خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

از حرفهای خودمونی

سلام هم محلیها حال شما چطوره احوالتون چطوره؟
راستش رو بخواید دیگه جرأت پست گذاشتن نداشتم چون یه قولهای “حقوقی” داده بودم که بد قول در اومدم، هم فرصتش رو ندارم و هم حال و حوصلهش رو!
اما نمی دونم چرا الآنی یه بارکی دلم خواست یه چیزکی بنویسم تا حالا که در خدمت هستم خودم هم نمیدونم می خوام در مورد چی بنویسم اینم مثل حرف زدنم هست بده خودم می دونم “اندیشه پیش از بیان” باید یه مشاوره برم ولی نمی رم چون بنظر من بهترین مشاور برای آدم خود خود آدم هست ولش کن پا تو کفش بعضیها نکنیم امنیتش بیشترِ!
داشتم می گفتم در مورد همون که نمی دونستم چیِ!
مثلاً من شش ماه دیگه اختبار دارم حالش رو ندارم درس بخونم یعنی نمی دونم همش از خوندن مطالب حقوقی مفید به حال امتحان فرار می کنم سر خودم رو گرم فرعیات می کنم و دور و برم رو شلوغ پلوغ تا مثلاً وقت نکنم یعنی وقتم پر بشه! هرچی هم خودم رو نصیحت می کنم به خرجم نمیره که نمی ره اگه شما می تونید یه چیزی به این من بگید تا به راه راست هدایت بشه قربونتون!.
نرید ها بازم حرف دارم یعنی نمی دونم امروز زده به سرم حوصلم هم سر رفته باید یکی دو ساعت دیگه برم کلاس شطرنج اما حالش رو ندارم بعدش هم ظهری حواسم نبود کلی سیر با نهارم خوردم جاتون خالی اما حالا مجبورم از جناب “ماسک” استفاده کنم که باز حال اون رو هم ندارم بعدش هم قربونش برم هر روز پیشرفت می کنه … قیمت بلیت اتوبوس رو می گم شده 350 تومن هی این شیطونه میگه تو هم لج کن کارت نزن ولی خب فرشته وجود من هنوز قویترِ و تا حالا که گول نخوردم ولی همینجا رسماً اعلام می کنم …. ببخشید چیزی رو اعلام نمی کنم همون کارت رو بزنم بهترِ اقلاً نمی گیرندمون.
دیگه جونم براتون بگه دلم می خواست الآن نشسته بودم تو ساحل دریا و همین طور به دریا و موجهاش که درست هم نمی دیدمش نگاه می کردم به صدای اتوبانیش گوش میدادم و به هیچ چیز هیچ چیز فکر نمی کردم اما نه فکر می کردم بعدش که رفتم کنار دریا فکر می کنم به چی فکر کنم حالا ولش…
خب تا خیلی چرت و پرتی نشده برم که رفته باشم

۲۷ دیدگاه دربارهٔ «از حرفهای خودمونی»

سلام نخودی چرت و پرت چیه نگران نباش آدم حرفاشو جایی مث اینجا حالا به این طریق نزنه کجا بزنه این محله اینقد صفا داره که آدماش حرفاتو بفهمن من که درکت میکنم به امید خدا و با توکل و یاری او و تلاش خودت موفق میشی الاهی که خدا یه قدرتی بهمون بده و یک باور قوی که بتونیم این شیطون لعنت شده رو از زندگیمون بندازیم بیرون و به خدا پناه ببریم تا شادو پیروز زندگی کنیم

سلام نخودی.اول بگم که من خودم مشاوره خوندم و انشاء الله به دعای شما دوستان برم سر کار ولی به نظر خود من بهترین مشاور آدم خودشه.اینو میگم چون مشاورها فقط راهنمایی میکنن و کسی رو مجبور به انجام کاری نمیکنن.یه چیز دیگم بگم آدم وقتی بی حوصله بشه واقعاً حوصله هیچ کار رو نداره حتی به قول شما ماسک زدن. 🙂 به قول پسر داییم که یه بار بی حوصله شده بود میگفت: دلم میخواد بخوابم ولی حوصله ندارم حتی بخوابم.یعنی تا این حد.
به هر حال به قول دوستمون ثنا حرفایی که اینجا مینویسید چرت و پرت نیست یکی مثل ماها میاد میخونه نظر هم میده. “یا حق”

اتفاقا من هم یک کار حقوقی دارم برای کارهای مالی است ولی حال ندارم به یک حقوق دان مراجعه کنم چون فکر می کنم بهترین حقوق دان خود آدم است
ولی نه واقعا چرت پرت گفتی خودت نفهمیدی چی گفتی. راستی اینجا یعنی طرف ما دستگاه کارت خان اتبوسها خرابه هر روز صبح مفتکی می رم. حالش را می برم. امروزم یک دختر از خوزستان آمده است دانشگاهمان کنفرانس داشت بیچاره آنقدر ترسیده بود که قاطی کرده بود نزدیک بود سکته کند. من هم هفته دیگر باید کنفرانس بدم نخودی برام دعا کن تو دعات مثتجابه چون حنوض وجدان بیداری داری. ولی من که وجدانم یک قرنی است خوابیده. دیگه اینکه فردا با روان پزشک کلاس داریم او هم مثل تو با روان شناسان مشکل دارد هی تیکه می اندازد ولی خوب من جرأت نمی کنم آنجا جیک بزنم چون آخر ترم. دیگه اینکه من خیلی از اسمت خوشم می آید نخودی هرچند ازش بدم می آید نمی دانم چرا تناقض دارم باید برم پیش یک انسان با وجدان تا رویم کار کند ولی نمی روم چون فکر می کنم وجدان خودم بهتر است
خوب این هم چرت و پرتهای من که تنها نمانده باشی دو نفری چرت پرت گفته باشیم

سلام آقای چشمک! خب جدی دیدگاه با نمکی گذاشته بودید ولی خب نمی دونم من چرا اون زمان اون مدلی جواب دادم خب خخخخ ….. ولی جدی بهترین مشاور آدم خود آدم هست و مشاور باید این نکته رو به ما یاد آور کنه و خب خودتون بهتر می دونید سارا خانمی هم که مشاوره خوندند هم اینو قبول دارند ولی کار های حقوقی این طور نیست بگذریم توضیحات بیشتر بماند برای فکر کنم هیچ وقت نرسه ولی خب …..
شاد و سربلند باشید همیشه

salam nokhodi junam man asheghe tanzeh tu kalamet hastam be jorat migam az vaghti keh umadam beh in mahaleh yeki az tarafdaraneh paro pa ghorseh postayeh nokhodi man hastam inghadam beh ravanshenasa gir nadeh gona darim bekhoda 🙂 omidvaram keh inshala ghesmat besheh keh ba ham berim shomal va beshinimo beh sedayeh mojayeh daria gush bedim va koli gheibat konim 🙂 nokhodi jan inshala hichvaght bihoseleh nabashi piruz bashi dusteh golam .

درود
هم محله ای خوش آمدی
این شرایطی هست که هر انسانی تجربه می کند و ما نابینایان وکم بینایان بیشتر ! اما شما بهترین راه را انتخاب کرده اید یعنی نوشتن نوشتن بهترین راه برای درمان است بنویسید حتی اگر هیچ کس نوشته شما رانخواند .این رفتارها معمول و برای همه است حتی بینا ها .مشاور و این حرف ها اصلا به قول دوست مان مسئله ای را حل نمی کنند و فقط توصیه ، ما هم توصیه را در همه موارد می شنویم .
اما قول که داده ای ما فراموش نخواهیم کرد حتی اگر صد سال و یک قرن و ده دهه بگذرد ! ما موارد حقوقی را می خواهیم .
حالا یک مزاح بی مزه موقعیکه این حالات برایت هویدا می شود لطفا از قرار گرفتن زیر درختان میوه و علی الخصوص سیب جدا خود داری بفرمائید .!؟
من مطمئن هستم با روحیه ای که دارید پیروز این میدان شما هستید .به کلاس شطرنج هم خواهید رفت شاید الان اونجا هستید در هر صورت موفق باشید و کامروا دوستان خوبی دارید که به راحتی می توانند شما را درک کنند و همین تنها راه برای نجات است .

سلام دخترم, همکار محترم, خانم نخودی. به خدا اختبار چیزی نیست که بخاید سخت بگیرید و خودتان رو اذیت کنید. اون وقتی زرو که میخاید غصه بخورید به خوندن اختصاص بدید. من نمیخام پا تو کفش شما بکنم ولی اگر بپذیرید توصیه میکنم که به صورت موضوعی بخونید. مثلاً یه مقتع رو به روابط موجر و مستاجر اختصاص بدید, یه وقت اراضی رو مطالعه کنید گاهی ثبت گاهی اجرای احکام و… اصلاً از قوانین خاص نترسید مهم مدنیه حتی جزا فقط باید بتونید عنوان مجرمانه رو شناسایی کنید. اگر کاری داشتید در قالب پست امر بفرمایید من در قالب دیدگاه جواب میدم. میتونید از اول بنویسید, “اختصاصی” که افراد غیر حقوقی بدونن و اگه نمیخان بازش نکنن. پوزش

سلام اصغر آقا در کل خودم رو ازیت نمی کنم که اگه می کردم اقلکاً یه کم بخودم زحمت خوندن می دادم؛ خدا رو شکر “مدنی” مشکل ندارم از “ثبت” و “جزا” سر در نمی یارم ولی خب خواهم خواندشان، در نهایت از راهنماییهاتون ممنون.

سلام شنل قرمزی جون این طرفا چرا خونه مامان بزرگت نیستی!؟!
مرسی شما لطف دارید مهربونی از خودتونِ، چشمک رو هم دعوا نکن گناه داره خودم هی پا تو کفشش می کنم اما یه خورده حساسِ منم هی یادم میره باز اذیتش می کنم ولی این گرگِ رو که گفتی فعلاً رزو نگه دار شاید بهش احتیاج شد!

واااای لاااایک خخخخخ
چه با حال شکلک تجدید خاطرات, بلیط اتوبوس الآن شده ۵۴۰ تومان خانمی هعی و هنوز ما بلیط میزنیم, اختبار رو هم دادی رفت خدا رو شکر تموم شد و الآن برا خودت خانم وکیلی هستیا شکلک چه روزگارانی واقعا …. زندگی می گذرد همچون باد…..

دیدگاهتان را بنویسید