وقتی خودم را در پارک, پارک کرده ام و شاهد وقایع حوالی کلبه عمو تام هستم, تو با چه لطافت نرمی, آرام آرام آرام, چشم هات را در چشمان نابینا ولی دلخواه من میدوزی. از من خوشت میآید. مثل پرنده ای بی صدا و با وقار, پر میکشی و دوباره برمیگردی. حالا وقت آن رسیده که از نزدیک, دوست داشتنت را در من تزریق کنی. روی صندلی سمت چپ من مینشینی. حست میکنم. میپرم از کلبه بیرون. مات مات. مات بوی عجیبت که داری به در و دیوار و کف و سقف آسمان پارک میپاشی. بوی نرم ناز نیرنگ نرمت برای قارت قلبم. معلوم است در کارت موفق شده
Month: بهمن ۱۳۹۱
دستهها
چرا؟ آخه چرا؟
سلام امروز از فرط عصبانیت و ناراحتی دارم می نویسم اولش که اصلاً قصد نوشتن نداشتم ولی آخرش دیگه طاقت نیاوردم آخه یه گوش شنوایی هم باید باشه که درد دل من نخودی رو هم بشنوه آخه یه چاهی هم باید باشه که من توش فریاد بزنم یه روز توی یه کتابی نمی دونم فکر کنم یکی از کتاب های دکتر شریعتی خوندم که: نوشتن برای یاد آوری نیست برای فراموش کردنه حالا منم برای فراموش کردن می نویسم چقدر من تلاش کنم! چقدر وقت و انرژی مصرف کنم که بگم بابا من نابینا و نیم بینا هم آدمم\ می تونم\ شخصیت دارم\ حق دارم\ تکلیف دارم\ بعد یه
دستهها
اگه میشد چی میشد
زنگ بزنی آژانس بین المللی انرژی اتمی، بگی یه ماشین می خوام آخر شبا رفتگرا سوار جاروهاشون بشن برن خونه موهات “فر” باشه , روش پیتزا بپزی شب خواب ببینی که 1 ماه داری میری سر کار, صبح که بیدار شدی حقوقشو بگیری پشه ها به جای اینکه خونمون رو بمکن، میومدن چربی های اضافه بدنمون رو می مکیدن ماهی از آب در بیاد تو ساحل سیگارشو بکشه برگرده تو آب همسر دلخواهت رو از بین گزینه های موجود دانلود کنی بوق زدن ممنوع باشه ماشینتو بذاری رو ویبره حراست دانشگاه دم در با دقت نگات کنه ، اشکالای آرایشیتو بگه ، برات درسش کنه. لوازم آرایش بهت قرض
سلام. من آدمک هستم. یک آدمک واقعی. از اون ها که توی فیلم ها میبینید نه. از اون هایی که واقعیت پیدا میکنند و مثل یه وروجک شیطون میاند وسط زندگیتون میزنند همه چی رو دربداغون میکنن. از اون ها که با خودشون قرار گذاشتن این به اصطلاح محله مجتبی و دوستانشون رو به هم بریزند. به زودی کاری میکنم توی این محله که گوش دنیای نابینایان مجازی نشین که چه عرض کنم گوش فلک را هم کر کنه. حالا بشینید و تماشا کنید. این مجتبایی که من میبینم و شما ها دلتون رو بهش خوش کردید آبی ازش گرم نمیشه و هر چه قدر این سه چهار ماهه
بچه ها, حالا به غیر از اون هایی که اهل حال و اهل محله ما نیستند و این نوشته را گدایی یا اخاذی یا کلاه برداری میدونند, دارم به شما ها میگم. به خود خود شما ها. من دیگه دارم توی مسائل مالی محله کم میارم. البته این کار جمع آوری کمک توی کشور های غربی یک فرهنگ شده و مثل همین جا هم هست یعنی اجباری برای این کار در کار نیست. ولی خوب تا توی ایران جا بیفته یه کمی طول میکشه. واسه همین بود که در بالا از اون سه کلمه نامانوس استفاده کردم. لطفا و خواهشا هر کس پولی داره و بدون منت میتونه به
لطفا به 6 اطلاعیه از طرف شورای مرکزی انجمن جوانان روشن بین توجه فرمایید. 1- آیا شما در انجام کار های فنی مشکل دارید؟ آیا می توانید در منزل خود کار هایی نظیر تعمیر شیر آلات نصب بخاری، راه اندازی کولر و از این قبیل کار ها را خودتان انجام دهید. فراگیری این امور بسیار مهم هستند هم به استقلال افراد نابینا کمک می کنند و هم از صرف هزینه های احتمالی اجتناب می شود. به همین دلیل با توجه به هدف انجمن جوانان روشن بین مبنی بر آموزش مهارت های لازم به افراد نابینا این انجمن در نظر دارد. کلاس آموزش مهارت های عملی زندگی ویژه ی نابینایان
سلام بچه ها. نمیدونید چه قدر لذت میبرم وقتی یه مطلب واسه محله جفت و جور میکنم و چه قدر کدر میشم وقتی میبینم بعضی هاتون با وجود پتانسیل بالایی که دارید دست روی دست میذارید و هیچ قدمی واسه رشد هم نوع هاتون بر نمیدارید! به هر حال این دفعه من اومدم با یه رادیو فیلم دیگه! بیپولی فیلمی به کارگردانی حمید نعمتالله، نویسندگی حمید نعمتالله و هادی مقدمدوست و تهیهکنندگی مصطفی شایسته محصول سال ۱۳۸۶ میباشد. این فیلم در شهریور ۱۳۸۸ برروی پرده سینما رفتهاست. داستان فیلم درباره زوجی جوان است که درگیر یک دوره بیکاری و بیپولی میشوند و سعی در حل مشکلات دارند، اما تلاش
دستهها
یادداشت 26 بهمن
میرم توی سایتی به اسم آی آر جاز دات تی کی و میبینم خیلی از امکاناتی که از کوچیکیم دوس داشتم واسه نابینا ها بسازم و طراحی کنم اونجا هست. آخه ناسلامتی منم قبلا رشتهم کامپیوتر بوده پس طبیعیه که همچین خیال هایی تو سرم داشتم. حالا سایت محمود هژبری, یکی از معدود دانشجو های نابینایی که توی بخش فنآوری اطلاعات فعال شده خیلی از آرزو هایی که خودم میخواستم محققشون کنم را براورده کرده. روزی که به علت بی پولی و بی امکاناتی و عدم همکاری کادر آموزشی دانشگاه شهرکرد تصمیم به انصراف گرفتم روز مرگ داشته هام شد. آره. آدم میتونه خودش هم کتاب های جانبی مطالعه
عنوان پس کی استرسهایم تمام میشود دورود بر شما شاید حالا که این متن را میخوانید به این فکر میکنید که پس کی استرسهایم تمام میشود. واقا کی؟ وقتی دانشگاهم تمام شود؟ وقتی ازدواج کنم؟ وقتی اولین بچه ام را به دنیا بیاورم؟ وقتی شغل مورد نظر را به دست بیاورم؟ وقتی ترفیع بگیرم؟. اگر همینطور جلو برویم میبینیم که زندگی به پایان رسید و دارند ما را میبرند ولی هیچ لزتی از زندگی نبرده ایم. چون همیشه به این فکر بودیم که کی کی استرسها تمام میشود. شاید تا به حال به مشاور مراجع کرده اید و شکاید کرده اید که از استرس بسیار رنج میبرید یا در
دستهها
اپرا وینفری
سلام به همه دوستای گلم حالتون چطوره؟ منو میبخشین اگه این همه توی نوشتم مطالب تأخیر دارم مخصوصاً یه عذرخواهی ویژه به آقا مجتبی ی خادمی مدیر محله بدهکارم اما باور کنین هرچی فکر میکنم چی بنویسم که بدرد دوستای خوبم تو این محله بخوره کمتر به نتیجه میرسم آخه دوستای عزیزم همشون استادن و اینقدر مطالب قشنگ تو محله میذارن که من واقعاً لذت میبرم اما امروز یه مطلب براتون دارم که البته اینو در تأیید این موظوع مینویسم و هدفم اینه که همه شما با اطمینان بیشتر بدانید که آدم اگه اراده قوی و پشتکار داشته باشه میتونه علیرغم همه سختیها و مشکلات به همه جا و
سلام به شما توی این پست قصد دارم یه ادیتور متن فوق العاده که مخصوص نابینایان و کم بینایان طراحی شده و البته افراد عادی هم می تونن ازش استفاده کنن رو به شما معرفی کنم. EdSharp یه ادیتور متن با امکانات بسیار فراتر از یه ادیتور هست. شما با نصب این برنامه ی کم حجم به جز یه ادیتور خیلی قوی و کارآمد به حدود 35 سرویس آنلاین مناسب برای نابینایان و چندین برنامه ی تبدیلگر و برنامه های کمکی دیگه دست پیدا می کنید. EdSharp برای عموم مردم مناسبه ولی بیشترین کاربردش برای نابینایان برنامه نویس هست. از حدود 16 زبان برنامه نویسی مثل Perl, PHP, HTML,
دستهها
چشمکی دیگر از چشمک
دورود بر شما دورود که دلم که این مدته خیلی شکسته بود برایتان خیلی تنگ شده بود خلاصه بود. بود.. بود.. بود بود بود و این شد که من تو محله در جواب دوستان نوشتم که امتحاناتم تمام شده و خیلی دارم حال می کنم و حنوض این حرف از دهانم بیرون نیامده بود که بد بختی افتاد روی سرم حال میگویید چگونه اگر حال دارید شرح حال مرا بخوانید که خیلی درد آور است شنبه هفت بهمن از خواب بیدار شدم برای هفته کلی برنامه داشتم چون یک هفته ای بیکار هستم و میتوانم کلی کارهای عقب مانده ام را انجام دهم مثلا موسیقی تمرین کنم برم دوستانم
نمیدونم. یه جورایی خیلی خسته میشم گاهی وقتا از این زمونه. یکی توی این دولت نیست که به فکر یه جمعیت حد اقلی ای مثل ما نقص عضوی ها باشه. البته اینی که میخوام واسهتون بگم مربوط به حد اقل حد اقل هم نمیشه. نقص عضوی ها توی کشور یه هفت هشت میلیونی میشند. اگه بیشتر نشند. تا قبلا که نمیدونم چه قدر قبلا تر میشه فقط همینا میدونم که تا قبل از ترم پنج دانشگاهم, اتوبوس هایی بودند مهربان با برچسب خط 94 که از خیابان هزار جریب یعنی از روبروی درب شرقی دانشگاه اصفهان راه می افتادند و به سمت ترمینال زاینده رود و از توی اتوبان
دستهها
بد بختی و خوش بختی!؟
سلام بر همه هم محلی های گل و گلاب امروز داشتم آرشیو مطالبم رو چک می کردم یه کم مرتبشون کنم که به یه مطلبی رسیدم با عنوان اس ام اس های خنده دار، گفتم بخونم یه کم بخندم که به این اس ام اس بر خوردم: بدبختی یعنی اینکه بابات بهت بگه زودتر بخواب فردا صبح باید پاشی بری نون بگیری و خوشبختی یعنی مادرت بیاد بگه نمیخواد ، تو فریزر نون داریم ! خوب اولاً که امیدوارم حالا یه کم که نه یه خورده خندتون گرفته باشه بعدش هم جدی به نظر شما معنی بد بختی و خوش بختی چیه؟ یعنی شما چی رو خوشبختی و چی
با سلام امیدوارم از نصب windows8 لذت برده باشید امروز می خواهم طریقه crackکردن jaws14 را برای شما سروران خودم بنویسم حالا می رویم سر اصل مطلب شما بعد از نصب windows8pro و نصب jaws14.0.137 که لینک دانلودش در همین سایت موجود است باید این مراحل را به دقت انجام دهید ابتدا به control panel رفته برنامه administrative tools راباز کنید سپس local security policy را هم باز کنید سپس با باز کردن local policies به قسمت security options رفته و آن را هم باز کنید بعد از فشردن یک بار tab باید end را هم بزنید بعد با جهت نمای بالا دو بار بالا بروید نه بیشتر نه
سلام دوستای عزیزم. حالتون خوبه؟ همونطوری که میدونین امسال یعنی سال 91 خیلی از کتاب های درسی توی مقطع پیشدانشگاهی تغییر کرد. و متاسفانه تا همین الآن که دارم براتون می نویسم از سازمان خدمتگذار آموزش و پرورش استثنایی کشور هیچ کدوم از کتاب های تغییر یافته به دست من نرسیده و همون کتاب های قدیمیرو به من دادن که البته هیچ فایده ای هم نداشت. جز حرص خوردن و مرتب عذرخواهی کردن از معلم ها و جواب های بعضی معلمها که به ما ربطی نداره تو باید امتحان بدی و من که برای خوندن خیلی از مطالب درسی هیچ کسیرو نداشتم. خوشبختانه خواهر یکی از دوستای عزیزم لطف
دستهها
دل نوشته
سلام این چند وقته که مطالب هم محلی ها رو خوندم همش دلم می خواست منم یه چیزکی بنویسم بفرستم بقیه بخونند اما هرچی فکریدم و باز فکریدم آخرش هم به فکرم نرسید چی بنویسم این شد که اومدم خودم رو تو عمل انجام شده قرار دادم. حالا باز هم نمی دونم باید از شادی هام بنویسم یا دل تنگی هام! از بی کاری هام بنویسم یا مشغله هام! بقول معروف از بودن بنویسم یا نبودن! خوب ولش کنید مثل همیشه از شادی باید نوشت و بودن تا حد اقل کسی دلش خنک نشه که تو هم گاهی دل تنگ میشی گاهی تنها و گاهی خسته! ولی باور کنید
دستهها
دلم گرفته!
سلام, خوبید؟ چه خبر؟ خیلی دلم گرفته! آهای دنیا! دنیا, دنیا! چقدر تو بی معرفتی! این جوون چه قدر عمر کرده؟ از این دنیا چی فهمیده؟ یارو 90 سالشه, هنوز هیچ مرگش نزده! حالا این بدبخت 23 ساله چه گناهی کرده که باید هزار جور عفونت وارد خونش بشه؟ تا دیروز که میگفتین (دکترها) سرطان معده داره! حالا هیچیش نیست جز وروده عفونت به خونش. شما دکترا هیچی نمیدونید! اینی که ازش میگم, پسر داییه یکی از دوستای خیلی خوبمونه. 4 – 5 ماه پیش ازدواج کرده. اراکین. اونجا بهشون گفتن کبدش تکون خورده! مشکل کلیه ای داره ُ سرطان معده رو هم بهش اضافه کردن! اینجا میگن شفا
جناب آقای خادمی سلام از زحمات شما در جهت ارائه ی مطالب مفید و همچنین از این که اطلاعیه های انجمن جوانان روشن بین را در وبسایت خود قرار دادید ممنونم در پاسخ به نظرات گروهی از دوستان مطلبی نوشتم که آن را برایتان ارسال می نمایم خواهشمندم این مطلب را نیز در وبسایت خود قرار دهید با تشکل فراوان علیرضا حیدری دبیر انجمن جوانان روشن بین اصفهان با سلام در آغاذ بر خود لازم می دانم از زحمات تمامی دوستانی که به هر طریق در زمینه های مختلف مربوط به افراد نابینا زحمت می کشند تشکر و قدردانی کنم. در ارتباط با صحبت هایی که تحت عنوان نظر