خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

مستند صوتی سفر مجتبی خادمی به شمال بخش سیزدهم

درود خدمت همه ی گوش کنی ها، هم محلیهای عزیز و در ضمن خدمت رهگذران گرامی!

امروز در خدمت شما هستم با سیزدهمین بخش از سفر صوتی مستندم به شمال.

این قسمت را امروز در آستانه ی شب چله برای شما آماده کردم. امشب که گوشش بدهید، خاصیتش را 120 روز بعد متوجه خواهید شد.

راستیاتش در تاریخ 26 مرداد سال 92 خورشیدی، کاروانی بیش از صد نفر از اصفهان به سرپرستی فرهاد ناطقی، به سمت شمال به راه افتاد. در این سفر، تجربیات زیادی کسب کردم و همچنین از تجربیات پیشینم استفاده کردم. لطفا در صورتی که مایل به کنجکاوی بیشتری هستید، بخشهای مختلفی که اینجا قرار می گیرد را به دقت و با یک عدد هدفون بشنوید. بعضی از لحظات بوده که من فراموش کرده ام شرح ماجرا را بگویم یا بعضی از مواقع، شرایط، اجازه صحبت نمیداده است. پس این کاستی را نیز به بزرگواری خود نادیده بگیرید. با من همراه باشید با سیزدهمین بخش از سفرم به شمال.

در همان ابتدا با جناب آقای نظری مواجه میشویم. مسئول و رییس اردوگاه که انسان به شدت مسئولیت پذیری است. اگر میخواهید با چم و خم اجاره بهای ویلاهای نزدیک انزلی و رضوانشهر آشنا بشوید، اگر از بوق های گوشکنی لذت میبرید، اگر کنجکاوید که قیمت زمین و خانه و شرایط خرید و فروش را مثل اکثر مردهای اهل کسب و کار بدانید، اگر میخواهید از قیمت تخم مرغ نیم رو در ویلاهای شمال آگاه شوید، اگر از لهجه ی شمالی لذت میبرید و در پایان اگر سفر و مستند صوتی مجتبی را طرفدارش هستید شدید، بخش سیزدهم را از دست ندهید!

دریافت بخش سیزدهم سفر مجتبی خادمی به شمال در مرداد 92 از همینجا حدود پانزده دقیقه با حجمی حدود 21 مگابایت

نظر هم که حتما یادتان میرود، طبق معمول!

خوش باشید تا همیشه!

۲۷ دیدگاه دربارهٔ «مستند صوتی سفر مجتبی خادمی به شمال بخش سیزدهم»

سلام آقآی مدیر. سفر به خیر و همیشه به سفر. جالب بود اما من یک پیشنهاد براتون دارم.
شما که به گیلان رفتید حالا یک سر تشریف بیارید مازندران اینجا هم قیمتها بهتر و هم احساس میکنم میتونید تجربه بهتر و دل نشینتری رو کسب کنید. سفری رویایی براتون آرزو دارم در پناه حق.

سلام رئیس چطور مطوری
من از اول سفرتو گوش دادم تا همین آخرین بخش خیلی جالب بود
مهندس رضایی خیلی باحاله خیلی با مزه حرف میزنه کلی کاراش با حال و با مزست
منم خیلی دوست دارم برم شمال کاش بشه برم دلم واسه دریا خیلی تنگ شده راستش داشتن ویلا توی شمال اونم لب دریا واقعا خیلی رویایی هستش کاش میشد انقده پول داشتم یه ویلا اونجا میخریدم بعد همه ی بچه محلارو دعوت میکردم اونجا میرفتیم کلی صفا میکردیم دلم لک زده واسه یه سفر نابینایی با همنوعان
دمت گرم رئیس دوست دارم هوارتا

تاحالا دانلودهایی که از محله نگهداری کرده ام ‏۱گیگ و ‏۱۶‏ مگابایت است که از قبیل داستا مشاوره و آموزش و…‏ میباشند! مگه من چند ماه است که به این محله وارد شده ام؟ کنفرانسها و رادیو فصلی را فقط پس از چند بار گوشیدن میپاکم! من که موخم هنگ کرده کامپیوترم که یاد نگرفتم ‏

چه ربطی به گروه خونیت داشت؟
یجا شهروز حسینی گفت اگه نابینایی رو میشناسیم بهش معرفی کنیم
من صالح رو میشناسم .. نمیدونم دیگه چه توانایی ها و استعدادهایی داره .. گفتم اگه مایل باشی شمارشو بگیرم برا گوش کن

آره بگیر به آدرس gooshkon2020@gmail.com بفرست یا به خود امیر ایمیل کن. البته آدرس امیر الان یادم نیست. ربط ُ منفی هم این بود که من توی دوستهام از افرادی که در رشته های علوم قرآنی یا مذهبی یا الاهیات مشغولند کمتر رفیق دارم. یعنی خوب چون زبانی و کامپیوتریم بیشتر اینجور افراد اطرافمند!

سلام اگه مسافرت مفتی جایی جور کردید ما هم هستیم ها هاها ها
بعدش من هنوز منتظر برنامه مرده کشی هستم ها هاها
“این مستندها هزار قسمت دیگه هم داشته باشه من که می دانلودم اصلاً از این ببعد رفتم مسافرت خودم برای خودم مستند میگیرم که دیگه همش رو یه جا داشته باشم خودم هم خودم رو منتظر نمی ذارم ها ها ها”

دیدگاهتان را بنویسید