خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

دانلود پنجمین ویژه برنامه نوروزی ما با نام عید دیدنی

سلام. این هم از آخرین ویژه برنامه ی بچه های زندگی ادامه داره. در پنجمین برنامه ی عید دیدنی، یکی از قهرمانان جهان و المپیک در رشته کشتی در برنامه ی ما حاضر شد. مهمان دیگر ما از بهترین وکلای نابینای  حال حاضر ایران است. این که این دو تا مهمون عزیز ما چه اشتراکی با هم دارن دیگه برنامه ی آخر ما رو دریافت و گوش کنید!

در تمام این 5 برنامه، همه ی هدف من و همکارانم این بود که همراه با یک فرد سرشناس جامعه به عید دیدنی یک نابینای موفق بریم. اشتراک مهمان های ما در کنار هم و مقایسه ی  مردم بین دو مهمان ما در برنامه های مختلف،  باز خورد های خوبی رو داشت که امیدوارم این برنامه ها در طرح های  مختلف ادامه پیدا کنه.

بی تردید با حمایت شما عزیزان به عنوان بخشی از جامعه ی نابینایان و کم بینایان ایران زمین، مدیران محترم رادیو فصلی و سایر مسوولین در رسانه ی ملی، مجاب خواهند شد به این قشر توجه بیشتری داشته باشند.

امید است تلاش من و هم کارانم در این ایام مورد رضایت شما مخاطبان عزیز و دوست داشتنی سایت گوشکن، محله ی مجتبی و دوستان: نابینایان قرار گرفته باشه.

در روز های یازدهم و پانزدهم فروردین در همان ساعت 14/45 تا 15/30، 2 برنامه از مجموع برنامه های ما از رادیو فصلی تکرار خواهد شد.

همچنین در روز چهار شنبه 13 فروردین،  هم زمان با روز طبیعت ساعت 14 تا 14/30 برنامه زندگی ادامه داره از دل طبیعت تقدیم شما گرامیان خواهد شد.

زندگی، قافیه ی باران است.

من اگر پاییزم، و درختان امیدم همه بی برگ شدند،

تو بهاری. و به اندازه ی باران خدا زیبایی

زندگیتون بیغم. خوشی هاتون بی انتها.

فدای همتون

 

۴۴ دیدگاه دربارهٔ «دانلود پنجمین ویژه برنامه نوروزی ما با نام عید دیدنی»

سلام. سومی. برنامه چهارم رو گوشیدم. عالی بود. ماه عسل هم با اون تیتراژای پایانی قشننگش باصدای زیبای آقای یرایی عزیز جزء معدود برنامه هاییه که دنبال میکنم. فکر کنم با کولاک فرزاد حسنی شروع شد و بعدش توسط احسان علیخانی ادامه پیدا کرد. من همیشه بیننده پروپا قرصش بودم و هستم و خواهم بود. فاطمه خانم رو توی کامنت برنامه چهارم از قلم انداختم که ازش معذرت میخوام و همینجا بهش خسته نباشید میگم. راستی اشکان و فاطمه هم نابینا هستن؟

سلام تبسم چلویی. آره همه ی عوامل برنامه ساز نابینا مطلق هستن. از جمله اشکان و فاطمه.
جدی جدی چقدر زود دیر میشه. نوروز ۹۳ هم به دهمین روزش رسید و…..
برنامه پنجم رو هم گوش کردی دوست داریم از نظرات خوشگلت ما رو بی نصیب نذاری.
هاهاها الان زهره منتظره مهمون ها لو برن بعد تصمیم بگیره دانلود کنه یا نه. فعلا که بچه ها لو ندادن. هر چند اگه کسی یه کوچولو اطلاعات ورزشی داشته باشه دیگه مشخصه مهمون بینامون کیه.

باران همیشه زیباست، اما در نوروز قطره های باران طلائی رنگند. آرزو میکنم زیر این بارون خیس بشین…به به عجب صبح بهاری قشنگیه که با قطرات طلائی رنگ بارون زیباییش چند برابر شده. برنامه رو گوشیدم خیلی خوب بود. مهمونا رو لو نمیدم تا زهره جون تو خماری بمونه. ولی باگوش دادن برنامه یه حس عجیبی بهم دست داد که نمیتونم توصیفش کنم. اما تعهد کاری هردو عزیز بهم انگیزه داد. امیدوارم بتونم ازشون الگو بگیرم. بازم تشکر از زحمات همه ی دست اندرکاران برنامه. خسته نباشید. براتون بهترین ها رو آرزو میکنم. آهان چند نکته در مورد همه ی برنامه ها هست بعدأ میام میگم.

آهااان اینجا ههه
هنوز حالم اونقدرا جا نیست
آخه دوست دارم پر انرژی باشم و این برنامه های به این با حالی رو گوش کنم
دستت طلا امیر
و مرسی تبسم جووونم اینکه نشد غیبت ولی با حال بود
خوش به حالتون با بارون عاشقشم

بیا بریم یه جایی تو این بیشه میشه ها صبحانه بخوریم
ههه
دلت بهاری

سلام زهره. ای بابا نبینیم غمگین باشیا. بخند که دنیا به روت بخنده. ببین راضی نبودی پاسخ به کامنت تبسم پرت شد اون پایین.
حالا به خاطر این که کیفت کمی کوک بشه میگم مهمونامون کی بوده. به شرطی که قول بدی هر وقت گوش دادی نظرتو بگی و حالتم خوب بشه.
باشه؟ خب؟
مهمون های آخرین برنامه ی ما دکتر علی صابری و علیرضا دبیر قهرمان کشتی جهان و المپیک هستن.
راستی من فردا میخوام برم کوه. ارتفاعات شهر آبعلی تهران و پیست بین المللی آبعلی. فردا هوا اونجا برفیه. هر کی خواست هم سفر بشه بسمه لاه

سلام مجدد به تبسم. بارش هاتون تا فردا ظهر ادامه داره و شدیدترم میشه. امروز هم وزش باد تو نیمه غربی ایران از جمله بروجرد نسبتا شدیده. چه هوای سردی داره نزدیک میشه به مناطق شمال غرب و استان های شمالی ایران. از عصر امروز و برای فردا دو شنبه هوای اردبیل، مناطق سردسیر آذربایجان غربی و شرقی، و ارتفاعات گیلان و مازندران هوا برفی میشه. به به چه برفی بیاد اردبیل. اگه میخواین از وضعیت جوی کشور از امروز تا آخر هفته مطلع بشین به وبلاگم سر بزنید.
http://www.tehranweather.blogfa.com/
آره تبسم این برنامه برای خود ما هم خیلی لذتبخش بود. حدود ۶۰، ۷۰ دقیقه برنامه ضبط کردیم اما افسوس که تایم برنامه ی ما ۴۵ دقیقه بود. تازه با آهنگ ها و پشت صحنه فقط نیم ساعت مفید برنامه رو باید از درون اون ۷۰ دقیقه در میاوردیم و خیلی مباحث خوشگل دیگم بود که….
بیصبرانه منتظر نکات ارزشمندت در خصوص این ۵ تا برنامه هستیم. همچنین سایر دوستان هم اگه در خصوص این مجموعه برنامه ها نظرشونو بگن ممنون میشیم.
از همگی سپاس

سلام برنامه های خوبی بود.
ولی یه نکته که به نظرم رسید اینکه
خیلی از مردم هستند که یا دسترسی به اینترنت ندارند یا با رادیو مأنوس نیستند.
من هم خودم رادیو فصلی را از طریق گیرنده های دیجیتال می تونم دریافت کنم.
خیلی خوب می شه که اگه نظیر این برنامه ها از طریق شبکه های پر بیننده سیما هم پخش بشه.
با تشکر و سپاس فراوان و آرزوی موفقیت روز افزون برای شما و همه همکارانتون.
پیشاپیش ایام فاطمیه را تسلیت عرض می کنم.

سلام بر نازنین. به نکته درستی اشاره کردی. اما فعلا ما باید از همین جاها شروع کنیم. تجربه کسب کنیم. به مدیران صدا خودمونو اثبات کنیم و از همه مهمتر شما ما رو حمایت کنید تا ایشالا در سال های بعد بتونیم این طرح ها رو گسترش بدیم و راه به سیما هم پیدا کنیم.
اگر جامعه ی نابینایان و کم بینایان حامی ما باشن و در نتیجه مسوولین بازخورد این برنامه ها رو ببینن هم ما انگیزه بیشتری پیدا میکنیم برای ادامه ی کار و هم مسوولین تشویق میشن عرصه رو برای ما بیشتر باز کنن.
فکر کنم تقریبا همه به این نتیجه رسیده باشین که اگه ما خودمون هوای خودمون رو داشتیم که هیچ، اگر نه آقایون دلشون واسه ما نسوخته که بییان در برنامه های صدا و سیما از این دست برنامه ها رو راه اندازی کنن. دلیلمم اینه که یک برنامه در رادیو و تلوزیون رو معرفی کنید که امسال یک مهمون نابینا در برنامه هاشون بوده باشه.
پس ما هممون باید به هم کمک کنیم تا خودمون در این عرصه فعالیت کنیم

سلام منتقد. ممنون. همینطوره. ما خودمون هم یه همچین حسی رو داشتیم تا حدودی. البته در برنامه ی دوم دیگه اجتناب ناپذیر بود چون یک فوتبالیست بینا و نابینا نداشتیم که از قبل با هم رابطه صمیمانه داشته باشن. و البته در برنامه چهارم هم فرد نابینایی رو نتونستیم پیدا کنیم که با خواننده هایی در سطح مهدی یراحی، مرتضی پاشایی، محمد علیزاده، احسان خواجه امیری و علی لهراسبی کار کرده باشه و از قبل با هم آشنا باشن. ما با خواننده هایی که در بالا گفتم هم صحبت کردیم اما هیچ کدوم با تایم ضبط ما نشد که فیکس بشن.

اه چه بد شد این همه نوشتم بلوکه شد. حالا همیشه کپی میگرفتم این یه بارو نگرفتم که اینطور شد. ببخشید سلام. بله باد و رعدوبرق خیلی وحشتناکه. منکه خیلی دارم میترسم. ایندفعه خلاصش میکنم. برنامتون عالی بود ولی همراهی میهمان بینا با شما تا منزل فرد نابینا بنظر من جلوه ی خوبی نداشت. ازین لحاظ که ممکنه افکار عمومی اینطور برداشت کنه که افراد نابینا خودشون نمیتونن جایی برن مگه اینکه کسی همراهیشون کنه. دوم:معرفی میهمان بینا با زیرصدای کیبورد اصلأ هماهنگی نداشت و یا کلأ بیربط بود. چراکه تو داشتی میخوندی نه تایپ. همین. دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه.

سلام تبسم. خوبی؟ رحمت خدا که ترس نداره.
در خصوص همراهی مهمون بینا با ما باید بگم که فقط و فقط در برنامه ی اول همچین چیزی بود. یعنی ما اول رفتیم دمه خونه استاد اینانلو و به همراه ایشون رفتیم منزل خانوم هما وندی. در سایر برنامه ها منتظر میموندیم مهمون بینامون برسه بعد همراه ایشون میرفتیم منزل طرف. یه نکته ای که تو این مدت دستگیرم شده اینه که مخاطب های بینا اصلا به این نکات ریز توجه نمیکنن. یعنی خدا وکیلی دمه خودمون گرم که انقدر با دقت برنامه ها رو گوش میدیم. برای افراد بینا دنبال کردن برنامه ی رادیویی در لحظست و اصلا به این نکات ریز توجهی ندارن. بعد اون شنونده ای که بخواد ریز بشه و بدونه که همه ی عوامل برنامه ساز نابینا هستن قطعا این خیلی بیشتر به چشمش مییاد تا این که بخواد پیش خودش فکر کنه افراد نابینا تنهایی نمیتونن جایی برن. اتفاقا در همون برنامه استاد اینانلو که ایشون همراه ما اومد انقدر نکات اساسی در خصوص نابینایان مطرح شد که سایر مسائل رو تحت شعاع خودش در آورد. یکی از مخاطب های وبلاگم بهم میل زده بود که امیر واقعا اون خانوم نابینا با شوهرش با دوچرخه میرن کشور های جهان رو میگردن؟ خالی بستین یا واقعا اینجوریه؟ گفتم نه به جان خودم حقیقت داره. ولی خدا رو شکر برای خود من خیلی لذتبخش بود که به یه سری ابهامات که برای به خصوص بازدید کننده های وبم پیش اومده بود در خصوص نابینایان پاسخ دادم. به همین شکل کوچولو کوچولو هم که افراد جامعه مطلع بشن و این برنامه ها گسترش پیدا کنه میتونه تاثیر گذار باشه.
در خصوص کیبرد هم همه ی سعیمو کردم که طبیعی در بییاد. حالا اگه به قول شما خوب نبوده دیگه باید به بزرگواری خودتون ببخشید

درود بر همگان. من برنامه را شنیدم. در مجموع تلاشهای دوستانمان قابل تحسین و تقدیر است, بالاخره این اولین تجربهشان بود و آن هم بدون امکانات لازم, این برنامه ها تهیه و آماده شده بود. همین که بتوانند جای پایی در رادیو و تلویزیون پیدا کنند خود موفقیت بزرگیست. چون خواه ناخواه تعداد زیادی از دست اندرکاران با نابینایان و توانمندیهایشان و همچنین نارساییها و مشکلاتشان آشنا میشوند.
دوستان حتما می دانید که آگاهی بسیاری از مسؤولین و متولیان و تصمیم گیران و تصمیمسازان بیشتر از مردم عادی جامعه نیست و کار روشنگری و آگاه سازی جامعه باید از همین مراکز و ارگانها شروع شود. ببینید آقای دبیر صادقانه می گوید که پیش از این اطلاعی از امور معلولین و نابینایان نداشته است, خب این مشتی نمونه خروار است همین را بگیرید و بروید بالا و حتی به رئیس جمهور برسید که آگاهیش در مورد معلولین مانند آقای دبیر بسیار اندک و ناچیز است.
پس امیر اشکان شهروز و دیگران متشکریم لطف کردید موفق باشید.
جناب صابری همچون همیشه خوش درخشید و منفعل نبود. امیدوارم برنامه زندگی ادامه دارد با ایشان مصاحبه های بیشتری انجام دهد و پیگیری کند که ایشان در شورای شهر تهران چه برنامه هایی برای معلولین و نابینایان دارد.
در پایان مقایسه ای میکنم بین آقای دبیر و جناب صابری آقای دبیر خوب اوضاع و احوال کشور را درک کرده و به قول معروف سوراخ دعا را پیدا کرده است و همانطور که ملاحظه کردید مرتب از مقدسات و خدا و اینگونه امور در سخنانش بهره میگرفت در حالی که جناب صابری خوشبختانه اینگونه نبود هرچند که ممکن است در دراز مدت به سودش تمام نشود ولی خوشحالم که این دوست فهیم و خوش فکر ما حاضر نیست با هر بهایی خود را به دم و دستگاه دولتی بچسباند.
هیچ دلیل منطقی و علمی و عقلی و…. نداریم که خدا بخواهد بین دو کشتی گیر یکی را کمک کند و برنده و دیگری را مغلوب و بازنده. لطف خدا همان توانمندی است که به همه ی انسانها داده است حال هر کس از این توانمندیها به نحو احسن استفاده کند موفق میشود هرچند که در مصاحبه هایش در هر کلمه و جمله اش از مقدسات استفاده نکند و اگر کسی از این توانمندیها خوب استفاده نکند و آنها را تقویت نسازد قطعا بازنده و ناموفق است هرچند که در گفتارش دم به دقیقه پای مقدسات را پیش بکشد و از انجیل و قرآن و نادعلی و…. استفاده و یا بعبارت بهتر سوء استفاده کند.

سلام بر عموی دوست داشتنی محله که در تمامی برنامه های ما حضوری فعال داشت. قطعا همینطوره عمویی. یعنی اگه بتونیم از این دست برنامه ها رو در سایر شبکه ها گسترش بدیم و به تبعه اون با دستگاه های دولتی و مراکز تاثیر گذار کشور در ارتباط باشیم شاید بتونیم به خاطر رسانه خیلی حرف ها رو بزنیم و توانمندی های افراد نابینا رو نشون بدیم.
میگم عمو جون. عمو حسین. بگم. نگم. نمیدونم. جسارت نباشه ها باشه.
میخواستم بگم در خصوص اعتقادات افراد بذاریم همون بالایی قضاوت کنه. ما آدما در مقامی نیستیم که تشخیص بدیم این که فردی از مقدسات نام میبره داره استفاده ابزاری میکنه یا واقعا اعتقادشه. هدف من اینجا صحبت کردن در خصوص حرف های علیرضا دبیر نیست. هر چند دایی پدر من که از مربیان کشتی هستن هم تصدیق کردن که آقای دبیر واقعا فرده معتقدیه و همیشه در اردو های خارج از کشور هم نماز اول وقت و روزه ایشون ترک نمیشده. به این کاری ندارم.
اما چه خوبه که به عقاید هم احترام بذاریم. اگر کسی مسیحی، یهودی، مسلمان، زرتشتی، بودایی، و و و هستش به خودش عقایدش و کتاب آسمانیش احترام بذاریم.
در این که در حال حاضر بعضیا دارن از نام شهدا، خانواده ی شهدا، ائمه ی اطهار و مقدسات سو استفاده میکنن برای رسیدن به اهداف شخصی خودشون شکی نیست. اما این هم درست نیست که ما وقتی از اعمال کسی خبر نداریم بیاییم اتهام بزنیم و نام ببریم که فلانی سوراخ دعا رو پیدا کرده و با نام بردن از مقدسات میخواد……
خلاصه بگذریم. خود خدا میدونه چه کسی اعمال و اعتقاداتش پاکه و چه کسی همراه با تزویر و ریا.
سن من نصف سن شماست. واقعا قصد جسارت نداشتم عموی خوب محله. امیدوارم از حرفام ناراحت نشده باشین.

دروووود
من گوش کردم ایول خیلی عالی بود
مهموناتون خیلی با هم مچ بودن و خیلی خوب تونستن ارتباط بگیرن
عالی بود
فقط اینجاها که ویرایش شده بود به خصوص اوایل برنامه خیلی محسوس بود البته میدونی فکر کنم ما چون خیلی با صدا کار داریم حساسیم ولی اگه بشه همینهارو هم برطرفش کرد خیلی خوب میشه
این اشکان با این سؤالهاش ههه خوب معلومه اول کجا رفتن عید دیدنی
یه خرده زیادی میخنده نه که بگم بد باشه ولی میدونی یه جور خاصیه انگار بی مزه میشه
اصلا نقش شهروز خیلی کم رنگ میشه چون خیلی اشکان حرف میزنه مثلا من داشتم توجه میکردم شاید شهروز نبود هم فرقی نداشت
آهان کاشکی اون قسمت که اومدن برن دفتر فکر کنم آقای دبیر بود گفت مراقب باش اینم یه کم تو ذوق میزد البته میگم اینا واسه بیناها عادیه ولی خب اینا چیزهایی بود که به ذهنم رسید
راستی خواننده ی پایانی رو نشناختم
شما هم هی برو این جا اونجا دل منو بسوزون
فکر کنم بابای خیلی پایه ای داشته باشی
به هر حال خیلی عالی بود مرسی از همه ی عوامل
بعد هم ایشالا همیشه بری بگردی خوش بگذره بهت

سلام زهره. آره نکاتی که اشاره کردی شاید واسه ما که خیلی دقیق میشیم تو چشم بیاد اما واسه اکثر افراد عادی اینجور نیست. اونا یه نتیجه گیری کلی میکنن در خصوص برنامه ها و اون نکات کلیدی یادشون میمونه. آخی نازی. شهروز به غیر از برنامه ی اول، در سایر برنامه ها نقشش پر رنگتر شده بود که. نشده بود؟ هان.
خواننده آخر برنامه هم مهدی یغمایی بود.
ای وای من که زیاد جایی نمیرم. قبلنا پدرم زیاد میومد کوه اما الان بیشتر یا با بچه های دانشگاه میریم یا با همراهان وبلاگم که همشون آدمای پایه ای هستن و مثل خودم عاشق تفریح سفر و بارون و برف.
وای خدا از چند روز دیگه دوباره روز های سخت و فشرده شروع میشه.
زهره از تو هم ممنون که همیشه همراه ما بودی

سلام. بازم اومدم. آخه نمیدونی دیشب یاد آور چه خاطره ای برام بود؟ اگه حدس زدی؟ یه چیزی همی اول بگم از وقتی پستا وکامنتاتو خوندم هیچ غلط املایی ازت ندیدم فقط اعتقادات شخصی رو با ث سه نقطه نوشتی. ببخشید من رو غلط املایی خیلی حساسم. منم با زهره موافقم که بین اجرای اشکان و شهروز خیلی فاصله ست ولی چون میدونستم شهروز تازه شروع کرده ازش گذشتم.

سلام مجدد. وای اشتباه لپی شده تبسم. چون اونورم کلی باید میرفتم جواب کامنت های بچه های وبلاگ رو بدم از بس تند نوشتم شخصی شد شخثی. چون من خودمم رو غلط های املایی خیلی حساسم. مرسی که گفتی. هر چی فکر میکنم نمیتونم حدس بزنم. چون هم زمان که دارم جواب کامنت تو رو میدم دارم با اشکانم صحبت میکنم در خصوص نحوه ی برنامه های زندگی ادامه داره در برنامه های بعدی. خودت بگو. زود زود زود زود

زلزله دیگه. زلزله ی سال ۸۵ دقیقأ یازده فروردین بود. هممونو چادر نشین کرد. بعدش باد و رعد وبرق شدید میومد منم بچه دبیرستانی بودم خیلی ترس و وحشت داشت برام. نمیدونم بگم یادش بخیر یانه. آخه زندگی چادر نشینی، کلاسای زیر چادر حال و هوای خاص خودشو داشت.

وای آره. زلزله بروجرد، دورود و دشت سیلاخور. یکی از دوستای منم اهل بروجرد هستش و اون سال هم مثل همیشه نوروز رفته بود روستای خودشون. یادمه یه روز جمعه بود وقتی از اخبار شنیدم شرق لرستان از جمله بروجرد زلزله اومده سریع زنگ زدم به دوستم. گوشیش در دسترس نبود خدا میدونه چقدر نگران بودم. خلاصه هر طور که بود پیداش کردم و گفت خدا رو شکر مثل این که شب قبلش یه پیش لرزه ضعیف اومده همینم باعث شده همه ی مردم شب برن بیرون بخوابن. مگر نه زلزله اصلی که ظاهرا ۴ صبح بوده و شدتشم ۶/۱ ریشتر بوده باید تلفاتی بیش از این ها رو میداشت.
خلاصه برای اون ۶۳ نفری که در زلزله ۱۱ فروردین سال ۸۵ بروجرد و دورود از این دنیا رفتن طلب آمرزش میکنیم و روحشون شاد باشه.
راستی از اطرافیان شما هم کسی فوت کرد یا نه. شما هم زمان زلزله اصلی خونه بودین یا…..
خیلی دوست دارم در روستا و مثل عشایر کوچ نشین زندگی کنم. باور کن از زندگی شهری متنفرم. روحیات من اصلا با این همه شلوغی و هوای آلوده تهران سازگار نیست.
زندگی در روستا، این که خودت گاو و گوسفند داشته باشی ببریشون چرا. از مرغ و خروس خودت تخم مرغ بخوری و هوای پاک روستا به خصوص روستا های مناطق سردسیر. وای خدا آخرش هم حسرت همچین چیزایی رو دلمون میمونه

خدا نکنه. خب روستای ما در ۲۰کیلومتری غرب بروجرد قرار داره به نام آبسرده. هروقت دلتون روستا خواست تشریف بیارین درخدمتیم. روستا برا تفریح و حال و هوا عوض کردن ماهی یه بار خوبه ولی برا زندگی نه. تو زلزله پسرخالم و بچه هاش عمرشونو دادن به شما. نه ما خونه بودیم. قبل از عید معلم جغرافیامون گفت که پیش بینی شده سال ۸۵ بروجرد زلزله میاد. به هرکی میگفتیم مسخره میکرد. اون شب من وداداشم کلی نقشه کشیدیم وقتی زلزله اومد چکارکنیم. خلاصه شب با کافشن و روسری خوابیدم ولی صبح توی کوچه نه روسری داشتم نه کافشن!!

سلام تبسم. روحشون شاد باشه. واقعا سخته. ممنون از لطفت. اگه به من باشه که دوست داشتم همیشه تو روستا زندگی کنم. راستی همیشه میگن جنبه ی مثبت یه مسئله رو باید نگاه کرد. زلزله سال ۸۵ بروجرد باعث شد بسیاری از بافت های فرسوده روستا های استان لرستان بازسازی بشه.

وای تبسم جدی میگی یا حضرت عباس
من اینقدر از این بلایای طبیعی میترسم
آخرش هم میترسم تو همین شرایط جون بدم
روحشون شاد
خدا رو شکر که تو اونجا نبودی
من فکرشو هم میکنم تنم میلرزه
وای منم عاشق روستام
عاشق طبیعت نابش
فقط اگه کشک و قارا دارین برو امروز به یاد من بخور هههه

ممنون دوستان. آره امیر اگه این کارو بکنی خیلی عالی میشه. پارسال خرداد بچه های بروجرد یه مینی بوس شدن اومدن، بردمشون تو دل طبیعت براشون چای با آتیش درست کردم. خلاصه از ساعت ۹تا ۶بعدازظهر اونجا بودن. خیلی خوش گذشت. جای شما خالی. آهان آره خیلی ها اسمشو گذاشتن خیرزله و یا زلزله طلایی. زهره جون متأسفانه کشک نداریم.

واااای آخجووون
خدایی کلی خوشحال شدم کاش فقط عملی بشه یعنی ردیف بشه یعنی جور بشه من که پایه ام
نه منظورم این بود که مثلا زیر آوار نموند
نه یعنی حواسم اون وقت نبود فکر کردم چون با داداشش میدونستن زلزله میاد رفتن تو کوچه
اصلا اگه این لرستانه همایشه رو میگم لغو نشده بود میرفتیم بعدش هم میموندیم تو روستای تبسم اینا
حالا هروقت درست کردین هرچقدر میخوری دوبرابر بخور

امیر جدی جدی ظهره یا شبه؟ گفتم که نقشه هامون نقش بر آب شد. ما بچه های بروجرد خیلی پایه ایم. سالی چند بار جاهای مختلف میریم. قراره بیایم اصفهان برا بازی های دوستانه شطرنج. البته اگه اصفهانیا قبول کنن. امیر ببخش پستتو اشغال کردیم.

ایشالا که جور میشه برین اصفهان حسابی بگردین. نه خواهش میکنم. این محله و این کوچه واسه خودتونه. صاحبشم که یکی دیگست. البته کدخدای محله منظورمه.
راستی بچه ها امروز چهار شنبه ساعت ۱۴ تا ۱۴/۳۰ برنامه زندگی ادامه داره از دل طبیعت تقدیمتون میشه و حال و هواش کلا با برنامه های روتینمون فرق داره.
راستی عمو حسین اگه اومدی این کامنت رو خوندی بگو از دست من که ناراحت نیستی.
اصلا اصلا دوست ندارم کسی از من رنجیده خاطر باشه ها.

فقط خاستم بگم منم بیدارم ههه
کاش میشد از طریق پیوندها برم گوش کنم یه بار رفتم نشد انگار برنامه ی خاصی باید نصب بشه
حالا یه کاریش میکنم
از طریق خود رادیو هم که نمیدونم چی به کجا میشه اصلا تا حالا نشنیدم رادیو فصلی
به هر حال مرسی زیادتا

ببین از طریق پیوند ها وقتی رو رادیو فصلی میزنی حدود یکی دو دقیقه که صبر کنی خودش خود به خود پخش میشه نیازی به نرم افزار نیست. البته اینم بگم رادیو فصلی از صبح تا ساعت ۱۷ عصر فعالیت داره ها مثلا اگه شب یا بعد از ساعت ۱۶، ۱۷ بری تو سایت رادیو فصلی هیچی پخش نمیشه.
از خود رادیو هم که بخوای گوش کنی باید از این گیرنده دیجیتالا داشته باشی دستگاه های ستاپ باکس منظورمه.
در هر صورت اگر نتونستی گوش کنی رو سایت میذارم تا همه دانلود کنن.

خب پس اگه دارین حله. برو تو قسمت رادیوش سرچ بزن رادیو فصلی رو خودش میاره.
فقط در تهران رادیو فصلی رو رادیو های آنالوگ میگیره. در سایر شهر ها یا باید گیرنده دیجیتال باشه یا از طریق سایت رادیو فصلی.
الان ساعت داره ۲-۳۰ شب میشه هنوز ۷ نفر تو محله بیدارنا. حالا تو کدوم کوچه ها دارن پرسه میزنن نمیدونم. فقط محمد رو میدونم که الان تو این کوچه آموزش فیلم برداری هستش.
من برم نقشه های هواشناسی رو چک کنم کامنت های وبلاگمو هم تایید کنم و دیگه بخوابم
ما رفتیم. امروز کسایی که به دل طبیعت میرن حسابی بهتون خوش بگذره و مراقب طبیعت هم باشین

زهره جون گلبال خانما نداریم. اصن بچه هامون میترسن بیان. نه نه شبا بیا. درسته اسمت غلط اندازه ولی من روزا نمیتونم بیام.بعضی وقتام عصرا میام. اگه دانلودی هم داشته باشم میذارم صبحا که سرعتش بالاست. سیزده بدر خوش بگذره. دلاتون بهاری…

دیدگاهتان را بنویسید