خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

زنگ پنجم از کارگاه آموزشی خط بریل

سلاااا،ااااا،ااااا،اااا،اااا،اااا،ااااا،اااام.

خوبید آیا؟

همین اول کلاس همه برپا.

شهروز برو همه رو بگرد.

کیفاشونم بگرد.

هرچی سیب و انار و آدامس و خوراکیه بردار بیار.

خب انقدر بیجنبه بازی جلسه ی قبل در آوردید که الآن مجبورم خودم خوراکیها رو بینتون تقسیم کنم.

شهروز اون جعبه ی گز رو قایم نکن دیدمش خخخخ.

خب حالا مشقاتونم آماده کنید میخوام ببینم.

خب بریم سر مشقا.

شکلک دیدن مشقا.

بابا خب یه کم کمتر شش نقطه کنید دیگه.

یه کلمه رو ده بار خط زدن تا بنویسن.

خب دقت کنید دیگه.

حالا بریم سر درس امروزمون.

از این جلسه دیگه جای نقطه ها رو نمیگمهاااااا.

فقط شماره هاشون رو میگم.

امروز هم پنجتا حرف یاد میگیریم.

اول از ج شروع میکنیم.

برای نوشتن حرف ج باید نقطه های دو، چهار و پنج رو بنویسید.

مثل جارو، جسارت، جسور، جوجه، جوب، جوراب، یاسوج.

حالا چندتا جمله.

جارو دسته دارد.

امیر جوانمرد است خخخ.

در جوب آب است.

جوراب فرهاد پاره              است.

خب حالا بریم سر حرف بعد.

حالا میریم سراغ حرف ز.

برای نوشتن حرف ز باید نقطه های یک، سه، پنج و شش رو بنویسید.

حالا چندتا کلمه.

امروز، زنده، روزنه، زن، سبز، سبزی، جایزه، تیز، تیزبین، ستیزه، پیاز، پیتزا.

خب حالا چندتا جمله.

یاسمین پیتزا میپزد خخخ.

امروز بارانی است.

سمانه سیبزمینی دوست دارد.

زهره در زندان است خخخ.

خب حالا حرف بعد.

میریم سراغ حرف ش.

برای نوشتن حرف ش باید نقطه های یک، چهار و شش رو بنویسید.

حالا چندتا کلمه.

آشپز، آش، شهر، شیراز، پشتبام، شامپو، ماش، شام، شبنم.

حالا چندتا جمله.

شهروز شیر آب را بست.

امیر آش دوست دارد.

شبنم دوست شراره است.

تبسم در شهر بروجرد است.

آریا شرور است.

خب بریم سراغ حرف بعد.

حالا حرف ک.

برای نوشتن حرف ک باید نقطه های یک و سه رو بنویسید.

حالا چندتا کلمه.

آشکار، کشک، تشک، پشتک، سکسکه، ساک، ساکت، کیسه، کیک، کویر، کویت.

حالا چندتا جمله.

اکبر آشپز است.

کیارش و کامیار برادرند.

کامیون بار دارد.

کویت کشور است.

کاسه پر از کشک است.

حالا آخرین حرف امروز.

حرف ل.

برای نوشتن حرف ل باید نقطه های یک، دو و سه رو بنویسید.

حالا چندتا کلمه.

لامپ، لاکپشت، لوبیا، لاله، لادن، آلاله، لباس، پلیس، دلاور، زلزله، جلسه،.

حالا چندتا جمله.

ملیسا درس میدهد خخخ.

وحید لیمو ترش دوست دارد.

پریسیما لوبیا پاک میکند.

شهروز پلیس است.

اصغر در جلسه است.

شلوار اشکان مشکی است….

برای امروز کافیه.

حالا بریم سراغ خوراکیها ببینیم شهروز چیا جمع کرده.

وااااااااااااای.

چه قدر زیادن.

یه مدرسه میایید انقدر خوراکی میارید.

مسافرت برید چی کار میکنید پس.

خب ساکت بشینید تا خودم همه رو تقسیم کنم.

اصغر تو هم بشین وگرنه خودکار لای انگشتات میذارمهاااااااااا.

مگه قرار نبود از اون شکلاتها بیاری هان؟

این آخرین فرصته که بهت میدمهااااا.

خب من خوراکیها رو تقسیم کردم.

سهم خودم رو برداشتم که برم.

بقیش رو شهروز قراره بینتون پخش کنه.

پس تا بعد:

بایباااایااایااایاایاایااییاییااییاااییییااییاایییااااییییییااییییااییییی.

۷۳ دیدگاه دربارهٔ «زنگ پنجم از کارگاه آموزشی خط بریل»

سلام بر خانم معلم.
خانم معلم ببخشید، حالا منو میفرستی توی حیات بازی کنم بعد خوراکی تقسیم میکنی؟
میرم به اداره شکایت میکنم هااااا خخخ.
خانم اجازه؟ این شهروز نمیدونم برای کی این گزها رو خریده بود که یه مامور برای حفاظت شون استخدام کرده بود ناکس.، حالا نمیدونم چرا این گزها از اینجا سر در آورده
ضمنا فکر کنم اول شدم.

سلاااااآااااام عموی شرقی خخخخ
میگم عمویی نه جون من شکایت نکن خخخ اگه بری و ازم شکایت کنی دیگه معلم ندارین هاااا….
شهروز هم باید گز هایی رو که گرفته بیاره تا بین بچهها تقسیم کنیم دیگه خخخ
میسی از حضور گرمت عمویی…..
خدافسی عمویی

تأثیر جادو رو داشتیییییییین؟!
اون وقت که داشتم مینوشتم عمو چشمه هنوز ثبت نکرده بود!
ولی جادوی خودم باعث شد تا دکمه ی فرستادن رو زدم، اینترنتم به مدت حدود ۲۰ ثانیه گیر کنه و این شد که میبینید!
خلاصه هر کی اذیتم کنه سووووووووووووسکش میکنم!

سلام ملیسا جون
میگم این شهروز همه ی خوراکیهارو خودش خورد و ما رو تهدید کرد اگه به شما بگیم با قلم میزنتمون
خانوم معلم ما چون از تهدید شهروز نترسیدیم اومدیم بهتون گفتیییییماااااااااااااا
* * *
عالی بود مثل همیشه موفق باشید

سلام سلام سلام مروارید خوبی گیگیلی جونم
میگم این شهروز گناه داره که
مگه چقدر جا داره که همه خوراکی ها رو بخوره که خخخ
میگم شهروز اینقدر شکمو نباش که بچهها اعتراض دارن که هخخخخ
میسی میسی عزیزکم که اومدی قربونت برم
بوس بوس

سلااااام بر خانم معلم ملیسا جونم خخخ می‌گم آریا شرور است زهره زندان است شهروز پلیس است خخخخ منم وکیلم خوخوخ ولی خوب شد امروز قبل کلاس همه خوراکی هام رو خوردم ها خخخخخخ من پفک می‌خوام و لواشک هان یه دونه سیب قرمز هم می‌خوام …. آدامس ها هم همه اش مال خودتون ……. من آدامس دوست نمی‌دارم ….. تازه من پیتزا و آش هم می‌خوام و خانم اجازه لوبیا ها رو پریسیما حتمی باید تهنایی پاک کنه می‌شه شهروز و یاسمین هم برند کمکش تبسم هم می‌ره ….. منم نظارت می‌کنم …..

سلااااآاااااآ آ آ آاااااااآااام نخودی جونم
خوبی خانم وکیل ما دست بوس هستیم گیگیلی من
وکیلی نه نرو تو باید وکالت کنی نه نظارت هخخخ
تازه من عااااشق آدامسم که
دوست میدارم که
میسی زیادتا جیگیلی من
بووووٱوووٱوووٱووووس

سلام ملیسای مهربان خوبی آیا؟
خعلی باحال بود این پستت خخخ
زهره ی بیچاره چرا زندانی شده؟ میگم چند روزیه که نیست نگو خطا کرده زندانی شده! خخخ
کار بهتری برای من و یاسمین سراغ نداشتی؟ تو هم ما رو میفرستی آشپزخونه؟ گناه داریم خب! ببین لوبیا ها خیلی زیادن این همه لوبیا رو تنهایی تمیز کنم؟
خب نخودی چرا وایستادی؟ بیا کمک کن دیگه! تبسم هم که نیست یاسمین هم که فرار کرد گفت پیتزا رو هم تو باید درست کنی
خب یعنی چی بیا نظارت کن دیگه درسو میدی تقسیم مسئولیت میکنی بعد میذاری میری؟
ببین راست میگه مروارید شهروز ما رو تهدید کرد و هیچی بهمون نداد. خب حالا من باید شرور بشم و همه ی خوراکیها رو ازش بگیرم ههه
عالی بود عزیزم

سلااععععٱععععٱععععآااااآاااام خوبی پری پری جونم
میگم این زهره در رفته
رفته فال بگیره پلیس دستگیرش کرده
قابل توجه سعید خخخخ
آره برید آشپز خونه لوبیا تمیز کنید که میاخواییم قرمه سبزی هم درست کنیم دیگه هخخخخ
در ضمن برو امشب از یاسمین امتحان بگیر ببین چقدر یاد گرفته که هوهوهوهوهوهو
میسی کامیون کامیون نانازم
بوس بوسکی گیگیلی

سلاااااااااام ، خُب من از جلسه برگشتم خخخخخ،
خانم اجازه من من من ببخشید من شکلات آورده بودم اما بچه ها ریختن سرم همهشو ازم گرفتن، امیر هم انارهاشو تو حیاط قایم کرده، عمو چشمه خودش دید، خخخخ راستی میگن زهره رو بخاطر مدرک جعلی مهندسیش گرفتن راسته آیا؟ خُب بالاخره این شهروز پلیس ه یا مبصر، خخخخ
من هم بالاخره نفهمیدم که شما معلمید یا درس میدید خخخ، راستی تقصیر آقا فرهاد نیست که جورابش پارهست تقصیر اسمشو نبره که حقوقا رو سر وقت نمیده، خخخخ

سلاااآاااا،اااا،ااا،ااا،ااا،ااآاااام اصغر خوبی
میگم اینقدر شکلات نخور
همونه که دندونات همه خراب شده که خخخخ
نه نخیرم امیر پسر خوبی هست همه اناراشو آورده داده که بین بچهها تقسیم کنم که برن خونه هاشون بخورن چون اگه اینجا بخورن لباسشون کثیف میشه که….
زهره هم نازی نازی نمیدونم فکر کنم با گروهک تروریستی دست به یکی کرده و وظیفه خطیر گرفتن فال رو برا اونا به عهده گرفته
شهروز هم الآن مبصر هست و در آینده قراره پلیس بشه که هخخخخ
یعنی کلا هر دوتا هست که
کلا میسی میسی میسی فراوون از حضورت
خدافسی

سلااااآاااا،اااعععععٱعععععااااآااااآااام میگم تبسم بسه دختر چقدر میخوابی تو
نکنه عاشق شدی خخخ
شکلک جیغان جیغان تو گوش تبسم
شکلک پریدن به سر تبسم تا خوابش بپره خخخ
حالا دیگه کافیه الاهی گناهی هستی
برو بگیر بخواب
اما خوب بخوابی خوابای قشنگ قشنگ ببینی که گیگیلی من
میسی که اومدی نانازم
بوس بوسان
بوس بوسکی

سلاااام. اول که میسی از این آموزش، قطعا واسه افراد مبتدی میتونه مفید فایده باشه.
اما یه افشاگری، من میدونم شهروز این گز ها رو واسه کی خریده، اول اطلاعات گز رو میدم، گز آردی، ۴۰ درصد پسته، قیمتش هم ۱۸ هزارو ۵۰۰ تومانه،
فعلا از گفتن اسم صرف نظر میکنم، خخخخ، اما شاید گفتم.
فعلا فقط بگم اسم کسی که گز ها در اصل ماله اونه، ۵ حرفیه. خخخخ
راستی من زهره رو هم خبر دارم که چرا گرفتنش.
دیروز ساعت ۶، داشته از کلاس موج نور بر میگشته، سر راه دمه دروازه شیراز، سر چهار راه، داشته فال میگرفته، که پلیس ریخته گرفتش.
چند نفر دیگه هم باهاش بودن، حالا باید امیدوار باشیم به جوونیش رحم کنن. خخخخ
حالا شما اسم کسی که گز در اصل ماله اونه رو حدس بزنید.
اگه گفتیناااا

سلااااآ آ آ آ آ آععععٱآ،ععععععآعععععآعععععآاااام امیر خوبی
میگم این شهروز هم واسه خودش ماجرایی شده هاااا
حالا گناه داره افشا گری نکن
نگو کیه
وگرنه شهروز میره پیش زهره که فالتو بگیره تازه یه دعا هم از پیشش میاره تا هرجا بری بهت زن ندن که خخخخ
خوب گناه داره که
راستی امیر بیا این بگو راهنمایی کن تا ما بدونیم این معشوقه شهروز کیه آیا خخخخ
میسی که آموزش مفیدی هست
ممنونم از حضور بسیار بسیار و فوق العاده فعالت امیر
اما شهروز گناه داره اذیتش نکن دیگه
بای بایییٱیییٱییییٱیییٱیییٱیییٱیییٱیییٱییی

سلااااآاااام وحید
میگم نه دیگه نشد
همه باید یکسان باشید
نمیشه که به یکی زیاد و به یکی دیگه کم برسه که
ولی چون این دفعه امیر فضولی کرده شهروز رو اذیت کرده بهش خوراکی نمیدم
سهمش رو برو ازش بگیر
تا امیر تنبیه بشه بعد این وسط تو هم قش و ضعف نری که هخخخخ
کلا میسی میسی که اومدی
خدافسی

آخه اگه بگم بد آموزی داره. خخخخ
ببین شهروز. تو دوستمی درست. اما دیگه خانوم معلم گفته بگو نمیتونم نگم که. دو روز دیگه بهم صفر میده.
خب اول اسمش حرف م هستش.
حالا شما جدولو کامل کنید. خخخ
۴ حرف دیگش مونده.
الفرااااااار

وااااای که من یه کامنت گذاشته بودم دیگه حسابی حسابی شایعات راه انداخته بودم ها خعلی خعلی شانس اوردم کامنتم ارور داد خخخ طرف رو حدس زده بودم … البته شواهد و قرائن کم داشتم ها هوهوهوهیییهااا شااااانس اوردم وگرنه با تیپا از محله نخود پرون می‌شدم خخخخ “ولی عجب محله مون تازگی ها عشقولانه شده ها …. خب من همیشه گفتم بازم تأکید می‌کنم نون خامه ای از مدل نارنجکی دوست می‌دارم” ….

سلام.
امیرجان داداش.
برو اول اطلاعاتت رو تقویت کن بعد بیا حرف بزن.
گز آردیه مال خودم بود.
اونی که تو میگی لقمه ایش بود.
در ضمن فکر نکن خودت خیلی پاستوریزه هستیهااااااا.
بچه ها.
اگر اونی که من براش گز خریدم پنج حرفیه که یکیش مشخص شده، امیر هم شعرایی که میذاره رو به کسی تقدیم میکنه که در کل اسمش چهار حرف بیشتر نیست.
ولی من خیلی آدم خوبیم.
برای همین میگم که این دفه آخرش م داره.
حالا سه تای دیگش رو پیدا کنید.
داداش یه حرف عقب هستی.
میبینمت گلم.
میگم نخودی برو پشت نیمکت آخر یکی از این پاکت کاغذیها پر از نون خامه ای برات قایم کردم.
فقط به کسی نگیهااااااااا.به شرطی که دنبال قراین من نباشی.
دنبال قراین امیر باش خخخ.
عمو چشمه.
بابا خودت خدا وکیلی بگو.
من بیشتر آره یا امیر بیشتر آآآآآآآآره؟

سلااااآاااا،اااا،اااا،ااام خوبی شهروز
خوب بیا دیگه صادقانه بگو این گز رو برا کی خریدی آیا
آهان در باره امیر هم یه حدسی زدم که بماند……..
آآآآخ جونمی دوتا عروسی باحال افتادیم که
نخودی بیا با هم بریم تهران از این دوتا شیرینی بگیریم خخخخ
هوهوهوهوهوهوهوهوهوهوهوهوووووو
بدو بدو مبارک بدو ایشالاه سلامت بدو
من رفتم
الفرار

سلام که . میسی خانم معلم . من اما خوراکیامو نمیدم به هیچکی . مامانم گفته لواشک ضرر داره . بچه ها نباید بخورن خب . من میخورم تا عبرتی بشم برا بقیه . هوم . اوم . خوشمزه . دلتون لواشکی . بعدشم که من الان خب . ج . ز . ش . ا . آ . ب . ت . ث . رو بلدم . بقیشم ایشالا بعدنا رستگارم میشه . شکلک شاخه ی گل . شکلک خانم معلمی که مهربونه . شکلک یه عالمه محبت .

بح بح بح بح سلااااآااااام خوبی یلدایی گیگیلی من
عژیژیم قربونت برم خوب نده به هیشکی گلکم
باشه نانازی من
میگم بوبولی احسنت آفرین همیشه تکرار و تمرین کن تا یادت نره گیگیلی من
شکلک میسی که اومدی
شکلک جیغان جیغانم که
شکلک شاد شادم که
شکلک کلی بوس گاز و نیشگون خخخخ

سلام بچه ها.
ببینید من چون از همتون بیشتر توی این کلاس سابقه دارم و حق آب و گل دارم بهتون میگم که ماجرا از چه قراره.
مشخصاتی که در مورد نوع گزهایی که شهروز خریده همونیه بود که امیر گفته، چقدر که، که کردم من اینجا ححح.
و آم ما برای کی خریده:
شهروز چون اصولا آدم توسعه طلبیه واقعیتش این گز رو برای خانم معلم خریده که بلکه مبصر بمونه، آخه این بچه عشق مبصریه.
البته منم یه وقتایی اون موقع ها برای معلمهام چیز میز می بردم، یواشکیبهتون بگم: برای اینکه نمره بگیرم، اشتباه من این بود که اینو برای شهروز تعریف کردم.
اون بی انصاف هم سریع به نفع خودش بهره برداری کرد و خواست خانم معلم ما رو تطمیع کنه تا مبصر باقی بمونه خخخ.
من آدم فروش قابلی هستم نه؟
خانم اجازه میشه از این به بعد ما مبصر باشیم؟
قول میدیم کلاس رو خوب اداره کنیم.
دیدید شهروز چه کار بدی کرده؟
به نظر من شهروز دیگه صلاحیت مبصر بودنش زیر سوال رفته، حالا خودتون میدونید.
این بود داستان شهروزخان عشق مبصر.

میگم بچه ها حالا که عمو چشمه از طرف امیر راز منو افشا کرد منم یه حرف دیگه از کسی که امیر شعر هاش رو بهش تقدیم کرد رو لو میدم.
تا تو باشی از این کارا نکنی بچه جون خخخ.
بچه ها حرف اول اسم عروس آینده ش هستش.
حالا بگرد پیدا کن شیرینی رو بگیر.
امیرجان خوبی عزیزم؟
الفرااااااااااااااااااااار.

سلاآآآآآآآآآآآآآآآآآآآاااآآاآآاااآآآآآم خانم ملیسا یعنی همون خانم معلم.
به بچه ها بگو بیخیال شن عروسی مروسی رو. بابامن پول ندارم واسه خودم جوراب بخرم.! از کجا بیارم کادو بخرم اون هم واسه دو نفر؟ خخخ.
میگم این اصغر هم عجب ناکسیه هاآآآآآآآآ.
اصغر بگم؟
.
.
.
بگم؟
.
. باشه نمیگم.
.
. نه باید بگم.
خانم معلم میدونی چرا جورابم پارهست؟
امروز صبح من با اصغر و شهروز و امیر شرط بستم که امروز هم مثل همیشه خانم معلم نمیاد. قرار شد اگه شرط رو باختم, پای برهنه سه دور دور حیاط مدرسه بدوم. سر صف از مجتبی یعنی همون آقا مدیر خودمون پرسیدم: خانم معلم ما اومده یا امروز هم باید تو حیاط گرگم به هوا بازی کنیم؟ اون هم گفت: شکم تو صابونمال نکن دادا. اومدهست. این امیر و اصغر و شهروز هم بیرحمانه منو وادار کردن سه دور دور حیاط بدوم. هاهاها. من حدس میزنم امیر اشعارش رو به کسی تقدیم میکنه که علاوه بر حرف آخر, حرف اول اسمش هم م باشه. ههه.
حالا دو تا کلمه مرکب از حروفی که امروز یاد گرفتیم مینویسم که بدونی درسم رو هم خوب میخونم.
لج لج لج زرشک زرشک زرشک خخخ خخخ.
سبز باشی. اون هم از نوع فوسفوری.

سلااااا،اااا،اااا،اااا،اااا،اااا،اااا،اااآااااااااآااام بر فرهاد تپه کن نه نه نه یعنی چیزه کوه کن
آره دیگه یه دونه عروسی امیر افتادیم که
یعنی باید پولاتو جمع کنی بری براشون کادو بخری که
جورابتم پاره باشه ایرادی نداره یعنی کفش داری که خخخ
خوب ایرادی نداره که سه دور دوییدی ورزشی شده واست هاااا
ببین شهروز نوشته که حرف اول عشق امیر ش هست خخخخ
حدست اشتباه بود حالا برو ببین که چی میشه
امیر بدو بیا اعتراف کن دیگه

من که هرچی میفکرم چیزی به ذهنم نمیاد که
بعدشم آفرین پسر خوبی باش درساتو خوب بخون
مشقاتم خوب بنویس خخخخ
کلا میسی از حضور فراوونتا
سورتی باشی هوهاهی هاهاهاهوهوهوهوه

سلااااا اااااا ااااا، ااااا، ااااا، ااااااام.
آخ آخ آخ عمو چشمه. گناه داشت که. خخخ
البته بگما، این شهروز از بچگی همین کارو میکرده هااا. پارسالم واسه معلم کلاس آموزش خط بیناییش از گیلان کولوچه فومن سوغاتی داده بوده.
تازه دو سال پیش هم برای زنگ اول از کارگاه آموزشی لبخونی هم واسه معلمش از شیراز مسقطی برده بوده.
چون اون معلم هاش به خاطر این کارا تا آخر سال میگذاشتن مبصر باشه و آخر سال هم بهش ۲۰ میدادن، شهروز فکر کرده اگه واسه معلم کلاس آموزش خط بریلش هم گز بییاره، تا آخر سال مبصره و امسالم میتونه ۲۰ بگیره.
غافل از این که معلم ما، خعلی خعلی باهوشتر از این حرفاست.
دیدین که. گز رو برگردوند به خوده عمو چشمه.
به نظرم مقصر اصلی معلم سال های پیش شهروز هستن. چون اگه اونا ادبش میکردن، دیگه الان شهروز واسه خانوم معلم گز نمیخرید. خخخخ
اما اعتراف من، عروسی سه سال دیگهست که.
چون فرهاد پول نداره، شهروز پول نداره، اشکان لباس نداره، عمو چشمه ماشینشو فروخته، چون قرار بود L 90 عمو چشمه ماشین عروس باشه. خخخ
داشتم میگفتم. ملیسا که راهش دوره، پریسا که درگیره گوشیشِ، عمو غفور هم که تو دادگستری مشغول شکایته، یلدا درگیر اثاث کشیه، پریسیما که رفته شاخ بشکنه، محمد که فعلا سوئدِ، یاسر رفته پلیس فتا، مجتبی که افسرده شده، اصغر که فعلا درگیر بچه داریه، زهره هم که زندانه، خودمم که فعلا پول ندارم، شغل ثابت ندارم، خونه ندارم، ماشین ندارم، خخخخ.
پس عروسی افتاد برای سه سال دیگه. دلتون میاد من عروسی بگیرم زهره نباشه، اشکان با عرقگیر بیاد، شهروز و فرهاد کادو ندن، خب نمیشه دیگه.
تازهشم هنوز فقط ۵۰ درصدش حله. خخخخ
۵۰ درصد دیگهش اونا که فعلا گفتن نه. ححح
میگن باید زنگ صدم از کارگاه آموزشی خط بریلمو با نمره ۲۰ به پایان برسونم تا اونا قبول کنن.
شکلک خانوم معلم نمره میدی آیا؟
؟

میگم امیر حالا که عمو اومده برا شهروز اعتراف کرده
تو هم بیا بگو که این عروس ما کی هست آیا
بیا بیا بیا امیر بیا بگو که ما کلی علامت سوال تو ذهنمون هست که خخخ
تازه غصه نخور که راه من دوره
تو زود عروسی بگیر از من که اگه اونور دنیا هم باشم برا عروسی تو پاشم بیام
به شرطی که دعوتمون کنی هاااا
اینقدم این شهروز رو اذیت نکن وگرنه تا زنگ صدوم همینطوری بهت صفر میدم که عروس خانم بهت بععععله نگه که هخخخخ
هوهوهوهوهوهووهوووووهههههووو حححح

خب خانوم معلم شما راهتون دوره میایین.
فرهاد که پول نداره چی. اشکان که لباس نداره چی. زهره که زندانه چی. خب من به فکره همه هستم خب. خخخخ
تازهشم دیگه مگه کسی جرأت داره شهروز رو اذیت کنه.
بعله. اینجوریاست.
شهروز داداش مخلصیم.
شکلک ارادت به شهروز.
شکلک شهروز مبصر لایقی هست.
شکلک شهروز بهترین دانشآموز این کلاسه.
شکلک کی بهتر از شهروز.
شکلک شهروز شهروز شهروز
شهروز شهروز شهروز شهروز
خب خانوم معلم حالا ۲۰ میگیرم. خخخخ خخخخخخخخ خخخخخخخ حححححح حححححح خخخخخخخ حححححححح خخخخخخخ خخخخخخخ

سلاااااآآآاآآآم خانم معلم. میگم اجازه این وحید لیمو آورده بود چرا هیچیش به هیشکی نرسید؟ احساس میکنم این بشر اصن خلع خوراکی نشده باشه ها! ی گروه تحقیق و تفحص بفرستید این وحید رو چک کنند.
راستی، با حروف خط بریل، انگلیسی هم میشه نوشت آیا؟
شکلک تعجب و خوشحالی از حضور یلدا.
شکلک فرار از وحید.

سلاااا،اااا،ااا،ااا،ااا،ااااآاااااآ آ آ آ آ آ آ آاااااٱاااااا،ااااا،اااا،اااا،اااا،ااام خوبی مجتبی
میگم بح بح بح بح ببینید کی اینجاست بچهها
مدیر جونی اینجاااااست
میگم یعنی مدیر پست گم کردی آیا یعنی هخخخخ

اتفاقا لیموهای وحید رو هم گرفت قرار نیست که همه رو یهویی بدم که بخورید که….
یعنی مدیر شکمو تشریف داره یعنی…..
میگم مجتبی مظلومتر از وحید گیر نیاوردی آیا خخخخ
عجله نکن مدیر انگلیسی هم یاد میدیم که….
میسی مدیر که پست رو با قدوم محترمت شاد شادان کردی که
خدافسی

سلاااآااااآاااآاااآاااآاااآاااعاااعااااعااااعااااعاااااعاااااااآآآاااااااااَآآآَاااَااااَاااَااااَااااَااااآااااام.
میگم من دارم از گشنگی میمیرم. هرکی گشنش نیست مرحمت کنه تغذیهش رو. میگم داغ دلم رو تازه کردید! وای که دو هفته دیگه مدرررررررسه شروع میشه. شکلک استرس در حد مرگ. شکلک تلاش برای مثبت اندیشی. میگم کی میتونه من رو پر از احساسات مثبت و افکار مثبت درباره مدرسه کنه؟
من هم تخمه دارم. ژاپنی. هرکی تغذیه خودش رو بده به من یک ششم تخمهها رو بهش میدم. باشه؟
کشتم شپش شپشکش ششپا را.
این هم از جمله الگو!
میگم خوبه پست کلا ۱۲ تا لایک خورده تا الآن. حالا پنجاه و خوردِی کامنت داره. نه به این، نه به پست خبری آقای خادمی که ۱۷ ۱۸ تا لایک خورده و کلا ۷ ۸ تا کامنت داره!
یکی به فکر اعتدال باشه.
راستی گز هم نمیپزیرم. چون خودمون داریم. آره. خریدیم. خخخ. ولی انار میخوام! آدامس هم اگر دارچینی باشه میخوام. اتمام حجت کردم؟
خ دیگه. بفرستیمش. کلاسهای شما هم کماکان با قدرت ادامه دار باشه. حروف الفبا که تموم شد چی یاد میدین؟ اجازه میگم حروف انگلیسی و یونانی و ژاپنی و چینی رو هم یاد بدین. ممنون میشم. فعلا بسه نوشتن. موفق و پیروز باشید. یا حق.

سلااااآااااآااااآااام علیرضا خوبی آیا
میگم تو که این همه شکمو هستی چرا فقط با خودت تخمه آوردی آیا
یه وقت برشکست نکنی پسرم هخخخ
حالا که اینقدر به زبون چینی علاقه داری برا جلسه آینده نحوه نوشتن حروف چینی رو باید بیایی تو کلاس کنفرانس بدی هاااا……
میسی از حضورت
در ضمن مشقاتو هم خوب بنویسی وگرنه من میدونم و تو
شهروز رو میندازم به جونت هخخخخ
خدافسی

اوووه چه خبره ههه
چی میگی بابا من که زندان نبودم
اون پست مجتبی بود که اون مرده رو معرفی کرده بود
من سریع زدم تو کار قاچاقو اینا
خیلی پست خوبی بود یه شغل بدرد بخور دستو پا کردم
من سرکرده یه گروه قاچاق شدم
کلی کارو بار داره میچرخه
فقط رفته بودم یه جای امن که دستگیر نشم
یهووووههاهاها

سلاااااآاااام بر خاله جونی جیگیلی
میگم زهره اوضاع بازار چطوره آیا
الآن جنس خوب چی داری هاااا
فقط قیمت مناسب باشه که برا مریض میخوام که
راستی بیا یه فال هم برا امیر بگیر که ببینیم بختش کی باز میشه
میگم اسم عروس خانم هم تا حالا دوتا حرفش مشخص شده
اولش ش هست آخرشم م هست
حالا بیا فالش بگیر
میسی گیگیلی من
بوس بوسکی

همه بشینن سر جاشون ببینم.
چه قدر شلوغ میکنید.
کلاس رو گذاشتید رو سرتونها.
ای بابا.
خب. میگم بچه ها بیایید دور هم پول بذاریم برای اشکان و فرهاد لباس و جوراب بخریم، یه ماشین هم اجاره کنیم برای ماشین عروس، زهره هم که برگشت، یاسر هم زنگ میزنیم میاد، محمد هم از سوئد بلیت میگیره میاد، اصغر هم میگیم بچه رو بذاره پیش آشنایی فامیلی چیزی، یه عروسی راه بندازیم.
میخوام ببینم الآن بهانت چیه امیرخان.
مجتبی هم که علائم بهبودیش بیشتر شده خخخ.
تازه عروسی میتونه برای بهبودیش تأثیر مثبت هم داشته باشه.
مگه نه مجتبی؟

آره شهروز بدو بدو
سریع دست به کار بشید تا امیر و عروس خانم پشیمون نشدن که
شهروز تو به امیر نزدیکتری برو از همین الآن دنبال کارای عروسی و از اینجور حرفا
سریع تا دختره از دستمون نپریده
زووووٱوووٱووووٱوووٱوووٱوووٱووود شهروز که وقت طلاست هخخخخ

آره آفرین شبنم هم میتونه باشه
پس تا حالا دوتا اسم داریم شمیم و شبنم
امیر بدو بدو بیا بگو که کدوم یکی هست آیا
بعدشم بچتم بیار تا مجلس رو گرم کنه اصغر خوبه هاااا…..
******
راستی میگم بچهها
یه وقت در مورد خود پست کامنتی چیزی نذارید که ناراحت میشم هااااا….
خخخخ هههه حححححخخخخخ

سلااام. ای بابا خانوم معلم من این همه از شهروز تعریف کردم تا دیگه همه چیز حل بشه. ظاهرا کارساز نبوده. خخخ
شهروز داداش خب اینارو حل کردی اون ۵۰ درصد رو میخوای چی کار کنی؟ هان.
بعدشم خانوم معلم حالا این حرفارو بیخیال. حالا که تو این جلسه بچه ها زیادی شیطونی کردن و کلا کلاس رو به هم ریختن، شما هم اون بلوتوث گوشیتون رو روشن کنید میخوام یه فایل واستون بفرستم حالشو ببرین. خخخخ
البته بعدش بهم صفر ندیناااا. به جوونیم رحم کنید.
روشن کردین؟
.
.
خب بذارین سرچ کنم.
.
.
ایلیا
خب این که بلوتوث اصغره.
.
.
گز
خب این که اسم بلوتوث شهروزِ
.
.
.
ایام به کام
خب این که اسم بلوتوس پریسا هستش.
.
.
.
ای بابا بچه ها خب یه دقیقه این بلوتوث هاتونو خاموش کنید میخوام واسه خانوم معلم رو پیدا کنم.
.
شهروز
شهروز
خب فکر کنم همین باشه دیگه. حححح
.
.
.
.
.
آهان send کردم. بگیرین خانوم معلم.
https://www.gooshkon.ir/amir/tanz.mp3
خب فکر کنم رسید. چون فقط یک مگابایت هستش.
خب تا خانوم معلم منو به باد کتک نگرفته خودم از کلاس برم بیرون.
خخخخخخ خخخخخخ خخخخخخ خخخخخخخخخخ ححححححح هاااااا یااااا ااااااایییی یییییی حححح خخخخخخ جچجچج خخخخخ

سلااام امیر، یعنی عجب حالی کردم با این فایل، خخخخخ ، خُب اشتباهی جوری فرستادی که همه میتونن دریافتش کنند، حتی از اون کار من هم جالبتر بود، میدونی که چیو میگم؟ سیس گفتم سیس ،خخخخ
راستی اسم بولوتوز من هم هست،
http://www.nemigam.blogfa.com
، خخخ

دیدگاهتان را بنویسید