خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

بستنی معجونی با مارک دومینو

سلام.

نمیدانم, اینجا مثل دفترچه خاطرات شده, البته از نوع عمومی. دفترچه خاطراتی که هر از گاهی در آن مینویسیم, دفتری که در معرض دید عموم قرار گرفته و هر کس از تیتر مطلب یا از نویسنده مطلب خوشش آمد, راحت مطلب را باز میکند, میخواند, شاید چیزی هم زیر متن اصلی می نویسد و دوباره میبندد تا نوبت به نفر بعدی برسد.

بعد از اینکه به علت خواب بسیار شدیدم از کلاس متون برگزیده نصر ادبی پیشرفته, جا ماندم, هوس دوش و شامپو زد به کله مو هام, همه مو هام مجبورم کردند که بروم حمام و تحدیدم کردند که چنانچه خواستهشان عملی نشود, در مقابل, آنها نیز به چرب شدنشان ادامه خواهند داد تا به روغن ریزی بیفتم. من هم که دیدم تابستان از همین حالا دارد بهار را سک می زند و اذیتش میکند که خودش جایش بنشیند و دیدم که چه قدر هوا گرم است و تازه از روغن ریزی هم اصلا خوشم نمی آمد, تسلیم شدم و تصمیم به برگزاری مراسم حمام گرفتم, البته بطور مختصر.

حالا که مو هام لخت لخت شدند, باید بروم سلف دانشگاه هم غذایی بخورم و هم این مو های لخت و پریشان را در باد به نمایش عمومی بگذارم. پس به سمت سلف روانه شدم و در راه, حمید دوستم را مشاهده کردم که هم سفر شدیم. بعد از صرف غذا و جای شما خالی لیموناد, قرار شد بروم اکران و نقد مستند مساف را در تالار پیامبر اعظم دانشگاه, شاهد باشم که استاد سختگیرمان جناب محمدی یک ثانیه هم در کلاس استراحت اعلام نکردند که بتوانم حرفم را بزنم و اجازه ای اخذ کنم و بشود که بروم تالار. این استاد محمدی, از اول ترم تا همین حالا رویه اش همین است که اولا کلاس را یک ثانیه زودتر از حد معمول که دو ساعت کامل هم شده تعطیل نمیکند و از طرفی یک ثانیه استراحت هم به مغز ما زبان باز های دست بسته اختصاص نمیدهد.

بالاخره ما دانشجو ها هم راه های خودمان را برای خلاصی از خستگی مفرط داریم. بعد از کلاس, محتوای منابع امتحان ترجمه نوار و فیلم را که بعد از ظهر بعد از ناهار روی فلشم کپی کرده بودم, به فرشاد و حسن دو تا از دوست های گلم دادم که داشته باشند. مثلا این امتحان فردا, امتحان پایان ترم ماست ولی من خر انگار نه انگار که امتحانی دارم نشسته که چه عرض کنم خوابیده ام دارم برای دلم مینویسم.

به هر حال, شما مثل من نباشید. بچه های خوبی باشید, درس هاتان را بخوانید و با امتحانات رفیق باشید. من سرم درد میکرد و با یک بستنی معجونی مارک دومینو که فرشاد گل واسم خرید, بهتر شدم. اینقدر این بستنی هزار و دویست تومانی خوشمزه بود که مجبور شدم بگویم کسی ترکیباتش را برایم بخواند. شیر تازه, شکر, خامه, چربی شیر, وانیل, مغز خوشک بار, پودر نارگیل, کنجت, شیر بدون چربی و شاید چند قلم دیگر که من جا انداختم. به شما پیشنهاد میکنم حتما این بستنی معجونی مارک دومینو را یک بار هم که شده تجربه کنید ولی حق ندارید به خاطر اعتیادی که بعد ها بدان مبتلا خواهید شد مرا مقصر بدانید.

۳۸ دیدگاه دربارهٔ «بستنی معجونی با مارک دومینو»

vaa eshkali dareh?mageh shoma baabateh aamoozesh ha pool mipardazid,ya veblog faqat jaii has keh faqat baayad yeh cheezi beh ma beddan aagha ya khanomeh nashennas!inja yeh mahalast keh doostan harf hashoono ba sedaqat bah hamzaboon hashoon mizanan va jaayeh eeeraadi agaram vojood dashteh basheh keh nadareh adab kheyli cheezeh zibaii hast,dar zemn aaghayeh khademi khosh beh haletoon,inja hamash az aen bastani mamooleeyast,pas manam hatman az aen majoonhayeh khoshmazeh geer beeyaram mersi

درود
عجب! چه استادی داری! من که پیام نوری هستم و راحت! اصلا این دو هفته نرفتم کلاس. ترجیح دادم توی خونه درس‌هامو بخونم. هم حوصله‌ی کلاس رو نداشتم و هم با یادگیری سر خود راحت‌تر هستم. البته شنوایی افتضاحم هم یه دلیل بود.
یه روز از این روز‌ها این بستنی که گفتی رو امتحان می‌کنم. بعد که معتاد شدم مجبورت می‌کنم به عنوان قرامت هر روز یکی برام بخری! 🙂
خیلی هم خوب جواب جناب بالایی رو دادی! دمت گرم.

درود
وای عجب مراسماتی دارید شما دانشگاهیان خوش به حالتان که درس نمی خوانید من کهدرسی ندارم حوصله ادامه هم ندارم .حالا یکی هم نظرش را گفت مدیر باید جوابش را بدهد اما نه گر بگیرد یک کمی هم آرام باش خوب طفلکی دنبال ماهی آمده و می آید خودت هم در متن اشاره داشتی به این ماهی نیافته بود حرفش را زد بگذار ناظران جوابش را بدهند .باشه مدیر جان

منم از این بستینا میخوام
بابا ما نا سلامتی هم محله ای هستیم یه دونه از این بستنیا مارم مهمون کنید
راستی منم امروز برای اولین بار بستنی لواشکیرو تجربه کردم خیلی عالی بود بهتون پیشنهاد میکنم که حتما شما هم تجربش کنید
راستی یه چیز دیگه هم باید بگم خوشحالم که دوستی و صمیمیت ما هممحله ایها به قدری هست که نظرات بعضیا باعث بر هم زدنش نمیشه واقعا خوشحالم

خوشحاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالللللللللللللللمممممممممممممم!!!!!!!
بالاخره هر جمع دوستانه ای، ی دشمن هم داره.
اینم گفت بذار برای خالی نبودن عریضه، ی چیزی بگیم.

سلام
بچه ها بیمعرفت نباشید منو یادتون نره من تازه تو محله اقامت گرفتم مجتبی جان ما اینجا بستنی میخوریم هزار تومن تازه از نوع قیفیش
ولی سعی میکنم یک روز جیبمو شکست بدمو امتحان کنم
بعضیها هم اگر احترام نگه دارند بد نیست

میثم جان به پارک محله هم ی سری بزن!!!
اونجا رو خودم از آقای خادمی خریدم!!
این بستنی که میگیدو تو بوفه پارک دارم.
یکی بخر؛!!! دوتا ببر!!!
در ضمن پن هاوس محله هم مال خودمه!!!
حالا ی شب به صرف بستنی دعوتتون می‌کنم!!!

سلام من یه بار نوشتم پرید حیف اگه نپریده بود الآن خیلی با حال میشد حیف! ولی خودم براتون تعریف می کنم!:
من نوشته بودم که خوش به حالتون که امتحانات تون با بستنی همراهه و کلاً خوش می گذره و منم حاضرم امتحان داشته باشم کنارش هم بستنی بخورم بعدش تصمیم گرفتم برم روی مغز بابام کار کنم بریم بیرون بستنی بخوریم که مطلب رو ارسال کردم و داشتم می گفتم ای کاش کپی گرفته بودم چون وب مستر اررور داد که بابام با چهار تا بستنی برجی که دوتا تو دست راستش و دو تا تو دست چپش بود از گرد راه رسید و حاجت شکم مطرح نشده بر آورده شد خداییش کاش یه چیز دیگه خواسته بودم
هان راستی از اون بستنی ها که شما دوست داشتید من زیاد دوست ندارم چون خیلی آدم رو سیر می کنه و من نمی تونم یکیش رو کامل بخورم و بعدش هی حصرت اون بقیش رو می خورم که یکی دیگه کمکم خورده!

درود
سامان من وضعم از تو بد‌تره. این خونه رو به ارث بردم! 🙂
می‌گم مجتبی برو یقه‌ی رئیس این شرکت دومینو رو بگیر و بگو یالا پول تبلیغ منو بده! با این متنی که نوشتی من مطمئن هستم حد اقل چندتا از بچه‌ها این بستنی رو امتحان می‌کنن. یه خورده سیاست داشته باش پسر! 🙂

وانیل رو گفته بودم ولی پالپ موز رو راست میگی جا انداخته بودمش.
این جوری که معلومه با محله و با من قهر قهر هم نیستی عزیزکم!
قبول کن اون کتابها جاش اینجا نبود!
یعنی شایدم بود نمیدونم ولی مرسی که بچه با ظرفیتی هستی یعنی زود رنج نیستی!

سلام به همگی. بستنی! من اینو خوردم. عالی بود ولی تا۲۳ساعت کامل سیر بودم. بازم می خوام.
آهای جناب عدد! درست میگی شما. کدوم پدر…ای و با چه گناهی مجبورت کرد تشریف بیاری اینجا و به قول خودت چرت و پرت بخونی؟ حالا من واسطه میشم که اون چماق هرکی هست دست از سرت برداره و دیگه نزنه توی مخت بنشونه اینجا تا چرت و پرت بخونی. من ضامن. دیگه خطا نکن تا برای تنبیهت با تبر مجبورت نکنن بیای چرت و پرت بخونی. باشه باباجون؟ حالا بودو. بودو برو مشقاتو بنویس و اینطرفا هم دیگه نیا چرت و پرت بخون واست بده. آفرین باباجون.
ایام به کام.

سلام سلام به دوستای گل گلاب بلبل سنبل. خوبید؟ وا اا اای چقدر تنوع بستنی دارید. معجونی لواشکی، عروسکی، برجی، من بستنی نونی یا حصیری با طعم زعفرون دوست دارم. فکر کنم معجونی رو هم دوست داشته باشم. به قول پریسا آهای عدد، میگم گرگ بد جنس بییاد بخورتت از دستت راحت بشیم ها!! ما تفریح هم میخایم. همه چیز که آموزش نیست. یه کم به خودت استراحت بده که بد اخلاق نشی. آقای خادمی من بازی دومینو رو هم دوست دارم. البته بازی واقعیش رو، نه این بازی پلی روم رو. دوست دارم با بستنی حصیری دومینو بازی کنم. یه عالمه بستنی حصیری بچینم کنار هم وای وای.

پاستیلهای جدید مارچملو.
تولید کشور چین و دارای تعییدیه از وزارت بهداشت چین و وزارت بهداشت ایران.
بخورید و لذت ببرید.
هشدار
شرکت هیچ مسؤولیتی را در قبال انگشتان شما در هنگام خوردن پاستیل بر عهده ندارد.
نوش جان.

دیدم همه دارن یه چیزی تبلیغ میکنن گفتم کم نیارم.

سلام واااای تا همه نظرات بچه هارو خوندم دلم قش و زعف رفت .من عاااااااشق همه ی بستنی ها هستم و هیچوقت نمیگم این خوبتر چون همه رو به یه اندازه دوست دارم . من تو فامیل به بستنی دوستی معروفم .مجتبییییییی من بستنی میخوام این وقت شب نه یعنی ببخشید صبح از کجا بستنی بیارم .نمیرییییییین همتووووون دلم ااااااب شد .

دیدگاهتان را بنویسید