یه بار نشد بریم تو صف عابر بانک
کند ذهن ترین آدم خاورمیانه جلوی ما نباشه
از گفت و گوهای رایج من و مامانم میتوان به گشنمه و کوفت بخوری اشاره کرد
اینایی که زنگ میزنن از خواب بیدارت میکنن
بعد میگن عه ببخشید خواب بودی؟؟
دانشمندا هنوز در موردشون به نتیجه خاصی نرسیدن
داشتم از خونه میرفتم بیرون مامانم پرسید کجا؟؟!
گفتم بیرون!
برگشته میگه: خوب جای دیگه نریا!
تمام وسایل و امکانات زندگی ما رو مامانم می ذاره “همون جا”
کلا همه چی و هر چی که می پرسی جوابش همون جاست
لذتی که توی باز و بسته کردن درِ باتریِ کنترل تلویزیون
موقعِ تماشای تلویزیون هست،
توی تماشای خود تلویزیون نیست
از خونه همسایه بوی کیک اومد بعد بوی آش رشته اومد
الان هم بوی قرمه سبزی میاد.
می خوام برم در بزنم بگم ما به جهنم،
خودتون اسهال می گیرید بدبختا
یه روز هـم باید این سازنده ی جمله:
” گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی ” رو بیارن چار کیلو غوره بدن دستش
همه هــــم صبر کنن، ببینم چه جوری میخاد حلـوا درست کنه؛
بعد همون دیگُ بکنی تو چشـاش با این جمله ساختنش
دقت کردین!؟
گل کلم در ترشی حکم پسته در اجیل رو داره!
دنیا عوض شده آدم با خوردن یه سیب از آسمان اومد زمین ولی ما با کشیدن
دوسیب از زمین به آسمان میریم!!!
دیدید این فیلمارو که بچه گم میشه وقتی پدر مادرش پیداش میکنن
نیم ساعت تو بغل همدیگه گریه میکنن
والا ما که بچه بودیم گم که میشدیم
بعد از اینکه پیدامون میکردن نیم ساعت کتک میخوردیم 😐
آدم باس یه رفیق داشته باشه ، شبای امتحان بزنگه بهش بگه :
چند صفحه خوندی؟
اونم بگه :چیووووو؟؟؟؟
تا یه کم دلش گرم شه!
آیا می دانید زبان ایرانی مختصرترین زبان دنیاست؟
مثال: معال جمله ی «میری سریع این کار رو انجام میدی و
برمیگردی» یک کلمه است.
«اومدیا»!
۶۷ دیدگاه دربارهٔ «خودت که نمی دونی مثل چیچی شدی. یکم بخند»
خوف بود تو محله به طنز واقعا نیازه مِقسی چشمک جونم.
خوف بود دیگه چه لهجه ای هست
شما از کجا آمدی
راستی ببخشید دی شب زود قضاوت کردم
خوف بود لهجه دو گروه از افراد هستش.
یکی لهجه بچه های کوچولوی با نمک, یکی لهجه دوس دختر دوس پسرهای تازه وارد تازه عاشق!
خواهش میکنم قضاوتت به کنار, چرا این ۰۰ را از جلوی اسمت وقتی دیدگاه میذاری برنمیداری؟
CHESHMAK جان، این سیب کجاوو آن سیب کجا!
همه اینجا این کاره اند
میشه به من هم یاد بدید
یک بار باهم بکشیم ببینم چی میشه
نه اتفاقا منم نکشیدم! دوست ندارم نمی دونم چرا.
پس چرا نکته انحرافی می گی می خواهی محله را شایعه زده کنی؟
چی بگم؟ من بیشتر منظورم اون سیب بود. اون سیبی که هیشکی ازش خبر نداره. 😉
آهان حالا خیلی خطرناک شد. بچه ها برید کنار که محمد رضا خطری مرموز می شود
بابا چرا جو الکی میدی؟ حرفم کاملا جنبه فلسفی داشت.
همون فلسفی بودنش مرموز بودنش را تعید می کند. بابا فیلسوف
سلام خیلی خوب بود.
راستی چشمک چند روز پیش تو یکی از کامنتهات خونده بودم که یه کتاب ده جلدی خوندی از ناصر دولتآبادی!!! منظورت کلیدر محمود دولتآبادی بود درسته؟
ناصر رو از کجا آوردی؟ باهات کاملا موافقم. کلیدر واقعا زیباست. پیشنهاد میکنم هرچی از دولتآبادی گیرت اومد بخونی و فایلهای صوتیش رو یه جوری به ما هم برسون لطفا. من به جز کلیدر جای خالی سلوچ و سلوک رو دارم.
این مطلب ربطی به این پست نداشت ولی چون اونجا کامنت گذاشتم و اینترنت ناگهان قطع شد حوصله نداشتم دوباره برم اونجا بنویسم.
موفق باشی.
حالا خودت را کشتی که بگی ناصر نیست. بابا خوب اشتباه کردم چی کار کنم
من این کتاب را از رودکی گرفتم می تونی cd اش را سفارش بدی ساقی بازم می بده
استاد سیلامممممممممم! خیلی مطلب مشطبود تشکر! دمت گرررررررررررم قسمت دوسیبش هم مشطی بود!
کلا تو کارای خلافی سامان
یا کفتر بازی می کنی یا دو سیب می کشی
نه شوخی کردم یک بار می آیم شیراز باهم بکشیم
آخه تو که نمی دونی من دلم شیرازه. باور کن. آنجا یک دختری است که عشق منه از بچه های دوره لیسانسه ای کاش یک روز بهش برسم
سلام و سپاس
برعضیهاش واقعا منو از ته دل خندوند
خداوند شما رو بخندونه از ته دل
اگر بنده ای شاد شود حتما خداوند جبران می کند
اسمتان خیلی زیباست الماسی خیلی باحاله
سپاسگزارم
سلام چشمک جونم، راست میگی، تو یکی رو دوست داری؟ باهاش هم در تماسی؟ وای من که قدیما میمردم برای این جور کارها آخرش هم کارم رو کردم! گرفتی که چی گفتم؟.
سلام، راستی یادم رفت بگم، از بس که حرف میزنی، هیچی بابا خواستم بگم خیییییییییلییییی قشنگ بود باز هم از این کار ها بکن
نه بابا باهاش در تماس نیستم یک بار تابستان پار سال باهاش تماس گرفتم. اگر بهش زنگ بزنم جواب می دهد اگر پیامک بدهم جواب می دهد ولی هیچ وقت خودش شروع نمی کند
فکر نکنم هیچ وقت بهش برسم. ولی برایم یک عشق. آره یک عشق. که اگر شاید روزی بینا یا پول دار یا هر چیز جزابی دیگر که البته به نظرش جزاب باشد بودم شاید بهش می رسیدم
خوب این دیگه دنیاست کاریش نمی شود کرد
حس داغونیه Cheshmak درک می کنم اما باور کن خیلی وقتا بخاطر خونواده هاشون این اتفاق می افته. مخصوصا که بهش نزدیکم نیستی که بتونی بیشتر خودتو دمپرش کنی.
خوب دیگه این هم یک دردی است
سلام ایول بامزه بود با همونایی که مربوط به من و مامان و تلویزیون و فیلم گم شدنه میشد خیلی لذت بردم ههاها
این پارسآوا آدم آهنیه هم بلد نیست بگه ۹ تا میرم معادله حل کنم نمیذاره
ثنا خوشحالم حال کردی
اسم خیلی با مسمایی داری
بازی با در باتری کنترل نسبت به من کاملا صدق می کنه!
یعنی آن چنان حالی میده نمی دونی!
تازه من بازی با در گوشی همراه را نیز در دستور کار دارم خیلی باحالتر است نمی دونی
آنقدر که دیگه در گوشی را با چسب چسبانده ام
سلام عالی بود فقط بگو این ها رو از کدوم ور مغذت کشیدی بیرون ههههه.
بقول بعذی ها که میگن من نمیدونم این چشمک اینها رو از کجاش در میاره مینویسه.
hmm
این کد محله من میکشه بلخره داشت یادم میرفت
این هم مغز ماست که البته مزغ ماست
سلام! استاد پاشو بیا منم دلم پیش تو هست! اگر دوسیب نکشم چیکار بکنم! جدی پاشو بیا بهت بد نمذگره داش بیا چند روز رو با ما فقیرها سر کن مگه چیمیشی!؟؟؟ نه چیمیشه؟؟؟ هان؟؟؟ لاغر میشی؟؟؟ هان؟؟؟ الآن ساعت چار هست دارم کامنت میدم! حال خوبی ندارم نه تو کار باشه خودت میدونیها! استادی استاد
سامان خیلی پایه ام بیایم شیراز
واقعا پایه هستی. می آیم ها. اگر آمدم دیگه هیچی.
کی بیام
سلام چشمک, با حال بود. مرسی.
ایشالا که به عشقت برسی فقط یادت نره منو دعوت کنی.
راستی چشمک به انگلیسی میشه: wink
بچه ها من کلیدرو بیست صفحه اولیشو خوندم هم کیفیتش بد بود هم خیلی اینطور که یادمه توصیف زیاد داشت.
باید رومان خان باشی تا قدرش را بفهمی زهره
کلیدر توصیف داره. آره خیلی آنقدر که احساس می کنی در همان مکان زندگی می کنی
دولت آبادی همه چیز را توصیف کرده بدون سانسور. از مکانها حرفها. روابت زن و مرد روابت جنسی. روابت سیاسی بین اشخاص و خیلی چیزها
اگر کسی واقعا دنبال یک رمان باحال است حتما این را بخواند
عزیزم نمی شود تو را دعوت کنم اگر دعوتت کنم که همان شب اول طلاقم می دهد. اما شاید حتا هیچ وقت به عروسی نرسد
راستی تو همان زهره هستی که چند بار حال پسرا را توی سرویس آقای جوهری گرفتی؟
salaaaaaam man oomadaaaam 🙂 kheeeili jaleeefb bood mersi cheshmak jaan .
begoo binam kiyeh oon dokhtareh mikhai khodam vasat khastegarish konam ha ???
bacheha oftadiiim aroooosiiiiiii 🙂
تو دوباره انگلیسی نوشتی. یادت رفت بگی استاد ها
تو خودت خاستگاری عزیز
یه چنتا طنز دیگه گیر آوردم گفتم همین جا بگذارم بخونیدش بد نیست
فکر اقتصادی خوب زده به سرم :
می خوام برم واشنگتن یکی از کلیه هامو بفروشم دلار بگیرم بیام ایران هم یه کلیه بخرم هم یه بنز کوپه !!
دقت کردین چه کشور بی ثباتیه این آمریکا؟
صبح پولش یک قیمته، ظهر یک قیمت ، و شب یک قیمت دیگر …
فکر کنم ما تنها ملتی هستیم که از ضایع شدن رئیس جمهورمون تو صحنه بین الملل حال میکنیم … !!
با اینکه بعضیا به صورت کاملا شیک و مجلسی گــــاو تشریف دارن ،ولی ما مثل مردم هندوستان براشون احترام قائلیم . . . !!
اون قدیما، چند نفر اومدند و بتها رو شکستند و گفتند خدا را بپرستید، ولی بعد از
مرگشون، در مکتب ایرانی، ما قبر خود اونها رو بت کردیم و پرستیدیم!
در مکتب ایرانی نزدیک شدن دختر و پسر به همدیگر جهت شناخت، قبل از ازدواج، عیب است ولی جدا شدنشان با دو تا بچه بعد از ازدواج عیب نیست!
همه جای دنیا تبعید میکنن،تو ایران ممنوع الخروج
خودشونم میدونن اینجا کجاست!!!
عالی بود آقا …عالی 🙂
اولم عایا؟
گویا دوازدهم شدید الماسی عزیز!
شما هم اسیر اولی دومی شدی ها
ببین این از ویروسهای این محله است مواظب باش خیلی ویروسهای دیگر هم داریم
خیلی باحال بود به اندازه تمام پستم
🙂
آقا من بادمجون بمو رو سفید کردم !
سمت هر ویروسی میرم ازم فرار میکنه ! به جونم!
سلام! چشمک اساسی پسر! هر وقت دوست داشتی بیای خبرم بکن! دادا تازه یکی از دوستای تهرانیم که نابینا هم هست قرار هست هفته آینده بیاد خونمون! چه حالی بکنیم ما! اونم بدجور پایهس!
دوستت کی می آید؟
ببین پایه است با هم بیاییم؟
خره گیتار را بر می دارم می آیم میریم می زنیم می خونیم مثل چیچیی چل و خل بازی در می آوریم دو سیب هم با تو
ااااخیش دوباره تونستم فارسی بنویسم .
راست میگیا استاد یادم رفت حالا کی افتادیم اروسی ؟:)
بگذار دختره را خر کنم ببینم می شه یا نه
اگر نشد می آیم سراغ چندتا نقطه
لام بله دو سیب که نباشه زندگیم زندگی نمیشه خیلی خوب بود خیلی خندیدم خداییش. هی روزگار یه دوس دخترم نداریم بعد قهر کنیم به ساجده بگیم بیاد آشتیمون بده!!!!!!! 🙂 چشمک تو باید بری سمتش تا ببینی میخوادت یا نه تو برو جلو!!!!!!! یکی نیس بیاد بگه آخه تو که لالایی بلدی چرا شبا با یه لالایی دیگه میخوابی!!!!!!! والا!!!!!! دوستون دارم فعلا.
بابا دوست دخترم نیست به بیچاره تهمت نزن. اصلا حتما کسی را که دوست داری دوست دخترت که نیست. اصلا من به خاطر این دوستش دارم که دنبال دوست دختر بازی نبود.
من احل دوست دختر این ها نیستم اصلا من تا حالا با هیچ دختری حرف نزدم. اصلا دختر چیه؟
فکر کنم آخر شدم.
چشمک من که نمیگم کیم!!
تازه فکر نکنم من بودم یادم نمیاد.
فقط یادمه یبار اومده بودی تو یکی از جشنا درمورد تیپ شخصیتی حرف بزنی بعد مسابقه گذاشتی من برنده شدم.
دختر عزیز خودت که ایمیلت را داده بودی اسم و فامیلت مشخص شده بود دیگه احتیاجی نیست بگی کی هستی. آره یادمه تیپ یکی بودی. خداییش درست تر از همه گوش داده بودی.
چشمک خرش کنم چیه با ما دخترا درست حرف بزنید .اثلا نمیرم واست خاستگاری نه نه اثلا شماره ی دختررو بده تا خرابش کنم .:)استاد بد
خو مگه فقط دخترا خر میشن؟
حالا توی این پست موقعیتی پیش اومده که باید این اتفاق در مورد یک دختر بیفته.
ممکنه یکی توی ی پستی بگه بذار پسره را خرش کنم! میشه, چرا که نه؟
مجتبی نمی تونستی یک ساعت پسرا را زایع نکنی خودم یک جوری جمعش می کردم.
شوخی
قاعده این است دیگه من چی کار کنم. اگر خرش نکنم که به من دل نمی بندد.
البته مجتبی راست میگیا از طرف دیگه هم معنی خر یعنی خردمند خوبه خرمون کنید ولی هواستون رو جمع کنید که مثلا گاو شتر و غیرمون نکنید
🙂
هی یه دوس دخترم نداریم الکی بگیم زرنگیم بعد بیاد خرمون کنه بعد منم خر شمو بعد به ساجده بگیم برو برامون خاستگاری!!!!!! ساجده الان میگه من دیگه برا کسی کاری نمیکنم!!!!!!! خودت گفتی پس منم هی میگم!!!!!!! فعلا.
زایع شدی گفتم هی ادامه نده هی ادامه دادی این شد آخرش
باشه وقتی سجاده آمد تهران سراغ تو هم می آید
سلام.
قشنگ بود. سری دومش گویاتر بودن. از این جوک های کوتاه و پشت سر هم و گویا خوشم میاد. کاش اینجا بیشتر بشه.
عشق. چیز خطرناکیه. یک شمشیر بی نظیر از الماس که خیلی دیدنیه و به محض این که دست بهش بزنی تا دسته فرو میره توی سینهت. ولش کن. گرفتارش نشو. خوش پایان نیست. شعر ننوشتم. مخاطب خاصی هم نداشتم. به هر کسی که می خونه دارم میگم.
ممنون از لبخندی که هدیه بهم و به بقیه دادید.
به امید فردا.
خیلی منونم پریسا خانم.
چقدر عشق را بدجور پایمال کردی. البته نمی گم این نیست خیلی جمله یتان باحال بود.
راستی اسم اون دختره هم پریسا است باور می کنی؟
نه من خسته نمیشم هومن و سر حرفم هستم برو یه دختر رو پیدا کن اگه دوسش داشتی خودم واست خرش اااا نه جورش میکنم
🙂
دیدی چی شد. وایییی آخرش چی شد وایثیی
حالا امر ب معروف می آیند توی این محل همه را می گیرند
سلام! استاد دوستم هم اصفهانی هستش! ولی با هم نیاید بهتره! چون من دوست دارم با دوستام یکی یکی حال کنم! نگران دوسیبم نباش! ردیفش میکنم! هومن هم انگار خیلی هوای دوسیب رو داره! راستی هومن تهران هستی!؟؟؟
باشه می گذارم یک وقت دیگه می آیم دو سیب را عشقه ولی من که ازش هیچی نمی دانم معتادم نکنی
نخیر ترکیبی از چندتا بودم.
ساجده راست میگه یعنی چه خَر؟
تازه حیف دخترا که …..
اصلً بی خیال
هاهاهاهاها!!!
یه بار بگو چی گفتم که حالگیری کردم اینجا نگیا!
راستی یه بار هم همه ی تیپارو توضیح بده
.بابا شاید دختره بچه دومشم به دنیا اورده حد اقل یه آمار بگیر
نه دیگه بابا اینطوری نیست حنوض ازدواج نکرده. یعنی تو منو اینقدر خر فرض کردی؟
آموزش تیپ شناسی را روی گوش کن در دو قسمت گذاشتم از مرور چشمک بگرد پیدا می کنی. در آینده نه چندان دور یک cd آموزشی کامل در مورد تیپ شناسی خواهم داد. نه فقط برای نابینایان بلکه برای تمام جامعه امیدوارم استقبال شود
من همین جا از تمام دخترهای دنیا به خاطر به کار بردن کلمه اسمشو نبر معضرت می خواهم
آقای چشمک شما از چی اون خانوم خوشتون اومده بود؟
یعنی میمردم اگه این فوضولیو نمیکردماااا 🙂
اگر نخواستید پاسخ بدید هیچ ناراحت نمیشم و عذرخواهی میکنم از کنجکاویم!
آخه این جا که نمی تونم توضیح بدم ولی چیزی که خیلی مرا جذب کرد این بود که او در عین اینکه دختر بودنش و خانمی بودنش را حفظ می کرد محکم بود. یعنی در جایی نرم خو و در جایی دیگر به پسرها اجازه نمی داد حریمها را بشکنند. او محکم بود و این ویژگی است که خیلی مرا جذب می کند نمی دونم گرفتید یا نه بیشتر نمی تونم توضیح بدم همین را هم چون الماسی بودید گفتم
البته خیلی از دخترها این ویژگی را دارند ولی خوب دیگه اون چشمم را گرفت
من هیچی فرضت نکردم گفتم شاید چون ازش دوری خبر نداری.
وای چه عالی برم بخونم
آفرین ایشالا که استقبال میشه
خواندنی که نیست گوش کردنی است. اگر سوال داشتی آدرس ایمیل دادم