خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

من نابینا بدون کمک دولت با این همه خرجم چه کار کنم؟

درود

خوب. امروز منم و یک مقداری عرف شکنی. منم و یک مقدار از آن کارهایی که به آن سوسول بازی می گویند. خوب. امروز منم و لیست مخارج یکی دو ماهه ی اخیرم. می گویند که نباید خرج و مخارجت را به دیگران بگویی ولی من می گویم چون اگر نگویم واقعا میترکم! شما ببینید راه حلی برای کم کردن مخارجم سراغ دارید؟ آیا می باید این هایی که خریدم را نمیخریدم و اینهایی که خرج کردم را نگه میداشتم یا چه؟ البته خیلی از هزینه هایم هم از قلم افتاده که بعدا یادم میآید و دیگر برای نوشتنشان دیر است.

  • پنج هزار تومان هزینه ی تعمیر موبایل که فکر کنم درست هم نشد.
  • نه هزار تومان هزینه خرید یک شارژر چون قبلی سوخت.
  • ده هزار تومان هزینه ی خرید سه راه برق برای تختم در خوابگاه.
  • پنجاه هزار تومان هزینه ی قرض به یک دوست به شدت صمیمی که واقعا احتیاج داشت.
  • پنجاه هزار تومان هزینه ی تاوان اشتباه یک نفر که محیطم از روی جبر مرا بدان دچار کرد.
  • پنجاه هزار تومان هزینه ی شارژ کارت تغذیه ی دانشگاه که غذا بخورم.
  • شصت هزار تومان هزینه ی سه عدد تیشرت که یک سال بود نخریده بودم.
  • شصت هزار تومان هزینه ی کتاب های کنکور کارشناسی ارشد که خریدم و در حال اسکنم برای پیشرفت.
  • شصت و پنج هزار تومان هزینه ی یک شلوار لی که یک سال بود نداشتم.
  • هفتاد هزار تومان هزینه ی رفت و برگشت به خرمشهر که آرمانم بود و باید سراغ بچه های محروم میرفتم.
  • هفتاد و پنج هزار تومان هزینه ی یک جفت کفش اسپرت که قبلی ها پاره شده بودند.
  • نود هزار تومان قرض به یک فامیل بسیار نزدیک و صمیمی که امیدوارم برمیگرداند.
  • نزدیک به صد هزار تومان که از اول ترم تا حالا خرج خرده خرده مثل شامپو و دستمال و اینها شده.
  • صد و شصت هزار تومان هزینه ی اردوی شمال که داشتم از افسردگی میترکیدم باید میرفتم.
  • دویست و پنجاه و دو هزار تومان هزینه ی شهریه ی خوابگاه دانشجویی که یک میلیون بود ما تخفیف گرفتیم.
  • چهل هزار تومان هزینه ی یک باتری موبایل که احتمالا فردا باید بخرمش وگرنه موبایل بی موبایل.
  • پنجاه هزار تومان ودیعه ی خوابگاه که به زودی باید بدهم تا خوابگاهم لقو نشود.
  • دویست و پنجاه هزار تومان هزینه ی یک هارد کوچولوی بیرونی که نیازم است و باید بخرم تا اطلاعات تحقیقاتیم مدام از دست نروند.
  • سیصد هزار تومان وام که سال قبل برای خرج تحصیلم از دانشگاه گرفتم و امسال باید بازپرداختش کنم.

خوب من که سر گنج ننشستم. مگر من چه قدر در میآورم که این همه خرج دارم؟ حالا مثلا خدا را شکرش که زن ندارم و این بساط است! بعد، جالب است بعضی از اقوام و آشنایان و رفقا من را تشویق به زن گرفتن هم میکنند. فکر کنم از یک و نیم میلیون بالا زده باشه. هه! شما میگید من چطوری این همه خرج را مدیریت کنم؟ باور کنید دیگه داره به اینجام میرسه. منظور از اینجا همون گلو هستش. دارم به سیم آخر میزنم. ی ایده ای چیزی بدید من چه گلی به سر بریزم آخه!

۲۴ دیدگاه دربارهٔ «من نابینا بدون کمک دولت با این همه خرجم چه کار کنم؟»

سلام
مجتبی جون هرچی بگی حق داری!!!
من که خودم سنم از تو کمه دو برابر شاکیم!!!
نمونش میکسری هست که باید بخرم!!!
منی که کارم موسیقی هست و میخوام این کار رو حرفه ای دنبال کنم نیاز به یه میکسر خوب دارم که هفت هشت میلیون قیمتش هست!!
مجی میگی چیکار کنیم؟؟
اگه راهی پیدا کردی به منم بگو!!

سلام عزیزم!آقای شیطان رانده شده به چند مورد از اشتباهاتت اشاره میکند:‏ آقای استاد باید خودش مبایلش را تعمیر میکرد! اگر به موقع مبایل را از شارژ بکشید باتریش خراب نمیشه و مجبور نیستید باتری بخرید! یه نفر مرده بود به پسرش وصیت کرده بود نصف اموالم را بفروشید و خرجم کنید:‏ پسرش هم طبق وصیت پدر عمل کرد و هزارتا خر خرید و در منزل پدرش جمع کرد! در ضمن شما نیاز نیست بزنید به سیم آخر:‏ برای رسیدن به سیم آخر هزاران کیلومتر باید راه بروید و ممکن است خسته شوید و به سیم آخر نرسید:‏ پس بهتر است قبل از اینکه خسته شوید:‏ بزنید به سیم اول! راستی چراغی که به خانه رواست،‏ به مسجد حرام است! تو اول مشکلات خودت را برطرف کن سپس به فکر حل مشکل دیگران با پولت باش! گره ای که به دست من و شما باز نشود،‏ بهتر است برای باز کردنش از گره بازکن استفاده شود!‏

بازم شیطان رانده شده نظر میدهد! عزیزم نیاز نیست زن بگیرید،‏ بهتر است یه دختر خوب و با سلیقه بگیرید! دولت داره سهام عدالت و یارانه و کمک حزینه ی تحصیلی و اتوبوس واهد و آزادی اینترنت وآزادی بیان و آزادی عمل و اجناس خارجی و …‏ به شما میدهد! شما بنده ی ناشکری هستید که قدر این همه نعمت را نمیدانید! .

درود اولا که بعد از مدتها گذری یه سری به اینجا زدم ببیننم چه خبره مجی چی کارمیکنه
دوما علاوه بر فرمایشات عزیز الله پژوهنده بگم که یه دفه میگفتی یک میلیون و پانصد هزار تومن بابت گوشی آیفونی که نیاز داشتم راس میگه خوب دیگه وقتی پولنداری نمیخواد سفر بری تو همین پارک اصفهانم بری حله همین پیتزاخوریتونا هر هفته بذاری خوبه چه خبره خوب وقتی پولننداری این همه خرج کنی امیدوارم ناراحت نشده باشی اینا را گذاشتی که نظر بدیم

درود
چی بگم
آها خوب می شد جمع این همه هزینه ها را می نوشتی من سختم می آد جمعشان بزنم بعدش هم حالا جمعشان زدم چه لطفی به حال من دارد .! با این همه توصیف شما مثل چشمک قصد ادامه تحصیل تا مرتبه دکترا را گویا هرگز ندارید اگر می داشتید فقط به ادامه تحصیل فکر میکردید و وقت گرانبهایتان را صرف این امور نمی کردید .باز هم نگاه کن ببین دولت داره برای ما لطف می کند علتش هم همین که شما تخفیف هفتصد و پنجاه هزار تومانی گرفتید فکر می کنید یک دانشجوی بینا چقدر درآمد داره که برای خوابگاه یک میلیون میدهد اصلا مگه پول رو ریختن توی خیاببان که ما نیم بینیم جمعش کنیم ! خوب خوب خونسرد باشید می خواستم دیدگاهدولتی ها را به شما ابلاغ کنم .ضمن اینکه کارمند الان داره مثل فقرا زندگی میکند داداش من اون وقت شما انتظار دارید چه لطفی به شما بشود اگر راستش را بخواهی باید به هر نابینا سه میلیون بدهند تا بتواند زندگی نسبتا متوسطی را اداره کند بعدش یک وقت زرنگ باشی که زن نگیری یا دختری را به عقد خودت در نیاوری که فقط حداقل مراسم بیست میلیون تومان بدون تشریفات است .

درود به نظر من بشین خونه بخور و بخواب خرجم نداره بیفت رو سر خانواده راحت. من که خیر سرم کارمندم ماهی ۶۰۰ هزار تومان حقوق میگیرم راستشو بخوای هیچ غلطی نمیتونم بکنم همیشه هم گشنه ام تو که سهلی درس بخون بخون آخرش که چی تو این ایران هیچ فایده ای نداره فقط پولت میره مگه تصمیمت واسه خارج رفتن جدی باشه که فکر نکنم. برو فکر نان باش خربزه آبه داداش. راستی اون بلالی که خوردی رو نمیخوردی بستنی رو هم همین طور پارکم نمیرفتی ده هزار تومن میموند تو جیبت البته بلاله یه ۵۰۰ تومنی واست ارزون افتاد باز قنیمته.نظر سنجی نمیخواد که تو خودت ماشالا عقل کلی هستی واسه خودت ازدواج مزدواج هم بی خیال شو که کار تو نیست یکی رم میاری از گشنگی میکشی اون وقت اون همه ثوابی که از آموزشای رایگانت کسب کردی میره پی کارش
اصلا به من چه هر کاری دوست داری بکن
هاهاهاهاها.

مجتبی باهات موافقم
هر موقع پایه بودی بگو باهم بریم دزدی!!!
جون داداش دو روزه میلیاردر میشیما!!!
هم تو از پس خرجات بر میای!!!
هم من یه استدیو درست درمون میزنم!!!
منتظرت هستم!!!
هر موقع پایه بودی کافیه یه پیام بدی!!
با سر میام!!
هر جا که تو بگی!!!

سلااااام!دروووووووود فراوان به نظر دهندگان عزیزم!از نظر شیطان رانده شده ازدواج عرضه میخواد! ‏۱درصد نابینایان عرضه ی ازدواج دارند! اشتغال عرضه میخواد:‏ ‏۲درصد نابینایان عرضه ی شاغل بودن دارند! انسان تمعکار به جایی نخواهد رسید! ۹۰درصد بعضی از انسانها تمعکارند!استقلال عرضه میخواهد و بهترین استقلال ازدواج است! باید دندان تمع را کشید و واقعیت زندگی را پذیرفت و از حد اقل امکانات،جد اکثر استفاده را کرد

سلام مجتبی. خوبی؟ اگر بگم درکت میکنم شاید شعار باشه یا مثل حرف همه تکراری. اما یه کسی که از خونه میزنه بیرون خرجش همیشه زیاده. و ما همیشه دوستای صمیمیمون رو همیشه بهشون کمک میکنیم. همیشه دعا کن که هیچوقت به کسی احتیاج پیدا نکنی. مجتبی سخته زندگی و همیشه درد و دل کن و ناشکری نکن. همتونو دوس دارم فعلا.

دیدگاهتان را بنویسید