خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

اولین پست لحظاتی کنار هم خوش باشیم

سلام .

امید که هر جا که باشین لبتون خندون باشه .

این اولین پست من هست توی این سایت . امیدوارم که لحظه ای رو کنار هم خوش باشیم .

فقط دوستان یه وقت خدایی نکرده ناراحت نشین اگه به شوخی شده که من تا جایی که شد ادیت کردم و فکر کنم هیچ حرفی نیست که دوستان ناراحت بشن .

خوش باشین .

در دنیایی که نامردان عصای کوران میدزدند : من کم عقل از آنجا محبت آموختم

:

مرد را به عقلش بِنگر، نه به ثروتش
زن را به وفایش ، نه به جَمالش!
دوست را به محبتش، نه به کلامش
عاشق را به صبرش، نه به اِدعایش
مال را به بَرکتش ، نه به مِقدارش!
خانه رابه آرامشش، نه به بزرگیش
شخص را به انسانیتش ، نه به ظاهرش!
سخن را به معنایش ، نه به گوینده اش!
و دل را به پاکیش ، نه به صاحبش

:

 

 

:

از یارو میپرسند دوازده فروردین چه روزیه میگه روزیکه جا میگیریم برای سیزده به در.

:

نفرین بر کسانیکه میتوانستند امسال ولنتاین دل این بنده حقیرو شاد کنن اما دریغ کردن!
:

نه کسی رو ببخش و نه از او انتقام بگیر. در خفا خفش کن

:
هر پدر و مادری که توی خیابون منو میبینن

.

.

.

.

توی دلشون میگن ای کاش این داماد من بود

به همین شب سو قسم

حالا شما هی بشینین توی خونه غفلت کنین

:

هر چیزی تاوانی دارد : تاوان خیانت ، عاشق یه خائن شدنه!

:

یه بچه خوشگله ریش بزی میذاره ، گرگه میاد میخورتش

:

زن خوب برای ازدواج باید دو تا خصلت داشته باشه :

1 – نجیب باشه یعنی با جیب آدم کاری نداشته باشه

2 – خانه دار باشه یعنی از خودش خونه داشته باشه

:

به آسمون نگاه میکنم تو رو میبینم … به دریا نگاه میکنم تو رو میبینم … به دشت های سبز نگاه میکنم تو رو میبینم و حتی وقتی به قلبم نگاه میکنم تو رو میبینم … بابا بیا برو اونطرف بگذار یه چیز بهتر ببینیم

:

از یه لره میپرسن تو شما آدم مشهور هم هست میگه آره …. سوفیا لُره ! ، الیزابت تای لُر ، لُر و هاردی …. یه ماده شیمیائی هم هست که اختراع خودمونه بهش میگن کلُر

:

به آقای پشندی میگن سه تا اسم بگو توش الله داشته باشه .. میگه شکرالله ، حمدلله ، سیندرلاه

:

یک روز تو ی جهنم شلوغ بوده و همه می زدند و می رقصیدند
یکی می پرسه چی شده ….. میگن : آخ جون پرونده ها گم شده ، پرونده ها گم شده

:

عشق کلید شهر قلب است به شرط آن که قفل دلت هرز نباشد که با هر کلیدی باز شود
:

لحظه ها گذرا و خاطرات ماندگارند حاضرم تمام هستیم را بدهم تا لحظه ها ماندگار و خاطرات گذرا شوند…
:

اگه از کنار یه گنجشک رد شدی نپرید فکر نکن دوست داره!تو رو ادم حساب نکرده
:

امیدوارم در این سال جاری پله های ترقی را یکی یکی طی بکشید
:

یارو میره دستشوئی زنونه میگیرنش میگن : مگه کوری نمیبینی زنونست؟ میگه من چکار کنم اینجا نوشته: زنا،

نه! اونطرف هم نوشته: مردا، نه

:

عشق مثل یک ساعت شنی می ماند همزمان که قلب را پر می کند مغز را خالی می کند!!

:
جیگرم! نفسم! عشقم! نازم! زندگیم !خوشگلم! ماهم! فدات بشم! بمیرم برات الهی !!! بهتره دیگه از کنار آینه برم کنار
:

به ماره گفتند:چرا روسری سرت کردی؟گفت:آخه من مار کبرا هستم.
:

توی یه عروسی یکی داشته رقص هلیکپتری میزده یارو جو میگیرش آرپیجی میزنه!
:

یارو میخوره به شیشه میگه عجب هوای سفتی.

:
به یارو میگن با بالش جمله بساز.میگه:رفتم جنگل یه کلاغ دیدم و زدم تو بالش.بهش میگن:منظورمون اون

بالشه.میگه:رفتم جنگل یه کلاغ دیدم و زدم تو اون بالش.میگن:نه اصلا منظورمون تشک بود.میگه: رفتم جنگل یه کلاغ دیدم.تو شک بودم بزنم به این بالش یا اون بالش. :

:
یارو میاد تهران می بینه همه آستین کوتاه پوشیدن،میگه:عجب،پس اینا دماغشونو با چی پاک میکنن؟

:
برای کود دادن به باغچه،یک گونی پشکل میخرن بازش که میکنن یه یارو از توش میپره بیرون میگن تو اینجا چکار

میکنی؟؟ میگه من جایزشم!

:
بعضی ها به یه دونه شلوار لی میگن: “لیوان “, به دو تا شلوار لی میگن: “لی لی”, به سه تا شلوار لی میگن: “تریلی”, به

4 تا میگن: “چارلی”, به 5 تا میگن: “لی لی تو تریلی”, به 6 تا میگن: “لی لی با چارلی”,به 7 تا شلوار لی میگن: “خیلی”!

:
اگه دلتنگی . اگه از همه چیز خسته ای . اگه نا امیدی . اگه از همه جا رانده شدی . دستاتو رو به آسمون کن و نگاه

کن تا ببینی از اون بالا کفتر میایدیک دونه دختر می آید

:

فالت قبل و بعد از ازدواج
پیش از ازدواج:
پسر: آره. خیلی انتظار برام سخت بود.
دختر: می خوای ترکت کنم؟
پسر: نه! حتی فکرشم نکن.
دختر: دوستم داری؟
پسر: البته! خیلی زیاد!
دختر: تاحالا به من خیانت کردی؟
پسر: نه! این که اصلاً سوال کردن نداره؟
دختر: منو می بوسی؟
پسر: هر فرصتی که گیر بیارم!
دختر: کتکم میزنی؟
پسر: دیوونه ای؟ من از اون جور آدما نیستم!
دختر: می تونم بهت اعتماد کنم؟
پسر: بله!
دختر: عزیزم!
بعد از ازدواج:
کافیه عبارات را از پایین به بالا بخونید!

:

غضنفر میره ماهیگیری یه نارنجک میندازه تو رودخونه… میبینه یه مشت ماهی ریز میاد رو آب… میزنه زیر گریه میگه خدا مرگم بده زدم تو مهدکودکشون

:

” شعر حسنی ورژن جدید ”
حسنی نگو جوون بگو
علاف و چش چرون بگو
موی ژلی ، ابرو کوتاه ، زبون دراز ، واه واه واه
نه سیما جون ، نه رعنا جون
نه نازی و لیلا جون
هیچ کس باهاش رفیق نبود
تنها توی کافی شاپ
نگاه می کرد به بشقاب !
باباش می گفت : حسنی میری به سربازی ؟
نه نمی رم نه نمی رم
به دخترا دل می بازی ؟!
نه نمی دم نه نمی دم
گل پری جون با زانتیا
ویبره می رفت تو کوچه ها
گلی چرا ویبره میری ؟
دارم میرم به سلمونی
که شب برم به مهمونی
گلی خانوم نازنین با زانتیای نقطه چین
یه کمی به من سواری می دی ؟!
نه که نمی دم
چرا نمی دی ؟
واسه اینکه من قشنگم ، درس خونم و زرنگم
اما تو چی ؟
نه کار داری ؛ نه مال داری ؛ فقط هزار خیال داری !
موی ژلی ، ابرو کوتاه ، زبون دراز ، واه واه واه
در واشد و پریچهر
با ناز اومد توو کوچه
پری کوچولو ، تپل مپولو ، میای با من بریم بیرون ؟
مامان پری ، از اون بالا
نگاه می کرد تو کوچه را
داد زد و گفت : اوی … بی حیا !
برو خونه تون تو را بخدا
دختر ریزه میزه
حسابی فرز و تیزه
اما تو چی ؟
نه کار داری ؛ نه مال داری ؛ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ، ابرو کوتاه ، زبون دراز ، واه واه واه
نازی اومد از استخر !
تو پوپکی یا نازی ؟
من نازی جوانم
میای بریم کافی شاپ ؟
نه جانم !!!
چرا نمیای ؟
واسه اینکه من صبح تا غروب ، پایین ، بالا ، شمال ، جنوب ، دنبال یک شوهر خوب
اما تو چی ؟
نه کار داری ؛ نه مال داری ؛ فقط هزار خیال داری
موی ژلی ، ابرو کوتاه ، زبون دراز ، واه واه واه
حسنی یهو مثه جت
رسید به یک کافی نت
ضایع شد و رفت تو چت رووم
گپید با صد تا خانووم !
هیشکی نگفت کی هستی ؟
چی کاره ای چی هستی ؟
تو دنیای مجازی
علافی کرد و بازی
خوشحال و شادمونه
رفت و رسید به خونه
باباش که گفت : حسنی برات زن بگیرم ؟
اره می خوام اره میخوام
چاهار تا شرعن بگیرم ؟
اره می خوام اره میخوام
حسنی اومد موهاشو
یه خورده ابروهاشو
درست و راست و ریس کرد
رفت و تو کوچه فیس کرد
یه زن گرفت و شاد شد
ز ز شد و دوماد شد !!!!

:

تنها چیزی که این روزا دوست دارم بشنوم اینه که خدا بهم بگه : این دنیا یه شوخی بزرگ بود ، ناراحت که نشدی

:

وصیت کردم وقتی مردم یه کرم ضد آفتاب و عینک دودی باهام خاک کنن
.
….
.چون انسان وارسته ای هستم مطمئنم نور به قبرم میباره

:

هیس دختر ها فریاد نمیزنند!
هیس دخترها بلند نمیخندند!
هیس دخترها حقی ندارند!
هیس دخترها باید ارام زندگی کنند!
هیس دخترها باید بسوزندو بسازند!
هیس دخترها باید ظلم و حرف زور را قبول کنند!
“فقط به جرم دختر بودنشون!!”
هیس دخترها باید تحمل کنند و اعتراض نکنند
هیس دخترها حتی حق اینو ندارن که عکسشون روی آگهی ترحیمشون چاپ بشه!
هیس دخترها باید ارام بمیرند!!
و این داستان ادامه خواهد داشت…
حق حضانت برای تو
درد زایمان برای من
نام خانوادگی برای تو
زحمت خانواده برای من
چهار عقد برای تو
حسرت عشق برای من
هزار صیغه برای تو
حکم سنگسار برای من
هوس برای تو
عفاف برای من
این بود ازادی و برابری حقوق برای زن و مرد. . .هیس دخترها حق اعتراض ندارند. . .!!!
از زبانه یک دختر

:

یه پشمک خریدم روش نوشته بود
تولیدی حاج رضا.حاج علی .حاج حسین
حاج تقی و برادران …..
به خدا راضی نبودیم واسه یه پشمک این
همه حاج اقا بیفتن تو زحمت

:

مناجات غضنفر با خدا:
خدایا دمت گرم که بعد ازگرونی دلار و تحریم،
هنوز با 50تومان صدقه 70نوع بلا رو دفع میکنی.
خوشحالم که تحریم رو تو اثر نذاشته!
انشاالله هرچی از حضرت اباالفضل میخوای بهت بده.

:

یارو رفت کتابخونه یک کتاب برداشت و تا آخر خوند.رفت پیش کتابدار گفت:این کتاب خیلی شخصیت داخلشه اما موضوعش رو نمیفهمم!کتابداره گفت:مرتیکه دفتر تلفن رو بذار سرجاش

:

یارو سر قبر باباش خرما میزاره   میره نیم ساعت دیگه میاد   میبینه خرماها تموم شده

: میزنه رو سنگ قبر باباش میگه : بابا جون اگه گشنته برم فلافل بگیرم واست .

:در پناه حق

 

 

۳۸ دیدگاه دربارهٔ «اولین پست لحظاتی کنار هم خوش باشیم»

سلام بر آقای فری که فرامرز صداشون می‌کنند
می‌گم پستتون که تکراری بود ولی بجاش شناسنامه‌تون شدید جالب بود
اگه پست بعدیتون در مورد خاطره پشت بوم با تأکید بر حس و حالتون در فاصله ما بین پشت بوم و زمین باشه …… ببخشید فعل مناسب پیدا نمی‌کنم ولی منتظر انشای شما خواهم بود….البته با عرض تشکر فراوان از نوع پیشاپیشش …..

سلام بر بانو سر کار خانم آمنه قاسمی که نخودی صداشون میکنن .
منم پیشاپیش رسیدن ماه محرم رو بهتون تسلیت میگم .
ولی خداییش بی انصاف نباشین حتی اگه همش هم تکرار باشه این جمله که
تنها چیزی که این روزا دوست دارم بشنوم اینه که خدا بهم بگه : این دنیا یه شوخی بزرگ بود ، ناراحت که نشدی
همین یه جمله تازگی داشت این رو دیروز مادرم از کالیفورنیا واسم فرستاد و تازه اومده تو بازار .
ما زیر دیپلمیم ولی شما بالای دیپلمیم یعنی وکلا هستین .ماشا الله
ما هر چقدر هم تیز باشیم ولی نمیتونیم پاسخگو سوالات شما باشیم .
گفتین شناسنامه . تازه یادم اومد شناسنامم با کارت ملی که ندارم جا مونده اونور اولیای محترمم که اومدن اینور آب میگم بیارن تا شناسنامه رو بخونم .
حالا اصلش اینکه من چن ساله هستم و کجا هستم و کی نابینا شدم . و نابینا خواهم مرد
یه بی احتیاطی باعث شد که اینجا باشم . اومدم از رو پشت بوم برم بالا بعد نردبان کج شد و من از روی چهار طبقه افتادم تو کوچه .
البته بعد از حادثه هیچی یادم نمیاد . تا یه هفته کوما یا کما بودم .
حالا انشا الله در پستای آینده در مورد دنیای بینایی و نابینایی شناسنامه میگم .
خوشحال از حضورتون
در پناه حق

سلاااام بر فری فری فری نه نه راستی چیزه فرامرز کالیفورنیایی خخخخ بابا همه از ایران میرن برا تحسیل به خارج اونوقت تو آمدی ایراااااان ههههخخخخ چه جالبناکه هاااا ….
راستی فرفری پستتم خععععلی خععععلی جالب و خنده دار بود….
آها راستی داشت یادم میرفت اولین پستت رو هم بهت تبریییییک و مبارکا میگم هوهوهوهوه
خدافسی نه نه راستی چیزه good by mester ferferi حححخخخخ هوهوهوهو یههوووو

سلام سررر کااار خااانم ملیسا .
خواهش میشه . خوشحال از حضورتون .
منم ممنون از اولین کامنتی که توی اولین پستم دادین . یعنی اولین کامنت خودتون .
قضیه ما هم به شغل پدرمون مربوط میشه که اون زمون ما هنوز بچه بودیم و به دنیا نیومده بودیم که پدر ما بخاطر موقعیت شغلی مامور میشه که بره به یکی از دهات و روستاهای کالیفورنیا که مادرمو رو تو خود شهر کالیفورنیا میبینه و آشنا میشه که بعد ها من برای تحصیل به مشکل بر میخورم که مجبور میشم بیام ایران .
ولی ببخشید خانم ملیسا شما به جز مشکل بینایی مشکل گویایی هم دارین . آخه خدافظی رو خوب نمیتونین تلفظ کنین زبون منم گرفت . خداحافظی رو میگم .
در پناه حق
. شکلک صلوات فرستادن خانم ملیسا تو دلش .

سلاااااام بر فرامرز از فراز مرزهای میهن
اولین پستت که امیدوارم آخرینش هم نباشه بسیار جالب انگیزتر بود همه چیز در دلش داشت
شادی و غم،خنده و لبخند،حتی تفکر
بهت تدیگ نه ببخشید تبریک تدیگی میگم.امیدوارم موفق باشی.

سلام بر هادی جان آقای عباسی گرامی
تدیگت هم عالی بود سوخته بود چی ببخشید پخته بود .
حاجی سر قضیه مسایل ریاضی ما الفبای فارسی شما رو شبیه اعداد خارجکی میبینیم .
حاجی یه بار فرامرز رو لب مرز گرفتن فرستادن مرز داری .
قربون حضورت و نظرت . در پناه حق

سلام فری جون.
اولین پستت مبارک.
پست باحالی بود.
حالا نمیدونم کجاش تکراری بود.
شاید بعضی از طنزهاش رو بچه ها شنیده باشن، ولی توی گوشکن که تکراری نبود.
همین که دقت میکنی که به قومی یا کسی بطور مستقیم توهین نشه ممنونم.
به امید پستهای بعدیت.

میگم فرفری جون کالیفورنیایی خخخخ تو غصه نخور که من علاوه بر مشکل بینایی مشکل شنوایی هم داشته باشم هوهوهوهوهوه اینگونه نوشتن فرفری خان مدلمه یهوووو
حالا همه با هم ۱،،،،۲،،،،۳،،،
خدافسی،خدافسی،خدافسی،خدافسی،خدافسی،خدافسی،خدافسی،خدافسی خدافسی،خدافسی،خدافسی،خدافسیییییٱیییٱییییٱیییٱییییٱییییٱییییٱیییٱیییٱیییٱییییٱییییٱییییٱیی هوهو هوهو یهووووٱوووٱوووٱوووٱوووٱوووٱوووٱوووٱووو
خداحافظ هههههخخخخخححححح
شکلک بدجنسی
شکلک الفرااااآاااار بقول شاه شاهان شهروز خان قاجار

hmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmm
سلم سلم سلم
منم یه زمونی از این کلاسهای انرژی درمانی مرمانی میرفتم میتونم تا حدودی بحرفم .یا شکلک در بیارم
شکلک ملیسا خانم فرار مرار نکن اینجا رو نمیشناسی میخوری در و دیوار و میری تو چاله ماله بعد زبونت بیشتر میگیره .

سلاااام بر سرکار خانم زهره .
یادتونه روزای اول اسمتون رو اشتباه مینوشتم . خداییش بلد نبودم بعدش رفتم کلاس زبان خانم ملیسا با اینکه زبونشون میگرفت یاد گرفتم .
خواهش میشه . ممنون که هستین .
آره دیگه اون زی زی گولول گوشاش تابتا بود ولی اینبار چشاش تابتا شده .
درباره آمریکای جنوبی هم بگم که پدرم سه ماه آموزشی سربازی رو اونجا خدمت کرد که من یه رگم آمریکایی شد . ولی راست میگن که دنیا خیلی کوچیکه که پدرامون با هم همکار بودن .
شکلک همش خالی بندی نیست
در پناه حق

سلام سر کار خانم رویا
خواهش میشه . ممنون از اینکه اینجا هم هستین ..
در مورد اون نکته هم خدمتتون بگم که دیگه اون زمون گذشت این داستانها واسه زمان ناصر الدین شاه بوده .
دیگه تو این زمونه خانمها زدن تو خط مهریه بازی مردا تو یکیشون هم موندن .
ولی همش به کنار دور از جون نداشتن عکس روی آگهی ترحیم هم به کنار .
ممنون از حضورتون .
راستی off هستین جواب روز کلاس رو هم بدین بهم ..
خدافظی
در پناه حق

درود! فکر کنم بیشتر این مطالب پیامکهایی بود که با مبایل بین مردم رد و بدل میشه! آلبر کامو:‏ کسانی که مدعیند همه چیز را میدانند و همه چیز را میتوانند درست کنند سر انجام به این نتیجه میرسند که همه را باید کشت…‏! آرتور شوپنهاور:انسانهای وحشی یکدیگر را میخورند و انسانهای متمدن یکدیگر را فریب میدهند…‏*‏‏*‏*‏ گابریل گارسیا مارکز:‏ شوهر کردن بخاطر پول و بی عشق بدترین خود فروشی است…‏*‏‏*‏‏* یارو تصمیم گرفته بود زن دوم اختیار کند: وی به خاستگاری دختر نابینای بالای چهل سال سن میرفت:‏ خانواده ی دختران فقط نگران این بودند که اگر مریض شود چه کسی باید مسئولیت درمان نابینا را عهده دار شود…‏*‏‏*‏‏*‏

درود بر عمو عدسی
آره عمویی من که پدر مادرم استاد دانشگاه که نیستن که از خودم جوک بگم .
هم اسفس بود هم فیس میس بود . مهم اینکه بود عمو . ولی این مهمه که من زیادی هاشو از تو گوشیم نوشتم و ادیت کردم با اجازه بزرگترها .
ضرب المثل های شما هم جالب بود .
ممنون از حضورتون عمو
در پناه حق

دکی جون دیدم اماکن چپ چپ نگاه میکنه یجورایی آره دیگه …
اولش ادیت کردم بعد دیدم ظاهر خوبی نداره و فردا داستان ماستان میشه و پیگرد قانونی داره دیگه پاکیدم . چیه میخوای فالم بگیری .
شکلک دکتر شما تا حالا مریض شدی بری دکتر .

از اون حرفا بودا . بدجور روم عثر گذاشت دکی .
لابد خون شما آبی گوجه ای هستش چی ببخشید یعنی رنگی تر از خون ما هست .
مثل اینکه بگم نابینا که کور نمیشه .
حالا شما واقعا روشندل هستی .
موفق باشی . فقط هواست باشه سرما نزنی .

سلام.
خب میدونی که جدا از فضای اینترنت از دو سه سال پیش دورادور البته اولاش نزدیکانزدیک میشناختمت خخخ.
خوشحالم که تونستی پیشرفت کنی.
ما هم سعادت نداشتیم بیشتر در خدمت باشیم.
به هر حال اولین پستت رو که خیلی هم جالب بود بهت تبریک میگم.
بیشتر ببینیمت.
موفق باشید.

سلام شهروز جان .
خوشحالم اینکه اینجا میبینمت .
قربونت برم .نظر لطفته بابت پست . خوبها خوب میبینن . بعدشم آره داداش یادش بخیر اون روزا تو فرهنگسرا .یادته اون روز استاد دانشگاه . یادته بریل بلد نبودم شهروز دو انگشتی یادم میداد . عجب روزایی بود .
امید که روزی دست به دست بشیم و بتونیم برای خودمون کننده باشیم . به امید روزای خوب و خوبتر برای شما .

دیدگاهتان را بنویسید