خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

دانلود بیستو سومین برنامه ی زندگی ادامه داره

سلام و هزاران درود به هم محله ای های دوست داشتنی. امروز چهارم اردیبهشت، روز رادیو هستش. این روز رو به همه ی علاقه مندان به رادیو، و برنامه سازان در این رسانه ی محبوب تبریک میگم.

رادیو. همدم خوب من، تو چهارم اردیبهشت سال 1319، در ایران متولد شدی و من افتخار میکنم که 74 سال بعد، در چهارم اردیبهشت 1393، پست یکی از برنامه های تو رو مینویسم. من و امثال من رفتنی هستیم. چهارم اردیبهشت ها میآیند و میروند. آنچه که باقی میماند، مخاطبان خاص تو هستند که علیرغم پیشرفت تکنولوژی و انواع و اقسام رسانه های نو ظهور، تو را دوست دارند و عاشقانه در کنارت میمانند. امروز فضای ساختمون شهدای رادیو در جام جم تهران، حال و هوای دیگری داشت. انگار بهار، روز های خوش را وعده میداد، وعده درخششی دیگر از بچه های نابینای زندگی ادامه داره در جشنواره آسیا و اقیانوسیه. پر حرفی نکنم. روز گذشته بیستو سومین برنامه ی زندگی ادامه داره ساعت 14، از رادیو فصلی به روی آنتن رفت. همانطور که پیشتر قول داده بودیم، آیتم های جدیدی به برنامه ی ما اضافه شد.

طبیعتگردی ویژه نابینایان.

بخش گردشگری، یکی از مسائلی بود که مورد اقبال نابینایان و کم بینایان قرار گرفته بود. از همین رو تصمیم گرفتیم به این مقوله در برنامه ی زندگی ادامه داره بپردازیم. گشت سپید. نام آیتم جدیدی هستش که جایگزین بخش پرونده شده. البته بخش پرونده به کلی حذف نشده و هر وقت موضوعی برای پیگیری وجود داشته باشه، در اولویت خواهد بود. در گشت سپید، همراه با کارشناسی خبره، به طبیعتگردی ویژه نابینایان خواهیم پرداخت. به امید خدا این مجموعه برنامه ها، مقدمه طرح اصلی برای راه اندازی تور های گردشگری ویژه نابینایان به صورت عملی خواهد بود. این طرح ارزشمند توسط روزنامه ی ایران سپید، در حال پیگیری و برنامه ریزی است.

تجارب خودمونو  با هم دیگه  به اشتراک بذاریم.

بخش دیگری که به برنامه اضافه شده، آیتمی به نام اتاقی در حومه ی خاطرات است. در این بخش، از خود نابینایان و کم بینایان میخواهیم هر خاطره ای که به زندگی نابینایی آنها بر میگردد را برای ما تعریف کنند. هدف از تشکیل این آیتم، صرفا تعریف خاطره نیست. بلکه ما میخواهیم تجارب یک دیگر را برای هم به اشتراک بگذاریم و از آن یک نتیجه ای بگیریم. که هم برای خود ما میتواند باعث تجربه ای جدید شود و هم برای همدلان بینای ما. در برنامه امروز از خود عوامل برنامه ساز شروع کردیم. هم به صورت طنز و هم جدی. اما از برنامه های بعدی این شما هستین که خاطرات و تجربه های زندگی نابینایی خود را با ما در میان خواهید گذاشت. در این بخش همکاری شما عزیزان حرف اول و آخر را میزند.

شیوه ی همکاری شما به این ترتیبه که اول شما عزیزان در بخش کامنت های برنامه های ما، خاطره ی خود را تعریف میکنید و شماره ی تلفن خودتون رو  هم مینویسید. اگر این خاطره با فرمت یک برنامه ی رادیویی سازگار بود، به ترتیب با شما تماس خواهیم گرفت و شما همان خاطره را تعریف خواهید کرد که با صدای خودتان از برنامه پهش میشود. کسانی که به هر دلیلی دوست ندارن شماره ی خود را در بخش دیدگاه ها بنویسند، میتوانند خاطره و شماره ی تماس خود را برای من به آدرس

Amirsarmadi68@gmail.com

میل کنن تا با آنها تماس بگیریم.

همه ی تلاش من و هم کارانم در این برنامه، جلب رضایت شما عزیزان است. ما را با  انتقادات و پیشنهادات خود در این راه کمک کنید. وای که چقدر حرف زدم. معذرت.

دانلود برنامه ی دیروز ما از همینجا با حجم 12 مگابایت

دوستون دارم. فدای همتون

۱۲۲ دیدگاه دربارهٔ «دانلود بیستو سومین برنامه ی زندگی ادامه داره»

درود
کلا برنامه ی خوبی بود
ولی
آهنگاش که همش غمگین ناک بود
خاطره ها خیییلی با حااال بودن هم از خودت هم شهروز هم آقای ماسوله
راستی دقیقا خاطره ی آقای ماسوله واسه من پیش اومده بود
خانم شجاع خیلی دوست داشتنیه ولی به نظرم یه آدم انرژیک مثل شهروز یا آقای ماسوله این آیتم رو اجرا کنن خیلی بهتره تازه خودشون هم خاطره نگفتن
آهان چرا دو جا اکو داشت یکی فکر کنم تو بخش همون خاطره ها بود یه جاش هم تو مهمان خانه
راستیچرا از خانم مظفری نخاستین آهنگ درخواست کنه من خیلی دوست دارم که آهنگ درخواست کنن مهمونا
بعدش این خیلی مهمه که همسر ایشون هم مشکل بینایی دارن یا نه
میتونستین به جای این آهنگه, آهنگ مادر از خسرو شکیبایی رو پخش کنید شاید کیفیت نداشت ولی بهتر ازین بود
دیگه چی
آقا اشکان اینجارو خیلی با حال گفت ححح اول سلام بعد معرفی یعنی یادتون نره سلاااام کنید, راستی مرسی حتی همون که به قضیه ی آسانسور اشاره کوتاهی کردین خیلی عالیه
ممنون که به نظرات توجه داری
ادامه بدین که خیییلی عالیه
موفق باشین همه ی عوامل برنامه
متشکرسی

سلام زهره. مرسی که انقدر موشکافانه گوش کردی. میگما همه ی آهنگ ها غمگین بود؟
همش….
یعنی مثلا آهنگ های شروع برنامه و فواصل موسیقی درون برنامه هم، همشون غمگین بود؟
چی بگم والا. ما فکر میکنیم به این آهنگ ها شاد میگن. اگه منظورت آهنگ های شادتر از این و قر دار هستش باشه ما انتقال میدیم تصمیمگیریش و اجراش دیگه از عهده ما خارجه. البته اون آهنگ آخر در باره ی مادر آره، میشد سلیقه بهتری رو به خرج داد.
در خصوص انتخاب آهنگ از طرف مهمان، تهیه کننده قبلی خودش این شیوه رو دوست داشت اما چون بعضا آهنگ هایی که مهمون ها درخواست میکردن در آرشیو نبود، این روال رو عوض کردیم. .
باشه در خصوص وضعیت شوهر خانوم مظفری هم میپرسم بهتون میگم که شوهر ایشون نابینا هستن یا بینا

سلام رفقا.‏ از توجهتون ممنونم،‏ همچنین از بابت تبریکاتون به مناسبت ‏۷۴‏ سالگی رادیو.
من که هدیهمو امروز صبح که داشتم میرفتم رادیو گرفتم:‏ صبح که داشتم با سرویس اداره میرفتم رادیو،‏ با مرشد شیرخدا هممسیر شدم.‏
نمیدونید همنشین با این مرد بزرگ حتا برای چند دقیقه چهقدر لذتبخش!!! از همین چند دقیقه یه مستند جذاب تهیه کردم که سر فرصت میذارم روی سایت.
اما زهره خانم:‏ قبل از اینکه امیر به کامنتت جواب بده،‏ من بگم:‏ به برنامه دقت نکردی چون آهنگامون خیلی شاد و خوب بود.‏ در مورد ترانه ی روز مادر باید بگم که:‏ انتخاب ترانه به عهده ی تهیه کنندست و ایشونم باید کاملا پیروی کنه از مقررات پخش آهنگ از رادیو.
در مورد خانوم شجاع هم، ایشون به عنوان مجری این بخش باید فقط به اجرا فکر کنه و منطقی نبود که خودشون بخان خاطره ای تعریف کنند.‏ دوم اینکه ازتون میخام زمان بدید که این بخشهای جدید تو برنامه جاشو باز کنه از جمله اجرای خانوم شجاع که به طور کلی سبکش عوض شده و من به عنوان سردبیر برنامه به کمک باقی عوامل برنامه باید بهشون کمک کنیم که تو این بخش جدید که سبک اجراش با بخش قبلی که خانوم شجاع اجرا میکردند با نام دانستنیها کاملا متفاوت.
دیگه باقیش به عهده ی امیر ‏‏(البته اگر باقیی داشته باشه‏)! من همچنان هستم بازم کامنت هاتونو میخونمو در حد امکان جواب میدم.
*****
سلام اشکان، سردبیر برنامه
بچه ها میخوان که اجرای خانوم شجاع انرژیکتر باشه تا تاثیر گذاری اتاقی در حومه ی خاطرات بیشتر بشه.
پس حواست به این نکته باشه. راستی اون مستند رو هم تونستی زودتر آماده کن تا بچه ها هم استفاده کنن.

درود! بنده برنامه را دانلود و گوش کردم،‏ بسیار خوب و جالب بود،‏ حالا یه خاطره هم من بگویم،‏ من در راه اداره وقتی از واهد پیاده میشوم تا برسم اداره حدود ‏۱۵‏ دقیقه باید پیاده بروم و از عرض دو خیابان نسبتا شلوغ عبور کنم،‏ در همین مسیر بعضی از همکاران با وسیله یا پیاده اتفاقی با من همراه میشوند،‏ یه روز یه ماشین ایستاد و به یه عابر اشاره کرد که مرا سوار کند،‏ آقا دست مرا گرفت و گفت:‏ با این ماشین میری؟ گفتم:‏ اگه هم مسیر باشیم بله،‏ سوار ماشین شدم و با سلام متوجه شدم که راننده همکارم است،‏ عابر هم سوار شد و به اداره رسیدیم،عابر قبل از ورود به اداره چیزی گفت و ماشین وارد اداره شد و من و عابر پیاده شدیم و ماشین به پارکینگ رفت،‏ عابر به من گفت:‏ اگه میخواهی به سمت خیابان امام بروی از آن سمت برو،‏ منم گفتم:‏ من همکار آقای حاشمی هستم و وارد اطاق نگهبانی شدم تا ساعت ورود بزنم عابر هم وارد شد،‏ نکته ی اصلی این بود که عابر از کارمندان جدید اداره بود و من و آقای حاشمی را نمیشناخت،‏ ولی آقای حاشمی او را میشناخت که اشاره کرده بود خودتم سوار شو!راستی من خاطره زیاد دارم و هر روز زندگی من یک خاطره است فقط به یک نویسنده نیاز است تا خاطراتم را به کتاب تبدیل کند!‏

سلام به عدسی و تبسم عزیز.
عدسی، اگه خاطره های جالبتر و بهتری داری هم بگو.
هم تو هم سایر دوستان اگه میخواین در بخش اتاقی در حومه خاطرات مشارکت کنین، شماره تماستون رو هم برای ما بذارین تا بهتون زنگ بزنیم.
اگر هم نمیخواین اینجا بگین، برای من میلش کنید.
تبسم از تو هم ممنون. آره رادیو مخاطبان و همراهان خاص خودش رو داره

۱. سلام به تمامی دست اندر کاران برنامه ی زندگی ادامه داره.
۲. رک و راست بگم برنامه ی شما هنوز همونی که بوده هست. خشک و بی روح.
۳. ویرایش یا تدوین صوتی برنامه، به شدت ماشینی هستش و مکث های لازمی که وجود داشته به طور وحشتناکی حذف شده که گوشیدن برنامه را سخت و آزار دهنده میکنه.
۴. شاید این موردش سلیقه ای باشه ولی چاشنی شادی، چاشنی طنز، چاشنی خلاقیت و چاشنیهای دیگه ای که واسه جذاب شدن برنامه ی شما نیاز هستش رو اصلا اصلا در این برنامه ندیدم. انتظار داشتم بعد از ۲۲ برنامه، بعد از این همه نظرات حتی کمی که بچه ها دادند، برنامه ی شما بهتر بشه که نشده.
۵. سؤالاتی که از مهمان نابیناتون در مورد تربیت و ارتباط با فرزندانش پرسیدید از نظرم کاملا کلی و غیر کاربردی بودند.
۶. شعر مادر کاملا سفارشی و وحشتناک نامناسب بود. خیلی شعرهای دیگه ای که مجوز دارند میشد که انتخاب و پخش بشه.
۷. اینکه هر کسی از همون پست برنامه ی اول تا به این پست هر نظری میده، سریعا یک جواب توجیهی میگذارید کف دست طرف که این یکی تقصیر تهیه کننده و اون یکی تقصیر ضوابط و اون یکی دیگه تقصیر فلان و بهمان هستش، جلوی پیشرفتتون رو میگیره.
۸. من با تمام وجود نفس برنامه ی شما را دوست دارم، بهش در آینده حتما گوش میدم، نظراتم رو حتما مینویسم، طرفدار پر و پا قرص برنامه ی زندگی ادامه داره هستم و به هیچ وجه قصد جسارت یا خدایی ناکرده قصد توهین نداشتم و نخواهم داشت. دلم واسه این تریبون، واسه خودم، واسه شما و واسه قشر نابینا میسوزه. برنامه باید چکش کاری بشه تا طرفدار جذب بکنه. مثلا شما موارد رو خیلی خیلی جزئی بطور عینی میگید که این کارتون باعث میشه تمام سورپریز ها از بین بره. وقتی مجری مرتب توی کار خانم شجاع حضور غیر مفید داره، وقتی همه ی کارهایی که کردید و قراره بکنید رو به صورت عینی بیان میکنید و از رویکرد ضمنی برای القا و انتقال مفاهیم مورد نظرتون استفاده نمیکنید، وقتی برنامه سازان معروف و مشهور رو به مشورت نمیگیرید، وقتی چهار تا از کارشناسان خبره ی نابینایان رو در کنار خودتون ندارید، همینی میشه که من بعد از پنج ماهی که هی تحمل و تحمل و تحمل کردم، جوگیر بشم، از کوره در برم و انتقادهای تندی بکنم که خودمم دوست ندارم با این لحن توی سایت بنویسم. به هر حال، قصدم به هیچ وجه تخریب نیست، قصدم این نیست که بگم شما بدید یا بخواهم بکوبم. من خودمم از برنامه سازی هیچی حالیم نیست. همه ی اینها رو از این جهت گفتم که برنامه های پر مخاطبی که گوش میدم، از نظرم یک خصوصیاتی دارند که برنامه ی شما نداره و این باید حتما حتما بهبود پیدا بکنه. برنامه ی شما خیلی خیلی خالی از فضای انرژیک و خالی از خلاقیت هستش. میتونه و باید بهتر بشه. من در آخر بگم که چاکر همه ی شماهایی هستم که با خون دل و اشک چشمتون مجوز این برنامه و دوامش رو گرفتید و دارید از دل و جون مایه میگذارید. سایت من اگر قابل بدونید تا هر وقت که سرپا باشه، در خدمت شما عوامل سازنده ی زندگی ادامه داره هست و خواهد بود. امیدوارم ازم ناراحت نشده باشید و انتقادات منو به عنوان دلسوزیهای یک مخاطب که سطح دانشش متوسط هست در نظر بگیرید. کسی این دیدگاه منو به عنوان حرمت شکنی تلقی نکنه که من تأکید میکنم با این همه که گفتم بازم این برنامه را دوست دارم. امیر، اشکان، فاطمه و شهروز، مطمئن باشید من هر کاری از دستم بر بییاد و بهم بگید رو بدون چشمداشت، دریغ نمیکنم و انجام میدم. ببخشید اینطوری شد، شاید دوز ترامادول که زدم بالا بوده.

سلام مجتبی. برادر من وقتی آخر شب ترامادول مصرف میکنی، ساعت ۳ نصفه شب مییای کامنت میذاری خب نتیجش میشه همین دیگه. خب حق داری. دوزه مواد مصرفی انقدر بالاست که آهنگ های شاد برنامه رضایتتو جلب نمیکنه. و هی میخوای آهنگ ها شادتر باشه ببرت فضا.
گوبس گوبس، دوبث دوبث، گوبص گوبص، آهان بیییا. دست دست.
خب حالا دور از شوخی بریم سراغ جواب.
اگر انتظار داری برنامه های ما مثلا مثله فضای پادکست های خودت باشه، به همین شادی، همون راحتی و صمیمیتی که خودت پادکست درست میکنی و واسه مخاطبات میذاری، سبک برنامه های ما هم همین جوری باشه، خیالت رو راحت کنم. باید بگم اصلا چنین چیزی امکان پذیر نیست. رادیو، ساختار های خاص خودش رو داره. در طرح برنامه ی ما اومده یک برنامه ی اجتماعی، در شورای طرح برنامه هم، زندگی ادامه داره با موضوعیت یک برنامه اجتماعی تصویب شده. نه برنامه ی طنز. نه جُنگ شادی و خنده.
نه صرفا یک برنامه ی شاد و تفریحی مثلا صبحگاهی یا عصرانه.
برنامه های اجتماعی، فرمت خاص خودش رو داره. البته این به معنی شاد نبودن آهنگ ها نیست. قطعا تهیه کننده هم، متناسب با محتوای برنامه از همه جوره آهنگی استفاده میکنه. گفتم اجتماعی، اما بازم تاکید میکنم این به این معنی نیست که از طنز و شوخی در برناممون استفاده نکنیم. چنان که تا به حال این کار رو کردیم و خواهیم کرد. اما انتظار نداشته باش وجه قالب برنامه به صورت شاد و تفریحی و طنز و خنده باشه.
ایشالا در تابستون که سرمون خلوت تر شد طرح برنامه های کمدی و تفریحی رو هم خارج از فضای نابینایان به مدیر رادیو فصلی خواهیم داد. اگر تصویب بشه در خدمتیم.
نکته بعدی: میگی از همون پست برنامه ی اول تا به همین پست، هر کی هر نظری میده سریعا ما یه جواب توجیهی میذاریم کف دستش. اما نگفتی توجه به همین نظرات بچه ها بود که مثلا بخش چگونه با نابینایان رفتار کنیم فرمتش عوض شد و به صورت بخش کارشناسی درآمد. تا به حال کدوم خواسته ی بچه ها بوده که به خود ما بر میگشته و ما نادیدش گرفتیم . این یکی رو ازت انتظار نداشتم. چون من خودم شخصا همیشه گفتم و میگم که اگر ایراد و اشکالی هست که به نحوه ی اجرا و محتوا بر میگرده بذارین رو حساب تجربه یا ضعف عوامل برنامه ساز و خودمون رو مقصر میدونم. اما اگر اشکالی در ادیت یا انتخاب آهنگ های برنامه هست ، خب این دیگه واقعا دست تهیه کنندست نه ما.
میگی برناممون نو آوری و خلاقیت نداره. اما نمیگی دقیقا باید چی کار کرد تا از نظر تو خلاقیت محسوب بشه. در کدوم شبکه یا کدوم برنامه ویژه نابینایان تا به حال به تور های گردشگری برای نابینایان پرداخته شده. ما آیتم گشت سپید رو راه اندازی کردیم. تا به حال کدوم برنامه اومده از خود نابینایان بخواد خاطرات یا تجربه هایی که در تعامل با سایر افراد اجتماع دارن رو بگن تا همه درس بگیرن. اتاقی در حومه خاطرات شکل گرفت. که به نظر من اگه بچه ها مشارکت کنن این بخش میتونه ظرفیت بالایی رو ایجاد کنه. یا در کدوم برنامه تا به حال به نحوه رفتار با یک فرد نابینا با جزیات پرداخته شده. خانوم هما وندی خودشون در این عرصه یک کارشناس برجسته هستن.
آهان یه جای دیگه گفتی: وقتی از ۴ تا کارشناس نابینای خبره استفاده نمیکنید نتیجش میشه همین دیگه. خب آره راست میگی. وقتی اون دختره کم بینای دانشجوی رشته ی ادبیات به من میل میزنه و با کلی ادعا و غرور میگه: برنامتون نوشته نداره. من خودم نویسندم و داستان مینویسم. وقتی ازش خواستم و گفتم که خب چه عالی باعث افتخاره ما هست که برای برناممون نویسندگی کنی و از حضورت استفاده کنیم. اما طرف نمیخواد یا واقعا نمیتونه بنویسه، حتی چند روز بعد، بهش دوباره میل زدم پس چی شد مگه نگفتی من حاضرم باهاتون همکاری کنم. اما دیگه جواب نمیده که نمیده،
یا مثلا وقتی اون نابینایی که خودش رو کارگردان نمایش و تئاتر میدونه، ازش که میخوایم بخش نمایش ما رو اجرا کنه اول قبول میکنه و بعد جا میزنه، دیگه کلا میره که میره،
یا مثلا وقتی از بچه های نابینا که ادعای دونستن موسیقیشون و هنر و تخصص نابشون گوش فلک رو کر کرده وقتی ازشون میخوایم واسه برنامه ی خودشون آهنگسازی کنن و واسه ما بفرستن هیچ اعتنایی نمیکنن، نتیجش به قول تو میشه همین که هست.
در کل مجتبای عزیز. خودت منو میشناسی. آدم صبوری هستم. به هیچ وجح از انتقاد های منطقی و سازنده ناراحت نمیشم. ای کاش همه مثل تو برنامه رو نقد میکردن. البته ای کاش خودت هم نکات مثبت و منفی رو در کنار هم میدیدی. ای کاش فرصت کنی همه ی برنامه ها رو گوش کنی.
به هر حال، چون گفتی میخوای کمک کنی، ازت میخوام به اندازه ی یک آیتم ۵ دقیقه ای به ما طرح بدی. این که میگم طرح منظورم ایده ی کلی نیستا. تویی که میگی برناممون بی روح و خالی از خلاقیت هستش خب طرح یک آیتم خلاقانه و روح دار رو به ما بده. شده یکی از آیتم های برنامه رو حذف میکنیم و آیتم تو رو جایگزینش میکنیم. دیگه نهایتش اینه که از فصل تابستون ترتیب اثرش میدیم.
فعلا توان ما در همین حده. اگر میخوایم پویاتر بشیم و برناممون رشد کنه همه باید کمک کنن. هم اون نویسنده ی کم بینا، هم اون کارگردان نابینا، هم اون موسیقیدان نابینا و کم بینا. و هم افراد خلاق در ارائه ایده و طرح مثل خودت

من چون هم خودمون یعنی نابیناها هم این برنامه واسم ارزش داره و مهمه دوباره اومدم
تا حد زیادی نظر مجتبی رو میلایکم
کاش آقای ماسوله میگفتن کجای برنامه دقیقا شاد بود
بعدش هم ببین امیر عزیز
منم یه یه کم تازگیها حس بدی دارم
از حق نگذریم تو این برنامه که دیدم قضیه آسانسور رو حتی یه اشاره کوتاه کرده بودین خیلی خوشحال شدم ممنونم زیاد
البته من نمیگم هرچی ما میگیم باید لحاظ بشه چون واقعا شاید امکانش نیست
ولی تو بحث آهنگ ما اینقدر خواننده و آهنگ مجاز شاد داریم
اینقدر داره تو تلوزیون و رادیو آهنگ شاد پخش میشه به نظرم تهیه کننده داره هم به شما بی احترامی میکنه هم به من مخاطب
اوه مجید اخشابی افتخاری نمیدونم اصفهانی اوه خیلی خواننده هستن حتی اگه از نظر محتوایی هم نخاین که شعرو پخش کنید میتونین آهنگ بی کلام یه سری از شعرای شاد رو پخش کنید
ببین وقتی من ببینم بعد از بیستو خرده ای برنامه هنوز تغییر اساسی که باید و شاید صورت نگرفته خب منم زده میشم نظر نمیذارم گوش نمیدم
ببین تو همین بحث آهنگای شاد دقیقا میدونی دیگه وقتی مثلا یه راننده موج رو میپیچونه اگه آهنگ شاد باشه رو ههمون موج میمونه و تا چند دیقه هم شاده و ترغیب میشه برنامه رو بشنوه که چه برنامه ای هست ولی وقتی دپرس کننده باشه سریع رد میشه
خشکه برنامه خششششکه بعدش هم مگه ما نباید نظر بدیم که بهتر بشه آقای ماسوله میگی بذار جا باز کنه پس حالا ما منتظر میمونیم هروقت اون قسمت ها جا افتاد و جا باز کرد ما رو هم خبر کنید
در ضمن شاید من باید اول با روحیات شما آشنا میشدم بعد این شوخی رو میکردم البته جدی بود آخه با تأکید گفتین اول سلام یه کم جالب بود امیدوارم دلگیر نشده باشین قصد جسارت نداشتم
خانم شجاع کاملا محترم و متین و دوست داشتنی هستن ولی نظر شخصی من اینه که این بخش رو مثلا اگه شهروز که خودش هم تو زمینه ی طنز پردازی تبحر داره به عهده بگیره بیشتر میتونه پسش بر بیاد یعنی جذابتر میشه
حتی اگه خانم شجاع بتونه بخش مهمان خانه رو بگیره بازم خیلی بهتره
در آخر بازم تشکر میکنم مطمئنا زحمت میکشین من نا سپاسی نمیکنم ولی یه کم بیشتر دقت کنید
برقرار باشین هم خودتون هم برنامه تون یعنی مون برناممون

زهره مجدد سلام. آهنگ هارو که قرار شد به تهیه کننده بگیم درصد شادیش رو از اون آهنگ بی کلام بهنام صفوی هم بیشتر کنه. البته قول نمیدم بازم رضایتت جلب بشه ها. چون آهنگ های برنامه ۲۳ رو گفتی همش غمناکه از اون جهت میگم.
بعد از به قول تو بیست و خورده ای برنامه، یکی از بخش ها که کارشناسی شده در جهت مثبت، چگونه با نابینایان رفتار کنیم رومیگم. اضافه شدن آیتم گشت سپید که به طبیعتگردی ویژه نابینایان میپردازه. خودتم میدونم خیلی دوسش داری. و آیتم اتاقی در حومه خاطرات که باز هم خود شما قراره محتواش رو بسازین. با همون خلاقیت خودتون. و تازه قراره آیتم نمایش هم اضافه بشه.
خداییش جونه من، اینا تغییرات اساسی نیستش آیا.
کلا مگه چندتا آیتم بود که ما ۳ تا تالا بهش اضافه کردیم.
هان
حالا شایدم به قول تو، وقتی شنونده ببینه هنوز تغییرات اساسی صورت نگرفته خب گوش نمیده، زده میشه و نظر نمیذاره دیگه

سلام و هزاران درود به تمامی دست اندر کاران برنامه ی زندگی ادامه داره.
صبر کنید چقدر تند برخورد میکنید
من برنامه رو همون دیروز ساعت دو گوش کردم و منتظر بودم آقای سرمدی برنامه رو روی سایت بذارن تا بتونم نظرم رو اعلام کنم
برنامه آهنگ های شادی پخش میکرد و این به نظر من خیلی هم خوب بود
قسمت اول برنامه که مربوط میشد به طبیعت گردی واقعا زیبا اجرا شده بود من خودم عاشق طبیعت گردی هستم و اگر چنین تور هایی باشه خودم صد درصد یکی از شرکت کنندگان خواهم بود
بخش خاطرات هم یکی دیگر از بخشهای جالبی بود که جایش در برنامه خالی بود
من خودم هم اجرای خانم شجاع رو پسندیدم و هم خاطرات بقیه به خصوص خاطره ی آقای حسینی
فقط فاطمه جان کمی باید پر انرژی تر باشند
اما تنها انتقادی که دارم از بخش مهمان خانه و مهمان آقای حسینی هست:
اول اینکه نام کوچک خانم مظفری گفته نشد. دوم اینکه گفته نشد همسر ایشون هم نابینا هستند یا بینا.سوم سؤالات خیلی کلی بود و به گفته ی دوستان,کمتر در زمینه مشکلات تربیت فرزندان توسط یک فرد نابینا صحبت به میان آمده بود
اگر بیشتر مهمانان را معرفی کنید و حد اقل مهمانان یک بیوگرافی از خودشون بگن و سؤالات کمی جزء به جزء باشه بهتره
در کل این رو میگم انصاف نیست بعد از مدتها که توی یک رسانه برنامه ای با اجرای نابینایان انجام میشه و برای خود ماست این قدر به باد انتقاد گرفته بشه
کلا متأسفانه ما عادت داریم همیشه نود درصد خوبیها رو نبینیم و فقط اون ده درصد بدیها رو ببینیم و همون رو این قدر بزرگ کنیم که هیچ کدام از خوبیها دیده نشه و محو بشه

سارا سلام
ممنون که تو هم همیشه پیگیر برنامه های ما هستی.
در خصوص بخش شهروز که خودش اون پایین جواب داد. البته نام و این که همسر خانوم مظفری نابینا هستن یا نه رو میپرسیم بهتون میگیم.
اما به نکته جالبی اشاره کردی.
ای دوست، جانا سخن از زبان ما میگویی.
حالا اصلا ۹۰ درصد به ۱۰ هم نه. حد اقل ۵۰ ۵۰ ببینیم.مثلا هفته گذشته یکی از بچه ها کامنت گذاشته که برین صحبت های خانوم هما وندی رو گوش کنید
دقیقه ۱۸، ثانیه فلان، هزارم ثانیه بهمان، اون تیکه یه کوچولو صحبت خانوم هما وندی انگار پرش داره.
خب عزیز من تو کل محتوای صحبت های ارزشمند خانوم هما وندی رو ول کردی بهش هیچ اشاره ای نمیکنی. هیچ نقدی ارائه نمیدی. حالا اومدی میگی این تیکش…..
.
.
.
هی خدا….

خب خانم سارا خانم بشارت اولش که من تند نرفتم هم من هم مجتبی تأکید کردیم که قصد جسارت نداشتیم
و اینکه حد اقل من خودم شخصی بودم که بیشتر برنامه هارو دانلود کردم و هم خوبیها رو گفتم هم هم انتقادها رو
آقای سرمدی خودش همیشه میگه منتظر انتقادهاتون واسه بهتر شدن برنامه هامون هستیم
فکر کنم بهتره قبل از قضاوت شما برنامه های قبلی رو با نظراتش ببینی
متأسفانه یه سری از ما هم یاد گرفتیم هم رو تخریب کنیم واسه نشون دادن خودمون
شرمنده اگه اینجوری گفتم آخه هرکاری کردم نشد جواب ندم من به عنوان مخاطب همیشگی برنامه نظر شخصی خودم رو گفتم.
*****
بیخیال زهره.
آره من هنوزم میگم انتقاد کنید. اما واقعا انتقاد کنید.
مثلا آهنگ ریتمیک و شاد بهنام صفوی رو، دیگه نگین غمناکه.
یا مثلا ۲ ۳ تا آیتم جدید اضافه میشه نگین هنوز بعد از بیستو خورده ای برنامه تغییرات اساسی صورت نگرفته.
من نمیدونم اگه امروز یکم لحنم متفاوته واقعا معذرت میخوام.
ای کاش، یک روز بییاین سر ضبط برنامه های ما
خودتون از نزدیک شرایط کار رو ببینید

سلام مجدد
این بار به خانم زهره.عزیزم ببین وقتی من تو رو مخاطب قرار دادم تو صحبت کن و از خودت دفاع کن
من توی نظرم اسمی از زهره مظاهری بردم؟ hmmm?
خدا راشُکر خیلی ها من رو میشناسند و میدونن هدفم از این نظر چی بود
اصولا آدمهایی مثل شما ویژگیهایی رو که در خودشون وجود داره رو به دیگران نسبت میدن
شما اول خوب کامنت رو بخون اگر اسمی از زهره مظاهری برده شده بود اون وقت هر چی دوست داری بگو
آفرین دختر خوب

دلم پر میکشد برای آن لحظه ای که دست در دست کسی مانند خانم غنی از تپه ها بالا بروم روی شنهای ساحل قدم بزنم از لا به لای درختان جنگل عبور کنم.
درست است که طبیعت صداهای دلنشین فراوانی دارد که ما را با خود میبرد هر کجا که خواست.
تا حالا سکوت کوهستان را شنیده اید؟
خوشبختانه من این امکان را داشته ام که در جنگل و کوه و دریا و روستا گردش کنم و با تمام وجود لذت ببرم.
بخش پرونده این برنامه مرا به یاد موارد بسیار انداخته که بیان تک تک آنها در حوصله شما نمیگنجد.
از خانم نیک رو یادی کرده بودید که از شما تشکر میکنم. او ساکن شهر رشت بود همسرش نابینا و اهل موسیقی است. دختر کوچکشان سارینا سه سال دارد.
چند روز پیش به یاد او در کتابخانه خاتم الانبیا بخش نابینایان دور هم جمع شدیم و هر یک از دوستان خاطره ای از او بیان میکرد.
خانم نیک رو بسیار فعال بود: شعر میسرود، در گروه تئاتر شرکت داشت و در ورزش دو و میدانی دارای مقام کشوری بود و از همه مهمتر اینکه در این شرایط نا به سامان جامعه آن قدر شجاع بو که ازدواج کند مادر شود و برای تامین مخارج زندگی تا آخرین نفس تلاش کند.
سنگینی کتابهایی که او در کیفش برای توضیع حمل میکرد سبب شد او قادر به کنترل شرایط نشود و به ملکوت بپیوندد.
با سپاس.

سلام خانوم جوادیان. به امید خدا، چیزی که دل شما و شاید خیلی از ما ها واسش پر میکشه، با مساعدت روزنامه ی ایران سپید، عملی خواهد شد. در هفته آینده جلسه اولیه با حضور استاد محمدعلی اینانلو و سر کار خانوم غنی از مدیران ارشد مؤسسه طبیعت برگزار خواهد شد. خوشبختانه، همانطور که خانوم غنی اشاره کردن، چند نفر از تور لیدر ها به صورت داوطلبانه و رایگان اعلام آمادگی کردن که در سفر ها بچه ها رو راهنمایی کنن. خب این خیلی هزینه های تور رو کاهش میده
آره سکوت کوهستان رو تجربه کردم و عاشقم خیلی زیاد.
به خصوص وقتی که در این سکوت دونه های برف، آروم آروم رو کلاه و کاپشن بخوره و تیک تیک صدا بده.
در خصوص خانوم نیک رو هم که انجام وظیفه بود

سلام. من هر دو برنامه رو گوش کردم. خدا روشکر تغییرات کاملأ محسوسی توی برنامه ایجاد شده. من فکر میکنم همه آیتم های برنامه تحت تأثیر زمان کمش قرار گرفته. آخه ۳۰ دقیقه برای اجرای ۴، ۵تا آیتم واقعأ کمه. برا همین دغدغه دوستان این میشه که تو این زمان به همه آیتما برسن. من دوتا پیشنهاد داشتم: اینکه اگه میتونستین هر فصل ۵تا ۱۰ دقیقه زمان برا برنامه میگرفتین خیلی خوب میشد. پیشنهاد دومم: اگه امکانش هست، آیتما رو تقسیم بندی کنید هفته درمیون پخش کنید. اینطوری زمان بیشتری بهشون تعلق میگیره و بهتر میشه رو موضوع مانور داد. در نتیجه کیفیت برنامه بیشتر میشه.

سلام تبسم. ممنون از لطفت. ببین برنامه های تولیدی در رادیو یا باید نیم ساعته باشه یا یک ساعته. مثلا برنامه تولیدی ۴۵ دقیهق ای و غیره نداریم.
والا همین نیم ساعتش رو هم که اگه مدیران ببینن بازخورد نداره و بچه ها استقبال نمیکنن، ازمون میگیرن.
اما در خصوص پیشنهادی که دادی دقیقا همین نکته از اردیبهشت میخواد اجرا بشه. منظورم سر آیتم های چرخشی هستش. یعنی ما ۴ ۵ تا آیتم رو به ۳ تا کاهش دادیم. شاید هم بعضی وقتا ۴ تا بشه. اما قرار کلی اینه که مثلا اتاقی در حومه خاطرات با بخش چگونه با نابینایان رفتار کنیم چرخشی باشه. بخش پرونده با آیتم گشت سپید. و ایشالا به زودی بخش نمایش با مهمان خانه چرخشی بشه.

سلام.
من خیلی توی این پست تا حالا کامنت نذاشتم.
ولی الآن میذارم.
عصبانیم.
خیلی.
چرا ما باید انقدر کمطاقت باشیم که با کوچیکترین حرف و سخنی توی یک مکان عمومی اینطوری با هم برخورد کنیم؟
من کاری ندارم که حق با زهره بود یا خانم بشارت.
ولی نفس عمل هردوتون زشت بود.
چرا باید به خاطر یه مسأله ی کوچک تمام احترامهای بینمون از بین بره؟
خانم بشارت برای نابیناها زحمت میکشن. یکی از موفقترین افراد جامعه ی نابینایی هستن. من ازشون خیلی بیشتر توقع داشتم.
زهره هم بارها ظرفیت بالای خودش رو توی پستهای مختلف نشون داده بود. خیلی وقتها شده بود که حتا شوخیهای تندی هم باهاش شده بود. ولی با ظرفیت بالای خودش باعث شد که من وقتی کامنتش رو ببینم دوتا شاخ ۵ متری روی سرم سبز بشه.
بچه ها یه چیزی یادتون بمونه. هیچ چیز تو این دنیا ارزش بی احترامی به همدیگرو نداره.
برنامه ی ما که عددی نیست. چرا باید به خاطر یه سری آدم دیگه که پشت میزاشون نشستن و دستور میدن که ما چی کار کنیم و چی کار نکنیم و ما هم برای از دست ندادن موقعیت پیش اومده تا زانو جلوشون دولا راست بشیم و چشم قربان بگیم با تیشه به جون شخصیت و اعتبار همدیگه بیفتیم.
زهره تو خیلی وقتها خودت توی پست خانم بشارت کامنت دادی. مگه نه؟
دوستی و همدلی خیلی ارزشش بیشتر از یه برنامه ی رادیوییه که معلوم نیست دو ماه دیگه باشه یا نه. ولی ما هستیم. این محله هست. همیشه کنار هم خواهیم بود.
درباره ی نظرات من خیلی دخالت نمیکنم. چون پست مال امیره. خودش میاد جواب میده.
فقط در مورد مهمانخانه باید بگم که من سؤالاتم رو کلی پرسیدم چون محدودیت زمانی داشتیم. ضمن این که ما قرار بود با یکی از دخترخانمهای ایشون هم مصاحبه کنیم و من مجبور بودم زمان رو مدیریت کنم. ولی بعد از اتمام صحبتهای خانم مظفری هر چه قدر شماره ی دخترشون رو گرفتیم ایشون گوشیشون رو جواب ندادن. خود من هم خیلی از این مهمانخانه راضی نبودم. حرف حساب هم جواب نداره. قول میدم که این اتفاق دیگه نیفته. فقط در مورد آهنگهای این برنامه باید بگم که در طول این برنامه ی آخر دو سه تا از شادترین آهنگهای بهنام صفوی به صورت بی کلام پخش شد. یه سری آهنگهای دیگه هم داریم آماده میکنیم که توی برنامه ازشون استفاده کنیم.
یه دلخوری دیگه هم دارم.
تا دو هفته پیش کسایی که از بچه ها کار موسیقی میکنن ما رو بیچاره کرده بودن که کارهاشون رو پخش کنیم.
حالا که تونستیم موافقت شبکه رو جلب کنیم و فراخان دادیم هیچ کس برامون حتا یه کار هم نفرستاده. شما جای ما باشید چه احساسی دارید؟
خب ببخشید خیلی طولانی شد. زهره و خانم بشارت. خواهش میکنم توی همین پست کامنت بدید و این قضیه رو همینجا به پایان برسونید. این خواهش برادر کوچکتونه. وگرنه شما صاحب اختیارید.
موفق باشید.
*****
سلام شهروز. ممنون از تو.
آره خداییش واقعا ما آدما که از ۲ روز دیگمون خبر نداریم حیف هست زندگیمون بخواد بدون خوشی بگذره.
البته بعضی وقتا این مسائل پیش مییاد. مهم اینه که این دو نفر الان دیگه از دست هم ناراحت نیستن
آهاییی
بچه ها
یکی خاطره تعریف کنه
خاطره، تجربه های نو و جدید
منتظریما

سلام و باز هم سلام
ببینید آقای حسینی فرمایشات شما کاملا متین
اول بگم من زهره خانم رو خیلی دوست دارم حالا ایشون هر حسی نسبت به من دارند دیگه دست خودشونه
من توی اولین کامنتم خداییش قصد توهین نه به زهره رو داشتم نه آقای خادمی و نه هیچ کس دیگری
من دیدم اکثر کامنت ها فقط انتقاد هست یه نظر کلی دادم که چرا فقط انتقاد میکنید و حسن های برنامه رو مد نظر قرار نمیدید
اما زهره خانوم برگشتند به من گفتند برای نشون دادن خودم این مدلی حرف میزنم
خب به نظر شما آیا چنین حرفی برازنده ی من که یه دختر متأهل هستم درست هست
خودتون قضاوت کنید
من نه اهل درست کردن حاشیه هستم نه دوست دارم با کسی دعوا کنم
ولی نمیتونم توهین رو فقط بخونم و سکوت کنم
من به هیچ عنوان قصد ناراحت کردن هیچ کس رو نداشتم ولی این مدل صحبت ها رو نمیپسندم
****
سارا من که اصلا از حرفات توهینی رو برداشت نکردم. حالا این گذشت. بیخیال. زهره رو هم میشناسم. دختری نیست که بخواد اهل حاشیه سازی باشه
حالا منتظر خاطره های خوبت هستیم.
یادته هفته پیش گفتی کلی خاطره داری

من هم سال روز تإسیس رادیو ایرانو به تهیه کنندگان و همچنین گوشندگانش و ره روان عدالت و حق طلبان با یک روز تإخیر از طرف خودم تبریک می گم
راستش من هم با صحبت های که در مورد موزیک های پخش شده از این برنامه موافقم.
آخه برای چی ما باید همیشه مظلوم باشیم.
وقتی تو همین صدا و سیمای جمهوری اسلامی آهنگ هایی از موزیسین های خارجی مرتب داره از همه شبکه ها بصورت رو تیم پخش می شه اون وقت پخش این موزیک ها تو برنامه ویژه نابینایان گناه داره ولی جاهای دیگه که پخش بشه هیچ گناهی نداره.
می دونم سلیقه شما با تهیه کنندهای برنامه ها فرق داره ولی انصاف بدین بعد از گذشت حدود شش ماه از تولید اولین برنامه.
..
..
..
..
..
..
آخه تا کی باید این نا داوری ها رو تحمل کرد.
ببخشین کمی تند رفتم اما باور کنید آرزوی همه ما پیشرفت این جور برنامه هاست شماها هم از جنس ما هستین.

سلام مسعود. بابت تبریک روز رادیو ممنون عزیزم.
کی گفته ما مظلوم هستیم یا پخش موزیک های خیلی شاد در برنامه های ما گناه داره. من گفتم ساختار و موضوعیت برنامه ی ما اجتماعی هستش تا یک جُنگ شاد و تفریحی. قطعا آهنگ های شاد هم گذاشته میشه
اما بچه ها طورو به خدا انقدر سطحی نگر نباشین. یکم در باره محتوای برنامه به ما بازخورد بدین. آیتم های جدید رو نقد کنید و در اون مشارکت داشته باشین
یا اصلا طرح یک آیتم جدید رو به ما بدین
خدا رو شکر چیزی که همتون زیاد دارین انواع و اقسام آهنگ های شاد و متنوع هستش.
به روی چشم. من همین الان به تهیه کنندمون زنگ میزنم خودش بییاد کامنت هاتون رو بخونه تا جایی که امکان داره موزیک ها رو هم شادتر میکنیم.
اما یکم بینشمون رو عمیقتر کنیم.
فدای همتون

درود
نه من آهنگ قردار منظورم نبود اون رو که اگه بخام هم یه چندتایی شو دارم هم میتونم دانلود کنم
مگه برنامه دنسه که من آهنگ قردار بخام
شما درست میگی اینا شاد بودن من اشتباه کردم
و اما سارا خانم عزیز من اصلا دلم نمیخاد دیگه ادامه دار بشه ولی ببین فقط من و مجتبی انتقاد کرده بودیم درسته,؟
شما کامنتتو بخون و خدایی خودت رو بذار جای من
و اینکه مطمئن باش این برنامه چون واسه من ارزش داره هم وقت صرفش میکردم و هم واسه بهتر شدنش انتقاد میکردم
من اومدم با نهایت احترام به شما گفتم من تند نرفتم و گفتم قضاوت نکن که من۹۰ درصد خوبیهارو نادیده میگیرم چون همین طور که گفتم برنامه های قبلی با نظراتش هست که من کلی خوشحالی کردم که این برنامه هستو انشا الله باشه و چه برنامه ی خوبیه
شاید لحنم قابل قبول شما نبود ولی فکر کردم دیگه با کامنتهای من آشنایی داری
شما که اومدی اینو گفتی منم در جوابت اینو گفتم که اصلا حد اقل در نظرم متأهل یا مجرد بودن ربطی بهش نداره من هیچ وقت یه چنین بی احترامی به کسی نکردم و نمیکنم
اگه بخایم رو این حساب که شما گفتی بگیم خب منم میگم شما اومدی وجهه منو به عنوان یه مجرد خراب کردی که اصلا قضیه به این پیچیدگی هم نیست
این نیز بگذرد
راستی من یه بار دیگه از آقای ماسوله عذر میخام حس بدی پیدا کردم که جوابی ننوشتن به احتمال زیاد دسترسی به نت نداشتن
امیدوارم واقعا ناراحت نباشن
شااااد باشین
*****
هاهاهاهاهاها. قر دار رو که شوخی کردم.
میگم زهره اصلا اصلا این چیزایی رو که شما میگین ما برداشت نکردیم. این رو هم میفهمیم که هر دوتون اگر نظری دادین از رو دلسوزی و به خاطر پیشرفت برنامه بوده.
حالا هم دیگه کسی از کسی دلگیر نباشه
دعا کنید این داستان تور های گردشگری ویژه نابینایان جور بشه. بودجش و مسائل زیر ساختیش حل بشه تا هممون با هم به دل طبیعت بریم. به نقاط مختلف ایران و لذت ببریم.

سلام.‏ چیزی که خیلی منو به فکر فرو برد، برخورد نامناسب زهره خانوم با کامنت خانوم بشارت و بعدش جواب نامناسب خانوم بشارت به زهره خانوم بود.
بچه ها دعوتتون میکنم به مهربونی و آرامش.‏ اتفاقی که افتادو کاری ندارم و راجع بهش نظری نمیدم.‏ فقط دعوت منو بپذیرید.

سلام مجدد.‏ زهره خانوم اگه قرار باشه از هر انتقادی ناراحت بشم که دیگه نباید تو رسانه بمونم! چون یکی از اصول رسانه این که هر برنامه ای به همون اندازه که خاهان داره،‏ منتقدم داره.‏ پس ‏
ناراحت ‏
نشدم ‏
خیالت ‏
راحت!‏
‏ و
لی ‏
به ‏
عنوان ‏
کسی ‏
که ‏
۲۰‏ ساله ‏
که ‏ 
شنونده ‏
ی ‏
رادیو ‏
هستم ‏
از ‏
این ‏
برنامه ‏
راضیم ‏
خیلی!‏
.
و
لی ‏
به ‏
عنوان ‏
سردبیر ‏
برنامه،بدونید ‏
که ‏
حالا ‏
حالاها ‏
راضی ‏
نمیشم.‏ از ‏
انتقاد ‏
استقبال ‏
میکنم،‏ و
لی ‏
معتقدم ‏
که وحی معضل ‏
نیست ‏
که ‏
حتما ‏
باید ‏
انتقاد بشه. بعضی وقتا اینقدر انتقادهای ‏
ناعادلانه ‏
ای ‏
میشه ‏
که ‏
ارزش ‏
کاری ‏
که ‏
داریم ‏
میکنیم ‏
زیر ‏
سؤال ‏
میره.‏ خب ‏
چاره ‏
ای ‏
نیست. تحمل ‏
میکنم!‏
‏ ی
عنی ‏
همونطور ‏
که ‏
گفتم ‏
باید ‏
تحمل ‏
کنم،‏ و
لی ‏
خیلی ‏
دلم ‏
میگیره. شاید ‏
سارا ‏
هم ‏
همین ‏
مورد ‏
مد ‏
نظرش ‏
بود ‏
که ‏
حتما ‏
همینطور ‏
بوده.

گفتید برف. یادم آمد که من امسال موهای ابریشمین کودکی را لمس کردم که لایه ی نازکی از برف روی آن نشسته بود .

راستی من صدای دارکوب را هم در جنگل دوست میدارم.
******
بله خانوم جوادیان، امسال استان شما که یکی از سنگینترین برف های چند دهه ی اخیر رو تجربه کرد.
صدای دارکوب هم که واقعا نستالوژی هستش. برای خیلی ها

سلام.
جناب آقای میرخلف.
من به عنوان یه شنونده ی رادیو میدونم که چه موسیقیهایی داره از رادیو پخش میشه. بچه هایی که موسیقی کار میکنن کجان؟ چرا خودشون رو نشون نمیدن؟ چرا برای ما کار نمیفرستن؟ کدوم برنامه توی تاریخ صدا و سیما دیدی که به مخاطباش بگه برای ما موسیقی بفرستید ما پخش میکنیم؟ حالا اگر بگیم هر کس موسیقیش بهتر باشه یه میلیون جایزه میگیره ببین طرف سوت میزنه برامون میفرسته. چرا باید جواب همه ی کم و کاستیهای بچه های خودمون رو توی نیم ساعت برنامه بدیم؟ مشکل موسیقیه؟ من قول میدم از برنامه ی بیست و پنجم کاملً از این لحاظ متحول بشه. چون برنامه ی بیست و چهارم قبلً ضبط شده. یعنی کل برنامه ی ما الآن مهم نیست؟ محتوای بخشاش، مطالبی که توش مطرح میشه، ماهیت اختصاصی بودنش، هیچ چیز مهم نیست فقط موسیقیش مشکل داره؟ رادیو پیام و رادیو آوا هم هست. میتونید اونها رو گوش کنید کلی هم موسیقیهای متنوع پخش میکنن. لا اقل یه بررسی بکنید و ببینید که برنامه هایی که تا حالا قبل از ما توی رادیو ویژه ی نابینایان پخش شده چه کیفیت و محتوایی داشتن بعد بیایید و اینطوری به ما حمله کنید. شما دوست عزیز حتی قبلا، به یکی از عنوان های پست امیر هم گیر دادی. یه کم ملاحظه بد نیست. ما بدون منفعت مالی، بدون هیچ چشمداشتی، با همه ی مشغله های دیگه توی زندگیمون داریم سعی میکنیم بهترینها رو تقدیمتون کنیم. بعد یکی میاد میگه موسیقی خارجی پخش میکنن موسیقی خودمون رو پخش نمیکنن. شما موسیقی برای ما بفرست ما نامردیم اگر پخش نکنیم.
آهان اصلً یه کاری میکنیم. بیایید موسیقیهای بیکلامی که دوست دارید توی متن برنامه پخش بشه رو برای ما به ایمیل امیر بفرستید. اگر کار خودتون هم نبود اشکالی نداره. اگر این آثار مجوز واحد موسیقی سازمان رو داشت و ما پخش نکردیم هرچی خواستید به ما بگید. دیگران هم به ما نگاه متفاوت ندارن خودمون به خودمون گیر میدیم. توهم میزنیم.
موفق باشید.
******
شهروز داداشی. آروم باش. نیازی به این همه تندی نیست. مسعود هم واسش توضیح دادم متوجه شد که ما هم محدودیتی در زمینه آهنگ های خارجی و داخلی نداریم.

سلام
به نظر من موسیقی و نکات پیش پا افتاده دیگه اونقدر ارزش ندارند که ما محتوای اصلی برنامه را نادیده بگیریم.
من مدتی زیادی نیست که مخاطب این برنامه هستم.
ولی انصافاً برنامه این هفته متفاوت با برنامه های قبل بود.
البته من هم معتقدم که باید فرصت بدیم که این بخشهای جدید هم جای خودشُ باز کنه.
در مورد خاطره اتفاقاً مواردی مشابه شما و آقای آذرماسوله برای من هم پیش اومده.
با این تفاوت که مثلاً کسی با من دست داده اما عمداً صحبت نکرده که من خودم حدس بزنم. خوب بعضی وقتا درست تشخیص دادم بعضی وقتا نه بعضی وقتا زحمت فکر کردن به خودم ندادم از اون شخص خواستم خودشُ معرفی کنه.
در مورد کار های پیش پا افتاده هم که مواردی پیش اومده که معمولاً از اطرافیانم در مورد من سؤال شده که من چه جوری فلان کار رُ خودم انجام میدم.
من اهل ادعا سعی می کنم نباشم اگر خاطره مناسب به نظرم رسید حتماً می فرستم.
من تعارف نمی کنم ولی دوستان را با تجربه تر و شایسته تر از خود می دونم
انشا الله خاطرات و تجربیاتشونُ برای شما بفرستند.

سلام مجدد به نازنین. اتفاقا با چیز هایی که گفتی: نشون میده زندگی تو هم شبیهه خیلی از ما نابیناهاست. منتظر خاطرات و تجارب ارزشمندت هستیم.
همچنین سایر دوستان. بخش اتاقی در حومه ی خاطرات رو قراره خود شما بسازین و به مشارکتتون نیازمندیم.
از همگی سپاس

هرچند دهنمو قفل زده بودم واسه این پست
و کلیدش رو هم انداخته بودم یه جایی که پیداش نکنم ولی یه دفعه داشتم دنبال قلمم میگشتم دستم خورد بهش گفتم یه دفعه دیگه باز کنم و بعد بندازمش یه جای دور که نبینمش یعنی دستم بهش نخوره
خب ببین حالا به فرض هم که حرفای من نه مفید بود نه درست بود
شما چرا اون نمیگم ۲۲ تا چون نمیدونم داخل همش نظر گذاشتم یا نه ولی فکر کنم با عید دیدنی و شکوه اراده چندتایی شده که بتونی قضاوت کنی
چرا شما اون ۹۰ درصد خوبی رو ندیدی چرا این ده درصد انتقاد تند رو دیدی
من خوبه چند بار هم اشاره کردم که نه ناسپاسی میکنم نه میگم فلان و بهمان
من وظیفم بود که نظر بذارم ولی تو بحث نمایش یادت هست که من خوب گوش کردم یادت هست چقدر با دقت زیاد بررسی میکردم نظر میذاشتم
و اینکه حالا من نظر خودمو میگم اکو داشتن دو جا از برنامه یا برش یه کلمه و ازین قبیل به نظرم خیلی میتونه مؤثر باشه مطمئن باش همین ظریف کاریهاست که برنامه رو زیباتر میکنه
درسته ما چون صدا واسمون مهمه خیلی حساسیت به خرج میدیم ولی اطمینان داشته باش همینا هم خودش خیییلی به تر و تمیز بودن و جذاب بودن برنامه کمک میکنه و این معنیش این نیست که ما محتوا رو نادیده گرفتیم این رو بدون ما اینقدر با دقت گوش کردیم و محتوا رو هم در نظر گرفتیم که این اشکالات ریز رو هم در اوردیم
من که شخصا فکر نمیکنم این نشونه ی سطحی نگری آدما باشه
میدونی به نظرم این اشکالات مثل یه غذا میمونه کلی مخلفات داشته باشه ولی فقط کافیه یه کم نمکش کم باشه
حالا شاید هم به این اندازه شبیه نباشه ولی واسه روشن شدن حرفم این مثال رو اوردم
بعدش هم ما یه آهنگ رو که به قول شما سطحیه میگیم, شما میگی تهیه کننده قبول نمیکنه دیگه میخای محتوا تغییر کنه؟!!
ولی واقعا ممنون یعنی ما همش سطحی نظر میدادیم خب زودتر میگفتی که خودم رو میگم الکی پست رو اشغال نکنم
موفق باشین ما که خوشحال میشیم برنامه پیشرفت کنه امیدوارم روزی برسه که این برنامه از همه ی شبکه ها پخش بشه
به امید بهروزی همتون

سلام زهره. اتفاقا خوب شد این کلیدت رو پیدا کردی و حرفت رو زدی. تا بدونی که منظور من با شخص تو نبود. چرا وقتی من یه چیز کلی رو میگم تو سریع به خودت میگیریش عزیز.
اتفاقا من اختصاصی زیر کامنت خودت نوشتم: من میدونم تو و سارا هر حرفی هم که میزنید از روی دلسوزی هستش. تو یکی از کسایی هستی که همیشه ما رو همراهی کردی و من شخصا میدونم دختری نیستی که الکی حرفی رو بزنی. اون مثالت در باره ی نمک و غذا هم کاملا درست بود. شاید باور نکنی سر ذوق و شوق تو، برای همون برنامه ی اول نوروزی ما که استاد اینانلو هم بود ما بیشتر ترقیب شدیم که آیتم گشت سپید رو راه اندازی کنیم.
خلاصه از من ناراحت نباش، بمون، انتقاد کن، پیشنهاد بده، و برای پیشرفت برنامه ی خودت به ما کمک کن.
من حتی دیروز از همگی عذرخواهی کردم که اگه احیاناً لحنم مناسب نبوده.
چون همیشه اعتقاد دارم نباید فضا رو طوری بست که کسی برای کامنت دادن بخواد ملاحظه کنه.

سلام.‏ زهره بحث قبلی رو کاملا فراموش کن!‏
من خودم از وقتی که یادم میاد میام اینجا و پستهای مربوط به برنامه رو میخونم،‏ کامنتهاتو دیدم نظرهای منطقیتو دیدم و تو درست میگی،‏ و منظور ما با شخص تو نبوده!‏
ولی هستند کسانی که اسم ازشون نمیبرم و خیلی سطحی نگاه میکنند.‏ ببین چی بوده که خودشون،‏ اسم خودشونو گذاشتند (ملا بونه گیر‏)‏.
ضمنن تهیهه کننده اگه ما بهش بگیم فلان موسیقیو بذار ایراد نمیگیره!‏.‏ من خودم به عنوان نفر اول برنامه بیادبی میدونم به کسی که ‏۱۶‏ سال سابقه یکار تو صدا و سیما رو داره و قبل از این به مدت ‏۸‏ سال یه برنامه ی ویژه ی نابینایانو تو مرکز یزد کار کرده،‏ و کلی دانشو علمو تجربه پشت این سابقه خوابیده، ایرادو اشکالی بگیرم.‏ با این حال اینها همش قابل حل! و ما هم تمام سعی و تلاشمونو میکنیم که با جمعبندی نظرات شما برنامه رو به جای مطلوبش برسونیم.‏ نمونه ی بارزشم بخش چگونه با نابینایان رفتار کنیم که کاملا مطابق با خاستو نظر شما تغییر کرده.

سلام
خب بعد کلی روز روز رادیو رو منم تبریک می‌گم و ان شا الله همه عوامل این برنامه از پای ثابت های رادیو و شاغلین اون بشند “ان شا الله”
بعدش هم که دیر اومدم کامنت دونی این بود که گفتم اول باید برنامه رو بگوشم بعد بیام نظر بذارم “یه تصمیم کبرایی که تازگی ها گرفتم”
بخش طبیعت گردی رو فعلاً نظر خاصی ندارم چون در این برنامه به صورت مقدمتاً در موردش بحث شده بود باید یه کم بره جلو ببینیم چه مدلی هست ولی می‌تونه و ظرفیتش رو داره که بسیار بسیار جالب و مفید باشه “فقط تور گذاشتید امکاناتش رو هم یه طوری بذارید ما هم بیاییم ها تنها تنها نرید ها ”
در مورد بخشی که قرار بود خانم شجاع اجرا کنند در مورد خاطرات که البته مگه آقای آذرماسوله گذاشتند دوست ما حرف بزنه خخخ خیلی بخش جالبی هست من مشتاقانه منتظر شنیدن خاطرات تلخ و شیرین، جدی و طنز و … دوستان هستم شدیداً خودم هم کلی خاطره دارم اما خب من نمی‌تونم متأسفانه بیام شخصاً براتون خاطره بگم کلی بد صدام اما یه چندتایی خاطراتم رو بعداً همین جا یا توی برنامه های بعدی می‌ذارم اگه خوب بود از طرف من بگیدش تو برنامه …
دیگه آفرین به خانم مظفری که فرزندان صالح و سالم و موفقی تربیت کردند و تحویل جامعه دادند “روزشون به عنوان یه مادر هر روزه و من روزشون رو بهشون تبریک می‌گم”
شعر آخر برنامه هم به نظر من قشنگ بود …
در مورد موسیقی برنامه هم من اصلاً صاحب نظر نیستم یعنی از موسیقی سر در نمیارم و نه در مورد این برنامه فقط خیلی جاها همش به آهنگ می‌رسه میزنم بره جلو به محتوای اصلی برسه پس در مورد این قسمت راحت باشید که ما هم راحتیم
دیگه این که بازم منم یادتون نره ببرید تور ها حتماً ….

زندگی ادامه داره ادامه دار و زندگیتون پایدار …

سلام نخودی. تصمیم کبرات درسته کاملا. اینجا دیر و زودم نداره. شاید یکی مثلا ۳ روز دیگه برسه گوش کنه و بییاد نظرش رو بگه. در خصوص آیتم گشت سپید، در این هفته هم به مباحث مقدماتی میپردازیم اما از هفته آینده در هر برنامه به صورت مجازی سفر میکنیم به یکی از نقاط گردشگری ایران. یعنی به صورت توصیفی و مجازی فعلا گردش میکنیم تا زمینه ی تور های اصلی و واقعی فراهم بشه. حتما حتما. هر وقت این طرح خواست پیاده بشه فراخوان میزنیم هر کی که خواست ثبتنام میکنه. البته این بخش، توسط روزنامه ی ایران سپید داره پیگیری میشه که خود من هم در جریان و پیگیر این طرح هستم.
راستی کی گفته بد صدایی. حتما خاطراتت رو بفرست و یا اینجا بذار. خوشحال میشیم با صدای خودت، از برنامه ی خودت پخش بشه

سلام بچهها
خوبید آیا؟
میدونید چیه
بگم بگم بگم
باشه میگم
اما امیدوارم کسی از دست من ناراحت نشه چون فقط یک خواهش هست نه چیز دیگه ای
عزیزان من
دوستان من
بچهها بس کنید
من الآن قهرم
من الآن ناراحتم
ببینید اگه که ما خودمون بخواهیم با هم دیگه چنین بحثهایی یا اینچنین رفتاری داشته باشیم
دیگه از بقیه افراد بازدید کننده این سایت که اشخاص بینا رو تشکیل میدن نباید هیچ گله ای داشته باشیم
یعنی اینکه راه رو باز میزاریم که هر کس که بخواد از این آب گل آلود ماهی بگیره
پس بیاییم همینجا به هم قول بدیم که دیگه پشت همو خالی نکنیم و بحثهای هیچ و پوچ رو ادامه ندیم و در کل کنار بزاریم
این فقط یک خواهش هست امیدوارم کسی بد برداشت نکنه
من فکر کردم دیروز بحث به پایان رسید
اما دیدم نه هنوز . . . . . . . . . . . . .
گفتم بیام این خواهش رو از همه حتی از خودم داشته باشم که درست نیست
شکلک کلی خواهش
شکلک دعوا جیییییــییییزه
شکلک بحث خوب نیست
منم آشتی آشتی
شکلک قهر جیز جییییییزه

سلام ملیسا. مرسیییییی خیییییلی زیاد.
آره منم دیشب ناراحت شدم که شهروز اونجوری کامنت گذاشت. حتی به خودشم زنگ زدم و گفتم ازت انتظار نداشتم. اما الان دیگه کلا همه چیز تموم شد. به قول تو اگه کسی از دست کسی دلخوره بذاره کنار، به هم کمک کنیم تا برنامه ی خودمون رو توسعه بدیم.
شکلک سپاس خیلی خیلی زیاد از ملیسا.
شکلک جایزه به ملیسا واسه این کامنتش.
شکلک یه شارجه ۵ هزار تومنی ایران سل یا همراه اول به انتخاب خود ملیسا با تقبل سردبیر اشکان.
شکلک اگه حتی اشکان هم تقبل نکرد خودم این جایزه رو میدم.
شکلک آشتی، مهربونی با همدیگه، و
راستی شکلک دعوت از همه ی بچه ها برای بیان خاطرات یا تجارب خودشون

سلام از نوخودی و ملیسا ممنونم.‏ نوخودی! نمیدونی که برای بخش گشت سپید چه نقشه هایی داریم! صوتیش به اندازه ی یه گردش توپ میارزه،‏ باور کن! قرار امیر به همراه رفقامون در ایرانسپید پیگیری کنند که تورهای تخصصی نابینایان با نام ‏‏(گشت سپید‏)‏راهاندازی بشه که حتما حتما حتما خبرت میکنیم.
در مورد دوستت (خانوم شجاع‏)خیالت راحت! با استعدادی که این دختر داره به زودی به یکی از مجریهای توپ برنامه تبدیل میشه.
اما ملیسا! یه کم دیر اومدی! بسات قهر و دعوا و کلک و دلخوری و ‏…‏ همون دیروز از این کوچه جمعش کردیمو فرستادیم محله دشمنان مجتبا و دوستان! ‏
دیروز باید میاومدی کمک،‏ ما دیگه میخاستیم بچه ها رو ول کنیم بپریم سر باتری شهروز خودمونو شل کنیم!‏.‏ آخه فقط یه کم مونده بود که مثل پژو ‏۴۰۵‏ های سابق آتیش بگیره.
خلاصه بچه ها به خصوص امیر بنده خدا رفتند دو سه تا با بیل مکانیکی زدن تو سرش آتیششو خاموش کردند.‏ منم رفتم یه دمکنی گرفتم،‏ گذاشتم روش تا دم بکشه! الآنم میخام برم دمکنیو بردارم چون فکر کنم دیگه ری کرده باشه!‏

سلام,خسته نباشید بچه ها…منم یه نکته کوچولو رو میخواستم در مورد برنامه بیست و سوم و در کل برای همه ی برنامه ها بگم :
۱-گوینده های عزیز برنامه تا اونجا که میتونید جمله های بریده و نصفه نیمه نداشته باشید,مثلا وقتی دارین با شوق و ذوق خاطره تعریف میکنین,پیش اومده که یه جمله رو نصفه رها میکنین
۲-فاطمه خانوم هم اگر میشه کمی انرژی به صداشون بدن و صمیمی تر صحبت کنن
در مورد موسیقی متن برنامه هم اونروز من با خانم بی تقصیر که صحبت میکردم میگفت خیلی نمیتونن از موسیقیهای ریتمیک استفاده کنن ,نهایتش میشه موسیقی های بی کلام بهنام صفوی یا خواجه امیری .یه بارم من بهشون گفتم چرا توی این برنامه انتقاد از کم کاری سازمان یا ارگانی نمیشه که وظیفشون حمایت از بچه های نابیناست که گفتن:وظیفه ما نیست ما رادیو های مختص انتقاد اجتماعی مثل رادیو جوان و ….داریم که بیشتر توی حیطه ی اوناست ,برنامه زندگی ادامه داره صرفا برنامه ای برای اوقات خوشتر و حال بهتر علی الخصوص برای بچه های نابیناست.چقدرم از آقای آذر ماسوله شاکی بودن و مدام نچ نچ میکردن که چرا حادثه ی پیش اومده برای خانم نابینا رو یادآوری کردن و به شدت از مسوولین انتقاد کردن

سلام فاطمه. مرسی از نظرت. خیلی خوشحالم به عنوان یکی از شنوندگان بینای ما، اینجوری با دقت برنامه رو دنبال میکنی و در بحث مشارکت داری. آره خب کلا رادیو فصلی سیاست کل برنامه هایش ایجاد نشاط امید و این حرفاست. کلا هیچ برنامه ی نقادانه نداره. نه این که ما نتونیم انتقاد کنیم. در همه ی برنامه هاش این سیاست حاکمه و البته از این جهت نمیشه به رادیو فصلی خورده گرفت. در صدا و سیما هر شبکه شرح وظایف و سیاست های خاص خودش رو داره. ما هم که حاضر شدیم در این شبکه برنامه سازی کنیم، طبیعتا باید پیرو سیاست های کلی شبکه باشیم.
در خصوص اون جایی که اشکان از زنده یاد خانوم نیک رو یاد کرد، خانوم بی تقصیر اعتراضی به بیان یاد ایشون نداشت. چون اشکاان شروع کرد به انتقاد شدید از مسوولین که چرا مثلا اگه اون آسانسور کابین نداشته گذاشتن روشن بمونه و از این دست حرفا، منظور خانوم بیتقصیر این بود که دیگه این مسائل در حوزه برنامه ی ما نمیگنجه.

سلام مریم. اولا کی گفته که جایگاه تو اینجا نیست؟ هان. فاطمه هم مثل خودت خارج از جامعه نابینایان هستش اما مشتاقانه، برنامه های ما رو هر هفته گوش میده. تک تک شما ها برای ما عزیز هستین. راستی تا جایی که میتونی واسه کار هات، از بیناییت استفاده نکن. زبونم لال دیگه کمتر از اینی که هست نشه.
سنتور یک ساز روحانی با صدای دوست داشتنیه. حتما حتما شروع کن و ادامه بده. حیف که تازه این اشکان رو انداختم تو خرج مگر نه میگفتم یه ساز دهنی واست بگیره.
راستی، بار ها گفتم دیر و زود در پست های من، معنی نداره. هر وقت فرصت کردی برنامه رو گوش کن و منتظر نظرت هستیم.
بابت تبریک روز رادیو هم ممنون

سلامی دوباره بر دست اندر کاران زندگی ادامه دارد
خوب اول اینکه اصلا منزور من شخص خاسی نبود من کلی گفتم
بعد اینکه خیلی خیلی ممنون از لطفتون بابت جایزه
اما اگه اشکالی نداره این رو کادو بدید به صندوق خیریه که صوابی هم برای شما که لطف کردید جایزه تعیین کردید و هم اگه خدا من رو لایق بدونه به من برسه
بازم ممنون و سپاس از لطف دست اندر کاران زندگی ادامه دارد

میدونم ملیسا. متوجه هدف پاکت شدم. ببین این اشکان رو سخت بشه پیادش کردا. بیا حالا که راضی شده جایزت رو بگیر. بعدا نگی نگفتیا. صندوق خیریه هم که جای خودش.
خلاصه جایزت پیش ما محفوظه محفوظه.
شماره رو میل کن تا ترتیب اثرش بدیم

ببین امیر سلام
ببین امیر یلدام
اینجا شلوغ پلوغ بود گفتم معرفی کنم فکر نکنی سوسکی موشی چیزی هستم بزنی لهم کنی خاطره بسازی ازم
هح . شوخی
بعدشم بعله قبول دارم دیر رسیدم برا همین حق کتک محفوظه . تو و کرمت دیگه . شکلک خجالتی

بعدشم که هزار بار گفتم اینم روش
من آهنگاتونو می دوستم به شدت
از سنگو چوبو نیزه و خمپاره ی بقیه هم نمی ترسم
به حرف هیچ کی گوش نده . آفرین
برنامه ی ورزشی یا پارتی نیست که . آروم بزارین بشینیم بگوشیم تخمه بشکونیم خب
دهه باهام دعوا نکنین . قهر میشم . میرم . دیگه یلدا ندارین ها . بگم
بعدشم که از این آقای اشکان مرسی
صداش خیلی انرژی در محیط می پراکنه . مسلط و خوش صدا هم هس
بعدشم خودت هم مسلطی اما یکم زیادی جدی هستی . دقیقا ازت ترسیدم . شکلک دلهره
بعدشم که صدای خانم شجاعی واااااااااااااای چرا اینقد محزون بود . دلم گرفت . بهش بگو همکار نمی خواد . بیام زیر دستش یک کمی جیغ در هوا پراکنده کنم
بعدشم به شهروز بگو نره ساری . بیاد بابل
اینجا قشنگ تره . جنگلاش باحال تره
بیاد می بریمش جنگل با شیرا آشناش می کنیم . شکلک خباثت
بعدشم که الهی . دلم سوخت . افسرده شدم . از هر چی آسانسور و نصابه بیزارم الان . خدا بیآمرزتش
اینم بگم که خوب مورد هدف دوستان قرار بگیرم . ببین امیر بیستو چند تا برنامه هیچ هم اونقدر زیاد نیست که بخوایم انتظار چیو چی ازتون داشته باشیم. ما آدمایی هستیم که چند دهه با شبکه یک و دو تنهای تنها سر کردیم . هیچ نباید انتظار داشت که اونقدر توپتون شدید ول کنه که برنامه بره فضا . نههمه چی آروم آرومکی درست میشه . قضیه شما شده قضیه ماهور و پارس آوا
بابا خوب یا بد سوا نکنیم . در کویر یه قطره آب هم غنیمته . برنامه ی شما هم خوبه خوب تر تر تر تر تر تر هم میشه

بعدشم که فعلا همینا . بای بای

سلام یلدا. هر وقت کامنت میذاری تو محله، نا خداگاه یاد رمان یلدا نوشته میم مودبپور میفتم. ببین یلدا مرسی خیلی زیاد.
من که قبلا بهت گفتم دیر و زود نداره. اصلا من پنج شنبه پست رو که گذاشتم تو چهار شنبه هفته بعدش بیا نظر بده. اشکالی نداره که . پس کتک و این حرفا در کار نیست. باشه حتما از وقتی رفتیم گردش تو گشت سپید، این غلظت جدیشو کمتر میکنم. آره تو درست میگی این که اصولا بیشتر برنامه های ما در صدا و سیما، با اصول حرفه ای ساخته نمیشه شکی توش نیست. یعنی همین مثلا برنامه ی خود ما نویسنده نداره. خب این خودش بزرگترین ایراد و اشکال هستش. یعنی اگه بخوایم اصولیش رو حساب کنیم، شهروز فقط باید یه گوینده باشه. باید سوژشو بده به یه نویسنده اون سوال هارو طرح کنه و شهروز فقط اجرا کنه. نه این که خودش هم دنبال مهمون بگرده، هم از خودش سوال در بیاره و هم اجرا کنه. خب نتیجش میشه افت کیفیت برنامه. بچه ها حق دارن بعد از ۲۳ برنامه، حد اقل ها رو از ما انتظار داشته باشن. تموم حرف من و همکارانم هم همین هست، که ما علیرغم همه ی این کمبود ها، تونستیم حد اقل ها رو فراهم کنیم.
حالا برای پیشرفت هم باید به مرور زمان، هم تجربه خودمون بیشتر بشه. همم این که بقیه ی بچه های نابینا احساس مسوولیت کنن اگه تخصصی در هر زمینه ای دارن ما رو تنها نذارن

یه فکری دارم
ببین امیر
از همین بچه های خودمون که نقد کردن
خب
یه دور در اجرا از همینا کمک بگیر
مثلا انتخاب آهنگارو بده زهره
ادیت رو بده مجتبی یا سعید
یا طرح سوالات رو بده باز به مجتبی . اون بلبل زبونه می ترکونه باور کن
یه بار با کمک بچه ها برنامه رو تست کنیم ببینیم چی میشه
ها
منم اگه بتونم یعنی بلد باشم کمک می کنم . روم حساب باز کن به شدت

سلام.
جهت یادآوری اونی که به قول امیر هفته ی پیش گفته بود دقیقه و ثانیه فلان از برنامه تو صحبتهای خانم هما‌وندی پرش داشت و اشکان هم لطف کرد اسمش رو نگفت و فقط اشاره کرد که خودش لقب ملا بونه گیر به خودش داده منم.
هر کی نمیشناخت بشناسه.
ولی خب میتونستید تو کامنتای همون برنامه از خجالت من در بیاید و نذارید تا این پست که میزان داغی کله هاتون این قدر بره بالا.
حتما همون طور که شما میگید بوده و من به محتوا توجهی نداشتم و فقط خواستم ایراد بگیرم.
من همین جا حرفهام رو تو همه ی پستهای مربوط به این برنامه پس میگیرم و با صراحت میگم کسانی که ظرفیت انتقاد ندارند و این بی ظرفیتی رو ثابت هم میکنند و مدارکشم موجوده، اصلا و اساسا بالای چشمشون ابرو نیست و صمیمانه به خاطر انتقادهایی که کردم ازشون عذر میخوام.

سلام سعید عزیز. deh, نشدا.
خودت شاهد بودی در تمامی برنامه ها که تا به حال کامنت گذاشتی، حتی خیلی جاها که بی انصافی هم کردی. اما من همیشه با متانت و در نهایت ادب جوابت رو دادم. و همیشه گفتم حق با توه. من از آدمایی مثل تو انتظارم خیلی بیشتر از این حرفاست. یعنی حد اقل همون دو سه باری که باهات صحبت کردم، کاملا مشخص بود که آدم معقول و منطقیی هستی. خداییش وقتی در هر برنامه، هیچ اشاره ای به نکات مثبت نکردی. در خصوص محتوا هیچ نظری ندادی و از همون اول فقط دست گذاشتی رو ادیت برنامه این انصافه؟
خودت اگه جای ما بودی، دلگیر نمیشدی؟ نمیگفتی نگاه کن ما با این همه زحمت میریم یه برنامه میسازیم طرح های مختلف رو مطرح میکنیم بعد فلانی مییاد میگه برین دقیقه و ثانیه فلان رو گوش کنید یکم پرش داره.
الانم تعجب میکنم که وقتی من فقط مثال زدم و تا به حال کوچیکترین بی احترامی بهت نکردم میای میگی ظرفیت کمتون رو نشون دادین.
به هر حال ممنون.

سلام مجدد.‏ از همه ی دوستانی که به این پست اومدند و نظر دادند و ما رو به ادامه ی راهی که در پیش گرفتیم،‏ دلگرم کردند صمیمانه ممنونم.
ملیسا خانوم شما شایستگی دریافت هدیه های ازشمندتریو دارید! اصلا قابل شما رو نداره.
از یلدا خانوم میخام که با این بیان قشنگشون حتما مشارکت جدیتری در بخش خاطراتی داشته باشند.
و در آخر: برادر عزیز! سعی نکنید با حرفهاتون آرامش این پستو به چالش بکشید!.

سلام بر همه.
من به عنوان کوچکترین عضو برنامه ی زندگی ادامه داره اومدم عذرخواهی کنم.
به خاطر تمام کم و کاستیها ببخشید ما رو.
مجتبا ما معذرت میخوایم که این برنامه ی بیکیفیت و به درد نخور رو توی سایتت گذاشتیم و پهنای باندت رو از بین بردیم. ببخشید که همه ی انتقاداتی که کردی رو روی چشم گذاشتیم. ببخشید که شبکه هرجا انتقاد کردیم سانسور کرد. ببخشید که هرجا موسیقی یه کم شاد یا یه ترانه ی شاد گذاشتیم برنامه رو برگشت زد. ببخشید که هرجا یه کم سعی کردیم با اجرامون برنامه رو یه کم شاد کنیم بهمون تذکر دادن. ببخشید که دارم بهانه میارم و تو حق داری باور نکنی حرفامو. ببخشید که یک دقیقه توی اون ساختمون جای ما نیستی که بفهمی من چی میگم.
زهره ببخشید که ما نسبت به تو کملطف بودیم. ببخشید که از پیشنهادت برای ساخت آیتم گشت سپید استفاده کردیم. ببخشید که از آهنگهای بهنام صفوی شادتر نمیتونیم پخش کنیم. ببخشید که همه ی نظرات گذشتتو نادیده گرفتیم.
آقای میرخلف ببخشید که به جز دکتر صابری نابینای دیگه ای توی شورای شهر دیگه ای نیست که ما باهاش مصاحبه کنیم. ببخشید که آرشیو رادیو فصلی آهنگهای مورد نظر شما رو نداره. ببخشید که برنامه های دیگه ی رادیو فصلی هم از همین آهنگها استفاده میکنن. ببخشید که امیر برای نامگذاری پستهاش نقطه نظرات شما رو نادیده گرفت.
آقای درفشیان. ببخشید اگر تهیه کننده ی ما ادیت کردن بلد نیست. ببخشید اگر سازمان تهیه کنندگی برناممون رو به خودمون نمیده. ببخشید اگر یه لحظه دست و پای ما به میز یا میکروفن خورد و گوشهای شما اذیت شدن. ببخشید که ما نمیتونیم از مهارت انکارناپذیر شما در زمینه ی ادیت و منتاژ استفاده کنیم.
بچه ها همگی ما رو به خاطر انتقادپذیر نبودنمون ببخشید. ببخشید که به احترام شما بخش چگونه با نابینایان رفتار کنیم این شکلی شد. ببخشید اگر به احترام شما بخش مهارتهای تحرک و جهتیابی حذف شد. ببخشید که ما خارج از وظایفمون داریم همچنان طرح دستگاه پولخوان یا دستگاه کارتخوان یا تورهای ویژه ی نابینایان رو پیگیری میکنیم تا به نتیجه برسن. ببخشید که رادیو به خاطر این هفت ماهی که کار کردیم به جز خسته نباشید چیز دیگه ای بهمون نداده. ببخشید که امیر با این همه مشغله ی تحصیلی و کاری میاد برنامه ها رو به دستتون میرسونه و سختترین پرونده ها رو پیگیری میکنه و شبی ۳ ۴ ساعت از زیادی کارش بیشتر نمیتونه بخوابه. ببخشید اگر خانم شجاع مجبوره برای ضبط برنامه هر هفته مرخصی ساعتی بگیره و کلی غرغر بشنوه. ببخشید اگر اشکان با وجود مشغله ی کاریش مجبوره هر هفته بیاد برنامه اجرا کنه و یه سری آیتمها رو ساعتها روش وقت بذاره تا درستشون کنه. ببخشید اگر اشکان نتونست با تب ۳۹ درجه ای برنامه رو خوب اجرا کنه. ببخشید اگر من ضعیفترین عضو این گروه هستم. ببخشید اگر موقع مصاحبه هام تهیه کننده هی میگه وقت نداریم زود باش. ببخشید اگر مهمونام قبل از برنامه باهام طی میکنن که فلان سؤال رو ازشون نپرسم.
ببخشید اگر بچه ها برامون موسیقی نمیفرستن. بابت تمام این کاستیها ازتون عاجزانه معذرت میخوایم. ما تازه الآن داریم میفهمیم که هیچ چیزی تا به حال به شما تقدیم نکردیم. چهارتا جوون خام و بیتجربه جمع شدیم دور هم که شاید بتونیم برای همنوعان خودمون کاری کنیم. ولی مثل این که نتونستیم. مثل این که خراب کردیم. ما رو به خاطر انتقادپذیر نبودنمون ببخشید. ما رو بابت همه چیز ببخشید. حتا به خاطر هزینه ای که برای دانلود برنامه های بیکیفیت و نازل ما برای اینترنتتون متقبل شدید.امیدواریم کسانی که جای ما میان بتونن نظر شما رو جلب کنن. انتقادپذیر باشن. آهنگهای خوب خوب پخش کنن. اجراهای شاد داشته باشن. بگن. بخندن. خلاصه توپ توپ باشن. ما هم برنامه هاشون رو گوش کنیم و لذت ببریم.
به امید اون روز.
موفق باشید.

ای شهروز چقدر ناراحت شدم کامنتتو خوندم
خب بچه ها جدا متاصفم . گاهی اوقات با خودم می گم بچه های نابینا چرا اینجورن . چرا اینقدر بی باک و رک یک سری مسائل رو زیر پا له می کنن
خداییش از بین همه ی اونایی که اومدن اینجا کامنت دادن چند تا از شما ها خودتون فول جنبه اید
این شاهرگ من گرو اگه بعضیاتون حتی جنبه ی شوخی کردن هم داشته باشید چه برسه انتقاد
اوایل که اومدم اینجا با خودم گفتم شماها سوای آدمای رنگی هستید
جو اینجا رو دوستانه فرض کردم
اما هر چی می گذره منو بیشتر نا امید می کنید
خب این طفلکا ازتون نظر خواستند نگفتن که اینهمه به چالش بکشید که
خوبه سه خط قوت قلب بدید . کمی انگیزه بگیرند بعد بشینید بتوپید بابا
من مطمئنم اگه جزو یکی از بازدید کننده های این سایت بودم . دیگه اعصابم نمی کشید اینهمه بشینم بحث بخونم
چرا اینهمه تخریب
چی کم میشه اگه یکم تند ننویسید و به خودتون نگید با افتخار که ما رک هستیم
رک بودن هم خوبه اما مکان و زمان خودشو می طلبه
اینجا شاید زمانش بود اما مکانش نیست
امیرو اشکانو شهروز حتی شاید نتونن از یه کامنتی که خوششون نیومد دیلیتش کنن . مجتبی اینو که تو باید درک کنی .
ماجرای این پست شده ماجرای خودت
یه سری بی ملاحظه تو و سایتت رو مورد نقد قرار می دادن و هیچ هم نقد هاشون و سبک بیانشون رو دوست نداشتم
با این تفاوت که اگه خوشت از کامنتی نیاد میتونی دیلیتش کنی اما اینجا …

من سایت مجتبی رو با همه کمو کاستیاش دوست دارم . توقع شنیدن نقدی رو هم ندارم . چون من به نکات مثبتش دقیقم نه بهچالش کشیدنش
خب طبیعیه هر برنامه ای یک سری ضعف هایی داره . اما دیگه سه صفحه که میشینین نقد می نویسین دست کمش باید یک صفحه از محسناتش بنویسین خب
بچه های بد جنس . سه صفحه نقد می نویسن بعد آخرش می نویسن امیر ببین دوستت داریم . این که نمیشه
برنامه ی امیر هم اینقدر که بقیه گفتن بد نبود
اتفاقا خیلی هم عالیست
اینقد نخواین همو نقد کنین . اینم با این لحن نامناسب
بابا یکم به فکر بقیه بازدید کننده ها باید بود
از من دلخور نشید . فردا بیاین ناز کنین . قر برین . جواب کامنتمو با همون لحن به اصطلاح رک بدید ها . من قعر نمی کنم . ایندفعه می کشمتون . ها
دوستون دارم . بد جنس نشید . آفرین . ماچچ
راستی شهروز دادمت آقا شیره بخوره . طفلک پس پس رفت گفت وای این داره منو می خوره
بسه توام فیگور نگیر . اخم نکن . بی ریخت میشی . زنت نمیدن ها

شهروز هههاهههاهها
وای به خدا کلی خندیدم صبحیه
خیییلی با حالی
وایییی الآن من ترسیدم ازت پس گفتن آتیشتو خاموش کردن میگما من بیام بهت آب بپاشم
تازه چیو ببخشیم ما که اینجوری که تو گفتی ببخشید هرچی مال و امواله باید ببخشیم به تو, نه اینجوری نمیشه اونوقت تو خیییلی پولدار میشی دیگه نه تو رادیو میمونی نه تو محله خخخ
به خدا خیلی شلوغش کردین چرا اینجوری میکنید این دفعه
خب چند نفر اومدن انتقاد کردن حالا یا درست یا اشتباه یا تند یا نرم
مثل برنامه های قبلی
تموم شد خیلی به نظرم دارین کشش میدین
شما هم که دیگه داااغ کردی اندازه ی اون شومینه بزرگه تو سالن ما خخخ
یه کم انصاف داشته بااااشین دیگه مگه نمیگین یکی از شرایط تو صدا سیما انتقاد پذیریه
ببین من که به خودم حق میدم چون هیچوقت اینجوری تند نرفته بودم حالا که اینجوری شد بهم ریختین, شاید من کلا تو این پست لحنم خوب نبود ولی شما دیگه چرا جوش میارین پس فرق من با شماها که سابقه کار تو رادیو دارین و ممکنه ازین بدتر هم بهتون انتقاد بشه چراااا چراااا
اصلا تقصیر منه بگو بابا شونصدتا آدم دیگه اینجاست بی کاری میای اظهار نظر میکنی که جو بهم بخوره خخخ
بی خیال آهنگ شاد, ولش کنید بابا دیوونه شدیم, در ضمن من اینو بگم فکر کنم دقیقا اونجایی که تلفن زنگید و میان برنامه بوده من رفتم جواب بدم اون آهنگ بهنام صفوی پخش شده من متوجه نشدم ولی واقعا که اصلا اگه باهاتون اومدم گشت ارشاد نه ببخشید گشت سپید
خخخ
شهروز یه پست بذار خدایی خودتو بذار جای آتیش ببینیم چه شکلی میشه
به هرحال دیگه بس کنید بچه های خوبم
حالا همه باهم یک, دو, سه,
خوشحالو شادو خندانم
قدر دنیامو میدانم
دست بزنم من پا بکوبم من شادانم
هههاههها
چیه شهروز دلت هم بسوزه خودم این شعررو از آمادگی بلد بودم تو که بلد نبوودی
ولی خدایی بس کنید دیگه اوف
تورو خدا یه چیزی بگم کسی ناراحت نشه ولی قبول دارین وقتی یه پست جنجالی میشه همه میان نظر میذارن خودم هم اینجوریم به کسی بر نخوره طبیعیه دیگه
وای چقدر حرف زدم
میگما یه دما از شهروز بگیرین ببینید فروکش کرد یا نه

سلام سالام سولوم
من همه کامنتهای یلدا رو لایک لایک لایک لایک لایک لاااااایک لااااایییییییک لاییییییییک لایک لاییییییــیییییییـییییییک میکنم
بعد اینکه خاله زهره جیگیلی جونم این دقیقا همونی میشه که من گفتم که اگه ما بخواییم بحثی رو دنباله دارش بکنیم بقیه میان و از آب گلآلود ماهی میگیرن و در پستی که بحثی باشه اونا هم اظهار نظر میکنن که این جنبه خوبی برای ماهایی که باید در هر حال هوای همو داشته باشیم نداره و این بسیار من رو ناراحت میکنه که چرا باید اینطوری بشه ههه
خخخ یعنی خدا خیلی خیرتون بده
دیگه صلوات بفرستید و همینجا تمومش کنید وگرنه من قهر میشم باهاتون هاهاهاهاها

سلام.‏ باور کنید که نقد خوب،‏ ولی نا هر نقدی! به قول جهانگیر کوثری که میدونم همتون میشناسیدش،‏ در جامعه ی ما بعضی نقدها بوی خون میده!‏.‏ زهره خانوم خاهش میکنم فکر نکن که اشتباه کردی!
انصاف و عدالت تو به ما ثابت شده.‏ رفقا همتون میدونید که ما سعی کردیم به نقدهای شما اهمیت بدیم.‏ بخشهای جدیدی که به برنامه اضافه شده بیانگر این مضوع هستش.
حتا چند وقت پیش آقای نوروز مدیر گوروهمون که همیشه به این محل میان و پستهای مربوط به برنامه رو دقیق میخونند،‏ از نقدهای منصفانه ی شما یادداشتهایی برداشتند ه به عنوان ایده و طرح جدید به ما اراعه دادند.
البته ایشون از بعضی نقدهای غیر منصفانه گلهمند هم بودند! نمیدونم اگه این پستو بخونند چه نکاتیو به من خاهند گفت!‏
شهروز! پسر خوب بابا! میدونم که تو هم مثل من از شروع این برنامه این تعداد نقدهای ناعادلانه که نسبت به ابراز لطف بچه ها خیلی کم بوده رو تو دلت ریختی و به احترام رفقایی که همیشه به ما لطف داشتند حتا تو بدترین شرایط،‏ ساکت موندی.
بازهم دعوتت میکنم به صبوری و تحمل و آرامش.
ما که کارمونو دوست داریم با تمام سختیهاش! و ازش لذت میبریم.
رفقای عزیزم همچنان ما و پستمون و برناممونو از خودتون بدونیدو ترک عادت نکنید!‏.

آفرین همه که دستی در این برنامه دارن
باید صبر پیشه کنید چون خدا بزرگه و اصلا بدلتون نگیرید صبر صبر صبر صبر صبر صبر صبر صبر صبر صبر صبر صبر صبر صبر صبر صبر به توان کلی صبر که خداوند با صابرین است و مطمعن باشید که در کارتون روز به روز موفقتر و موفق تر تر تر تر تر تر تر تر تر تر تر تر تر تر تر تر تر تر تر تر تر خواهید شد امیر شهروز و اشکان فاطمه و همه و همه که در این برنامه دستی توانا و زحمتکش دارند.
ادامه بدید شما میتونید و من خودم یکی از اونایی هستم که از زمانی که با این برنامه آشنا شدم در هر صورت این برنامه رو دنبال میکنم و خوشحال میشم که روز به روز بیشتر و بیشتر تر تر تر تر تر تر تر پیشرفت میکنید و این به وضوح روشن و قابل درک هست.
و افتخاری هست برای همه ماها

آخآخآخآخ.
جدی خیییییلی ناراحت شده شدم از کامنتت شهروز.
خب ساعت هفت و خورده ای صبح بود که من به خاطر کله پاچه هم که شده از خوابم زدم و با دااااداشم رفتیم یَک دلی از عذا در آوُردیم.
همون قبل رفتن گذاشتم دانلود بشه و حدود دو دقیقه ی پیش گوش دادنم تموم شد.
به نظر من که برنامه ی شما هرچی که بود لایق این همه کم لطفی نبود.
یعنی این نظر من بود.
حالا شایدم چرنده.
ولی چیزی که الآن برای من مهمه اینه که شهروز ناراحت شده و این اصلا چیز کم اهمیتی نیست.
آقا شرمنده. جدی فک نکنم اینجا کسی قصدش این بوده باشه.
درسته گوشکُنیها باحالن با معرفتن با کلاسن مَشتین ولی آدم بُزُرگن.
خب همه هم از هر چیزی خوششون نمیاد.
همیشه امیر خان سرمدی عزیز توی پستهاش از بچه ها خواسته که نظر بِدَن.
خود خودتم یادم میاد یه وقتی کچلمون کرده بودی که آآآآقا به جان فلان گل باغچمون اگه نظر ندید دست امیر رو قلم میکنم تا برنامه رو نذاره رو سایت.
اما خب حالا این همه نظر خوندی مال مارم بخون خب مَشتی.
من که از ادیت مدیت چیزی نبفهمم.
کلا هم بخایم حساب کنیم دور و بریهام میگن دقتم خوووبه.
من به شخصه اشکالی که قابل جیغ و داد و بیداد راه انداختن باشه پیدا نکردم.
پس از این مورد صرف نظر میکنم.
شهروووووووووووووز باور کُن اگه یه بار دیگه فقط یک بار دیگه داااااد و بیداد راه بندازی و آبروریزی کنی میام بالا سرت.
افتاااااااااااااااااااااااد؟
دمت گررررم داداش.
راهش خیلی سادست.
هروقت عصبی شدی خواستی کامنت بنویسی قبلش یه لبخند بزن.
میخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخامتتت شدییییییییییییید.

سلام بر همگی. اول به من بگید اینجا چه خبره؟؟؟ انگار همه جوش اوردن. بابا اگه جای من بودین سر صندلی داغ نشسته بودین چیکار میکردین؟ من بعنوان کوچکترین فرد این سایت ازتون عاجزانه خواهش میکنم بیاین دوستانه مسأله رو تمومش کنیم. ببنید دوستان من نظر شخصی خودمو میخوام بگم و کاری به کسی هم ندارم. همیشه وقتی که میخوایم چیزی رو نقد کنیم همه ی جوانب رو در نظر بگیریم. مثلأ درمورد همین برنامه همه قبول دارن که کاستی هایی داره. و از طرف دیگه همه ما میدونیم که این برنامه داره با کمترین امکانات وفقط با همت و تلاش مداوم و مستمر این عزیزان سرپا نگه داشته میشه و روز بروز داره کیفیتش و موفقیتش میره بالا. در اینجور موارد بنظر من انتقاد جایز نیست. فقط باید انگیزه داد, پیشنهاد داد, طرح داد و کلأ کاری کرد که به پیشرفت برنامه کمک کنه. ولی یه جاهایی که میبینیم بیشترین امکانات کمترین بازده رو داره باید انتقاد کرد و طرف مقابل باید پاسخگو باشه. من کلأ با برنامه های عید بخوام حساب کنم یازده تا برنامه گوش دلدم و اینجا نظرمو گفتم و به این نتیجه رسیدم که عوامل برنامه خیلی بیش از وظایف خودشون دارن تلاش میکنن و حتی خارج از برنامه پیگیر خیلی از موضوعات هستن. از این بابت خیلی خوشحالم و بهشون افتخار میکنم. خیلی پر حرفی کردم منو ببخشید و بیاین بساط آشی کنون رو همینجا پهن کنیم و بگیم و بخندیم و شاد باشیم. مرسی.

درود
راستش من یکی قصد ندارم همین جوری با سلام و صلوات قضیه رو ول کنم.
من نه ناراحتم و نه عصبانی.
فقط نمیدونم چرا مباحث بین نابینایان وقتی کمی طول کشید به اینجا کشیده میشه که مجبور میشیم بدون گرفتن هیچ نتیجه ای ولش کنیم بره پی کارش.
آقا من حاضرم تقصیر هر اتفاق بدی که تو این پست افتاده رو به عهده بگیرم. ولی آیا این جوری همه چیز حل میشه؟
آیا از این به بعد وقتی بناست انتقادی بکنیم، باید اول حواسمون به این باشه که چقدر رو اعصاب سازندگان این برنامه تأثیر میذاره، یا چقدر واقعیت ماجرا درش نهفتهست؟
من فقط در مورد خودم و چیزهایی که گفتم اظهار نظر میکنم.
اگه بنا بود از اولین باری که برنامه رو گوش کردم، پیرامون محتواش حرفی بزنم، مطمئنم که دعوامون میشد.
چون سلایق و اولویتهای هر کس با کس دیگه توفیر داره.
بنا بر این سعی کردم تو هیته ای که کمی در موردش اطلاعات دارم حرف بزنم و رو ادیت متمرکز بشم.
اوایل بدون آدرس اشکال میگرفتم و وقتی دیدم امیر در پاسخ میگه ما که متوجه فلان اشکال نشدیم، آدرس اشکالاتی رو که پیدا میکردم رو هم اضافه میکردم.
آیا این کودکانه فکر کردن نیست که وقتی من در مورد محتوای برنامه سکوت میکنم، این طوری فرض بشه که صرفا قصد مچ گیری دارم.
(حالا باز امیر میاد میگه به من بی احترامی کردی گفتی بچه ای)
اصولا آیا انتقاد هر چه خاصتر و جزءی تر باشه کارایی بیشتری نداره؟
بعدشم دلیلی نداشت که تعارف کنی و اگه من انتقاد غیر منصفانه میکردم، تو همون پست جواب ندی.
شما هر دفعه طوری برخورد میکردی که انگار از چنین ابراز نظری نه تنها ناراحت نشدی، بلکه کلی هم خوشحال شدی.
خب منم فکر میکردم گفتن این اشکالات میتونه به پیشبرد کار کمک کنه.
تازه من که همیشه در قالب شوخی و مزه پرونی انتقاد میکردم و استفاده از القابی مثل ملا لغتی و ملا بونه گیر هم جزء همین شوخیها بود.
اصلا فکر نمیکردم اشکان به عنوان سردبیر یه برنامه ی اجتماعی رادیو، در حالی که هیچ وقت هیچ واکنشی به انتقادهای من نشون نداده، یه دفعه بیاد وسط و اتفاقا از همون شوخیهای من علیه خودم استفاده کنه.
به هر حال با این که از رفتار‌تون خوشم نیومد، چون این برنامه ارث پدر من و شما نیست و من به عنوان یکی از اعضای جامعه هدف برنامه حق دارم در موردش اظهار نظر کنم، به انتقادات خودم (همون انتقادات همیشگی در زمینه ی صدا) ادامه میدم.
حد اقلش اینه که وظیفه ی خودم رو انجام دادم، هرچند شما توجه نکنید و نخواید یا نتونید ترتیب اثری بدید.

سلام به همه ی بچه های گل محله گوشکن.
خب به سعید درفشیان که همین الان زنگ زدم صحبت کردیم و اگه دلخوری هم بود، رفع شد.
همینجا، شخصا از همگی دوستان اگه احیانا اونجوری که شایستشون بود پاسخ ندادیم. معذرت میخوام. تا به حال در پست های من، که نزدیک ۵۰ تا پست در محله گذاشتم، چنین فضایی در بخش کامنت ها به وجود نیومده بود. چون همیشه اعتقاد داشتم و دارم آدما، در اظهار نظر، آزاد هستند. اندیشه و تفکر آدما چیزی نیست که بشه محدودش کرد. این اولین بار بود که چنین فضایی در کامنت های پست من به وجود میاد. شک ندارم که آخرین بار هم هست.
بیشک، هدف من و هم کارانم و همه ی شما هم محله ای های دوست داشتنی، اینه که از دل این برنامه ها چیزی بیرون بییاد که مفید و کاربردی باشه.
من قول میدم ما همه ی سعیمونو در این راه بکنیم. و میدونم که از این به بعد، شما هم شونه به شونه، دست به دست، کنار ما هستین تا روز به روز، این برنامه پیشرفت بکنه.
ضمن عذرخواهی مجدد از همه ی دوستان، دعوتتون میکنم خاطره ها و تجربه های خودتون رو واسه ما بگین.
آیتم اتاقی در حومه ی خاطرات ماله خودتونه و شما ها این بخش رو میسازین.
دوستون دارم.
فدای همتون.
شکلک اتحاد بین همه ی بچه ها.
شکلک انتقاد در پست های من آزاده. آزاده آزاد.
شکلک تحمل بالا از این پس، در برابر نظرات همه ی دوستان.
قول، قول، قول، قول، قول، قول

خب. همون طور که امیر گفت، قرارداد صلح امضا شد و بر اساس قطعنامه ی ۶۶۶ که دقیقا سه تا شیش داره، از این به بعد همه چی آرومه و همه ی ما چقد خوشبختیم!
به هر حال با توجه به این که مرسوم نیست تو دعوا حلوا خیرات کنن، اگه منم با حرفهام موجب رنجشی شدم، این دفعه بری از هر گونه کنایه و طعنه عذرخواهی میکنم و امیدوارم همیشه اگه دعوایی هم میکنیم، مثل دعوای بچه کوچولوا یه ساعت نشده یادمون رفته باشه که چی بوده و چی نبوده.
برای بر و بچه های زندگی ادامه داره هم آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم هر هفته و هر برنامه کارشون بهتر و بهتر بشه.
سپاس.

سلام.
بابا صبر کنید.
کجا در میرید آخه.
دارم صحبت میکنم خب.
بابا من بدبخت گردنم از مو باریکتره.
خداییش در تمام عمرم مطمئنم ۱۰ بار پیش نیومده که عصبانی شده باشم.
مجتبا شاهده که همیشه کامنتای من توی همه ی پستا به شوخی و طنز بوده.
من اصلً زندگی رو سخت نمیگیرم.
ولی خب دیگه. ما هم آدمیم بچه ها. از یه سیاره ی دیگه نیومدیم که. هر کسی هم ممکنه یه وقتایی احساساتی بشه. به هر حال ما توی این برنامه سختیهای زیادی رو داریم تحمل میکنیم. دلمون میخواد بهترینها رو تقدیمتون کنیم. اگر نشده اون چیزی که باید بشه دیگه به حساب جوونی و بیتجربگیمون بذارید.
خلاصه از ما گفتن بود. هر کی از این به بعد از دست ما دلخور بشه به ترانه میگیم ببندتش به صندلی داغ زیرش بخاری برقی روشن کنه. هاهاهاهاهاهاهاهاهاهاها.
اصلً یه مجازات سختتر میذاریم. میگیم بشینه روی صندلی داغ نخودی ازش سؤال بپرسه. خلاصه ما از اون خانواده هاشیم. گفته باشم.
شکلک پرچم سفید بالا بردن.
شکلک دوست داشتن زیاد.
شکلک دست و جیغ و هورا.

درود! اوه اوه اوه،‏ اینجا چه خبره! من از۵شنبه تاحالا فقط فرصت کردم روزی چندبار کامنتهای این پست را بخونم و برای هر کامنت از ته دل بخندم،‏ البته نه به بر و بچه های رادیو و نه به بچه های کامنت گذار،‏ بلکه به خودم که نتوانستم در کارتون دخالت کنم! یکی گفته بود با بیل زدیم توی سر پژو تا آتیشش خاموش بشه،‏ هان چی گفتی؟ منم پژو-اگه جرإت داری یه بار دیگه حرفتو تکرار کن تا بلایی که سر آقای کریمی و آقای گلشیرازی گویندگان رادیو اصفهان چند سال پیش آوردم سر شما هم بیاورم،‏ خخخخخهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاها! آقا جون وظیفه ی تک تک بچه های این محله تیکه انداختن به برنامه سازان رادیو است بخصوص نابینایانی که در رادیو هستند! اصلا اگه من و مجتبی و زهره و سعید و مسعود و بقیه ی دوستان به شما تیکه نیندازیم بریم به مردم خیابون تیکه بیندازیم!‏! شهروز که باید به بلک لیستش پناه ببره،‏ یا بیاید اصفهان بریونی بخوره و شارژشو بگیره! راستی خانم چلویی خودشو از همه کوچکتر اعلام کرده،‏ آهای ایه الناس من ‏۱۳سالمه و از همه کوچکترم،‏ کسی حق نداره خودشو کوچکتر از من بدونه! اگه قرار باشه کسی عصبانی باشه،‏ اون منم،‏ فکر نکنم تاحالا کسی به اندازه ی من عصبانی شده باشه! حالا هرکی جرإت داره بیاد بعد از من اینجا کامنت بزاره یا نظر بدهد!‏

من دولت تعیین میکنم.
من تو دهن اِه چیزه چیز چیزه یعنی چیزززه.
اشتباهی او مده شدم.
ببشخید .
.
.
.
بشخیدید؟
چرااااا؟
چقد ساده اید آخه؟
.
.
.
.
نه نه نه نه.
مثل اینکه خیلیم پیچیده اید.
عدسی شهروز راست میگِه.
بده شارجشو تا نَیومدم بالا سرت.
اونم نصف شب.
ولی خداییش یه چیزی مینویسم امیدوارم قبل از اینکه خود سوژه بیاد بخونه مجتبی پاکش کُنه.
عدسی از تفسیرت در مورد مروارید جدا جدا جدا لذت بردم و از ته دلم در حد ولو شدن روی زمین خندیدم.
حالا مروارید خانم اگه خوندی هم جون من ناراحت نشو.
خداییش نه که راجع به شخص شما باشه هااااا. اصلا ما هم دیگه رو نمیشناسیم ولی انصافا خییییییلی باحال بووود لامصب.
عدسی یه تفسیر مَشتی از من بنویس حاااال کنیم.
دمت گرررررم.
میخخخخخخخخخامتون هم محلیا.

توجه توجه.
آخرین خبر.
خانمها آقایان.
من بالاخره تونستم شارژمو از عدسی بگیرم.
بالاخره من از اصفهانیها شارژ گرفتم.
حالا مونده بریونی مجتبا. اگر این یکی رو هم بتونم بگیرم دیگه میتونید بهم افتخار کنید.
شکلک ذوقمرگ شدن.
شکلک موفقیت.

شهروز گوشتو بیار جلو
آهان
یه خورده جلوتر.
بابا یه ذره بیا جلوتر نمیخام اینا بشنون.
خب دیگه بسه نمیخاد بیای تو حلقم.
حال کردی تا من گفتم شارژتو گرفتی؟
خداییش تا حالا چندتا از مراجع از قم و مشهد و نجف نامه فرستاده بودن واسه عدسی.
به کدومشون اعتنا کرده بووود؟
هان؟
ولی وقتی من گفتیدم دیدی چی شُدید؟
دیدی چی کارا ازم بر میاااد.

درود! آهایییییی مسعود-داداش دیر اومدی،‏ شهروز داره لاف میزنه،‏ یعنی چاخان میکنه،‏ اون داره به بلک لیستش فکر میکنه! مسعود تو اگه جرإت داری بیا کنار صندلی داغم و سؤال بپرس تا درست و حسابی جوابتو بدهم! آهای بلک لیست تو هم زیادی لاف نزن که اصلا بهت نمیاد،‏ باید بیایی نجف آباد تا هم بریونی ارگ شیخ بهایی و هم شارژت کنم!‏

درود! آهای شهروز-‏ من با این تحریکات کسی تحریک نمیشم وتحریک هم نخواهم شد،‏ توم اگه شارژ میخواهی باید همانطور که قبلا بهت گفتم ‏۱۳خرداد بیایی نجف آباد تا هم بریونی بخوری هم شارژت کنم! راستی چند دقیقه پیش داشتم به یکی از بچه ها ایمیل میزدم که وسط کار گوشیم گفت:‏ لایسنس هزیکبایرت،‏ و با خاموش و روشن داره کار میکنه،‏ آخه تاکسش ‏۳۰روزی است ولی با ‏۲۱روز مرا بازی داد! فکر کنم اگه این ایمیل را میفرستادم یه دعوای درست و حسابی برپا میشد،‏ که خوشبخت گیرنده بود که گوشی من هنگ کرد و از یه دعوا پیشگیری شد! خخهاهاهاهاهاها

سلام سلام سلام! خوب به دلیل سرعت بالای اینترنت ایرانسل از بعد از ظهر تو راهم تازه الآن رسیدم محل! نخابید که اومدم با خبرهای خوب خوب!‏
اول بگم که:‏ هدف من و دوستام این بود که به واسطه ی برنامه ی زندلی ادامه داره کام شما هممحلیها رو شیرین کنیم که این هفته بدتر تلخکامی به بار اومد.‏ به سهم خودم از همه ی رفقایی که کامشون تلخ شد و به طور ویژه از رفقایی که بهشون جسارتی کردم عذرخاهی میکنم و لالیت میطلبم.
دوم این که:‏ بریم سروقت خبر خوب! گوروه برنامه ساز برنامه ی زندگی ادامه داره با دوتا کار در جشنواره ی بین المللی اتحادیه ی رادیوهای آسیا اقیانوسیه که با شرکت ایران و چندین کشور قدرتمند برگذار خاهد شد شرکت کرد.
یکی از این برنامه ها خود برنامه ی زندگی ادامه داره هستش که احتمالا شنیدینش،‏ و دیکنری برنامه ی کوتاهی که به زودی با تضیحات مفصلش از همین محل تقدیمتون میکنیم.
بچه ها دعامون کنید که به امید خدا و دعای خیر شما بتونیم براتون افتخارآفرینی کنیمو پرچم نابینایان ایرانیو ببریم بالا!‏
سوم اینکه برادر عدسی! خیلی باحال بود کلی خندیدم! برقرار باشی!‏
چهارم اینکه:‏ امیر جون! الآن که نصف شب! ولی فردا بورو شیرینی بخر تو کوچه شیرینی پخش کن به مناسبت آشتیکنون.‏ یادت نره ها! کامنت سردبیر به منزله ی بخشنامه ی رسمی از طرف شبکست و بیتوجهی بهش عواقب داره،‏ پس غفلت نکن مؤمن!!!‏…

اهان راستی یادم نره! در ادامه ی مطلبی که در مورد کامنت سردبیر گفتم! از اونجایی که تا جایی ذهن من یاری میکنه تعداد کامنتهای پستهای مربوط به برنامه ی زندگی ادامه داره سه رقمی نشده بود،‏ و چون تعداد کامنتهای این هفته در آستانه ی سه رقمی شدن،‏ به کسی که کامنت صدم رو بذاره جایزه میدیم به شرطی که حاوی مطلب مفیدی باشه.
مثل مشارکت در بخش اتاقی در هومه ی خاطرات.
و تشخیص مفید بودن کامنت و پرداخت جایزه هم به عهده ی رییس کوچه امیر آقا سرمدی!!!‏.
یادآوری میکنم که ملیسا خانوم یه جایزه از من طلبکارن که محفوظ محفوظ محفوظ!‏.
حالا بزن دست قشنگه رو به افتخار برنامه ی زندگی ادامه داره و سردبیرشو شنونده هاشو کوچه ی پستشو رییس پستشو جایزه هاشو ‏…‏!‏
بزن! بزن! بزن! غفلت نکن!‏…
هر کی دست نزنه ایشالا کف دستش جوش بزنه!!!‏…

درود! آهایییی مدیر کجای که به اندازه ‏۱۰نفر تیکه انداختی و فرار کردی! حالا من اول تو را چندبار دعا میکنم که دست از تیکه انداختنت برنداری و همیشه با تیکه هایت پستهای کم کامنت را شلوغ و پر بار کنی،حالا همگی آماده باشید و آمین بگید—دعا-دعا-دعا-دعا-دعادعادعادعادعادعادعادعادعادعادعادعادعا!‏

درود! یکی نوشته ما نباید برنامه را به باد انتقاد بگیریم،‏ به نظر من ما باید انتقاد کنیم و تیکه بندازیم تا شاید از داخل انتقادها و تیکه ها چیزی پیدا شود و برای خنده در برنامه گنجانده شود،‏ مثلا مجری بگوید شنونده ای این انتقاد را از برنامه ی ما کرده و واقعا انتقادش بجا بوده و با انتقادات شنوندگان عزیز است که ما بهتر میتونیم برنامه ی بهتری اراعه دهیم! ‏

درود! بچه ها برای من یه پیامک آمده بود که نوشته بود هروقت با کسی دعوات شد ‏۱۰دقیقه صبر کن تا فوشهای بهتری یادت بیاد،‏ حالا هم هروقت کامنتی را میخونم و میخواهم در موردش نظر دهم شاید تا ‏۳روز هم صبر کنم تا جواب و نظر بهتری به ذهنم برسه یا اصلا بیخیالش بشم،حالا آقای سرمدی و همکاران محترم برنامه زندگی ادامه داره-شما هستید که باید صبر کنید و برای پاسخ به انتقادات و تیکه های بچه هاجوابهای بهتری پیدا کنید،‏ عزیزانم آخه که شما نباید بلافاصله جواب بدهید و مشکلات را بیان کنید،

سلام
من از خوندن بعضی از کامنت ها خیلی متأثر شدم
این همه ببخشید برای چی بود؟
تا حالا کجا نابینایی و بیتجربگی جرم بوده ما خبر نداشتیم؟!
تا حالا کسی هنرمند و با تجربه متولد نشده.
اگه جایی چنین موردی دیدید حتماً به ما هم معرفی کنید.
سلام ما را هم بهش برسونید.
به نظر من این هم خودش یه تجربَست که هر وقت از چیزی یا کسی ناراحت شدیم بگیم البته نحوه گفتن هم مهمه
که اینجوری داغ نکنیم و به مرحله انفجار نرسیم.
فعلاً دیگه حرفی ندارم.

درود! اینم خاطره برای اشی جون-‏ چند سال پیش یه برنامه زنده از رادیو اصفهان پخش میشد،‏ عصر بود و مجریان که دائما میگفتند زنگ بزنید نظر دهید و از ما هرچی دوست داری درخاست کنید،منم که روی تخت دراز کشیده بودم،شیطنتم گل کرد،تلفن را را برداشتم و زنگ زدم،بوووغ-بووغ-گلشیرازی هستم-بفرمایید-پس از سلام و احوال پرسی گفتم:‏ یه سرود با صدای خودتون میخواستم برام پخش کنید—گفتگو بین دوتامون راه افتاد،‏ گفت:‏ آقای کریمی به دادم برس یه شنوندگان از من میخاد خاننده بشم و آقای کریمی جواب داد خوب براش بخون،‏ و آقای گلشیرازی زد زیر آواز و پس از خداحافظی همان تلفن از رادیو پخش شد و پس از آن یه سرود شاد پخش شد! باور کنید من هرجا موقعیت مناسب باشه شیطنت خودمو میکنم!‏

درود! ‏۱-تبریک به مریم بانو که برنده ی این پست هیجانی شدند،‏ ‏۲-آهای بچه های رادیو یه کار برای من بکنید تا از خجالتتون دربیام-افسانه ی لیلی و مجنون اثر نظامی گنجوی با صدای آقای دوستی مجری چند سال پیش شبکه جوان در مجله بامدادی را برایم ایمیل کنید،‏ ببینم چقدر تیغتون میبره که این کار خارق العاده را برای شیطون محله انجام دهید!‏

تبسم خودت صدمین نفر شدی
چون وقتی من کامنت گذاشتم جواب نازنین جون رو دادم کامنت من نود و هشتمی بود بعد زیر کامنت من دوباره نازنین کامنت گذاشت که شد نود و نهمی بعد از نازنین تو کامنت گذاشتی که شدی صدمین نفر و بعد از تو مریم خانم کامنت گذاشت که شد صد و یکمین نفر
پس تقلب نداشتیم آجججججججییییییا جوووووووووـووووووونی
تبسم پس خودت صدمین نفر شدی هاهاها

سلااااآآآااااام نازی نازی نازنین جونم
نمیدونم آجی باید از خودش بپرسیم
آهای تبسم کجایی بیا بگو ببینم با این یکی چندتا هدیه شد که طلب داری آجی
بدو بدو بدو بدو بیا بگو تا هدیه هاتو بگیری
راستی نازنین جونی چرا تو باید بدی اجییییییییـییییییییـیییییییی

سلام.‏ دقت کردید مسابقه یما مثل دو امدادی بود! یعنی همه کمک کردندو دست به دست هم دادند تا یه نفر برنده بشه!
حالا از اونجایی کهما شرط کرده بودیم که کسی که صدمین کامنتو میذاره باید حرف مفیدی مثل مشارکت در بخش خاطراتی برنامه،‏ زده باشه، برنده از نظر من مریم خانوم هستند که کامنت نود و نهم به ایشون اختصاص داشت
مریم خانوم بهتون تبریک میگم! ایشالا که مبارکتون باشه. شمارتونو برای رییس پست امیر بفرستید که جایزتونو براتون بفرسته و هم به فکر یه خاطره ی بهتر از این باشید که در بخش اتاقی در حومه خاطرات باهاتون گفتوگو کنیم.‏ ضپط این بخش هفته ی آیندست.

سلام
خب مریم که هدیه ناقابلش رو گرفت.
به نظر من تبسم هم چون در این دو سه ماهه اخیر همیشه و همیشه همراه برنامه ی ما بوده، و کامنت ۱۰۰ رو هم خودش گذاشت، حالا چه با محتوا چه بی محتوا، پس تبسم هم شامل این هدیه کوچیک میشه.
تبسم شماره ای که میخوای شارج بشه رو واسم میل کن تا تو هم جایزت رو بگیری.
amirsarmadi68@gmail.com
اشکان جون. نیاز به بخشنامه سردبیری هم نیست.
ما مخلصیم

سلام
یکی از خاطرات من
یه روز خواهرم منُ امتحان کرد
داشتیم سبزی پاک می کردیم خواهرم یکی از اون علفا که شباهت زیادی به تره داره به من داد و به من گفت این یکیم پاک کن
اونُ لمس کردم بعد گذاشتم قاتی آشغال سبزیا و گفتم این که علفه
خواهرم گفت ترسیدم گفتم الآنِ که اینم سر و تهشُ بگیری بزاری تو سبزیای پاک شده
چه جوری فهمیدی
گفتم اگه دقت کنیم اینها هم سفتِ هم موقع لمس کردن یه زبری احساس می کنیم.
امیدوارم خوب باشه.

می‌بینم ک نازنین جونم شما هم به خیل معتادین اضاف شدید خخخخ
خاطرت خوب بود خانمی ولی عاقلانش این بود که اون علف رو هم پاک می‌کردی میذاشتی قاتی سبزی پاک کرده ها تا دیگه بی خیال شما تو سبزی پاک کردن می‌شدند “شکلک یه آدم که تنبلیش میاد حتی تنبلی کنه”

سلام. ای نخودی شیطون.
معلومه تا حالا زیاد اینجوری کارای خونه رو پیچوندیا. خدا به مریخی آینده رحم کنه.
خخخ.
خرک.. یعنی خدا رحم کنه بهش
راستی گفته بودی کلی خاطره و تجربه داریا.
یا بفرست از طرف خودت بخونیم یا خودت در برنامه بگو

سلام. مرسی از دوستان عزیزم ملیسا, نازنین و مریم که همیشه نسبت به من لطف داشته ودارن.منم شماها رو دوست دارم خیلییییییی زیاد. من تا حالا چهارتا جایزه از این سایت و از افراد مختلف طلب دارم. نازنین جون اگه تو یکی از بدهی های دوستان اصفهانیتو پرداخت کنی ممنون میشم. (شوخی)
آقای سرمدی ممنون از لطفت. من فقط وظیفمو انجام دادم. جایزم هم خیلی بیشتر از این حرفا ارزش داره و معنوی هم هستش. و اونم برنده شدنتون در جشنواره ست. پس سعی کنید حتمأ برنده شین تا منم به جایزم برسم. مرسی.

سلام تبسم. ممنون از لطفت. راستش برای جشنواره همین که اون برنامه ی ۹۰ ثانیه ای ما که از طرف رادیو جوان در جشنواره شرکت کردیم و از بین آثار داخلی منتخب شد برای ما که سال اولمون هست، خودش یه پیروزی محسوب میشه. حالا ایشالا که در خود abu هم جز آثار برگزیده بشه اما اونجا دیگه کار خیلی سخته و از تمام کشور های آسیا و اقیانوسیه شرکت میکنن

سلام به همه ی بچه ها محل.‏ ممنون از این که از خاطراتتون برامون گفتید.‏ حالا دوستانی که خاطره تعریف کردند و دوستانی که هنوز خاطره نگفتند ولی قصد قربت کردند که خاطره بگن،‏ شماره تماسشونو در اختیار رییس کوچه امیر آقا سرمدی قرار بدن که ما بتونیم صدای شما رو هم در برنامه داشته باشیم.
بچه ها هدف ما این که شما مخاطبهای عزیزمون رو در امر برنامهسازی برنامه ی زندگی ادامه داره شرکت بدیم،‏ و بخش خاطرات یگی از برنامه های ما برای رسیدن به این هدف.
قبلا ازتون خاسته بودیم آثار موسیقیاییتونو در اختیار ما قرار بدید که متعسفانه هنوز استقبال خوبی از این طرح نشده که امیدوارم شرایط تغییر کنه.
در آینده هم برای رسیدن به این هدف برنامه های دیگری داریم که به وقتش اطلاعرسانی میکنیم.

سلام من از همه دست اندر کاران برنامه زندگی ادامه داره تشکر میکنم خیلی برنامه خوبی هست
از شما ممنونم که برای همنوعهای خودتون وقت میذارید امیوارم که این برنامه باعث موفقیتهای هرچه بیشتر نابینایان در زمینه های مختلف بشه یا حق.

سلام وحید عزیز. ما هر کاری که میکنیم انجام وظیفست. امیدواریم به قول تو، این برنامه بتونه قدم های کوچیکی رو برای موفقیت بیشتر نابینایان برداره.
یه توضیح هم به دوستان در خصوص برنامه ۲۴ که هنوز روی سایت قرار نگرفته بدم.
من و مجتبی چهار شنبه در شرکت پکتوس جلسه ای رو داشتیم که من نتونستم برنامه رو ضبط کنم. ایشالا دو شنبه میریم از آرشیو سازمان برنامه رو میگیریم و دو شنبه شب اگه مشکلی پیش نیاد برنامه ی ۲۴ رو میذارم روی سایت.
خوشبختانه جلسه در شرکت پکتوس هم بسیار پر بار بود و خود مجتبی بعدا در این باره توضیح خواهد داد

دیدگاهتان را بنویسید