خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

دیشب زمین لرزیدن گرفت و ما ترسیدن!

سلام هم محله ای ها
زنده اید؟! خوبید؟! منم زندم منم خوبم مرسی که تو ذهن تون یا پرسیدید یا نپرسیدید!

دیشب چه شبی بود! نصف شبی پسر خاله زنگ زد گفت: “چه خوابیدید که زلزله شده اونم کلی ریشتر بزنید برید بیرون جون تون رو نجات بدید” ما همگی که تو مرحله پادشاهی هفتم بودیم و دیگه از خواب هم پریده بودیم و هاج و واج به بابا و موبایلش نگاه می کردیم دیگه پادشاهی هفتم رو واگذار کردیم و تصمیم گرفتیم بیدار بشیم و یه کاری برای جونمون انجام بدیم! بعد همگی تند تند لباس پوشیدیم و سوار ماشین شدیم رفتیم پارک، البته با مدیریت بحران زیر صفر! فقط یه پتو برداشته بودیم و دو تا پشتی البته من لپتاپ و هاردم رو هم برداشتم کلی هم غر خوردم ولی گفتم” اگه من نموردم ولی لپتاپم یه طوریش بشه کلی کتابام؛ جزوه هام پرونده هام می ره هوا و دیگه لپتاپمون رو هم بردیم سیزده بدر! اگه دیروز پارک نرفته بودیم همون یه زیر اندازی رو هم که تو صندوق عقب ماشین داشتیم دیگه نداشتیم.
وقتی از خونه داشتیم می زدیم بیرون یکی دو تا از همسایه ها هم داشتند در میرفتند ما هم یکی دوتا دیگه رو بیدار کردیم و بعدش رفتیم سراغ عملیات فرار!
پارک هم شلوغ بود، بعضی ها مثل ما فقط جونشون رو نجات داده بودند و بی امکانات بودند بعضی ها هم بساطی و چادری و چایی و شام سحری و …..
دیگه از ساعت 2.30 تا 5 صبح تو پارک سر کردیم البته بابا دوباره برگشت خونه دو سه تا پتوی دیگه آورد ولی باز سرد بود.
هم می ترسیدیم هم نمی ترسیدیم! یه حالتی بین خوف و رجا بود! عجب تجربه ای! من که از گناهان کرده و نکرده توبه کردم و خودم خونوادم دوستام هم شهریام و همه رو سپردم دست خدا.
هیچی دیگه دم صبحی دیدیم انگار خطر رفع شده بساطمون رو جمع کردیم برگشتیم خونه، “خونه” خدا همه بی خونه ها رو خونه دار کنه، عجب جای خوبیه.
از اخبار شنیدیم حبیب آباد اصفهان ذلزله ای با 4.1 ریشتر اومده اونم حدود ساعت 1 شب ولی تو پارک بعضی ها می گفتند ما حدود ساعت 2 زمین لرزه رو حس کردیم. راستی اخبار می گفت تو استان فارس هم زلزله ای 5 ریشتر حدود ساعت 2 اومده.

در هر حال امیدوارم این تجربه زلزله آخرمون باشه و تا حالا که هیچ آمار تلفاتی اعلام نشده بعداً هم اعلام نشه.

۱۵ دیدگاه دربارهٔ «دیشب زمین لرزیدن گرفت و ما ترسیدن!»

سلام همکار گرامی. من, شما و سایر بچه های صنف ما, تلاش بر واقعگرایی داریم. این مشکلات و اضطراب هب هیچگاه به صفر نمیرسه ولی امیدوارم به حد اقل ممکن برسه و امیدوارم شما هم مثل همیشه موفق باشید. راستی؟!! توی این شرایط حوصله داشتی پست بزاری؟!

درود
خدا رو شکر که به خیر گذشته بگو ببینم اصل زلزله را در خواب بودید دیگه همین هم خیر است والا در اون موقع اگر به فکر سیستمتان می افتادید اگر زلزله جائی را خراب نمی کرد شما همه را له و لورده می کردید .خوشحالم که در سلامت بسر می برید همیشه سلامت باشید من که همه چیز را نمی توانم بگم ولی زلزله فعلا روی خط ایرانه ایران بچه ها مواظب باشید خیلی زیاد .برای همدیگه دعا کنیم .نخودی شرایط خیلی سختی رو تجربه کردی دیگه اصلا تجربه نکنی این هم آرزوی من برای شما بود

درود
آخر شبی یه ۱۳ به در رفتیم!!! مدیریت بهران من باحال بود! موبایل، ویس ریکوردر، هدست برای گوش کردن رادیو و کارت بانکی. امروز دارم به خودم می‌خندم که آخه آدم وقتی زلزله بیاد همه‌ی خود‌پرداز‌ها خراب می‌شن کارت بانکی به چه دردی می‌خوره!!! ولی خوب اونوقت که به ذهنم رسید برش دارم با خودم گفتم که اگه زلزله بیاد و خونمون نابود بشه خوب نیست آدم هیچی پول همراهش نداشته باشه و پول نقد هم که خیلی نبود.
آها کاپشنم رو هم برداشتم! اونوقت هوا خوب بود ولی من حدس زدم که بعدش سرد می‌شه به خانواده هم گفتم این کار رو بکنن ولی گوش ندادن و بعدش مجبور شدن همه بچپن زیر پتو!
کلا ماجرایی بود واسه‌ی خودش! خوشحالم که کسی آسیب ندید و امیدوارم توی حبیب‌آباد هم کسی آسیب ندیده باشه و زلزله دست از سر کشور ما که به اندازه‌ی کافی بدبختی داره برداره.
موفق باشید.

سلام.
ما هم که فهمیدیم زلزله شده زدیم بیرون.
خیلی خیلی خوش گذشت.
پارکی که رفته بودیم را می گویم.
ساعت ۳ از خانه زدیم بیرون و ساعت ۵:۳۰ برگشتیم.
ما که رفته بودیم همه با چادر و پتو آمده بودند. اما بعضیها به قول دوستمان برای نجات دادن خودشان هیچیز نیاورده بودند.

سلام دوستان. دوستان یه سؤال امسال چه سالیه؟ اگه سال اسب باشه به همین خاطره که بلای زلزله تموم دنیا رو گرفته تو فیسبوک هم چیزای عجیبی نوشته بودن ظاهراً یه زلزله نگاری چراغ خطر رو برای کشور ایران و چین روشن کرده که زد قرعه به نام چین رقم زده شد. امروز تو اخبارم شنیدیم که تو چین زلزله ی ۷ ریشتری رخ داده که ۵۰ نفرم فوت شدن. میدونید چرا اول کامنت این سؤال رو پرسیدم؟ سال ۷۵ بود که به اردبیل زلزله ی ۶.۳ ریشتری اومد. چه قد آدم تو همین آبهای سرعین خفه شدن چه قد تو روستاهای اطراف آوار سرشون ریخت. فوت شدن. میگفتند این سال سال اسب هستش.

من تنها کسی بودم که دیشب بیدار بودم و لرزه ها را حس کردم. به مامانم هم گفتم بلند شد مکمی دور خودش گشت و بعد گرفت خوابید من هم گرفتم خوابیدم. پس نتیجه می گیریم من بیخیالتر از همه در این محله هستم. اما می گفتند پارک خبرها بوده. دوستم می گفت دخترها با صد قلم آرایش آمده بودند مردم هم قلیان می کشیدند. آجیل. تخمه. و خلاصه میتینگی بوده هیف شد که من بیخیال بودم
حالا اگر امشب آمد حتما می روم
دوستان اصفهانی شما کدام پارک می آیید. راستی شما هم آرایش می کنید یعنی وقتی زلزله می آید باید با آرایش فرار کرد. من گز می آورم شما چی؟

سلام دوستان من موقعی که زلزله آمد در حال گشت در محله گوشکن بودم خانواده ام بیدار شدند و بعد از نیم ساعت همگی خوابیدند ولی من تا صبح بیدار ماندم و بی خیال مشغول مطالعه شدم امیدوارم که هیچ اتفاقی برای هم وطنان عزیزم نیفتاده باشد

سلام ممنون از همگی بابت نظرات گرمتون.
با کمی بررسی در نظرات دوستان زلزله زده معلوم میشه ما اصفهانیها یا تنبلیم یا ترسو!
ولی یه نکته بسیار مهم که نا گفته مانده و مهمتر از آن بهش عمل نشده:
کمکهای مردمی پس از وقوع زلزله است که من کماکان منتظرش میشینم!

دیدگاهتان را بنویسید