خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
زندگی چیست؟

هر کس در این مورد نظری دارد و آن را از دیدگاهی که معرف بینش و نگر هویت و جهان بینی خود اوست تعریف می کند.

گروهی زندگی را ” خون دل خوردن و پشت دیوار آرزو مردن می دانند و گروهی می گویند: ” زندگی چیست؟

: عشق ورزیدن , زندگی را به عشق بخشیدن”.

زندگی , بازتاب هویت یک انسان در دنیای بیرون اوست. زندگی , کتابی است که تو , نویسنده آن هستی. زندگی جمله ای است که فعل آن به تو باز می گردد , دیوان شعری است که شاه بیت غزلش , تو هستی . زندگی  ,نوازنده ای است که موسقی دل انگیز هستی ات را می نوازد و خواننده ای است که تنها از تو می خواند.

زندگی سراسر تعالی , سراسر روح و هنر و زیبایی , سراسر امید و آرزو و خواسته های آرمانی , سراسر سلامت , سعادت و خوشبختی .

زندگی  سراسر هر انسان , بازتاب هویت اوست, چرا که هویت هر انسان نشات گرفته از نظام باورهای اوست و این باورها ایده ها و عقاید هستند که اندیشه های نو را در ذهن تو خلق می کند و اندیشه های نو و جدید زندگی ات را شکل می دهند.

 به من بگو که چگونه فکر می کنی؟!

اندیشه های تو از همان باورهایی سرچشمه می گیرد که در خود ساخته و پرداخته ای. پس اینجا باز هم به نوعی روی اصل هویت تاکید داریم و به همان بحثی اشاره داریم که پایه و اساس مباحث زندگی در مسیر کمال را تشکیل می دهد.

 آری , زندگی هر انسان بازتاب هویت او در دنیای بیرون اوست و زندگی انسانی که در مسیر کمال ره می پوید , نیز باید در وهله ی اول با هویت منحصر به فردی که کسب کرده است سازگار و هماهنگ بوده و به طور کامل  سنخیت داشته باشد, چرا که انسان در برخورد با هر یک از رویدادهای زندگی خویش برای ارائه پاسخ و عکس العمل مناسب به درون خود یعنی به هویت و شخصیت خود رجوع می کند.

گاه رویدادهای زندگی تنها تلنگری است تا مارا از خواب غفلت بیدار کند و به یادمان بیاورد که زنده ایم و زندگان را زندگی باید.

 به یادمان بیاورد که در این دنیا برای انجام ماموریت مهمی آمده ایم. اعتبار برگه ماموریتی که در دست داریم بعد از مدت کوتاهی منقضی خواهد شد,

 پس باید زمان را دریابیم و باید هر آنچه داریم در طبخ اخلاص گذاریم تا نشدنی ها شدنی ها و غیر ممکن ها امکان پذیر شوند.باید کلمه ای غیر ممکن را از دایره المعارف هستی خط زد, چرا که این واژه در قاموس زندگی نمی گنجد.

نظر شما چیست؟

۱۳ دیدگاه دربارهٔ «زندگی چیست؟»

زندگی لحظه لحظه نو شدن است
شاخه و ساقه و درو شدن است.

این تک بیت رو نمی دونم بگم کی مال خیلی وقت پیش هست خوندم و حفظ شدم با اینکه حافظه حفظیاتیم در حد گل کوچیک محله پایینی هم نیست گفتم اینجا بنویسمش شاید شما هم خوش تون اومد حفظیددش “حفظش کردید”

وای که فهمیدم حفظیاتم در حد گل کوچیک محله پایینی هم نیست!
شرمنده شعری که نوشتم درستش اینه:

زندگی لحظه لحظه نو شدن است،
ساقه و شاخه و درو شدن است.

یعنی همیشه باید تلاش کنی تلاش کنی و از پله ها یکی یکی بالا بیای تا سر آخر نتیجه کارت رو ببینی و این یه روند طبیعی هست مثل رشد و نمو یه گیاه .. یه درخت و …

ممنون سارا خانم عزیز که این مطلب قشنگ رو گذاشتی تا کمی به یاد زندگی بیفتیم مرسی هزار تا.

درود. تو زندگیم زیاد به این گفته توجه میکنم: زندگی بافتن یک قالیست!, نه همان نقش و نگاری که خودت میخواهی. نقشه را اوست که تعیین کرده, تو در این بین فقط میبافی!!!. نقشه را خوب ببین, نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند!!!.

ببخشید نظرم را واضح می گویم
شعار است تمام حرفهای بالا شعار است
زندگی فقط به دست من و تو نیست که هرجور بخواهیم بسازیمش
نه عزیز این حرفها را من هم دوست دارم از زندگیم هم رازی هستم ولی این حرفها شعاری بیش نیست که گاهی گاهی جو گیر می شویم و می گویم
خیلی ها در زندگی خوش بخت نیستند و این تقصیر خودشان نیست
اگر روزی خواستی مشاوره به کسی بدهی با این فلسفه به او نگاه نکن که خیانت است

سلام سارا جان از مطلب جالبت ممنونم، چیزی که به ذهنم می رسد این است، که زندگی همانند یک دریای خروشان است، که همه ی ما از آدم و هّوا گرفته تا….
در درونش افتاده ایم و کسی که شنا بلد باشد، می تواند در این دریا روی آب بماند و نفس بکشد، این فقط نظر من بود یا حغ

سلام، سارا جان از مطلب خوبت ممنونم، اما چیزی که به ذهنم می رسد این است، که زندگی همانند یک دریای خروشان است که همه ی ما از آدم و هّوا گرفته تا…
در درونش افتاده ایم، و هر کس شنا بلد باشد میتواند، در درون آب بماند و نفص بکشد یا حغ

زندگی سفریست پر هیاهو و پر رمز و راز که هرچه در جاده زندگی به جلو می رویم متوجه می شویم که چقدر کوتاه و گذراست. بهره مند واقعی کسی است که در این سفر هم خود بهره گیرد هم دیگران را بهره مند نماید. همسفری خوش مشرب باشد و سوقاطی ارزشمند فراهم سازد. در ادامه شعری زیبا از زنده یاد سهراب سپهری تقدیم می کنم….
زندگی با همه وسعت خویش محفل ساکت غم خوردن نیست!
حاصلش تن به قضا دادن و افسردن نیست!
اضطراب و هوس دیدن و نادیدن نیست!
زندگی خوردن و خوابیدن نیست!
زندگی جنبش جاری شدن است!
زندگی کوشش و راهی شدن است
از تماشاگه آغازحیات تا به جایی که خدامی داند.
زندگی چون گل سرخی است پر از خار و پر از برگ و پر از عطر لطیف،
یادمان باشد اگر گل چیدیم،
عطر و برگ و گل و خار، همه همسایه ی دیواربه دیوار همند.
“سهراب سپهری”

سلام
سارا جان نوشتت قشنگ و دل انگیز بود، بقیه هم زیبا اونو آراسته بودن!
کاش زندگی همینی بود که من اینجا خوندم!
اما ما به ناچار در جهان تزاحم زندگی میکنیم، جهانی که غیر از زندگی انسان زندگی خیل دیگری از موجودات رو در خودش جا داده و هر یک از اونها هم به نحوی در ساختن یک زندگی زیبا برای خود تلاش میکنند.
حتی انسانها هم هرکدوم به دنبال آرمانهای خودشون هستند که زندگی شاد دیگری رو مزاحمتی برای خوشی زندگی خودشون میبینند.
با این حرفا میخوام بگم ما تنها سازنده زندگی خودمون نیستیم که بکوشیم اون رو بنا به دلخواه خودمون بسازیم!
زندگی ما به ناچار تحت تأثیر عوامل زیادی از طبیعت گرفته تا آرزوها و خواسته های خودمون شکل میگیره که در این بین شاید سهم ما خیلی کمتر از سهم دیگر عناصر در اون باشه.

بعداز این حرفا برا همتون آرزو میکنم هرچیزی که در ساخت زندگیتون تأثیر میذاره یه تأثیر مثبت و دلخواه براتون بذاره یا حد اقل شما این برداشت رو ازش داشته باشید.

سلام سارا جان باهات موافقم. و نگین جان عالی نوشتی این شعر سهراب رو. حقیقتا زندگی همینه. تلخ و شیرین، زشت و زیبا با هم و حتی آمیخته در هم هستند.
دوستانی که نظرتون اینه که بخش زیادی از زندگی ما دست خودمون نیست. اگه واقعا دست خودمون نباشه، ما نباید اون عوامل رو بدبخت کننده ی خودمون بدونیم. همه ی ما یه جوری امتحان میشیم. دنیا دار مکافاته نه دار خوشی و لذت بردن از زندگی. اگه گاهی شرایط کسانی رو که وضعیت به مراتب بدتری از ما دارند رو در نظر بگیریم، واقعا زندگی این قدر هم سخت نمیگذره.
منظور من این نیست که این کار به آسونی آب خوردنه، نه، خیلی هم سخته. ولی ممکنه. متأسفانه خیلی از ما دیر به یاد این می افتیم که باید خدا را به خاطر نعمتهایی که داده و یا مصلحت دانسته و نداده شکر کنیم. به همین علت فشار مشکلات زندگی که روی قلبمان سنگینی میکند، قادر به تحمل مشکلات نیستیم.
چشمها را باید شست
جور دیگر باید دید.

دیدگاهتان را بنویسید