سلام، سلام، صد تا سلام، هزارو سیثد تا سلام.
بچه ها ریشه یابی برخی کلمات مصطلح در زبان فارسی غالبا مورد توجه و تعجب میشه.
یکی از این کلمات (قمپز در کردنه).
در ادامه پس از کلمه چلغوز، که چندی پیش بدان اشاره شد، این بار به ریشه یابی کلمه قمپز میپردازیم.
قمپز در کردن به گفته علامه دهخدا به معنی :” دعاوی دروغین کردن ، بالیدن نابجا و فخر و مباهات بی مورد کردن ” است .
آدمی ذاتا خوش دارد که از خود تعریف کند و به بعضی از اعمال و رفتار خود جنبه شاهکار و پهلوانی بدهد و گمان می برد اگر حرفهای گنده بزند وکار های مهمی را بر خلاف حقیقت به خود نسبت دهد حقیقت مطلب همیشه مکتوم می ماند و رازش از پرده بیرون نمی افتد در حالی که چنین نیست
و قیافه حقیقی این گونه افراد مغرور خودخواه به زودی نمودار میگردد .
اینجاست که حاضران مجلس و شنوندگان به یکدیگر چشم می زنند و می گویند : یارو قمپز در می کند . یعنی حرفهایش توخالی است ، پایه و اساسی ندارد . بشنو و باور مکن .
خلاصه قمپز در کردن به گفته علامه دهخدا به معنی :” دعاوی دروغین کردن ، بالیدن نابجا و فخر و مباهات بی مورد کردن ” است .
اگرچه قمپوز لغت ترکی است و در لغت نامه دهخدا به معنی آلتی موسیقی از ذوات الاوتار است اما بر اثر تحقیقات و مطالعات کافی ، قمپوز توپی بود کوهستانی و سر پر به نام قمپوز کوهی، که دولت امپراطوری عثمانی در جنگهای با ایران مورد استفاده قرار میداد .
این توپ اثر تخریبی نداشت زیرا گلوله در آن به کار نمی رفت بلکه مقدار زیادی باروت در آن می ریختند و پارچه های کهنه و مستعمل را با سنبه در آن به فشار جای می دادند و می کوبیدند تا کاملا سفت و محکم شود .
سپس این توپها را در مناطق کوهستانی که موجب انعکاس و تقویت صدا می شد به طرف دشمن آتش می کردند . صدایی آنچنان مهیب و هولناک داشت که تمام کوهستان را به لرزه در می آورد و تا مدتی صحنه جنگ را تحت الشعاع قرار می داد ولی کاری صورت نمی داد زیرا گلوله نداشت .
در جنگهای اولیه بین ایران و عثمانی صدای عجیب و مهیب آن در روحیه سربازان ایرانیان اثر می گذاشت و از پیشروی آنان تا حدود موثری جلوگیری می کرد ولی بعدها که ایرانیان به ماهیت و توخالی بودن آن پی بردند هرگاه صدای گوشخراشش را می شنیدند به یکدیگر می گفتند :” نترسید قمپوز درمی کنند.” یعنی تو خالی است وگلوله ندارد .
کلمه قمپوز مانند بسیاری از کلمات تحریف و تصحیف شده رفته رفته به صورت قمپز تغییر شکل داده و ضرب المثل شده است .
درود! تو عزیز دلمی و خیلی هم جالب مینویسی، حالا در باره این بیت تحقیق کن و بنویس تا همه بفهمند که معنا و مهفوم جالبی دارد،—لاف در غریبی و گوز در بازار مسگران—!
سلام، عزیز دل برادر،.
من اطمینان دارم که در این موارد خاص شما محقق برجسته ای هستی، پس تا دیر نشده شروع کن، ما منتظر نتیجه تحقیقات جامع شما در این مهم هستیم.
خیلی جالب بود محمد رضا اینو اصلا نمی دونستم گاهی بنظرم میرسه بهتره یه دیکشنری !فرهنگ زبان و ادبیات کوچه بازاری درست کنیم مخصوصا که این روزا زبونمون خیلی تحت تاثیر این دست کلماته باید فیلمای فارسی رو ببینیم تا بفهمیم چقدر همه چی تغییر کرده و چه دایره واژگانی بزرگ پیش رومونه من که دوسش دارم این تغییرات رو
سلام ترانه.
منم موافقم، البته متاسفانه یک سری کلمات منافی آداب و اخلاق هم داخل همین واژگان وجود داره که باید سعی کنیم که در حین تحقیق و تفحص اونها رو هم کمرنگ و کمرنگتر کنی.
ممنون که استقبال کردی.
سلام. منم اومدم. جالبه من این اصطلاح رو از زبان یه کهنسال شنیدم. ولی معنی و ریششو نمیدونستم از کجا اومده. بازم ممنون. دوستان این محله را چه شده؟ چرا بیشتر بچه ها نیستن؟؟
سلام بر تبسم.
خوشحال شدم که این پست رو خوندی.
فکر کنم همه مسافرت عیدشون رو الآن رفتن، بهشون خوش بگذره.
همیشه مُ تبسِم باشی و مُ تبسِم بمونی.
خخخخخوش آمدین رفتند خرید عید یا مثل من دستشونو گذاشتند تو حنا
خب اقا چشمه بیاند زحمت بکشند بگند ریشه این ضرب المثلو خخخخخخخخخ
سلام سیتا.
بله منم گفتم اگه خیلی اینجور ضرب امثلها رو دوست دارن، بگردن خودشون ریشه شو پیدا کنن تا باز هم تنوع محله بیشتر بشه.
به خدا میدونستم جوابتون اینه برآ همینم آماده شده بودم بگم دوست دارم که شما پیداش کنین چون اگه پیداش نکنیین ایران سپید میپیداند خخخخخخخخ
مرسی. امیدوارم شما هم برا همیشه صاف و زلال باشی. ولی من ازین نبودن ها احساس خوبی ندارم.
منم همین احساس رو دارم، بل اخره دلیلش معلوم میشه.
فقط اومدم بگم منم هستم
من فقط تیترو خوندم انگار جالبه ولی من حسش نیست برم بخونم
تبسم حس خوبی داری الآن؟
سلام زهره.
امیدوارم حس خوندنشو هر چه زودتر پیدا کنی.
از حضورت خوشحالم.
تبسم جونم احساست خوب و درست بوده حداقل راجع به من و اما اما زهره خانوم تنبلی آ آ آ آ آ
خیلی وقت پیش توی ایران سپید این مقاله را خونده بودم ولی بازم مرسی
سلام.
عجب حافظه ای داری آقا چشمک.
منم دوباره اینجا گذاشتمش که یه وقت فراموشش نکنی.
مرسی آقا چشمه جونم که اینجا گذاشتینش برآ امثال من که سواد ایران سپید رو نداریم خیییلی مفید بود مرسی بازم بزارین ممممممممممنون
به قول شیرازیها بالوی سرم.
یعنی چه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این مترادف روی چشمم یا روی سرم این کارو براتون انجام میدمه.
خوش اومدین زهره جان و آقای چشمک.
سلام
چه جالب تا به حال بهش فکر نکرده بودم با اینکه زیاد کاربردیه این کلمه
این عثمانی ها چه پدر سوخته ای بودن ها
مرسی از پست مفیدت ببخش که دیر رسیدم
سلام یلدا.
خواهش میکنم، میدونم که این روزا در روزمرگیهای آخر سال غوطه میخوری.
خدا لعنت کنه این عثمانیها رو که مثل عربها این همه کلمات فارسی رو دست خوش تغییر کردن.
به به سیتا خانم. چه عجب تشریف اوردی. حالا چجوری دستو گذاشتن تو حنا؟؟
خخخخخخخخ نتونستند داشتن شویم میدادند مدیر رسید به دادم با دعای نفرینیش سوسک شدم آقا آله پرید رفت تو لونه این شد که نشد تبسم جونم خوبین عسلم
شلام د دوشتای خوشکلم مرسی محمدرضا جان خیلی جالب بود واسم .بچه ها از تبسم و سیتا تا الان پایه تر ندیدم ای ول به پشت کارتان .ترانه تو که جای خود داری منبری اصلی هستی
ممنون قهرمان.
پس تو یکی از عالم سوسکی سود بردی. جان سیتا این آقا آلو اذیت نکن دیگه، گناه داره بخدا.