خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
درس 3 از سری دروس شنیداری تدریس زبان انگلیسی

سلام بچه ها. خیلی دیر کردم نه؟ نزن بابا! نزن! بچه که زدن نداره. حتما میگین: نمی تونی مگه مریضی که الکی تو سایت چو میندازی تدریس انگلیسی، خیل خوب بابا سرما خورده بودم، صدام بدجوری گرفته بود، خلاصه اسیدی بهم ضد حال زد. به هر حال، الآن با درس 3 در خدمت تون هستم، امیدوارم حظ کافی رو ببرین، نزن بابا تکرار نمیشه. درسو میخواین، پس با لقد اینجا رو بکوبین. بدرود.

۲۸ دیدگاه دربارهٔ «درس 3 از سری دروس شنیداری تدریس زبان انگلیسی»

سلااااااااااااااااااام این عالیه راستشو بخواید فکر میکردم که دیگه قصد ندارید ادامه بدی الآن وقتی این آموزشرو دیدم خیال کردم که من اشتباه شنیدم و همون درس قبلیه و وقتی با h به قبل و بعد این مطلب رفتم و دیدم که نه من اشتباه نکردم به شدت خوشحال شدم به طوری که نتونستم جلوی کامنت گذاشتنمو بگیرم یه دنیا ممنون بابت این آموزشهای عالی

سلام آقای مصدق
ببین عزیزم من نه شما رو درست و حسابی میشناسم و نه دشمن شما هستم. من که این فایلها رو دانلود نمی کنم. ولی وقتی از یکی از این بچه ها روش تدریست رو پرسیدم کاملاً شکه شدم. اگه فحشم ندی میخام اینجا چندتا نکته رو جهت انتقاد از شما بنویسم.
۱. با این روش تو هیچ کجای دنیا کسی انگلیسی رو یاد نگرفته. همانطو که قبلاً هم گفتم انگلیسی ۴ مهارت هست. خواندن, نوشتن, صحبت کردن و شنیدن.
۲. سعی کن در هنگام تدریس خودت رو کنترل کنی و فکر نکنی که یک native هستی و میخای به خارجی ها درس بدی. اینها همه ایرانی هستند.
۳. شما یه جوری درس میدی انگار که با غرور میخای به بچه ها بگی ما هم انگلیسی بلدیم و مدرسیم. سعی کن در هنگام تدریس از کلمه های غلنبه سلنبه جداً خودداری کنی.
۴. سعی کن روشت رو تغییر بدی. این روش تدریس تا جایی که سواد من اجازه میده مال قرن ۱۷ هست. یه سری قواعد و بعد هم یه سری لغت و متن مربوط به اون. یعنی دقیقاً grammar translation method.
5. interchange خیلی وقتی هست که دیگه از مد افتاده. حتی اگه هنوز مصری که از همین روش استفاده کنی, برو سر وقت کتابهای جدیدی مثل new tabnoch که هم جامعترند و هم آدم رو در موقعیتهای مختلف قرار میده.
۶. این انتقادم از بچه هایی هست که مثل همیشه بدون تحقیق فقط یاد گرفتن بگن عالی هست. چی عالی هست میشه به من بگید؟ هر یه ماه یه درس. خداییش یادتون نمیره؟ بزرگترین زبانشناسان دنیا دارن میگن اگه هر روز زبان جدید رو تمرین نکنید به دلیل فرار بودنش از ذهن آدم می ره, پس شما چه جوری میان میگید عالی هست.؟ البته توقع از جامع ی نابینای ایران بیشتر از این نیست. دقیقاً همان رفتاری که با ماهور داشتید. از روی شوق و ذوق و هیجان چندتا امکان بیخودی مثل تقویم که با چندتا نرم افزار ساده حل می شه اون رو یعنی ماهور رو خدا جلوه دادید.
آقا مرتضی و سایر عزیزان: من اگه می نویسم به خدا فقط جهت دلسوزی هست و خدا میدونه هیچ مشکلی با کسی ندارم و فقط خواستار خوشبختی و کامیابی شما عزیزان هستم. دنبال حاشیه هم نیستم. مدیر محله خوب من رو شناخته. من فقط واقعیت رو میگم و برام مهم نیست چی میشه. دوست گفت گفتم دشمن گفت میخاستم بگم. حالا اگه از نظر شما دارم چرند میگم اگه دوست داشتید من رو بکوبید, اگه هم فکر می کنید حق با من هست, فقط پند گیرید و بس.
این فقط یک نظر از طرف یک دلسوز بود.
دوستتون دارم بای تا بعد

با سلام. از دیدگاه دوستان متشکرم. راجع به آقا سعید باید بگویم: شما از کجای کار من دلخورید؟ ببینید دوستان، این آموزشهایی که، من شروع کردم، مسلماً قرار نیست به طور کامل به شما انگلیسی را یاد بدهد بلکه قرار است شما را بر بینگیزد تا در یادگیری زبان بکوشید، اما در مورد آقای چوبینی که فکر کنم در دانشگاه به جای مترجمی هوچیگری خوانده است، این همان کسی است که در مورد اشتراکات ارزان اینجا که در همه سایتها موجود است، چه فحش و فضیحتی که نثار مدیریت این سایت نکرد، اولاً خزعبلات ایشان درخور پاسخ نیست، ثانیاً شما چیزی را که دانلود نکرده ای چگونه در موردش نظر می دهید؟ ثالثاً من نه غروری داشته ام، نه سعی کرده ام مثل نیتیوها باشم، من همانطوری که در کلاسهایم سخن گفته ام در اینجا هم همان کار را کرده ام، ضمناً اگر قرار است شما زبانی را بیاموزید، بهتر است تلفظ درست و صحیح کلمات را بیاموزید، درست تلفظ کردن کلمات نه تنها غرور نیست، بلکه شیوه درست آموزش است، تازه در مورد روشهای تدریس مسلماً تجربه من از امثال این فرد بسیار بیشتر است، او اگر راست می گوید: به جای غور زدن و آسمان ریسمان بافتن، خودش بیاید آموزشی ضبط کند تا ما هم یاد بگیریم، من که فقط از این فرد تعریف از خود شنیده ام و بس. اصلاً من شک دارم که او حتی قادر به انگلیسی صحبت کردن نیز باشد. چرا که به فرض این که کار من پر از اشکال، او می تواند آموزش خاص خودش را ضبط کند، تا بچه ها خودشان قضاوت کنند، تازه اگر به مذاق فلان کسک هم خوش نیامده است، نامه فدایت شوم برایش ننوشته ایم، می تواند دروس را دانلود نکند. باز هم از دوستان عذر می خواهم، ولی جواب ابلهان همیشه هم خاموشی نیست، گاهی اوقات باید بعضی حرفها را زد. تازه من یادم نمی آید که در جایی گفته باشم کار ما عالی است، البته این را می دانم که کار من شاید از لحاظ روش تدریس دارای اشکالات بسیاری باشد، اما از لحاظ زبانی و تلفظ صحیح لغات انگلیسی بی اشکال است. بدرود.

با دورود فراوان اول مرتضی خان خدمتتان عرضه دارم که چرا دلخورم شما خودتان را بجای من بگذارید که هر روز سایت را بازدید میکنید ولیکن از آموزش خبری نیست یک هفته دو هفته سه هفته شما اگر بجای من باشید دلخور میشوید یا نه.دوم آقای چوبینی من اگرر بجای جنابعالی بودم و نظریات شما را داشتم از ادبیات بهتری استفاده میکردم.چون نمیخواهم وارد جزئیات شوم ولی اگر شما برای تهیه این آموزشها وقت صرف میکردید ولو اوقات اندک که میدانید ایطور نیست و در پنرفتید.با امید بینکه ظرفیت هایمان بقدری بالاببریم که تحمل همدیگر را داشته باشیم.اسخ با شما رفتار و گفتار آنچن میشد مکدر میشو دید یا نه؟به هر صورت به نظره این حقیر راه درستی را برای انتقاد

آقا سعید انتقاد شما به جاست، اما من که گفتم سرما خورده بودم شدید و اسیدی، تازه من واقعاً سرم شلوغ است، وقت کم میارم، با این حال تا بتوانم در خدمت بچه ها هستم، اگر کسی بتواند این مهم را انجام دهد و مرا از شرمندگی بچه ها در آورد بسیار ممنونش خواهم بود. البته منظورم مدرسین واقعی زبان انگلیسی است نه مدرس نماها و هوچیگرها.

روانشناس محله! اولین بیمارت را تحویل بگیر.سلام
خب معلوم شد غیر از اینکه راجع به زبان چیزی نمی دونی دروغگو هم هستی. مدیر محترم محله تورو به خدا بیا بگو چه فحشی به شما دادم که این دروغگو به من تهمت می زند. مسلم است که کسی که اینقدر کارش رو تو بوق و کرنا می کنه فقط داره دروغ میگه و هیچ چی هالیش نیست. تو غیر ممنک هست که ils درس بدی مگه یه کسی صرفاً پولی داشته و یه جایی زده و چند تا بی سواد رو مثل تو استخدام کرده که از مردم پول بچاپه وبرنه امکان نداره از این راه کسی انگلیسی یاد بگیره. نمونه ی ان کانونها تو تهران هم ریخته. کم ببند و راست بگو. من خودم رو در حدی نمیبینم که بخام با تو دست و پنجه نرم کنم. شعن من بالاتر از این حرفهاست که بخام با یه داهاتی جر و بحث کنم. وقتشم رو ندارم. خیلی چیزها رو آقای حقایق در مورد شما در زمان دانشجوییتان بهم گفته. چه افتضاحاتی رو در زندگی دانشجوییتان به وجود آوردید که باعث صفحه ی ننگینی برای نابینایان شده. دیگه ادامه ندید وگرنه اونارو رو می کنم.
فعلاً بای آقای زبان شناس نه بهتر بگم فرناندو دوسوسور

با سلام. البته به شما دوستان عزیز. نه کسان معلوم الحال، جالب اینجاست که این مردک خودش از همه دروغگوتر است اولاً من حقایق نمی شناسم، ثانیاً این علامه دهر، که خیلی احمق هم تشریف دارد، از من بیسواد، تقاضای کتب ادبی انگلیسی کرده بود، ولی چون من باهاش تماس نگرفتم، و چیزی برایش نفرستادم، آنجایش سوخته و دارد پارس می کند، تو هیچ کاری نکن، آموزشهایت را ضبط کن، تا بچه ها از شر من بیسواد خلاص شوند. تازه توی دانشمند چرا از من بیسواد تقاضای کتاب و جزوه می کنی این هم مدرکش که مبایلت هنوز در گوشیم سیو است، اگر می خواهی بنویسم، راجع به گذشته هم حرف نزن که خودت معلوم الحالتر از آنی هستی که بخواهیم حرفش را بزنیم، اگر قرار است کسی ساکت شود تو هستی چرا که تو پارس می کنی من که اصلاً تو را نمی شناخته و نمی شناسم.

در مورد توهین به مدیریت سایت بچه ها می توانند بروند و نظر این روانی را بخوانند، “تو با این کارهایت بالاخره زمین می خوری” تو چنان و چنان اینها اگر فحش نیست پس چیست؟ لازم نیست همیشه فحش رکیک توهین محسوب شود.

سلام به همه ی دوستان نه دوستنما ها
اومدم تا با عرض چندتا نکته بحث رو حد اعقل از طرف خودم خاتمه بد و قضاوت رو به عهده ی شما عزیزان که بهترین داوران هستید بسپارم. چرا که ایمان دارم که شما از روی عناد و دشمنی قضاوت نخواهید کرد.
۱. همانطور که از دیدگاه ها برمیآید دعوا و فحش دادن را ایشان شروع کردن و من فقط آغاز گر انتقادات بودم. اصلاً گیریم درست یا غلط.
۲. قبول دارم که من هم توهین کردم ولی چه زمانی؟ وقتی که ایشان هرچی دلشان خواست گفتن. تنها توهین من کلمه ی دهاتی بود که به ایشان نسبت دادم.اما توهینهای ایشان: برای اینکه خسته نشین و اون همه دیدگاه رو نخونید براتون لیست می کنم. حوچیگر, ابلح, مردک, روانی, پارس می کنه, اون جاش سوخته, معلول الحال, و بسیاری دیگر که شاید یادم نباشد. شما عزیزان بگید اون جاش سوخته یعنی چی؟ من نمیگم فقط به احترام بانوانی که از این سایت دیدن می کنند. ولی خوب می دانم که از بچه ی ۱ ساله ی ایرانی تا یک ۱۲۰ ساله ی ایرانی معنی آن را خوب درک می کند. بمه متعصفانه کسی که “بالاخره زمین می خوری” رو فحش به مدیریت تلقی می کنه و تعریفش از فحش اینه تازه ببینید چه توهینهایی ازش بر میاد. حالا اگه تعریفش چیزه دیگه ای بود چه اتفاقی می افتاد.
۳. تقصیر مجتبی هم هست که سایت رو به حال خودش وا گذاشته و اجازه میده کاربرانی که ثبتنام کرده اند دیدگاهشون مستقیم منتشر بشه. یعنی اعتماد زیاد به بچه ها, آقای مدیر, این فتایع رو هم به همراه داره. مدیر محبوب که به خدا خیلی دوستت دارم. خودت برو دیدگاه ها رو بخون بعد قضاوت کن. ببین با این کارت چی کار کردی.
۴. آقای مصدق اولاً که من از شما کتاب و جزوه نخواستم. ثانیاً اگر هم که خواستم چه ربطی به سواد شما داره که نداری؟ من نابینایی می شناسم که ۱۵۰gb مطالب مربوط به زبان داره ولی اصلاً انگلیسی نمیدونه. تازه بچه ها بدونید: من قبلاً هم فکر کنم گفتم که من ایشون رو در کمکور ارشد سال ۱۳۹۰ در حوزه ی امتحانی در تهران دیدم و اونجا جهت آشنایی شماره ی همدیگر رو گرفتیم. پس این مدرکت هم خنثا شد.
بچه ها دیگه قضاوت با شما. اگه شما سؤال یا انتقادی داشتید بنویسید وگرنه تردید نداشته باشید که دیگر جواب این شخص را نخاهم داد. هرچند که ممکن است فکر کند کم آوردم. مهم نیست.
راجع به رو رو رو کردن مسایل دوره ی دانشجویی هم با بابام مشورت کردم و این بزرگوار که تجربش فوق العاده از من بیشتر است حرف قشنگی زد و من رو منصرف کرد. ایشان گفتند: اون خدایی که بر عرش نشسته و حکمرانی می کنه اجاجازه به خودش نمیده که آبروی کسی رو ببره چه برسه به ما که خیلی کوچکتر از این حرفها هستیم. اینجا بود که فهمیدم خیلی چیزها تو زندگی هست که باید یاد بگیرم.
خیلی طولانی شد

فعلاً تا بعد

سلام خدمت دوستان عزیز،
من زیاد علاقه به آموزش و یاد گیری زبان ندارم، دروغ چرا، علاقه که دارم، اما حوصله اش رو ندارم، دوست دارم ید بگیرم، اما خوب، سعی نکردم برایش. پس با کم و کیف این آموزشی که دوستمون لطف کردن، از وقتشون زدن، آماده کردن و اینجا گذاشتن هیچ کاری ندارم. می خواهد بهترین آموزش روی زمین باشد، خوب باشد، دست دوستمان درد نکند، می خواهد بدترین باشد، باز هم دست دوستمان خیلی خیلی درد نکند که آمده و این آموزش را تهیه کرده و گذاشته،
برای افرادی متأسفم که عادت نکرده اند تشکر کنند، کارشان این شده که بگردند و یک عیبی در یک جایی پیدا کنند و با اون عیب دیگر تا چند روز برای خودشان خوش باشند.
نه حقوق دانم و نه لاقت قضاوت دارم، چون کار سختیست. نیامده ام که قاضی باشم، خواستم دو روز قبل نظر بدهم، گفتم نه، تمام می شود بحث، من کاسه داغ تر از آش نباشم.
امروز مجدد آمدم و خواندم که …….. چه خبر هست.
به نظر من، هم آقا داوود اشتباه کرده و هم مرتضی جان. داوود جانم، شما دنبال انتقاد هستی، خوب اشکالی ندارد، نیمه خالی لیوان را هم باید یکی ببیند دیگر، اما لا اقل درست انتقاد کن، با ادب و احترا، وقتی می گویید چرا همه می گویند این آموزش عالی است، یعنی شما به شعور و سلیقه تمام افرادی که این آموزش را دانلود و استفاده کرده توهین کرده ای، هر کس نظر خودش را دارد داوود جان. علکی که نگفتند علف باید دهن بُزی شیرین بیاد، یعنی سلیقه ها فرق داره، برای یکی این آموزش خوب بوده، برای یکی خوب نبوده. برای یکی هم بد بوده. درست است؟ از این حالات که خارج نمی تواند باشد.
یکی در دسته اول هست، آموزش را دوست دارد، می گوید عالی، یکی خوشش نمی آید از آموزش، اینجا نظر نمی دهد، یکی هم بد می اید، نظر می دهد و درست و حسابی انتقاد می کند، نه این که بکوبد بر سر و کله طرف.
شما گفتی شماره آقای مصدق را داشتی، خوب می توانستی خیلی راحت و اصلاً با یک پیامک با ایشان در تماس باشی و انتقاد کنی، نه این که در حضور عموم، انتقاد کنی، آن هم نه انتقاد، بکوبی کار مردم را.
خوشم نمی آید از کسانی که فقط انتقاد می کنند، انتقاد وقتی سازنده می شود که همراهش پیش نهادی هم باشد.
اعتقاد دارم آنانی که فقط انتقاد می کنند و هیچ تولیدی هم ندارند، …… ولش کن، نمی گویمش. اما خوب، از این طور افراد خوشم نمی آید. بیرون گود می ایستند و می گویند لنگش کن،
هر کاری که هر فردی انجام می دهد، جای تشکر دارد، مخصوصاً این که قصدش خیر باشد، نه خیانتی کرده که بکوبیمش، نه مال ما را خورده و نه جای ما را تنگ کرده، عُرضه اش را داشته و خواسته معلوماتش را در اختیار بقیه قرار دهد، حال معلوماتش هم کمل نباشد. اما عرضه اش کامل بوده.
پس یاد بگیریم که جای کوبیدن بقیه، کمی با هم صمیمیتر باشیم،
و اما شما مرتضی جان، شما هم بد نوشتی عزیز، انتقاد کرد، انتقاد بد کرد، ارزش اثر را زیر پا گذاشت، احترام نگذاشت، قبول داریم، اما همیشه سکوت تیز ترین شمشیر است، شما زحمت کشیدی و این اثر را آماده کردی، دستت درد نکند، همین که جنم این کار را داشتی، دنیا ارزش دارد، اما، اولاً این که: باید انتقاد ها را هم قبول کنیم، دومً: اگر ه کسی به نا حق انتقاد کرد، قصدش کوبیدن اثر بود، نه انتقاد، یا باید سکوت کرد، یا باید جور دیگری پاسخ داد،. نه این طور که شما گفتی.
درست است بحث از طرف داوود شروع شد، اما اگر قرار باشد در جامعه برای هر چیزی انقدر خودمان را اذیت کنیم که دیگر صبحمان به شب نرسیده باید برویم کنج……..
حرف هایم زیاد شد، اما خوب دیگه، شد، دست من نبود، ببخشید.
امیدواریم به زودی یک آموزش هم از طرف داوود عزیزم، متابق روش خودشان در سایت ببینیم، چون اگر این طور نشود، می شود حکایت همانانی که من گفتم. فقط انتقاد.
مرتضی جان، شما هم حتماً به کارت ادامه بده، قطعاً عده ای هستند که به اصطلاح با آموزش شما حال می کنند، و منتظر آموزش های بعدی شما هستند.
یا حق،

سلام.
اول این که همه خوب میدونن توی دعوا حلوا خیرات نمیکنن.
مگه این که فرض کنید, مطالب بالا دعوا به حساب نمیاد.
ولی من به نظرم میاد علاوه بر مدیر, وظیفه ی صاحب هر پست هم هست که دیدگاههای اون پست رو مدیریت کنه.
شاید آقای مصدق بگن من دسترسی به پنل مدیریت ندارم.
ولی منظور من کاملا روشنه.
شما صاحب و مسئول پستهای آموزش زبان هستید.
به نظرتون با یه کم انعطاف به خرج دادن نمیتونستید کاری بکنید که ماجرای این پست به این جا کشیده نشه؟
شما دو نفر به قول خودتون فقط یک بار هم دیگه رو دیدید.
اون وقت چطور ممکنه بتونید این قدر راحت به هم توهین کنید؟
آخه این وسط چه پدر کشته گی با هم داشتید که گذاشتید به اینجا برسه؟
اگر بنا بود کسی در مورد پست شما حرفی نزنه, خب با مجتبی هماهنگ میکردید, دیدگاههای این پست رو خاموش کنه.
ولی وقتی بناست دیدگاه گذاشته بشه, خب طبیعیه, یه نفر تعریف میکنه, یه نفر هم ممکنه انتقاد بکنه.
انتقاد هم لزوما بنا نیست درست و منصفانه باشه.
من نمیگم حرفهای اول آقای چوبینی درست بود یا غلط. منصفانه بود یا غیر منصفانه.
به هرحال هر چی که بود, نظر ایشون بود.
شاید کمی تند بود, ولی توهینی توش نبود. حد اقلش این بود که فحش نداده بود.
اون وقت شما میای از کوره در میری و شروع میکنی هر چی دلت خواست گفتن.
تا جایی که با وجود عدم پاسخگویی آقای چوبینی, شما در مرحله ی بعد که دارید پاسخ یکی دیگه از بچه ها رو میدید, دوباره یادتون میفته که یکی دوتا تیکه ی دیگه هم بندازید تا تکمیل بشه.
خب. از این جا به بعدش دیگه دعواست.
نباید از هیچ کدوم از طرفین انتظار هیچ کنترلی رو داشت.
ولی شما وجدان تون رو قاضی کنید.
اصلا فرض رو بر این میذاریم که انتقادات آقای چوبینی کلا مغرضانه بود.
اگه مثلا شما میفرمودید که آقا! روش من اینه و خوب یا بد میخوام همین رو ادامه بدم.
شما خواستی استفاده کن نخواستی نکن بهتر نبود؟
به قول خودتون نامه ی فدایت شوم که برای کسی نفرستاده بودید؟
این همه آدم تعریف میکنن میگن عالیه. بذار یکی دو نفر هم بگن خوب نیست.
واقعا یه همچین کاری بهتر از این نبود که شما از یه کلماتی استفاده کنید که اصلا ازتون انتظار نمیره؟
من امیدوارم این دعوا نه تنها از طرف آقای چوبینی, بلکه از طرف آقای مصدق هم خاتمه یافته باشه.
اصلا ایمیل رو گذاشتن واسه چی؟
برید با ایمیل اینقدر تو سر و کله ی هم بزنید تا خسته بشید.
بقیه ی بچه ها چه گناهی کردن که باید شاهد یه همچین دعواهایی باشن؟
بعدم به خدا زشته.
چار تا بینا میان تو این سایت این وضع رو که ببینن, انتظار دارید چه فکری در موردمون بکنن؟

سلام به دو عزیزی که دیدگاه خودشون رو مطرح کردن.
ببین قند عسل من میخام این کار رو بکنم ولی به دو دلیل نمیتونم.
۱. امکانات این محله هست. یعنی حجمی است که باید تو این سایت آپلود بشه. یه محدودیتهایی از این تیپ هست.
۲. من نمیخام این آموزشها پولی باشه. و وقتی هم که پولی نباشه احتمالاً جایی هم برای آپلود روی این سایت وجود نداره. چون من معتقدم یا نباید کاری بکنم یا وقتی تصمیم می گیرم کاری رو انکام بدم باید براش وقت بزارم و با بهترین کیفیت در اختیار بچه ها بزارم و مسلماً وقتی یه فایل با کیفیت میشه طبعاً حجمش هم بالا میره.
در ضمن عزیزم اگه فکر می کنی نکته ی ۶ بی احترامی هست, من اینجا از شما و همه ی دوستان عذرخواهی می کنم. یه بار دیگه هم با هم این بحث رو به اندازه کافی کردیم دیگه بگذریم.
سعید جان ممنون که عادلانه برخود کردی.

با سلام به همه دوستان. ضمن تشکر از همه دوستان باید عرض کنم: شما را به خدا کی اول شروع کرد؟ جالب است که برخی از دوستان می گویند او در سخنانش توهینی نبود، پس سخنان کذبی که من گذشته شما را می دانم و چه و چه اینها انتقاد بود؟ ساختن شخص فرضی به نام حقایق که من اصلاً نمی شناسمش انتقاد بود؟ آیا فکر می کنید کسی که بیگدار و بیدلیل به این و آن می پیچد، اکنون فکر آبروی من است؟ اگر او چیزی از گذشته من می دانست بدانید در همان پست اول می نوشت، شاید بعدها هم مثل همین حقایق چیزهایی بسازد و بنویسد. ولی اینها انتقاد است؟ تازه از نظر او، من بدهکار هم شدم، به مجتبی می گوید: بیا ببین سایتت به چه روزی افتاده است؟ مجتبی هم می آید و می خواند که از طرف کی شروع شد، و به کجاها انجامید؟ این که من باسوادم یا بیسواد که قطعاً دومیش درست است باید استادان قدیمم نظر دهند و شاگردان امروزم، دوستان احساس می کنم دیگر ارزشش را ندارد، البته من مطمئناً دیگر نه به این حرفها ادامه خواهم داد، و نه آن آموزشها، همه می دانند که نیت ما خیر بود، حالا اصلاً چه بهتر؟ این فرد بار مسئولیت را از دوش من برداشت، پس لطفاً از او بخواهید که بیاید و آموزشهای خود را ضبط کند، ضمناً ایرادهای من بیسواد را نیز بگوید تا همه فیض ببریم. ولی منصف باشید این که او گفت به خدا انتقاد نبود. سعید نامی هم از من انتقاد کرد، نه یک بار بلکه دو بار، یکی اینکه شما سریع اسپل می کنید و تایپ می کنید دیگری این که شما دیر به دیر آموزشهای خود را ضبط می کنید، من هم در جواب گفتم انتقادهای شما به جاست چون واقعاً به جا بود. اگر هم نبود مؤدبانه بود، ولی آقای درفشیان عزیز، مردانه برو و یک بار از سر تا ته انتقاد که چه عرض کنم سخنان آغازی این فرد را بخوان، بعد می فهمی که انتقاد بود یا چیز دیگری؟ مجتبی هم خواهد خواند، بعد هم اگر من توهینی کردم که درست است نباید می کردم ببینید او چه نوشته بود که من این گونه پاسخش را دادم، بهروز وثوقی در قیصر می گوید: دیگر اون دوره ها گذشته که بزنن تو گوشم و من هیچی نگم. قضاوت با شماست. ضمناً من به ویرایش نظرات پستهایم دسترسی داشتم، و می توانستم خیلی راحت نظرهای این فرد را حذف کنم ولی نکردم چرا که بعداً همین شماها می گفتید: حتماً ضعفی داشته یا تحمل یک حرف را هم نداشته، می دانید این مثل چیست؟ مثل این است که تو به کشور همسایه ات شلیک کنی، مرزبانانش را بکشی، به خاکش تعرض کنی، و بعد که او در دفاع از خودش مواضعت را بمباران کرد در بوق و کرنا کنی که آی ببینید این با ما چه می کند؟ آی من می توانم ولی بهش ترحم می کنم. و جو را طوری نشان دهد که انگار نه انگار او خود آغازگر و محرک اصلی بوده است. همانطوری که گفتم من دیگر ادامه نخواهم داد، حال ببینید او چه می کند و چه حرفها که به من نمی زند؟ پس خود قاضی باشید.

دوستان سلام. خواستم این نکته را متذکر شوم که مجتبی همان اول گفت که با مجانی بودن آموزشها مشکلی ندارد، این من بودم که گفتم برای کمک به محله آموزشها خریدنی باشد، پس اگر کسی بخواهد آموزشهای مجانی بگذارد، فکر نکنم مجتبی مخالفت کند، برای ما هم خوب است بدون اشتراک دانلود می کنیم و یاد می گیریم.

با دورود فراوان خدمت تمامی همسایه های خودم خصوصا دو بزرگوار نمیدانم کدامیک از دوستان بزرگترند داود جان اگر نظریات را یکبار دیگر مرور کنی از شما تقاضا کردم که با لحن شیواتری انتقاد کنی بهتر است متاسفانه توجه ایی بدرخواست من نکردید.مرتضی خان بنظره حقیر شما هم تند رفتید با اجازه دو بزرگوار تقاضایی دارم اگر موافق باشند فردی که رشید تر هست پیشقدم شود.اکبری اصغری را ببخشد و از یکدیگر در همین مکان عذر یکدیگر را بپذیرند.در ضمن از داود نازنین میخواهم که با پدر بزرگوارت مشورت کن و نظر و حکم ایشان را هم برای آموزش امثال بنده در این پست انتشار دهید.از همسایه های خودم هم که در چند روز اخیر سر و صدای مرتضی خان و داود نازنین آنها را آزرده خاطر نموده من بعنوان ریش سفید عذر فراوان دارم.بامید پیشرفت هر چه بیشتر گوش کن.

سلام.
از این نوع برخورد ها توی پست هایی که من برای اشتراکی شدن بعضی از باکس های محله منتشر کردم پیش اومده بود.
سر مطالب مذهبی هم که توی این محله نباید منتشر بشه هم یک جنگ هایی نظیر این ها داشتیم.
همیشه یک کفه که سنگین تر بشه همین میشه.
واسه خودم متاسفم که دل به سایت زدن و این کار ها خوش کردم.
در ضمن اگه مرتضی خان دیگه نخواد آموزش تهیه کنه یک تاسف دیگه به تاسف هام اضافه میشه.
حالا فقط خوشحالم که انجمن محمود و دار و دسته اش توی شیراز راه افتاده و فضای اون جا مناسب آموزش و برنامه شده.
داوود جانم میخواهم ببینم کی به من گفتی رایگان میخواهی آپ کنی و من گفتم نمیشه؟
پس محمد که آموزش های رایگان میذاره یا بچه های دیگه که برنامه و موزیک های خودشون را توی محله میگذارند چه کار میکنند؟
یک ایمیل میدند همه چی حل میشه.
فعلا که
http://forum.irtbc.com
راه افتاده و خدا را شکر اگر اینجا هم نشد اونجا میتونی فعالیت کنی رایگان و به نفع دوستان داوود جان.
در پایان به دوستان بگم که شایدم تصمیم گرفتم با راه افتادن اون انجمن, دیگه اینجا را بیشتر شخصیش کنم, خدا را چه دیدید! شایدم پروندمش که این را هزار بار گفتم ولی عملیش نکردم.
من فقط دلم به همین شما ده بیست نفری که پایه ثابت محله هستید و خودتونم میدونید کیا هستید خوشه.
خوش باشید که من به زودی با پست های خاص خودم برمیگردم.

سلام مجتبی جان
ببین مجتبی, من بر اساس اون چه تو پستهای قبلیت گفتی قضاوت کردم. بعدشم محمد بزرگی فایلهاش به ۲۰ مگ هم نمیرسه ولی اگه من بخام فایل ضبط کنم برای هر جلسه حد اعقل ۱۰۰ مگ نیاز دارم و می دونم و تردیدی ندارم که خیلی برای شما مشکل میشه چرا که این فایلهای سنگین رایگان هم قرار هست گذاشته بشه. مجتبی جان من می خام یه سایت برای آموزش زبان بزنم تو دعا کن که این کار هرچه سریعتر اتفاق بیفته. چون تجربت هم از ما بیشتر هست می تونی در انتخاب هاست و دومین کمکم کنی. البته اولش می خام با هاست رایگان شروع کنم. درضمن این سایت فقط مخصوص نابینایان نیست ولی برای آنها رایگان هست و یه بخش صوتی برای همنوعانم حتماً قرار می دم.
ایمیلم رو که جواب ندادی فقط تو رو به خدا بگو چه فحشی بهت دادم که خودم بی خبرم. این رو حتی اگه نخاستی اینجا تو دیدگاهها بنویسی برای من ایمیل کن. یه جوری صحبت کردی که انگار من مقصرم بگذریم.
خوش باش تا ته عمر

سلام داوود بعضی از دیدگاه هات هستند بعضیشون رو هم من پاک کردم. جای بحث ندارند. بیخیال.
راستی اگر توی محله ما تو پانصد مگابایت هم میخواستی برای هر فایلت بذاری جا بود. مشکلت اینه که خودت میبری و میدوزی نمیذاری منم توی بریدن و دوختن ی کم کمکت کنم.
در پایان: وقت آزاد که داشته باشم, هر کمکی واسه سایتت بتونم میکنم. خوش باشی.

سلام سلام سلام
شاید باید زودتر ازینها نظر میذاشتم ولی بنا به دلایلی نشد دیگه ببخشید
فقط اومدم بگم خواهش میکنم آموزشاتونرو قطع نکنین من با اینکه اصلً هنوز دانلود نکردم و خودم هم کلاس زبان میرم و ممکنه اصلً به کارم هم نیاد احساس خوبی ندارم که شما ازین کار دست بکشین
بعضی آدما هستن رو من تأثیر مثبت میذارن شما یکی از اونایین
با اینکه هیچی به غیر از همونایی که نوشتینو دربارتون نمیدونم ولی حس میکنم آدم پر انرژی و مثبت اندیش هستین
میدونین من تاحالا بانک رفتنو تجربه نکرده بودم این آموزش شما باعث شد که من واسه گرفتن رمز دوم به بانک برم هرچند اشتباهی بهم یه عدد دیگه که دقیق اسمشو یادم نیست رو گفت
(انگار c v v)بود
و هنوز نتونستم دانلود کنم ولی تا عمر دارم یادم نمیره که چطوری شد که واسه اولین بار رفتم بانک و چه قدر خوشایند بود واسم
فقط یه پیشنهاد البته ببخشید با اینکه خودم معتقدم نباید سر آماده ی هر چیزی اومد ولی به نظر من اگه امکانش هست ومقدوره و صلاح میدونین یه لینک خریدنی و یه لینک رایگان بذارین به نظر من اگگه کسی واقعً بخواد به محله کمک کنه که لینک خریدنیرو دانلود میکنه من که اگه بتونم حتمً میخرم ولی دوست ندارم طوری باشه که مجبور بشم کاریرو انجام بدم البته حالا هم اجباری در کار نبوده ولی
الآن اگه یه لینک رایگان هم بود من تاحالا دانلود کرده بودم و فوقش ایشالا یه وقت دیگه همونن آموزشو یا آموزشهای بعدیرو میخریدم
ببینین ائنوقت که پیشنهاد دادین چقدر طرفدار داشتین ولی وقتی پسترو گزاشتین استقبال به اندازه ی پست پیشنهادیتون نبود مطمئنً به هر دلیلی خیلیا نتونستن بخررن دیگه البته من عذر میخوام که با صراحت گفتم
امیدوارم ناراحت نشده باشین
به امید آموزشهای بعدی
یه دنیا سپاس

سلام مجتبی جان
پس با این حرفت حرف آقا مرتضی رو درست جلوه دادی. ذاذا من با چه زبونی بگم ناراحت نمیشم تو همین دیدگاهها انتشار بده. فقط بگو و یا بیاد بگه چه فحشی دادم وگرنه حد اعقل اون آقا رو نمیبخشم. البته فحش رو انتشار بده. فحشی که در فرهنگستان فارسی فحش تلقی بشه نه از روی دشمنی که مرتضی نمیدونم برای چی با من داره. مجتبی تو که انسان منطقی بودی. لطفاً شفاف ساظی کن. تو داری حتمه ی فشار رو به سمت من هل میدی. انگار من گفتم اونجاش سوخته پارس می کنه. تو داری کاری می کنی یا بهتر بگم طوری وانمود می کنی که انگار واقعاً فحش دادم. دوست داشتی جواب بده دوست هم نداشتی به خدا واگذار می کنم. یه جورایی به من تو هم تهمت زدی باشه بابا خدای ما هم بزرگ هست.
فعلاً بای

من منظورم افترا ها و دشنام هایی مثل “دزد”، “بی شرم” و باقی بود که جهت اشتراکی شدن بخشی از محله و به خاطر نرم افزار فاین ریدر که گذاشته بودم به من اطلاق کردی.
جدای از ارتباطی که ممکن هست با هر کدام از شما داشته باشم طرف هیچ یک از شما نیستم چون آقا داوود شما معمولا انتقادت را چنان تیز مطرح میکنی که به جای بریدن عیب ها، انگیزه طرف را از بیخ میبری و آقا مرتضی هم که خودش گفت چی کار کرده توی دیدگاه ها!
اگر اینجا کمی آزاد هست و بعضی با این قضیه مخالفند، دلیل هاشون منطقی هستش ولی من با این کارم با اینکه ریزشی احتمالی را دامن میزنم در نهایت به این نتیجه میرسم که اگر روزی انجمنی غیر مجازی بخواهم بزنم، چطور باید بر اوضاع کنترل داشته باشم و همچنین به این نتیجه میرسم که اصلا ارزشش را دارد کسی به متمرکز سازی جامعه ی نابینایان با هزینه های مالی و انسانی اقدام ورزد یا خیر.

به نظر من، مجتبی طرف هیچ کدام از ما را نگرفت، چرا که هیچ یک از ما را از نزدیک نمی شناسد، او فقط به حق قضاوت کرد، تمامی مطالب را خواند، و طبق سوابق نظریات ما دو نفر در محله نظر داد، البته در مورد توهینهای من قبول دارم، خیلی تند رفتم، آن روز متأسفانه از چیز دیگری هم ناراحت بودم، اما آن پست هم انتقاد از کار من نبود، مثال ما دو نفر مثل این است که: یکی زیر لب به دیگری بگوید: “پدر سوخته ……” و دیگری یک آن از کوره در برود و محکم توی گوش نفر اول بزند، درست است در نگاه اول کار نفر دوم، بسیار خشنتر جلوه می دهد، ولی در ریشه یابی مسائل معلوم می شود که نفر اول هم خیلی بی تقصیر نیست. باز هم می گویم: توهینهای من به جا نبود، ولی باید مسائل را ریشه ای بررسی کرد.

سلام.
ببینید, چیزی که مهمه اینه که همه ی اینها گذشته و رفته و فکر کنم بیشتر از این حرف زدن در موردشون چیزی رو حل نمیکنه.
ولی در مورد نظر مجتبی باید بگم, اصولا دلیلی نداره فکر کنیم میشه جامعه ی نابیناها رو متمرکز سازی کرد.
شاید تا حالا خیلیا خواستن چنین کاری انجام بدن و نشده.
دلیلش هم مشخصه.
وقتی اعتماد متقابل وجود نداشت, هر کس که چنین پیشنهادی بکنه میگن میخواد برای خودش دفتر و دستک بزنه و رئیس همه باشه.
ولی در هر صورت کار نشد نداره.
به عنوان مثال یه سایت داخلی مثل ایران بیست رو در نظر بگیر.
بالاخره حتما راهی هست که ۱۱۰ ۲۰ هزار نفر عضو رو طوری اداره میکنن که تو همین فضای فیلترینگ شدید هم دارن به کارشون ادامه میدن.
ولی تو این سایت, به قول خودت تو سرت شلوغه.
چند روزی سر نمیزنی و ظاهرا یه گروه مدیریتی هم ایجاد نکردی که در نبودت کارا رو رتق و فتق کنن, میشه این.
در صورتی که دعوای مرتضی و داوود یا هر دو نفر دیگه وقتی به جای باریک میکشه, دیگه از هیچ کدوم از طرفین نمیشه انتظار خون سردی داشت و هر کدوم حق خودش میدونه که به توهین ها و حرفهای طرف مقابل جواب بده.
حالا اگه یکی گوش به زنگ باشه که تا چربیش یه کم زیاد شد, جمعش کنه و دیگه به هیچ کدوم اجازه نده ادامه بدن, شاید از اون شخص کمی دلگیر بشن, ولی در مجموع به نفع همهست, حتی خود اون دو نفر.

باز هم سلام،
مجبور شدم بازم نظر بدم،
باز هم میگم، تو این دعوا هم داوود تقصیر داشت، و هم مرتضی.
مرتضی اگر کاری انجام داد، باید انتظار هر برخورد و واکنشی رو نسبت به اون کار داشته باشه، اما نداشت.
مرتضی، داداشم، شما اشتباه کردی، برای جبران اشتباهت هم به نظرم بهتره بدون ادامه دادن به این بحث، به کارت ادامه بدی، تو نظر قبلی هم گفتم، الآن هم میگم. ببین، ممکن هست فقط ۱ نفر از آموزش های شما خوشش بیاد، پس شما با احترام به نظر حتی همون یک نفر بی احترامی هایی که اینجا صورت گرفت رو پاکش کن. خیلی ها تو پست شما نظر دادن که دوست دارن ادامه بدی، پس اامه بده و تمام. وگر نه علاوه بر بی احترامی که اینجا کردی، بی احترامی به نظر طرفدارانت هم انجام دادی.
و اما داوود، انتقاد های کوبنده شما که خوب دیگه زبان زد همه شده، مشکلی هم نیست، انتقاد کردی، به هر حال، عیب جویی هم یک عادت هست. با درست و غلطش هم کاری ندارم.
اما مجتبی گفت که با قرار دادن آموزش به صورت رایگان مخالفتی نداره. ۵۰۰ مگ هم بخوای بهت میده فضا، و اگر هم نداد، به خودم بگو، ۵گیگ هم خواستی خودم برای آزش هات بهت میدم.
اگر قرار است آموزشی قرار بدهی برای بچه ها، اینجا بهترین جاست، سایت هم می خواهی بزنی بزن. اما خوب، یادت نره که اینجا هم بزاری،.
مجتبی هم که خدا رو شکر اومد نظر داد، خوب خیلی از مسائل شفاف سازی ش، راست و دروغش به عهده گوینده، اما بر اساس چیز هایی که اینجا گفتن خیلی از مسائل روشن شد، مجتبی جان، از این که بی طرف نظر دادی ممنونم.
اما یه پیشنهاد دارم، یا برای مدیریت محله یه گروه مشخص کن تا هر حرفی اینجا گفته نشه، یا یه سری محدودیت ها رو واسه نظر دادن قرار بده، امکان نمایش نظر رو فقط در صورت تءید نویسنده پست قرار بده. خلاصه نمی دونم، خودت واردتری از من، یه کاری کن که اینجا انقدر به هم نریزه.
اینجا شده یه شهر دیگه، محله نیست،

سعید جان خوبه که نظراتت همیشه اینجا هست.
من اگر بزنم، دیگه انجمن نابینایان نمیزنم. این حرف گنده تر از دهنم هستش. خودم بهش رسیدم با این وضع اتحاد خیلی سخت بشه و شایدم نشه انجمن زد.
من اگر بزنم، باشگاه خصوصی گوشکن میزنم با اعضای محدود البته نه الان ولی گوش شیطون کر در آینده حتما!
به نظرم این محله شخصی هستش پس گروه مدیریت احتیاج نداره.
به نظرم هر مشکلی هم توی محله ی من پیش مییاد خوب پیش بییاد. تا جایی که بتونم جمعش میکنم هر جا نشد بی خیالش میشم.
در ضمن قند اسل ممنون.
مرسی از همگی که هستید.

دیدگاهتان را بنویسید