خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

بریده های روزنامه ایران سپید مخصوص نابینایان به سلیقه گردآورنده از یک خرداد 92 تا به امروز

کاربران گویاساز می توانید با کلید کنترل و کلیدهای جهتی بالا و پایین در بندها حرکت کنید.

امیر توکلی که مسئولیت امور معلولان منطقه 4 شهرداری تهران را بر عهده دارد، در گرد همایی تشکلهای نابینایی، مهمان ایران سپید بود. از او در مورد علت دلسردی نابینایان از کارهای تشکلی پرسیدم:  یکی از مشکلات جامعه نابینایی نداشتن اتحاد است. بیشتر فعالیتهای من با بچه های جسمی، حرکتی است. به نظرم نابینایان به خاطر اینکه خود را از دیگر نابینایان جدا میکنند، باعث شده تشکلها بخوبی پا نگیرند. بچه های جسمی، حرکتی متحد هستند. کارشان گروهی است و هدفگذاری دارند و به نتیجه میرسند، اما بچه های نابینا به جای اینکه بدنبال هدفگذاریهای کلی باشند، به دنبال برطرف کردن نیازهای اولیه خود هستند؛ مثل برقراری ارتباطهای ساده یا اینکه بتوانند وارد اجتماع شوند یا برای به دست آوردن اعتماد به نفس با جامعه ارتباط برقرار کنند. حضور بچه های نابینا و کمبینا در دانشگاهها خیلی بیشتر از معلولان حرکتی است. وقتی دقت میکنی، میبینی معلولان حرکتی بیشتر با همدیگر به جایی و هدفی میرسند؛ مثل نقد کردن افراد و مسئولان یا به دست آوردن مسکن. بویژه کمبینایان، هنوز تکلیفشان با خودشان مشخص نیست، اما جسمی، حرکتیها بدلیل عینی بودن معلولیت، راحتتر آن را میپذیرند، با جامعه ارتباط میگیرند و برای خواسته هایشان، برنامه ریزی میکنند. ما بویژه کمبینایان، هنوز معلولیتمان را باور نکرده ایم؛ برای همین گاه در تشکلهای افراد سالم وارد میشویم. در حالی که نمیدانیم چرا این کار را کرده ایم، فقط برای اینکه خود را مانند آنها نشان دهیم. اما جامعه هیچ وقت ما را این گونه خالی و تهی نمیپذیرد. س: در منطقه 4 برای معلولان جسمی چه کارهایی کرده اند؟ برگزاری کلاسهای آموزشی تخصصی ویژه معلولان جسمی در حال رشد است، اما در حوزه نابینایان همواره نتیجه برگزاری این کلاسهای آموزشی بی رغبتی و کم میلی بچه ها و کمرنگ شدن و تعطیلی کلاسها بوده است. (کباری)

از وقتی خودم را شناختم، در معدن سنگ کار میکردم. خیلی سنم کم بود، اما با وجود این به خاطر کمک به امرار معاش خانواده ام مجبور به کار سخت بودم. یادم میآید 15 ساله بودم، یک روز همان طور که داشتم در معدن کار میکردم، رادیو هم گوش میدادم. گوینده خبر میگفت: امروز دادستان لندن در حالی پشت میز کارش نشست که یک جفت عینک مشکی روی چشمانش بود. همان موقع بود که احساس عجیبی به من دست داد. گویی برای اولین بار با تمام وجود باور کرده بودم که نابیناییم نمیتواند جلوی پیشرفتم را بگیرد. همانجا با خودم عهد کردم که در آینده نه چندان دور به قول قدیمیها برای خودم کسی بشوم. اینها بخشی از صحبتهای نصر ا… مشهدحسینی، صنعتگر نمونه است. او در ادامه صحبتهایش میگوید: بیست سالم بود که از معدن بیرون آمدم و با سرمایه اندکی که داشتم، یک تولیدی راه انداختم در حومه خمینیشهر اصفهان. تولیدات لوازم معادن! رفته رفته شرکتم را گسترش دادم تا به امروز که نزدیک به چهل نفر کارمند دارم. امسال هم در نمایشگاه صنعت و معدن شرکت کردیم که خوشبختانه بسیار مورد توجه شرکتهای صنعت و معدن بین المللی قرار گرفت. به غیر از تولیدات لوازم معدن، در کشاورزی هم سرمایه گذاری و تلاش بسیار کردم. بطوری که هم اکنون یک باغ 7000 متری دارم و هر ساله تولیدات میوه و گلهای گلخانه ای را به شهرهای استان اصفهان میفرستیم. او با اشاره به گلهایی که در گلخانه اش پرورش میدهد، میگوید: در حال حاضر گلهایی مانند آبشار طلایی، امین الدوله، رازقی و انواع یاسها را پرورش میدهیم. همچنین یک استخر هم ساخته ایم که نزدیک به 3000 متر آب را برای گلخانه و باغ ذخیره میکند. این صنعتگر و کشاورز نمونه همچنین با راه اندازی یک مرکز فرهنگی-هنری با نام دهکده هنر توانسته هم ایجاد شغل کند و هم کلاسهای مختلف هنری را برای جوانان شهرشان راه اندازی نماید. او هم اکنون به کمک سه دختر و دو پسرش این دهکده هنر را اداره میکند. (لاله باهنر)

نمایش فیلم سینمایی «همه چیز برای فروش» ساخته امیرحسین ثقفی در حاشیه جشنواره فیلم کن با استقبال همراه شد. این فیلم در سالن 60 نفره‌ «Palaisf» مورد استقبال قرار گرفت و تعدادی از تماشاگران ایستاده آن را دنبال کردند. بنیاد سینمایی فارابی به روال هر سال تعدادی از آثارش را در بازار جشنواره فیلم کن عرضه کرده و برای برخی از آنها در سالنهای کوچک واقع در کاخ جشنواره زمان نمایش گرفته است. این نمایشها با فیلم «دامنه‌های سفید» محمد ابراهیم معیری آغاز شد و تا کنون فیلمهای «عقاب صحرا» به کارگردانی مهرداد خوشبخت، «همه‌چیز برای فروش» و «گهواره‌ای برای مادر» به کارگردانی پناه‌برخدا رضایی به نمایش درآمده‌اند.«فرزند چهارم»، «دربند»، «استرداد» و «هیس، دخترها فریاد نمیزنند» هم دیگر آثار بنیاد سینمایی فارابی هستند که روی پرده خواهند رفت. همچنین قرار است «ساکن خانه چوبی» و «راننده و روباه»، از آثار مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به همراه دو فیلم «حوض نقاشی» و «خسته نباشید» از تولیدات حوزه هنری، بوسیله فارابی در کن به نمایش درآیند. در فیلم سینمایی «همه چیز برای فروش» بازیگرانی چون صابر ابر، مریلا زارعی، مزدک میرعابدینی با حضور حبیب رضایی ایفای نقش میکنند.

چهارمین جشنواره هنرهای نمایشی به همت رادیو نمایش تیر ماه امسال برگزار میشود.

مسئول روابط عمومی فوریتهای پزشکی آذربایجان‌شرقی گفت: کودکی سه ساله در اثر غرق شدن در حوض یکی از تالارهای تبریز جان خود را از دست داد. حبیب حسینقلیزاده افزود: این کودک بعد از رسیدن اورژانس به محل حادثه با اقدامات احیایی به بیمارستان ارتش منتقل میشود و سپس به بیمارستان کودکان انتقال مییابد که دارای تجهیزات پیشرفته‌تری برای کودکان است. وی اضافه کرد: متأسفانه این کودک سه ساله در این بیمارستان جان خود را از دست میدهد. حسینقلیزاده در این رابطه گفت: اگر در دقایق اولیه نزدیکان یا اطرافیان نسبت به اقدامات اولیه احیا اقدام میکردند، مطمئناً امروز شاهد فوت این کودک نبودیم. این مقام مسئول در حوزه بهداشت و درمان استان با تأکید بر فراگیری کمکهای اولیه از سوی هموطنان به خصوص بانوان خانه‌دار گفت: اطلاعات پزشکی در حد کمکهای اولیه در سطح خانواده ها بسیار کم است و باید هموطنان نسبت به آموزش کمکهای اولیه اقدام کنند. وی با اشاره به اینکه طی یک سال گذشته اقدامات مناسبی با همکاری نهادها و ارگانهای از جمله جهاد دانشگاهی به منظور آموزش همشهریان از سوی فوریتهای پزشکی صورت گرفته گفت: هموطنان میتوانند با مراجعه به مراکزی مانند جهاد دانشگاهی یا هلال احمر در کمتر از شش ساعت زمان کمکهای اولیه و فوریتهای پزشکی مورد نیاز را بیاموزند.

15 سالم بود که اولین ساز را دستم گرفتم، دوران نوجوانی را در اتاقم با سازی که خواهرم از جمع کردن عیدیهایش خرید، سپری کردم. در آن زمان خودم تمرین میکردم، کم کم جرقه اشتیاق در وجودم زده شد، با تمرین بسیار توانستم آن جرقه را شعله ورکنم. به خاطر علاقه زیادی که به موسیقی داشتم، وارد دانشکده موسیقی شدم تا این همه شور و شوق درموسیقی را پرورش دهم، حتی سختی در رفت و آمد دانشکده هم نتوانست من را از هدفم دور کند، زیرا خودم را باور داشتم و جمله خواستن توانستن است زمزمه زبانم بود. از انواع آلات موسیقی، پیانو و ارگ را انتخاب کردم تا به صورت تخصصی آموزش ببینم. در کنار تحصیل، کارم را در استودیو شروع کردم که با زحمت بسیار در خانه ساختم؛ خیلی مجهز نیست، اما کار راه انداز است. کارم ساخت و تنظیم آهنگ و ضبط ترکهای موسیقی است. امیر از آدمهایی میگوید که به محض اینکه متوجه نابیناییش میشوند، کارش را پس میزنند و او را به عنوان آهنگساز باور نمیکنند: برای جلب نظر مردم در مورد خودم بیشتر از آنکه میبینم رفتار میکنم تا قبل از شنیدن آهنگم نروند، دید بسیار ضعیفی دارم که هر لحظه تار و کمتر میشود و به آن شبکوری را هم اضافه کنید. او با همه سختیهایی که در زندگی، تحصیل و کارش تجربه کرده، اما شکایتی از مردمی که باورش ندارند، نمیکند، میگوید: تنها همدم تنهاییم نتهایی است که با عشق مینوازم و آرزویم نواختن موسیقی با تمام احساس برای مردم است. اما برای دست پیدا کردن به آن نیاز به حمایت کسانی دارم که خود را حامیان ما معلولین مینامند. در کشورهای خارجی حمایت بهتری از روشندلان و دیگر معلولین میشود، خواسته زیادی ندارم، فقط نمیخواهم ماهی دستم دهند، میخواهم ماهیگیری را یادم دهند تا بتوانم روی پای خودم بایستم و به آرزوهای دوران نوجوانی جامه حقیقت بپوشانم.

فعالیتهای مؤسسات خصوصی در حوزه های مختلف، اگر مورد حمایت عموم جامعه قرار بگیرد، آتیه درخشانی خواهند داشت. آموزشگاه علمی آزاد اردستانی، یکی از این مؤسسات است که بیش از دو سال از آغاز فعالیتهای این آموزشگاه در راستای ارتقاء سطح آموزش دانشآموزان نابینا میگذرد و در هر فصل از فعالیتهای این مؤسسه، شاهد اتفاقات تازه و نو در حوزه مهم و قابل توجه آموزش هستیم. مدیران این مؤسسه که معلمان بازنشسته مدارس استثنایی هستند، در اقدامی تازه، روش نوینی برای آموزش ریاضی به دانشآموزان نابینا به کار برده اند. فاطمه امیری، مدیرعامل این آموزشگاه درباره این روش تازه چنین میگوید: آموزش حساب و ریاضی به وسیله چرتکه، روش جدید آموزشیست که تحت عنوان (ucmas) برای نخستین بار در مالزی مطرح شد، اما به شکل جدی در آموزشگاه علمی آزاد اردستانی به دانشآموزان آموزش داده شد. البته این روش حدود 20 سال پیش در مدارس استثنایی ایران مطرح شده بود، اما با اقبال چندانی مواجه نشده بود. من این چرتکه ها را که در مدارس بینایی آموزش داده میشد، برای نابینایان مناسبسازی کردم و طی یک دوره آموزش، 8 دانشآموز موفق به کسب رتبه نخست آزمون آموزش ریاضی با چرتکه شدند. فاطمه امیری در ادامه به نحوه مناسبسازی چرتکه ها اشاره کرد و افزود: این چرتکه ها دارای چند ردیف مهره به شکل عدس هستند و از میان این مهره ها، یک محور به صورت افقی عبور میکند. من بر روی این محور، نگینهای مخصوصی تعبیه کردم تا دانشآموزان به راحتی بتوانند با این وسیله محاسبه کنند. این دوره یکی از دوره های جدید ماست، اما در کنار این آموزش نوین، کلاسهای مستمر ما مثل کلاس زبان همچنان ادامه دارد و لازم میدانم این نکته را بیان کنم که در روز آزمون آموزش ریاضی با چرتکه، دانشآموزان ما بدون واسطه با استاد ton, استاد این روش به انگلیسی مکالمه کردند.(سرایی)

پسرک کوچک کنار خیابان، یک قوطی خالی، کسی به پسرک و قوطی خالی توجه نمیکرد. ناراحت شدم. وقتی به خانه رسیدم، در مورد او در وبلاگم نوشتم. فردایش نظرات را خواندم که نوشته بود: بهتر نبود به جای آنکه در وبلاگ بنویسی خودت به او کمک میکردی؟

روی ویلچر نشسته بود، آرام آرام ویلچر را هدایت میکرد تا از روی پل جوی آب بگذرد، چرخ ویلچر از دستش رها شد و او داخل جوی افتاد. از او عکسی گرفتم و شب در صفحه فیسبوکم گذاشتم تا همه بدانند معلولان چه دنیای پردردی دارند. وقتی کامنتها را دیدم، نوشته بودند: بهتر نبود به جای گرفتن عکس، دست او را میگرفتی؟

گفتگو: بزرگترین علت افسردگی نابینایان، عدم ارتباط است. عباس داورمنش متخصص روانشناسی درگفت وگو با خبرنگار اجتماعی ایران سپید گفت: مهمترین علت افسردگی بخصوص در نابینایان تنهایی و قرارگرفتن در حالت انفعالی است. وی افزود: قرارداشتن در حالت تنهایی و سکوت چه در دختران و چه پسران دراین قشر از جامعه باعث ایجاد افکار منفی میشود و این درخود فرورفتگی، پرخاشگری و بهانه گیری را در پی خواهد داشت. داورمنش با توجه به محدودیت دختران تصریح کرد: در کشور ما با توجه به سنتی بودن خانواده ها، برقراری ارتباط کلامی و حضور در جامعه به صورت مداوم برای دختران نابینا مشکل و در بعضی خانواده ها غیر ممکن است. این روانشناس با بیان اینکه نابینایان نیاز به شنیدن دارند خاطر نشان کرد: این افراد نیاز دارند در مکانهای خاصی همچون کلوپها دور هم جمع شوند و با یکدیگر به بحث وگپ و گفتمان بپردازند. وجود اینگونه کلوپها در صورت رعایت مصالح شرعی اشکالی ندارد و به این صورت نابینایان نیاز به ارتباط کلامی با دیگران را در خود پوشش میدهند .وی در خصوص حل این معضل گفت: افراد با ارتقاء معنویت میتوانند تا حدی این نیاز را برطرف کنند همچنین با گوش دادن به موسیقی خود را از افکار منفی دور نمایند اما این در حالی عملی است که با فرهنگسازی عمومی والدین  از انزوای بیشتر فرزندان نابینای خود بکاهند و ارتباط میان نابینایان و افراد عادی چه زنان و چه مردان به طور صحیح و اصولی برقرار شود. داورمنش در خاتمه با اشاره به دشوار بودن این راه حل بیان کرد: اگر چه ساخت یک فرهنگ جدید برای مردم سخت است اما غیر ممکن نیست و این مهم نیاز به همکاری مسوولان دارد.

فعالیتهای افراد دارای آسیبهای بینایی در عرصه فنآوری اطلاعات، پس از گذشت بیش از یک دهه، به مرحله ای رسیده است که اگر به آن عنوان مرحله پختگی کامل اطلاق نشود، باید اذعان کرد در آستانه این مرحله قرار گرفته است. با این حال آنچه که به عنوان پرسش در این مقطع مطرح میشود، بیانگر افق پیش روی جامعه هدف و فعالیتهای این جامعه در عرصه فنآوری اطلاعات است: حال که فعالیتهای نابینایان در عرصه رایانه به یک بلوغ نسبی نزدیک شده و مراحل اولیه مثل آموزش، یادگیری و کاربری را پشت سر گذاشته است، چه بخش از نیازهای خود را میتواند از این طریق مرتفع سازد؟ محسن رستمی، کارشناس و مدرس رایانه در پاسخ به این سؤال چنین میگوید: خوشبختانه در این مقطع، فعالیتهای افراد دارای آسیبهای بینایی در عرصه فنآوری اطلاعات به نقطه ای رسیده است که نمیتوانیم نیازهای این افراد در حوزه آموزش دنبال کنیم؛ یکی از مهمترین نکات که پس از گذشت بیش از یک دهه همچنان به قوت خود باقیست، نگاه اجتماع به افراد نابیناست. متأسفانه وقتی فرد نابینایی با همه توانمندیهای خود در یک سازمان یا مؤسسه حضور پیدا میکند، مدیران و تصمیمگیران آن سازمان یا مؤسسه پیش از اینکه استعداد و توانایی این فرد را مورد مداقه قرار دهند، نقص عضو او را میبینند و چشمشان را بر روی تمام هنرها و توانمندیهای فرد نابینا میبندند. در حال حاضر، یکی از مهمترین نیازهای کسانی که در عرصه فنآوری اطلاعات به دانشی نسبی رسیده اند، اشتغال است. رستمی اظهار میدارد: چند عامل اساسی میتواند جامعه را نسبت به میزان تواناییهای نابینایان و کمبینا در این عرصه را باورپذیر کند: 1- واحدهای روابط عمومی در سازمانها و نهادها ، 2- رسانه –اعم از رسانه ملی، روزنامه ها و مجلات-، 3- این افراد میتوانند با ایجاد وبلاگ و معرفی وبلاگ خود به سایتهای معتبر، خود را به دیگران بشناسانند.

مسابقه شطرنج نابینایان به مناسبت آزادسازی خرمشهر: مسابقه با حضور23 شرکتکننده و قهرمانان تیم ملی، سوم خرداد در تهران برگزار شد. به گزارش خبرنگار ورزشی «ایران سپید» باشگاه  ورزشی شهدای برادران بیاتی صبح روز جمعه میزبان مسابقه ی است که به همت فدراسیون شطرنج نابینایان وکمبینایان کشور و همکاری خوب تربیت بدنی شهرداری منطقه 8 تهران برپا شد. این مسابقه ساعت 30/9 شروع و در30/17 عصر آن روز به پایان رسید، در مجموع23 نفر شرکت کردند که 7شطرنجباز بانو هم  در این مسابقه حضور پیدا کرده اند. مسابقه شطرنج در پنج دور و به روش سوئیسی صورت گرفت و به نفرات اول تا هفتم جوایزی به رسم یادبود اهدا شد، که در میان این برندگان، قهرمانان ملیپوش کشورمان به چشم میخورد، اسامی این برندگان به ترتیب از نفر اول علیرضا قورچیبیگی، دوم حسن غدیری، سوم ایمان تحویل رفتار، چهارم میثم مرادیان، پنجم ابراهیم حمیده کردار، ششم علی جعفروند و نفر هفتم عرفان محمد علی زاده  است که با روحیه ی بالا و تمرینهای بسیار خود را برای مسابقات بزرگتر آماده میکنند. این قهرمانان نابینا وکمبینا حدود 8 ساعت به رقابت با یکدیگر پرداختند، نکته قابل توجه پرسشی است که از سوی بازیکنان نابینا بسیار مطرح شد که چرا دربازی شطرنج نابینایان به همراه کمبینایان در شرایط کاملا مساوی و در این حال ناعادلانه با هم بازی می کنند؟ البته تا کنون هیچ پاسخ قابل توجهی از سوی مسوولان ذیربط درخصوص این پرسش به آنها داده نشده است. قابل توجه هیئتهای ورزش نابینایان سراسر کشور: از آنجا که چندی است ایران سپید هر روز دو صفحه به امور ورزشی نابینایان اختصاص داده است، فرصت مناسبی است تا فعالیتهای ورزشی و بازتاب نظرات ورزشکاران ومسوولان ذیربط، اخبار و گزارشهای مربوط به مجموعه خویش را  در اختیار روزنامه قرار داده تا ایران سپید رسالت خود را در جهت اطلاعرسانی به موقع بیش از پیش ایفا نماید.

تاوان ازدواج پدر و مادرم را میدهم: دل نوشته یکی از خوانندگان: در خانواده ها، برخی برای انتخاب همسر برای فرزندان در میان اقوام جستجو میکنند با این تفکر که فامیل را میشناسیم. ماحصل این تفکر پیوند میان فامیل و تولد گلهای زندگی است، اما بجای آنکه این نوزادان پایه های زندگی را محکم کنند گاهی باعث تزلزل و از هم پاشیدن زندگیها میشوند. 35 سال برای من یک قرن گذشت. دیپلم گرفتم. بسیار مشتاق ادامه تحصیل و دانشگاه رفتن بودم اما نتوانستم به این آرزو برسم. پدرم میگوید: چرا میخواهی درس بخوانی وقتی به کارت نمیآید، پدرم من را از دانشگاه رفتن محروم کرد. من نه تنها از جامعه دور افتادم بلکه از خانواده هم طرد شدم و کسی به بود یا نبود من توجهی ندارد. من نابینا هستم و مشکل حرکتی هم دارم برای پیدا کردن کار متناسب با شرایطم هر کاری انجام دادم اما نشد. من و خواهر بزرگترم که هر دو از یک معلولیت رنج میبریم به همراه پدر و مادر پیرمان زندگی میکنیم . ما تاوان ازدواج فامیلی را پس میدهیم. وقتی پدرمان برای ما بعنوان یک انسان که حق زندگی و خوشحال بودن دارد ارزشی قائل نیست چه توقعی از دیگران و مسوولین دارم. هیچ منبع درآمدی ندارم و فقط از بهزیستی ماهیانه 30 یا 40 هزار تومان میگیرم که با این اوضاع اقتصادی این پول هیچ دردی از ما دوا نمیکند. نمیدانم صدای این چشمان بیفروغ به گوش کسی میرسد یا نه. اما سوالی دارم آیا مسئولین بهزیستی میتوانند با این اندک پول مخارج زندگی خود را تامین کنند؟ بهزیستی برای ما معلولان فردی به اسم مددکار در نظر گرفته، اما من هیچوقت موفق به برقراری ارتباط با مددکار خودم نشده ام تا مشکلاتم را به او بگویم. نگرانم در این اوضاع و احوال نابسامانی که من و خواهرم به خاطر یک اشتباه فامیلی دچار شده ایم چه آینده ای خواهیم داشت. پدرم را حلال نمیکنم او نه تنها دردی از ما دوا نمیکند بلکه من و خواهرم را مقصر به دنیا آمدنمان میداند.

انقلاب جدید در علم فیزیک: سریعترین فیلمبرداری جهان روی یک نانوکریستال انجام شد. محققان مرکز نانوتکنولوژی لندن، موفق به انجام سریعترین فیلمبرداری جهان، بر روی نانوکریستال طلا شدند.  به گزارش پایگاه خبری ‘ساینس’، این روش قادر به ضبط یک میلیارد فریم در هر ثانیه است!  جالب است بدانید که در فیلمهای عادی، حدود ۳۵ فریم در ثانیه ضبط میشود.  به عنوان مثال میتوان گفت که اگر بخواهیم حرکت توپ بیسبال را به این روش فیلمبرداری کنیم، تماشای یک صحنه کوچک از پرتاب توپ حدود ۱۶ سال طول میکشد. با استفاده از این روش تمام رفتار الکترونهای موجود در نانوکریستال قابل مشاهده است. یکی از مهمترین کاربردهای این روش، درک بهتر رفتار نانوذرات تحت شرایط مختلف است. در این روش، نانوذرات طلا با استفاده از پالس مادون قرمز گرم میشوند و الکترونهای آنان شروع به نوسان میکنند؛ سپس از یک لیزر اشعه ایکس، برای روشن شدن حرکت الکترونها استفاده میشود. عملکرد اشعه ایکس مانند فلش دوربین است. با استفاده از این روش، حرکت یک الکترون نیز قابل ردیابی و کنترل است. محققان بر این باورند که این روش شروع یک انقلاب جدید در علم فیزیک است.

طراحی پیچیده‌ترین رایانه زیستی جهان: دانشمندان موفق به طراحی پیچیده‌ترین رایانه‌های زیستی جهان شدند. ابزار محاسباتی جدید که از لحاظ تکنیکی “مبدل مولکولی” خوانده میشود، قادر به پردازش داده، تبدیل کدبندی نتایج به کدبندی ژنتیکی خود بوده و سپس میتواند از آنها در محاسبات بعدی استفاده کند.  محققان معتقدند این توانایی با قدرت محاسبه ماشین جهانی Turing قابل مقایسه است، بنابر این، میتوان متدلوژی کلی این رایانه مولکولی را برای حل انواع مسائل محاسباتی، دوباره شکل داد.

شاید یک مربی می توانست او را قهرمان جهان کند. دانشجوی کارشناسی ارشد و قهرمان کشوری است و با تحصیلات مدیریت بازرگانی پوشیدن لباس ورزشی را دوست دارد. ده  سال از زندگی 29 ساله اش را به ورزش اختصاص داده و مدال های رنگارنگ کشوری را کسب کرده است. در مقطع دبیرستان با عضویت در تیم تهران، اولین مدال برنز کشوری اش را در رشته پرش سه گام به دست آورد. وی در سالهای 82 برنز ارتفاع کشور، 83 نقره پرش ارتفاع،84 و 89 طلای قهرمانی و در سال 90 مقام دومی کشوری را از آن خود کرد. حجت الله سنگانه مدالآور افتخارآفرین نابینای ایران، از استعداد ذاتی اش برایمان گفت: فیزیک بدنی مناسب باعث کسب قهرمانی ام شده است. این در حالی است که تنها مشکلم، نداشتن مربی حرفه ای و متخصص است که اگر چنین بود میتوانستم قهرمان جهان باشم، مربی ام کتا بهایی است که از روی آنها تمرین میکردم و به علت نداشتن تجربه امکان آسیب دیدنم در تمرینات بسیار بود. حضور کمرنگ جوانان معلول در این رشته ، عدم انگیزه، نداشتن مربی متخصص و حمایت نشدن از سوی مسوولین، باعث شد در سال های 84 و 89 با یک رکورد مشابه موفق به کسب مقام شوم. مدالهای زیادی میتوانستم کسب کنم اما به علت توجه کم مسوولان فدراسیون وقت، تمرین بدون مربی از انتخاب اردوهای مسابقات جهانی حذف شدم. ما کمبینایان  مورد کملطفی مسوولان قرار گرفته ایم. دلش پر بود از نداشتن کار که زندگی آینده و ازدواجش را تحت تأثیر قرار داده است. ایران سپید انتظار دارد مسوولان فعلی فدراسیون در جهت رفع مشکلات ورزشکاران بیش از پیش بکوشند. (مریم درویشی)

یکی از خوانندگان روزنامه در تماس با ما از تجربه ناگواری که برایش پیش آمده بود، گفت: مشغول کار بودم که زنگ تلفن همراهم به صدا درآمد. شخصی که خود را معاون بانکی که از آن حقوق میگرفتم معرفی میکرد به من گفت: سیستم عابربانک دچار اختلال شده و هر کس از کارت خود استفاده کند، دو برابر مبلغی که میخواهد از حسابش کسر میشود. او در ضمن گفت ما در حال رفع این مشکل هستیم. نشانه هایی که او میداد همه درست و دقیق بودند. با اصرار از من خواست پای عابربانک بروم و کارهایی که او میگوید را با دقت انجام دهم. گفتم نابینا هستم. خواست کسی را به همراه خود ببرم. پای عابربانک که رسیدم، شماره حسابی را به من داد و چند کد دیگر و خواست همه را وارد دستگاه کنم و گفت این حساب رئیس شعبه آقای … است. از من خواست مبلغ 3 میلیون تومان به حساب او واریز کنم و من هم به خیال اینکه آنها در حال کنترل مشکل پیش آمده هستند، همه پولیرا که وام گرفته و برای رفع مشکلی کنار گذاشته بودم، به حساب آن شیاد واریز کردم. این تجربه را گفتم تا دیگران پند بگیرند و به هر کس و هر تلفنی اعتماد نکنند.

استفاده از وسایل تفریحی به ظاهر بیخطر در پارکها و شهر بازیها گاهی خیلی بیشتر از وسایل بازی بزرگتر نظیر ترن‌ هوایی، سلامت کودکان را تهدید میکند. از آنجا که فصل تعطیلی و تفریح در پارکها، مراکز تفریحی و شهر بازیها رو به آغاز است، کارشناسان تأکید دارند که وسایل بازی سریعتر و بزرگتر در این اماکن تفریحی هرچند به نوبه خود حادثه‌ساز هستند، اما همیشه خطرناکتر از وسایل کوچکتر و به ظاهر بیخطر نیستند، چرا که همین وسایل کوچک که والدین به خطرات ناشی از آنها اهمیت نمیدهند، سالانه بیش از 4000 کودک را تنها در ایالات متحده مصدوم میکنند. این مطالعه که در نشریه «کلینیک کودکان» منتشر شده، اطلاعات تمامی آسیبهای ناشی از سوار شدن بر وسایل بازی را منتشر کرده است. از تعداد 4400 مصدومیت در این مراکز تفریحی در هر سال که حدود 20 مصدومیت در روز را شامل میشود، موارد آسیبدیدگی ناشی از سوار شدن بر ترنهای هوایی و ماشین مسابقه به ترتیب شامل 10.1 و 3.9 درصد میشود، اما آسیبدیدگیهای ناشی از سوار شدن بر تابهای گردان 20.9 درصد از کل مصدومیتها را دربر میگیرد. اصلیترین دلیل این قبیل آسیبدیدگیها، سقوط و زمین خوردن عنوان شده است. با این حال کارخانجات تولید کننده این وسایل بازی مدعی هستند امنیت برای آنها اولویت اصلی در تولید این وسایل است. آنها میگویند: این تعداد مصدومیتها در مقایسه با 300 میلیون کاربر این وسایل در پارکها بسیار ناچیز است. آنها مدعی شدند تنها در کمتر از دو درصد این آسیبدیدگیها نیاز به مراجعه به مراکز درمانی وجود دارد. بهترین توصیه برای والدین در این مواقع این است که هشدارها و دستور‌العملهای استفاده از این وسایل را جدی بگیرند و اگر فرزندشان قادر به سوار شدن بر این وسایل نبود، از اصرار بیجا خودداری کنند و در عوض یک خوردنی خوشمزه برای فرزند خود بخرند.

هیأت نابینایان و کمبینایان استان تهران طی نمابری به روزنامه ایران سپید، برنامه های خود را جهت تمرینات به شرح ذیل اعلام کرد. شماره تماس مجموعه ورزشی نابینایان شهید هرندی 55155555 است. 1/ تمرینات گلبال بانوان (بزرگسالان و پیشرفته) روزهای فرد (یکشنبه، سه شنبه، پنجشنبه) ساعت 13-30/14 سالن شهید مهرانی، مربی فاطمه عبد اللهی. 2/ تمرینات گلبال بانوان جوانان روزهای زوج (شنبه، دوشنبه، چهارشنبه) ساعت 30/12-14 سالن شهید مهرانی مربی مریم دوستی. 3/ تمرینات گلبال  بانوان مبتدی روزهای زوج (شنبه، دوشنبه، چهارشنبه) ساعت 14-30/15 سالن شهید مهرانی، مربی فاطمه سنگانه. 4/ تمرینات شطرنج (آقایان و بانوان) پیشرفته روزهای پنجشنبه ساعت 15-30/16 در سالن شهید مهرانی، مربی محمودی. 5/ تمرینات گلبال آقایان روزهای فرد (یکشنبه، سه شنبه، پنجشنبه) ساعت 15-17 در سالن شهید مهرابی، مربی بهمن دوستی و نادر علیزاده. 6/ تمرینات شنا آقایان روزهای زوج (شنبه، دوشنبه، چهارشنبه) پیشرفته ساعت 17-19 در استخر کشواد، مربی وحید کشتکار.

سارق سابقه‌دار طلاجات کودکان در هنگام سرقت گردنبند یک کودک 5 ساله بوسیله کارگر شهرداری دستگیر شد. در ساعت 16:00 روز 29 اردیبهشت کارگر شهرداری که در حال انجام نظافت خیابان شهید مصطفوی بود، متوجه سرقت گردنبند طلای دختربچه 5 ساله‌ای میشود. کارگر شهرداری به نام حسینعلی، با شنیدن صدای گریه و دیدن صحنه سرقت گردنبند دختربچه به سمت سارق رفته و ضمن درگیری با وی، ابتدا مانع از سرقت شده و در حالی که سارق به همراه خود سلاح سرد داشت، با کمک شهروندان اقدام به دستگیری سارق میکند و بلافاصله موضوع از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 به کلانتری 170 کهریزک اعلام میشود. با اعتراف متهم به سرقت، پرونده مقدماتی با موضوع سرقت طلاجات کودکان و به دستور رئیس شعبه 102 دادگاه کهریزک، متهم به نام عروج 52 ساله در اختیار پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. با آغاز رسیدگی به پرونده در پایگاه نهم پلیس آگاهی، متهم صراحتاً به سرقت گردنبند اعتراف، اما منکر هر گونه سرقت مشابه شد؛ با وجود انکار متهم مبنی بر انجام سرقتهای مشابه، کارآگاهان با بررسی سرقتهای مشابه موفق به شناسایی تعداد دیگری از دختربچه های 7 و 5 ساله‌ای شدند که طلاجات آنها بوسیله متهم سرقت شده بود. از میان دختربچه ها، دختر 6 ساله‌ای ضمن شناسایی متهم به کارآگاهان گفت که سارق در حین سرقت گوشواره‌هایش، لاله های گوش او را پاره کرده و همین موضوع برابر اظهارات پدر دختربچه باعث ایجاد ترسهای شبانه در فرزندش شده، بگونه‌ای که در چند شب اول، دخترش در زمان خواب اقدام به جیغ و فریاد کرده و این در حالی بود که دختربچه ابتدا از دیدن متهم دستگیر شده وحشت داشت و خود را در پشت پدرش مخفی میکرد. رئیس پایگاه نهم  پلیس آگاهی تهران بزرگ، گفت: تحقیقات از متهم در مراحل مقدماتی قرار داشته و شناسایی دیگر مالباختگان احتمالی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفته است.

به اطلاع خوانندگان گرامی میرساند روزنامه ایران سپید در نظر دارد در تاریخ 20 خردادماه به مناسبت اعیاد شعبانیه مراسم جشنی با عنوان «ایران سپید نابینایان و حماسه سیاسی» را از ساعت 19 الی 16 در محل آمفی تئاتر موسسه فرهنگی – مطبوعاتی ایران همراه با پذیرایی، هدیه، جوایز و صرف شام برگزار نماید از خوانندگان عزیز تهرانی درخواست میشود جهت ثبت نام برای شرکت در همایش مذکور تا تاریخ دوشنبه 13 خردادماه  عدد صفر را به سامانه پیامکی 30009900000003 ارسال نمایند تا با آنها تماس گرفته شود. بدیهی است تنها کسانی میتوانند در همایش شرکت کنند که با آنها تماس گرفته شده و هماهنگیهای لازم جهت ثبت نام ایشان به عمل آمده باشد.

*فروش گوشیهای نوی نوکیا سیمبین 9  شماره  تماس:09360372933 (خلیلی)

دیدگاهتان را بنویسید