خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

یک خاطره یک اعتراف

سلامی صمیمانه بر همه هم محلی های عزیز
حالتون که خوبه؟ دماغتون که چاقه؟
می دونید این اصتلاح خالمه، بچه بودم می گفت دماغت که چاقه می گفتم دماغه خودتون چاقه! یادش بخیر چه روزگار خوشی بود بچگی!
می دونید گاهی آدم یه کار هایی می کنه که تو ذهن نا خودآگاهش می مونه و متأسفانه این ذهن دور از دسترس دست هم از سر آدم بر نمی داره؛ گفتم امروز یه چندتا از این کارهایی رو که کردم اعتراف کنم تا شاید این آقای محترم نا خود آگاه دست از سر کچل ما برداره!
اعتراف می کنم کلاس پنجم که بودم انشا ننوشته بودم انشای یکی از بچه ها رو برداشتم و بعد اون هرچی گشت کاغذ انشاشو پیدا نکرد بعدش خانم معلممون که خانم دهقان بودند و خیلی خیلی هم معلم خوب و بانمکی بودند به همگی گفتند انشا هاشون رو بذارند رو میز حالا من خر و ساده هم انشای دوستم رو گذاشتم روی میز بعدش دیگه لو رفتم تا اینجاش که هیچی کسی چیزی بهم نگفت اونجاش بدتر بود که یه انشا درب داقون نصف کاره نوشته بودم خانم دهقان گفتند همون رو بخون بمن 18 دادند و دوستم که انشاشو خوند به اون 17 دادند!
جداً ادب شدم شما بودید بد تر از این ادبم می کردید؟

اعتراف می کنم که دیگه جرأت ندارم بقیه اعترافام رو بگم البته فکر نکنید از سرقت به کلاه برداری و قتل رسیدم ها نه دیگه از اون سرقت اولیه کاملاً ادب شدم باور کنید.

تا درودی دیگر بدرود

۱۳ دیدگاه دربارهٔ «یک خاطره یک اعتراف»

دوباره سلام مرسی هزارتا از نظرات گرمتون.
سامان اعتراف کن اولش سخته بعدش راحت میشی بهت قول میدم، اولش از اعترافات کوچولو شروع کن.

اجازه خانم معلم این غلط از دستم در رفت این بار رو ندیده بگیرید، البته اگه من املا ۱۹ می گرفتم خداییش اون قدر خوشحال میشدم که برای خودم بیستا بستنی می گرفتم.
بذارید یه اعتراف دیگه هم بکنم پایینترین نمره که تو طول تحصیلم گرفتم ۱۱ از املا کلاس اول راهنمایی بود، اون روزها بابام برای ۲۰ و ۱۹ و ۱۸ تعرفه گذاشته بود و جایزه نقدی میداد، اون ترم من از جایزم صرف نظر کردم و کارناممو به بابام نشون ندادم.

سلام اعتراف کردن که کاری نداره فقط بنویسید یا بگید اما خوب بعضی چیز ها رو باید فقط برای خودمون اعتراف کنیم این طوری کارآییش بیشتره و بعضی چیزها رو هم میشه عمومی اعتراف کرد؛ حالا اول تشخیص بدید چیزی که می خواید اعتراف کنید از چه نوعه بعدش بسم الله بگید که اعتراف خودش اولین قدم برای پیشرفته، مثل اینه که آدم از بیرون گود خودش رو ببینه و قضاوت کنه.

به به بانو خانمی چه عجب یکی از پست های شوما در مطالب تصادفی کشف گردید….

می بینم که اینجا دست به اعترافات زدید شکلک خوب شد بیشتر جلو نرفتی ها خخخخخخ
جالب مینا اینجا بودی بعد دو سال برگشتی شکلک حلال زاده….
بنفشه کاش تو هم بر میگشتی شکلک یعنی اگه جز چراغ خاموش ها باشی واااای به حالت ها واااای …..
دیگه این که اعتراف می کنم چقدر اعتراف کردن خوبه بیاید اعتراف کنید باشد که رستگار شوید

دیدگاهتان را بنویسید