خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

یاد میگیری

کم کم یاد خواهی گرفت:
تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست و زنجیر کردن یک روح را
اینکه عشق تکیه کردن نیست و رفاقت، اطمینان خاطر
و یاد می‌گیری که بوسه‌ها قرارداد نیستند
و هدیه‌ها، معنی عهد و پیمان نمی‌دهند.
کم کم یاد میگیری:
که حتی نور خورشید هم می‌سوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری
باید باغ ِ خودت را پرورش دهی به جای اینکه منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد.
یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی که محکم باشی پای هر خداحافظی
یاد می‌گیری که خیلی می‌ارزی.

خورخه لوییس بورخس

۶۳ دیدگاه دربارهٔ «یاد میگیری»

بابا منظورم درس رمانه! الآن آخرین ملکه ی چین رو دارم میخونم. درس مرس که خلاص! الهام بیخیال بابا! نسیم راست میگه! من از اون جور درسها رو دوست ندارم. چتروم رو عشق است! ماااااااااااامااااااااااانییییییییی! انقدر سخت نگیر! بیخی! بعدشم من هم از گهواره میترسم هم از گور. فقط دوست دارم تو همین محله پر بزنم و شیطونی کنم. درس چیه!

آفرین شاپرک رمان خیلی چیز به آدم یاد میده حقا که شاپرک هستی اگه شاپرک نبودی شک میکردم به حرفات
الهام جان غصه نخور لذت درس تو افتادنه حتی برا یه برا لذت امتحان هم تو تقلبه پس زنده باد که هردوی اینها را تجربه کرده

الهام حالا گیریم که بیست هم گرفتی که چی والا با این قانونگذاریشون با نمره ها یعنی چه از ۱ تا ۲۰ خوب میذاشتن ۱ تا ۱۰ که دختر مردم این جوری ناراحت نمرش نباشه والا اصا خودم باید وارد میدون بشم و از این به بعد امتحانات را حذف کنم و فقط به جای درس واحد رمان را اضافه کنم تا شاپرک خوشش بیاد در ضمن مدرک هم کسی میگیره که پایانامه اش یه رمان خوشگل باشه که مورد تأیید قرار بگیره

آآآآآآآآآآآآآآآآفرییییییییییییین! این شد حرف حساب. اونجوری باشه که من از همه ی دنیا معدلم میزنه بالا. من نمیتونم شعر بگم ولی اساسی میتونم رمان بنویسم. همه پسند. فقط باید یکی مثل شما باشه بهم میدون بده. این درسای مزخرف چیه دیگه که همش میخوان بکنند تو کله ی مبارک و پرمغزمون. حیف نیست؟ عربی و دینی و فلسفه و فقه و چرت و پرت و هزیون. اه. من که دیگه خسته شدم و به همین لیسانس فکستنی قانع شدم.

همه درسا بیخورده مخصوصا این عربی شاپرک خارج از شوخی رمان هم نوشتی تا حالا اگه داستانی تو ذهنت داری و ننوشتی کاملش کن یا حتی طرحاتو به منم بگو جالبه منم دوس دارم بنویسم ولی تا حالا حسش نبوده تا به حال چنتا نمایشنامه نوشتم ولی رمان وقت نشده

خیلی طرح واسه رمان تو سرمهه نسیم آتش ولی چون حوصله ندارم ولش کردم و ترجیح میدم بیشتر رمان بخونم فعلا بعدا بنویسمش. آخه من از این رمانهای ایرانی آبکی که فقط عشق و تلاق و از این مزخرفات باشه فقط بدم میاد. رمان واقعی دوست دارم بنویسم نه چیزی که فقط ساخته و پرداخته ی تخیل آدمه. چیزی که نویسنده تو رؤیا میپرورونه و چون فقط تو رؤیا میبینه اون رو در قالب یه رمان در میاره به نظرم خیلی کسل کننده و نوعا برای وقت کشیه. چشم اگه خواستم بنویسم از شما هم کمک میگیرم و استعداد سرشار شما هم به کار میگیرم.

درود
باهاتون حسابی موافقم آقای نسیم البته به جز عربی
منم عقیده دارم آدم برای کسب علم و درس گرفتن باید بره سراغ یه چیز سودمندی که ارزش این همه تلاش وقت گذاری و زحمت رو داشته باشه که شاید ده بیست درصدش تو دانشگاه پیدا بشه
شما هم موفق باشین الهام و شاپرک جون

مرسی ثنا خانومی
شاپرک بلا نگفته بودی مینویسی
متاسفانه اینجا تنها چیزی ک مفهوم خودشو از دست داده علاقه ب درسه.اگ درس خوندن نتیجه داشت اگ خوندن این درسا برابر بود با نتایج مادی و پشت بندش معنوی همه با انگیزه واقعی۲۰ میخوندیم.فقط کافیه احساس کنی مفید واقع میشه ک انگیزه بگیری

ساجده تو کودوم چترومها بیشتر میری
الهام جان مادی و معنوی کودومه بیخیال حال را بچسب اونایی که دوس دارن میخونن اونایی هم که دوس ندارن نمیخونن شما به من بگو که من مثلا تو رشته ادبیات که بودم آخه ریاضی به چه درد من نابینا میخوره یا آمادگی دفایی حتی من نظرم رو این بود که آمادگی دفایی به درد خانوما هم نمیخوره والا بیان یه ذره تو مدارس و دانشگاهها آداب معاشرت یاد بدن کارایی که خونواده یا حیفشون میاد یاد آدم بدن یا نمیتونن یا وقتشو ندارن مثلا این دین و زندگی خیر سرش میخواست به ما چیز یاد بده اولش قرآن میآورد که چی بعدش هم هرچی میشد وصلش میکرد به آخرت الهام جون حق بده به ما خوب مردم تو کشورهای دیگه درس دارن ما هم درس داریم یه زبان انگلیسیه که به درد بچه ها میخوره اونم ببین نظام آموزشی چه طور درس میده که همه ازش فرارین یا هیچی ازش بارشون نمیشه آخه چرا شما که دفاع میکنید از درس خوندن

سلام
نسیم منم حرفام پیرو صحبتای تو بود دیگ ینی میگم اگ ما بعد درس خوندن موقعیت شغلی برامون ایجاد میشد ک بخش مادی هست و کلی اگر دیگ ک شما گفتی درس خوندنو دوس داشتیم.الان ولی بی انگیزه ایم چون همه اینایی ک میگیم وجود داره متاسفانه

درود و صد درود خدمت شما هم محلیهای باحال. من در مورد درسها نظری ندارم اما چرا ما باید از الفبای عربی که حروف صدادار کوتاه توش نوشته نمیشه و هزار جور خط نستعلیق، شکسته، کوفت، زهر مار، چی، چی، چی داره استفاده کنیم؟ به نظر شما ما چی مون از ژاپنیها، ویتنامیها و همین اندونزیها و ترکها که مسلمون هم هستن کمتره که اونها الفبای لاتین رو به عنوان الفبای دوم یا الفبای رسمی زبان و کشورشون تعیین کردن ولی ما از همین الفبای عربی استفاده میکنیم؟ به نظر من نبود OCR مناسب برای زبان فارسی، پایین بودن میزان مطالعه و حتی ضعیف بودن کشور ایران برمی گرده به الفبای وحشتناک عربی. آقا جان الفبای عربی مناسب زبان خودشه. زبان فارسی مث خیلی از زبانهای هند و اروپایی دیگه نیاز به یه الفبای واجی داره. ببخشیدا زیادی منبر رفتم. خوش باشید تا همیشه. bye تا hi.

این بای تا های را بعضیا مثل شما علی جون خوب میااید
اما در مورد الفبا خیر سرشون زبان فارسی یه ذره بیشتر از عربی الفبا داره و علی عزیز زبان فارسی مستقله نیازی نیس که الفبا براش طراحی کنن مشکل ورود هرگونه زبانی به زبان فارسی هست و این مسئولین نه مسئولین الآن ها بلکه مسئولین و زبانشناسان اجازه دادن که به بهانه هایی همچون ورود ضرب المثل یا هرچیز دیگه زبان دیگری همچون فرانسوی انگلیسی و عربی وارد فارسی بشه اصلا زبان پارسی امروز زبان پارسی نیست این را باید استاد ادبیات و زبان پارسی محله جناب ساقی عزیز میگفت ببخشید که فزولی کردم ولی امروزه خیلی چیزا فارسی نیستن مثل اصفهان که قبلا سپاهان بوده مثل حوض که قبلا آبزن بوده اگه شاهننامه مطالعه کرده باشید اینجور کلمات اصیل توش دیده میشه همون طور که میدونید زبان پارسی دوره های متفاوتی را پشت سر گذارده که الآن خیر سرش به زبان فارسی نوین رسیده که اصلا مستقل نیست اتوماتیکی که از زبان فرانسه گرفته شده یا حتی همین واژه درباره از فارسی نیست از زبان انگلیسیست یا هوی یا اوی اینا اصلا ریشه زبانی در فارسی ندارن

درود بچه ها حالا که بحث درس کتاب مطالعه شد کسی کتاب صوتی یا متنی که بشه با جاز خوند با عنوان آنچه که مردان باید از زنان بدانند و کتابی که برعکس همین هست یعنی آنچه اینا در باره اونا باید بدونن بابا قاتی میکنه آدم اسم اینا را خلاصه کسی نداره یه جوری من ازش بگیرم ممنون میشم

درود
تحول زبان ما مال امروز و دیروز نیس ک بشه ب سادگی راجب اصلاحش حرف زد اما خب ما میتونیم با بکار بردن الفاظی ک میدونیم مختص زبان پارسی هست ب این کار کنیم اطرافیانمونو اشنا کنیم..از کسانی ک اشنای زبان پارسی هستن خاهش میکنم دریغ نکنن.چون زبان ما واقعا جای تاسف داره.مردم ما حتی اسامی اصیل مارو نمیشناسن.اگ کسی اسم بچشو ی اسم ایرانی بذاره میگن این اسمای اجق وجق چیه فک میکنن غربیه.همه چیمون شده عرب. اخه ادم کجای دلش بذاره این چیزارو.بخدا گاهی ک فکر میکنم میگم اخه چقدر ما بدبختیم.

الهام باهات موافقم من همیشه موافق اسمای ایرانی بودم هر وقت میگن نمیدونم فلان دختر تو فلان فامیل به دنیا اومده میگن اسمشو بذار زهرا بذار فاطمه نمیگم این اسما قشنگه یا قشنگ نیست ولی وقتی اسمای خوشگل مشگل داریم تو پارسی آخه چرا عربی این قد برا پسر و مخصوصا دختر اسمای قشنگ تو زبان پارسی هست که نگو
من خودم با اینکه دایره واژگان پارسیم اندک است ولی تا میشه از واژگان پارسی استفاده میکنم اشکالی نداره بهم بخندن مسخره ام کنند اصلا مهم نیست رفتم پیش یکی از مقامات مسؤول خیلی راحت به جای سلام گفتم درود خیلی راحت هم گفتم بدرود گفتن اینجا دیگه مسخره بازی در نیار بهشون گفتم این اگه از دیدگاه شما مسخره بازیه من دوس دارم و از این کارمم دس بر نمیدارم والا با این عربیشون

بابا بحث عشق به این قشنگی رو گذاشتین رفتین از درس حرف میزنید؟یه چیزیتون میشه ها!! میگن وقتی خواستی با کسی محض آشنایی حرف بزنی و مراوده داشته باشی، نباید بهش هدیه بدی. نباید دستش رو بگیری و غیره… چرا؟ چون هدیه وابستگی مییاره. وقتی هدیه میگیری، با دیدنش هر دفعه یاد خاطره ای زیبا و یاد معشوق می افتی. حالا از کجا بفهمیم عاشق هستیم یا وابسته شدیم و فقط عادت کردیم که با طرف مقابل حرف بزنیم و تعامل داشته باشیم؟؟ من نمیدونم باید مشاورهای محله بییان جواب بدن.

سلام وای اینجا چه خبرٍ! من آخه از کجا شروع کنم افاضاتم رو مثل نقل و نبات تقدیم دوستان کنم….!!!!!
منم گاهی وسط درس و زندگی میزنه به سرم رمان بخونم وای چه قدر هم می چسبه در مورد مدلش هم با شاپرک جون کاملاً هزار درصد موافقم، راستی شاپرک خانمی میشه یه چندتا رمان خارجی خوب که خوندی بگی منم بخونم آخه رمان کم آوردم یعنی نمی دونم کدوم عنوان قشنگه کدوم نه.
نسیم خان آتش این کتاب هایی رو که گفتید مرکز مشاوره نابینایان دانشگاه اصفهان صوطیش رو داره می تونید از اونجا یا کتاب خانه ولی عصر اصفهان تهیه شون کنید ولی بابا این کتاب های روانشناسی هم فقط برای خواب خوبه من که تا یه صفحه می خونم رفتم تو عالم بالا همون آن میرسم به پادشاهی هفتم!
هان راستی پست قشنگی بود اما چرا به اینجا رسید در حیرتم….

اینم ب افتخار زبان شیرینو ناب پارسی تقدیم ب هم محلی های گلم

این جامه ی محزون ز تن مملکت خود بدرانیم
خشم عرب از جان ودل ماه-وطن در بکشانیم
ما وارث شعر و ادب و مهد هنرهای جهانیم
آن خلعت زرین کهن را به تنش باز کشانیم

گاهی زین به پشت گاهی پشت به زین
گاهی محکم وایسا گاهی سر جات بشین
گاهی گرم گرم گاهی سرد سرد
گاهی راه بیا گاهی برو بر نگرد
گاهی خیلی تند گاهیم برعکس
گاهی مهربون گاهی یه کم مکس
گاهی بترسون گاهیم بترس
گاهی با هر سازی که زدن برقص
همه دنبال اینن ازت یه آتو بگیرن
اگه میدون بدی میان و جاتو میگیرن
کسی فکر تو نیست و پاشو حقتو بگیر
پای حرفت وایسا یا که مردونه بمیر
سر نه گفتن داد بزن همه بفهمن
اصا بذار دلخور شن بذا بترسن
تو که خاکی بودی دیدی همه لهت کردن
چقد حال دادی آخرشم ولت کردن

چ تناقض جالبی.ب اشعارت فکر میکنی نسیم و این عالیه.مفاهیمو خوب جا میدی تو جملت
آفرین.
اما اجازه هست ی انتقاد خیلی کوچولو ازت کنم ب عنوان یکی مث شما؟نه خدای نکرده با ادعای برتری از شما.چون شما برتر از منی تو این موضوع.
اگ ۱% قراره تصور کنی ک انتقادم دوستانه نیس بیرودر واسی بگو ک نگم.حتی بت حق میدم بگی اینجا ننویس.

فکر کنم بالاتر کفتی ک ادبیات خوندی
اگ درست متوجه شده باشم راجع ب تحصیلاتت این انتقاد از نظرم بهت وارده اگرم نه ادبیاتی نبودی و من اشتباه فهمیدم بابت انتقادم عذر میخام چون جایز نیس.
من رشتم ادبیات نیس پس صاحب نظر نیستم اما خودم اطلاعات کمی راجع ب ساختمان شعر دارم.اینم ک میگم از رو همین اطلاعات مختصره.ببین نسیم شما ترکیبات قشنگی میسازی اما ساختمان شعرت ب لحاظ فنی مشکل داره.و این از شما ک ادبیات خوندی و علمشو داری نباید بر بیاد.شما اصولا ب اوزان شعر ک بدنه ی موزون شعرتو تشکیل میده کم توجهی حتی گاهی ب قافیه ای ک چینششو خوب متوجه میشی کم توجهی.مثلا تو شعر بالا اگ گاه ی جاهایی میشد گه وزن بهتری داشت.ونکات دیگ تو شعرت ک من دیگ زیادی حرف زدم بیخیال.میدونی همیناست ک ب شعر وقار بیشتری میده.
توروخدا ببخش من استعدادتو دوس دارم

منم شعر بلدم بگما ولی هیچوقت نمیزارم اسممو بگن چون ریا میشه ولی میخوام یکی از شعرای مشحورم رو واستون بنویسم .
یه توپ دارم قلقلیه

سرخ و سفید و ابی
میزنم زمین هوا میره
نمیدونم تا کجا میره 🙂 میدونم که باقیشم خودتون بلدین منم استعددم رو رو کردم نگید ساجده بی استعداد ها تازه خواهر محمد رضا یا همون نسیم اتش هم هستم دلتون اااااااااب 🙂

میدونی الهام بعضی اوقات زیاد به قافیه و وزن نباید دقت کرد چون شاید اصلا از نظر نویسنده و مبتکر اون این شعر نباشه بیشتر اگه من خودم مینویسم یا از نوشته دیگران استفاده میکنم نظرم رو محتوا مفهوم و چینش واژگان هست که این شعر هم خیلی تناقضهای جالبی داشت کلا خودم خیلی تناقض را دوس دارم از نسیم آتش میتونی به این امر پی ببری

آره خب اینو ک خوده منم اغرار کردم راجب این شعر ک تناقضاش قشنگه.
الان انقد مدلای شعری گوناگون اومده ک گاهی ب شک میفتی اسم اون متن رو شعر بذاری یا نه.البته منظورم شعر بالا نیست چون کاملا موزون بود این شعر.
شعرای سپید رو میگم.نمیدونم شاید من یکم وسواسم ب این قضیه.ولی اصولا نمیخونم اشعار سپید رو.شاید اگه ب اسم شعر بهم ارائه نشه از خوندنش بیشتر لذت ببرم.البته نمیدونم نظر دوستان راجع ب اشعار سپید چیه اما نظرتون کاملا محترمه

اشعار سپید هم بد نیست من همه جور شعری میخونم و گوش میدم البته شما حق داری که اینگونه اشعار را دوس نداشته باشی چون از شعرای خودت معلومه که شعری میگی که قافیه وزن و گاهی هم ردیف داشته باشه یعنی همون جنس شعرایی که حافظ و سعدی میگن همشهریشون هستی دیگه ولی واقعا شعرات قشنگه نظرت هم محترمه با نظرت صد درصد مخالف نیستم

مرسی نظر لطف شماس ک شعرای منو یکمی هم جنس حافظو سعدی میدونی.این بهترین تعریفی بود ک از شعرام کردن حتی اگر ی تعارف ساده بود بازم انرژی بخش بود.
من یکی از اشعار سعدی رو خیلی دوست دارم بچه ها.همیشه تو ذهنم دارمش.اگ ب سلیقتون نزدیکه بخونیدش.با مطلع:
من ندانستم از اول که تو بی مهرو وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی

ن کاش گفته بودم یکم مناسبتی میشد.
من دلی شعر مینویسم.
ب قول کامران هومن شعر باید خودش بیاد.البته برا من اینطوریه.
من تو مدت ۳ سال گذشته ی خط شعرم ننوشته بودم تا بهار امسال ک دوباره:
باز هم حال منو
باز هم این قلمو
باز رقص کلمات
باز این حس غریب
واژگان بی شکیب
این درون بی ثبات

دیدگاهتان را بنویسید