خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

دانلود بیستو دومین برنامه زندگی ادامه داره

با سلام به بچه های دوست داشتنی محله. چه حال چه خبر.

اول، جا داره تشکر کنم از همه ی کسانی که در برنامه ی گذشته نظرات و دیدگاه های خودشون رو در خصوص مناسب سازی اسکناس ها، با ما در میون گذاشتن. در نهایت چیزی که تقریبا همگی روی اون اتفاق نظر داشتن،  تولید دستگاه پولخوان ویژه نابینایان بود که این امر به صورت جدی در حال پیگیری هستش.  به امید خدا در همین سال 93 به نتیجه خواهد رسید.

امروز چهار شنبه 27 فروردین،  بیستو دومین برنامه ی زندگی ادامه داره به روی آنتن رادیو فصلی رفت. در این برنامه با دکتر صابری حقوقدان، و عضو شورای شهر تهران در خصوص باغ گل ویژه نابینایان، و طرح موزه ای اختصاصی برای دوستان نابینا صحبت کردیم. در بخش مهمان خانه، یکی از هم محله ای های خودمون، مهمان برناممون بود. همچنین در بخش چگونه با نابینایان رفتار کنیم، پای صحبت های سر کار خانوم هما هما وندی نشستیم.

برنامه ی امروز ما رو

با حجم 11 مگابایت دانلود کنید

منتظر نظرات ارزشمند شما عزیزان در خصوص طرح باغ گل، باغ موزه ویژه نابینایان و طرح هایی که به نظر شما قابلیت اجرا دارد هستیم. این طرح ها با علی صابری در شورای شهر تهران، و سایر نهاد های مرتبط با نابینایان مطرح و پیگیری خواهد شد.

۵۶ دیدگاه دربارهٔ «دانلود بیستو دومین برنامه زندگی ادامه داره»

سلام و صد سلام به هم محله ای های عزیز.
راستش در مورد دستگاه پول خوان به نظرم پیش نهاد زیاد جالبی نیست.
باید اجرایی شدنش رو هم در نظر داشت که کدوم دستگاه اجرایی می تونه بر حسن اجرای اون نظارت داشته باشه و هزینه اجراش چقدر هست و یه مورد دیگه هم که هست اینه که ما به دستگاه های لیبل خوان هم نیاز مبرم ئداریم.
برای این موضوع و مشوق هایی که باید در نظر گرفته بشه تا فروشگاه های بزرگ زنجیره ای و بعدش فروشگاه ها و مغازه های کوچک تر راغب بشن و حتی خودشون در این خصوص پیشنهاد بدن.
اگه بشه هر دو رو با هم پیش برد که فبه المراد و گر نه طرح مناسب سازی و حتی مناسب سازی کارت خوان ها در اولویت باید باشه.
ببخشید سرتونو درد آوردم.

مسعود سلام. تا اونجایی که من داستان رو پیگیری کردم، مناسب سازی اسکناس ها به این زودیا به نتیجه نمیرسه. البته انجمن نابینایان ایران این مساله رو پیگیری خواهد کرد.
از اون جایی که نظر بیشتر هم محله ای ها برای ما اولویت داره در پست قبلی، اقبال بیشتر دوستان با تولید دستگاه پولخوان بود که برای استقلال نابینایان منطقیتر هم به نظر میرسه.
این که ما هم این مساله رو داریم به صورت جدیتر دنبال میکنیم به این خاطر هست که نیاز به هیچ نهاد یا ارگانی نداره. خوشبختانه هم نوعان خودمون کار های نرم افزاری دستگاه پولخوان رو انجام دادن. البته هنوز از کیفیت اون اطلاع کاملی نداریم اما ظاهرا در صورت بر طرف شدن مسائل مالی، این طرح میتونه نتیجه بخش باشه. ضمن این که از طرف دوستانمون در دانشگاه صنعتی امیر کبیر هم پیگیر این موضوع هستیم.

سلام آقای سرمدی مرسی از اینکه این طرح رو به طور جدی دارید پیگیری میکنید
امیدوارم هرچه زودتر این کار به نتیجه برسه به امید اینکه نابینایان روزی بتوانند خودشان تشخیص بدن که مثلا این پول چند تومنی هست و نیاز به کسی نداشته باشن .
خوب دارم میرم این رو بدانلودم ○

سلام ملیسا. روزی که خواستیم در این عرصه فعالیت کنیم، با این هدف بود که برنامه های ما صرفا ضبط یک برنامه نیم ساعته نباشه. همیشه دوست داشتیم برناممون تاثیر عملی و کاربردی هم داشته باشه. من این قول رو میدم از تمام توان خودمون استفاده کنیم، تا آرزوی دیرین هممون به نتیجه برسه. هر چند دیگه این یه آرزو نیست. الان تنها مشکل فقط مسائل مالی هستش. که اونم سر انجام حلش میکنیم.
قول، قول، قول.
قول مردونه

سلااااااام سلاااام خدمت همه هم محله های عزیز به خصوص عوامل برنامه زندگی ادامه داره
اول بگم که مهمون بخش مهمون خونه خود من بودم
خیلی خیلی هم باعث افتخارم بود که در برنامه ای که خودم یکی از طرف داران پر و پاقرصش هستم حضور داشتم
از مجری خوب و توانای برنامه آقای آذر ماسوله و همچنین آقای حسینی و آقای سرمدی و دیگه نمیدونم تمام دست اندر کاران این برنامه واقعا تشکر میکنم
خب دیگه زیادی ذوق زده شدم
من که از ایده باغ گل ویژه نابینایان خیلی خیلی استقبال میکنم
خودم خیلی عاشق گل و گیاهم
وای از زمانی که توی باغی قدم بذارم که برای خودمون مناسب سازی شده باشه
جدا اگر چنین طرحی اجرا بشه حاضرم بیام تهران و از نزدیک به این باغ سر بزنم
راستی از خانم هما وندی هم واقعا تشکر میکنم صحبت هاشون در مورد پذیرایی افراد بینا خیلی دقیق بود
من خودم همیشه هر وقت جایی میرم که قرار باشه یک بینا ازم پذیرایی کنه فورا میپرسم که مثلا این چی هست و چه میوه هایی در ظرف هست
یک بار یه جا رفته بودم یکی برام چای آورد آقا از شانس من یکی از استکان ها خالی بود و من همون روز نپرسیدم و همان استکان خالی رو برداشتم و وقتی با کمال آرامش خواستم بنوشم متوجه شدم ای بابا استکان خالی رو برداشتم
از اون موقع همیشه اول کار میپرسم که استکان چای مثلا کجاست و حتی گاهی از صاحب خانه میخوام اگر شرایطم مناسب نباشه خودش استکان چای رو برام بذاره
وااایی چقدر پر حرفی کردم
دیدید برنامه رو چقدر دقیق گوش میدم؟
حالا بهم جایزه بدید!

سارا سلام. کار ارزشمندی که برای هم نوعان خودت انجام میدی، باعث شد مهمون که نه، این هفته میزبان برنامه ی خودت باشی. اگر ما با دلگرمی به این مجموعه برنامه ها ادامه میدیم، به خاطر داشتن مخاطبانی مثل خودته.
ممنون از این که در خصوص بخش چگونه با نابینایان رفتار کنیم، خاطرت رو تعریف کردی. همه ی ما، شاید چنین تجاربی رو داشته باشیم. اما امیدواریم این برنامه باعث بشه، بچه ها اگر چنین عاداتی رو دارن و با افراد مختلف در این زمینه ها رو در وایسی میکنن، دیگه این عادات رو کنار بذارن و خیلی راحت دغدغه های خودشون رو با سایرین در میون بذارن.
به قول خانوم هما وندی: اول ما با خودمون دوست باشیم…، محدودیت هامون رو بپذیریم، اون وقته که میتونیم با دیگران بهتر در تعامل باشیم.
در خصوص باغ گل هم باید بگم آره خوشبختانه، یک فوریت این طرح در شورای شهر تهران، تصویب شده و دکتر صابری به همراه هم کارانشون دنبال این داستان هستند. البته طرح باغ گل، زیر مجموعه طرح اصلی هستش که کلا نابینایان بتونن یک موزه اختصاصی ویژه خودشون داشته باشن. به این معنی که از تمامی جاهای تاریخی و سایر چیز هایی که در موزه ها نگه داشته میشه، ماکت هایی ساخته شه که افراد نابینا با لمس کردن اون بتونن متوجه بشن.
همونطور که اطلاع دارین، در موزه ها امکان لمس اشیا و سایر اقلام باستانی ما نیست.
به امید عملی شدن هر چه زودتر این مسئله

سلام.
برنامه مثل همیشه عالی بود. البته در حدود ۹۰ درصد.
ولی ۱۰ درصدش رو همیشه برای ملا بونه گیر کنار بذارید
آقا من یه چند هفته ای ساکت بودم. ولی انگاری نمیشه ساکت بود!
پرشهای صوتی هنوز به قوت خودش باقیه و در بدترین حالتش، رجوع کنید به صحبتهای خانم هما‌وندی، دقیقه ۱۳ ثانیه ۱۸/۱۹ که قشنگ یه هجا از آخر کلمه بریده شده.
حالا جدای از این اشکال، شاید من دارم زیادی ایراد میگیرم.
ولی به نظر آدم میاد تو کل برنامه کسی دنبال عوامل کرده که زودتر حرفشون رو بزنن و فرار کنن!
یه جمله ای هم اشکان اوایل برنامه گفت که در نوع خودش جالب بود!
(خودمون هم کیف کنیم از نابینا بودنمون)!
فکر نکنم تو کشورهای پیشرفته هم با اون همه امکانات، نابیناها از نابینا بودن خودشون کیفور بشن! ما دیگه آخرشیم!
اینم ۱۰ درصد باقی مانده که خداییش در مقابل اون ۹۰ درصد عددی نیست. ولی خارج از این شوخیها، این به هم چسبیده بودن عبارات تو برنامه رو کلیتش تأثیر میذاره به جان خودم.
پیشنهاد میکنم تا میشه یه جوری محتوا رو جمع کنید که این جور ادیت کردن به حد اقل ممکن برسه.
خوش باشید.

سلام به سعید عزیز. به جان خودم حق داری.
نکاتی که بهش اشاره کردی درسته. ولی خداییش دیگه این مساله دست ما نیست. کلا کار های ادیت برنامه، با تهیه کنندست. بعضی اوقات عملکرد خود ما، یا مهمون های برنامه باعث میشه تهیه کننده مجبور بشه اون بخش رو در بییاره. واقعا گاهی این اجتناب ناپذیره.
اما به روی چشم، سعی میکنیم تا جایی که امکان داره، این مورد هم کمرنگ بشه.
تشکر فراووووون از حضورت. راستی، هم تو هم سایر دوستان اگه در خصوص باغ گل طرحی به ذهنشون میرسه دوست داریم با ما در میون بذارن

سلام
امروز گرم و خسته کننده بود از همه بدتر اینکه مجبور بودم برای انجام چندتا کار کوچولو تو ترافیک باشم. همین جور هی آهنگ های تکراری رو رد می کردم و گفتم بگیرم رادیو فصلی. یکی دو بار که گوش داده بودم اتفاقی، خوشم اومده بود. ولی این بار که رفتم رو موج رادیو یه جورایی برام فرق داشت. این برنامه، آدماش، حرفاش. حداقل به گوش من اولین برنامه ای بود که برای نابینایان ساخته شده بود. چیزی که خیلی برام جذابترش کرد حرفای خانم هماوند بود. با واقعگرایی خاص و دوست داشتنی ای زده می شد. اینکه چقدر تو انتخاب کلمات سلیقه و فکرصرف شده بود (همدل و …) . خلاصه جدی جدی، امروز همش احساس می کردم یه چیز دوست داشتنی کشف کردم.
با سعید موافقم یه خرده همه چیز بدو بدو انجام میشه تو برنامه. فکر می کنم وقتی یه مسئول میارین تو برنامه بهتره حرفای هم محلی های نابینامونو بهش بگین، اینجوری حداقل اگه قولی هم بشه گرفت تو یه برنامه گرفته شده و شاید امیدی به انجامش باشه.
خلاصه که خیلی موفق باشین. همینجور خوب بمونید خواهشا. به قول تبسم شکلک چشمکی و خندون.

سلام به عطای عزیز
امروز از ساعت ۹ صبح تا ۶ عصر، سر کلاس بودم. درس آزمون سازی در رشته مترجمی زبان، واقعا سنگین و فشردست. اما الان که اومدم تو محله، کامنت تو و سایر بچه ها رو که خوندم، خستگی از تنم درومد.
آره خانوم هما وندی، خودشون تو این حوزه یک کارشناس برجسته محسوب میشن. در خصوص این که آیتم ها تند تند اجرا نشه، از فصل بهار آیتم های برنامه رو به ۳ عدد کاهش دادیم تا فرصت بیشتری رو داشته باشیم.
من اعتقاد دارم که مسوولین بخوان کاری انجام بشه، میشه. نیاز به قول گرفتن در خود برنامه نیست. چه بسا قول هایی که در رسانه و برنامه های معتبرتر هم داده شد، اما هیچ وقت عملی نشد.
عطا مرسی که هستی، شما ها بمونید به ما انگیزه بدین تا ما هم بهتر بشیم

سلام مجدد
وای من از همین حالا ذوق اومدن به موزه های طراحی شده و باغ گل رو دارم
حتما میاااااام
آره در مورد صحبت های خانم هما وندی من کاملا موافقم
متأسفانه خیلی از دوستان نابینا در هنگام پذیرایی دچار مشکل میشن
مثلا یه چیزی که من خودم سعی میکنم انجامش ندم دست کشیدن تو ظرف میوه و شیرینی برای پیدا کردن میوه مورد نظر هست
یعنی وقتی یه ظرف میوه رو برامون میارن ما نباید تمام میوه ها رو دست مالی کنیم تا میوه مورد نظر رو برداریم
من خودم شخصا میپرسم که چه میوه هایی توی این ظرف هست و مثلا یکیشو انتخاب میکنم و به اولین میوه مورد نظر که رسیدم همون رو انتخاب میکنم
دست مالی کردن تمام میوه ها باعث میشه که هم صاحب خانه از ایستادن زیاد خسته بشه و هم شاید دست ما تمیز نباشه و درست نباشه تمام میوه ها رو کثیف کنیم

سارا خوشحالم که انقدر بیریا و بی آلایش مینویسی.
طرحی هم که بهش اشاره کردی زیرساخت های زیادی رو نیاز داره که باید اول اونا فراهم بشه. من در جریان هستم که دکتر صابری خودشون پیگیر این طرح هستند. شاید به این زودیا عملی نشه. اما به امید خدا در سال های آتی شاهد محقق شدن این مساله خواهیم بود.

سلام آقای سرمدی ممنون از شما و همکاران شما در برنامه زندگی ادامه داره من در ایام عید همیشه شنونده اول برنامه های شما از رادیو بودم اما متاسفانه دیگر مشغله دانشگاه این اجازه رو به من نمیده اگر ممکن است بگویید آیا راهی هست که با خانم هماوندی ارتباط داشته باشیم یا نه من الان ۲ سال هست که میخوام یه جوری با ایشون صحبت کنم اما هیچ راهی پیدا نکردم با تشکر

سلام خانوم حسینی. آره ظاهرا امتحان های دانشگاه به خاطر جام جهانی قراره ۲۰ ۲۵ روز زودتر شروع بشه و این روزا همه حسابی مشغولن.
راستش من اول باید با ایشون صحبت کنم. اگر اجازه دادن، حتما شمارشون رو واسه شما میل میکنم.
اگر دوست داشتین یه میل به من بزنید تا در صورت امکان، شماره ی ایشون رو واسه شما بفرستم.
amirsarmadi68@gmail.com

سلام به همه ی رفقای هممحلی.‏ ممنونم به خاطر لطفی که به تلاش دوستانتون در برنامه ی زندگی ادامه داره دارید.‏ من تمام کامنت هاتونو همیشه پیگیری میکنم. همشونو میخونم.‏ ولی چون از ابتدا پاسخ به کامنتهای شما به عهده ی امیر بوده قصد ندارم که این روال خوبو به هم بزنم فقط جهت تشکر از شما خدمت رسیدم.

سلام دوباره.‏ یکی از تبعات تند تند نوشتن سوتی دادن و غلط غلوط نوشتن که خودم دچارش شدم! گفتم خودم بگم تا کسی ایراد نگرفته! دوتا نکته جا موند که حتما باید بگم:‏ اول اینکه از تبسم خانوم و سپهر و عدسی عزیز به خاطر لطفی که به شخص من داشتند خیلی خیلی خیلی مچکرم.‏ دوم اینکه رفقای عزیز! قول و قرارمون فراموشتون نشه! ما همچنان منتظر آثار موسیقیاییتون هستیم که در اختیارمون قرار بگیره تا ما اونا رو به شورای شعر و موسیقی رادیو فصلی تحویل بدیمو مجوزهای لازمو برای پخشش از برناممون بگیریم.‏ متعسفان هنوز از این طرح اونطوری که ما انتظار داشتیم استقبال نشده! پس یادتون نره که ما همچنان منتظریم.‏ بازهم ممنون از حضور و همراهیتون.

سلام اشکان. منم امیدوارم بچه هایی که در زمینه موسیقی کار میکنن، این فرصت طلایی رو از دست ندن. چه بسا اگه خیلی حرفه ای باشن. واحد موسیقی خود سازمان ازشون میخواد کار کنن و بهشون سفارش کار میده.
تا به حال که فقط هومن گفته داره تنظیم میکنه. ایشالا سایر دوستان هم در این زمینه فعال بشن

سلااام ای ول انشا الله جور میشه
ببخشید دیر میام نظر میدم دروغ نگم دیر هم میگوشم اما همیشه با دوستان و این برنامه عالی که روز به روز به امید خدا بهتر میشه و آینده روشنی براش پیشبینی میکنم هستم
الانم هنوز نگرفتمش چون این روزا مهمون داریم و یه اختلال کوچولو توی دانلود پیدا کردم تنبلی هم که البته
آقا منم میخوام بیاام سارا منو تنها نذاریا خوشحالم هستی حرفت هم راجع به میوه خیلی باحال بود خخخ و درست
از حضور گرم گوینده توانامون توی نظرات هم خوشحالم و از لطفشون ممنون ولی خیلی هم باحال برامون نوشتند

سلام ثنا. بودنت، دنبال کردن برنامه ها خودش باعث دل گرمیه.
حتما باید به دکتر صابری بگم بییاد اینجا کامنت ها رو بخونه و ببینه که شما چقدر مشتاق همچین طرحی هستین. از صمیم قلبم آرزو میکنم طرح باغ گل، در پیچ و تاب اداری کمتر گیر کنه و زودتر عملی بشه.
به امید اون روز

سلام سهباره! دوباره و سهباره چندباره از سارا بشارت و سنا و ملیسا (که اتفاقا هماسم برادرزاده ی ‏۶‏ سالم) تشکر میکنم.‏ به سارا بشارت و دوستانی که از خاطره ی سارا بشارت عزیز خوششون اومد،‏ این خبرو میدم که:‏ ما به زودی با این خاطره و خاطره هایی از این دست برنامه های مفصلی داریم! منتظر پست هفته ی بعد ما باشید که امیر عزیز حتما در موردش توضیح خواهد داد! رفقای عزیز همچنان ازتون ممنونم!!!‏…

آره بچه ها. همونطور که اشکان گفت: از هفته آینده بخشی به برنامه اضافه میشه که ذات وجودی این بخش، گره خورده با حضور خود شما.
یعنی از هفته آینده به تدریج نقش بچه های گوشکن، و سایر دوستان نابینا و کم بینا در برنامه های ما، بسیار ملموس میشه.
راستی سارا، از این به بعد همینجوری در پست های برنامه ما فعال باشیا. اوایل زیاد بودی.
اما یه مدت حضورت کم رنگ شده بود.
پریسا، نخودی، ساجده و فروغ هم قبلا زیاد میومدن تو پست برنامه های ما….. اما الان…..
خلاصه ما همه ی بچه های محله رو یادمون هست

سلام تنها کلمه ای که تکرارش خسته کننده نیست! پس سلام! با اجازه ی امیر سرمدی عزیز من یه نکته رو بگم:‏ ببینید دوستان! هر کدوم از بخشهایی که شما در این برنامه میشنوید به تنهایی میتونه محتوای یه برنامه رو تعمین کنه،‏ ما هم وقتمون کم و هم باید تنوع بالایی به این برنامه بدیم پس اگر غیر از این بود ما میتونستیم تمرکزمونو بذاریم روی یکی از این فضاها و حرفهامونو به طور کامل در موردش بزنیم.‏ امیر! دادا! شرمنده که به حوضه ی اختصاصی تو سرک کشیدمااااا!!!‏.

اشکان داداش، اینجا تو بخش دیدگاه ها، حوزه هممون هست. همه ی بچه ها.
من و تو نداره که. همه آزادن حرفاشون رو بزنن. انتقاد کنن. پیشنهاد بدن.
این برنامه ماله خود نابینایان هست. هر گونه تغییر و تحول هم با خواست و پیشنهاد دوستان صورت میگیره.
مثلا همین بخش چگونه با نابینایان رفتار کنیم، به خاطر بازخورد های کامنت های دوستان بود که به این شکل تغییر یافت و باعث بهبود کیفیت این بخش شد

سلام
بالاخره من ای دی اس ال دار شدم همین پیش پای شما هم برنامه رو دانلود کردم برم بگوشم بعد بیام یه کامنت بذارم که خودم هم حالم بد شد هی اومدم گفتم برنامتون خوبه ادامه بدید من بعداً می‌گوشم و نمی‌تونم دانلود کنم …. آخییش …. راستی عجب جناب آذرماسوله رو اینجا تو کامنت‌دونی دیدیم …. چه برنامه خوبی که کامنت‌دونیش هم مجری داره ….. هیچی یعنی همون دوباره بر می‌گردم ….

درود
من با این طرح مخالفم
به نظرم جای دیگه و برای کارهای دیگه سرمایه ی مالی و فکریمون رو صرف کنیم بهتره
یه ضرب المثل هست حالا نمیدونم به غیر اصفهانی ها هم به کار میبرن میگن همه کارام آراستهست کارد کلم بی دستست
یعنی حالا خیلی بقیه مسائل ما حله و همه چی آرومه که ما بریم موزه و باغ گل بزنیم؟!
خب موزه دقیقا چطوری میخاد درست بشه عمرا مثل موزه های بیناها بشه عمرا چیزهایی که داخل موزه هاست رو بیان بذارن تو موزه ای که ما بخایم استفاده کنیم مگه الکیه اوه عمرا بذارن
اینقدر اشیا و اجسام قیمتی یا نمیدونم عتیقه رو بیان بذارن که ما لمس کنیم بعید میدونم اگه شد که من فکر کنم از تعجب واقعا شاخ در بیارم
بعدش هم که حالا گیرم هم که زدن مگه چقدر استقبال کننده داره
خلاصه نمیدونم شاید هم حالم خوب نیست ولی ازین طرح کاملا نا امیدم
باغ گل هم که با یه سری از نابیناها که من میشناسم باغ گلها روز اول رو هواست اینقدر محکم لمس میکنن که از بین میره آخه گل که اونقدر حساسه
نمیدونم شاید اگه یه کلیتی میگفتی که قراره چه شکلی درست بشه شاید نظرم متفاوت بود
اختصاثی مال نابیناها باشه بعید میدونم
من که میرم باغ گلها تا جایی که بشه آروم لمس میکنم لذت میبرم
خلاصه که من اگه هم بخام موافق باشم اوف خیلی خیلی این طرحو بعید میدونم
خدا وکیلی بیاین همین قضیه ی آسانسورها و نمیدونم یه سری ازین دست مطالب که به ما آسیب رسونده و مطمئنا آسیب میرسونه رو پیگیری کنیم اونا پیشکش
یا همین سرمایه ای که میخایم بذاریم روی این کار روی دستگاه پولخوان بذاریم
به نظرم حد اقل طبیعت و اینجور کارها رو میتونیم همراه با بیناها ازش لذت ببریم یا حد اقل یکی دو قدم عقبتر ولی اونارو نه
دلم میخاد موضوع برنامه ی بعدیتون همین بحث آسانسورها و ازین قبیل باشه کندن گودالها و … که اینقدر به بچه ها آسیب میرسونه مثلا بیایم طرح بدیم که شهرداریهای شهرا چیکار کنن
امیدوارم جسارتی نکرده باشم
میخاستم بی خیال بشم ولی دلم نیومد
خوش باشین

سلام زهره. معلومه این هفته بازیگوشی کردی برنامه رو خوب گوش نکردیا. نه جسارت چیه عزیز. نظرت محترمه.
توضیح میدم واست تا کامل جا بیفته. در برنامه دکتر صابری گفت که این طرح رو به مناسبت روز درخت کاری در جلسه شورای شهر تهران پیشنهاد داده. بذار یه توضیحی بدم تا روشن بشه داستان واست.
در کشور ما به مناسبت های مختلف واسه هر چیزی یه بودجه ای رو در نظر میگیرن. مثلا شهرداری میاد میگه به مناسبت فلان روز ما انقدر بودجه فرهنگی یا فلان داریم. اینجوری نیست که تو فکر کنی حالا اگه باغ گل نشد بیاییم پولش رو بدیم به دستگاه پولخوان. هر بخشی، هر دستگاهی یه ردیف بودجه مشخص داره. آره اگه مثلا ۵۰ ملیون تومن دست ما بود و اختیار دخل و خرجش هم با خود ما بود، حق با تو هستش. انقدر چیز های مهمتر هستش که باغ گل و این حرف ها میشه اولویت دسته چندمی.
طرح باغ گل و موزه ویژه نابینایان رو دکتر صابری ۱۵ اسفند پارسال در جلسه شورای شهر تهران مطرح کرد و اتفاقا زرنگی و هوشمندی ایشون بود که تونست یک فوریت اجرای این طرح رو بگیره. اگه این کار رو نمیکرد اون پول میرفت جای دیگه ای هزینه میشد.
در خصوص موزه ها هم قرار نیست همون اشیایی که در همه ی موزه هاست اونا رو بییارن اختصاصی واسه نابینایان. به قول تو، این که اصلا عملی نیست. دکتر صابری در خود برنامه اشاره کرد که ماکت مثلا جاهای تاریخی و غیره تهیه بشه و در این موزه گذاشته بشه. مثلا ماکت تخت جمشید.
در خصوص دستگاه پولخوان هم شرح وظایف تامین بودجش واسه یه ارگان دیگست و ارتباطی به شهرداری تهران نداره.
در خصوص مناسب سازی مکان های شهری ما در برنامه های قبلی در بخش پرونده بهش پرداختیم تا به حال.
راستش رو بخوای هنوز خودشون دقیقا نمیدونن این مساله در حوزه چه ارگانی هستش. یعنی میدونن ها، اما انگار نمیدونن.
به همین خاطر فعلا دنبال کردنش بیهوده به نظر میرسه.
خب نمیدونم تا چقدر توضیحاتم واست قانع کننده بود

دشمنت شرمنده
به روی چشم. قصد داریم در تابستون، پرونده های مهمی که در پاییز و زمستون ۹۲ گرفتیم دوباره پیگیری کنیم. ببینیم به چه سر انجامی رسیدن بعد از مثلا ۹ ماه.
بحث مناسب سازی و شبکه تشکل های نابینایان ایران، یکی از همون مباحثیه که حتما بعدا دوباره در بارش صحبت خواهیم کرد

دوباره سلام
برنامه خیلی خیلی عالی‌تر از قبل شده مخصوصاً قسمت کارشناسی خانم هماوند عزیز که انصافاً عالی عالی بود فقط خیلی خیلی وقتش کم بود خیلی … خب من زیاد در جریان نیستم می‌شه بپرسم خانم هماوند از کارشناسان عزیز بینا هستند یا نابینا و خب یه کم در موردشون توضیح بدید مرسی؟
جناب سرمدی هم جدی عالی گزارش می‌گیرند ولی به نظر من گزارش های ایشون اگه در مورد مثلاً امور ورزشی یا مسائل هیجانی باشه کلی کلی عالی‌تر می‌شه … راستی پس زمینه صدای آقای صابری یه صداهای دیگه ای هم میومد که من چون هدفن نداشتم نتونستم تشخیص بدم می‌شه یکی بگه چی بود من از خماریش در بیام بازم مرسی …. راستی منم با طرح باغ گلها و موزه موافقم اما نه به صورت یه باغ و یه موزه مخصوص به شکل یه غرفه کوچیک که در کنار باغ و موزه ایجاد بشه و گمانم هم خیلی نیازی به صرف هزینه زیاد براش نباشه چون در مورد باغ گلها که هیچی قضیش متفاوت هست اما در مورد موزه اکثراً نابیناها رغبت نمی‌کنند برند موزه چون واقعیت هیچی نمی‌فهمند اما اگه همون چهارتا ماکت هم نشونشون بدند خودش کلی هست و یکی از دوستان بینا یادمه برای پایان نامه اش یه ماکت از شهر اصفهان درست کرده بود و یه تعداد ویس‌ریکردر یا نمی‌دونم نوار بود چی بود کنار هر قسمت گذاشته بود که دوستان نابینا می‌تونستند هر قسمتی رو که نیاز به دونستن تاریخچه یا اطلاعات مربوط به اون داشتند با هدفن هایی که بود بشنوند و فکر کنم می‌شه یه چنین طرحی رو هم در موزه ها ایجاد کرد چون همیشه هرکسی در چنین مواردی یه بینای حوصله دار دنبالش نیست که نوشته های روی بیترین های موزه رو برای ما بخونه ….
دیگه در مورد مهمان خانه هم واقعاً واقعاً واقعاً عالی بود جدی می‌گم خیلی جالب بود شنیدن سارا خانم بشارت خودمون از تیریبون زندگی ادامه داره و البته که ایشون بسیار بسیار توانمندند و خداییش کار خیلی سختی هست من که نمی‌تونم البته باید یه بار امتحان کنم بعد دقیقش رو بگم دیگه این‌که “کیف کردن از نابیناییمون” یه کم تو این موندم یه طورایی کلیشه هست البته نمی‌دونم ولی خب من می‌گم بهتره از این کلیشه ها استفاده نکنیم البته این فقط یه نظر شخصی هست ….
زندگی تون ادامه دار و زندگی ادامه داره همیشه زنده ….

سلام نخودی. خانوم هما وندی خودشون نابینا هستن. حالا که مشکل اینترنتت حل شد برو ویژه برنامه های نوروزی ما رو دانلود کن و بگوش.
در برنامه ی اول با استاد اینانلو رفتیم خونه ی خانوم هما وندی اونجا کامل از خودش و فعالیت هاش گفته.
تو بخش سرچ سایت بزن دانلود اولین ویژه برنامه ی نوروزی ما با نام عید دیدنی
در خصوص من هم که لطف داشتی ازت ممنونم. اگه میخوای گزارش های ورزشی من رو گوش کنی روز های دو شنبه و پنج شنبه ساعت ۱۱/۳۰ تا ساعت ۱۱/۴۵ صبح برنامه ی شکوهه اراده از رادیو ورزش رو گوش کن. این برنامه ویژه ورزش نابینایان هستش و من هم خبرنگار اون برنامه هستم. از بچه ها گزارش میگیرم و در برنامه پخش میشه.
در خصوص زیر صدای دکتر صابری هم باید بگم. ما ایشون رو از جلسه تشخیص مصلحت نظام کشیدیم بیرون. همینجا از دکتر صابری تشکر میکنم که با وجود جلسه مهمی که داشتن وقتشون رو به برنامه ی ما دادن. به همین خاطر هم بود که کمی تند صحبت کردند.
در خصوص باغ گل و موزه هم قطعا اگه بخواد ویژه نابینایان باشه حتما مناسب سازی میشه. موردی رو که گفتی حتما مطرح خواهیم کرد.
سارا بشارت هم که تقریبا سه روز بعد از تولدش باهاش صحبت کردیم و انصافا کاری رو که میکنه ارزشمنده.

راستی یادم رفت بگم یه ایمیل تو ایستگاه سرگری خوندم از آقای عارف صابری اگه اسمشو رو درست گفته باشم بعد آدرس وبلاگشون هم زیر پستشون بود رفتم وبلاگشون رو دیدم بعد متوجه شدم تو مسابقه ای که شرکت ال جی گذاشته بودند فکر کنم اسمش “این کاره ها بود ” ایشون جز سه نفر اول و فکر کنم نفر اول بودند انگار معلم ریاضی هم هستند خب من پیشنهاد می‌دم تو مهمان خانه ایشون رو هم دعوت کنید

از طریق سعید درفشیان باید پیگیری کنم ببینم داستان کسی که بهش اشاره کردی دقیقا چیه. خودت هم باز اگه تونستی چک کن اطلاعات کاملتری رو اگه بهمون بدی که ازت ممنون میشیم حسابی
خلاصه هر کدوم از دوستان اگه نابینای موفقی رو میشناسه که کاری که میکنه یا فعالیت هایی که داره به سوژه ی برنامه های ما میخوره به ما معرفی کنه
amirsarmadi68@gmail.com
از همگی سپاس

سلام به نوخودی و بقیه ی رفقا.‏ نوخودی اول از بابت لطفت به شخص من ممنونم، جواب کامنتت باشه با امیر اگه توضوحی بعد از پاسخ امیر باقی مونده بود اون وقت در خدمتم.‏ اما در مورد ‏‏(کیف کردن از نابینایی‏)‏،‏ چون بعضی از دوستان براشون ابهام داشت یه توضیح میدم:‏ ببینید یکی از رسالتهای ما در این برنامه معرفی درست از نابینایان برای همدلان بینا،‏ حالا درست که شاید خیلی از ماها از وضعیتمون راضی نباشیم ولی اینکه ما نابیناها با وجود مشکلمون در صحنه ی بیرحم روزگار که بعضا صحنه ی بیرحمی هم هست،‏ موفق ظاهر میشیم میتونه برای بسیاری از همدلهای بینامون آینه ی عبرت باشه،‏ و من فقط از این جهت این جمله رو در برنامه گفتم.

بح بح که چقدر آخر شدن ذوق روق داره
می خوام رکورد بزنم هح
امیر جان دقت داشتی از خجالت زیادی که کشیدم الان به خودم امید دادم دیگه
شرمنده دیر رسیدم
خب من همچنان باید بگم که آهنگ هاتون رو ساتیصمی ام به شدت
خیلی خوب بود
موفق باشید فعلا چون دیر رسیدم انتقاد پیشنهادی نمیدم تا تنبیه بشم
خدافسی

سلام یلدا. نه کی گفته دیر رسیدی. من تازه چهار شنبه شب پست برنامه رو گذاشتم. کامنت تو واسه جمعه شب هستش. فعلا که فقط ۲ روز گذشته.
نمیدونم چرا یه بدعتی تو محله بر قرار شده که پست هایی که مییاد معمولا فقط تو همون ۲ ۳ روز اولش بچه ها کامنت میذارن و بعد دیگه حتی وقتی میخونن بیخیال کامنت گذاشتن میشن.
خیلی ها شاید آخر هفته ها درگیر باشن و نتونن مثلا برنامه های ما رو دانلود کنن و همون موقع گوش بدن. شاید کسی ۳ شنبه هفته بعدش تازه گوش کنه و یا پستی رو برسه بخونه. هیچ اشکالی نداره اگه نظری در خصوص این برنامه داره بییاد بگه.
به همین خاطر تو هم اصلا نگران دیر رسیدن و این حرف ها نباش.
هر وقت فرصت کردی گوش کن. قدمت روی چشم. هر انتقاد یا پیشنهادی هم که باشه بگو. حتما لحاظ میکنیم

سلام به تبسم و محسن چلویی
ببخشید محسن جان من نیم ساعته اومدم خونه و کامنتت رو الان خوندم
برای دو شنبه اول اردیبهشت هوای بروجرد صاف و آفتابی هستش. گاهی هم همراه با وزش باد.
برای سه شنبه شب تا چهار شنبه عصر در بروجرد در بعضی ساعات رگبار با احتمال رعد و برق پیشبینی میشه
اما فردا که شما میخواین برین کوه، نه. بارش نداریم در اون منطقه.
برو حسابی جای من رو هم خالی کن.کامنتت هم چون اولین بار بود که در گوشکن کامنت میذاری باید توسط مدیر سایت تایید میشد.
دیگه از این به بعد هر وقت خواستی کامنت بذاری نیاز به تایید نداره
رو اسمم هم که کیلیک کنی مستقیم میره تو وبلاگم که اونجا همواره به روز میشه و میتونی از آخرین تغییرات جوی مطلع بشی.
خوش بگذره عزیز

دیدگاهتان را بنویسید