خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

زنگ تفریح

به نام الله
اینجا واسه تفریحمون هم که شده جک میزارم تا گاهی به همین بهونه بخندیم سه قانون واسه خودم میزارم
ا. هرگز دور جکایی که به مقدسات خودشونو ربط دادن نرو
2.درباره هیچ قوم ایرانی جک نگو
3.از هیچ شهر ایران اسم نبر
تا دل کسی نلرزد از آن

کسانی که مایلن می تونن با رعایت این شروط کمک کنن دوستون دارم هم محله ای ها … .

یه روز یه خسیسه داشته به خودش اب یخ میریخته . میگن :

چرا اینجوری میکنی . میگه: می خوام سرما بخورم .

میگن: چرا؟ میگه: اخه یه پنیسلین دارم داره تاریخش میگذره
………………………………
از غضنفر می پرسند هدفت از تحصیل چیه؟

میگه : می خوام درس بخونم، دکتر بشم، مطب بزنم، پولدار بشم،

وانت بخرم باهش کار کنم!
…………………..
میخوایم بریم خونه جدیدمون، مامانم میگه این همه اثاثو باید با کامیون ببریم؟! میگم: پ ن پ راست کلیک کن، کات شون کن، برو تو خونه جدیده پیست کن!
……………………………………
غضنفر میره سوپر مارکت میگه یه مایع ظرفشویی خوب بدین ….. صاحب مغازه میگه : گلی خوبه؟ ….. غضنفر میگه: مرسی سلام میرسونه
……………………………
غضنفر میاد تهرون میره هتل..صبح روز اول میره تو رستوران هتل صبحانه بخوره میبینه تابلو نوشته از ساعت ۷الی۱۱ صبحانه..از ساعت ۱۱الی ۵ ناهار و از ساعت ۵الی ۱۱ شب شام سرو میشود..پیش خودش میگه پس من کئ وقت کنم برم شهر رو ببینم؟
……………….

۹۴ دیدگاه دربارهٔ «زنگ تفریح»

درود! جالبه ولی طبق نظر خودتون اگه بجای بردن نام غضنفر بنویسید یارو خیلی بهتر است،‏ البته فکر نکنید که من عملم ها جانماز آب میکشم،‏ من شنیده ام که غضنفر یکی از القاب حضرت علی میباشد-‏ در ضمن شنیده اید که در اصتلاحات میگن خودتو نزن به کوچه علیچپ-‏ این دو مورد را اهل تسنن ساخته اند و متإسفانه شیعیان بیشتر بکار میبرند،‏ یه مثال دیگه میزنم-‏ اوایل که راه کربلا باز شده بود مردم که بصورت قاچاقی یا قانونی به کربلا میرفتند-عربها میگفتند مواظب باشید دچار علی بابا نشوید یعنی دچار دزد نشوید،‏ اما شیعیان بیسواد لبخند میزدند و نمیفهمیدند که دزد به زبان عربی علی بابا نیست بلکه…است! ببخشید که پایم را بیشتر از گلیمم دراز کردم و با زیاده گویی هایم وقت گرانبهایتان را گرفتم!‏

سلام من تموم سعیمو کردم تا اینجا توهینی نشه غضنفر رو هم هیچ جا ندیدم که لقب حضرت علی باشه در ضمن هیچ اهل سنتی به حضرت علی هرگز توهین نمی کنه در اهل سنت حضرت رو به نام حیدر کرار می شناسیم و بس متاسفم که این طور قضاوت کردین

من یه چی بگم نمیگی پپسی باز کردم برا خودم
به جان خودم از اولش مشخص بود
همش میگفتم این عادی نیست
اینکه یه نفر اینقدر بین حرفاش آیات قرآنی و حدیص بگه
یه چند تا دوست داشتم که اهل سنت بودن
دقیقا اونا مثل شما بودن
برام جالبه که اینهمه به قرآن اهمیت میدین
خیلی خیلی برا خودم جالب بود که از اول این حدس رو زده بودم اما نمیشد بگم
به هر حال نه مسلمون نه اهل سنت نه گبرو کافر هممون انسانیم
انسانیت بالاتر از هر چیه

وای خدایا درست متوجه شدم کامنتها خووووب شد خخخ
پس به افتخارش و و واسه کمک به ترانه:
.
از وقتی از “تن تاک” استفاده می کنم
زندگیم از این رو به اون رو شده؛
درس بچه هام بهتر شده،
اخلاق همسرم خیلی خوب شده،
سوراخ لایه اوزون کوچیکتر شده،
دیگه شامپو چشممو نمیسوزونه،
تازه پوستمم شاداب تر شده،
آنتن دهی گوشیمم دو برابر شده،
سرعت اینترنتمم فوق العاده شده… 😐
. .
الان چندروزی میشه داداشم از خونه قهر کرده رفته اما هنوز هیچ آهنگی ازش بیرون نیومده! مسئولین…؟؟!
. .
بچه ۷ساله ایفون فایو اس دستشه خدا شاهده من هم سن این بودم تنها خواستم از خانوادم این بود وقتی خیار پوست میکنن منو صدا کنن پوست خیارا رو بخورم 😐
. .
اینی که میگن حسنی به مکتب نمیرفت وقتی میرفت جمعه میرفت” منظور اینه که حسنی فراگیر پیام نور میخونده ؟!
. .
مـــــوز کیلــویی ۴۰۰۰ تــومـــان !!!!!!! فقط به میــمـون حســـودیمون نشــده بــود که شـــد
طرح شناسایی و جمع آوری خانه های مجردی در راستای افزایش امنیت اجتماعی:
– دیلینگ دیلینگ – کیه؟ – منم منم مادرتــون – دروغ نگو مادر ما شهرستانه
– مجردن … بگیرینشون !!!!!! .
خانمه پژو ۲۰۶ رو زده به تیر برق، ماشین نصف شده! به افسر میگه یعنی اشتباه از من بوده ؟ افسر میگه: پـَـــ نــه پـَـــ علت حادثه خواب آلودگی تیر چراغ برق
بوده !
شعار جدید خواستگاری این روزها:
سبد کالامونو آوردیم، دخترتونو بردیم!
آدما همیشه تو یه سنی درگیر یه آدم شدن که فک کردن بدون اون نمی تونن زندگی کنن…

بعدها متوجه میشن دقیقا با همه می تونن زندگی کنن جز اون!

دیشب بچه فامیلمون پیانو میزد یکی دیگه شونم گیتار!
منم سعی می‌کردم با تغییر ریتم دست زدن از ۲ به ۳ انگشتی،
هنرمُ به رخ جمع بکشم..!

سوار تاکسی شدم،
کناریم دسش مرغ و روغن اینا بود
گفتم سبدِ کالاست…؟
گفت آره، گفتم پس ربّش کو
گفت مگه ربم میدن!؟؟
گفتم آره بابا مگه نگرفتی؟
بدبخت پیاده شد رفت دنبال رُب..!
خدایا منو ببخش
خودت دیدی جا خیلی کم بود:|

پسره ۳۰ سالشه، سربازی نرفته اونوقت میگه در صورت جنگ واسه دفاع از کشورم برمیخیزم.. شما صبح ها قبل از ظهر برخیز نمیخواد تو زحمت بیوفتی…! 🙂

اینجا جا داره از خمیر دندون تشکر کنم
به خاطر خدمات شایانی که سالهاست در ایران به بیماران دچار سوختگی درجه پایین ارائه میدهد و هیچ وقت با تبلیغ ضد سوختگی بر روی خودش ریا نکرده و فقط میگه من
حافظ دهان و دندان شما هستم :))

اعصاب من لــغــزنــده است… از اخلاق گند خود بکاهید!
چند روزه تلوزیون خبری از ارتش سوریه نمیده، فک کنم در ادامه پیشرویاشون به یه جاهایی از قطب شمال رسیده باشن که دیگه امواج رادیویی کار نمیکنه 😐
اونی که همیشه “باهاته” فقط “پاهاته”

صادرات شامپو سیر پرژک به کشورهای عربی به نوعی جنگ خیلی نرم محسوب میشه

هر عربی که بره مغازه و بخواد شامپو پرژک بخره موقع تلفظ اسمش خفه میشه 🙂

عاشق کسی باش که ازت انتقاد می کنه
از کسی متنفر باش که ازت همش تعریف میکنه

آره تا فرستادم و دوباره خوندم فهمیدم
البته خب این زیاد جنبه ی بی احترامی نداشت
ولی خودمونیما
دیگه مثلا وقتی بگی خسیسه یعنی: هاهاهاهاها
ولی خب نه جدی آفرین که این شیوه رو پیش گرفتی
متأسفانه خیلی بد جا افتاده که در باره ی قومیتهای مختلف جک بسازیم
مرسی از پستت اصلا یادم رفته بود

درود! زهره خانم خیلی عالی نوشتی-‏ یعنی خیلی عالی از جایی کپی کردی! یکی در دنیا هست که فقط بخاطر تو نفس میکشه-اونم دماغته! کم بزار لاگازیت چیست؟-جمله ی یک اصفهانی به فرزندش موقع خوردن نان و پنیر.—همه از مرگ میترسند-من از رفیق نامرد.—ما انسانها مثل مداد رنگی هستیم-شایدرنگ مورد علاقه یکدیگر نباشیم-اما روزی برای کامل کردن نقاشیمان دنبال هم خواهیم گشت!‏.—مرد باید از بیرون که اومد یه نرره بزنه که چهار ستون خونه بلرزه و با ابرو هایی در هم و کشیده یه مشت بکوبه به دیوار و بگه:‏ ززززززن مگه نگفتم ظرفهارو خودم میشورم فدات شم!!!‏.—امیدوارم شانه تخم مرغتان در راه بشکند-در برنجتان فضله موش ببینید-قوطی روغنتان سوراخ و حلب پنیرتان تاریخ گذشته باشد-انجمن دلشکستگان فاقد سبد کالا!!‏،—‏ یارو علو سلام رادیو پیام؟ خانمه بفرمایید.‏ یارو میگه:یه کیف پیدا کردم ‏۵۰میلیون پیل داخلشه! خانمه:آفرین میخواین صاحبشو پیدا کنین،‏ یارو:‏ نه ایخوام یه آهنگ غمگین سی صاحبش درخواست کنم!!!‏—

سلااام ترانه و زهره جون لطیفه هاتون خیلی بامزه بود و جالب مرسییی.منم تو فارسی یادمه خوندم غضنفر یعنی شیر خدا آره همون یارو بگیم بهتره یا خنگول نه همون اولی ههه راجع به این اصطلاحات هم که آقای عدسی گفتن و باهاشون موافقم که نباید به کار ببریم یه عده منافق و توطءه چین میخواستن و میخوان وارد صحبتهای روزمره ما کنن که انشا الله ما این اجازه رو نمیدیم و پیروز میشیم به امید خدا

درود! ببخشید ترانه جان بنده قصد توحین به هیچ مذهبی را نداشتم-و این را هم میدانم که اهل تسنن چند دسته هستند-۴‏ امامی-۶امامی و…‏ که تفاوت چندانی با شیعیان ندارند! اما گروه وهابیها تفاوت بسیاری دارند که آشوبگرانی بیش نیستند،‏ ما برای گروه ‏۴و۶و…احترام خاصی داریم!‏

سلام لزومی به عذرخواهی نبود ۴ امامی و شش امامی از فرقه های برادران شیعه هستن و از روی همین حرفاتون متوجه شدم اصلا اهل سنت رو نمی شناسین من یکی اصلا حوصله بحثای مذهبی رو هم ندارم فقط جهت یاداوری می گم که بدونی در کل مذاهب اهل سنت که چهار مذهب هستن حضرت علی کرم الله وجهه و فرزندانشون بسیار جای بزرگی دارن طوری که حب علی رو شاخص ایمان می دونن در تمام کتب اهل سنت ازیشون به نام های علی حیدر کرارو اسدالله وفاتح خیبر و مانند این اسم برده شده و اسم غضنفر بعنوان نام ایشون در هیچ کتابی قید نشده تا حالا نعوذ بالله جهت تمسخر بیان و این کار رو انجام بدن یا ندن شما که اینو گفتی من تحقیق کردم و در سایت اهل تشیع هم گشتم و این در سایت اسلام کوئست قید شده بود در بخش پرسش و پاسخ : (نکته قابل توجه این است که تا آن جایی که ما تحقیق کردیم در میان روایات معصومین(ع) کلمه غضنفر در میان القاب آن حضرت ذکر نشده است) و فقط شاعران و سخنوران بهشون اینو نسبت دادن و البته از روی محبت و گرنه لقبشون این نیست لطفا دیگه این بحث رو ادامه ندین حتی در ادامه مطلب من جز زنگ تفریح مطلبی نذارین و با این سخن حرفمو پایان می برم از حضرت علی مرتضی : انسانها یا در اسلام با هم برابرن یا در انسانیت پس بیاد فاتح خیبر به همه احترام بذاریم والسلام

ترانه ی گرامی و محترم از مواضع متخضه صمیمانه سپاسگزارم. اینکه عده ای بپذیرند که همه آدمها صرف نظر از اعتقاداتشون انسان و قابل احترامند, خود یک موفقیت است. بجای جوک این شعر سعدی بزرگ را یادآور میشوم که میفرماید:
بنی آدم اعضای یک پیکرند, که در آفرینش ز یک گوهرند. چو عضوی بدرد آورد روزگار, دگر عضوها را نماند قرار. تو کز محنت دیگران بی غمی, نشاید که نامت نهند آدمی.
درود بر همه ایرانیان با غیرت اعم از شیعه سنی مسیحی یهودی بهایی زردشتی ترک فارس لر بلوچ عرب ترکمن و خلاصه همه و همه و همه.

یک (روز) خانواده ی لاک پشت ها تصمیم گرفتند که به پیکنیک بروند.
از آنجا که لاک پشت ها به صورت طبیعی در همه ی موارد یواش عمل می کنند، هفت سال طول کشید تا برای سفرشون آماده بشن!
در نهایت خانواده ی لاک پشت خانه را برای پیدا کردن یک جای مناسب ترک کردند.
در سال دوم سفرشان (بالاخره) پیداش کردند.
برای مدتی حدود شش ماه محوطه رو تمیز کردند، و سبد پیکنیک رو باز کردند، و مقدمات رو آماده کردند.
بعد فهمیدند که نمک نیاوردند!
پیکنیک بدون نمک یک فاجعه خواهد بود، و همه آنها با این مورد موافق بودند.
بعد از یک بحث طولانی، جوانترین لاک پشت برای آوردن نمک از خانه انتخاب شد.
لاک پشت کوچولو ناله کرد، جیغ کشید و توی لاکش کلی بالا و پایین پرید، گر چه او سریعترین لاک پشت بین لاک پشت های کند بود!
او قبول کرد که به یک شرط بره؛ اینکه هیچ کس تا وقتی اون برنگشته چیزی نخوره.
خانواده قبول کردن و لاک پشت کوچولو به راه افتاد.
سه سال گذشت … و لاک پشت کوچولو برنگشت. پنج سال … شش سال … سپس در سال هفتم غیبت او، پیرترین لاک پشت دیگه نمی تونست به گرسنگی ادامه بده.
او اعلام کرد که قصد داره غذا بخوره و شروع به باز کردن یک ساندویچ کرد.
در این هنگام لاک پشت کوچولو ناگهان فریاد کنان از پشت یک درخت بیرون پرید،« دیدید می دونستم که منتظر نمی مونید. منم حالا نمی رم نمک بیارم»!!!!!!!!!!!!!!!!!

خانم جوانی که در کودکستان برای بچه های ۴ ساله کار میکرد میخواست چکمه
هاییه بچه ای رو پاش کنه ولی چکمه ها به پای بچه نمیرفت بعد از کلی فشار…و
خم و راست شدن،بچه رو بغل میکنه و میذاره روی میز، بعد روی زمین بلاخره باهزار جابجایی و فشار چکمه ها رو پای بچه میکنه و یه نفس راحت میکشه که …هنوز آخیش گفتن تموم نشده که بچه میگه این چکمه ها لنگه به لنگه است .خانم ناچار با هزار بار فشار و اینور و اونور شدن و مواظب باشه که بچه نیفته هرچه تونست کشیدتا بلاخره چکمه هایتنگ رو یکی یکی از پای بچه درآورد .
گفت ای بابا و باز با همان زحمت زیاد پوتین ها رو این بار دقیق و درست پای بچه کرد که لنگه به لنگه نباشهولی با چه زحمتی که چکمه هابه پای بچه نمیرفتن و با فشار زیاد بلاخره موفق شد که چکمه هارو پای این کوچولو بکنه
که بچه میگه این چکمه هامال من نیست.
خانم جوان با یه بازدم طولانی و کله تکان دادن که انگار یک مصیبتی گریبانگیرش شده. با خستگی تمام نگاهی به بچه انداخت و گفت آخه چی بهت بگم. دوباره با زحمت بیشتر این چکمه های بسیار تنگ رو در آورد.
وقتی تمام شد پرسید خب حالا چکمه های تو کدومه؟ بچه گفت همین ها چکمه های برادرمه ولی مامانم گفت اشکالی نداره میتونم پام کنم….
مربی که دیگه خون خونشو میخورد سعی کرد خونسردی خودش رو حفظ کنه و دوباره این چکمه هایی رو که به پای این بچه نمیرفت به پای اون کرد یک آه طولانی کشید وبعد گفت:
خب حالا دستکش هات کجاست؟ توی جیبت که نیستن. بچه گفت: توی چکمه هام بودن دیگه!!!!!!!!!!

-قدیما چطور میرفتن سرِ چشمه آب میاوردن ؟
-ما پارچ که خالی میشه هیچکس مسئولیتشو به عهده نمیگیره !
-دقت کردین پسرا ۱۰ دقیقه حاضر می شن، ۴ ساعت می رن بیرون، دخترا ۴ ساعت حاضر می شن، ۱۰ دقیقه می رن بیرون؟
-پشت یه نیسان با فونت درشت نوشته بود . . . (همه از راننده نیسان میترسن من از راننده زن)
-زندگی خانمها سه مرحله داره:۱-کودکی ۲-جوانی ۳-چقدر خوب موندی !
-ﺩﯾﺪﯾﻦ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﻓﯿﻠﻤﺎ دختره ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﻣﯿﺮﻩ ﻟﺐ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﻌﺪ ﯾﻪ پسرﻩ ﻣﯿﺮﻩ ﮐﻨﺎﺭﺵ.؟
اینا همش ﭼﺮﺗﻪ ﻣﻦ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺭﻓﺘﻢ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﺳﮓ ﺩﻧﺒﺎﻟﻢ ﮐﺮﺩﻥ

-دیگه از کلیپس گذشته برخی از دخترا در حال ساخت مسکن مهر رو سرشون هستند.
-دختره تو پروفایلش زده Baby face
بچه ۶ ساله عکسشو دید ۳ شبه تشنج کرده
-من تا سوم ابتدایی فک می کردم ما خیلی پولداریم که به جای یه مسواک چار پنج تا مسواک داریم و من هر شب میتونم از هر کدوم که دلم میخواد استفاده کنم 😐
.
-دختره استاتوس زده : خلقت پسرا اصلا شوخیه جالبی نبود!
پسره هم زیرش گفته بود ولی خلقت دخترا آخر خنده بود !! :))

بابام از بس که به این سبدکالا پیام داده امروز براش جواب اومده:
هموطن گرامی پدرمون رو درآوردی!
به شما سبد کالا تعلق نگرفته ؛ خدا شاهده اگه یکبار دیگه به۵۰۰۰۴۹۹ پیامک بزنی
یارانه ۴۵/۵۰۰ تومانی شماهم قطع خواهدشد!! 😐

توتاکسی نشستم با داداش کوچیکم
اومدم کرایه بدم زود دس کرد تو جیبش بهش گفتم تا بزرگتر اینجا نشسته کوچیکتر دس تو کیفش نمیکنه…
برگشت تو چشام زل زد گفت…بزرگی به سن نیست به عقله !!!!
والا نمیشه با این دهه هشتادیا کل کل کرد بچه نیستن که دایناسورن که هنوز منقرض نشدن 😐

می بینم از تو آشپزخونه صدا میاد
رفتم می بینم داداشم هی در یخچالو باز و بسته میکنه
میگم: چرا همچین میکنی؟ درش کَنده شد
میگه: دارم رفرش میکنم ببینم چیز جدید پیدا می‌کنم یا نه !!!
ای خـــدا این خوشیــارو از مـــا نگیر 😐

ﻗﺪﯾﻤﺎ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﻋﺸﻘﯽ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺑﯿﻦ ۳ﻧﻔﺮ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﭘﯿﺮﻭﺯ ﻣﯿﺸﺪ !!!
ﺍﻻﻥ …

ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﮐﻞ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻋﻀﻮ ﻓﯿﺴسسﺒﻮﮎ ﻭ ﯾﺎﻫﻮ ﻭ ﺗﻮفﯿﺘﺮ ﻭ ﮔﻮﮔﻞ ﭘﻼﺱ ﻭ ﻫﻤﮑﻼﺳﯽ ﻫﺎﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻭ ﺩﺭﻭ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻭ ﻭﻟﮕﺮﺩﺍﯼ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﮐﻨﯽ !
دیگه اینستگرام هم که واویلا

ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻣﻢ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻟﺤﻦ ﺟﺪﯼ ﻭ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﺑﮕﻢ : ﻟﻄﻔﺎ ﺣﺎﺷﯿﻪ ﻧﺮﻭ ﺩﮐﺘﺮ !
ﺑﻌﺪ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻢ ﻭ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻣﻄﺒﺶ ﺑﻪ ﺍﻓﻖ ﺧﯿﺮﻩ ﺑﺸﻢ
ﻭ ﺑﮕﻢ : ﻓﻘﻂ ﺑﮕﻮ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﮕﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﯽ ﻣﻮﻧﻢ ؟
ﺑﻌﺪ اونم ﺑﮕﻪ : ﺑﯿﺎ ﺑﺘﻤﺮﮒ ﺑﺎبا ﺳﺮﻣﺎ ﺧﻮﺭﺩﮔﯽِ نمی میری !

دقایقی پیش مامانم سراسیمه اومده تو اتاقم میگه ، یه بسته گوشت از فریزر گم شده تو برنداشتی؟
خو مادر من ، من گربه ام؟ درنده ام؟ چی ام؟ که فکر کردی یه بسته گوشت خام و یخ زده رو میتونم برداشته باشم؟
اونوخ میگن تحریما بی اثره

مامان حیف نون به مدت یک هفته رفته بود خونه خواهرش . حیف نون و باباش هم که دیگه داشتند از گشنگی میمردند و کل خونه هم کثیف شده بود، حیف نون برای مامانش مسیج فرستاد :

رفیق من سنگ صبور غمهام
به دیدنم بیا که خیلی تنهام

هیچکی نمیفهمه چه حالی دارم
چه دنیای رو به زوالی دارم

مامان خانم هم هم بخیال این که شوهرشه در جوابش نوشته بود

تنهای بی سنگ صبور
خونه ی سرد و سوت و کور
توی شبات ستاره نیست
موندی و راه چاره نیست

اگرچه هیچکس نیومد سری به تنهاییت نزد
اما تو کوه درد باش طاقت بیار و مرد باش

یه چنتا شکلک خنده شیطانی و زبون در آوردنم برا ش فرستاده بود

حیف نون که عصبانی شده بود : خب مادر من الان چه جای حاضر جوابیه؟پاشو بیا به خونه زندگیت برس دیگه !!!

استاد: وقتی بزرگ شدی چه می کنی؟ شاگرد: ازدواج! استاد: نخیر منظورم اینه که چی میشی؟شاگرد: داماد! استاد: اوه! منظورم این است که وقتی بزرگ شدی چی به دست می آری؟ شاگرد: زن! استاد:ابله! وقتی بزرگ شدی برای پدر و مادرت چی می گیری؟ شاگرد: عروس می گیرم! استاد: پسر جان پدرو مادرت در آینده از تو چه می خوان؟ شاگرد: نوه!

حیف نون رفته بود انتشارات دانشگاه.
کمی عجله داشت، فقط چند برگ کاغذ آچار لازم داشت.
حیف نون گفت: دوست من چندتا آچار لطف میکنید؟
پسر انتشاراتی گفت: کاغد آچار باید بری از بیرون دانشگاه بخری.
این کاغذا یارانه دانشگاست. واسه همینه هر برگ کپی ۳۰ تومن میشه.
حیف نون گفت : خوب منم پولشو میدم که…
انتشاراتی گفت: نه، بحث پولش نیست. اینجا فقط کپی میگیریم. کاغذ نمیفروشیم.
حیف نونهم کم نیاوردو توی کیفشو گشت یه برگ آچار سفید پیدا کرد داد بش گفت:
بی زحمت بیست برگ از رو این برام کپی بگیرین
یعنی طرف داغ کرده بود در حد تیم ملی

ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺩﻏﺪﻏﻪ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﺣﺮﻑ میزنه ﺗﻮ ﮐﺪﻭﻡ ﭼﺸﻤﺶ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻢ ؟
ﺭﺍﺳﺖ ؟
ﭼﭗ ؟
ﻭﺳﻂ ﭘﯿﺸﻮﻧﯿﺶ ؟
ﺩﻣﺎﻏﺶ ﻋﺎﯾﺎ ؟
ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ …

ما بچه که بودیم مامانمون یه دمپایی داشت که
اگه تو دعوا پرت میکرد طرفت و جاخالی نمیدادی مرگ مغزی میشدی !
حالا ماماناى امروزى میخوان تنبیه کنن میگن :
آیپد جدید که اومد دیگه برات نمیخریم پسر بی تربیت ، باید با همون آیپد قبلیت بسازى …

دقت کردین بعضیا نه اونقدر هستن که جزو داشته هات حسابشون کنی
نه اونقدر نیستن که جزو نداشته هات!!
واقعا این مواقع حکم شرعی چیه!
-مامان بزرگم گفت به منم اینترنت یاد بده
ببینم چیه که تورو از کارو زندگی انداخته
هیچی دیگه ازساعت ۶:۳۰ شروع کردیم،الان ۱۲ شبه!
هنوز نتونستم بهش بگم موس چیه…!!!!

شلغمم نشدیم یکی کوفتمون کنه خوب شه!!
پایان نامه هم نشدیم ازمون دفاع کنن !
لاک پشتم نشدیم گشت ارشاد نتونه به لاکمون گیر بده !
ویرگول هم نشدیم هر کی بهمون رسید مکث کنه
ته دیگه طلایی رنگ خوشمزه هم نشدیم دو نفر سرمون دعوا کنند !
قره قوروتم نشدیم دهن همه رو آب بندازیم !
خربزه هم نشدیم هر کی می خورتمون پای لرزمون هم بشینه !
موبایل هم نشدیم ، روزی هزار بار نگامون کنن !

ﯾﻪ ﺑﺎﺭﻡ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﭘﻠﯿﺲ ﮔﻔﺘﻢ :ﺍﻟﻮﻭﻭﻭﻭ ﭘﻠﯿﺲ !!!ﮔﻔﺖ :ﺑﻠﻪ ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ !!ﮔﻔﺘﻢ : ﮐﻤﮏ ! ﯾﻪ ﻋﺎﻟﻤه ﻣﺮﺩﻩ ﺍﯾﻨﺠﺎﺍﺍﺍﺍﺱ !ﮔﻔﺖ : ﯾﺎ خدا! ﮐﺠﺎﯾﯿﯿﯽ؟؟؟ﮔﻔﺘﻢ : ﻗﺒﺮﺳﺘﻮﻥ !ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ … ﺗﺎﺯﻩ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺳﻨﺪ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺁﺯﺍﺩﻡ ﮐﺮﺩﻥ |: زن باس از خونه باباش که میاد از مچ تا کتف النگو داشته باشه تا مردش هی بفروشه بزنه به یه زخمی !……چرا باید “خردل” اسم یه سس باشه اما “بزدل” یه توهین ؟آخه بین بز و خر هم تبعیض ؟؟؟ آخه تا چه حد ؟؟؟…..ﻻﮎ ﺯﺩﻥ ﺩﺧﺘﺮﺍ :ﺩﺳﺖ ﭼﭗ ﺍﺛﺮ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻓﺮﺷﭽﯿﺎﻥ ﺩﺳﺖ راست ﺳﺎﺭﺍ ۵ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﺗﻬﺮﺍﻥ…

ای که از کوچه معشوقه ما می گذری منم از کوچه معشوقه تو می گذرم…بعله…!
یادتونه میگفتیم تقلید کار میمونه / میمون جزو حیوونه؟؟؟
مثلا اگه نمی گفتیم میمون جزو حیوونه فکر میکردن جزو حبوباته؟
قدیما تا به یه دختر میگفتی: سلام جواب مـیـداد: سلام و کوووفت !
اما الان تا به یه دختر میگی : سلام سریع میگه: خـُب اسم بچمونو چی بزاریم عزیزم ؟؟؟!

ﯾﻪ ﺑﺎﺭﻡ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﭘﻠﯿﺲ ﮔﻔﺘﻢ :ﺍﻟﻮﻭﻭﻭﻭ ﭘﻠﯿﺲ !!!ﮔﻔﺖ :ﺑﻠﻪ ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ !!ﮔﻔﺘﻢﮐﻤﮏ ! ﯾﻪ ﻋﺎﻟﻤه ﻣﺮﺩﻩ ﺍﯾﻨﺠﺎﺍﺍﺍﺍﺱ !ﮔﻔﺖ : ﯾﺎ خدا! ﮐﺠﺎﯾﯿﯿﯽ؟؟؟ﮔﻔﺘﻢ : ﻗﺒﺮﺳﺘﻮﻥ ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ … ﺗﺎﺯﻩ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺳﻨﺪ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺁﺯﺍﺩﻡ ﮐﺮﺩﻥ |: زن باس از خونه باباش که میاد از مچ تا کتف النگو داشته باشه تا مردش هی بفروشه بزنه به یه زخمی …..چرا باید “خردل” اسم یه سس باشه اما “بزدل” یه توهین ؟آخه بین بز و خر هم تبعیض ؟؟؟ آخه تا چه حد ؟؟؟…..ﻻﮎ ﺯﺩﻥ ﺩﺧﺘﺮﺍ :ﺩﺳﺖ ﭼﭗ ﺍﺛﺮ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻓﺮﺷﭽﯿﺎﻥ ﺩﺳﺖ راست ﺳﺎﺭﺍ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﺗﻬﺮﺍﻥ

-یکی از فامیلامون اسم بچشو گذاشته سپنتا!هر موقع ننش صداش میزنه میگم ۱۵ تا!
-انصافا تخمه آفتابگردون
به مراتب با نظم ترتیب بیشتری نسبت به انار یک جا نشسته
حیف که استعدادش به چش نیومده!
-ﺑﻪ ﮐﺎﻓﻪ ﭼﯽ ﮔﻔﺘﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ
ﻧﮕﺎﻩ ﺳﻨﮕﯿﻨﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺯﺭ ﻧﺰﻥ ﺑﺎﺑﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎ یه ﻫﻔﺘﺲ ﺍﻓﺘﺘﺎﺡ ﺷﺪﻩ!
-نظرﺗﻮﻥ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﻦ ﭼﯿﻪ ؟
۱- ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺑﻢ
۲- خیلی ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺑﻢ
۳- ﻋﺎﻟﯿﻢ
۴- ﻓﻮﻕ اﻟﻌﺎﺩﻩ ﺍﻡ
۵- ﻫﻤﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ
تورو خدا ﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺷﯿﺪ ، ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩ ﭘﺬﯾﺮﻡ !

خاطره تلخ حیف نون : با عشقم کوه بودیم، لبه پرتگاه پاش لیز خورد. دستش رو گرفتم یهو یاد این جمله افتادم: عشقتو ول کن اگه برگشت مال توئه وگرنه مال یکی دیگه بوده. هیچی دیگه ولش کردم. برنگشت. چش سفید مال یکی دیگه بود!

زوجی بر سر یک چاه آرزو رفتند، مرد خم شد، آرزویی کرد و یک سکه به داخل چاه انداخت. زن هم تصمیم گرفت آرزویی کند ولی زیادی خم شد و ناگهان به داخل چاه پرت شد.
مرد چند لحظه ای بهت زده شد بعد لبخندی زد و گفت: “این چاه واقعا کار می کنه!”

از همین تریبون میخوام از کسانی که به خانم ها
گواهینامه رانندگی اعطا میکنند تشکر کنم
چون موجبات خنده و تفریحات سالم ما رو فراهم میکنند !
واقعا شانس آوردیم همه بیماریها رو خارجی ها کشف میکنن
و اسم خودشونو میذارن روش وگرنه مثلا بجای پارکینسون
باید میگفتیم مرض کامبیز یا درد حاج مرتضی و برادران به غیر مجتبی

چرا زنا دکتر زنان دارن، کودکان دکتر اطفال دارن!
ولی مردا دکتر مردان ندارن؟؟؟ این تبعیض جنسیتی نیست واقعا ؟؟؟
ﻳﻪ ﺑﺎﺭﻡ ﻣﺎمانم ﺑﻬﻢ ﺷﻚ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻓﻜﺮ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺳﻴﮕﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﺸﻢ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺩﺍﻳﻴﻢ ﺍﺯ ﺩﻩ ﺑﻴﺎﺩ ﻧﺼﻴﺤﺘﻢ ﻛﻨﻪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻇﻬﺮ ﺑﻮﺩ ﺩﺍﻳﻴﻢ ﺍﻭﻣﺪ ﻭﺿﻮ ﮔﺮﻓﺖ ﻧﻤﺎﺯﺷﻮ ﺧﻮﻧﺪ ﻧﺎﻫﺎﺭﺷﻮ ﺧﻮﺭﺩ ﺧﻴﻠﻲ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﺧﺎﻛﻲ ﺍﻭﻣﺪ ﺭﻭ ﻣﺒﻞ ﭘﻴﺸﻢ ﻳﻪ ﺳﻴﺐ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﮔﻔﺖ : عزیزم ﺍﻳﻦ ﺳﻴﺐ ﺭﻭ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻲ؟ گفتم بله دایی گفت ﺩﻳﮕﻪ ﺳﻴﮕﺎﺭ ﻧﻜﺶ!!! ﺗﻮ ﻋﻤﺮﻡ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭﯼ ﻗﺎﻧﻊ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ

ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻧﭙﺬﯾﺮﻓﺖ
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺑﺪﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ
ﻣﻌﻤﻮﻻ ﭼﯿﺰ ﻫﺎﯼ ﮔﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﺯ ﭘﺲ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮ ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ
ﻓﻌﻼ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﺭﻭ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﮔﻮﻝ ﺑﺰﻧﯿﺪ ﺗﺎ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺑﻌﺪﺍ ﭼﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﮑﻨﻢ براتون

ﺻﻨﺪﻭﻕ ﻋﻘﺐ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻫﺎ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ:

ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ: ﺟﻌﺒﻪ ﮐﻤﮏ ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻟﯿﻪ، ﺯﻧﺠﯿﺮ ﭼﺮﺥ

ﺁﻟﻤﺎﻥ: ﭼﺮﺍﻍ ﺧﻄﺮ، ﮐﭙﺴﻮﻝ ﺿﺪ ﺁﺗﺶ، ﺯﻧﺠﯿﺮ ﭼﺮﺥ

ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ: ﺟﻌﺒﻪ ﺍﺑﺰﺍﺭ، ﭼﺮﺍﻍ ﺧﻄﺮ

ﺍﯾﺮﺍﻥ: ﻗﻠﯿﻮﻥ، ﺯﻏﺎﻝ، ﻣﻨﻘﻞ، ﺑﺎﺩﺑﺰﻥ، ﯾﻪ ﭼﻤﺎﻕ ﻫﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﻋﻮﺍ…

ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﻭﺭﺍﻧﺪﯾﺸﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ ????????
…………………………………………….
رو اعصاب تر از مهمونی که شب می مونه،

مهمونیه که شب مونده و صب زودتر از همه بیدار می‌شه،

جاشو جم می کنه و عین منگولا میشینه یه گوشه منتظر صبحونه….

دیدگاهتان را بنویسید