سلام ترانه.
بازم اول.
من اگه هم چین شرایطی برام پیش بیاد، فقط میگم:
نه… من نمیخوام بنیرم.
دهه چرا جای منو گرفتی محمد رضا
اگه اینترنتم قاطی پاتی نکرده بود الان من اول
دلم لواشک
دنیا دار مکافاته، آخه چرا همهش شعبون؟ یک بار هم رمضون.
مگه دستم به این رمضون نرسه
تبانی کردین با هم
میگفتم:بهتر از این زندگی لعنتی راحت میشم
گریه ام نمیکنم
مطمئنم
سلام هیچی اشهدم رو میخوندم
کاش میشد به گونهای زندگی کنم که جمله معروف امام خمینی که در سر در ورودیش هم نوشتند رو بگم خوش به سعادت کسی که در لحظه مرگ چنان احساسی داشته باشه الهی چنان کن سرانجام کار که تو خشنود باشی و ما رستگار
و اما جمله امام خخخخ هر که بیاد بگه مشخصه با هوشه خب ببینیم کیه این باهوش محله ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است …. خخخخ خخخخ
بچه های محله قرار شد یکی بیاد جمله امام خمینی رو بنویسه یه راهنمایی این جمله در سر در ورودی حرم شریف ایشان نگاشته شده
با دلی آرام
اوا سیتا جون دکتر گیلاسی من که گفتم! چرا نمی بینیم؟ این گدر کوچولو شدم … دیده نمی شم … “میازار … دیگه” جواب شما بود….!”
فدای تو نخودکم این جمله امام بود یا اقای فردوسی به نقل از آقای سعدی خان به گمانم این دو عزیز از شما رنجیده خاطر شدند
و اما جمله مد نظر من با این کلمات آغاز میشه با قلبی آرام و دلی مطمئن و ………
من که ان شا الله اشهدم رو می گم …. کاش اون موقع هم به ذهنم برسه ….
من می نویسم چقدر زود گذشت …..
سلام
من میگم»
من گشنمههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه.
خخخخخخخخخخخخ خ خ خ خ خ خ خ خ
نه جدی
میگم خدایا خییییییییییییییییییییییییییییییلی باحالی
۱ مردار ۱۳۸۶ پارک آبشار.
من میگفتم خدایا یا منو ببر تو بهشت یا بذار زندگیمو بکنم خخخ
و ازونجایی که دل من خعیلی خعلی خعلی صافو پاکو بی شیله پیلست خدا به حرفم گوش میکرد
من احتمالا چیزی به ذهنم نمیرسه که بگم و اکتفا میکنم به همون اشهد خوندن.
۱۸ دیدگاه دربارهٔ «آخرین فرصت»
سلام ترانه.
بازم اول.
من اگه هم چین شرایطی برام پیش بیاد، فقط میگم:
نه… من نمیخوام بنیرم.
دهه چرا جای منو گرفتی محمد رضا
اگه اینترنتم قاطی پاتی نکرده بود الان من اول
دلم لواشک
دنیا دار مکافاته، آخه چرا همهش شعبون؟ یک بار هم رمضون.
مگه دستم به این رمضون نرسه
تبانی کردین با هم
میگفتم:بهتر از این زندگی لعنتی راحت میشم
گریه ام نمیکنم
مطمئنم
سلام هیچی اشهدم رو میخوندم
کاش میشد به گونهای زندگی کنم که جمله معروف امام خمینی که در سر در ورودیش هم نوشتند رو بگم خوش به سعادت کسی که در لحظه مرگ چنان احساسی داشته باشه الهی چنان کن سرانجام کار که تو خشنود باشی و ما رستگار
و اما جمله امام خخخخ هر که بیاد بگه مشخصه با هوشه خب ببینیم کیه این باهوش محله ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است …. خخخخ خخخخ
بچه های محله قرار شد یکی بیاد جمله امام خمینی رو بنویسه یه راهنمایی این جمله در سر در ورودی حرم شریف ایشان نگاشته شده
با دلی آرام
اوا سیتا جون دکتر گیلاسی من که گفتم! چرا نمی بینیم؟ این گدر کوچولو شدم … دیده نمی شم … “میازار … دیگه” جواب شما بود….!”
فدای تو نخودکم این جمله امام بود یا اقای فردوسی به نقل از آقای سعدی خان به گمانم این دو عزیز از شما رنجیده خاطر شدند
و اما جمله مد نظر من با این کلمات آغاز میشه با قلبی آرام و دلی مطمئن و ………
من که ان شا الله اشهدم رو می گم …. کاش اون موقع هم به ذهنم برسه ….
من می نویسم چقدر زود گذشت …..
سلام
من میگم»
من گشنمههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه.
خخخخخخخخخخخخ خ خ خ خ خ خ خ خ
نه جدی
میگم خدایا خییییییییییییییییییییییییییییییلی باحالی
۱ مردار ۱۳۸۶ پارک آبشار.
من میگفتم خدایا یا منو ببر تو بهشت یا بذار زندگیمو بکنم خخخ
و ازونجایی که دل من خعیلی خعلی خعلی صافو پاکو بی شیله پیلست خدا به حرفم گوش میکرد
من احتمالا چیزی به ذهنم نمیرسه که بگم و اکتفا میکنم به همون اشهد خوندن.
میگفتم عاشقانه زندگی کردم و زندگی میکنم