سلام باز هم پست جدید دیشب با خودم می فکریدم که واسه محله چی انتشار بدم با خودم گفتم یه پست سیاسی رفتم که بنویسم یاد اطلاعیه مدیر افتادم که گفتند از هرگونه انتشار مطلب سیاسی به شدت بپرهیزید گفتم ارزشش رو نداره واسه یه مطلب اسمم رو بیلبرد کنم سر در کوچه فیلترینگ محله بعدش هم ماجرا امنیتی میشه و بچه های زندگی ادامه داره مجبور میشن سری جدید مستند دکتر سلام ویژه دوران مدیر محله مچکریم رو بسازند از خیرش گذشتم رفتم یه صندلی دغ درست کنم بذارم رو به روی صندلی داغ ترانه خانم اما دیدم ایشون دستهای پشت پرده محله هستند و امکان سازش با مدیر و تبعید من به آفریقا همون جایی که یه بار پست زدند هست از خیرش گذشتم گفتم تجربه های شخصیم رو مثل زهره بنویسم بچه ها تصمیم کبرا بگیرند زندگیشون رو متحول کنند بعد یاد نسیحت های خانواده افتادم که میگفتند تو با این ذهن خلاقی که داری مواظب باشکسی کشفت نکنه که یه سره میبرننت ناسا منم از ترس رفتن به ناسا و قطع شدن چهل وپنج هزار و پانصد تومن یارانه ام دست نگه داشتم پا شدم و تیپ مهندسی زدم که یه پست رایانه ای شیک و جدید بزنم که یاد ریش سفید های محله در حوزه رایانه افتادم گفتم حالا پس فردا می خواندبگن این جوونا از راه نرسیده به بهونه کمبود شغل وارد حوزه استحفاظی ما شدند نا امید شده بودم که قلم قدیمیم بهم چشمک زد برداشتم و نوشتم حالا بنویس کی بنویس البته بگما در پست های جدید میخوام به یاری خدا این قلم رو بذارم ملاقه رو بردارم برم تو آشپز خونه کنار سر آشپز باشی خدایی چقد حرف زدما بفرمایید خوشحالم می کنید با نظرات موافق و مخالف دوستانه
از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان راستش را بخواهید قلبم چند روزیست حالتی عجیب دارد گاهی تب می کند گاهی ناز می کند گوشتان را بیاورید جلو آرام می گویم نشنود بعضی وقت ها که حرف از خانه یار می شود چنان رنگی میدهد و آن چنان رنگی می گیرد که خدا می داند چموشی شده است برای خود تا نگاهش می کنم انگار نه انگار نه خانی آمده است ونه خانی رفته
وای چیک , چیک دیشب واشرش را عوض کرده بودم باز هم نشتی میدهد چشمام هایم را می گویم چند روزی است که تا دری به تخته عاطفه می خورد قطره قطره اشک می ریزدچه می دانم اطبا می گویند از شبکیه است بگذریم بین خودمان باشد شب پیوند ابرها بود که یواشکی پیغام گیر قلبم را دیدم برایش پیام آمده بود مرگ صمیمیت دلها به بهای تولد فناوری هزاران بار مبارک باد ,جا خوردم دستش را گرفتم و سمت آزمایشگاه زندگی روان شدم من که سواد درست و حسابی ندارم راستش را بخواهید این چیز ها که در دوره ما نبود اما آن طور که دست وپاشکسته فهمیدم نوشته بود (عشق ) , نگران شدم خب راستش را بخواهید همه اش تقصیر این روزنامه زمانه است این روزها چیز های بدی را تیتر می کند چند روز پیش تیتر کرده بود ویروسی آمده از جنس عدم اعتماد ,شهرت , قانون شکستن دلها که سر واژه هر یک را که بگیری می شود عشق ,نوشته بود سونامی سرعت زندگی معنای عشق لغت نامه دهخدا را به سرزمین نا کجا آباد برده است شایعه یا درست نمیدانم !میگویند این عشق از باران های اسیدی بی احساسی انسان هاست شما هم که باشید نگران می شوید . سرتان را در نیاورم همین دیروز بود که رفتم پیش طبیب عقل میگویند شاه کلید اطبا است در را که باز کردم چهره ای اخمو و سترگ دیدم گویی عصای پدر جد آقا محمد خان را به یک باره بلعیده بود خدا مرا ببخشد خنده ام گرفته بود گوشه چار قدم را به بهانه آلودگی جلوی دهانم گرفتم و تا می توانستم پوست خند زدم بگذریم نشستیم گوشیش را روی گوش هایش گذاشت و سر گوشی را چنان در حلق قلبم کرده بود که یه دفعه ترسیدم هنوز ترسم را مزه مزه نکرده بودم که با صدای نخراشیده اش روی دفتر ذهنم خم شد و نوشت فشار خون روی بی اعتمادی, تبش روی ایستگاه هیجان منفی,) منتظر قطار کودکی .قلمش را روی ذهنم انداخت و سرش را بالا آورد و گفت قلب شما عاشق شده است منمن من کنان گفتم ای ای این چه بیماری است هنوز دهانش را باز نکرده بود گفتم دوایش چیست به صندلی استدلالش تکیه زده و گفت ببینم این روزها قلبتان جایی نرفته است من سریع جواب دادم چرا چند روز پیش سفر کرده بود به تاریخ و کلی هم سوغاتی آورد همین دو سه روز پیش هم گفته بود روی خط جوانی با دوستانش مسابقه زندگی دارد و چند روزیهم هست که می بینم یواشکی به عقاید اواخر عمرم معتاد شده است عقل جواب داد همین است قلب شما عاشق پوچی شده است خودش را جمع و جور کرد و نوشت شش بسته صداقت کودکی یک شیشه هیجان جوانیو و اگر زیاده روی نکند کمی متانت پیری
؟؟؟؟راستی این روز ها قلب شما جوری نشده است عدم اعتماد ,شهرت , قانون شکستن دلها
۳۰ دیدگاه دربارهٔ «عنوان را شما انتخاب کنید»
ایول ازین نوشته ها بود که من تک تک کلمه هاشو بلعیدم
ولی بلد نیستم مثل تو خوب بنویسم
میگما راستی آمپول واست ننوشت یا گفتی میترررسم هاهاها
از همه دری بنویس اینجا
من از قول مدیر گفتم خخخ
من میگم برو این دفعه پیش این یارو متخصصه
بگو یه ده کیلو انرژی مثبت بنویسه بعد تو بیا ۵ کیلوشو بده به من
کلا با حال و جذاب مینویسی خوش به حالت
میدونی خاطرتو خیلی میخام؟, علامت سؤال,
میدونم خاطرمو خیلی میخای. نقطه
ههخخخخخ
سلام زهره چه مزه ای بود کلمات رو میگم نه می خواست بنویسه خود کارش تموم شد منم فرار کردم اگه تو ضمانت می کنی من ستاره دار نشوم باشه در که سهل هست از هر در و پنجره ای می نویسم به قول بچه ها و خودت ایول که هستی
ایول شدم
الولولوووولولوللللولولولول
راستی عنوانش رو بذار ده کیلو انرژی مثبت
اوووووووووللللووولللییییوووووللللللیییییت مبارک ممنون از عنوانت
سلام فرشته بَهبَه جدای از متن زیبات که باحال بود پست گذاشتنت رو هم لایک میکنم از تجربه هات حتمً بنویسیا آشپزی هم نابینایی باشه که بیشتر استفاده و لذت ببریم ای دستت طلا که سیاسی مون نکردی کی حال داره خدا رو شکر که تدبیر مدیر این چنین ما رو دور هم جمع میکنه تا باهم حرفای خوب بزنیم و از زندگی یاد بگیریم و بخندیم خب اونهایی هم که شایستگی داشتند حلالیت گرفتند و خوشحالیم میگم من خوشم میاد از این آقا عقله جدیه اما باحاله
و عجب موجود عجیبیست این قلب که خدا چه قدر دوستش دارد با اینکه ما آدمها نداریم پس او خودش با توجه به حکمت و خیرخواهی آن را نیشکند و خالی میکندش از اضافات مهملات آلودگیها بی ارزشیها و همینها و خودش تمیز و نو اش میکندو بهای چیک چیک یا حتی سیل خونش را که قدریش از چشمهامان قابل رویت است میپردازد و نه اصلً خودش بهای این احساس لطیف و با ارزش میشود چرا که هیچ کس جز او قدرش را نمیفهمد و آن وقت است که چه جلایی میگیرد از روز اول بهتر پس اعتماد را از خزاین او بگیر که تمام شادیهای دنیا از آن خودت میشود
سلام یه لایک ویژه برای بودنت ممنون که محبتت رو شریک نوشتم کردی عزیزم چشم حتما سعی میکنم بتونم تجربیات آشپزیم رو در اختیار دوستانم بذارم البته اگه مفید باشه خدا بهترین رفرش کننده زندگی هست
سلام خانم حسینی، ممنون از پست نوشتهتون جالب بود،
راستی عنوان هم همین عنوانی که گذاشتین خودش خوبه،
مررسی
سلام آقای خیر اندیش ممنون که سر زدید راستی من که نشد بیام تو پست حلالم کن اما خواستم بگم خیلی پست خوبی بود امیدوارم از این دست پستا زیاد بشه و تشکر برای نظر شما درباره عنوان متن
سلام فرشته.
خیلی جالب و زیبا نوشته بودی.
بهتر بود عنوان این پست: قلب نوشته های من میبود.
با این حال بسیار خوشحالم که این پست رو منتشر کردی.
سلام عمو جان خیلی لطف کردید وقت گذاشتید خوندید عنوان خوبی هست از این که با تعریفاتون ما جوونا رو دلگرم می کنید ممنونم
عالی بود فرشته خانم مواظب قلبتون بیشتر باشید.
سلام آقای بلوردی ممنونم چشم
با اون دارو ها خیلی وقت هست که با محبت ایزوله شده راستی یکی بگه من ایزوله رو درست نوشتم آیا
فرشته خانم، همچین از من ترسیده بودی که خودمم از خودم ترسیدم. یو ها ها ها هاااا!
ولی با قسمت اول نوشتت خیلی حال کردم اگرچه که بلای قسمت دوم نوشتت گاهی سر منم مییاد!
شکلک بازم از اینها بنویس زیاااااد!
شکلک ستارهدار نکردنت!
شکلک مرسی.
شکلک ما هممحلی ها تو رستوران منتظریم.
سلام بر آقای مدیر خب یعنی نباید از شما ترسید آیا . بعد قسمت اول نوشتم یعنی دقیقا از کجا نوشته
جواب شکلک ها
شکلک اطاعت میشه
شکلک قابل محله رو نداشت
شکلک با در نظر گرفتن لوازم مرغوب در آشپز خانه زیاد در انتظارتون نمیذارم هم محله ای های گرامی
درود! مطلب زیبایی نوشتی، اسمشو-ترس از مدیر یا مجردی یا خوش نویسی بگذارید!
سلام آقای عدسی شما کجا اینجا کجا خییلی انتخاب های خوبی هست برای عنوان ممنون
ههه فرشته جون اتفاقا نمی فرستادمت آفریقا ….بجاش میفرستادمت آمریکا واسطه ی خیر میشدم جذب ناسا بشی !ای جونم فرارررررررررر مغزها!
واقعا که جالب می نویسی من بودم اسمشو میذاشتم عصرونه !
سلام یعنی تو دلت می اومد من یارانم قطع بشه وایی خدا اونموقع که میگم دست های پشت پرده ای هیچ کس باور نمی کنه ولی این دست ای پشت پرده هیچ جور مطمئنم نمیتونه منو رو صندلی بشونه ممنون از خوندنت و عنونت
سلام فرشته خانم به خاطر متن زیباتون ازتون ممنونم خیلی جذاب بود
خصوصیاتتون رو به بهترین شکل توصیف کردید بله متإسفانه توی این زمونه عشق و وفا مثل در کم یاب شده
نه صداقتی نه محبتی نه عاطفه ای به کمتر کسی هم میشه اعتماد کرد
این شعر اومد توی ذهنم عشق یه چیزی مثل کشک و دوغه تموم زندگی پر از دروغه
در مورد عنوان این متن هم فکر میکنم اگه تلاش برای پیروزی بر ظلمت باشه خوبه موفق باشید.
سلام بر شما آقای خورشیدی ممنون از تعریفتون متاسفانه این چیزها البته بعضی وقت ها فدای فردیت میشه ممنون از بودنتون و عنوانی که پیشنهاد کردید
با سلام خدمت خانم حسینی
خیلی خیلی قشنگ نوشتی تشکر میکنم این نوشته شما اول باید پیش خانواده شریفتان منتشر میشد بعد اینجا
بعدم به نظر من عنوانش را اگر کوچه پس کوچه های قلب سفید اگر میگذاشتی قشنگ بود
آهان میگم ها گوش شریفتان را بیارید جلو میگم ها تو با پریسا نسبتی نداری یا خدای نکرده هم کلاسی نیستی
نه اینکه منظوری داشته باشم ها نه چون کم حرفی میگم هخهخهخهخهخهخهخهخهخخخخخخخخخخخخخخخخخخههههههههههههههههههههووووهوهووهوهوهوهو
سلام آقای میلاد منم متقابلا از شما تشکر می کنم که خواندیش نه خب واسه خانواده خوندمش اول بعد اوردم توو محله میدونید با پریسا جون نسبت خونی نه ولی نسبت قلبی چرا ولی فکر نکنم پریسا کم حرف باشه ها یعنی هست علامت سوال
می گم ها نوشته ای بسیار زیبا بود
اگر دوباره رفتید پیش آن دکتر ازش بپرسید مشاوره تلفنی هم می دهد اصلا می تواند دارو از دور تجویز کند
من قلبم یکم آرامش می خواهد سردرگم شده
حتما که مشاوره از راه دور هم میدهد راستی سلام برای کسب آرامش کافی است فقط ۲۴ ساعت دست از کار روزانه بردارید و خودتون رو به یک گردش تک نفره با حضور افتخاری خودتون دعوت کنید حتما علت بی قراری را متوجه می شوید
سلام فرشته جان. عالی عالی عالی نوشتی. این ازون دست پستایی بود که جمله به جملشو با تمام وجودم هضم کردم. یه جورایی حرف دل من هستش. مرسی. بازم بنویس، شاد و سرفراز باشی…
سلام تبسم بانو شکلک دلم واست تنگیده بود خیلی خیلی وقت بود که با هم هم کلام نشده بودیم خب اول بگم که تو زندگی ادامه داره که اومده بودی یعنی تو بخش خاطراتت خیلی به دلم نشستی منطقی به نظر میرسی من این شخصیت رو لایک می کنم نظر لطفت هست
ویروسی آمده از جنس عدم اعتماد ,شهرت , قانون شکستن دلها که سر واژه هر یک را که بگیری می شود “عشق” و دوایش: شش بسته صداقت کودکی یک شیشه هیجان جوانی و اگر زیاده روی نکند کمی متانت پیری… هه قلب منم عاشق پوچی شده است.
مرسی عزیزم. نظر لطفته. باورت گر بشود یا نشود دل من سخت برایت تنگ است… برای قلبم دعا کن.
قلبت آکنده از خوشی هایی که لایقش هستی عزیز دلم
سلام بر فرشته خانمی جونم
ببین من که این همه با تو دوستم …. هستم دیگه؟؟؟؟؟ … خب دقیقاً اسم و رسم و کلهم خصوصیات طرف رو برام اس بزن خوب نیست زیاد بمونم تو خماری خخخخ ….
ولی عجب همه چیز رو قشنگ به هم میبافی ها … دقیقاً معلومه سیاست مداری ….
سلام نخودی جونم خوبی عزیزم نه میخواستم بگم جامعه اونی نیست که دلها طلب می کنه انگار دلا یه جورایی شده محیط مجازی دوم ها ای الان با من بودی گفتی سیاست مدار چی میگه