خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

حرفهایی برای گفتن … گوش هایی برای نشنیدن….

سلام و فقط سلام
حرفی برای گفتن هست اما آیا گوشی هم برای شنیدن یافت می شود؟
و من تنها می نویسم از حرف های نگفته ای که انبار کرده ام!
ای کاش موشی انبار مرا نیز قابل جویدن می دانست و ای کاش مورچه ها بارش را بار می کردند و به لانه هایشان می بردند!
اما آیا آن وقت انبار من خالی می شد؟
گمان که نمی برم
آن وقت شاید به جای یک انبار یک هزار انبار می داشتم
حرف های نگفته و گوشهای نشنیده
چه جفت زیبایی هستند
و خدا کند زیبا بمانند.

نگید زده به سرش ها “ولی فکر کنم زده”
بعدش هم اینجا نظر نذارید چون هیچ جوابی ندارم فقط مرسی که خوندید.

۱۰ دیدگاه دربارهٔ «حرفهایی برای گفتن … گوش هایی برای نشنیدن….»

سلام
درباره نخودی بهترین درباره ای بود ک خوندم.
گفتین نظر نذار اما من میذارم.
حرف هایی هست برای گفتن.ک اگر گوشی نبود نمیگوییم.و حرفهایی هست برای نگفتن.حرفهایی ک پاره های بودن آدمیند و بیان نمیشوند مگر آنکه مخاطب خویش را بیابند.
بعشی وقتا ارزش حرف آدم انقد بالاست ک قشنگتر نگفتنو شنیده نشدنه.

سلام منم نظر میذارم. چقدر بده که این حرفهای نگفته بعضی وقتها یه جور دیگه باید گفتش. میدونین چجوری؟ میشینی تو اتاقت و با هیچکس حرف نمیزنی تو خودتی. یه آهنگ میذاریو آروم آروم باهاش میخونی بعد که کسی یواشکی میاد و حرفاتو گوش میده و میفهمه که حرفی برای گفتن داری و اینجوری گفتیش و کمی آروم میشی. این یه مدلشه بقیشو یادم نمیاد خیلی نخودی حرف نگفته رو باید گفت اما به مدلهای خواصی که تو اون لحظه میتونی بگیش. دوستون دارم فعلا.

سلام دوست خوبم .
با حرف هومن موافقم
بعضی وقتا که نمیتونی حرفت رو بزنی یعنی گوش شنوا پیدا نمیکنی میتونی از راهی دیگه حرفت رو بزنی و سبک شی مثلا من همیشه تو اینه با خودم حرف میزنم همیشه هم مامانم میاد و بهم میگه دیونه شدی مگه دختر 🙂
دوست داره همیشگیه پست های نخودی ساجده .

دیدگاهتان را بنویسید