خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

مشکل اصلی نرم‌افزارهای پک جاز، پارس آوا، ماهور و…

با درود
در سال‌های بسیار دور من یکی از صفحه‌آراهای موفق شهر اصفهان بودم. آن زمان تمامی ناشران با نرم‌افزار «زرنگار» تحت داس کار می‌کردند که تقریبا تنها نرم افزار ادیتوری فارسی زبان بود. آن زمان با آنکه سررشته چندانی در کامپیوتر نداشتم، به خوبی می‌فهمیدم که نرم افزار مذکور از چه قدرت و دقت بالایی برخورداÑ است تا جایی که حتی وقتی سیستم عامل داس منسوخ شد و آرام آرام سیستم عامل ویندوز 6، ویندوز 95، ویندوز 98، ویندوز 98 اس ای، ویندوز 98 ام ای، ویندوز ملنیوم و حتی ویندوز دو هزار به بازار آمد، باز من و بسیاری از ناشران ایران همچنان از نسخه تحت داس زرنگار استفاده می‌کردیم و هرگز و هرگز به آفیس و وورد روی نیاوردیم و آن قدرت و دقت تا حدی بود که هم اکنون که سیستم عامل داس دیگر به تاریخ پیوسته است و نرم افزارهای بسیار پیشرفته‌ای مانند کوارک، پِیج مِیکر و اَدوبی این دیزاین به بازار آمده است، باز تمامی صفحه‌آراهای حرفه‌ای و قدیمی معتقد هستند هنوز هیچ نرم‌افزاری نتوانسته است به پای آن قدرت و دقت زرنگار تحت داس برسد.
در حدود سال‌های 78 و 79 که در رشته روزنامه‌نگاری در مرکز تحقیقات رسانه‌ها تحصیل می‌کردم، استاد عزیزم آقای دکتر حسن نمک دوست تهرانی راز آن موفقیت را برایم فاش کرد. ایشان فرمودند که در زمان طراحی و ساخت نرم افزار زرنگار، هرماه در یک زمان مشخص تمامی مهندسان و مدیران پروژه زرنگار در یک جلسه مشترک با اساتید زبان شناس، ویراستار و صفحه‌آرا در دانشگاه علامه طباطبایی، نتیجه کار خود را ارائه می‌کردند و سؤالات خود را مطرح می‌کردند و اساتید با دقت کار نرم افزار را بررسی کرده و معایب آن را می‌گفتند و این روند یکی دو سال ادامه داشت تا آنکه نرم افزار پرقدرت زرنگار به دست آمد.
دوستان به نظر من مشکل اصلی نرم‌افزارهای صفحه‌خوان فارسی دقیقا همین است! یعنی آنکه مشکل اصلی در شیوه عملکرد و طرز تفکر برنامه‌نویسان است تا در خود نرم‌افزار.
نخست اینکه آقایان هیچ شناختی از ساختار زبان و ادبیات فارسی، شیوه‌های نگارشی، جمله‌بندی و طرز تلفظ صحیح واژگان ندارند و یک شبه تصمیم به ارائه نرم افزار صفحه‌خوان فارسی گرفته‌اند. طبیعی است که نتیجه جز زحمت مخاطب چیزی به دنبال نخواهد داشت!
به عنوان مثال هیچیک از برنامه‌نویسان این نرم‌افزارها تفاوت میان میخواهم و می‌خواهم و می خواهم را نمی‌دانند و نمی‌دانند کدامیک از این سه شیوه نگارش صحیح است و ثمره‌اش این می‌شود که همه نابینایان سراسر کشور تا حد بسیار زیادی دارای غلط‌های فاحش نگارشی هستند. یا آنکه نمی‌دانند طریقه تلفظ تاخیر و تأخیر و تعخیر متفاوت است ولی نرم افزارهای صفحه خوان ما همه را یکسان می‌خوانند و ثمره‌اش آن می‌شود که دقیقا همین واژه در عنوان مقاله علمی یک کارشناس ارشد نابینا در یک همایش سراسری به غلط‌ترین شکل ممکنه نوشته می‌شود و خنده حضار را برمی‌انگیزد!
از جمله دیگر مشکلات این نرم افزارها آن است که سازندگان محترم آن هیچ شناختی نسبت به فرد نابینا ندارند و تنها گمان می‌کنند که فرد نابینا کسی است که صرفا نمی‌بیند و آنها با یک نرم افزار نصفه و نیمه خودشان دنیایی را به روی آنها باز کرده‌اند و دیگر هیچ! به همíن خاطر است که هرکس که اندکی حس بشردوستی‌اش غلیظ‌تر از دیگران است به فکر ساخت نرم‌افزارهای نابینایی می‌افتد و هر آن چیز ناقص و ناکارآمدی را با تبلیغات فراæان به خورد این قشر می‌دهد و بعد از بالا رفتن صدای اعتراض آنها، با منتی دیگر نسخه‌های بعدی را ارائه می‌کنند.
ایشان نمی‌دانند که فرد نابینا به لحاظ بصری هیچ تصور ذهنی ندارد و هیچ نمی‌داند وضعیت نگارش واژه از بریل تا خط بینایی بسیار متفاوت است و به همان صورتی که در بریل می‌نویسد آن را به خط بینایی هم منتقل می‌کند.
آنها هیچ نمی‌دانند که یک فرد نابینا با وجود نابینا بودن به دلیل استفاده از کی‌برد و کلیدهای میان‌بر تا حد بسیاری سریع‌تر از افراد بینا بالاخص در حوزه متن و تایپ عمل می‌کند، از این روی نرم‌افزارهایی می‌نویسند که سرعت پردازش اطلاعات و خواندن متن آنها بسیار پایین‌تر از سرعت کار کردن فرد نابینا می‌شود.
هیچکدام از آنها هرگز حاضر نیستند پیش از ارائه نرم افزار خود، آن را به صورت دِمو برای مدت کوتاهی در اختیار تعدادی نابینای متخصص قرار دهند تا مشکلات آن در تمامی جهات برطرف گردد. البته به شخصه هرزمان پیشنهاد این کار را به هرکدام از این شرکت‌ها داده‌ام به شکل توهین‌آمیزی گفتند که ما خودمان یک منشی نابینا داریم و نیازی به کمک شما نیست! ولی آیا هر نابینای همکار تخصص بررسی مشکل یک نرم‌افزار را دارد؟
و ثمره اíن تست نکردن‌ها این می‌شود که علاوه‌بر مشکلات تلفظی آنها، بدون استثناء همه آنها در زمان کار کردن خود به خود یا هنگ می‌کنäد یا خاموش می‌شوند. این دقیقا به این معنی است که نرم افزار به تعداد ساعت قابل قبول مورد تست قرار نگرفته است.
و دست آخر آنکه هیچکدام از آنها حاضر نیستند پذیرای مشکل خودشان باشند، به حرف یک متخصص گوش کنند و به طور جدی تصمیم به رفع مشکل بگیرند و جالب این است وقتی ساعت‌ها وقت برای آنها می‌گذاری، تلفنی و مکتوب معایب نرم‌افزار آنها را به طور تخصصی و جزء به جزء توضیح می‌دهی، بدون استثناء همه در جواب می‌گویند شما نسخه آخر ما را ببینید! بسیاری از این موارد در آن برطرف شده است و وقتی نسخه آخر را می‌بینی متوجه می‌شوی که از صفر تا صد حرف‌هایت را یا گوش نکرده‌اند یا نفهمیده‌اند! یا شاید هم نمی‌خواهند بفهمند. نمونه آخر این واقعه در همین نمایشگاه اخیر توانبخشی در تهران رخ داد.
این وقایع تا حدی رقت‌انگیز است که گاه فکر می کنم ایشان نمی‌خواهند کاری انجام دهند و با ذره ذره کار کردن می‌خواهند تعداد نسخه‌های نرم افزار خود را بالا ببرند و گمان می‌کنند این افتخار است وگرنه وقتی یک سال پیش در یک نامه مکتوب به مدیرعامل یکی از آنها، به بیش از پانزده مورد از مشکلات تلفظی یکی از این نرم‌افزارها اشاره کرده بودم و حتی روش حل مشکل را هم توضیح داده بودم، در نسخه بعدی تنها یکی از آنها را رفع نمی‌نمودند.
دوستان! مشکل این نرم افزارها در تفکر، فرهنگ و نگرش سازندگان آن است، نه در خود نرم افزارها.
در پایان اضافه می‌کنم که در این متن سعی کرده‌ام تمامی کلمات به درست‌ترین شکل نگارشی نوشته شوند تا خود ببینید که تا چه حد نرم افزارهای شما آنها را غلط تلفظ می‌کنند.

۲۱ دیدگاه دربارهٔ «مشکل اصلی نرم‌افزارهای پک جاز، پارس آوا، ماهور و…»

با سلام. خانم آیت اگر نرم افزار آریانا را به من معرفی کنید خوشحال خواهم شد. خود من هم به دنبال یک فارسی خوان بسیار خوب هستم. اصل کار نرم افزار است و نه لطف کارکنان آن. واقعیت این است که کارکنان شرکت پک طوس هم خیلی نسبت به من لطف داشته‌اند ولی کیفیت نرم افزار آنها رو به کاهش است.

درود بر شما من مطلب جالب شما را لایک میکنم و به نظر من فقط پارسآوا تونسته تا حدی انتظارات را برآورده کنه راستی چند ماه پیش قرار بود شرکت پکتوس کارهایی انجام بده و چندتا از دوستان هم نزدیک بود به خاطر دفاع از این شرکت شکم ما را پاره کنن و یکی از دوستان خیلی محترم من را یک معلم بی سواد معرفی کرد چرا چون به پکتوس اعتقادی نداشتم حالا بعد از چند ماه چه کار کرده این شرکت گرانمایهخخخخخخخخخخخخخ

سلام. صحبتهاتون رو شدید لایک میکنم. خدا کنه یه فارسی خوان درست و حسابی برای این ویندوزهای امروزی هم بیاد و توش هم کلمات با املای غلط، غلط خونده بشن تا من اینقدر سوتی ندم. خخخ. ولی به هر حال فعلا من فقط از e-speak میتونم استفاده کنم. اگر صداش یه کم بیشتر شبیه آدمیزاد بشه بهتره. باز نسبت به خیلی از فارسیخوانهای رایج بهتر هست. به امید روزی که فارسیخوانی با کیفیت جاز به دستمون برسه. موفق و پیروز باشید. یا حق.

سلام آقای صابری! مطلبتان بسیار عالی بود! خیلی به دلم نشست. انگاری حرف دلم را زدید! من هم دچار چنین مشکلی مثل همه دوستان هستم. در حال حاضر از پکجاز استفاده میکنم اما متأسفانه بعضی اوقات مجبور میشوم که از پارسآوا استفاده کنم سرگردان شدم! به هر حال امیدوارم نرمافزار شایسته منتشر شود البته دعا میکنم آن موقع لا اقل زنده باشم تا شاهد آن باشم!

آقا من یه سؤال برام پیش اومده.
فکر میکنم این که ای اسپیک بعضی املاهای غلط رو هم درست میخونه عمدی باشه.
یعنی اصلا سؤالم همینه که چه فرقی میکنه طوفان بنویسیم یا توفان؟
یا قیچی بنویسیم یا غیچی!
وقتی تو تلفظ فارسی تفاوتی ایجاد نمیکنه، اصولا چرا با هر کدوم که دوست داشتیم ننویسیم؟
آخه تو فارسی تلفظ ق با غ، ط با ت، ز با ذ و ظ و ض، بیشتر جاها الف با ع و ح با ه فرقی نداره.

آقای درفشیان عزیز
اگر اینطور باشه، من و شما زمانی که یه متنی رو تایپ می کنیم و شخص بینا می خونه هزاران غلط می بینه. ولی ما هیچ غلطی توش نمی بینیم. به عبارتی شبیه کبک میشیم 🙂

در آخر هم کاملا پست آقای صابری رو لایک می کنم
موفق باشید

از لطف همه دوستان متشکرم. من در اینجا هرگز نخواسته‌ام به خود نرم‌افزار بپردازم، بلکه یک آسیب شناختی بود از شیوه تهیه نرم‌افزارهای نابینایی. واقعیت این است که ما نابینایان نیز تا حد بسیاری عادتی هستیم. مثلا من به پک جاوز عادت دارم و دیگری به پارس آوا! خود من پک جاوز را به دیگر نرم افزارها ترجیح می‌دهم، ولی اعتراف می کنم که نسخه‌های قدیمی آن خیلی بهتر از نسخه سپی فایو آن است و به جرات می‌گویم که نسخه رایگانی که در سایت بهزیستی ارائه شده تا حد بسیاری ضعیف‌تر و نامرغوب‌تر از نسخه‌های قبلی است و این را هم در نمایشگاه تهران منتقل کردم ولی از آنجایی که قرار نیست در ایران تولید کننده به نظرات مصرف کننده توجه کند، هیچ توجهی نشد.
دوستان مشکل بزرگی که تمامی این نرم افزارها دارند و من به آنها اشاره نکردم (به علت ساختاری بودن آن)، مشکل وابسته بودن این نرم‌افزارها به جاوز است که خود یک نرم افزار قفل شکسته و بیمار است! بنابراین هر نرم افزار فارسی خوان دیگری هم به آن متکی باشد فی نفسه بیمار خواهد بود. حالا اگر توانستید این را به آقایان گوش زد کنید هنر کردید.

آقای درفشان عزیز قیچی زمانی معنی قیچی می‌دهد که با املای قیچی نوشته شود! حال ممکن است در مورد این واژه صدق نکند، ولی در موارد بسیار دیگری در زبان فارسی بر می‌خوریم که با تغییر املاء، معنی کلمه نیز تغییر می‌کند که گاه فاجعه می‌شود مثل حایز و حایض.
تلفظ صحیح واژگان برای کسی همچون من که کارم ویراستاری کتاب است بسیار مهم است و من نباید مجبور شوم تا بیشتر متن را حرف به حرف چک کنم تا مطمئن شوم واژه با املای صحیح نوشته شده است.
آقای درفشیان زبان فارسی به اندازه کافی دارای استثناهای بسیار است که مثلا با یک املاء دو تلفظ مختلف داریم مثل کَشتی و کُشتی! مَرد و مُرد! که این نرم افزارها قدرت تشخیص آنها را ندارد و همه را به یک شکل تلفظ می‌کنند، حالا اگر بنشینیم و بگوییم تلفظ صحیح املاهای غلط را هم صحیح بخواند دیگر به ناکجا آباد خواهیم رفت!

اشکال نه از نقش هست نه از نقاش
نه از خلق هست نه از خالق
خود فارس اشکال داره اونوقت توقع باید داشت که فارسی خون اشکال نداشته باشه
یه آدم بینا اگه فتحه یا ضمه یا کسره رو نزاره دچاره اشتباه خوندنی میشه
الان مثلا من مشک با مشک رو مینویسم هر دو هم بینایی هم نابینایی مورد دارن
مشک اول یمنظورم مشک آب هست ولی مشک دوم منظورم مشک هست یعنی عطر
یا سبک یا سبک
سبک اولی یعنی نحوه یا شیوه ولی سبک دومی یعنی سبک وزن یا مخالف سنگین
یا نشستن با نشستن رو نوشتم
نشستن اولی یعنی نشستن روی زمین ولی نشستن دومی یعنی ظرف نشستن یعنی ظرف کثیف
اینها در مرحله اول باید در زبان فارسی ما حل بشه
کلاس اول نیستیم که بخوایم علایم فتحه یا ضمه رو بنویسیم
مشکل از ریشه هست نه از ریش
ولی خوب ما در اصل وقتی متن رو داریم میگوشیم متوجه میشیم که منظور کلمه چی میشه . آیا درست هست یا اشتباه .
من هزار جور افکار برای حل این مشکلات دارم ولی سرم درد نمیکنه
این بود املا و انشای من .

دوستان در هیچ کشور یا فرهنگی، به خاطر ضعف یک نرم افزار، کل یک زبان کهن و ساختار زبان شناختی آن را زیر سؤال نمی‌برند. تلفظ مثال‌هایی که زدید به صورت واژه صحیح است، ولی زمانی که در جمله قرار می‌گیرند معنی آنها مشخص می‌شود و شما نیز با توجه به کاربرد آن در جمله پی به معنی صحیح آن می‌برید و این دقیقا همان ساختار زبان شناختی زبان فارسی است که سازندگان برنامه‌های صفحه خوان فارسی از دانستن آن محروم هستند.
اینگونه استثناءها در دیگر زبان‌ها نیز بسیار موجود است مثلا کلمه Can با یک تلفظ چندین معنی متفاوت می‌دهد. یا حتی کلماتی هستند که با یک تلفظ و املاء دو معنی متفاوت و گاه زشت دارند که از ذکر آنها صرف نظر می‌کنم.
به نرم افزار جاوز توجه کنید. اسÇس این نرم افزار بر فونتیک صحیح است، یعنی آنکه اگر شما حتی املای یک کلمه انگلیسی را نمی‌دانید با تغییر املای آن و توجه به تلفظ نرم افزار می‌تæانید به املای صحیح برسید. این نشان می‌دهد که برنامه نویسان جاوز به جای آنکه بنشینند و زبان خودشان را تخریب کنند اول زبان خودشان را شناخته‌اند و سپس اقدام به نوشتن چنین نرم افزاری کرده‌اند.

درود
با سعید و فرامرز موافقم.
این همه سال این همه دانشمند و نویسنده در زبان فارسی داشتیم.
ببخشید معضرت میخوام ولی خجالت آوره که همچین مشکلاتی
که اینقدر هم ملموسه حل نشده و قرار هم نیست حل بشه.
این هم مثل بقیه ی چیز های این مملکت.
هیچ کس به فکر سازندگی در این سرزمین نیست.
هرکس هم بفکر ساختن بوده خانه اش رو خراب کردند.

سلام من یک سال ونیم میشه بر اثر تصادف نابینا شدم تا حالا به تایپ صحیح کلمات توجه نکرده بودمم خودم بر اصر اموزش بینایی خیلی به تایپ صحیح کلمات توجه میکنم همین هم سرعت تایپم رو پایین می اورد ولی با شنیدن ۳ کلمه ای که نوشتید با nvdaهیچ فرغی در اختلافشون نشنیدم من میخواستم کمک کنم اگر راهنمایی کنید میتونم در خیلی موارد اموزش بدم از برق ومکانیک و..تجربیات زیادی دارم ۰۹۱۹۴۰۴۹۸۱۷در صورتی که میدونم بیناها چغدر شاید به نویسنده بخندن

با سلام
آقای ترخانه از آشنایی با شما خوشحالم و از اتفاقی که برایتان افتاده است متاثر شدم. دوست عزیز ایمیلی برای من بزنید و مشخصات خودتان و تخصص‌هایی که دارید و شهر محل سکونت خودتان را برایم بفرستید تا اگر امکانش فراهم شد در طراحی و ساخت ابزارهایی که طراحی می‌کنم از وجود شما استفاده کنم.
این هم ایمیل من: vhdsaberi@gmail.com

سلام دوباره. آدرس اسکایپتونو بفرمایین تا بیشتر بتونم درباره آریانا براتون توضیح بدم. شرکت آریانا با تمام شرکتها متفاوت هست. اگر این شرکت و این برنامه نبود من فقط این رو میدونستم که یه چیزی توی دنیا وجود داره به اسم کامپیوتر و همیشه ازش متنفر بودم. هیچکس هم نمیتونست منو متقاعد کنه برم یاد بگیرم. توضیحات زیاد داره تا این شرکت بی نظیر رو بشناسین. اسکایپتونو بفرمایین توضیح میدم براتون. با تشکر.

خانم آیت عزیز! از لطف شما سپاسگزارم، ولی با شرمندگی من اسکایپ ندارم! اما یک ایمیل ناقابل دارم که تقدیم می‌کنم:
vhdsaberi@gmail.com
البته اگر مطلب مفصلی است که از حوصله تایپ و نگارش یک ایمیل خارج است می‌توانم تلفنی با شما صحبت کنم.

آقای صابری: به راستی که شما با این طرز تفکر و بیان و همچنین نوع کار و اطلاعاتی که دارید، انسان ارزشمندی هستید. به خصوص این که از گذشته درخشان خود مدد خواسته اید تا بر آنچه در اکنون و آینده می گذرد، تأثیر به سزایی داشته باشید.
راستی من هم افتخار شاگردی استاد حسن نمک دوست را در دانشگاه علامه طباطبایی داشته ام. با ایشان درس نقد و تفسیر و مقاله نویسی را داشتیم. ایشان بسیار روشن و آگاه به مسائل روز بودند.
از شنیدن نامشان بسیار خوشحال شدم.
پاینده باشید.

خانم جوادیان عزیز! بسیار از آشنایی شما خوشحال شدم و اینکه کسی را می‌بینم که در چنین سطحی از تحصیلات و در چنین رشته‌ای تحصیل نموده است. به واقع که دانشگاه علامه طباطبایی اساتید برجسته‌ای در رشته روزنامه‌نگاری دارد و البته آقای دکتر نمک دوست که هم به لحاظ دانش و هم به لحاظ شخصیت و اخلاق انسان والایی هستند. من دروس سردبیری، تنظیم خبر و ویراستاری را با ایشان گذراندم و نه تنها آموختم، بلکه بسیار لذت بردم.
ای کاش آن روزها بر می‌گشت.

ای کاش گوش شنوایی بود.
شاید سایت ما محله ی ما هنوز اونقدر قوی و تأثیر‌گزار نشده باشه که مسئولین توجه کنند ولی همین که هستیم و می نویسیم خیلی خوبه. این یعنی همون تئوری ای که من خیلی بهش معتقدم. در کار معلولین، از خودشان استفاده کنید. یک آدم بینای سالم از همه جا بیخبر را نگذارید توی بهزیستی به عنوان کارشناس نابینایان که وقتی با او از کتاب صوتی حرف میزنی فکر میکند یک کتاب است دکمه اش را میزنی حرف می زند. یک آدم سالمی که هیچ اطلاعاتی از ابزار های توانبخشی و کمک آموزشی نابینایان ندارد، ارباب رجوع را تحقیر می کند و احساس می کند لطف کرده آمده بهزیستی ماهی دو میلیون پول بیت المال را می گیرد و به معلولین با پرخاش می گوید بودجه نیست. همه ی این کار هایش را لطف می داند و دیگر هیچ. صفحه خوان و متن خوان هم به همین ترتیب. تا اشخاصی از قشر استفاده کننده، بر کار، نظارت نداشته باشند، تا تست نکنند، تا ایرادات را گوشزد نکنند، تا از تجربه و تخصص زبانشناسان و ویراستاران و ناشران بهره گرفته نشود، همینی می شود که می بینیم. خدا را شکر حد اقل می توانیم اینها را بنویسیم! نوشته ی به حق پر‌محتوایی بود جناب صابری. حضور شما اینجا برای ما مایه ی افتخار است.

دیدگاهتان را بنویسید