خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

تولد مجتبی خادمی هفت بهمن مبارک!

تولدم مبارک. در مقام یک دانشجوی نابینای سرگردان، هیچ ندارم که بنویسم. جز 26 سال بدبختی که هنوز به امید یک آینده ی خوب، در حال پشت سر گذاشتنش هستم و با فرا رسیدن تولدم همه ی آن بدبختی ها دوباره چون آواری روی سرم خراب شدند. جز تمام اذیت هایی که شدم تا به جایی برسم و هنوز به هیچ جا نرسیده ام. جز یک سایت و یک عالمه از شما هم محلی های باحالی که دغدغه ی خیلی از لحظاتم شده اید. از چه میشود نوشت؟ از خانه ای که همیشه دوست داشتم حتی یک سی متریش را داشته باشم و به خیالی خام بدل شده؟ شب، شب تولد و فردا نیز روز تولد است. حتما باید شاد باشم، شادی کنم و خودم را شاد نشان بدهم تا شما هم امیدوار شوید و همه از انرژیهای مثبت به یکدیگر قرض بدهیم و در بخش کامنتها برای هم چهچه بزنیم که زندگی زیباست، نابینا تواناست و خواستن توانستن است. راستیاتش من به زندگی در رویا باور ندارم ولی در عین حال، به امید زنده ام و این مجتبی که اینجا میبینیدش را خیلی دوستش دارم، از همه بیشتر. هر کاری تا به این لحظه کرده ام برای خوشبختی مجتبی بوده است و همیشه سعی میکنم تا من هستم و مجتبی هست، باز هم در همین بدبختی ها و در خون خودم دست و پا بزنم تا بلکم این مجتبی به جایی برسد. ای کاش میشد یک خانه ی کوچک برای مجتبی میخریدم. اگر به امید این مجتبی نیز نبود که من تا به حال، هزار بار جا زده بودم و پا پس کشیده بودم! فقط حیف که همیشه عادت داشته ام مانند شترها در خواب پنبه دانه بخورم. خیلی دوست داشتم شب تولدم یکی یک خانه ی کوچک به من کادو بدهد تا از این آوارگی خلاص بشوم و بعد در یک مهمانی بزرگ حضور پیدا کنم که خودم ترتیب داده باشم. یک مهمانی که با تمام شاگردان و معلمان و هم محلی ها و دوستان و آشنایان و اقوامم تا صبح، بخوریم و بخندیم و برقصیم و شاد باشیم و در آن از فرصت ها و موقعیت های مالی و شغلی و اجتماعی امسالم برای همه بگویم و کلی به بهانه های جور واجور در آن مهمانی قرعه کشی کنیم و جایزه بدهیم و مسابقات بخور بخور و صدا کشی و تقلید صدا و نظیر اینها برگزار کنیم و پول بپاشیم و کلا به مناسبت هفت بهمن تولدم خوش باشیم تا همیشه!

۳۶ دیدگاه دربارهٔ «تولد مجتبی خادمی هفت بهمن مبارک!»

درود بر رئیس محله
از صمیم قلب شب تولدت و فردا روز تولدت رو بهت تبریک میگم
امیدوارم سالهای پیش رو برات همیشه پر از شادکامی و سرشار از موفقیت و بهروزی باشه
امیدوارم به زودی زود به آرزوهای بزرگ و کوچیکت برسی
تولدت هزار هزار بار مبارک
بدرود

سلام مجتبی جان
نمیدونم باید بت تبریک بگم یا به دوستات
فک کنم باید به اطرافیانت تبریک تولدت رو گفتبرا
داشتن یه دوست خوب -مهربون -فعال – محکم و …
همیشه بهترین هارو برات آرزو میکنم
شاد باشو پیروز
غم خونه رو هم نخور ….کاش بزرگترین دغدغه ی آدما نداشتن خونه باشه

سلام، مجتبی جون تولدت مبارک، به وجود همنوع، دوست، برادر، هموطن، و خیلی هم های دیگری چون تو افتخار میکنم و هر لحظه موفقیت روز افزونت را از یکتای بی همتا خواستارم. امیدوارم همیشه از حال و احوالت خبرهای خوش بشنوم و بخوانم. دنیایی از خوبیها را برایت آرزو دارم. شاداب باشی تا ابد.

راستی اینم بگم بعد برم
من بار اول با آموزش فیس بوک بود که با سایتت آشنا شدم
بعد اینکه به آموزشت گوش دادم اونقدر شارِ شدم که تصمیم گرفتم هر سب به صدات گوش بدمو بد برم سراغ کاروبارم
حالا بعد یه هفته همه ی اعضای خانوادم میشناسنت
این همه فک زدم که چی؟
که بگم اینطور اخم نکن
اینطور غمگین ننویس
اینطور شاکی نباش
شاید یکی با نوشته های تو جون بگیره

سلام آقامجتبی
من هم سالروز تولدت را تبریک می گویم
شما با این همه پشتکار که در زندگی داشته اید پیشرفت خوبی نموده اید همچنین باعث باز شدن گره ای از مشکلات ما هم محله ای ها شده اید
امیدوارم با همت والایی که دارید به هر آرزویی که در ذحن دارید برسید

سلام آقای خادمی تولدت مبارک امیدوارم که تمام روزهای زندگیت مثل روز تولدت خوب وشاد بوده باشی زیاد فکر خانه را نکن به امروز فکر کن که با تولدت دل چند نفد را شاد کردی امیدوارم در این روز هر چه دلت می خواد خدا بهت بده باز هم تولدت را تبریک میگم وبرایت آرزویی سلامتی وشادابی از خدا دارم .

درود به همه و به مجتبی که تولدت مبارک امید که سال و روزهای خوبی در انتظارت باشند راستی شمع ها رو فوت کردی یا نه کیک تولد چی مهم نیست اینها دلگرمی انسانها به با هم بودن و خوش بودن هست امید که خوش و خرم باشی تولدت مبارک تو ذهن ما مجتبی کارش درسته تشکر

سپاس! ضمن درود فراوان خدمت هم محله ییهای عزیز و همچنین مدیر خوش ذوق و دوست داشتنی محله! مجتبی جون عزیزم تولدت مبارک-تولد تولد تولدت مبارگ-مبارک مبارگ-تولدت مبارک-بیا شمعارو فوت کن…-…‏! مجتبی جون بزرگ شدی،‏ عزیزم غسه نخور تو تازه اول راهی،‏ مجتبی جون به ده سال پیش خودت برگرد ببین چی بودی و چی شدی پس ده سال آینده بجای خونه ی سی متری که آرزو داری یه خونه سیصد متری خواهی داشت،عزیزم در نا امیدی بسی امید است،‏ ‏

سلام آقای خادمی این حرفات همون احساسی بود که درست ۲ماه پیش ۶اذر روز تولدم داشتم اما چه میشه کرد
راستی تولدت مبارک اگه آموزش مطربی هم تو سایتت بود الانبرات کلی سنگ تموم میزاشتیم
تولدت و تولد دوست بچه خاک پاک یزد آقا محمدرضا مبارک باشه انشاالله امسال سال بهترین رغم خوردنها براتون باشه
در امید آرزوهایتان

سلام آقا مجتبی تولدت مبارک نه بخاطر نداشته ها و آرزوهای که هنوز برآورده نشده به خاطر خود مجتبی عزیز که بودنش برای خودش،خانواده اش،دوستان،آشنایانش و مهمتر از همه برای هم محلی هایش مهم است. به امید تولد سال آینده و سال های آینده مجتبی که برای آرزوهای امروزش که برآورده شده خوشحال می شویم و برای آرزوهای آن روزهایش از صمیم قلب دعا می کنیم
راستی آقا محمد تولد شما هم مبارک موفق باشید.

باز بارون تا همیشه،
میریزه آروم روی شیشه،
تا بگوید تو عزیزی تا همیشه،
مجتبا جان منم تولدت رو بهت تبریک میگم.
خوب میدونم و خوب میدونی جایگاهی که الان در اون قرار گرفتی آرزوی ۵ سال پیشت بود. روز به روز داری پله های ترقی رو طی میکنی و اگر همین پشتکار رو داشته باشی ۵ سال دیگم به اکثر چیزایی که الان آرزوشو داری میرسی.
همچنان امیدوار به راهت ادامه بده که ته این جاده اگر از مسیر منحرف نشی به خوشبختی و کامیابی ختم میشه،
راستی منم اول بهمن تولدم بودا.
بچه های وبلاگ که واسم سنگ تموم گذاشتن

مجتبی جان در این مدتی که از نزدیک با شما آشنا شدم و پی به روحیه لطیف و حساس و اعتماد به نفس قوی شما بردم مطمئنم که حتما در آینده نزدیک به خواسته های خودت خواهی رسید ,برایت سلامتی و موفقیت خواستارم تولدت هم مبارک .

هاهاهاهاهاهاها
الاهه خیلی باحال بود. آخه من که ۲۴ ساعت تو گوشکن نیستم نظرات بچه ها رو بخونم. پاسخ دادن به سوالات بازدید کننده های وبلاگم و بروز رسانیش خودش کلی وقت میگیره.
همین الان کامنت ها رو خوندم
از تو و زهره ممنونم که تولد منو هم تبریک گفتین
تولد خودتم با این که ۶۱ روز گذشته تبریک میگم
هم تو و هم زهره به آنچه که بهش فکر میکنید و لیاقتش رو هم دارین برسین به امید خدا

درود
مجتبی جان میلادت فرخنده باد
زادروز همه دوستان که بهمنی هستند مبارک.
تقدیم به همه دوستان:

شاد زی با سیاه چشمان شاد،
که جهان نیست جز فسانه و باد،
زامده تنگدل نباید بود،
وز گذشته نکرد باید یاد.

از رودکی، شاعر بزرگ ایران.

سلام.
چقدر دیر رسیدم! همه رفتن و من تازه رسیدم. معذرت می خوام.
تا دیر تر از این نشده، تولدتون مبارک آقای خادمی عزیز.
امید چیز ارزنده ایه. باور کنید خیلی از ما با همین نخ به زندگی بندیم. یکیش خود من. بگذریم. نمی خوام فلسفه ببافم و سخن رانی کنم که زندگی قشنگه و امید زیباست و زندگی زیبا تر.
تنها کاری که از دست من بر میاد آرزو کردنه. پس:
امیدوارم۷بهمن آینده به هر چیزی که امسال دلتون می خواست باشه و نبود رسیده باشید و البته آرزو های جدیدی داشته باشید که برای رسیدن بهش تلاش کنید و از این تلاش و رسیدن های بعدی لذت ببرید. چون انسان بدون آرزو کم کم تبدیل میشه به۱وجود تهی. البته این نظر منه و شاید اشتباه باشه.
برای شما۷بهمن های زیادی رو آرزو می کنم، هر کدوم روشن تر از قبلی.
تبریکم رو هر چند دیر و بیات شده بپذیرید.
ایام به کام.

سلام.
من یه شمع هستم که آقا شهروز منو آورده اینجا تا هر کس تولدشه من رو فوت کنه.
خب بذارید به ترتیب تاریخ شروع کنیم.
امیرخان بفرمایید. بذارید روشن بشم، آهان، حب حالا فوت کن. بابا فوت کن دیکه.
هوراااااااااااااااا. تولدت مبارک. ولی شهروز گفت بهت بگم یادت باشه که عمدً کاراتو توی رادیو زود تحویل دادی تا نزدیک تولدت نیای رادیو تا ازت شیرینی نگیرنها.
خب حالا نوبت آقای خوشیه. محمدرضاخان صبر کن، خب. روشن شدم. حالا فوت کن. یک، دو، سه.
صبر کن. شهروز گفت تو چون همشهریش هستی دوباره من رو فوت کنی.
بذار روشن بشم. حالا دوباره فوت کن.
هورااااااااااااااااااااا.
تولدت مبارک.
حالا نوبت مدیره. مجتبا بیا جلو بینیم.
بذار روشن بشم، ای بابا، چرا نمیزنه این فندکه. آقا کسی فندکی کبریتی چیزی نداره؟ ای بابا. چه قدر همه بچه مثبتن. آهان. دستت درد نکنه مجتبا. ببینم شیطون. این کبریته توی جیب تو چی کار میکرده؟
حالا ولش کن. بزن کبریتو روشن شم دیگه. بابا این چه طرز کبریت زدنه آخه. آهان حالا شد. حالا فوت کن. فوت کن دیگه. بابا جان من فوت کن سوختم. الآن تموم میشما. خب فوت کن دیگه.
هوراااااااااااااااااااا. تولدت مبارک. هرچند که به شهروز آخرش هم بریونی ندادیها.
چی؟
آهان. بیا بابا این هم کبریتت. بابا دیگه تو ته اصفهانی هستیها.
من نمیدونم تو با این احتیاطت چرا خونه نخریدی. تا حالا باید قصر خریده باشی جای خونه. خلاصه ما رفتیم. تولد همه ی بچه ها مبارک.

حاحاحاحاحاحاحاحاحاحاح بازم سلام آخ که یکروزی نبودم چه خبر شد یهو الاهه زهره تشکر که تولدم را تبریک گفتین آه داشت یادم میرفت آقای سرمدی از شما هم ممنونم راستی آخ که چقدر عجله دارم راستی الاهه ۶آذر تولد شما هم تبریک ارادتمند شما محمد رضا خوشیبچه خاک پاک یزد

درود
تولدت را تبریک عرض می نمایم .در فیس اولین نفری بودم که به شما تبریک گفتم .با شک و شبهه !
اما تولدت مبارک باشد دوست مدیر من .ببخشید مدیر دوست من .اصلا ببخشید دوست من .
دغدغه جالب و میمونی است ولی مجتبی جان به من بگو که یک مرد مجرد که قصد ندارد ازدواج کند خانه چکارش می آید ؟ آهان فهمیدم قصد ازدواج داری باز هم مبارکا باشد به همین زودی پس .بچه ها منتظر اخبار خوش باشید .قراره همه ما محله ای ها بشیم ها خود مدیر قول داده اند .وای چه خبر خوش .پیروز باشید مجتبی من دهم بهمنی هستم .

دیدگاهتان را بنویسید