خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
چرا اینقدر کلافه ای؟

– چرا انقدر کلافه ای؟
– نمی پزه که…
– چی؟
– دو ساعته رو گازه
– درشو گذاشتی؟ باز باشه دیرتر می پزه.
– آره.
– دم کنی می ذاشتی روش.
– گذاشتم، دو ساعته.
– چرا نذاشتیش تو زودپز.
– صوت می زد، عصبیم می کرد.
– چه خونسرد!
– خودتو مسخره کن!
– می گن ادویه زیاد بزنی زودتر می پزه.
– کل ظرف فلفلو خالی کردم.
– تند می شه که.
– خودش تند بود از اول.
– اوه! آره؟ نمک چی؟
– من بی نمک می خورم.
– واسه همینم انقدر گَنده دماغی! … زیرشو زیاد کن.
– تهشه.
– تو که اصن خام خوار بودی، چی شد یهو تغییر کردی؟
– اینو نمی شه خام خورد.
– چرا؟
– فرق می کنه دیگه.
– انقد عصبی نباش، اصن بیا موضوعو عوض کنیم حواست پرت شه.
– دوساعته منتظرم.
– اولین بار که باهاش دیدمت لپات گل انداخته بود.
– باید می ذاشتمش تو زود پز.
– خودتو نزن به اون راه.
– خب فرق می کرد دیگه.
– چه فرقی؟
– یعنی… یه جورایی… عاشقش شدم.
– به خودشم گفتی؟
– بعد از اینکه دیدمش، حتی نمی تونستم به کسی دیگه ای نگاه کنم چه برسه به-
– چرا اینا رو به خودش نگفتی؟
– گفتم.
– خب؟
– اولش همه چی خوب پیش رفت.
– چه خوب.
– آره، حتی بهش گفتم می خوام همیشه باهام باشه.
– چه رمانتیک!
– واسم آواز می خوند.
– آواز؟
– هوم…ولی بعدش همه چی خراب شد.
– بعدش؟
– بعد از اینکه فهمید من آدمخوارم!
– همیشه همینجوریه!
– حالا حتی دیگه سوتم نمی زنه!
– پس فکر کنم دیگه باید پخته باشه.
– خدا کنه… بدگوشت!
– میشه منم بچشم؟
– نخیر! گفتم که، این یکی فرق می کنه.
بهمن 91

منبعش؟ فیس پوکه

۳ دیدگاه دربارهٔ «چرا اینقدر کلافه ای؟»

دیدگاهتان را بنویسید