خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

اطلاعیه ی مهم گوشکن، تغییرات جدید در محله، حتما بخوانید و به دوستانتان توصیه کنید این یادداشت را بخوانند!

درود به همگی.

با اینکه محلهمان صمیمی هستش ولی بازم باهاش وقتی بیشتر حال میکنم که برگردم به گذشته. روز هایی که بی دردسر و بی مزاحم، راحت پست مینوشتم و خاطره میگذاشتم. روز هایی که حساسیت های بازدید کننده ها در حد حساسیت بود و کاری با من نداشت. خوب دیگه. چی کار میشه کرد. جریان زندگیه دیگه. گاهی زین به پشت و گاهی هم خو دوباره زین به پشت. نقل اون بیتی که شاعری سروده یکی را دهی تخت و تاج و کلاه، یکی را نشانی به خاک سیاه. یکی را نشانی به خاک سیاه و باز هم تا میتونی ای خدا جون، هی یکی را کشانی به خاک سیاه. هه. تیریپ ناامیدی نیستااا، تیریپ واقعیت هستش. خوب. حالا که ایقد خودمونی شدم، بگمتون که توی این یک ماهه، دو بار دو تا 26 هزار تومان برای رپید پارس خرج نمودیم به عبارتی 52 هزار تومان و دو عدد 45 هزار تومان برای دو ماه تمدید سرور محله به عبارت 90 هزار تومان که جمعا میکنه به عبارت 142 هزار تومان. خوب، خیلی پول تو پول شدیم. بیخیار. چیزه. بیخیال. هرچی درد و دل کنم، سبکتر میشم. دوس داشتم اینجا شخصی میموند ولی نشد که بشه.

حالا که شما نگذاشتید شخصی بمونیم، پس حالا باید دست بجنبونید و در مدیریت اینجا، همکاری کنید. البته همکاری که چه عرض کنم! باید دیگه خودتون بشید مدیر اینجا. تیریپ ناز کردن و این حرفها نیست که حالا توی کامنت ها مثلا بنویسید مجتبی جمعش کن اصن نخواستیم با این سایتت یا برعکس، مثلا بنویسید مجتبی تو رو خدا بمون. فقط خودتو عشقه، من اگه تو نیایی نیستم و از ایجور کار های بد بد. هیچ کودومش از نظر من پسندیده نیست. من این رفتار ها رو از شما هم محلی های آگاه و فرهیخته و سلنبه قلنبه، بعید میدونم و انتظار ندارم. فعلا واسه شروع کار، نظر کلی‌مو میگم، بعدش توی کامنت ها، باهم تبادل نظر میکنیم. من حتی اگه جواب های شما رو با تأخیر بدم ولی میدم و روزی حد اقل یکی دو بار به این پست تا چند روز، سر میزنم.

ببینید، اینجا یک سری اعمال مدیریتی گاهی روز ها کم و گاهی روز ها زیاد داره. باید یک عده ی نسبتا قابل توجهی باشیم که کارهای اینجا لنگ نمونه. ی روزی من سرما میخورم، قلبم آتیش میگیره، مغزم میره توی چشمام، مسافرتی پیش مییاد. دلیل نمیشه اینجا روی هوا معلق بشه که! بازم مثل قبلا تأکید میکنم مطمئن باشید اولین کسی که از معلق شدن اینجا اشکش در مییاد خود منم بعدش شما. پس اگه دارم کاری میکنم، به خاطر خودمم هست. نه که منت سر شما باشه. هم به خاطر خودم، هم به خاطر شما. اینجا باید صاحب و سالار داشته باشه، باید گرداننده هایی داشته باشه که حواسشون شش دانگ، به محله باشه. این یکی نبود، اون یکی. این یکی بلد نبود، اون یکی. اون یکی رفت به مسافرت، این یکی. به همین ترتیب. گوشه ای از کارهای مدیریتی رو واستون میگم ببینید کار یک نفر که باشه چه قدر سخت میشه:

  1. جواب دادن هر روزه به ایمیل هایی که شما هم محلی ها میفرستید.
  2. رسیدگی به کامنت ها:
    1. تأیید کامنت های در صف بررسی.
    2. حذف کامنت های مورد دار.
    3. اصلاح کامنت های غلط غولوط.
  3. رسیدگی به امر پشتیبان گیری از مطالب ارزشمند محله به صورت روزانه.
  4. رسیدگی و اصلاح لینک های دانلود که احتمالا خراب شده باشند و یا در حال انقضا باشند.
  5. آموزش بچه محل های تازه کار از طریق اسکایپ یا تلفن یا چت، جهت پست مطلب یا درج لینک.
  6. جمع آوری و پرداخت هزینه ها به شرکت های خدماتی که به آنها وابسته ایم.
  7. پیگیری مشکلاتی از قبیل حاشیه ها و فیلترینگ و این جور مسخره بازی های جنگولکی بچگانه.
  8. رسیدگی به امور نوشته ها:
    1. اصلاح تیتر و متن نوشته هایی که شما هم محلی ها لطف میکنید میفرستید.
    2. قرار دادن لینک سالم در نوشته هایی که لینک هاشون ناقص گذاشته شده.
    3. حذف نوشته های مورد دار.
    4. تذکر به نویسنده ها برای اینکه خط مشی محله رو گم نکنند.
  9. رسیدگی به امور فوق برنامه مثل برگذاری اردو ها یا گرد همآیی های چند ماهانه که امیدواریم فاصله ی زمانیش کمتر بشه.
  10. از سر گیری کنفرانس های ناب محله که مثلش دیگه هیچ جا پیدا نشد. از مطالبش بگیرید تا شرکت کننده هایی منحصر به فرد که خود شما ها بودید و چه قدر با کمالات و تحصیلات عالیه بین ما بودید.
  11. موارد متفرقه ی ریز و درشت دیگه ای که الان شاید کاملا به ذهنم نیاد مثلا رفع اختلاف هم محلی ها سر ی پست یا نظر یا چانه زنی با چند نفر برای به دست آوردن فایل هایی که از طرفشان در محله گذاشته شده و الان موجود نیست و این حرف ها.

من به شما ی طرح کلی پیشنهاد میکنم که قبلا بحثشو با امیر سرمدی و اینا کردم. ببینید چطوره.

  1. ما اول ی پستی میگذاریم و در اون پست، از کسانی که دوست دارید جزو هیئت مدیره ی محله بشید، دعوت میکنیم توی کامنت ها، کاندیدا بشید. ترجیح بر اینه که توی پستی که در آینده خواهیم داد، کسانی که با کامپیوتر تجربه ی کار دارند اقدام کنند ولی کاندیداتوری واسه همه آزاده.
  2. شما کاندیدا میشید.
  3. حالا ما دوباره ی پست دیگه میدیم از شما برای رأی به هفت نفر از بین خودتون، رأی گیری می کنیم.
  4. حالا هفت نفری که بیشترین رأی رو آوردند، یک نفر رو به عنوان مدیر عامل انتخاب میکنند.
  5. دیگه از این به بعد، کارهای رسیدگی به موارد بالا، با مدیر، هیئت مدیره و کسانی میشه که از طرف هیئت مدیره، برای این کار، انتخاب میشند.
  6. سعی میکنم در صورت درخواست، مالکیت دامنه و پول های باقیمانده ی محله را طی فرایند هایی به مدیر آینده، منتقل کنم.
  7. در نتیجه ی این اتفاق خوب، منم ی کمی نفس راحت میکشم، به عنوان ی کاربر فعال، اینجا بیشتر فعالیت میکنم و به زندگی شخصی خودمم میرسم. این یک بازی دو سر برده.

نظر شما چیه؟ چه ابهاماتی توی ذهن شماست. آیا فکر نمیکنید ارزششو داره که شروع کنیم اینجا رو حرفه‌ای‌تر و خوشگلترش بکنیم؟

۱۱۰ دیدگاه دربارهٔ «اطلاعیه ی مهم گوشکن، تغییرات جدید در محله، حتما بخوانید و به دوستانتان توصیه کنید این یادداشت را بخوانند!»

سلام مجتبی.
من که اعلام آمادگی نمیکنم چون دیگه عقایدم عوض شده و میترسم همون روز اول سایت را به فیلتر بکشونم.
در هر حال امیدوارم که کسی این کار را قبول نکند تا همیشه خودت بمونی.
از همه خواهش میکنم کسی اینجا اعلام آمادگی نکنه البته اگر دوست دارید خود مجتبی بمونه.

سلام محمد جان. منم اگه بیام سوئد، معلوم نیست چی کار ها بکنم یا نکنم که! خخخ.
ولی کاری نداریما، خودت نمیایی جلو، بچه ها رو چرا میترسونی قربونت برم آخه عزیزم!
اینجا هرچه زودتر از وابستگی به من در بیاد، زودتر پیشرفت میکنیم. منم که قرار نیست برم که! من در خدمت دوستان هستم سر و مر و گنده! فقط مدیریت منتقل میشه. دیدی چطوری توی عراق و افغانستان و لیبی قدرت رو با سیاست هایی مث دولت های انتقالی منتقل می کردند؟ اگه کسی اعلام آمادگی نکنه، معلوم نیست اینجا چی سرش بیاد و این، همون چیزی هستش که من ازش خیلی میترسم. نمیخوام این جمع چند صد نفری، شایدم بیشتر، به خاطر شخص من خدایی ناکرده روزی از هم بپاشه که مطمئن باش اون روز، باید روز افسردگی مطلق من باشه. پست مربوط به اعلام آمادگی رو گذاشتم واسه بعدا. فعلا نظر بچه ها و ابهامات رو توی این نوشته جواب میدم تا بعدا پست اعلام آمادگی رو هم منتشر میکنم. خوش باشی تا همیشه!

ای ول من اول شدم آقا عالیه پیشنهاد خیلی جالبیه همه میتونن توی این سایت فعالیت و مشارکت داشته باشن این یه جور تقسیم کاره شما به کارای شخصیت که در اولویت هست میرسی من که خیلی کامپیوتر بلد نیستم اما رای میدم آقا از الآن رای میفروشیم

اتفاقا خوندمش اما ترسیدم تا نظرمو بنویسم یکی بپره رو سکوی اولی همونطور که گفتم من خیلی کامپیوتر بلد نیستم اما برای ارتقا سایت هر کاری بتونم انجام میدم دوست من

سلام.
چقدر دلم می خواست می شد بگم این کار رو نکنید. با توضیح و توصیف طولش نمیدم. ولی دلم می خواست می شد طولش بدم و بگم به این دلایل این کار رو نکنید. ولی به نظرم توقعم زیادیه. پس نمیگم. هیچی نمیگم و فقط تماشا می کنم. شاید هم دلم نیاد تماشا کنم. همون طور که روند پست قبلی در مورد مشارکت در بخش کامنت ها رو دلم نخواست تماشا کنم و دنبالش نکردم.
شما در هر جا و هر مرحله ای که بخوایید و باشید، براتون آرزوی شادکامی و کامیابی همیشگی می کنم چون از نظر من شایستگی رسیدن بهش رو دارید.
ایام به کام.

سلام آقای خادمی من خیلی سر از کامپیوتر در نمیآورم ولی اگر میدانید که میتوانم کمکی بکنم من هستم من دَرکتون میکنم و این که اگر کسانی دیگر مدیریت سایت را قبول کنند هم کار شما آسان میشود و هم اطلاعات ما بالا میرود و هم این طور فضای سایت حال و هوای گروهی به خود خواهد گرفت و این فکر بچگانه ای است که اگر شما مدیر سایت نباشید دیگر به سایت سر نمیزنی هر چه باشد خود شما پایه و اساس این سایت را چیده اید بهتر نیست با هم همکاری کنیم تا این که پشت آقای خادمی را خالی کنیم ممنون که به نظر من گوش دادید من نمیخواستم به کسی بی احترامی بکنم امیدوارم حرفهایم را بد معنی نکنید

سلام مجتبی و همه ی دوستان عزیز.
بله اون که فقط یک شوخی بود و من هیچ وقت احساساتم را در تصمیم گیریهای مهم دخالت نمیدم و اگر نیاز باشه حتی خود تو را هم در صورتی که بر خلاف آنچه تا کنون همه ی ما به دنبالش بودیم و هستیم عمل کنی برای مدیریت این سایت نالایق میدانم.
گذشته از همه ی دوستی ها و احترامی که به تو دارم.
ولی میدانم که دیگر مثل تو کم پیدا میشود و این یک رقابت طولانی خواهد بود.
در هر حال امیدوارم فردی که انتخاب میشود سعی کند همین روند را ادامه دهد.
با سپاس.

سلام به همگی
بریم سر اصل مطلب
ببین مجتبی من با این طرح که چند نفر از بچه ها که اگه ترجیحا از اعضای فعال و کار بلد محله باشن بهتره, با تو تو کار مدیریت مشارکت داشته باشن تا اگه یه وقتایی برای تو ممکن نبود که به محله برسی اینجا رو مدیریت کنن, موافقم. ولی با این موضوع که بخوای کلا مدیریت رو به شخص دیگه ای منتقل کنی زیاد موافق نیستم. پیشنهادم اینه که چند نفر به عنوان همکار کنارت باشن
ولی همچنان خودت به عنوان مدیر عامل روی محله و فعالیتهاش نظارت داشته باشی
بعد از اینکه همکارات مشخص شدن دیگه خودت میتونی در مواقع مورد نیاز برای مدیریت محله ازشون استفاده کنی و کارها رو بینشون تقسیم کنی. با این کار ضمن اینکه خودت همچنان مدیر اینجا باقی میمونی, میتونی بیشتر به زندگی شخصیت برسی و مواقعی که نیستی دوستایی که انتخاب شدن محله رو اداره میکنن و در نتیجه محله از خطرات احتمالی در امان میمونه. حله؟

سلااااام. جیگرم خون شد تا این نظر رو نوشتم! هی متنش به هم میریخت و مجبور میشدم از اول بنویسم. امیدوارم این دفعه قاتی تو پاتی… نه یعنی قاتی پاتی نشه. خب حالا بگذریم. من اصولا در همچنین بحثهای اینجورکی که میان میشن سردر محله شرکت نمیکنم. ولی خب به هر حال باید از یه جا شروع کنم دیگه. نه؟
البته من در حدی نیستم که نظرم بخواد اهمیت خاصی داشته باشه. ولی در هر صورت نظرم رو میگم. اولش که من دقیقا نفهمیدم. یعنی شما کلا کلا از مدیریت دست کشیدید و یا دستیار گزیدید؟ در هر صورت صلاح کار چیچی را خسروان دانند؟ الآن یادم نیست! ولی منظور رو فکر میکنم رسوندم! منظورم این بود که خودتون بهتر صلاح میدونید. احتمالا مدیریت فشارهای خاص خودش رو داره دیگه. یعنی شما تصمیم گرفتید این فشار رو بین خودتون و ۷ نفر دیگه تقسیم کنید و یا روی دوش ۷ نفر دیگه و نه خودتون. در هر دو صورت شما از زیر فشار میاید بیرون دیگه نه؟ گزیده مطلب اینکه اگر صلاح میدونید و البته اگر هممحلیهای گل هم صلاح میدونن خب انجام بدید. مطمئنا اشخاصی که رأی میارن اشخاص لایقی برای مدیریتن. من فقط میتونم آرزو کنم که هر اتفاقی می افته باعث ترقی محله بشه. همین. وای که چقدر حرف زدم نه؟ خب باشه. بس میکنم. حالا خوبه نظره نیاد! نه. میاد.
پیروز و موفق باشید. یا حق.

من نمیخوام آیه ی یءس بخونم!
ولی خودت میدونی که بعد از انجام این پروسه، اگه بخواد مثل انجمنها‌مون باشه چه اتفاقی میفته!
یه عده ای انتخاب میشن و اونایی که به هر دلیل انتخاب نشدن، یه دسته برای خودشون تشکیل میدن و میرن یه گوشه ای مثلا یه سایت دیگه با یه هیئت مدیره‌ی دیگه راه میندازن و شروع میکنن هر دو طرف برا هم صفحه گذاشتن و ساز کوک کردن!
تهش هم همچین یه جورایی فرسایشی و تدریجی همدیگه رو کم کم نابود میکنن!
یعنی نه این که دیگه اثری ازشون نباشه!
اتفاقا در ظاهر سر و مر و گنده نشون میدن، ولی باطنشون کم کم افسرده و پوک میشه!
شخصی بودن اینجا یه کمک بزرگ به همه ی ما هست!
این که وقتی مناقشه ای پیش بیاد، حرف آخر رو یه نفر بزنه، که در صورت هیئت مدیره بازی، این کار با توجه به تجربه ی فعالیت در تشکلهای نابینایی که توشون از رئیس هیئت مدیره تا عضو عادی بودم، ممکن نیست.
به نظر من اگه این گروه چند نفره انتصابی باشن و بازم آخرش یه نفر تموم کننده باشه خیلی بهتره!
ولی اگه واقعا قصد چنین کاری بود، فکر میکنم باید مجوز خاصی از جایی اخذ بشه و فعالیت سایت بر مبنای اساسنامه ی مشخصی صورت بگیره و اعضای این تشکل هم از نظر شناسنامه‌ای مشخص باشن.
من به هر کدوم از چیزایی که تو جمله ی قبلی گفتم فکر میکنم، حوصلهم سر میره و یادم میفته به انبوه تشکلهایی که هر کدوم خودش رو خدای روی زمین میدونه و در عمل با وضعی که دارن اگه همه‌شونم جمع بشن کاری ازشون بر نمیاد!
خلاصه در این مورد حرف زیاده و حوصله‌ی دوستان کم!
شاید بهتر باشه یه کنفرانس برای همین قضیه برگزار بشه و بیشتر بحث کنیم و آغاز و انجام کار رو بررسی کنیم!

سلام
من نمیخواستم نظر بذارم
اما نظر آقای درفشیان را که خوندم
تصمیم گرفتم که بگم حرف های ایشون را کاملا تایید میکنم
موفق باشید.

سلام نظر آقای درفشیان کاملاً صحیح و منطقیه مدیر بیا و وارد این درگیریها نشو آقای شریفی هم تقریباً درست میگن کاش خودت باشی و همکارات در کنار تو بدون توقع سمت خاصی فعالیت کنن ولی مدیر یه نفر باشه و اونم خودت باشی و حالا بعدها وقتی دیدی مشکلی نیست میتونی تفویض اختیار هم بکنی

سلام آقا سعید من هم نظر شما را دارم و اگر این طور شود خیلی خیلی خوب هست و چه بهتر که خود آقای خادمی مدیر آنها باشد و نظارتی بر آنها داشته باشد سبز باشید

درود بر مجی!!!! خب اینجا نظر میدم خیالم راحته کسی نمیبینه تا دلت بخاد هم غلط غلوط مینویسم تعدد مدیریت خوبه منم موافقم راستی چند نفر مذهبی هم اگه تو هیئت امنا باشن بد نیست بعد ۱ چیزی شبیه اساسنامه جدید تدوین کن که هیئت مدیره جدید در چهارچوب اون حرکت کنه اصلا یه اساسنامه جدید بزار تا بندها و تبصره هاش رو اعضا به فراخور نیازهای امروزی بگن و تصویب کنن یه جایی هم تو این محله به این گندگی اگه به مباحث دینی بدی جای کسی تنگ نمیشه سایتت خیلی خوبه هیف به خاطر بعضی مسایل که اهمیت چندانی نداره مشکل‌دار بشه حالا گیرم تو پهلوون از زمین و زمان شاکی اما تو محله نکشون برو تنهایی حالشو ببر صفا کن سپاس!

سلام مجتبی جان.
شرایطت رو درک میکنم. یه لحظه که خودم رو جای تو میذارم, میبینم واقعا کار سختیه. ولی ته دلم راضی به این کار نیستم. چون طی این مدت واقعا خوب کار کردی, خوب جذب کردی, خوب جمع و جور کردی و خلاصه خوب گردوندی. از جمله دلایل نارضایتی من هم اینه که اولا به تجربه ثابت شده که ما ایرانیها بلد نیستیم کار جمعی انجام بدیم.ثانیا الان آش چه شور باشه, چه بینمک, ما با یه آشپز طرف هستیم. ولی نگرانی من از اینه که ممکنه بر اثر گذشت زمان, یه وقتهایی قضیه کی بود کی بود من نبودم اتفاق بیفته. ثالثا ممکنه کار به حزبی شدن و طرفدار یا مخالف این مدیر یا اون مدیر بودن کشیده بشه و این آفتیه که هر جایی رو که به صورت شورای رهبری اداره میشه, تهدید میکنه.
با همه اینها اگر بناست این اتفاق بیفته, دو تا پیشنهاد دارم:
۱. برای جلوگیری از هر گونه حاشیه سازی منشوری تهیه و تدوین بشه و هم کاندیداها و هم رای دهندگان خودشون رو متعهد و ملزم به طبعیت از اون منشور بدونن و در صورت عدم طبعیت تصمیمات مناسب در مورد اونها اتخاذ بشه.
۲. افرادی که کاندید میشن, یه ریزومه کامل و قابل قبول و خالی از خالی بندی از خودشون ارایه بدن که رایگیری آگاهانه از اعضا به عمل بیاد.
باقی بقاتون. خودم فداتون.
سبز باشید.

سلام
خب من کوچیکتر از اونی هستم که بخوام راجع به این که چی بشه و چی نشه نظر بدم.
فقط مثل همیشه و با توجه به ارادتی که به شما و محله دارم میگم هر کاری که ازم ساخته باشه انجام میدم.
شما به گردن من خیلی حق دارید آقای خادمی.
دوستان…………………… اصلا اغراق یا هر چیز دیگه ای نیست.
چیزیه که بارها گفتم.

منم هرچند که وضعیت روحیم خوب نیست, داغون داغونم ولی نتونستم بی تفاوت باشم. نظر سعید درفشیان عزیز و نظر کسانی که در این راستا بودند تأیید میکنم. یعنی بهتر است بجای کاندید شدن و رأی گیری و اینجور چیزها, خودت مجتبی ی عزیز چند نفری را که فکر میکنی میتونند در اداره ی اینجا مفید باشند را انتخاب کنی و تقسیم کار کنید. و دیگه قضیه را یه جورایی جمع و جورش کنید.

سلام مجتبی.
من با اینکه تو چند نفر دستیار و همیار داشته باشی شدیداً موافقم ولی با شورایی کردن انتخاب مدیریت مخالف.
حرفای سعید درفشیان عمو حسین و صعید شریفی رو لایک میکنم.
توصیه میکنم اعضای همیار محله انتصابی باشند.
همینو بس.
بقیه رو دوستان گفتند.
در ضمن توی رأی گیری های اینترنتی دستکاری خیلی زیادی میشه کرد.پ
از خیر ردیگیری و این کارها بگذر مجتبی جان حیفه زحمات چند ساله به این راحتی از دست بره.

سلام آقای مجتبا
خیلی خوبه من همه ی حرف هات رو لایک میکنم
برا بهتر شدن اوضاع نابینایان هرچی محله مون سر حال تر و با پتانسیل تر جلو بره بهتره
مهم نیست کی مدیر و رعیس باشه
مهم اینه که دردی از نابینایان دوا شه
بدرود

ببخشید یه چیزه دیگه
لطفن اونایی که معرفی میشن اولن از همه حیث اصلح باشن که به درد مدیریت بخورن
ثانین مثلن اگه من و امثال من خواستیم ثبت نام کنیم شما اجازه ندید
چون هم کاندید ها شلوق میشن
هم آدم میمونه نمیدونه میخواد به کی رعی بده
نمیدونم منظورمو گرفتید یا نه
قرز این که ما میخوایم محله مون به یک کشور بزرگ تبدیل شه اگه رهبراشون بی کفایت باشن محله مون به یه خونه و خونه هم رو سرمون خراب میشه
پس مجتبای بزرگ لطفن در انتخاب کاندیدا ها خیلی دقت کن
یا علی

و اما نظر خودم
ضمن لایک کردن دوباره ی یه سری از کامنتها
منم موافقم که همکار داشته باشی نه مدیر انتخاب بشه
ببین من میگم مثل الآن که در ویرایش کامنتها همکار داری و اونقدرها هم کسی نمیدونه چه کسانی هستن
واسه همکاری در پستها و محله هم یه چنین کاری انجام بده
راستی شما میتونی با نویسنده کردن یه سری از بچه هایی که بهشون اعتماد داری کار خودت و کسانی که در انتشار پستها فعالن رو راحتتر کنی
یه ذره هم یه ذرهست دیگه

درود سعیدجان نه بابا ترس چیه کامنت اولم رو می خواستم برای مدیر شخصی بفرستم اشتباها اومد اینجا اول و آخرش ۲ تا شوخی غلیظ بود خوب شد که ویرایش شد هرکی بود دمش گرم.
مرسی که هستی
سپاس

• حمید خوشحالم که اول شدی!
• تبسم، هفت تایی هم میشه.
• پریسا جان، خودمم شاید اگه وقت داشتم نمیگذاشتم این جوری بشه. البته هنوزم جوری نشده. تا ببینیم چه پیش آید.
• محدثه جان، از کمک شما هم استفاده خواهیم کرد. مرسی که نظر گذاشتی.
• محمد هاشمی،، اوه اوه اوه. یی هو چه قدر خشن شدیااا! ایجوری هم بودی ما خبر نداشتیم؟ از لطفی که به من داری ممنونم. منتظر باقی بچه ها مث عمو چشمه و امیر سرمدی هم هستم ببینیم به کجا میرسیم یا به نا‌کجا.
• سعید شریفی عزیز، میدونی قضیه چیه؟ یکی از علت هایی که دوس دارم مدیریت تغییر بکنه اینه که غیر از وقت نداشتنم، میخوام اینجا ی نوع‌آوری هم بشه. از حالت پستی و کامنتی و اینی که هستیم در بیاییم.
• آرررهه علیرضا جان، کامل از زیر فشار، خارج میشم. هاهو. البته ی توصیه بهت میکنم. هیچ وقت خودتو و نظراتتو دسته کم نگیر. اعتماد به سقف داشته باش.
• سعید درفشیان، به نظرت یعنی هم محلی های خودمونم مث بچه های تشکل ها عمل می کنند؟ نکنه این تئوری درست باشه که هرجا قدرتی مقامی چیزی در میان باشه، یکی از عوارضش بی توجهی به مردم و اعضای اون حزب یا تشکله؟ ای کاش اینطور نباشه! مرددم کردی پسر!
• زهره خانم و سرکار کاظمیان هم که مخالفتشونو اعلام کردند. دیگه فاتحه ی هیئت مدیره رو تشکیل نشده دارید میخونیدااا! اندکی صبر، سحر نزدیک است.
• بی حاشیه بگمت که اگه هدف من از تأسیس این محله مسائل سیاسی و مذهبی بود، مطمئن باش توی اون زمینه ها هم بهترین می شدیم. من نه ولی شما اعضای با پتانسیلی هستید که همه کاری ازتون بر مییاد و همه هنری دارید. بحث اینجاست که کار ما اطلاع رسانی و استقلال و آموزش هستش و مسائل سیاسی و مذهبی، توی چهارچوب ما نیست که اگه بود، من حرفی نداشتم.
• فرهاد جان، با رزومه و اساس نامه، موافقم.
• سجاد جان، من کاری نکردم و اگه کرده باشم وظیفه بوده، عشقی بوده. مرسی که هستی. روی شما هم حساب میکنم.
• عمویی، مرسی که هستی. حسین جان، شما که همیشه طرف گروهی کار کردن و تمرین در اجتماعات کوچک بودید. فکر نمیکنید انتصابی شدن اینجا نوعی دیکتاتوری به حساب بیاید؟
• محسن، واسه رأی گیری که ی فکری می کنیم آخه! ولی نمیدونم هی دارید مرددم میکنید. چی بگم. ی کمی باید بفکرم بینم چی باید کرد.
• محمد بهرامی، مطمئن باش که حواسمونو جمع میکنیم حد اقل بدتر از اینی که الان هستیم نشیم.
• زهره خانم، روی نظراتت و نظرات شبیه به تو، میفکرم.

سلام مجتبی.
من در این مورد مهم نظرم اینه که یه تلفیقی از نظریات سعید درفشیان و سعید شریفی میتونه بهترین طرح برای اجرای این پروژه باشه.
من با مدیریت هرکس دیگه ای بجز خودت کاملا مخالفم ولی از این که شش نفر دستیار در امور مختلف باهات همکاری داشته باشن کاملا موافقم.
فقط در این صورته که میتونی به اهدافی که داری برسی.
ممنون.

سلام.
نظر خوبی هستش.
میشه روش فکر کرد و بعد هم عملیش کرد.
ولی یه ابهام: اگه مدیری که در راس کار اومد طرز فکرش رو نپسندیدیم یا مثل خودت باحال نبود چی> اون موقع چه کار کنیم!؟

سلام بالا نظر آقای درفشیان رو لایکیدم حالا نظر خودم هم اینه که خودت باشی و بقیه کمکت کنن بدون رایگیری و این حرفها
بچه های گوش کن سه سال بدون هیچ چشم داشتی اومدن به بچه های دیگه خدمت کردن حالا هم همونا بدون داشتن هیچ سمتی میان و کمک میکنن من مطمئنم
مدیر گوش کن رو وارد بعضی سیاستها نکن بذار همون گوش کن ساده و صمیمی خودمون بمونه فقط با کمک بچه ها و مدیریت خودت پیشرفت کنه این شدنیه و سخت نیست
در ضمن نظرات آقای درفشیان عمو حسین آقای جعفری آقای چشمه و زهره رو میلایکم

سلام بچه ها. صبح بخیر. مجتبی ی عزیزم, من هنوزم طرفدار کارهای گروهی و مشارکت همگان در امور هستم. ولی انتخابات و رأی گیری زمانی معنی داره که افراد طبق شرایط و ضوابطی به عضویت تشکلی یا انجمنی یا سمنی درآیند, اعضا شناخته شده باشند, و خلاصه خیلی مراحل دیگر. ولی حسابش را بکن در اینجا که هر کسی میتواند حضور داشته باشد, ثبت نامی هم برای حضور در سایت وجود ندارد, بنا بر این میشه به راحتی افرادی با هم قرار بگذارند که با هم بیایند و برای هیئت مدیره ثبت نام کنند و بعد هم خودشان بخودشان رأی دهند. آن وقت شرایطی میتواند پیش بیاید که افرادی که اصلا نظر خوبی نسبت به محله ندارند یا نداشتند بتوانند مدیریت را در دست بگیرند.
ما از اینگونه تجربیات تلخ در تشکلها داشته ایم که چطور باند بازی کرده اند, روز انتخابات افرادی آورده شده بودند که شاید هرگز پا به آن تشکل نگذاشته بودند.
پس باید محتاط بود و عاقلانه عمل کرد.

سلام با شنیدن این که قراره تو محله اتفاقی صورت بگیره سریع خودم را به اینترنت رساندم و موضوع را پیگیری کردم هرچند سرم شلوغ هست اما با خواندن نظرات آقایان شریفی و درفشیان کاملأ موافق هستم و همچنین نظر زهره خانم را لایک میکنم در زمینه نویسه کردن تعدادی که مورد اعتماد خودتان در زمینه پست هایشان هست
مجتبی از مدیریت اینجا دست بکشی و بخوای دست کسی دیگه بدی این کار را
واقعأ واقعأ ناراحت میشم از دستت
حال روحی مناسب ندارم شرمنده اینجور تند برخورد کردم

سلام به هم محله ای های عزیز
خب نمیدونم از کجا شروع کنم. چند روز قبل از سفر به شمال و در خود اونجا مجتبی همش میگفت که دیگه نمیخواد مدیر این سایت باشه.
میگفت اون سایتی که من میخواستم آزادانه در اون فعالیت کنم، دیگه دست خودم نیست. حالا که همه اومدن و به کمک اونا اینجا شده چیزی که الان هست، بهتره دیگه اینجا شخصی نباشه.
من گفتم اگر نظر منو میخوای و اگه کار های اینجا اونقدر سنگین شده که دیگه یه نفری نمیشه ادارهش کرد، خب همین روندی که چند ماهه در پیش گرفتی رو کمی تقویت کن تا کار ها فقط رو دوشه تو نباشه.
یعنی همین افرادی که تو این ۶ ماهه اخیر به صورت محسوس و نا محسوس دارن در اداره سایت بهت کمک میکنن، همین شیوه رو ادامه بده.
اما مجتبی فقط حرف از رفتن و حتی تعطیل کردن اینجا میزد. به خاطر مسائلی که در چند ماهه ی اخیر به خصوص ۲ هفته گذشته پیش اومده مجتبی کمی بی انگیزه شده که البته من بهش حق میدم.
خلاصه، گفتم اگر واقعا چنین تصمیمی داری، چرا هی میخوای دست به عصا حرکت کنی. بیا واقعا به صورت مشخص، مجوز های رسمی فعالیت سایت های اینترنتی در فضای مجازی رو بگیر و با تنظیم اساس نامه ای جدید، چارچوب های این محله رو مشخص کن.
بر طبق همون اساس نامه کاری که تمامی انجمن ها و مؤسساتی که دارن به صورت مجازی فعالیت میکنن و مجوز رسانه های دیجیتال رو هم دارن، انتخابات هیأت مدیره برگزار کن تا اونا به نمایندگی از بچه ها اداره اینجا رو به دست بگیرن.
بر طبق اساس نامه ای که تنظیم میشه، طبیعتا کسانی که میخوان کاندید بشن، باید دارای شرایط و چارچوب های مشخصی باشن.
اعضای هیأت مدیره هم میبایست در درجه اول مدیر عامل رو انتخاب کنن و به صورت ماهانه گزارش فعالیت به اعضای سایت بدن.
البته من تاکید کردم که مجتبی خودت هم حتما باید کاندید بشی و اگر اعضای هیأت مدیره تو رو برای مدیر عاملی انتخاب کردن، باید بپذیری.
در غیر این صورت هم بچه ها مخالفت میکنن و هم کنار کشیدن یک باره ی تو، باعث ضربه خوردن به سایت میشه. چون تغییرات باید با شیب ملایم و به مرور زمان صورت بگیره.
الان هم مخالفت اکثر بچه ها به این خاطر هست که تو به صورت مستقیم اعلام کردی، میخوای مدیریت رو واگذار کنی و فقط یک کاربر معمولی باشی. منم مثل سایر بچه ها اگر شرایط بخواد این چنین باشه، صد در صد مخالفم.
اما یک صحبت با هم محله ای های عزیز.
فعالیت این سایت در فضای مجازی، حکم مغازه ای در دنیای حقیقی ما رو داره که هیچ سند و پروانه ای برای فعالیت نداره.
این که همه ی ما از خدمات اینجا بهره مند بشیم و اگر مشکلی پیش اومد بگیم ما که نبودیم و مسئولش فقط مجتبی هستش، این انصاف نیست.
با عرض تأسف در ۲ هفته ی اخیر، مسائلی پیش اومد و عده ای از بین خود نابینایان گزارش پُست های به اصطلاح مورد دار رو به مصادیق مجرمانه دادن.
سایت برای یک روز فیلتر شد و چند روز بعد، دوباره برای دومین بار، نزدیک بود سایت فیلتر بشه و حتی مجتبی رو هم دادستانی تهران برای توضیحات خواسته بود.
حالا شما خودتون رو بذارین جای مجتبی.
سه سال بدون هیچ چشم داشتی زحمت بکشین. اما عده ای از بین خودتون اینجوری بخوان اذیت کنن و مشکل ساز بشن.
آیا دلزده نمیشین. آیا انگیزتون رو برای ادامه ی کار از دست نمیدین. آیا حاضرین همچنان آینده کاری و زندگی شخصی خودتون رو فدای بقیه کنید.
سایتی که هیچ مجوزی نداره و فقط مسئولش الان مجتبی هستش، اگر دو روز دیگه سر هیچ و پوچ، واسش داستان درست بشه و نتونه مثلا در مشاغل دولتی استخدام بشه، کی مییاد جوابگو باشه.
شرمنده. اما این خودخواهیه و راهش نیست. مجبور شدم کمی شفاف تر صحبت کنم.
آره. هممون دوست داریم همچنان اینجا شخصی بمونه و مجتبی هم مدیرش باشه. ما هم مثل گذشته هر چقدر که بتونیم، کمکش کنیم.
اما پس از سه سال فعالیت، وقت اون رسیده که از این پیله ای که دور خودمون پیچیدیم کمی فراتر بریم. به اهداف بزرگتر فکر کنیم.
گوشکن و محلهمون بشه یه سایت شناسنامه دار و حتی یک NGO فعال و تاثیر گذار در جامعه ی نابینایان.
حرف های سعید درفشیان واقعیت تلخ امروز جامعه ی ماست. اما تا کی باید بترسیم و نتونیم هم دیگه رو تحمل کنیم.
تا کی باید بگیم ما کاره گروهی بلد نیستیم و اگر بخوایم یه کار درست درمون انجام بدیم، قطعا محکوم به شکسته.
به هر حال باید از جایی شروع کرد.
به توانایی های خودتون ایمان داشته باشین.
از مجتبی هم صمیمانه خواهش میکنم اگر تصمیم بر این شد که رسمی بشیم و محلهمون بر طبق اساس نامه ی رسمی سایت های اینترنتی فعالیت کنه، کنار نکشه و خودش هم کاندید بشه.
به هر حال تصمیم با شماست بچه ها. فقط کمی به مواردی که گفتم فکر کنید و با ارائه پیشنهادات خودتون باعث بهبود کیفیت این محله بشین.
در پایان هم یه سؤال میپرسم. سایت شخصی مجتبی خادمی که الان شده سایت عمومی همه ی نابینایان ایران زمین، اگر دو روز دیگه فشار ها بر مجتبی زیاد شد و کلا تصمیم گرفت اینجا رو تعطیل کنه تکلیف چیه؟
آیا کسی میتونه اعتراضی کنه؟ سایت ماله خودشه اختیار تام هم با خودش.
پس یه فکر اساسی کنید تا این بستری که فراهم شده و همه ی ما رو دور هم جمع کرده، از هم نپاشه.
اونقدر تنومند و با دوام بشه که وابسته به شخص نباشه.
وقتی بر طبق اصول و منطق حرکت کنیم، دیگه مهم نیست کی باشه کی نباشه. مهم اینه که نابینایان و کم بینایان ایران زمین، از خدمات این سایت استفاده کنن.

درود! مخالفم مخالف هزاران بار، مجتبی باور کن اگه پیشم بودی چنان با این گوشی بر سرت میکوفتم که دیگه از این فکرها نکنی که از محله کنار بری یا کسانی را در محله مشارکت دهی، من که نمیدونم چیچی تو اون کله ی تو میگذره؟! پسر خوب-جوان ایرانی-تو سه سال پیش کنار چشمه ی آب زلالی ویلایی کوچک بنا کردی و با گذشت زمان آن ویلا را گسترش دادی تا جای همه ی مهمان هایت در آن بشود و کمکم مهمان هایت ویلاهایی در کنار ویلای تو ساختند و آنجا را به شهر بزرگی تبدیل کردند، سپس بعضی از مهمان ها دور ترها چشمه هایی پیدا کردند و ویلاهایی برای خود ساختند و روستاهای کوچک و بزرگ و شهرهای کوچک ساخته شد، اکنون تو برای فرار از خودت تصمیم گرفتی ویلای به این بزرگی و شهر و مهمان هایت را ترک کنی یا از آنها بخواهی که ویلاهای خود را ترک کنند و در ویلای بزرگ تو سکونت یابند یا مسئولیت نظافت و برنامه ریزی ویلای تو را بپذیرند، مجتبی تو یک مرد هستی و میتوانی شهر و ویلای خود را برپا نگه داری و نیازی هم به این بچه بازی ها نیست،تو فقط یک راه داری و آن این است که ازدواج کنی و شریک زندگیت را در این ویلا شریک کنی، وای بحالت اگر غیر از این راه را ادامه دهی! بیشتر از این ادامه نمیدهم!

خب من مخالفم
یعنی با همه اش نه ها با یه مقدارش
تا اونجایی که قرار شد کار های مدیریتی تقسیم بشه و چند نفر باشند که کار های سایت رو انجام بدند خب خوب هست … بعدش رسیدیم به اونجایی که حالا این افراد کاندید بشند و ما بهشون رأی بدیم … اینجاش هم بد نیست چون هرکی مدیر می‌شه در هر حال یه سری اختیارات و اطلاعاتی در اختیارش قرار می‌گیره که اگر دوستان بهش رأی اعتماد بدند صد در صد هم اون فرد در کارهاش موفق تر خواهد بود و هم پشتیبانی اعضای سایت رو در موارد خاصی که ممکن هست پیش بیاد خواهد داشت … اما این جاییش که حالا اون مدیر ها بیاند و بین خودشون یه مدیر عامل انتخاب کنند و ال و بل … اینجاش رو مخالفم …. این طوری اصلاً آینده روشنی رو برای محله نمی‌تونم متصور بشم …. خودتون باشید بعنوان مدیر مدیران “نه که بحث تملق و اینها باشه” … اینجا یکی رو می‌خواد که اگر در جایی اختلافی پیش اومد بتونه و اختیارش و حقش رو داشته باشه که بی چون و چرا حرف آخر رو بزنه و اون فرد تنها خودتون هستید …. و نه هیچ کدوم از ما … پس پیشنهاد من: مدیریت عملیاتی سایت رو به دوستان واگذار کنید ولی مدیریت فکری اون رو خودتون داشته باشید … هیچ زحمتی نداره … فقط باید در مواقع بحران آفتابی بشید …. که حتی اون مواقع بحران رو هم می‌شه بسپارید بیکی از مدیرانتون که بهتون خبرش رو بده و بعدی بیایید وسط ….
“می‌گم من یه بار جو گیر شدم گفتم بذار ببینم بهم رأی می‌دند یا نه بعدی بیچاره شدم پس الآن ریسک نمی‌کنم خخخخخ”

سلام.
من با انتخابات شدیدً مخالفم.
نظر آقای درفشیان و شریفی رو هم تأیید میکنم.
ولی یه راه داریم.
به نظر من مجتبی باید مدیر گوشکن بمونه.
ولی چند نفر رو که با سیاستها و عقایدش مطابقت دارن به محله به عنوان هیأت رئیسه یا اعضای کمیته ی نظارت یا هر چیز دیگه ای یا حتی کابینه معرفی کنه و براشون از اهالی محله أی اعتماد بگیره.
اگر از طرف بچه ها تأید شدن که به کارشون ادامه میدن و اگر نه افراد جدیدی رو معرفی کنه و رأی اعتماد بگیره.
مثلً شش نفر رو معرفی میکنه و چهار نفرشون رأی اعتماد میگیرن. اون دو نفر که رأی نیاوردن کنار میرن و دو نفر دیگه به جاشون معرفی میشن و این کار تا تشکیل این گروه شش نفره ادامه پیدا میکنه. اینطوری تو میتونی کسانی که معتمدت هستن رو برای اداره ی اینجا کنار خودت داشته باشی و کارها با هماهنگی بیشتری پیش میره و همه ی بچه ها هم در انتخاب این افراد با تو مشارکت داشتن.
فقط لازمه ی این کار اینه که بچه ها تعارف رو کنار بگذارن و اگر مثلً مجتبی من رو معرفی کرد از روی تعارف و رفاقت بهم رأی ندن و اگر من رو برای این کار مناسب نمیدونن بهم رأی اعتماد ندن.
این خیلی بهتر از برگذاری انتخابات از طرف بچه ها هست.
البته این نظر منه.

سلام بر مجتبی و همه ی دوستان.
من تقریبن الآن فهمیدم که دلیل اصلی چیه.
بنا بر این کاملن با حرفهای امیر موافقم و خدا نکنه که دوباره سر و کار مجتبی به دادگستری و افرادی که به زور میخاهند خود را مداخل در همه ی ابعاد زندگی ی دیگران کنند بیفته.
بنا بر این بهتر است که این سایت با مجوز به کار خود ادامه دهد تا دچار خیلی از مشکلات نشود و من هم دیگه از محل سکونتم و خوبیهای اینجا چیزی نمیگم تا به اصتلاح از غرب تبلیغ نکرده باشم.
چون شاید خود همین بعد از رسمی شدن این سایت نوعی قانون شکنی محسوب شود و به دنبال من حتی تا اینجا هم بیایند.
امیدوارم که دوستان نیز شرایط را درک کنند و در نهایت بهترین تصمیم گرفته شود.
موفق باشید.

من میگم مجتبی بیا یه کاری بکن
من که میدونم از مسئولیت خسته شدی
بیا یه دفعه ویییژژژ بزن سایتو داغون کن بعد هم بگو نمیدونم چی شد پرید هرچی هم دنبالشو گرفتم درست نشد
بعد دوباره بیا یه سایت دیگه راه اندازی کن
و بالاش بنویس مجتبی تکه, تک, تک, خیلی تکه, تک, تک,
بزنو بیاره مجتبی رو دست نداره مجتبی
و …
بعدشم یه بیستا پست سنجاق کن اون بالا که من اینجوریمو اونجوری هرکی نمیخاد نیاد تو
و بقیه ماجرا خخخخ
ولی جدی من با اینکه سایت نمیدونم کجا و کجا ثبت بشه و رسمی بشه
مخالفم
اصلا چقدر دیگه بزرگ بشه میترکه خب,
من مخالف پیشرفت نیستم ولی پیشرفتی که باعث کمتر شدن صمیمیتها و ترس از پست دادن و کامنت دادن نشه
یا یه سری اجبار واسه کاربرها به وجود بیاره

سلام و عرض ادب. همه ی بحث این پست اینه که مجتبی میگه میخواد اینجا رو از حالت شخصی بودن در بییاره و یه سایت عمومی بشه.
آقا شهروز پیشنهادی که دادی چیزه جدیدی نیست که. خب الانم همین اتفاق داره میفته دیگه.
خود مجتبی که مدیره. یه سری افراد هم که بهشون اعتماد داره دارن در اداره سایت. تایید و ویرایش کامنت ها و پست ها بهش کمک میکنن.
دیگه چه نیازی به گرفتن رأی اعتماد این افراد از اعضای محله هستش.
اگر بخواد شخصی باشه که خب همین روند فعلی کم و بیش میتونه ادامه پیدا کنه. اگر هم بخواد عمومی بشه و به صورت رسمی و یک انجیو فعالیت کنه که باید طبق قوانینی که آقای سرمدی بهش اشاره کرد ادامه ی راه بده.
طبق نظر دوستان منم با همین شیوه فعلی بیشتر موافقم.
هر چند اگر میشد خودمون رو به اون سطح یه نهاد رسمی با مجوز های مربوطه و فعالیت های بیشتر برسونیم که یه هدف آرمانی و خوب بود.
اما چنین امری مستلزم وجود افراد فعال و پیگیر هستش که در بین افراد این سایت جز چند نفر محدود چنین روحیه ای وجود نداره.
در پایان هم به یه نکته اشاره کنم. آقای هاشمی. بچه ها رو نترسونید. کی گفته اگر شما از فرهنگ و وضعیت مردم سوئد بگین این سایت رو فیلتر میکنن.
هزاران سایت در ایران هست که دارن با مجوز فعالیت میکنن. بر طبق قوانین ایران گذاشتن آموزش های مختلف نوشتن خاطره صحبت کردن در خصوص کشور های مختلف به هیچ وجه جرم نیست.
چرا فکر میکنید اگر این سایت مجوز فعالیت بگیره یه خفقان حاکم میشه و صمیمیت اعضا کم میشه.
اتفاقا داشتن مجوز به عنوان سایتی رسمی برای نابینایان میتونه کلی خدمات و حمایت های جانبی رو برای رشد و ارتقای اینجا به ارمغان بیاره.
در هر حال چون بچه ها با این تصمیم موافق نیستن منم ترجیح میدم همینجوری شخصی بمونه.
کلا در هر پستی کامنت نمیذارم و هر جا که احساس وظیفه کنم میام.
بدرود

سلام بر همه ی دوستان،
نظر دوستانی چون آقایان شریفی، درفشیان، چشمه و مانند این نظرات را لایک میکنم ضمناً با رسمی شدن سایت هم کاملاً موافقم، یعنی در آینده یک سایت کاملاً رسمی داشته باشیم با مجوزهای انواع فعالیت، ولی با مدیریت خود مجتبی و همکاری افرادی که خودش صلاح می داند.
این بود خلاصه ی انشای من، یا علی.

سلام مجتبی عزیز
من با طرح های شما موافقم. ولی فقط مدیریت رو خودت از دست نده. هیأت مدیره خوب هست من از الآن می دنم که رییس هیأت مدیره هستم. بچه ها پس به من رأی بدید.

سلام بر مجتبی و همه ی دوستان.
دوباره اومدم تا پرسش یکی از دوستانی که گفته بود به دلیل آموزش هیچ سایتی را در ایران فیلتر نمیکنند بگویم که پس چرا مدتی پیش به دلیل آموزش سایت youtube در اینجا و یکی دو دلیل دیگه اینجا فیلتر شد؟
در حالی که اکثر سایتهایی که در ایران فعالیت میکنند و همین آموزش را در خود دارند فیلتر نمیشوند.
البته میدانم که دلیل اصلی شاید این نبوده ولی باور کن که اینها به دنبال کوچکترین بهانه میگردند تا گیر بدهند.
فقط من به نوبه ی خودم سعی میکنم تا بهانه ای به دست آنها ندهم.
موفق باشی.

سلام و ببخشید که دوباره اومدم.
یک نکته ی دیگر یادم اومد که خاستم به دوست عزیزم بگویم.
همان گونه که میدانی شاید فرصت نکنند که همه ی آن سایت ها را یک به یک بررسی کنند ولی افرادی در بین ماست که زحمت آنها را کم میکنند و آدرس دقیق پستها را در اختیار آنها قرار میدهند و به همین دلیل از کاه کوه میسازند.
از این روست که شاید قبل از همه اول به خدمت ما برسند.
موفق باشی.

سلام مجتبی,
من اول از اینکه یک بار تو اینجور شرایط بحرانی فکر تو رو به خودم مشغول کردم متأسفم.
هیچوقت نخواسته ام تعطیلی یا به چالش کشیدن این سایت رو ببینم.
هیچ جامعه ای بدون رهبر به مقصود خود نمیرسد.
پس بهتره مثل یک رهبر با تجربه فقط در مواقع اختلاف یا ضرورت در حوزه ی مدیریتی وارد شوی.
ببین با ایجاد اتهامات پیش آمده و دشمنی شخصی برخی با تو این کار تو زمینه را برای طراحی دیگر طرحهای ناصواب آن افراد برای انحراف و چنددستگی بیشتر این سایت یا گرفتن قدرت در دست خود فراهم میکند.
درست هست اینجا شخصی است و نهایتاً تو تصمیم میگیری که اینجا رهبری اداره بشه یا کاملاً دمکراتیک ولی اگه هنوز انگیزه ای برایت مانده و اگه باعث لطمه های شدید به زندگیت نمیشه این کار رو نکن.
ولی باید برای در امان ماندن از اتهامات بعدی یک فکر اساسی کرد.
نمیدانم با ثبت رسمی این سایت تا چه حد اختیارات ما محدود میشود.
ولی اگر این کار به دوام و کارایی سایت کمک میکنه این کار رو بکن ولی رهبری و مدیریت رو به طور کامل رها نکن.
موفق باشی. نظر تو نظر ماست.

حرفهای امیر رو قبول دارم و در عین حال هنوز صد درصد بر مواضع قبلی خودم استوارم.
نهایتا به نظرم این خود مجتبیست که باید تصمیم بگیره و هر تصمیمی که بگیره باید مورد احترام همه ی ما باشه!
حالا دو تا راه ترسیم میکنم.
یا مجتبی به همین روال ادامه میده و این سایت در وهله ی اول شخصی و بعد عمومی باقی میمونه، که در این صورت، هجمه ی سختیهاش متوجه خودشه و ممکنه یه روز سایت رو به دلایل واهی فیلتر کنن، یا بعضی از بین خودمون برن سوسه بیان و مخل کار سایت بشن و حتّی ممکنه پاش رو به محاکم قضایی باز کنن که کمترین پیامدش پرونده دار شدن و بعدش باز موندن از استخدام دولتی و این حرفاست.
یا بنا رو بر انتخابات و بازیهای قبل و بعد از اون قرار میده، که در این صورت با توجه به واقعیاتی که همه ی ما میدونیم، همونی میشه که قبلا گفتم و عمو حسین هم بازترش کرد.
تازه اگه خوب خوب پیش بره، باید از این به بعد در هر موردی آسته بریم آسته بیایم که گربه شاخمون نزنه!
این دو تا راه هیچ کدوم منصفانه نیست!
بدترش اینه که این قضیه حد وسط هم نداره!
یا باید این وری بشیم یا اون وری!
من که میگم اینجا هرچه بیشتر شخصی باقی بمونه برای همه‌مون بهتره، ولی لزوما برای اونی که مالک محسوب میشه بهتر نیست!
خودم اگه جای مجتبی بودم تعطیلش میکردم و داغش رو به دل همه میگذاشتم تا برن و حسابی از خجالت اونایی که باعث همچین کاری شدن بر بیان!
این جوری دلم بیشتر خنک میشد، تا این که مجبور بشم حرفهای صد تا یه غاز حضرات رو بشنوم که میگن ما پیروز شدیم و به کرده ی وقیحانه ی خودشون افتخار میکنن!
ولی اگه بنا شد راه دوم مد نظر قرار بگیره،خب دیگه کاریه که شده و میشه الکی آرزو کرد که این دفعه یه تشکل درست و حسابی پا بگیره و کارش هم خوب پیش بره!
منم که سرم درد میکنه برای هیئت مدیره بازی!
اصلا خدا رو چه دیدی! شایدم گوش شیطون کور چشش کر، مدیر عامل شدم!
حالا که به اینجا رسید یه خاطره هم براتون بگم!
زمانی که رئیس هیئت مدیره ی انجمن استان بودم، تصمیم گرفتم به خاطر بهبود کارها پست مدیر عامل رو از کلیت هیئت مدیره جدا کنم تا یه شخص بی طرف بیاد و پیگیری مصوبات ما رو به عهده بگیره.
این شد که یکی از بهترین دوستانم رو برای مدیر عاملی در نظر گرفتم و همه جوره براش تبلیغ کردم تا هیئت مدیره بهش رأی بده که داد و مشغول شد!
آقا جونم براتون بگه، هر چی از مدت مدیر عاملی این بابا میگذشت، دوستی ما کم کم به دشمنی تبدیل میشد!
چون عقایدمون متفاوت بود و منی که میخواستم مدیر عامل در خدمت هیئت مدیره باشه وقتی میدیدم داره کار برعکس پیش میره، حسابی بهم برمیخورد!
خلاصه نهایتا به این نتیجه رسیدم که مدیر عاملی رو ازش بگیرم و این شد که تدریجا ما باز با هم دوست صمیمی شدیم!

سلام, دوستان کمی دقت کنین.
با تعطیلیه این سایت یا هر کاری که بازدهی آن را کاهش دهد اولین کسی که ضرر میکند افرادی هستند که تازه به دنبال راه زندگی خود, آموزش های مفید و کاربردی هستند و غیره ضرر میکنند.
چرا دوستانی که سرنوشت این سایت بیشترین تأثیر رو تو استقلالشون زندگیشون, مهارتهاشون و غیره میذاره نظر نمیدن.
محمد آقا راست میگی اگه دوستانی از بین ما کار همکاری علیه سایت ما را انجام نمیدادند این مسایل به هیچ وجه پیش نمی آمد.
واقعاً من متأسفم.
با اقدامات ناصوابی که آنها میکنند دود این اقدامات اول از همه به دوستان تازه وارد یا دوستانی که هنوز تازه به جمع نابینایان موفق قدم گذاشته اند ضربه میزنه.
و البته ممکن هست حرکت برخی از دوستان موفق را نیز کندتر از سابق کند.
کاش ما بتوانیم پیش از هر اقدامی ابتدا نفع و ضرر آن را برای جامعه ی نابینایان در نظر بگیریم تا اختلاف سلیقه ها و عقاید و دیگر مسایل.تأثیری بر رفتار و تصمیم های ما نداشته باشد و حد اقل از اقدامات شتابزده جلوگیری گردد.
گاهی اوقات سکوت بهترین علاج هست.
ولی به نظر من با ثبت این سایت امنیت و پایداری این سایت افزایش می یابد. اگر قرار به فیلتر و مسدودی و این کارها باشد همین الآن که ثبت نیستیم هم ممکن هست.
باز هم تصمیم با خود مجتبیست.

سلام
ببخشید که من دوباره اومدم نظر بدم
من یکی از کسانی بودم که با وجود این سایت خیلی پیشرفت کردم حس میکنم که خیلی خود کفا شدم یعنی مسائل خودمو تو کامپیوتر حل میکنم من خیلی متاسفم که اینجور موضوعاتی پیش میاد
اما اگر سایت را طعتیل کنید ما هستیم که ضرر میکنیم
و به نظر من شما با این کار فقط دشمنان را خوشحال میکنید.
ممنون از آقای غلامی که حد اقل به فکر من و بقیه بچه هایی که مبتدی هستند هست
تو را خدا طعتیلش نکنید.
خیلی ناراحتم اصلا تمرکز ندارم
خدا نگهدار.

سلام سلام سلام اووووووووووووووهه همش یه روز نیامدم محله هاااااااا. ببین چه خبره اینجا. مجتبی خدا قوت. هرچی بگی حق داری. درد سره خب همش مدیریت. خب راست میگی دیگه. درستش همینه که یه فکری کنی تا هم درد سرها کمتر بشه هم وقتت آزادتر بشه. آخه سفر رو هم کوفتت کردند بعضیها! شاید اگه من جای تو بودم بیخیال همه چی میشدم. اما خدا رو شکر که من تو نیستم و این تو هستی. تویی که صبوری و با وجود همه ی سختیها بازم مردانه وایستادی و به هدفت فکر میکنی به همون هدفی که اولین روزی که این سایت رو ایجاد کردی، داشتی. من هم به عنوان یه عضو کوچیک اینجا ازت میخوام که بازم صبر پیشه کنی و همچنان مدیر باشی. برای کمتر شدن کارها هم چند نفر رو خودت انتخاب کن که زیر نظر خودت به مدیریت محله کمکت کنند. راستش منم خعععلی مخالف هستم با این که بری و یکی دیگه مدیر بشه. امیر درست میگه. حرفش کاملا منطقی هست. یه اساسنامه بنویسیم و هیإت مدیره داشته باشیم اما مدیرش فقط خودت باش. خب مجوز هم بگیریم تا مشکلی به وجود نیاد. دیگه خونه ی پرش اگه همونایی که گفتی شد خودت هم کاندید شو و اگه برای مدیریت رإی آوردی قبول کن. اینطوری خیال تو هم راحت میشه. یادم رفت بگم من نظر سعید شریفی، سعید درفشیان، عمو حسین، زهره و شهروز رو لااااااااااااااایییییییییییییییییییک میکنم.

سلامی دوباره. منم کاملأ با نظر آقای سرمدی موافقم. این سایت افراد لایق و با تجربه و دلسوز زیاد داره که بخوان اداره ش کنند. فقط من نمیدونم اگه رسمی بشه چطوری میشه؟ اینکه از حالت پستی و کامنتی دربیاد یعنی چی؟

بازم سلام. فقط میخوام به آن دوستانی که می گویند سایت مجوز بگیره و به صورت هیئت مدیره ای اداره بشه ولی همچنان مجتبی مدیر باشه, این نقض غرذ میشه. اون وقت میشه مثل همین تشکلهایی که ظاهرا مجمع عمومی دارند هیئت مدیره دارند بازرس دارند ولی همواره یکی دو نفر تشکل را در دست دارند و تشکل را بسان دکانی کرده اند که کسی جز خودشان کاره ای نیست. یا نباید تن به این کار داد یا اگر داد باید کامل باشد و با شرط و شروط نمیشه.
اگر بحث مجوز است و اگر مجوز گرفته شود ممکن است بهتر باشد, باز بهتر آن است که خود مجتبی به اسم خودش مجوز بگیرد و بعد افرادی را برای همکاری دعوت کند.
در ضمن به آنهایی که ظاهرا اعلام پیروزی کرده اند با حذف یکی دوتا پست, یادآور میشوم, که در این روزگار مزدوری راحتترین کار است که یک فرد میتواند انجام دهد. متوسل شدن به دستگاه های قدرت و از وضعیت موجود سوء استفاده کردن چه پیروزی و افتخاری تلقی میشود؟ زمانی میتوانستید ادعای پیروزی کنید که نظرات و قلوب بچه ها را با خودتان همراه میکردید که نتوانستید و همگی بدجوری مفتضحتان کردند.
پس لطفا بیشتر از این ذلت و مزدوریتان را فریاد نکشید که اصولا افتخاری در این نیست.

سلام آقا مجتبی حق داری این همه مسئولیت بر دوش یه نفر واقعا دشواره اگه یه عده از بچه ها باهات همراه باشن و توی گردوندن سایت باهات همکاری کنن خیلی خوبه
متإسفانه من خیلی توی کامپیوتر سر رشته ندارم و گر نه دوست داشتم کمک کنم

با سلام خدمت آقای خادمی و سایر دوستان من هم با این نظر که خود آقای خادمی مدیر محله باشند ولی چند نفر ایشان را در این کمک کنند موافقم. دیگه این که زهره جان به جوز لایک کردن خیلی کارهای مفید تری میتونی بکنی مثلا کمک به آقای خادمی. و مهم تر از همه یکی به داد عمو حسین برسه تا روحیهش را به دست بیاره.

سلام
به سلامتی کار پُکید! می‌خواستی حداقل بذاری من پست‌هام را تا یک جایی برسونم بعد به این فکر بیافتی! امیدوارم سرنوشت محله مثل انجمن‌های نابینایی نشه!

سلام به همه با شورایی کردن و اینا مخالفم به نظر من مجتبی خودت برا شروع چند نفر که بهشون اعتماد کامل داری کارا را بسپار.

درود من تمام کامنتا رو خوندم کلی وقت برد حالا ببینید یه مدیر چقدر باید وقت بزاره من هم با حرفهای آقایان درفشیان و شریفی عمو حسین شهروز زهره خانم و مواردی شبیه به اینها موافقم اگرچه حرفهای آقای سرمدی هم تامل بر انگیزه ولی یه چیز رو با صراحت بشما میگم بهیچ وجه درباره تعطیلی سایت ولو به شوخی هم چیزی نگیم چون این باعث خوشحالی و پروگری دشمن میشه اونا اتفاقا منتظرن من و شما دلسرد بشیم اونا بشدت در اقلیت هستن و ما در اکثریت ما برعکس باید با قدرت بیشتر بکار ادامه بدیم

سلام، واقعاً نمیدونم چی بگم، کامنتها رو که نصفه و نیمه خوندم دیدم که همه راست میگن و مجتبی هم داره راست میگه، هرجوری که دارم فکر میکنم میبینم که مجتبی صاحب امتیاز سایت هست و خیلی برا سایت زحمت کشیده و این درست نیست که به یکباره کنار بره و کارها رو یکی دیگه به دست بگیره، من با رسمی کردن موافق هستم اما نمیدونم آیا میشه که اساس نامه جوری تنظیم بشه که مثلاً مجتبی بتونه مدیریت دائم رو در اختیار داشته باشه و بعد اعضای سایت چند نفری رو بعنوان کمک یا همون هیأت مدیره انتخاب کنند تا در کار مدیریتی به مجتبی کمک کنه، و در ضمن مجتبی هم قول بده که در کارها خط مشی ها و سیاستگذاریها نظرات افراد انتخاب شده رو لحاظ کنه، یعنی تصمیم گیری جمعی با مدیریت واحد، مصداق اینجور مدیریتها رو اگه چشماتونو باز کنید دور و اطرافمون زیاااااااد میبینید،
خُب حالا این نظر من بود و در ضمن هر کمکی هم که از دستم بر بیاد انجام میدم،
*********
اگه اینجوری نباشه و مجتبی بخواد که کنار بکشه من کودتا میکنم و خودم میشم مدیر خخخخ
شکلک شوخی،
حالا تصمیم با مجتبی هستش و خودش میدونه که چیکار بکنه، اما واقعاً من با کنار رفتن مدیر یعنی مجتبی مخالفم چون اون وقت فکر کنم دعوا بر سر اعمال نظر بین اشخاص بالا بگیره و این اصلاً خوب نیست،
موفق باشید.

سلام.
رفتم مزخرفات‌شون رو دیدم.
در مورد این ها مثالی هست.
خود گویی و خود خندی عجب مرد هنرمندی!
حرف در وصف‌شون زیاده ولی من نمیگم. ارزش اینجا بالاتره از توصیف این…
بگذریم. من زیاد بلد نیستم ئعنی خیلی دلم می خواد بدونم حالا چیکار میشه کنیم که اینجا همینطور که پیش رفت پیش بره و درضمن دردسر های این مدلی متوجه آقای خادمی نباشه؟ من باورم نمیشه راهی نباشه. حتما۱راهی هست. حتما هست. باید باشه. اگر راهی باشه من هستم. معذرت می خوام الان تمرکزم کمی…
من خیلی خودخواهم. اینقدر که حالا بیشتر از۲روز پیش توی دلم اصرار دارم اینجا چند مدیریتی نشه. نباید این کامنت رو می ذاشتم ولی…

سلام پریسا خانم. می‌شود لطفا بگویید جریان این مزخرفاتی که به آنها اشاره کردید چی است؟ واقعیت اینکه حس ششم من هم به من گفت پشت قضیه یک چیز دیگری نهفته شده و این را هم از همان پست قبلی آقای خادمی در مورد بیکاری نابینایان احساس کردم و احساس کردم که کسی چیزی گفته که یک چنین مطلبی نوشته است.
من توی این محله تازه وارد هستم و هنوز از درگیری‌ها و بحث‌های پشت پرده هیچ خبری ندارم.

سلام دوست عزیز.
داستانش درازه. چجوری بگم که فردا دهن کثیفشون باز نشه نگن که اسم سایت ما رو بردید؟ می ترسم حرفی بزنم واسه آقای خادمی دردسر درست کنم. راستش اینه که۱سری زبون نفهم که به هیچ صراطی مستقیم نیستن خیال فرمودن تمام دنیا ارث باباشونه و می خوان تمامش رو هر طور سلیقه آشغالشون می کشه بسازن و هر کسی برخلاف میلشون باشه میگن یا عوض شو یا برو دیده نشو. این وسط۱عده روانپریش تیمارستانی هم از این فرصت واسه روانیبازی و ارضای عقده های نکبتشون استفاده می کنن و نتیجهش میشه اینکه به جای اینکه اون جماعت رو ببرن تیمارستان، آقای خادمی رو می خوان دادستانی و الان اینجا شلوغ بازی راه میندازن. من تا الان اینجا اینطور بد حرف نزده بودم اگر این کامنتم حذف بشه هیچ تعجب نمی کنم. معذرت می خوام بچه ها خیلی معذرت می خوام.

ببینید بچه ها!
این تو بمیری از اون تو بمیریاس!
این که اکثریت ما میخوایم مجتبی با همین روال ادامه بده درش شکی نیست و در چنین حالتی پیشنهاداتی که نهایتا منظورشون مدیریت همیشگی مجتبیست اصلا جای طرح نداره و لازم هم نیست!
چرا؟! چون همین الان هم بدون اساسنامه و این حرفا همون پیشنهادها داره اجرا میشه!
یعنی مجتبی از هر کس که بخواد کمک میگیره، همه ی اونایی هم که بهش کمک میکنن به عنوان مدیر تمام عیار و اساسا صاحب سایت میشناسنش و اگه این موش دوونیها و جنگولک بازی بعضیها نبود، نهایتا با کم و زیاد کردن کسایی که وقت و توانایی کمک به اداره ی سایت رو دارن، کار به خوبی پیش میرفت!
مسأله اینه که اگه بازم بخواد به واسطه ی این سایت در آینده مشکلی برای مجتبی پیش بیاد، کی میتونه مشکل رو رفع کنه، به شکلی که هیچ تأثیر منفی در زندگی شخصیش ایجاد نکنه؟!
واقعیت اینه که هیچ کس!
من متأسفانه راه حلی برای این قضیه سراغ ندارم.
ای کاش ما میتونستیم با اعتقادات و گرایشات مختلف، بدون هیچ اعمال قدرتی در کنار هم زندگی مسالمت آمیز داشته باشیم!
ای کاش دست همه‌ی جماعت نابینا تو دست هم بود تا مجبور نباشیم به خاطر خشک مغزی عده ای راه‌مون رو تغییر بدیم!
من نمیگم تکیه به یک نفر لزوما خوبه و نمیگم که کار گروهی برای رسیدن به یک هدف لزوما بده!
ولی ای کاش بدون این که ناچار و مجبور باشیم، و در زمانی که خودمون میخواستیم فعالیت گروهی میکردیم، نه به خاطر تقسیم فشار روی شونه های یک نفر بین بقیه، که حق و انصاف هم در همین تقسیم فشاره!
متأسفم که باید بگم هیچ راهی غیر ازاون چه تو اصل این پست اومده، برای این تقسیم فشار کار‌ساز نیست، که البته برای همه یما ریسک به حساب میاد.
فقط میتونم آرزو و خواهش کنم که برای همچین ریسکی هم سعی کنیم تا اونجا که ممکنه یکپارچگی خودمون رو حفظ کنیم و اجازه ندیم کسانی با دوز و کلک باعث فرو‌پاشی این جمع صمیمی و یک‌دل بشن!
بازم اگه کسی راه بهتری به ذهنش میرسه با سایرین در میون بگذاره، تا به بهترین نتیجه دست پیدا کنیم.

دیشب وقتی عمو حسین برام پیام فرستاد که چرا به گوشکن سر نمیزنی با خودم گفتم حتما باز یک اتفاق تازه ای رخ داده امروز صبح اومدم و دیدم چی شده خب از کجا شروع کنم و چی بگم حرفهای من فرق چندانی با سعید درفشیان و باقی نمیتونه داشته باشه چون نوع نگاه من هم مثل اونها نسبت به رفتار و افکاری که در طول ایام از جامعه ی نابینایان دیدم شکل گرفته پس حرف تازه ای در این خصوص برای گفتن ندارم من نابینایان رو خوب میشناسم بعضی از اونها خیلی خودخواه و خودبین هستند و حاضرند برای رسیدن به یک جای بهتر از روی نعش دوستان سابقشون عبور کنند براشون بی آبرو کردن دیگران کوچکترین اهمیتی نداره مگه تو همین مدت این اعمال رو از این اشخاص ندیدیم کسانی که با تخریب شخصیت دیگران خودشون رو به نمایش گذاشتند رو نمیشناسید چرا نباید این بار دست به این کار بزنند اونها همیشه میتونند یک چنین اعمالی انجام بدهند وقتی راجع به بعضی از دوستان اون الفاظ بکار رفت فهمیدم که ما بعد از حدود پنجاه سال هنوز هم که هنوزه نمیتونیم با هم یک دست باشیم نمیخوام بگم که همه ی نابیناها اینطور هستند اما تعداد اشخاصی که به سادگی میتونند دیگران رو تخریب کنند در بین ما کم نیست یک عده هم هستند که به راحتی تحت تأثیر حرفهای دیگران قرار میگیرند مگه ندیدیم به چه سادگی خط عوض میکنند به چه راحتی درمقابلت می ایستند بعد که حس کردند اکثریت با شخصی که مورد حمله واقع شده همراه هستند موضعشون رو تغییر میدن چرا از همون اول به این فکر نمیکنند که چه لزومی داره با هر صدایی همراهی کنند مگه خودشون قدرت تفکر ندارند که بعد با مشاهده ی واکنش اکثریت بیان و تغییر موضع بدن این نشون میده که ما هنوز برای کار گروهی آمادگی نداریم یک عده دنبال گرفتن ماهی از آب گِلالود هستند و یک عده هم که خیلی راحت میتونند این وسط نقش پاندول ساعت رو بازی کنند یعنی گاهی این طرف برن گاهی اون طرف میمونن عده ی زیادی که جهتشون رو برای خودشون مشخص کردند اما چون به هیچ نقطه ی قابل اتکایی وصل نیستند با اینکه در اکثریت بسر میبرند محکوم به سکوت میشن تا مبادا گروه تخریبگر با هر روش ناجوانمردانه ای به اونها حمله کنه و فقط یک عده ی معدود در این میان قربانی میشن امروز مجتبا در حال قربانی شدنه آیا می ارزه که این بنده ی خدا سر هیچ و پوچ قربانی این گروه خودخواه و خودبین بشه به نظر من نه اصلا
من سالهاست که توی محیط اینترنت گفتم وقتی اشخاص با هر هویت جعلی میتونن فعالیت کنند ما وضعمون بهتر از این نیست اسامی که هیچ وقت به صحت و سقمشون نمیشه پی برد بعضی یک اسم ساده بعضی ظاهرا با یک اسم و فامیلی میان اما بین نابیناهای کشور هرچی بگردی یک چنین شخصیتی رو نمیتونی پیدا کنی این یعنی چی یعنی همین که ما چون در یک محیط مجازی از یک هویت جعلی میتونیم استفاده کنیم هر حرفی میشه زد هر خصومتی میشه ایجاد کرد کسی هم دنبال قضیه رو نمیتونه به راحتی بگیره خلاصه اگه این سایت تعطیل بشه از رسمی شدن و انتخاب هیئت مدیره پیدا کردن بهتره مجتبا اسم گوشکن مال تو بوده بزار برای همیشه مال تو باقی بمونه بزار بچه های شریف و نیک همیشه با یاد این اسم یاد تورو زنده نگه بدارند این یک علامت خاص باید باشه نزار با این اسم یک سایت رسمی تشکیل بشه من بیشتر موافق تعطیلی اینجا هستم تا این وضعیتی که تصویر کردی اون نابینایانی هم که از تعطیلی اینجا متضرر میشن بهتره برن سر وقت همون کسانی که باعث این وضعیت شدند اگه مجتبا تو این مملکت از نون خوردن بیافته کی حاضر به جواب دادن هست اونهایی که این بازیها رو راه میاندازند که بود و نبود یک انسان مثل مجتبا براشون مهم نیست حتی بود و نبود هیچ کدوم از ما هم براشون اهمیتی نداره فقط به خودشون و منافعشون فکر میکنند نه کس دیگه ای
پس با توجه به شرایط کنونی تعطیلی اینجا بهتره ضمن احترام گذاشتن به عقاید امیر سرمدی اما چون من تقریبا با کم و زیاد کردن یکی دو سال دو برابر سن امیر رو دارم خوب میدونم که نابیناها هرگز در کار گروهی موفق نمیشن این رو هم برای دلسرد کردن کسی نمیگم بلکه بر اساس تجربیاتی که در این ایام به دست آوردم میگم این بار هم هیچ توفیقی نصیبمون نمیشه مگه کدوم یک از بسترهای مورد نیاز آماده شده که بشه این موفقیت رو در آغوش گرفت هیچ کدوم پس بهتره همونهایی که میخوان این سایت رو تخریب کنند برن یک سایت رسمی ایجاد کنند این دوستان یک دل و یک رنگ هم میتونند بیرون از اینجا با هم در رابطه باشن تا دوستیهای واقعی با هم داشته باشن و بدون هیچ بی احترامی تا آخر عمر از شنیدن صدای هم از دیدن هم و از یاری رسوندن به هم دیگه لذت ببرن تا کور شود هر آنکه نتواند دید آیا این راه بهتر و مطمئنتر نیست و یکی مثل مجتبا هم دیگه در معرض هیچ خطری واقع نمیشه این هم نظر من بود که امیدوارم دوستان یک دل و یک رنگ بهش فکر کنند تا اگه از نظر اونها هم عملی بود همگی بتونیم بهش عمل کنیم نباید زیر هر چتری که بعدا قرار ایجاد بشه بریم این اتفاقات قبلا هم افتاده و خسارتش رو همه ی ما دیدیم این بار نزارید که بیش از پیش آسیب ببینیم

سلام صبح همگی به خیر
من ضمن تایید کامنت قبلیم با آقای سرمدی هم موافقم, این اصلا درست و منطقی نیست که آقا مجتبی به این دلیل که با راه اندازی این محله کمک زیادی به افراد نابینا کرده
در آینده مشکل پیدا کنه و تاثیر منفی رو زندگیش بذاره
با همه ی این اوصاف دوباره میگم که اگه این محله به همین صورت
باقی بمونه و مجتبی همچنان مدیر باشه بهتره ولی باید افراد بیشتری رو با خودش همراه کنه تا تو کار مدیریت کمکش کنن. البته افرادی که با اهداف این محله همسو باشن
از طرف دیگه باید بیشتر احتیاط کرد. باید مراقب پستها و کامنتهایی که گذاشته میشه بود.
باید کنترل روی پستها و کامنتها بیشتر بشه باید پستها و کامنتهای مورد دار حذف بشه و جلوی انتشارشون هم گرفته بشه.
تا دیگه بهانه ای برای مورد دار کردن این محله نباشه
تا دیگه این محله با فیلترینگ یا هر چیز دیگه ای رو به رو نشه
تا کار به جایی نکشه که این مشکلات برای مدیر ایجاد بشه
من از همه عذرخواهی میکنم که با این صراحت اینا رو نوشتم. قصد توهین به هیچکس رو ندارم. مسلما همه ی شما دوستان میدونید که چه طور باید تو این محله مشارکت کرد که برای این محله ی صمیمی و مدیرش مشکل پیش نیاد
من فقط به عنوان تاکید این مطالب رو نوشتم.
در پایان هم باید بگم تصمیم نهایی رو خود آقا مجتبی باید بگیره و تصمیمش قابل احترامه.
آرزو میکنم هر تصمیمی که گرفته میشه به نفع محله و هم محله ای ها باشه

سلام من دوباره اومدم واقعاً نمیدونم چی بگم که همه چی حل بشه فقط هر تصمیمی میگیرید فکر بچه هایی که از اینجا چیزهای خوبی یاد گرفتن و بهش احتیاج دارن رو هم بکنید کاری نکنید که دشمن شاد بشیم خب ما میتونیم کنترل شده تر کار کنیم تا اوضاع بهتر بشه و تصمیم عاقلانه و به دور از عجله ای گرفته بشه

سلامی دوباره به همه ی عزیزان، آقا/خانم، لطفاً هرکس چیزی جایی خونده و متوجه شده کدوم نامردهایی علیه این سایت اقدام کردند، بگه تا همه بشناسیمشون، من فقط به همین سایت سر می زنم، اگر کسی چیزی نوشته شما فقط با ذکر منبع نقل قول کنید تا افراد …. بیشتر در جامعه ی نابینایان شناخته شده و معرفی شوند، این کار باعث میشه تا همه آنها را شناخته و در انزوا قرارشان دهند. مجتبی جان، من همه جوره در خدمت خودت و سایتت هستم، موفق باشید.

یه کار دیگه هم میشه کرد که الان به فکرم رسید.
به نظرم وردپرس میتونه این امکان رو ایجاد کنه که غیر از کاربران کسی مطالب سایت رو نبینه.
این جوری دیگه کسی هم نمیتونه معترض بشه و هر کاربری وارد سایت میشه، ضمن مطالعه ی مرامنامه ی سایت و قبول اون متعهد میشه که عضو یک گروه همفکر و هم سو بشه.
به این شکل دیگه مثل یه خونه که درش بازه هر کس خواست نمیتونه وارد بشه و همخونه ها باید کلید داشته باشن!
البته در این حالت هم پذیرش کاربر باید اصول نسبتا سختی از جمله احراز هویت به طور کامل داشته باشه و حد اقل مدیر سایت از هویت همه مطلع باشه، بعد اشخاص اگه خواستن بتونن از اسامی مستعار استفاده کنن.
میدونم چیز عجیب و غریبی گفتم. ولی فکر میکنم این جوری بشه بهتره تا هیئت مدیره ای و عمومی بشه!

سلام
به نظر من چیز عجیبی نیست.
اگه چنین چیزی ممکنه من خیلی موافقم.
فقط یه نکته که به عقل ناقص من میرسه اینه که برای خواندن همه مطالب لازم به عضویت نباشه.
مثل بعضی سایتها که مطالبش به چند دسته تقسیم میشه، که برای خوندن و یا دانلود کردن بعضی از اونها نیاز به ورود نام کاربری و رمز عبور هست.
در مورد احراز هویت هم خیلی موافقم.

درود این نظر اخیر آقای درفشیان قابل تامل هست اتفاقا عجیب نیست و فکر خوبی هم میتونه باشه دیگه هرکس نمیتونه با اسامی جعلی وارد بشه ضمنا با نظر آقای حاتمی هم خیلی موافقم باید اسامی افراد مورددار انتشار پیدا کنه تا همه در سرتاسر کشور اونا رو بشناسن و تحریمشون کنن

سلام.
آقای حاتمی عزیز و باقی بچه ها من اومدم آدرس دیده هام یعنی خونده هام رو توی۱کامنت گفتم ولی آخر کامنتم از مسئول ویرایش نظرات خواستم اگر این آدرس دادنم واسه مدیر دردسر ساز میشه کامنتم رو حذف کنه. و ظاهرا مصلحت به سکوتم بوده یا من به خاطر عصبانیتم بد حرف زدم. بله من هم مثل شما به نظرم همه حق دارن بدونن از کی ها ضربه خوردیم و اگر نجنبیم باز هم ضربه می خوریم ولی جاش شاید اینجا نباشه. تا جایی که من فهمیدم و ای کاش اشتباه فهمیده باشم، مدیر گوش کن تا الان هم بیش از حد توانش فشار داشته و متاسفانه زمانی که این فشار اعمال می شد و شاید هنوز هم بشه، ما اونجا نیستیم که تقسیمش کنیم. پس اگر مصلحت نیست اینجا حرفی زده بشه من معذرت می خوام از همه. فقط… چجوری بگم؟ برید توی سایت های دیگه۱کمی بچرخید جواب اونجاست.

سلام مجتبی.
نظر سعید درفشیان هم بد نیست.
باید تمامی هویتها احراض بشه و دیگه واقعاً اینجا میشه محله ی مجتبی و دوستان.
یا اینکه اینجا باید کمی کنترل شده عمل کنیم. که سعی کنیم بهانه ای برای دست اندازی سود جویان ندیم.
بچه هایی که میخواید بدونید چی شده. کمی فکر کنین این قایله از کجا و کدوم سایت شروع شد به راحتی پیداش میکنین. اینم راهنمایی من.

درود دوباره
دوستان بحث رو خواسته یا ناخواسته منحرف نکنید.
اول این که اسم کسانی که دارن موش میدوونن کاملا مشخصه و نیازی به گفتن نیست.
دوم این که این افراد هر قدر بیشتر پا رو دمشون بذاری بدتر میکنن و از هیچ وقاحتی ابا ندارن.
پس بیایید تمرکز‌مون رو روی اصل ماجرا و یافتن راه حل بذاریم.
پیشنهاد اخیر من شاید باعث بشه تعداد بازدید کنندگان سایت کاهش پیدا کنن، ولی در مجموع میتونه منجر به رسیدن به هدفی بشه که آقای نظری اشاره کردن، ضمن این که نیازی به تعطیلی سایت یا هیئت مدیره ای شدنش هم نباشه.
اتفاقا شاید کم شدن بار ترافیک بازدید و دانلود باعث بشه کیفیت کار بالاتر بره و در مقابل اونهایی که پی شر میگردن، اصولا اجازه ی ورود پیدا نکنن که بعدش بخوان موجبات مشکل رو فراهم کنن.
به نظرم در چنین حالتی حتّی اگه مجبور بشیم اسامی همه ی کاربران رو آرشیو کنیم و در صورت لزوم مراجع قانونی هم بدونن که این سایت متشکل از چه کسانی هست، چون حریم مشخصی داریم، بعیده که مشکلی ایجاد بشه.
از امیر و سایر دوستان مطلع در زمینه ی رسانه های دیجیتال میخوام که بیان در رابطه با این پیشنهاد توضیح بدن و بدونیم آیا عملی هست یا نه؟.

درود
نظرات اول را خواندم متاسفانه به دلیل اینکه وقت خواب است بناچار تصمیم به نظر دادن گرفتم .!
آخه مجتبی چرا حرف گوش نمی کنید ! همه اش می نشینی و هی اینور و اونور را نگاه می کنی و بعد یک سری برنامه های کلیشه ای را در محله رد و بدل می کنی .نتیجه این رد وبدل های عاریتی این می شود که تجربه سعید درفشیان تحقق می یابد و گریزی هم از نتیجه سعید جان نیست و نخواهد بود !؟
از حرف های شما و با توجه به شناختی که من در مدت از شما دارم .صادقانه به شما بگویم تمام افرادی که در مدیریت محله با شما همراه شدند و در بخش مشارکت شرکت فعال داشتند با عمل خودشان میخواستند این را بگویند که تمام تلاش خودشان را دارند تا مدیریت شما و سایت محفوظ بماند و با سرعت بیشتری رو به جلو برود و این نگرش به نحوه مشارکت بچه ها از سوی شما نگران کننده است و این موضوع باید فیصله یابد .!یعنی تمامی ما به وجود شما افتخار می کنیم و هر موقع که لازم باشد در حد اندک خود هم باشد حضور فعال و همه جانبه داریم و این خود نوعی مدیریت منحصر به فرد است .
در موضوع وقت و رسیدن به زندگی مدیر امری لازم و واقع است و باید یک برنامه ای تدوین شود تا فرصت بیشتری شما داشته باشید تا به زندگی خودتان برسید .اما راهش این نوع رفتار نیست که به عنوان کاربر فعال شوید .اصلا ما به یک طرف آیا شما می توانید تنها و تنها به ندای محله ما پاسخگو باشید و این نوع ظلم را با چند کلمه و جمله لا پوشانی کنید ؟!
به قول آقا سعید بر فرض مثال هم این فرض امکان داشته باشد باید مجوزهائی کسب شود و اگر شما به عنوان بالاترین مقام و شخص این سایت رسمی و شخصی باشید قطعا صدور اینگونه مجوزهای مورد نیاز از سوی شما صادر و بسیاری از مشکلات حل خواهد شد .
پیشنهاد من :
قبلا هم مطرح شده است .
وجود شخص شما به عنوان صاحب این سایت و محله شخصی با درایت و اقتدار که این اقتدار باید به نوعی باشد که استمرار محله را در پی داشته باشد .
انتخاب قوای چند گانه بنا به فراخور محله یعنی انتخاب نام ها و عملکرد این قوا با همفکری با افراد با تجربه همانند سعید وعمو حسین و ما بقی صاحبنظران محله .
تنظیم محورهای مورد فعالیت محله که قبلا هم در این راستا موضوع بندی شده و ادغام چند موضوع و تشکیل حوزه مناسب تر .
حالا با تنظیم حوزه های مختلف اقدام به انتخاب هیئت مدیره و رای گیری توسط اعضاء خواهید نمود و این افراد نیز از بین خودشان می توانند شخصی را به عنوان مدیر عامل بخش خودشان قرار دهند .نتیجه آن این خواهد شد که این هیئت مدیره در موضوعات مورد تخصص خودشان اقدام به انتشار پست و تائید پست و کامنت های مختلف می نمایند و اگر اختلافی هم به وجود آمد با بحث های کارشناسی و مراجعه به قوای خودشان به نتیجه اجمالی می رسند و در نهایت هم اگر نتیجه ای حاصل نشد این شما هستید که نظر اجمالی و نهائی را خواهید گفت ! در واقع هم سایت شخصی است و هم به افراد مشارکت کننده این اعتماد واطمینان را داده اید که بنا به نظر آنها سایت و محله حفظ خواهد شد و هم اینکه نحوه مدیریت سایت به گونه ای منحصر به فرد و همانند شرکت های خصوصی اداره می شود و با تشکیل قوا بر عمومی بودن آن نیز اهتمام داشته و دارید و این نظر با شرط بودن شما در بالای هرم مدیریت محله می تواند تعدیل و با هم فکری اعضاء و صاحبنظران به گونه ای تعدیل یافته تر و منطقی تر به گونه ای جدید و با مدیریتی منحصر به فرد و ایده آل به سمت رشد و ترقی حرکت کند .تا بعد و اتخاذ تصمیمی درست بای .

سلام.
نظر قنبر عزیز با همه پیچیدگیش نظر قابل تاملی میتونه باشه.
شاید با این کار بشه برای همیشه مشکلاتی رو که این سایت رو تهدید میکنه از بین بره.
باید خیلی روی این قضیه کار بشه، ولی آینده خوبی داره.
به هر حال این هم پیشنهادیه دیگه که باید در بارهش فکر کرد.

درود
با تشکر از برادر خوب و بزرگوارم جناب آقای چشمه عزیز .البته که باید روی پیشنهادات مختلف کار بشود .، تعدیل شود و یک چارچوب منظم و منطقی و خصوصا نو و جدید حادث شود !می توان هم یک مدیر کل و صاحب سایت داشت ، مدیران ارشد متعدد و متخصص داشت ، و در هر حوزه مدیران عامل و هیئت مدیره های متعدد را شکل داد ! همه اینها هم به نوعی می توانند مستقل باشند و در حوزه های تخصصی خودشان دارای عملکردهای مناسب و عالی باشند و هم اینکه مدیران عاملشان در یک حوزه ستادی بالاتر با مدیران ارشد تعامل سازنده داشته باشند و همه اینها با مدیریت شرکت و سایت یک تعامل خوب داشته باشند .و این در مرحله اول کاری سنگین و شاید پیچیده باشد اما با تمرین و ممارست و اعتماد و طرح اساسنامه و تعیین حدود وظایف و با تجربه های حاصل شده می توان روشی نو را پایه گذاری کرد .
ضمنا از کامنت آقای سرمدی متعجب شدم و به قول آقای غلامی این پیشنهاد بنا به ایرادات افراد دیگر توسط مدیر ارائه شده است که این بحث بسیار ناراحت کننده است .راحت بگویم اگر بخاطر اینکه دیگران حرف می زنند و ایراد می گیرند بخواهیم رفتار وقولمان را عوض کنیم که می شود جریان همان الاغ و پدر و بچه اش !
در کامنت بالا گفتم سخن من در صورت تغییر مدیریت نظر آقای درفشیان است و به گونه ای خواهد شد که در ظاهر فعالیتشان بالا است ولی در واقع تمام تلاششان کوبیدن و در هم ریختن به ظاهر رقیب است .
آقای خادمی عزیز ما سایت عاریتی نمی خواهیم .ما سایتی نمی خواهیم که همیشه اول باشد ! همیشه برتر باشد ، همیشه روش های نو داشته باشد ! ما سایتی می خواهیم که اول اول اول بتواند مقبولیت خودش را برای سالیان سال حفظ کند ! مدیریت واحد و توانمند داشته باشد .توانمندی هم این نیست که با کور کوری خواندن رقیبانش ،جو گیر شود و با سرعت بخواهد به پیش رود .ما توانمندی هائی را در این محله دیده ایم که در هیچ جای فضای مجازی ندیده ایم .با دشواری های متعدد برخورد داشته ایم و سر بلند بیرون آمدیم .ما سایت خودمان را دوست داریم بخاطر صفا و صمیمیت مدیر و ساکنانش .لطفا ضمن توجه به تغییرات و انجام روشی نو و اجرائی به گونه ای عمل شود که توان محله بالا رود .سرعتش بر اساس فصا و صمیمیت و صدق وراستی بنا شود و ضمن هوشیاری نسبت به عملکرد منفی سایت های موازی ! طوری عمل شود که نظر فرد اصلی همواره مورد لحاظ قرار گیرد .و این مدیر نباید با مرور زمان فردی تشریفاتی و سمبلیک شود ! خلاصه اینکه ما تغییر می خواهیم اما نه بواسطه کور کوری های منافقان بلکه با احترام به صاحب اصلی سایت و بهره گرفتن از هیئت مدیران در ذیل صاحب شرکت و قوای اصلی محله .ما و من قصدم از ایراد پیشنهاد این است که محله خودمان را تبدیل به دهکده جهانی نابینایان نمائیم .لطفا به جای چوب زدن به رفتار دیگران بیائیم و اصول محله را پایه ریزی کنیم و با این پایه گذاری راهنمای دیگر نابینایان باشیم .

سلام. سعید جان حتما.
این چند روزه واقعا درگیرم. ایشالا فردا یا پس فردا با یکی از استادانم که کارش حقوق مطبوعاتی و از اینجور حرفا هستش صحبت میکنم تا ببینم دقیقا داستان از چه قراره.
بعدا به صورت مفصل با خودت یا مجتبی در میون میذارم.
به نظر من محدود کردن این سایت به خاطر عده ای انسان نما اصلا درست نیست.
راه های گوناگونی وجود داره که ما فعالیت کنیم و کسی هم نتونه کوچیکترین آسیبی رو به ما وارد کنه.
فقط لازمش یه کوچولو رعایت یه سری مسائل هستش که به نظرم رعایت اونا هیچ خللی در کلیت اهداف این سایت وارد نمیکنه
اونقدرام که دوستان دارن حساسیت نشون میدن جای نگرانی نیست.
بگذارین این افراد در خیال خام خود بانگ پیروزی سر بدن.
همین که احساس تنفر و بوی تعفنشان جامعه ی نابینایان را پر کرده، کافیست.
کاش تعصب بیجا دل هایشان را کور نکرده بود
کاش کمی تقوا داشتن که اگر داشتن، این مباحث الان اصلا مطرح نبود.
بیخیال. مهم نیست.
این سایت با همه ی وجود به راه و اهدافش ادامه میده.
فقط باید چارچوبی رو در نظر بگیریم که هیچ بهونه ای دست این نا اهلان ندیم و این امر کاملا امکان پذیره.
فعلاً.
.
.
.

سلام, امیر جان حتماً.
قطعاً مشورت با یک متخصص تو این زمینه بهتر نتیجه میده.
یعنی کسی که هم از مسایل حقوقی سایتهای اینترنتی و هم از مسایل مدیریتی و تخصصی سایتها مطلع باشه بیشتر از ما جواب میده.
لطفاً هر نتیجه ای که رسیدی به اطلاع ما هم برسان.
راست میگی ما نباید خیلی قضیه رو بزرگ کنیم.
اصلاً مجتبی بهتر بود اصل قضیه رو به یکی از دوستان مثل تو میگفت و با بررسی راه های مختلف برای نتیجه گیری نهایی نظرخواهی میکرد.
شدیداً منتظریم.

سلام به نابینایان عزیز بنده نمی خوام به کسی ضربه ای وارد کنم یا دشمنی داشته باشم مجتبی بجای این که این کارها را از خودت به نمایش میگذاری بیا به فکر بچه ها هم باش همیشه انسان باید به فکر آینده هم باید باشه با این کار هم آینده نابیناه ها رو زیر سوال میبرید هم خودت رو بنا براین به خود بیا تا باهم کاری کنیم که حقوق نابینا رو تقویت کنیم من میدانم نابینایان هم باید از حقوق خود دفاع کنند من هم موافقم باشه منعدعا نمی کنم که از من بالا تر نیست چون خصلت پیغمبر این جور نبوده بنا براین ما همه هم نوع هستیم و ما همدیگر رو درک میکنیم لازم به ذکر است که من با همکاری که با دوستم که نماینده مجلس که در راس مجلس که مختص به معلولان و جانبازان هست درخواستی مبنی بر حقوق نابینایان ارائه میدهم که انشا الله برای هم نوعان خودم دفاعی داشته باشم به امید آن روز حالا نظر من این بود به عنوان یک دوست با منطق اگر هم نمی پذیری خود دانی وقتی ما با هم درگیری داشته باشیم قطعا دید یکنابینا به ما عوض شده و دیگر باید به بینا ها چجور بگیم که به ما کمک کند خدا نگهدار

درود
با تشکر از برادر خوب و بزرگوارم جناب آقای چشمه عزیز .البته که باید روی پیشنهادات مختلف کار بشود .، تعدیل شود و یک چارچوب منظم و منطقی و خصوصا نو و جدید حادث شود !می توان هم یک مدیر کل و صاحب سایت داشت ، مدیران ارشد متعدد و متخصص داشت ، و در هر حوزه مدیران عامل و هیئت مدیره های متعدد را شکل داد ! همه اینها هم به نوعی می توانند مستقل باشند و در حوزه های تخصصی خودشان دارای عملکردهای مناسب و عالی باشند و هم اینکه مدیران عاملشان در یک حوزه ستادی بالاتر با مدیران ارشد تعامل سازنده داشته باشند و همه اینها با مدیریت شرکت و سایت یک تعامل خوب داشته باشند .و این در مرحله اول کاری سنگین و شاید پیچیده باشد اما با تمرین و ممارست و اعتماد و طرح اساسنامه و تعیین حدود وظایف و با تجربه های حاصل شده می توان روشی نو را پایه گذاری کرد .
ضمنا از کامنت آقای سرمدی متعجب شدم و به قول آقای غلامی این پیشنهاد بنا به ایرادات افراد دیگر توسط مدیر ارائه شده است که این بحث بسیار ناراحت کننده است .راحت بگویم اگر بخاطر اینکه دیگران حرف می زنند و ایراد می گیرند بخواهیم رفتار وقولمان را عوض کنیم که می شود جریان همان الاغ و پدر و بچه اش !
در کامنت بالا گفتم سخن من در صورت تغییر مدیریت نظر آقای درفشیان است و به گونه ای خواهد شد که در ظاهر فعالیتشان بالا است ولی در واقع تمام تلاششان کوبیدن و در هم ریختن به ظاهر رقیب است .
آقای خادمی عزیز ما سایت عاریتی نمی خواهیم .ما سایتی نمی خواهیم که همیشه اول باشد ! همیشه برتر باشد ، همیشه روش های نو داشته باشد ! ما سایتی می خواهیم که اول اول اول بتواند مقبولیت خودش را برای سالیان سال حفظ کند ! مدیریت واحد و توانمند داشته باشد .توانمندی هم این نیست که با کور کوری خواندن رقیبانش ،جو گیر شود و با سرعت بخواهد به پیش رود .ما توانمندی هائی را در این محله دیده ایم که در هیچ جای فضای مجازی ندیده ایم .با دشواری های متعدد برخورد داشته ایم و سر بلند بیرون آمدیم .ما سایت خودمان را دوست داریم بخاطر صفا و صمیمیت مدیر و ساکنانش .لطفا ضمن توجه به تغییرات و انجام روشی نو و اجرائی به گونه ای عمل شود که توان محله بالا رود .سرعتش بر اساس فصا و صمیمیت و صدق وراستی بنا شود و ضمن هوشیاری نسبت به عملکرد منفی سایت های موازی ! طوری عمل شود که نظر فرد اصلی همواره مورد لحاظ قرار گیرد .و این مدیر نباید با مرور زمان فردی تشریفاتی و سمبلیک شود ! خلاصه اینکه ما تغییر می خواهیم اما نه بواسطه کور کوری های منافقان بلکه با احترام به صاحب اصلی سایت و بهره گرفتن از هیئت مدیران در ذیل صاحب شرکت و قوای اصلی محله .ما و من قصدم از ایراد پیشنهاد این است که محله خودمان را تبدیل به دهکده جهانی نابینایان نمائیم .لطفا به جای چوب زدن به رفتار دیگران بیائیم و اصول محله را پایه ریزی کنیم و با این پایه گذاری راهنمای دیگر نابینایان باشیم .

من مفهوم دقیق یه تعداد از کامنت ها رو درست درک نمی‌کردم تا این که خب متوجه شدم …. شاید من خیلی سهل و آسون می‌گرفتم که البته بله …. ولی جدی خیلی ….. در هر حال از نظر مدیریت اینجا کاری از دستم بر نمیاد یعنی بلد نیستم ولی هر زمان هر کمکی از دست من برمیومد کت بسته در خدمتم … و یه چی هم بگم خارج از حاشیه که “تا کور شود هر آن که نتواند دید” …..

سلام بر تمام عزیزان گوشکن. و سلام به مجتبی.
چند دقیقه پیش یکی از دوستان با من تماس گرفت و به من مطالبی راجع به مشکلاتی که برای مجتبی پیش اومده گفت که حقیقتا تکون دهنده بود.
آقایان محترم ببینید: این سایت چند سال فعالیت صادقانه داشته. که واقعا تونسته به افراد ضعیفی که شاید تو کار کردن یا پیدا کردن خیلی از مطالبشون مشکل دارن کمک زیادی بکنه.
اینجا فضایی برای تبادل ایده ها و اطلاعات بچه های نابینا بوده. نابیناها تازه کمی دارن باهم متحد میشن و اینجا نقش زیادی در این کار داشته.
من اصلا از روی تعصب حرف نمیزنم همه ی اینا مستند وجود داره.
این حرفهایی که یه عده از آقایون راجع به مجتبی میزنند. مهملاتی بیش نیست و پایه و اثاث عقلی هم نداره.
آقای نادری که جدیدا فعال شدید و از حقوق نابینایان دفاع میکنید. اینجا کی ضد اسلام حرکت کرده؟ یعنی بچه های اینجا مسلمون نیستند؟
مثلا با این کارا میخوای چی رو ثابت کنی؟
دوستان ببخشید من کمی تند رفتم اما…
هدف من اصلا ایجاد حاشیه نیست اما فکر میکنم در برابر بعضی از موضوعات زیادی سکوت کردیم.

ممنونم آقای فلاحتی. خاطرم رو کمی سبک تر کردید امشب. امیدوارم خدا هرچی بار خاطر دارید امشب از دوشتون برداره! داشتم منفجر می شدم از نگفتن نگفته هام. به خدا راست میگم واقعا داشتم منفجر می شدم. خواستم خیلی چیز ها بگم عزیزانی که احترامشون بهم واجبه و وظیفهم بود حرفشون رو زمین نندازم متوقفم کردن و گفتن سکوت کنم. من هم سکوت کردم ولی به خدا داشتم خفه می شدم از درد. ممنونم. خیلی ممنونم.
ایام به کام.

در ایران هیچ مرکز یا ارگانی مثل گوشکن به قشر نابینا کمک نکرده.
یادمون باشه که چه نابینا هایی که در شهر های کوچک و دور افتاده و روستا های محروم با دست خالی میان سراغ رایانه و این جا فقط گوشکن هست که رایگان به اون ها و همه خدمات میده.
پروژه ی گوشکن محشر بوده و هست.

در مورد بعضی ها هم باید بگم:
از کسی نترسیم که کتابخانه دارد و کتاب های بسیار خوانده است
از کسی بترسیم که فقط یک کتاب دارد آن را مقدس می پندارد و هرگز همان یک کتاب مقدسش را هم نخوانده است حتی یک بار.

ما نابینایان ایران زمین با فکری آگاه و قلبی سرشار از دوستی ها پای گوشکن میمانیم.
و در مقابل بیخردی بعضی انسان ها به خرد جمعیمان پناه میبریم به روح واحد جمعیمان

با سلام از اینجا شروع کنم که امید شما حق نداری به من توهین کنی که از کجا آمدم و کارم چیه شما اگه مثل قرص دو رو نیستی چرا میری توی این سایت یک چیز مینویسیو توی سایت دیگه چیز دیگر می نویسی من کسی هستم که به خاطر دین و وطنم جسم ناقصم رو فدا کردم که وطنم امنیت و ناموسش رو حفظ کنه حالا شما باید از خودت شرمنده باشی که میآیی توهین می کنی و همچنین خانم پریسا باشد که فردا با این کامنتا باید جواب پس بدین و شما آقای خادمی که نظر تایید میکنی و میزارید که توهین بشه.

سلام آقای نادری. چرا بهت بر میخوره من که چیز زیادی ننوشتم.
بله نظر نوشتن من تو سایت کشور عشق قضیه داره که اصلا لازم نمیبینم اینجا بنویسم.
آقای خادمی نظرها رو تعیید نمیکنه جناب نادری به اون برچسب نزنید.
نظرها باز گذاشته شده
نظر من کاملا مشخصه از دودستگی بین نابیناها خوشم نمیاد
من اصلا شما رو نمیشناسم اما به آقای حسنی هم گفتم که انقدر حق گوشکن نبود که شما انجام دادید.

خخخ.
جالبه.
چه مملکت بیکاری داریم.
به خاطر یه کامنت دادگاه توش تشکیل میشه.
کسی که به خاطر ناقص شدنش به قول خودش توی جنگ سر عالم و آدم منت میذاره و از خدا هم طلبکاره بیشتر از این ازش توقع نمیره.
من کلی دوست جانباز دارم.
به تکتکشون هم افتخار میکنم.
حاج حسن احمدی.
غلامرضا عربگری.
حاج محمدرضا مظلومی.
ولی هیچ کدوم از جنس شما نیستن آقای محترم.
شما به خاطر شرایطت از همه طلبکاری.
میخوام ببینم اگر جانباز نبودی تره هم برات خورد میکردن که رجز بخونی؟
اصلً ما مگه از کسی اسم آوردیم که شما دخالت کردی؟
خیلی دلم میخواد روز دادگاه مجتبی اونجا باشم از قاضیش بپرسم به نظر شما حاجآقا کسی که بدون هیچ ادعا و چشمداشتی هرچی داره برای مردم میذاره و یکی هم هست به اسم خدا و پیغمبر و اهل بیت داره از قدرت نظام به نفع منافع کثیفش سوء استفاده میکنه. به نظر شما کدوم یکی میرن بهشت؟
میخوام بدونم اینجا فقط روزی ۱۷ بار دولا راست شدن و توی بوق و کرنا کردن که آی ایوه اناس من ۳۰ سال پیش به خاطر مملکتم ناقص شدم پس به هیچ کس ربطی نداره الآن چه آدمیم و چی کار میکنم حَقِ یا این که خالصانه به همنوعت کمک کنی تا یاد بگیره و پیشرفت کنه؟
اشتباه گرفتی داداش.
عراق اونطرفیه.
رگبارو گرفتی سمت خودمون رزمنده.

بیخیال شهروز. بحث رو همینجا متوقف کن. از عزیزانی که خواب هستند و فردا این نظرا رو میخونن خواهش میکنم به حواشی توجه نکنن.
آقای نادری تا قبل از پیدا شدن شما و دوستاتون اینجا مشکلی نداشت. انقدر هم نگو دادگاه دادگاه. بالاخره قانونی هم وجود داره و ما جرمی نکردیم که به خاطرش محاکمه بشیم.
فکر کنم یه بار به حرفات گوش کردن خیالاتی مبنی بر اینکه حرفات خود قانونه برت داشته
بازم از دوستان گلم معذرت میخوام. چاره ای نبود

در کمال ادب و احترام از جناب آقای نادری که طبق آنچه که در بالا نوشته اند باید یک رزمنده باشند چون نوشته اند برای حفظ ناموس این مملکت جانشون دچار آسیب شده که البته امیدوارم اینطور باشه خواهش میکنم که خودشون رو بیشتر معرفی بفرمایند تا ما با این شخصیت جلیل القدر بیشتر آشنا بشیم

سلام آقای نادری.
از آقای حسنی بپرسید یکی از دوستان با نام (یه گوشکنی پرپاقرص)
نظر گذاشتن کیه.
من اونجا اسم واقعیم رو ننوشتم.
ولی متأسفم برای آقای حسنی چون با وجود رعایت ادب کامل نظر من را منتشر نکرد.
تو رو خدا یه خورده تعصب رو کنار بگذارید.
اینجا نظرات مخالف و موافق همه منتشر میشن مگر آنکه فحاشی شده یا آنقدر زننده باشد که قابل انتشار نباشد.
ولی آقای حسنی نظر من را که در نهایت کنترل اعصاب خود نوشتم به راحتی حذف کرد.
اگر به خاطر احترامی که برای خودم و همچنین احترام فراوانی که برای دوستان جانباز عزیز قایل نبودم, مطمین باشید کوبنده تر جوابشون رو میدادم.
لطفاً آقای نادری در هر تصمیمی که میگیریم از یادمان نبریم که روزی در برابر این تصمیمات باید دلایل کافی داشته باشیم.
نکند روزی خصومت با یک شخص یا دوستی نزدیک با شخص دیگر تصمیممان را به سمت و سویی ببرد که منافع جمعی دیگران را فدای آن کنیم.
امیدوارم همگی ما تصمیماتی عاقلانه, بدون تعصب و با سنجیدن تمامی جهات آن را بگیریم.
شاید بهتر باشد در بعضی موارد سکوت کنیم.
بیشتر از این فعلاً نوشتن درست نیست.
آقای نادری میتوانید در اسکایپ من را اد کنید شاید فرصت بهتری برای گفتگو پیش آید.
من برای تمامی جانبازان و رزمندگان عزیزمان احترام زیادی قایل هستم.
اما هر اقدامی را هم تأیید نمیکنم.
mohsen.gholami29

شهروز! دوست من! داغ کردی چرا؟!
مگه نمیدونی جواب حای حویه؟!
مگه نمیبینی حضرات هنوز کاری نکردیم فیلتر میکنن!
مگه نمیدونی کسی رو که خوابه یه تکون بدی بیدار میشه، ولی اونی که خودش رو به خواب زده هیچ رقمه نمیشه بیدارش کرد؟!
تازه اگه وجدان طرف خوابیده باشه که دیگه هیچی!
قبلا هم گفتم!
ول کنید این حرفا رو!
امیدوارم به زودی حاشیه و حاشیه ساز از این سایت بساطش رو جمع کنه و بره!
شاید بازدید به یک سوم یا کمتر اونم فقط اوایل که همه عادت به ورود با کاربری ندارن تقلیل پیدا کنه.
ولی روزی رو میبینم که همین حامیان فیلترینگ دارن مدام در میزنن و کسی نیست که در رو به روشون باز کنه!
چه معلوم؟! شایدم مجتبی خودش اون موقع خواست راهشون بده!
یادمون باشه اگه همچین کاری کرد از دستش عصبانی نشیم!
چرا که من اگه جای این آدم بودم، شاید خیلی وقت پیش اینجا رو تعطیل میکردم و برمیگشتم به همون وبلاگ کوچولوی خودم! تا دیگه یکی نیاد بگه، اینا دارن نابیناها رو تلکه میکنن، یکی نیاد به ناحق بگه اینجا به دینمون توهین کردن، یکی با نامردی هیچ ابایی از نابود کردن این همه زحمت نداشته باشه، یکی نیاد بگه این خرید سرور و کمبود پهنای باند همهش در و دکونه، یکی نیاد بگه فلانی مغروره، چون شب و نصف شب، وقت و بی وقت، به سؤالای کامپیوتری من جواب نمیده و یه عده ای هم مثل پرچمهایی در باد لازم نباشه همهش نگران از این ور به اون ور شدنشون باشم، که جلوی خودم یه چیز بگن و پشت سرم حرفشون زمین تا آسمون فرق داشته باشه.
اما آقای نادری!
خوشحالم که شما رو اینجا میبینم!
هرچند به خاطر این که مواظب باشی، یه وقت خدای ناکرده یه آموزش به درد بخوری از اون ور آب گیر بچه های نابینا نیاد!
آخه شوخی که نیست!
خدا هم اگه یه روز به اون ور آبیها خواست لطف کنه، باید به خداییش شک کرد!
اصلا هم بزرگی نگفته که نگاه کن ببین چی گفته میشه، نه این که گویندهش کیه!
بعله!
زمانی که طرح آموزشهای جنسی حتّی توسط محققین داخلی هم فیلتر میشه، طبعا نباید به آموزشهای اون ور آبی هیچ توجهی کرد!
اینها دقیقا آموزه هایی هستن که دین من و شما، همونی که ازش دم میزنید و به خاطرش رفتید و جنگیدید و جانباز شدید، بهشون رهنمون شده!
ببخشید آقای نادری!
من از حضور شما و دوستان هم فکرتون به نمایندگی از طرف نه تنها گوش کنیها، که به نمایندگی از کل جامعه ی بشریت که قدر چنین آموزه هایی رو نمیدونن معذرت میخوام.
آقای نادری عزیز! شما به مبارزه تون با این اجتماع کفر و ضلالت کماکان ادامه بدید، بدون ذره ای رحم و مروت!
تعطیل کردن این سایت کمترین کاری هست که از شما بر میاد و ما به قدرت شایان شما واقفیم!
اما من در پیشگاه خدا و همه ی شما دوستان و این دوست عزیزمون آقای نادری، بهتون قول میدم، اگه لازم باشه برای ساختن دوباره همیشه حاضرم و دست هر کسی رو که بخواد در راه ساختن و نه خراب کردن کوچکترین قدمی برداره به گرمی میفشارم!
حالا این ساختن یا تو این سایت صورت میگیره، یا اگه اینجا نشد یه جای دیگه و به شکلی دیگه!
اون وقت بازم آقای نادری ما منتظر شما میمونیم تا اگه خواستید بهتون کمک کنیم و بهمون کمک کنید و یا اگه خواستید بیایید و دوباره خراب کنید، تا ما با عزمی راسختر دوباره بسازیم!

مرسی سعید جان که حرف دل ما رو زدی.
آقای نادری شما روزی دشمنان این مرز و بوم رو سر بریدی.
آیا حالا داری اهالی این مرز و بوم رو سر میبری؟
شما برو با وجدان خودت و خدای خودت خلوت کن . گوشکن چه توحینی به کسی کرده؟
گوشکن هیچ کاری به جز خدمت انجام نداده.
اگر کسی توی تخیل خودش سیر میکنه و میخاد عقده های شخصی خودش رو به نام امیرالمومنین خالی کنه شما آقای نادری چرا خودت رو بازیچه ی عقده های یک جوون تخیلی گذاشتی؟!
آقای نادری یادت باشه که من و شما در برابر کار هامون باید به خدا پاسخگو باشیم.
پس مواظب باشیم از روی نا آگاهی کاری نکنیم که به اشتباه جلوی خدمت رسانی به قشر محروم نابینا رو بگیریم.
اگر کسی جلوی رفاه گروهی رو بگیره این کار صد ها بار بدتر از قتل عام انسان هاست.
آقای نادری امروز جنگ واقعی بازگرداندن رفاه به ملت و قشر محروم نابیناهاست.
شما که رزمنده ای چرا داری در سپاه دشمن شمشیر میزنی و نابیناها رو از رفاه حد اقلی دور میکنی.
من نمیگم کتاب خدای ما میگه
یتفکرون

بیندیشید

با سلام واقعا متاسفم براتون که عقده ای بار اومدین مجتبی و امثال مجتبی میآیی کامنت من رو ناقص میزنی روی سایت کاملش رو دارم روی کشور عشق میزنم که بفهمند که چقدر دورویی و امثال مجتبی شما که دم از خدا می زنیین چیزهایی که تو گوش کن بود قانون برداشت اگه تونستین بر گردانیین شماها دیگه هیچ چیزی ازتون برنمیاد جز یک زبان دراز فردا مجتبی هم باید تو دادستانی تهران حاضر شود و اگر کاری نکرده چرا باید اونجا حاضر شود دلیلش چیست چرا اون برنامه ها که از ناصر زاده که میاد هم جنس گرایی رو تشویق میکنه و غیره آیا شما ها که دم از خدا و کتابش میزنین پس چرا میگین که گوش کن هیچ کاری نکرده اون آموزش ها میدونی که چه تاثیری رو فردی که چهارده پانزده ساله باشد تاثیر منفی میزاره باز هم میگم واقعا متاسفم انشا الله روی کشور عشق مطالب کامل گذاشته میشه و شما که کامنتو ناقص میزنین باید سرت رو بزاری پایین من دیگه بیشتر از این صحبت نمی کنم خدا هدایت کند

سلام. میگم عجب دعوایی شده اینجا! خب پست خودش کم کامنت خورده توش دعوا هم میکنید؟!
ولی داره هیجان انگیز میشه. ولی حیف که جاهای هیجان انگیزش من باید برم مسافرت! ولی به دور از این حرفها امیدوارم اینجور بحثها بین نابیناها و کلا بین هیچکس مطرح نشه. خب خوب نیست خب. اوه اوه. برم کنار الآن میزنن ناقصم میکنن!هرچند که من خودم هم مطالب اون سایت رو خوندم و واقعاا ناجور بود. به هر حال من یه هفته دیگه اومدم نبینم دعواست ها!
موفق و پاینده باشید. یا حق.
میخواید آتشبس اعلام کنید؟

ای وای. این چرا به هم ریخته؟! هخخخ. واقعا هم دوتا الف خورده آخرش. هول شدم خواستم از وسط دعوا بیام کنار که قاتی کردم و اینجوری شد. راستی چرا این متن نظر هی به هم میریزه؟؟؟ واقعا رو مخم رژه میره. دوباره موفق و سرزنده باشید.