خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

زنگ هفتم از کارگاه آموزشی خط بریل

سلاااااااااااااام بچه ها میگم خوبید آیا؟

خب اول بریم سر وقت مشقا ببینم چی کار کردید!

شهروز مشقا رو بیار ببینم.

شکلک دیدن مشقا.

میگم این کاغذهاتون رو یه کم بهتر نگه دارید خب.

همش گوشه هاش پاره پوره شده که!

حالا اشکال نداره.

بریم سر درسمون.

امروز هم پنجتا حرف رو با هم یاد میگیریم.

اولیش خ.

برای نوشتن حرف خ باید نقطه های یک، سه، چهار و شش رو بنویسید.

مثل خورشید، خوراک، خیار، خسته، خادمی، خجالت، خُرزو، خخخ، خلیج.

حالا چندتا جمله.

خلیج فارس در جنوب ایران است.

خامه از شیر است.

مجتبی خادمی خسته است.

نخودی به خانه میرود.

عمو چشمه برای خانه خرید میکند.

حالا حرف ژ.

برای نوشتن حرف ژ باید نقطه های سه، چهار و شش رو بنویسید.

مثل ژاله، پژمرده، ژله، ژاپن، ژانویه، مژده، مژگان، پژو.

حالا چندتا جمله.

عدسی همان پژو است.

امیر ژله دوست دارد.

ژاله دوست مژده است.

شهروز با ژیان به ژاپن میرود.

سمانه در ژانویه به نروژ میرود.

حالا حرف گ.

برای نوشتن حرف گ باید نقطه های یک، دو، چهار و پنج رو بنویسید.

مثل گوگرد، گرگ، گرگان، گاندی، گینه، گودرز، گیاه، گالیله، گردو، گاو، گوساله، گیلاس، گوسفند.

حالا چندتا جمله.

فرهاد گاوداری خرید.

گرگ گوسفندان گودرز را خورد.

اصغر سر کلاس گیلاس آورده است.

مسجد گلدسته دارد.

گیاه زنده است.

نان از گندم درست میشود.

گاندی انسان بزرگی است.

حالا حرف ص.

برای نوشتن حرف ص باید نقطه های یک، دو، سه، چهار و شش رو بنویسید.

مثل صابون، صابر، صبحانه، صیفی، صندلی، صنعت، صداقت، صبور.

حالا چندتا جمله.

صادق صبور است.

زهره صنعتگر است.

تبسم روی صندلی داغ نشست.

اشکان صبحانه زیاد میخورد.

حالا حرف ض.

برای نوشتن حرف ض باید نقطه های یک، دو، چهار و شش رو بنویسید.

مثل مریض، ضرر، رضا، فضیلت، ضربه، ضمانت.

حالا چندتا جمله.

یاسمین ضمانت پریسیما را کرد.

سعید مریض است.

علیرضا به توپ ضربه زد.

یلدا با فضیلت است.

خب این هم از درس امروز.

راستی جلسه ی بعد حتمً باشیدهااااااااااا.

میخوایم حروف فارسی رو تموم کنیم.

هر کی نیاد صفر میدم.

حالا از ما گفتن بود.

اون گیلاسهای پریسیما رو هم الآن با هم میخوریم خخخ.

شکلک گیلاس خوردن.

شکلک چه کِیفی داد.

خب دیگه. من باید برم.

تا جلسه ی بعد بایباییییییییاایییییاایییییایاییایایییییایایایییییی.

۳۴ دیدگاه دربارهٔ «زنگ هفتم از کارگاه آموزشی خط بریل»

سلاااااا ااااا اااااممم ممممم ،خوبی خانم معلم؟اجازه خانم معلم منم مثل فرهاد پست رو هنوز نخوندم،فرهاد بیا باهم دیگه همدست بشیم تا بتونیم گیلاسهای اصغرو بگیریم،اصغر آماده که منو فرهاد الان میام بهت حمله میکنیم،۱،۲،۳، آآآخ جووووون فرهاد بگیرو فرار کن،هاااااهاها،اجازه خانم ببخشید که شیطونی کردیم با فرهاد،اجازه هست بعد از کلاس همه ی بچه ها باهم کلاسو بزارن رو سرشون؟؟؟؟؟،فرهاد بیا دوتایی بشینیم کنار هم ،

سلاآآآآآآآآآآآآآآآاآآآآآآآآآآآآآآآم ملیسا.
خوب میگم خوبی آیا؟ میگم یه هماهنگی بکنیم جلسه بعدی تو فضای باز تو گاوداری من برگزار بشه. خودم واسه بچه ها اتوبوس میگیرم. بذار بچه ها همزمان با آموزش آخرین حروف فارسی یه کمی با اصول و فنون گاوداری هم آشنا بشن. اینجا با شیر گرم هم ازتون پذیرایی میکنم. چهار پنج تا گاو هلندی خریدم که هرکدوم روزی ۳۵ تا۴۰ کیلو شیر میدن. اگه اتوبوس به اندازه کافی جا نداشت, چند نفر هم با ژیان شهروز بیان. البته اون کلاس وقتی برگزار میشه که شهروز رفته ژاپن و برگشته. پس به شهروز تاکید کن داره از اونجا برمیگرده, تخمه ژاپنی یادش نره. خخخ.
راستی ملیسا میخام وام بگیرم گاوداری رو توسعه بدم. پس به یاسمین بگو اگه اعتبار داره بیاد ضمانت ما رو هم بکنه.
ببینیم پریسیما اجازه میده که جلسه بعدتر رو تو باغ گیلاسش برگزار کنیم؟ اگه بشه, خععلی خوب میشه..
مثل باغ گیلاس شاداب و سرزنده و سبز باشید.

سلااااآاااا،ااا،ااا،ااا،ااا،ااا،ااااعععععآعععععآعععع،اااا،اااٱااااٱاااااآااااام فرهاد
میگم رفتی پست رو خوندی اومدی یعنی آفرین
میگم تو برو اتوبوسا رو هماهنگ کن
بعدشم گاواتم که خطرناک نباشن بچههای مردم رو بزنن ناقص العضو کنن یعنی
ببین فرهاد با شیرای گاوت باید کاکاوو اضافه کنی که ما شیر تنها تنها نمیخواییم که
بعدشم میدونی که ژیان شهروز رو هم قبلا بچهها رزرو کردن که دیر گفتی هههه
بعد اینکه برا وامتم من میتونم به جای یاسمین ضمانتت رو بکنم به شرط اینکه نصفش کنی باهام هخخخخ
پریسیما هم که خودش باید تو باغ گیلاسش کلاسای کوتاهنویسیش رو برگذار کنه که
هخخخخهوهوهوهوهوهوهوهوهوهوهوهووو
یهوووو هو
میسی از حضورت یعنی زیاد فراوون
خدافسی

سلااام بر ملیسا.
اصغر با گیلاس گردو میشکند، تمرین برای حرف گ خخخ.
شهروز با ژیان خریدهام رو بجای خانه ما به ژاپن برد ناکس، تمرین حرف ژ ححح.
خانم اجازه این بود تمرینهای امروز که شما هنوز درس نداده ما انجام دادیم.
آخرش هم ما رو مبصر نکردید خااا.
بازم چندتا تمرین دیگه:
چشمه افسردگی گرفت، تمرین برای حرف گ.
ای کاش یاسمین ضمانت من رو هم میکرد تا من مریض نمیشدم، تمرین حرف ض.
هیچ کی منو دوست نداره، تمرین همه حروف.
ممنون از آموزش.

سلاااااآااااام بر عموی مهربون کلاس نه راستی چیزه محله نه نه نه عموی خودم هخخخخ
خوبی آیا
میگم عمویی مگه اصغر شو بده باز هست که بتونه این کار رو انجام بده آیا
شکلک اصغر در حال شو بده بازی هخخخخخ
شهروزم که همه میوه هایی رو که گرفته بودی برا خونتون با خودش برد که با امیر بشینن با هم بخورن که
یعنی از این دوتا شکموتر من ندیدم یعنی هخخخخ
مبصر هم فعلا همون شهروز شیطون باید باشه که اگه از مبصری برش دارم از شیطون هم شیطونتر تر تر تر تر تر میشه که
میگم حالا چرا چشمه افسردگی گرفته آیا
میگم بیچاره یاسمین الاهی گناهی هست که چقدر نازی باید ضمانت این و اون رو بکنه هخخخ
چرا عمویی همه دوست دارن که
شکلک کلی سپاس و از این حرفا
هوووو
بای باییییٱییییٱییییٱییییٱییییٱییییٱیییٱییییٱیییییی

سلام بر خانم معلم.
خانم اجازه:می تونم تو کلاساتون شرکت کنم.
فکر کنم این جور کلاسا بیشتر به درد من و امثال من می خوره.
لطفا تو لیست کلاس اسم من رو هم بنویسید.
راستی خانم با خط کش که ما رو تنبیه نمی کنید یا خودکار لای انگشتهای ما که نمی گذارید.ححححححح

بح بح بح سلاااآااام هادی خان از این طرفا هخخخخ
باشه بیا اما خیلی دیر اومدی ولی جلسات قبل رو هم تمرین کن تا یاد بگیری خوب خوب
هر جا هم اشکالی داشتی بیا بپرس بهت میگم که
تازه اینجا سر کلاس من کسی تنبیه نمیشه که خخخخ
میسی از حضورت من من
خدافسی

شلام که . اجازه خانم معلم ما دیروزی دستمون اوخ شد . سوخت شد . تو فر دستمون جا موند یعنی . آبادی نموند یعنی . نمیتونیم قلم بگیریم دستمون یعنی . اوییی اوییی گناه دالم . نمیشه با پا مشق بنویسیم . یا بدیم یکی برامون بنویسه یعنی . اجازه اون دستمونم موند لای کشوی میز . نمیشه ورقه نیگر داریم . با دندون باید نیگر داریم خب . شکلک یلدایی که انگشت وسط سمت راستش دو میلیمتر سوخته . شکلک داشتم کیک می پختم یعنی . شکلک پماد سوختگی موخام

سلاااا،ااااا،ااا،ااا،ااا،ااام بر بر گیگیلی خودم
میگم تو بلای دیگه ای به سر خودت نیار دیگه نمیخواد مشق بنویسی
اما قول بده که دستت که خوب شد همه مشقاتو بنویسی دخترم هخخخخ
میسی نانازی از حضورت
بوس بوسکی
تاب تابکی
شکلک یلدایی جیگیلی خودمه
میسی میسی زیادتر از زیادتا
بای بااااااایییییی

سلام.
خب بچه ها همه برای جلسه ی بعد از ولیتون رضایتنامه بگیرید میخوایم بریم شمال گاوداری فرهاد.
در ضمن. اگر من بفهمم کی ژیان منو پنچر کرده که نتونم برم ژاپن من میدونم و اون.
دیگه ضمانت یاسمین هم کارشو راه نمیندازه.
اون گیلاسها هم تکلیفش چون معلوم نیست که مال اصغر هست یا پریسیما، به نفع مبصر کلاس ضبط میشه.
این پماد سوختگی هم مال تو هست یلدا.
بیا بگیر.
میبینی خانم معلم! چه کلاس منظمی برات درست کردم!
فقط عباس و اصغر شلوغ میکنن که با هسته گیلاس میزنمشون.
عمو چشمه هم که از خودمونه.
میگم عمو اگر شلوغ نکنی سویچ ژیانمو میدم باهاش بری برای خونتون خرید کنیهااااااا.

سلاااااآااااام بر شاه شاهان شاه شهروز شهنشاه هخخخخ
آره راست میگی باید رضایت نامه هم همراهشون باشه که
خوب میخوایی من بگم این ژیانتو کی پنچر کرده آیا
یعنی بگم
نه نه نه نمیگم که هخخخخخ
خودت برو کشف کن
شکلک شهروز در حال کاشف بودن هخخخخ
نخیرم اون گیلاسا چون هنوز تکلیفشون معلوم نیست مال خودم میشه یعنی خساست رو داری آیاااا
آفرین پسر خوب برا یلدا هم پماد خریدی که زود زود انگشتش خوب بشه بیاد بره مشقاشو بنویسه که
شهروز تو چقد سخاوتمندی هوهوهوهوهوهوووو
وظیفته مبصر به درد همین جور مواقع میخوره که در نبود معلمش نظم رو برقرار کنه البته از تو بعیده شهروز شیطون هخخخخخخ
نه نه نه گناه دارن الآن حواست نباشه میزنی بیچاره ها رو ناکارشون میکنی تو شقیقه ای مخی چیزی از پیشت میخوره داغون داغون جیز جیز میشن بعد من حال ندارم برم جواب مامان باباشون رو بدم که
یعنی خدا رو خوش میاد که من برم گوشه زندون آب خنک بخورم یعنی اینقدر بیرحم شدی آیا
هوهوهوهوهوهوووههاهاهاهاهاهاهاهاههاهیهیهیههاهاهاها
بعدشم که چجوری میخوایی به عمو ژیان بدی ژیانت که پنچره که
داری سر عمو رو گول میمالی آیا خخخخ
خوب کلا میسی میسی زیاد زیاد،،،، کیلو کیلو،،،، من من،،، هخخخخ
خدافسیییییٱییییٱییییٱیییییی

درود! صبر کنید ببینم اینجا چه خبرس؟! عدسی با ماشین پژو آمد، سیتا با سبد گیلاس آمد، عمو حسین با ۲۹تا گاو آمد، شهروز با یک لیوان یا گیلاس آب آمد، عدسی دو کاغذ در لوح خود گذاشت و تکالیف بچه ها را نوشت و کیک یلدا را خورد، عدسی هر بار دو کاغذ در لوح گذاشت و تکالیف را نوشت و تکالیف نوشته شده را بین تنبلها تقسیم کرد و ملیسا متوجه تقلب نشد، خخخخهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاههههههههههههه ملا بونه گیر در کلاس حضور پیدا کرد و زورش به عدسی نرسید، عدسی نخودی را از کلاس تار و مار کرد، عدسی با پژو پا به فرار گذاشت، خخخخخهاهاهاهاها بابایییییییییییییییییی ملیسا بجای خطکش با کفش ملی ملی سایی بچه ها را کتک زد!

سلااااااآااام عدسی
میگم بیا اینجا ببینم
میبینم که مشقای بچهها همه مثل هم هست نگو پس تو مینویسیشون آیا
نه نه نه دیگه واجب شد من یه سر با مامانت گفت و گو داشته باشم تا تکلیف تو رو اینجا روشن کنه که
تازه میبینم یلدا هی داره میاد میگه خانم اجازه این عدسی منو داره اذیت میکنه نگو هر روز تو کیکاشو ازش میگیری هاپولی میکنی آیا
شهروز برو خطکش من رو بیار تا این عدسی رو تنبیه کنم که خخخخخ
میگم میسی عدسی از حضور گرمت
خدافسیی

سلام ملیسا جان
از پست قشنگت ممنونم
ببین خب من ژیان شهروز رو پنچر کردم که یاسمین مجبور شد ضامنم بشه شهروز با من کاری نداشته باشه دیگه خب شهروز دیگه فکر کردن نمیخواد که
شکلک کاشف نبودن شهروز!
یلدا جان الهی! حالا کیک درست کردی یا نه؟ زود خوب میشه عیبی نداره ببین منم برات پماد آوردم
دیگه عمو چشمه افسرده نشو ما همه دوستت داریم
بعدشم همگی بیایید بریم باغ گیلاس من چون گیلاسها با باغش مال من شد دیگه هرچی معلم بگه همونه
ببخش دیر اومدم عزیزم امروز یه امتحان سخت داشتم که الآن دیگه خلاص شدم و راحت میتونم بیام محله

سااااام علیکم پری پری جون جونی
میگم خوبی آیا
میگم ایرادی نداره که دیر اومدی مهم اینه که اومدی نانازی
ایول تو هم پماد خریدی خخخخ
میگم یه پیشنهاد از این به بعد کلاسای کوتاه نویسی رو تو باغ گیلاست برگذار کن خخخخ
میسی میسی زیادتا که اومدی گیگیلی من
بوووووٱووووٱووووٱوووس
خدافسی

سلام خانوم معلم. میگم منم مستمع آزادم.
کلا نیام که مشکلی نیست. هان.
البته من فقط دو جلسه غیبت داشتم اونم مسافرت بودم.
ایبابا. این شهروزم که هنوز اینجا مبصره.
میگم خانوم معلم با اجازتون.
تا شما دارین درس میدین من یکم بخوابم.
آخه خییلی خستم.
شهروز. زنگ خورد منو صدا کن.
.
.
خانوم بی زحمت یکم آرومتر درس بدین.
صداتون مزاحم خوابمه. یکم یواشتر.
.
.
.
آخییش.
.
.
اه چقدر این اصغر حرف میزنه.
مبصر کلاسم که حکم خیار چَنبَل رو داره.
وقتی با رابطه انتخاب بشه همینه دیگه.
.
.
بابا خانوم معلم سااااکِت. مثل این که خوابیدیما. اه.
.
.
خاااا پیش.
خااااا پیش
یه گَز چه ها که نمیکنه شهروز. مگه نه.
خودتم فکر نمیکردی وقتی از اصفهان اون گَز رو واسه ملیسا بخری. بعد نتونی به دستش برسونی. بعد عمو چشمه بگه این واسه خانوم معلمش بوده.
بعدم کسی نفهمه که اصلا قضیه چی بوده.
اصلا فکرشم نمیکردی اینجوری بشه ها مگه نه.
میگم اون پتو رو بده من خییلی سردمه.
.
.
بَََعععععععع
بَعععععععع
بََّععععععّعععععَََََعععع
بععععع
.
.
ای بابا.
این صدای گوسفند چیه.
کی داره در میاره.
.
.
فرهاد بود.
فرهاد خدا بگم چی کارت نکنه.
تازه گرم خواب شده بودما.
داشتم چهار کلام با این شهروز حرف میزدم که بیدارم کردی. اه.
خخخخخخخخخخخ
خودمونیما. چقدر چرت و پرت نوشتم.
آخر شبی وقتی محله گردی میکنم همین میشه دیگه

سلام امیر پروداکشن
میگم نخیرم کی گفته تو مستمع آزادی آیا هیچم نیستی که خخخ
امیر راستتو بگو مشکوک میزنی هااااا
هر روز مشکوکتر تر تر تر تر تر میشی که
ببین پسرم این کارا آخر عاقبت خوبی نداره از درس و مشق تو رو انداخته هخخخخ
فیییییش فییییش شکلک ریختن آب روی امیر تا از خواب بپره خخخخ
پاشو تنبل خان
شهروز اون خط کش من رو بیار تا این امیر رو کتک بزنم تا دیگه اینقدر تو کلاس نخوابه دیر اومده تازه روشو برم خوابم میخواد بشه
آفرین چشم و دلم روشن شاگرد به این تنبلی ندیدم که خخخخ
شهروز زرنگه همه کلاسا رو حضور داره تازه درسشم خوبه باید مبصر بمونه هوهوهوهو
خدا بگم چیکارت نکنه امیر دارم از خنده ریسه ریسه میرم که
دیوونه خخخخ
میسی میسی میسی فراوونتا از حضورت
هوهوهوووو
خدافسی

سلااااااا.ااااا.ااااا.ااااا.اااااا.ااااا.اااااا.ااااا.اااام علیکم بر خانم معلم گل گلاب خود خودمون
خانم اجازه ببخشید یه خورده دیر کردیم، تازه از سفر برگشتیم کلی مهمون داشتیم که می بایستی پذیرایی در خوری ازشون به عمل می‌اوردیم …. که با یه لیوان آب خنک شیر شیران آشپزخانه ای این مهم رو انجام دادیم که خرجمون زیاد نره بالا بتونیم چند وقت دیگه هم یه سفر دور دنیا در هشتاد روزی بریم برگردیم و خلاصه این شد که یه خورده ای دیر شد ….. راستی سهم گیلاس من رو که نگه داشتید ؟؟؟؟؟؟؟ شکلک یه نخودی که خعلی گیلاس دوست می‌داره …..

سلاااا،اااا،عععععآععععآععععآعععع،اااااا،عععععآععععآااااا،عععععآااااععععع،ععععع،عععع،ععععآآآآاااااآاااام بر نخودی نانازی
میگم ایرادی نداره مهم اینه که اومدی
خسته مسافرت نباشی گیگیلی
میگم خوب از مهمونا پذیرایی کن که منم قراره بیام مهمونت بشم خخخخ
شکلک ملیسایی که داره میره خونه نخودی
راستی اگه بیام برام چی درست میکنی
آخه من یکمی شکمو تشریف دارم هخخخخ
هو هو
یهوووو
میسی از حضورت جیگیلی جونم
بوس بوسکی
خدافسی

دیدگاهتان را بنویسید