میکشه. منو میندازه. بوسم میکنه. لوسش میکنم. تخمه میخواد. باید واسه پریا تخمه مغز کنم. بچه داداشم. باید به ورق بازی اینا احسنت بگم. باید خودم انار دون کنم بقیه میخورند. دوتا پوسته هم توشه. تو هستی همه عشق من. بردی قرار از این قلب بیتاب من. دوباره بخند. دست بزن. کف کن که منم کردم و خوب بود. خنده های مستانه و دیوونه وار و یکی که بی قرار و بیخیال و متنفر از جو های این شکلی واسه خودش یک جا بی حس واستاده. ازش میترسی ولت کنه. بره تو ساندفرج که بلد نیست فیلمش صداگزاریش به گند کشیده بشه. دیجی ساند. سر و صدای الکترونیک. جمال. منو همه بوی سرخوشی داغ شدن نه. سرخ شدن گوشت. سوسیس خوب نیست. شب میشه تپش قلب من شدید تر میشه. یک شاهکار. همه دنیا خلاصه میشه توی یه دوز مورفین. یه مستی از جنس مایکروسافت ورد. یه سری صدا های مینایی. یه سری تیکه های آشپزخونه ای. شوژ میاد. هوا شرده. و هیشکی نه جز لی لی. روی صندلی نه ولی  روی دسته اش آره. از یک پرنده که خود را به باد داد. از لمس دست هایش از خواب میپرم از ترس از خودم. فری شاد نشسته از اسپورت مذهبی حرف میزنه تو نمیدونی یعنی چی که پر. از خوابی که درهم است. کند تر بخون. بهت نمیرسم. دوباره ریستم. ریستی. ستی. ست نیستی. از داغی پتو ست نیستی. بالا میآوری همه نوشته های من را نکبت مال میکنی. از تو نفس نفس و من خر خل خیلی خاص خیار میخواهم که نیست. دیشب بود. لای نون و پنیر لیقوانی. پرنده پر. چرا نمیایم؟ چون دوست نداریم. مردک آفتابی بی همه چیز اصلا به من بیچشم ندار فکر نمیکنی. فقط بدان که صدایش یک لحظه تلفنی شد. زیرش زایید. زایید. میگه با توما. با تو ام. هوی. مجتبی. اسم من نه. اون شهرضایی. گوشی. گذاشتم اون زیر. بشین پس. من نشستم. فقط مشکلم اینه که آهنگ قط شد و این یعنی حس و اثر مورفینی که از جنس نور مخلوط با مواد مخدر بود هیچ هیچ هیچ. دری وری های یک دری وری به تمام معنا به معنای واقعی کلمه. چندتا. سه تا خوبه؟ لی لی میگه به منچه. این همه آدم. آهنگ. آهنگ کو من آهنگ میخوام. با کفش کثیف هم که آهنگ وصل نمیشود. کفش کثیف مال نابیناییست که عصا هم داشته باشد آخرش توی گل گلمال میشود. بوی چی. نمیدونم. توی یه باغ. سوسیس پرسیر. خوشمزه. کافشان ممد موند. جاموند. بوی سوسیس. سوسیس بدبختی های من وقتی این جمع ها را هم میفهمم و هم نمیفهمم. گفتم اصلا قصد قشنگ تر کردن این نوشته نیست. فقط بخند و ببین که خودش کج میاد چون به قول فری تکی نذاشتی. تموم اینا رو حل کن. هانی باش. معتقد. همینگوی. این کارارو نکن. چشم میخوام. من بینایی میخوام. من بینام. من کور نیستم. خوب شد گاوه اینجا نیست. سکوت. میپرسه چی مینویسی. میخنده. زل زده به لپتاپ من. اون یکی مثل کلاغی که توی سطل افتاده قار قار میکنه. پچ پچ نکن. بگو. برین استورمینگ. سرعتت پایین و دقتت بالا. دقت کور ها کمه. زودی میخوردند. تو دیوار. به میله ها و تابلو ها. سیخ بده. فری شاد. جمال بگه بله به جای یکی دیگه انگشتام اشتباه مینویسند. یخ کردهند. سهیل میگه آفرین ولی به من نیست. مجتبی برنده شد. من نه یکی که مجتبی هست ولی نابینا نه. اونا که خط نیفتادند. حسن هم میرسه. لی لی میخنده. شمالی شدند و عرب بودن از ریخت صدا هاشون میباره. دیوونگی. اسم من تکرار میشه ولی کسی با من نیست. صبح تاحالا هم کسی بامن نبود. همه یک نگاه میندازند رو صفحه من و بیخیال خیال های من میرند. بوی سوختنی دماغ ذهنم رو پر کرده از هرچی بدبختی هست که نابینایی دوچار من کرده. باید نگی. باید اینجور جاها شاد باشی. دیوونه باشی. هیچ لحظه ای زیبا تر از اون نیست که امروز تموم بشه. اتفاقا زشت ترین لحظه هم همین لحظهست. بخندید. بلندتر. تیکه بندازید. آب داره ازش میچکه. نمیشه. همه این ها مسخره شده. گفتند امتحان نمیدیم. کدوم درسا امتحان نداره من نمیدونم. تپش قلب من شدید تر شده. بوی عطرش دوباره پخشه. از گریه شدید. این آهنگو تو دوست نداری. چیکارت کنم. دیوونه های خاطره خوان. کنجکاوی هایی که هیچ به درد من نمیخوره. نه خوبه. نه بد. که تیر میخورم که تیر میکشم. صبر کن ناهار الان آماده میشه. انگشت هام را ها کنم. صبر کنید. صبر. تند نخون. بدجور سردم است. نزنی تو شارج. تنها تر از همه. ها. ها. خا. محکوم رابطه. دوباره یک آهنگ به شدت شاد. من اینجام ولی شما کجایید. نظرتون چیه؟ بچه ها چی کار کنیم توی محله بهمون بیشتر خوش بگذره. باید شما هم با این فرهنگ ها آشنا بشید. با سیخ. با منقل. با قرص. با دیجی ساند. با صدا های الکترونیک. با این که شب شده و تپش قلب من شدید تر شده. بچه ها نظرتون چیه؟ دوست دارید باهم تاکس ده را دائمی کنیم؟ فقط تاکس ده. تاکس ده. پس صبر کنید هر وقت اومد باهم کرکش میکنیم. دائمی. جاز 22 را هم حتما. توی همین محله. وقتی با اتوبوس بیایی خیلی وقتت طول میکشه ولی با پراید تا چهل روز زود تر میرسه. خدا آفریده ولی گفته عرق نخورید. منم اگه بخورم چهل روز نمازم چاقو. چندتا؟ وابسته به زاتی که نمیفهمی. امروز دنیا تمام میشه. دیشب توی جلفا هم جشن وداع با دنیا بود. ما نرفتیم ولی. یک بومی آمریکایی رویکرد جالبی داره. کسی حق نداره در باره شاهنظری نظر بده چون شاه نظر هاست. به نظر اون تیچینگش خوبه. ای بچه های بی حوصله. بحث ما این بود که چطوری وقتی نابینا باشی ادای بینا ها رو در بیاری. من از جسمم مجزا هستم ولی مجتبی نمیفهمه. خفه. چی کار میکنید؟ بیایید گوجه و خیار شور خرد کنید. تو هم باید نقش یک انسان فعال را بازی کنی. نمیتونی. حالشا نداری. بحث ما بحث بیخودی شد. بیا ببینیم شما چطوری تنهایی میرید تو متروی تهران. واسه منم بگید. وقتی که لمسم میکنی سینمای کلاسیک رو بهم میزنی. سینمای امروز اجازه لمس میده و سینمای قدیم با روسری از خواب بیدار میشند. بختک بدجوری رو آدم میفته. ایسیچی. تو ویکی هم نوشته. با عنوان فلجی در خواب. خواب. خواب. این خواب نیست. انگار واقعا ناهاری هست. شکمو اسمم شده. بچه ها حتی میگند که رسما هم شکمو هستم و کلا آدم اسم و رسم داری شدم. اسم و رسم را دوست دارم. وقتی یک کامپیوتر خراب را درست میکنم همه ذوق میکنند و من بیشتر از همه چون اسم و رسمم بیشتر میشه. آوازه من همه جا میپیچه. شما چی فکر میکنید. سوسیس یا مرغ؟ کتف و بال. نه؟ خیار شور و گوجه و سس. دیگه چی؟ فکر میکنید غیر از اینها بشه طور دیگه ای کامپیوتر درست کرد یا جشن تولد گرفت یا سیر شد؟ حالا چرا اینجا؟ با انگشت های یخ زده چطوری میشه کتابی که موج کور اصفهان قصد انتشارش را داره نوشت. تجربیات مسخره و کاربردی از اینکه وقتی ساندویچ میخوری چطوری روی پیتزات سس بریزی. حالا کی کیک بدیم؟ کادو کوش؟ حسن اینجاست. من آهنگ میگوشم. تق و تق درو دیوار و اشکالی هم نداره. یواش میزنیم. اون یکی که نمیتونه. من میتونم. وسطی بازی میکنیم. چرا سس ها بوق ندارند که هرجای پیتزا سس میریزی بعدش دوباره همون جای قبلی نریزی و خودش بهت هشدار بده بگه جشن تولدت خراب نشه. نابینا ها وای میستند وسط بعد مسئولین پاسشون میدن بهم دیگه. خیلی باحال میشه. 34 ساله که دارند این کارو میکنند. وسطی بینا ها با استفاده از توپ های نابینا. ه ه. جالبه. این یکی میگه میخواد عکس بگیره بعد دوستش بال دوست نداره. تو تولدته چرا این جا نشستی؟ الکی از من نپرسید چته چیکار میکنی. من همینم. بیکار. هنجار گریزی که دروغ زیاد میگه. حالا نگفتید قالب جدید محله و چینش سایت خوبه یا بازم مورفین. با پانصد تومان چه قدر چیز میشه خرید؟ دیشب تا یک نصفه شب سالن بوده. اون یکی تا پنج. رنگ مینایی. چهارشنبه ها. هر روز خونه دو تا بچه ده ساله. یکیشونو سه روز پیش دیدم با هزار تومان خریدمش. خودش خبر نداره. سازم یک سال دیگه صداش در میاد. من ساده ترین سیاست مدار دنیام. از نظام دفاع کن. ببرنت تیمارستان چی میگی؟ میخوابم و میگم آرام بخش. خمینی میگفت چی. هیچی. کاری به این ندارم که چرا نابینام ولی میگم چرا خوب نمیشم. چرا شما اینقدر تنبلید. اینا میخواند حکم بازی کنند بعد شما یه نظر که نه. نظر چرته. یه پست خوب نمیدید. خر خودشه. صداشو بلدیم. خودشم شدیم. اپلیکیشن پر کن. چه قدر آسیب پذیره. داد میزنه. بله. من مترجمی میخونم. چطو مگه؟ تو خودت اه راست میگی چی میخونی. دماغ اون یکی مث یخ سرخ شده. تا حالا یخ سرخ دیدید؟ خون اگه یخ ببنده میشه یخ سرخ. برق نگیرتتون. میخواند بطری بازی روشن فکری راه بندازند که شاهین تو حلقش میکنه. عکس بگیریم که یک دونه پاراگراف هم محض رضای خواننده قطع نکردی. عسک و عکس و عسک. چشمات زشته. کیک قشنگه. خوشمزه. پر مزه. قرمز میخوام. نه گلگلی. نه سفید. چرا میری نرو. چشات عکساشونو ذشت میکنه. ببخشم؟ خواهش. نرینی با این لحجه. با یک عالمه حرف های دیگه. میخواند درش بیارند. زوم کردند. میگه بیتربیت. خوب بگه. مگه بقیه کم گفتند. باز عکس و عکس و روز یکشنبه به خونده های همه مصرف بشه این نوشته. یک وقت دیدی بری بیمارستان و برای چی باید کابل دوربین داشته باشی؟ فیلم بگیری که چشمم سفید شده و حالا اون چشمم بسته دربست که تاکسی با قیمت پایین دیگه نمیصرفه من هفت میلیون پول قرنیه از کجا اخ کنم به دکتر هایی که حساسیتمم خودم درمان کردم با همه این خارجی خوندن هات. آخه انگشت هام بچه ها هنوز یخه. میخونیم تولد تولد تولدت مبارک. دست میزنیم. یک نابینا چجوری باید ادای بینا ها را در بیاره. خیالی. ب بریدن تن یک نفر میمونه این بریدن کیک. چه عالمی داره. داداشمم کیک سالگرد ازدواجشون رو یه شب برید. همه عکس گرفتند. کی با تو دوسته. دستتم درد نکنه. اعصاب خردیاش مال یکی دیگه بود. ببرید. یه عکس با مولود و کیک هم بگیرید. 11 تا آدم با چشم دار و 1 آدم بی چشم ندار. با کیک برقص. من این وسط چیکار کنم. بومی آمریکاست. چی کار کنه! بخند. بخند که خنده های تو نوش جانم. با چاقوی کوچیک هم میشه بچه ها. مگه نه. همیشه میخوام وقتی اینو میخونید بخونید و فکر کنید و هرجاش نامفهوم بود دوباره برگردید. برگردم سر خونه اول. سفید نمیخوام. بخند از چپ و راست من بخندید. مثل روانی ها. با گل های الکی واقعی. تیکه به من. من بی تفاوت. هیچی نمیگم. میگن گلای کیک رو بدید مجتبی اگر خورد واقعی نیست و اگر نه که هست. بخندیم همه با هم و به هم. هر دو تاش کرمه. کرم نه کرم. یک طعم. نه یک طمع. سلام مامان. تازه میخوایید کیک بخورید؟ آره. ساعت چهاره. اذان میگه. آمریکاییه. تازه مسلمونی رو دیده. چاقو هنوز پیدا نشد. یک نابینا چجوری شاد باشه. شما مترو چجوری میرید؟ مرغ چجوری مقرورانه میخورید؟ با بچه تون چجوری برخورد میکنید؟ چجوری یکیو عاشق خودتون میکنید و شغلتونو حفظ میکنید؟ کیک میدن. من برم کیک بخورم که ساعت قرارمون نزدیک تر شده. میبینمتون بزودی. چشمتو اینطوری کج بگیر تا وقتی رسیدیم بهم همو بشناسیم.

۶ دیدگاه دربارهٔ «وقتی نمیتونی سرگذشتم را تا آخرش بخونی چرا میخونی؟»

سلام آلما جان. اتفاقا چیزی مصرف نکرده بودم. فقط یک لحظه به سرم زد ادای یه همچین حسی را در بیارم که بعد که خودم خوندمش کلی کیف کردم. خودمم نمیفهمم دقیقا چی بود چی شد! تلفیقی از واقعیت و تخیل. بالاخره مرسی که حد اقل تا یک جاییشا خوندی!

خوشم سس یخ سرخ رو با خیار شور مواظب باش جوب دست هاتو افتاد تکنو بزار که طرف کوره از خیابون بزن که با تکنو خوش مزه میشه سس رو رد خیارشور کن, گناه داره. آقا گوجه چرا یخ قرمز سس عصا آمد چرا با ساندویچ دست می گیری

بی انصاف نباش علی. نوشته من اون قدر ها هم به هم ریخته و درهم و بی معنی نبود. اینی که نوشتی همهش تک کلمهست. مال من جمله واره یا عبارت واره ست. البته اگر یک کتابچه در شرح این نوشته بنویسم متوجه میشید که هر کلمه ای که توی نوشته من اومده پیامی پشتش بوده ولی نوشته به نوشته بودنش زندهست پس اون چند صفحه شرح رو نمینویسمش.

دیدگاهتان را بنویسید