خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

سارقان زمان

درود به بچه های گل و گلاب محله
راستش یه مطلبی ذهنمو مشغول کرده بود گفتم نظر شما رو هم بدونم
به نظر شما سارقان زمان چیا میتونن باشن
اصلا اینو قبول دارین که خیلی از ما ایرانیها مدیریت زمان نداریم و  خیلی وقتمونو هدر میدیم یعنی اصلا برنامه ریزی نداریم یا در استفاده از خیلی چیزها زیاده روی میکنیم و  تعادل رو رعایت نمیکنیم؟
و  به همین خاطر هم زمانی که حکم طلارو واسمون داره از دست میدیم
البته مطمئنا بعضی از شما اینطور نیستید که خیلی خوش به حالتون هست.
لطف میکنید اگه نظر بدین ممنون میشم
شاد باشین

۴۱ دیدگاه دربارهٔ «سارقان زمان»

هاهاها
خخخخخخ
تو هم پست گذاشتی
ای بابا ببین این جا دیگه چقدر بی صاحب سلار شده این هم پست می گذاره
خخخ
شوخی کردم عصبانی نشو این به خاطر اون کامنتهایی بود که برام می گذاشتی هاها
راستی بچه ها مخترع خخخ یا نمی دونم از این چیزها همین زهره است ها
اما در مورد مدیریت زمان باید بگویم که اگر اهداف معلوم و مشخص باشد زمان مدیریت می شود
ما بیشتر به خاطر ترسهایمان کارها را به تعویق می اندازیم این نکته ای بود که به ذهنم رسید لطف کردم در حقت بیانش کردم

درود آقای روان شناسه انتقام جو
هاهاها
ولی خب مرسی که نظر گذاشتی
آره اگه هدفمون مشخص باشه خیلی وقتها زمان هم مدیریت میشه ولی همش هم این نیست و اینکه من دقیق نفهمیدم آخه من که به خاطر ترس کارهامو عقب نمیندازم منظورت رو دقیق متوجه نشدم

تازه شما بیشتر از اینها به گردن من حق داشتی نه یعنی من بر گردنت حق داشتم باید بیشتر توضیح میدادی
هوهوهو

به نظرم برای داشتن مدیریت زمان باید برنامه ریزی کرد اگر برنامه و هدف از پیش تعیین شده باشه مسلما عمل به اون راحت تره و در این صورت قدر این طلای گران بها یعنی وقت را بیشتر میدونیم. من که خیلی دوست دارم از زمان به شکل بهینه استفاده کنم

سلام.
یعنی درست میبینم؟
این پست رو تو گذاشتی؟
واقعً خودتی؟
زهره دیگه.
بابا چه عجب.
تو پست هم میذاری؟
ببین کی اینجاست.
چه عجب.
ولی درباره ی سؤالت یه پیغام از طرف یه ساعت برات آوردم.
یه بار یه ساعت مچی داشت به من میگفت شما ایرانیها صدتا ساعت دیواری توی خونتون دارید، صدتا ساعت مچی مختلف گرون توی کمدتون دارید که هر روز یکیشون رو میبندید، گوشیتون ساعت داره که مودلهای مختلف نمایشش رو هی عوض میکنید، روی تلویزیونتون ساعت دارید، ساعت رومیزی کنار تختتون دارید، باز هم همیشه ی خدا از کارهاتون عقبید. یا خواب میمونید، یا جلوی آینه هستید، یا دارید میخورید، یا دارید با تلفن حرف میزنید، یا انقدر سرگرم بگو بخند با دوستاتون هستید که انگار نه انگار کاری هم داشتید. بیچاره اونی که با شما قرار داره. فقط وقتهایی که باید برید یه پولی از یه نفر یا از بانگ بگیرید سر وقت و به موقع و حتا زودتر از وقت میرید و به کارتون میرسید.
ولی هنوز باورم نمیشه ها.
تو زهره بودی دیگه نه؟
خخخ.

درود به نظر من آدم باید قبل از هر کاری در مورده اون کار یا برنامه ای که قرار انجام بده و در مورد زمانش برانامه ریزی کنه همچنین اینا هم در نظر داشته باشه که اگه یهو نتونست به اون کارش برسه وقتشا از دست نده بطور کلی آدم باید برا وقتش ارزش قاِل بشه البتهبعضی وقتا این دیگرون هستند که برنامه و وقتتا از بین میبرن. خب بسه دیگه به قول زهره هوهوهوهوهو

نه من روحشم خخخ
باورت میشه یا ببرمت به شهر ارواح هان؟
میگم خیلی خوبه ها همه با تو حرف میزنن زبون همه رو میفهمیا
آورین به ساعته چه پیغام درستی رو بهت داده
فقط میگم ببین دیگه کیا یا چیا بهت پیغام میدن یعنی میخام ببینم چیزهایی که فکر میکنی زمانو ازمون میدزدن بدون اینکه بفهمیم هم چیزی بهت میگن یا نه خوب گوش کن بیا بگو
مقسی از نظرت

دینگ دینگ
سیلام سولوم
آخ جونمی جیگیلی ی منم پست گذاشت
خب به نظر من سارقان زمان زیادن اما مهمترین هاشون
تنبلی ,به قول آقای چشمه ترس ,در گذشته سیر کردن ,در انحصار عادت هابودن ,سطحی و بی تفاوت بودن,قانع بهاقلیت ها بودنو کلی بودن بودن های دیگه
ما بزرگترین سارقان زمان هستیم همه چیز در وجود ماست
البته نا امید بودن هم تاثیر زیادی بر مدیریت زمانمون داره

با سلام دوست خوبم واااای نمیدونم چرا این چند وقت توی گروه های نابینایی اینقد فعال شدم به هر حال امروز شانسی اومدم توی گوش کن که خوشبختانه به پست شما برخوردم باید بگم که یه کم درباره ایرانیا بزرگ نمایی شده که میگن برای وقت زیاد ارزش قائل نیستند حالا از طرف دیگه به شخصه خودم اصلا به برنامه ریزی هم معتقد نیستم و فکر میکنم اگه آدم بخواهد واقعا یه کاری رو انجام بده انجام میده چه با برنامه قبلی چه بی برنامه میدونم یه کم حرفهام مبهم شد خلاصه بگم منظور اینکه اگه آدم هدف نهایی رو خوب مشخص کنه و تا آخر پاش بایسته و عاشق زندگی باشه و همچنین مسئولیت پذیر هم باشه اگه بی نظم ترین آدم دنیا هم باشه آخر شب که قرار از خودش امتحان بگیره معلوم میشه که سربلند به هر حال این نظر من هست. شبتون آروم

درود فرشته جونم
اگه ما شما رو اینجاها ببینیم
لطف کردی نظر گذاشتی خیلی جالب نوشتی اتفاقا
میدونی منم یه جورای موافقم که اگه آدم بخاد کاریرو انجام بده بی برنامه یا با برنامه انجام میده
و اینکه مسئولیت پذیری آفرین به نکته ی خوبی اشاره کردی
ممنون از نظرت یه دنیا کمه دو دنیا
روز و شبت آروم

سلام زهره جان.
نمیدونم چرا اینقدر حضورت در محله باعث تعجب دوستان ما شد، با این حال من هم خوشحالم که اینجا هستی.
ای کاش برنامه ای به نام زمان منیجر وجود داشت و ما میتونستیم روی خودمون نصب میکردیم تا هم زمان رو مدیریت میکردیم و هم از گزند سارقین زمان در امان بودیم، چون فکر میکنم بزرگ ترین دلیل هدر رفتن اوقات ارزشمند زندگی اکثر ما عدم مدیریت زمانه.

درود جناب چشمه
میدونین آخه من تقریبا از اوایل تابستون اینجام ولی اولین پستمه که میذارم واسه همین همه در عجبن
اگه تکنولوژیه که این نرم افزار هم میاد ولی چه شود یعنی چه عالی شود
دقیقا همینطوره عدم مدیریت زمان
ممنون از نظرتون

سلام زهره جان عزیزم جواب های که همه بجه برای سئوالت داده اند درست است منم قبولشان دارم. به نظر من اگر هرکس شناخت کاملی از خودش داشته باشد و بداند کاری که برای ان می خواهد زمان بگذارد زمانی را از دست نمی دهد ولی اگر بدون شناخت از خودمان دست به هرکاری بزنیم معلوم است که زمان زیادی را از دست می دهیم پس شناخت کامل از خودمان می تواند از این شاخه به آن شاخه پریدمان جل.گلم موفق باشی .وگیری کند

درود+++خیلی خوشحال شدم که شما هم اینجا هستید! یکی دیگر از عوامل وقت کشیها،‏ تشریفات است که انسانها را دامن گیر خودش کرده است،یکی دیگه چشم و هم چشمی است،‏ یکی دیگه خود خواهی،‏ غرور کاذب،‏ مغرور بودن،مثلا میگن فلانی خیلی از خود راضیه ولی هیچی بارش نیست،‏ ما نباید دهن بین و گوشی باشیم تا وقت کم نیاریم،‏ خانم مظاهری همیشه بوده اید و همیشه باشید چون تنها خانمی که خودش است فقط شما هستید،‏ همیشه خودتان باشید و خودتان بمانید که موفقیت در همین است!‏

سلام زهره خانم
ممنون از پست خوب و بحث بر انگیزتون.
به نظر من یکی از سارقان زمان فقط گفتن یه جمله هست:
(فردا هم روز خداست.) یا (مگه سگ دنبالت کرده!)
متأسفانه بر خلاف ضرب المثلهای ایرانی دیگه، این جور ضرب المثلها استفاده بد آموزی دارن.
یکی دیگه شون، اینه که ما ایرونیا به دقیقه نودی معروفیم و تا استرس اینکه دیگه زمان نداریم بهمون دست نده، مشغول نمیشیم. اگه اینجوری نبود که مفهوم شب امتحانی و دقیقه نودی معنا نداشت که اصلا!

واااااااااااای ببین کی اینجااااااااااست و براموووووون پست گذاشته……….سلااااااااام بهترییییین دوست من……..خوشحالم که تو هم به جمع نویسندگان باحاله گوش کن پیوستی…..واقعا مسءله ی هوشمندانه ای رو هم به عنوان پست اولت انتخاب کردی و این نشانه ی درایت شماست…… حرف از مدیریت شد گفتم منم بیام یه نظر بدم دیگه ببینید اولین وظیفه ی یک مدیر برنامه ریزیست و اگر ما واقعا بخواهیم زمان رو هم مدیریت کنیم اول باید برنامه ریزی کنیم که خوشبختانه دوستان به این مورد اشاره کردند ولی دومین گام و به نظرم مهم ترین گام بعد از برنامه ریزی در مدیریت اجرای برنامه ای است که خودمون تدوین کردیم فقط شعار دادن درست نیست شاید راحت ترین کار شعار دادن باشه ولی سعی کنیم شعارهامون رو عملی کنیم و اگر بخواهم از این راهزنان وقت نام ببرم میتونم به کارهای غیر ضروری زندگی که برای همه ی ما اتفاق میفته و زمان زیادی رو از ما میگیره و فقط در همان وقت جذاب است و اگر بعدا بدان دقت کنیم میبینیم که کمترین ارزش رو برایمان داشته در صورتی که بیشترین زمان رو از ما گرفته پس با شناسایی این موارد هم میشه از سارقان زمان یا به قول من راهزنان زمان در امان ماند …..بهتره که قبل از هرکاری با نصب دزد گیره برنامه ریزی از وقت و زمان خودمون محافظت کنیم……اینم یه پیام بازرگانی…….هاهاهاهاهاهاهاهاهوهوهوهوهوهوهو……..واااااااااای ببخشید چقدر حرف زدم فکر کنم برای اولین باره که اینقدر نوشتم اون هم به خاطره دوست بسیار خوبمه دیگه………. به هر حال من همیشه برات آرزوی موفقیت و سربلندی دارم دوست عزیزم……..

سلاااام هوهوهو ببین کی اومده مهندس جااان
چقدر لطفیدی که اومدی نظر گذاشتی
آورین خیلی جامع نوشتی
این مورد دوم رو خیلی خوب گفتی شناسایی راهزنهای زمان
امان امان!!

دستت درست دوست خوبم
منم واست آرزوی بهترینهارو دارم
پاینده باشی

سلام به بر و بچه های گل
بهتره بگیم قاتلان زمان ..
قاتلان زمان خود ماها هستیم که مقصدهارو ملاک قرار دادیم و محوریت مون مقصدهامون هستن و میگیم چی میشد شب می شد یا روز میشد یا ظهر میشد یا ۱ سال دیگه می شد کی میشه من درسم تموم بشه کی میشه من برم سر کار کی میشه من صاحب خونه بشم و به کل غافلیم از مسیرها.
چون میدونم منظورما متوجه نشدین بیشتر توضیح میدم، با یک شعر شروع می کنم.ساحل بهانه است،رفتن رسیدن است
همه ما صبح تا شب می دویم برای رسیدن به مقثدهایی که برای خودمون تعریف کردیم و دوست داریم زمان بمیره که ما زودتر به مقصدمون برسیم،دوست داریم زودی چند سال بگذره تا ما سریع فوق لیسانس و دکترامونا بگیریم.دوست داریم سریه ۱ ساعت بگذره تا ما برسیم به خونه یا محل کار،دوست داریم ۲۴ ساعت سریع بگذره تا بریم گردش،دوست داریم سریع یک هفته یا یک ماه یا یک سال یا چندین سال در یک چشم بهم زدن بگذره تا به مقصد که همون اهداف و خواسته هامون هستن برسیم.حالا اگه کل زمان مقصدهای عمرمون را رو هم بریزیم ۵ دقیقه هم نمیشه.اینطوری که میخوایم مدرک عالیه را بگیریم بریم سر کار خوب، پول زیادی بدست بیاریم،ازدواج کنیم،بچه دار بشیم،عروسی بچه ها نوه ها نتیجه ها و غیره را ببینیم،
نمیدونم منظورما متوجه شدین یا نه ولی با یک مثال دیگه سخنمو کوتاه میکنم…تصور کنین میخواین با اتوبوس سفر کنین برین تو یه نقطه دور افتاده و بد آب و هوا که ۲۴ ساعت تا اونجا راه هست،حالا یه غول چراغ جادو بیاد و بگه میخواین چشم بهم بزنین ۲۴ ساعت بگذره تا برسین اونجا؟ چی جواب میدین؟ مسلما میگین بله،حالا رسیدین تو ترمینال راننده ترمز دستی را میکشه میگه مسافران عزیز رسیدیم سفر خوش،پس شما در ۱ ثانیه رسیدین به مقصد و از همون لحظه مقصد بعدی را تعیین میکنین که حالا خونه آشنا هست یا هرچی بعد میرسین به مقصد بعدی در یک ثانیه در مقصد حاضر هستین و همینطور مقاصد بعدی
حالا دارین میرین دانشگاه همون غول میاد و میگه میخوای ۱۰ سال تو یک چشم بهم زدن بگذره تا تو مدرک دکتراتو بگیری؟ بازم جواب تون بله هست بعد میگه میخوای ۱۰ سال تو یک چشم بهم زدن بگذره بعد ببینی صاحب خونه وصاحب همسر و بچه شدی؟ بازم جواب بله هست،بعد میگه میخوای ۲۰ سال بگذره ببینی بچه ها سر و سامون پیدا کردن و خوشبختیشونا ببینی؟ بازم میگیم بله،سرتونا درد نیارم به همین نام و نشون میرسین سر یه گودالی که میگن آقا یا خانم بفرمایین توش دیگه وقت مردن هست
پس مواظب باشین و بدونین که مقصد ها نیستن که ما داریم براشون زندگی میکنیم بلکه راه و مسیر ها هستن که ما توش داریم کسب علم و معرفت می کنیم و اصل کاری هم همین معرفت ها و کمالات هستن و مقصدها بهانه هستن
خوش باشین

سلام! خب من که خودم شخصا زیاد اهله برنامه ریزی نیستم اگه بخام از وقتم درست استفاده میکنم اگه نخامم که حدرش میدم میره ولی یه جمله از دکتر شریعتی به ذهنم اومد لحظه ها را گذراندیم که به خوشبختی برسیم غافل از اینکه لحظه ها همان خوشبختی بودند. واقعا من به این جمله معتقدم.

سلام خدمت زهره خانم و سایر دوستان. تازه با محله آشنا شدم برای همین شناخت زیادی ازتون ندارم. ولی اینو بگم که دوستان فعال و با حالی هستین.امیدوارم همتون موفق باشین و خوشحال میشم اگه منو هم بعنوان دوست کوچیکتون در جمع خود بپذیرین. در مورد زمان گفتین. بنظرمن سارق زمان و یا به قول دوستمون بهتره بگیم قاتلان زمان خودمون هستیم که با بی خیالی و سرسری گرفتن کارامون و همچنین در آینده سیر کردن، زمان گرانبهای حال رو از دست میدیم.و بهترین راه در دست گرفتن زمان همون داشتن هدف و آرمان بژرگ در زندگیه که به دنبالش برنامه ریزی هم میاد.البته به شرطی که هر لحظه از زندگیمون لذت ببریم. لحظه هاتون شاد شاد.

سلام زهره
یوهو یاهایوهو هوهویایا یییییییییییییییییییایایایاهاهاهااهویلولولولو
لولولوهوهوهولولولوهوهوهولولولو.
خب اینم یه خوشآمد گویی به سبک خودت برای اولین پستت. تمامی صحبت های بچه ها کاملا درست بود اما من میخوام کمی از کلیشه فاصله بگیرم و به برخی از واقعیات زمان خودمون اشاره کنم.
سارقان زمان جوانان نسل من و تو بیشتر خلاصه شده در زندگی عصر جدید. چیز هایی که ۳۰ ۴۰ سال پیش اصلا وجود نداشت.
اینترنت، مبایل، گیم های مختلف، روابط عاشقانه و خارج از عرف دختر پسر های امروزی که برای دوستیشون یا هیچ هدفی ندارن و یا با رویا ها و آرزوهاشون زندگی میکنن. بیشترین سارقان زمان جوانان امروز در تمامی نقاط دنیاست. چت های چند ساعته در فیسبوک، یاهو مسنجر و…..
چت به وسیله نرم افزار های مختلف روی مبایل مثل ویچت، وایبر، لاین و واتس آپ وقت گران بهای امثال من و تو رو چنان داره تلف میکنه که…. اما اکثر ما غافل از گذر زمان هستیم.
غافل از گذر عمر و روز بروز نزدیک شدن به پایان عمر. sms بازی های چند ساعته در روز و عشق بازی های بیهوده داره زندگی نسل من و تو رو به تباهی میکشونه.
کشیدن قلیون و سیگار نه تنها مایع شرم نسل من و تو نیست بلکه تبدیل به مباهات و افتخار جوون های ما شده
تو دنیای امروز اگر پسر ها دوست دختر نداشته باشن و بلعکس دختر ها با پسری دوست نباشن اونا رو منگل، عقب افتاده و منزوی خطاب میکنن.
اگر سرت تو درس و یادگیری علم و دانش باشه بهت برچسب خر خون میزنن و بچه سوسول بودن میشه لغبت.
آره زهره این روز ها نسل من و تو بدجوری دارن میبازن و حواسشون هم نیست که از کجا دارن میخورن. فقط حیف روزی یادمون میاد با بهترین دوران طلایی زندگیمون چی کار کردیم که دیگه دیر شده.
خود من از دوران نوجوانیم به نحو احسنت استفاده نکردم و الان دارم حسرت اون دوران رو میخورم که چقدر به بطالت گذشت.
اما خدا رو صد هزار بار شاکرم راه رو به من نشون داد و الان یه ۴ ۵ سالیه که سعی میکنم از وقتم بهترین استفاده رو ببرم.
طوری که این روز ها نه تنها زمان اضافه ندارم بلکه همه ی دوستام میگن امیر تو ۲۴ ساعت برای یک روزت کمه و اگر اغراق نباشه واقعا همینطوره.
برای تمامی کار هام برنامه ریزی دارم و طبق هدفی که برای خودم ترسیم کردم دارم جلو میرم و با لطف خدا الان یه چند ماهی از برنامه و هدف گذاری پیشبینی شده توسط خودم هم جلوتر هستم.
خب دیگه ببخشید سرتونو درد آوردم فقط به دوستان بگم من گزارش کاملی از مسابقات سوپر لیگ گلبال آقایان تهیه کردم که به زودی در سایت قرارش میدم. اینترنتم باز به مشکل خورده و فایل ها رو نمیتونم آپلود کنم.
برنامه زندگی ادامه داره رو هم به محض رفع مشکل در سایت میذارم.
راستی زهره مطلبی که در میل ازم خواسته بودی رو فردا پیگیری میکنم و نتیجش رو بهت میگم

درود امیر

آفرین میدونی تقریبا منم هدفم برشمردن همینها بود امان از وقتی که استفاده ی ناصحیح بشه از وسایل یا کلا چیزهایی که در اختیارمون هست
در ضمن از خوشآمدگوییت به سبک خودم ممنون خخخخ
بذار هم سوپر لیگرو بذار هم زندگیرو
مرسییی زیااااد

فکر کنم خودت فهمیدی که اون مطلب هم حل شد

سلام
من کمی نظرم متفاوت تر از بقیه س! البته با عرض معذرت !سارق زمان من فعالیت بیش از حد بود و برنامه ریزی خیلی دقیق!حق دارین اگه لبخند بزنین و بگین کجای این سرقت زمان هست ولی راستش هست و خیلی هم هست یادتونه تو پروفایلم چی گفتم ؟گفتم چیزی که باید می دیدم رو ندیدم و بالعکس همش ارزوم بود پیشرفت کنم و یادم رفت انسانم و چند بعدی و باید همه ابعادم رو توسعه بدم من حتی نصف شبا هم بفکر برنامه م بودم باورتون میشه ؟فقط دو سه ساعت خواب شب و یک ساعت خواب روز !ولی خوشبختانه حداقل اگر چه دیرتر ولی نشونم داد باید واقعا گاهی تنبلی کرد و وایساد و دید که کجاییم برای ما ادما گاهی خیلی لازمه حتی لم بدیم و با دوستامون گپ و گفت کنیم یا سرمونو رو پای مادرمون بذاریم و چشامونو ببندیم و بذاریم خاطراتشو بگه و اینا هم لازمه زندگی ان البته اینو نمی گم تا بگم یکسره بشینیم و بی خیال شیم!
ممنون

درود ترانه جان
همون دیگه منم میگم به جا از همه چی درست استفاده کنیم شما دیگه از اونور بوم افتادی البته عذر میخام
ولی دقیقا درسته اصلا میدونی خیلی وقتها لازمه که بگی بی خیال غصه اصلا ولش کنی که خود به خود درست بشه
ولی تعادل تعادل تعادل
مرسی که نظر گذاشتی
موفق باشی

بله زهره جان ولی سوال اینجاست تو وانفسای زندگی تعادل دقیقا کجاست؟چون آهنگ زندگیا ریتمش خیلی تند شده همه در بعضی ابعاد خیلی رقابت می کنن و بعضی چیزا خیلی فراموش شده اگه بخوای برش گردونی تو قسمتی که رقابتی شده سریعا عقب می مونی و گر نه اگه قاطی رقابت شی باز بقول شما مثل من ازین ور بام میفتیخدا کمکمون کنه راه درست زندگی کردنو یعنی تعادل رو پیدا کنیم اونوقته که با یه کم همت همه چی حله
ان شالله تعالی

مجددا سلام
آره زهره تاریخ اون حمایش که عوض شد البته اصولا هیچ ربطی هم به فدراسیون نابینایان نداشت.
مسابقات دسته یک گلبال بانوان هم هنوز زمانش مشخص نیست شاید حتا اصلا در مازندران هم برگزار نشه.
برای دانلود گزارشات و نتایج مسابقات سوپر لیگ گلبال هنوز مشکل اینترنتم حل نشده اما تو و سایر دوستان اگر میخوان گوش کنن فعلا از لینک زیر
http://www.iransepid.ir/News/2449.html
وارد سایت ایران سپید بشین و ۲ تا فایل روز اول مسابقات رو دانلود کنید وقتی سایت باز شد با حرف n به نتایج مسابقات میرسین و زیرش هم مثلا نوشته دانلود صبح روز اول روش میزنی دانلود میشه
اینم ۲ تا گزارش و نتایج روز دوم مسابقات
http://www.iransepid.ir/News/2450.html
اینا هموناییه که خودم گرفتم و قراره رو گوشکن بذارم
راستی یه توضیح بیشتر هم در باره مطالب بالا بدم.
منظور منم این نبود که تمامی موارد بالا نباید وجود داشته باشه.
تفریح لذت بردن از زندگی به هر نحوی که باشه حق آدمه و اتفاقا اگر نباشه و صرفا برنامه ریزی باشه و برنامه ریزی و در کنارش تفریح و لذت نباشه آدم از اون ور بوم میفته و روحش کشته میشه
موارد بالا در صورتی مضره که به افراط برسه و به جای حاشیه در متن و ذات آدمی قرار بگیره
مثلا خود من یک شنبه هفته گذشته کوهنوردی ۵ ۶ ساعته زیر بارش شدید برف در کوه های شمال تهران چنان روح و جانمو شست که تا چند روز سرشار از انرژی بودم

هاهاهاها چرا همایش رو با اون ح نوشتم آخه
راستی جهت اطلاع بیشتر ورزش دوستان بگم که در لیگ دسته دوم گلبال بانوان که در قائمشهر برگزار شد کرمان با ۱۶ امتیاز اول، کردستان با ۱۲ امتیاز دوم و اصفهان با ۹ امتیاز سوم شد
در لیگ باشگاهی فوتبال پنج نفره آقایان هم فارس با ۵ امتیاز اول شد کرمان و خراسان رضوی هم با ۵ امتیاز و تفاضل گل کمتر دوم شدن.
اگر میخواین در باره سوپر لیگ گلبال آقایان هم اطلاعات کاملی پیدا کنید هم میتونید به لینک هایی که از سایت ایران سپید گذاشتم برین و گزارش هایی که از این مسابقات گرفتم رو دانلود کنید
همم این که فردا دو شنبه ساعت ۱۱-۳۰ تا ۱۱-۴۵ برنامه شکوه اراده در رادیو ورزش رو گوش کنید.
برنامه شکوه اراده که اختصاصا ویژه ورزش نابینایان هست روز های دو شنبه و پنج شنبه از ساعت ۱۱-۳۰ صبح تا ۱۱-۴۵ پخش میشه
رادیو وزش تو بیشتر استان ها فرکانسش ۹۲ هست
راستی به الاهه هم بگم که من از چهار شنبه شب تا جمعه شب در محل برگزاری مسابقات سوپر لیگ گلبال مستقر بودم و اصلا خونه نبودم دسترسی به نت هم نداشتم و به همین خاطر دیگه نتونستم فرزند پروری و این حرف هارو پیگیری کنم هر چند قبلش واقعا خیلی جستجو کردم ولی اصلا از اون روانشناسی که تو گفته بودی مطلبی نبود

بعضی وقتا ما آدما یه تکه الماس تو دستمونه چشممون به به گردو می افته دولا میشیم گردو رو برداریم،تکه الماس از دستمون می افته…هی قل میخوره قل میخوره میپره توی چاه…ما میمونیم ویه دهن باز، یه گردوی پوچ و یه دنیا حسرت…

دیدگاهتان را بنویسید