خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

آغاز نوزدهمین سال انتشار روزنامه ایران سپید

سلام به هم محله ای های عزیز.
روزنامه ی ایران سپید، امروز چهار شنبه 28 آبان، هجدهمین سال فعالیت خود را پشت سر گذاشت و از فردا نوزدهمین سال انتشار خود را آغاز میکند. 28 آبان سال 1375 به همت مؤسسه مطبوعاتی ایران، این روزنامه تأسیس شد و هم اکنون 4865 نسخه از آن در طول این 18 سال منتشر شده است.
به بهانه آغاز نوزدهمین سال انتشار ایران سپید، روزنامه امروز به صورت ویژه نامه تقدیم مخاطبانش شد.

در ابتدا، یادداشت مدیر مسئول این روزنامه آقای سهیل معینی را میخوانید.
سپس مروری خواهیم داشت بر آلبوم خاطرات و گفت و گو با چند تن از نویسندگان قدیمی ایران سپید.
و در پایان در گزارشی ویژه، با خوانندگان قدیمی این روزنامه که چند تن از آنها از هم محلی های خودمون هم هستند، در خصوص آشنایی با این روزنامه و علاقمندی به سرویسهای مختلف ایران سپید مصاحبه شده که تقدیم شما عزیزان میکنیم.
صئ….. یادداشت مدیر مسئول:

* انتظارات منطقی از رسانه ملی نابینایان چه باید باشد؟ ایران سپید به نوزدهمین سال فعالیت خود پا نهاد. به این اعتبار این رسانه پایدارترین رسانه نابینایان کشورمان در طول تاریخ بوده است. در گذشته نشریات چندی برای نابینایان منتشر شده است که هر یک به دلایلی چندان نپاییده اند. پس حتی با تکیه بر این شاخص، ایران سپید دستاوردی بینظیر در عرصه فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی نابینایان بوده است. این رسانه دو ویژگی دیگر نیز داشته است. نخست روزانه بودن آن که منحصر به فرد است و دوم سراسری بودن آن که به همین دلایل میتوان از آن به عنوان رسانه ملی نابینایان کشور یاد کرد. اما این عمر هجده ساله بی نشیب و فراز نبوده است. در طول عمر فعالیت ایران سپید، این رسانه شاهد بروز دو دسته از تغییرات و تحولات عمده بوده است. نخست تغییر و تحول در دولتهای کشور که به تبع خود تحول در مدیریت و خط مشی مؤسسه مطبوعاتی دولت، ایران را به دنبال داشته است و ایران سپید نیز به عنوان یکی از محصولات این مؤسسه از این تغییر و تحولات کلی تبعیت کرده است. خواسته یا ناخواسته دولتی بودن ایران سپید و روزنامه ایران موجب تحولاتی در مدیریت، تعیین محتوا و رابطه این نشریات با مخاطبان آنها شده است که خوانندگان محترم به خوبی از آن آگاهند. دسته دوم تغییرات شامل تحول در مدیریت و سردبیری ایران سپید، تحریریه آن و قطعاً خط مشی روزنامه، اولویتهای آن و حتی ادبیات این رسانه بوده است. اینکه این تحولات مثبت بوده است یا نه به دو امر بستگی دارد. نخست نظر و قضاوت اکثریت خوانندگان ایران سپید که ذیحقان در این صحنه هستند و هرچه میشود باید جلب رضایت آنها سبب شود و عامل دوم، نسبت تغییرات ایران سپید با معیارهایی است که بر اساس آنها میتوان عملکرد ایران سپید را قضاوت کرد. ایران سپید چه رسالتی داشته و دارد و وظایف عمده آن یا به عبارتی دیگر انتظارات از این رسانه منحصر به فرد چیست؟ نخستین رسالت ایران سپید اطلاعرسانی جامع به مخاطبان نابیناست. طبعاً این اطلاعرسانی دو وجه دارد. اطلاعرسانی در خصوص امور ویژه نابینایان و کمبینایان که رسالت منحصر به فرد ایران سپید است و دوم اطلاعرسانی عمومی در خصوص کل رویدادهای ایران و جهان همچون رسانه های دیگر که در این بعد ایران سپید گذشته از بریل بودن آن و قابلیت استفاده مستقل توسط خوانندگان نابینا رقبای دیگری نیز دارد. باید ببینیم در طول 18 سال گذشته ایران سپید در این عرصه بویژه اطلاعرسانی تخصصی در حوزه نابینایان چه عملکردی داشته است. رسالت دوم ایران سپید اطلاع دقیق از نیازها و مشکلات گروه مخاطب و انتقال آن به مسؤولان کشور است. در این میان ایران سپید میبایست نقش پل ارتباطی میان خوانندگان و مسؤولان را بازی کند و به باور من این رسالت، از ایران سپید رسانه ای بیش از یک روزنامه میسازد. رسالتی که حد اقل در زمان آغاز انتشار ایران سپید از عهده هیچ نهاد دیگری در جامعه نابینایان ساخته نبود. وظیفه دیگر ایران سپید آموزش جامعه نابینایان در موارد گوناگون بویژه اموری است که مخاطبان نیاز به کسب دانش تخصصی دارند؛ مانند امور توانبخشی و سایر نیازهای مهارتی افراد نابینا. رسالت دیگر ایران سپید ایجاد انگیزه در تشکلهای نابینا برای فعالیت، پاسخگویی به اعضا و مبادله تجارب و دانش میان خود است که در فقدان یک شبکه ملی تشکلهای نابینایان (که خوشبختانه این خلأ پر شد) وظیفه ایران سپید را در این امر سنگینتر هم میکرد. وظیفه دیگر ایران سپید امکان شکوفایی استعدادها و دانش نابینایان تحصیلکرده در قالب این روزنامه است که خود موجب تربیت موجی از قلم به دستان نابینا شده است. در این خصوص ممکن است انحرافی در درک رسالت ایران سپید حاصل شود و آن، ناجی تلقی کردن روزنامه برای جامعه نابینایان است. قرار نبوده و نیست یک رسانه حتی با ویژگیهای منحصر به فرد ایران سپید ناجی این گروه باشد و به جای تشکلهای این گروه حقوق این افراد را به تنهایی پیگیری و از مسؤولان مطالبه کند. ایران سپید یک رسانه است و حتی با تکیه بر نقش پل ارتباطی بودن آن باید از آن به عنوان ابزاری برای بازتاب صدای نابینایان توقع داشت. نه آنکه جای اراده جمعی آنها و فعالیت تشکلهای این گروه را بگیرد. با افتخار به راه آمده 18 ساله و قدردانی از افراد مختلفی که متناسب با عقاید، تجربه و تخصص خود برای رشد ایران سپید فعالیت کرده اند مأموریت آینده این روزنامه برداشتن گامهای بلند در راستای رسالتهای توصیف شده آن است. تحقق اهدافی همچون افزایش تیراژ متناسب با نیاز موجود. انتشار نشریات جنبی، توسعه فعالیتهای سایت ایران سپید و استفاده از فضاهای مجازی و حضور گسترده و نزدیکتر ایران سپید در جمع نابینایان کشور و تلاش برای طرح مسائل نابینایان در بالاترین مراکز تصمیمگیری کشور. در این راه، گذشته از دعای خیر شما نظرات سازنده، بازخورد فعال شما نسبت به مطالب و داشتن انتظارات معقول را انتظار داریم.

 

صئ……مروری بر آلبوم خاطرات ایران سپید:
بالاخره تقویم امسال با گذشت ایام ورق خورد و روز بیست و هشتم آبان، سالروز انتشار روزنامه ایران سپید، تنها روزنامه نابینایان در سطح جهان فرا رسید. روزی که در تاریخ فرهنگی نابینایان این سرزمین، از اهمیت بالایی برخوردار است، روزی که افراد دارای آسیب بینایی در ایران صاحب نشریه ای تخصصی ویژه خود شدند، روزی که بشارت از آغاز فصل تازه ای در زندگی نابینایان اهل فرهنگ میداد…. و حال پس از گذشت 18 سال از نخستین روز انتشار روزنامه و در سرآغاز نوزدهمین سال از عمر سراسر عبرت و تجربه ایران سپید، با نگاهی اجمالی به آن سالها و مرور آلبوم خاطرات آکنده از تلخیها و شیرینیها، مهرها و محبتها، قهرها و آشتیها این تلنگر به ذهن میخورد که چه کسانی در رشد و نمو این روزنامه دخیل بوده اند که امروز در جمع ایرانیان سپید نیستند! برخی رخت از جهان بربسته اند و برخی فعالیتهای خود را در نشریات یا عرصه های دیگر فرهنگی ادامه میدهند. حال در سرآغاز نوزده سالگی ایران سپید و در مرور خاطرات گذشته، از تنی چند از نویسندگان و صاحب قلمان و همراهان ایران سپید سراغ گرفتیم و پای صحبتهای این عزیزان نشستیم. کسانی که شما با آثار آنها در گذشته مأنوس و مألوف بودید. با طرح چند پرسش با این عزیزان گپ زدیم که در ادامه میخوانید: چه عاملی شما را به حضور در ایران سپید جذب کرد؟ چه بازخوردهایی از مطالبی که مینوشتید، دریافت میکردید؟ به نظر شما اگر ایران سپید بخواهد به قله های تعالی و تکامل برسد، باید از چه راهکارهایی بهره مند شود؟
* قبل از اینکه با ایران سپید همکاری کنم، فعالیتهای رادیویی داشتم. در آن دوران زنده یاد نامنی آیتمی به نام «کوچه روشنی» در برنامه راه شب اجرا میکرد و من هر ماه بخشی به نام «مشاهیر نابینا» را اجرا میکردم. اما با روزنامه ایران سپید آشنا بودم؛ به هر حال روزنامه ای تازه وارد بود و بسیاری از نابینایان مشتاق مطالعه آن. درست به یاد ندارم که از چه تاریخی با روزنامه همکاری کردم، این اندازه میدانم که در آن روزگار، محیط روزنامه یکپارچه صمیمی و مالامال از مهر و دوستی بود. من دو ستون ادبی داشتم؛ قند پارسی و نیشطنز. قند پارسی به ادبیات کلاسیک ایران میپرداخت و نیشطنز همانطور که از عنوانش پیداست، مطالبی در حوزه طنز بود که در دو بخش مینوشتم؛ طنزی که به مسائل عمومی جامعه میپرداخت و با نام مستعار «عموعباس» منتشر میشد و مطالبی که مسائل مربوط به نابینایان را رصد میکرد و با نام مستعار «پشه کوره» منتشر میشد. به یاد دارم که دو بار در همان صفحه نیشطنز کمی تند رفتم و نزدیک بود کار به جاهای باریک بکشد، اما با مداخله آقایان سهیل معینی و سعید دهقان غائله ختم به خیر شد. (عباس اسلامی شرار)
* سال 1376 دانشجوی ترم دوی رشته روزنامه نگاری بودم که برای گذراندن دوره کارآموزی به مؤسسه ایران آمدم. قرار شد با نشریه ایران جوان کار کنم. همانجا بود که با آقای شهبازپور آشنا شدم و پس از مدتی به پیشنهاد ایشان با روزنامه ایران سپید همکاری کردم. من به عنوان مدیر اجرایی داخلی و نویسنده گزارشهای ورزشی با روزنامه همکاری میکردم. ما هر روز تماسهای مختلفی از سوی مخاطبان مبنی بر مواردی مثل دیر رسیدن روزنامه، عدم رسیدگی مسئولان به مشکلات نابینایان و… داشتیم. روزی خانواده یکی از مخاطبان تماس گرفت و درخواست کرد که اشتراک همسرش را قطع کنیم، چون فوت کرده بود. من هم مشخصات آن مرحوم را گرفتم و به قسمت توزیع ارائه کردم، چند روز بعد خانواده آن مرحوم با عصبانیت تماس گرفت و اظهار کرد که هنوز روزنامه به اسم آن مخاطب ارسال میشود و داغ دل ما تازه میشود. کاشف به عمل آمد که مسئولان توزیع به صورت ماهانه اسامی را تنظیم میکنند و تا موعد تنظیم و جدولبندی اسامی، روزنامه همچنان برای فردی که درخواست لغو اشتراک کرده بود ارسال میشد. به نظر من اگر ارتباط مخاطبان و روزنامه دوسویه و متقابل باشد، این روزنامه میتواند در جلب اعتماد خواننده های خود موفق شود. شاید یکی از بهترین راههای دستیابی به این موفقیت، از سرگیری انتشار دوگانه روزنامه باشد. (سوسن صادقی)
* دوستی با آقای معینی باعث شد تا با ایران سپید همکاری کنم. همکاری من با ایران سپید در نگارش چند ستون ادبی مثل «یکی بود یکی نبود» و ستون طنز «گره کوری» آغاز شد. همان روزها که ستون گره کوری را آغاز کردیم، بسیاری از نابینایان به کلمه کوری اعتراض کردند و کمی طول کشید تا آنها را متقاعد کنیم که منظور از کوری همان گره است، نه نابینایی. به یاد دارم یک سال من به خاطر نوشتن ستون گره کوری در جشنواره طنز کشوری رتبه دوم را کسب و لوح این جشنواره را دریافت کردم. به نظر من ایران سپید برای رسیدن به همان اوج شکوفایی باید از مخاطبان خود نظرسنجی کند. (دکتر سعید عباس پور، داستان نویس)

 

صئ…………..گزارش ویژه

* همراه با خوانندگان:
در نوزدهمین سالگرد انتشار روزنامه ایران سپید بر آن شدیم تا به نظرسنجی از خوانندگان روزنامه بپردازیم. به همین بهانه اعضای تحریریه ایران سپید طی تماس با تعدادی از خوانندگان قدیمی و جدید روزنامه در تهران و شهرستانها، از این عزیزان در مورد اولین روزی که خبر انتشار روزنامه را شنیدند و احساسشان وقتی روزنامه بریل را در حضور خانواده شان میخواندند به عنوان اولین سؤال و در سؤالهای بعد در خصوص جذابترین مطلبی که در روزنامه خوانده اند و آیا تا به حال روزنامه توانسته انتظاراتشان را برآورده کند و دوست دارند روزنامه را به صورت پستی دریافت کنند یا از روی سایت بخوانند، پرسیده شده است که جوابهای خوانندگان روزنامه را در زیر میخوانید: قدرت ا.. رحمتی: من خبر انتشار روزنامه را تا جایی که یادم هست در فصلنامه رودکی خوانده بودم. به همین جهت از همان روزهای اول مشترک روزنامه شدم. آن روزها روزنامه روی کاغذ معمولی چاپ میشد و مطالبش کم و کوتاه بود و هر روز هم منتشر نمیشد، اما احساس وجد و خوشحالی که از خواندن روزنامه ویژه نابینایان به من دست میداد هنوز با من است. ما باید به داشتن روزنامه ای ویژه خودمان افتخار کنیم. من هیچ وقت با شنیدن متوجه هجی لغات انگلیسی یا دیکته کلمات نمیشوم، اما با خواندن بریل این مشکل برطرف میشود. من مشتری پر و پا قرص جدول بودم، همیشه صفحات جدول را از روزنامه جدا میکردم و در جمعهای خانوادگی با اشتیاق سؤالات را برای فرزندان و خانواده ام میخواندم و مسابقه اطلاعات عمومی میگذاشتم، اما این روزها جدول به سیاقی شده که گویا برای نابینایان طراحی نمیشود و ما به فرزندانمان وابسته شده ایم تا منظور جدول را متوجه شویم. ما این روزها از تغییر مدیریت روزنامه خیلی خوشحالیم. در گذشته ستون ادبیات را دوست داشتم که این روزها جایش خالی است. در حال حاضر ستون تجربه هایمان را قسمت کنیم و  خانه داری به سبک نابینایی، چاردیواری حوادث، فناوری و ورزشی را دوست دارم. ستونی که به آن علاقه خاص داشتم سلامت و بهداشت بود به شرط آن که بیشتر به توضیح بیماریها و اطلاعاتی در مورد خواص مواد غذایی بپردازد. رحمتی ترجیح میدهد که روزنامه بریل را بخواند و به سراغ آموزش اینترنت نرود. حمیدرضا رضایی از شیراز میگوید: من از همان سال اول انتشار، روزنامه را میخوانم. آن روزها روزنامه بر روی کاغذ معمولی چاپ میشد. من خبر انتشار روزنامه را اولین بار در سازمان بهزیستی شنیدم و همانجا تقاضای اشتراک دادم. تا قبل از ایران سپید تعدادی از روزنامه ها را با کمک کسی میخواندم، ولی با آمدن این روزنامه احساس استقلال کردم. اخبار سیاسی، اجتماعی و نابینایان برایم جذابیت دارد. سرگذشت نابینایان موفق نیز برایم جالب است و به همین دلیل ستون شش نقطه را با رغبت بیشتری میخوانم. ستونهای ورزشی و جدولی که به تازگی تدوین میشود خیلی برایم جالب است. در گذشته ستون سیاسی با تحلیل مسائل روز همراه بود که این روزها تنها به خبر اکتفا میشود. رضایی می افزاید: با وجود اینکه ساعاتی را در روز با اینترنت سر و کار دارم، هنوز به سایت ایران سپید سر نزده ام و خواندن روزنامه روی کاغذ را ترجیح میدهم. حسینعلی موحدزاده از اصفهان میگوید: من همان روزهای اول انتشار ایران سپید خبر انتشارش را از انجمن شهرمان شنیدم و اشتراک گرفتم. احساس خوبی بود متن بریل در زیر دستمان قرار داشت. این قدمی مثبت و موفقیتی برای نابینایان به شمار میرفت. گاه مطالبی که فکر میکنم برای دیگران هم جالب است در جمع خانواده میخوانم مانند آشپزی یا مطالب علمی را. در این سالها اگر بخواهم به روزنامه نمره بدهم، نمره پانزده را میدهم. من خبرهای ویژه روزنامه را ترجیح میدهم تا از اوضاع جامعه نابینایان با خبر باشم. موحدزاده ادامه میدهد: من هنوز روزنامه بریل را ترجیح میدهم؛ با اینکه هر روز با اینترنت سر و کار دارم. من اغلب روزنامه را کامل میخوانم. حوادث را میپسندم. اما مطالب ورزشی را نمیخوانم. ستون کشکول هم بد نیست، ولی هنوز نتوانسته ام با جدول ارتباط خوبی بگیرم. به نظرم جدول پیچیده و کسل کننده است، اما از تعداد کسانی که جواب جدول را میدهند مشخص است جدول جای خود را در میان مخاطبان باز کرده است. محمدحسین ملایی از بیرجند نیز از همان اوایل انتشار همراه روزنامه بوده است و از طریق انجمن شهرشان متوجه انتشار روزنامه شده و اشتراک گرفته است. او 54 سال دارد و میگوید: تا سه چهار سال پیش روزنامه سر وقت به دستم میرسید، اما این سالها بعد از ده روز روزنامه به من میرسد که دیگر همه خبرهایش کهنه شده است. همین باعث شده من هم بی انگیزه شوم و کمتر روزنامه را بخوانم. من نمیتوانم از کامپیوتر استفاده کنم، از این رو نمیتوانم به سایت روزنامه هم دسترسی داشته باشم. من مطالب خانوادگی و اطلاعات مفیدی را که به درد زندگی میخورد میپسندیدم. محمدی از تبریز از همان ابتدای انتشار روزنامه ایران سپید همراه آن بوده است. او هم روزنامه را دیر به دیر میگیرد. محمدی میگوید: وقتی این روزنامه منتشر شد خیلی خوشحال بودیم، زیرا میتوانستیم مانند افراد عادی روزنامه بخوانیم و اطلاعاتمان را افزایش دهیم. من به ستونهای ورزشی، حوادث و سلامت و بهداشت علاقه دارم. من کار با اینترنت را بلد نیستم و بریل خواندن را ترجیح میدهم. آقای اورنگی که از چهار سال پیش مشترک روزنامه است پیشنهاد میکند بخشی در روزنامه به مطالب انگلیسی اختصاص یابد. به این ترتیب نابینایان با املای کلمات انگلیسی هم آشنا میشوند و به اطلاعات انگلیسیشان هم اضافه میشود. او ستون فناوریها، حوادث، سیاسی، گپ و چای و شش نقطه را میپسندد و ستون ورزشی را پیگیری نمیکند. سلیمه قاسمی، کارشناس علوم تربیتی گرایش کودکان استثنایی میگوید: تابستان سال 76 برادرم در یک کیوسک مطبوعاتی با این روزنامه برخورد میکند و آن را برای من میآورد. در لحظه اول خیلی شوکه شدم که روزنامه ای به خط بریل وجود دارد. وقتی روزنامه را دست افراد دیگر میدیدم دوست داشتم بدانم در روزنامه چه مینویسند و بعد از چاپ روزنامه خودم خبرها را دنبال میکردم، هنگامی که خودم خبرهارا میخواندم درک بهتری داشتم تا زمانی که از دیگران میشنیدم. قاسمی میگوید: ستونهای فرهنگی و علمی برایم از جذابیت بالایی برخوردار است و یادم است بهترین خبری را که از ایران سپید خواندم، تصویب قانون جامع حقوق معلولان بود. این مخاطب دیرینه ایران سپید پیشنهادهایش را این گونه عنوان میکند: روزنامه اکنون بخشهای متنوع و خوبی دارد بخصوص بخش جدول که با شیوه جدید طراحیش درگیری ذهنی خوبی ایجاد کرده است. بخشهایی که از نظر من باید تقویت شوند ستونهای علمی و بخش معرفی کتابهای تازه برای نابینایان است و همچنین مصاحبه با پزشکان متخصص در همه حوزه ها که میتواند بار علمی ایران سپید را افزایش دهد. قاسمی می افزاید: سایت این فرصت را فراهم کرد تا دیگر مردم از اخبار نابینایان مطلع شوند. اما خواندن روزنامه به صورت بریل لطف دیگری دارد. مخاطب دیگر روزنامه ایران سپید، سمیه شمس، کارشناس ارشد مدیریت آموزشی، نظرات خود را در مورد روزنامه این گونه عنوان میکند: ایران سپید به نوعی منبع اطلاعرسانی برای افرادی چون من است، اما به دلیل حجم زیاد خط بریل در روزنامه خیلی احساس خاصی نسبت به خواندن آن نداشتم و مثل کتابهای درسی میخوانم، اما بخشهای مورد علاقه من در این روزنامه آشپزی، گفتگوی گروهی و اخبار ویژه است. وجود سایت خوب است، اما برای من چون روزنامه را با خود به محل کار میبرم و آنجا مطالعه میکنم مکتوبش بهتر است و سخن آخرم تشکر از همه ایران سپیدیهاست. خواننده بعدی آقای احمدرضا باقری، با مدرک کارشناسی ادبیات است که روزنامه ایران سپید را از دهه 70 مطالعه میکند. او میگوید: ستون فناوریهای امیدبخش را بسیار دوست دارم. از زمان مدیریت آقای معینی فضای روزنامه پیشرفت قابل لمسی داشت و مطالب علمی افزایش پیدا کرد. به نظر من اگر این روزنامه به صورت هفته نامه چاپ شود و به مطالب تخصصی و عمقیتر پرداخته شود بهتر خواهد بود. در مورد سایت هم اگر صفحه خوانها بتوانند به درستی مطالب را بخوانند خوب است و نیازی به روزنامه بریل نیست، اما صفحه خوانهای موجود ایرادهای بسیاری دارند. علیرضا حیدری دانشجوی ارشد روانشناسی عمومی، دیگر خواننده ایران سپید است که آشناییش با روزنامه به دوران دبیرستان برمیگردد. نوروز 78 متوجه این روزنامه شدم و بسیار به دنبال آن گشتم تا یک نسخه از آن را به دست آورم و تا مدتها آن روزنامه را به دیگران نشان میدادم و تبلیغش را میکردم. خواسته ام از روزنامه این است که خبرنگارانش در صحنه باشند. ایجاد یک ستون برای شهرستانها و نوشتن مشکلات آنها در روزنامه میتواند تلنگری برای مسئولان شهرستانی باشد؛ خواسته ام به عنوان حرف آخر تعامل همه جانبه میان مخاطبان و مسئولین روزنامه است.

۱۷ دیدگاه دربارهٔ «آغاز نوزدهمین سال انتشار روزنامه ایران سپید»

درود. بنظر من مطالب روزنامه داره از لحاظ کیفی بهتر و بهتر میشه.
البته باز هم جا داره که کیفیت بالاتر بره. محدودیت های خط بریل همیشه تاثیر گزار بوده. و باعث شده که نشه مطالب متنوع و کاملتری چاپ بشه.
ولی من از این روزنامه انتظار حرکت های فراتری دارم.
چون تنها روزنامه ی ماست.
مثلا کاش این روزنامه بستری رو فراهم کنه که کوتاه نویسی بریل فارسی اندک اندک وارد زندگی نابینایان فارسی زبان بشه.
حتی من نمیدونم اصلا برای زبان فارسی آیا قواعد کوتاه نویسی وجود داره یا نه.
تصور کنید اگر بشه بصورت کوتاهنویسی این روزنامه منتشر بشه
حجم کمتر, مطالب بیشتر, و قطعا سرعت خوندن این روزنامه برای مخاطبین هم بالاتر میره.
و یک حرکت دیگه میتونه پیگیری و اطلاعرسانی برای به تصویب رسوندن قانون های حمایتی نابینایان و یا به چالش کشیدن مسوولین برای اجرای قوانینی که الآن هست.
و موارد دیگه ای که روزنامه میتونه تاثیر گزار باشه.
تو هم امیر مطالبت معمولا جامع و کامله که من لذت میبرم.
بد نیست در کنار کار های مختلفت کمی قلم انتقاد رو هم بچرخونی تا باعث تحرک بیشتر برخی از دوستان بشه
پیروز باشی

سلام نیما. از لطفی که به من داشتی ممنونم.
در خصوص کوتاه نویسی زبان فارسی باید پیگیری کنم ببینم اولا تا چه حد قواعدش اصولی و کامل تدوین شده و دوما برای روزنامه که معمولا باید به زبان رسمی چاپ بشه تا چقدر عملیه.
در خصوص پیگیری مسائل نابینایان و قانون حمایت از حقوق معلولین، باید بگم آقای سهیل معینی که مدیر مسئول ایران سپید هستند، خودشون هم عضور اصلی و دبیر کارگروه تدوین اصلاحیه قانون حمایت از حقوق معلولین هستند.
موارد خوبی در اصلاحیه پیشبینی شده به شرط این که به همین شکل در مجلس به تصویب برسه و در کمیسیون اجتماعی هیأت دولت تغییرات عمده نداشته باشه.
در خصوص خودم هم از زمانی که از تاریخ نهم آذر سال ۹۲ مسئولیت بخش ورزشی ایران سپید به من واگذار شده، همیشه سعی کردم به عنوان یه هم نوع، برای ورزش نابینایان کم نذارم.
همانطور که دوستان شاهد هستن، همیشه در محل برگزاری مسابقات باشگاهی در رشته های مختلف و رقابتهای قهرمانی کشور در شهرهای مختلف حاضر میشم و در سریعترین زمان ممکن اخبار این مسابقات رو اطلاع رسانی میکنم.
همچنین به جز اخبار متنی، گزارشهای صوتی از حواشی مسابقات، مصاحبه با مسئولین و ورزشکاران تهیه میکنم و در سایت ایران سپید و همچنین در محله خودمون منتشر میکنم.
هر چند گاهی اوقات کم لطفی دوستان باعث کاهش انگیزه کاریم میشه اما من به راهی که در پیش گرفتم و اون رو وظیفه خودم میدونم، ادامه میدم.
هفته آینده هم از روز دوشنبه سوم آذر مسابقات قهرمانی کشور شطرنج و فوتبال پنج نفره نابینایان در بابلسر آغاز میشه که انشا الله همچون گذشته، در محل مسابقات حاضر میشم و اخبار رو در لحظه منتقل خواهم کرد.
قطعا گزارشهای صوتی از این مسابقات هم تهیه میکنم و در سه رسانه یعنی ایران سپید، برنامه شکوه اراده ویژه ورزش نابینایان از رادیو ورزش و محله پر مهر خودمون منتشر خواهم کرد.
دهم آذر ماه هم مسابقات قهرمانی کشور گلبال رو در پیش داریم که قطعا برای اون رقابتها هم پوشش کامل و جامعی رو خواهیم داشت.

سلام من نظرات آقای حسینی رو کاملا لای میکنم. یادمه اون وقتا ایران سپید مثل روزنامه های معمولی توی یک کاغذ بزرگ معمولی اما کمی کلفت تر از کاغذ روزنامه چاپ میشد. تنها منبع مطالعاتی خارج درسی من بود و کلی ذوق میکردم وقتی می اومد در خونه. بعد شکلش تغییر کرد و خیلی بهتر شد. به نظر من ایرانسپید اصلا مشکلات نابینایان رو بازتاب نمیده. انگار که همهچی آرومه… لا اقل در مورد مشکل بیکاری هیچ تلاشی برای مصاحبه با مسئولین به خرج ندادن.

سلام زهره خانوم
در خصوص بازتاب مشکلات نابینایان که اگر مخاطب همیشگی روزنامه باشین در سرویسهای مختلف به خصوص اجتماعی به اون پرداختیم.
اما در خصوص مسئله بیکاری حق با شماست. میطلبه که مصاحبه های بیشتر و پیگیریهای دقیقتری صورت بگیره و البته اگر یادداشت آقای معینی در این ویژه نامه رو خونده باشین، حتما به این نکته پی بردین که ایران سپید به عنوان یک رسانه، نمیتونه متولی و ناجی مشکلات نابینایان باشه.
چون اصولا ساز و کار یک رسانه، پیگیری مسائل و مشکلات نابینایان و مسائل مختلف اونها هستش و نه حل اونها.
کاهش مشکلات وظیفه دستگاه ها و ارگانهای مرتبط مثل بهزیستی هستش که حتما در این امر پیگیریهای لازم از طریق ایران سپید صورت خواهد گرفت.
قطعا پیشنهادات و انتقادات شما هم میتونه کمک حال ما در این راه باشه.

سلام خانوم کاظمیان. از شما هم سپاس.
اگر مشترک روزنامه بریل نیستین، میتونید از طریق سایت ایران سپید که لینکش در بخش پیوندهای محلهمون هم موجوده، به اخبار مختلف و مطالب روزنامه بریل دسترسی پیدا کنید و از طریق سایت اخبار رو دنبال کنید.
به هر حال ازتون ممنونم

سلام امیر جان
نمیدونم چرا انقدر ک من تو محله با شهروز حرم میزنم تا حالا سعادت نصیبت نشده که با تو بحرفم …خخخخخخخخخخخخخخ
سالگرد ۱۹ ایران سپید مبارک
یه زمانی مشترک بریل بودم بعد دیگههههههههههههههههههههههه ؟؟؟؟؟

سلام بر آقای سرمدی. من که این روزنامه رو خیلی نمیتونم بخونم. یعنی حالا اگه شده و یه جایی مثلا بهزیستی یا مؤسسه نابینایان روزنامه اضافی داشت ازشون میگیرم و میخونم که کم کم مال یه هفته پیش و زیاد زیاد مال ۵ سال پیشه! یعنی من در سال ۹۰ و ۹۱ روزنامه سال ۸۵ رو میخوندم! خب از بعضی از مطالبش خوشم میاد و برام جذابیت دارن که بیشتر میخونمشون. جدول هم خیلی دوست دارم. شکلش خیلی برام فرقی نمیکنه. امیدوارم این روزنامه پلههای ترقی رو پشت سر هم بالا بره و یه روزنامه جامع و از بهترین رسانههای نوشتاری ایران بشه. برای شما هم آرزوی توفیق و پیروزی دارم. یا حق.

سلام علیرضا. ممنون عزیز
اگه مشترک بشی و این روزنامه رو فارغ از مطالبی که داره مطالعه کنی، میتونه باعث تقویت نوشتار و سرعت بیشتر در خواندنت بشه.
همچنین دیگه کمتر در املای لغات با مشکل رو به رو میشی. هر چند تا به حال مشکل املایی زیاد ازت ندیدم.
راستی، تو و سامان برای مسابقات قهرمانی کشور فوتبال پنج نفره میایین بابلسر یا نه؟
امسال هم تیمتون شیراز مدعی قهرمانی هستشاااا.

سلام مجدد. خواهش میکنم. نمیدونم چه جوری باید مشترک بشم. چه جوری باید مشترک بشم؟ خوشحال میشم بتونم مشترک بشم. چون در حال حاضر اصلا اخبار گوش نمیدم و در جریان اتفاقات کشور به حد بسیار کمی هستم. تقریبا میشه گفت که بیخبرم.
بعد هم که بعععععله. انشا الله سوم آذر حرکت میکنیم. ما مدعی قهرمانی نباشیم کی باشه؟ مسابقات واسه این برگزار میشه که ببینن کی مقام دوم رو کسب میکنه! موفق و پیروز باشید. یا حق.

درود اون موقع که ایران سپید روی کاغذ معمولی منتشر میشد یه نسخه اش برای اولین بار به دستم رسید چقدر خوندنش برام لذت بخش بود تا این که مشترک روزنامه شدم یادمه وقتی از مدرسه برمیگشتم خونه قبل از انجام هر کاری روزنامه را میخوندم از ابتدا هم کم مینوشتم و از نوشته هام راضی نبودم یه روز چند خطی نوشتم و برای ایران سپید فرستادم وقتی چاپ شد بینهایت خوشحال شدم و اصلا فکرش را نمیکردم که این جملات که از نظر خودم ساده بودند در روزنامه چاپ بشه. خلاصه که خاطراتی داشتم از روزنامه

سلام زهرا خانم.
این خاطرت منو یاده خودم انداخت زمانی که سال گذشته با محسن جلیلوند بازیکن تیم ملی گلبال برای رادیو ورزش مصاحبه کرده بودم، به مدیریت ایران سپید پیشنهاد دادم تا یه گزارش از زندگی ایشون تنظیم کنم تا در روزنامه چاپ بشه.
وقتی گزارش رو فرستادم دو روز بعدش در ایران سپید چاپ شد و شخصا برای خودم خیییلی لذتبخش بود به عنوان اولین نوشته من در ایران سپید.
همون گزارش نقطه ی شروعی شد تا به تدریج برخی اخبار ورزشی ایران سپید رو من بنویسم تا این که در نهم آذر سال گذشته، کلا مسئولیت این بخش به من واگذار شد.
تا جایی که میدونم شما هم قلم خوبی دارین.
ما برای انتشار مطالب در سایت ایران سپید محدودیت چندانی نداریم. بهتون پیشنهاد میکنم در خصوص نابینایان و هر آنچه که به نظرتون میرسه دست به قلم بشین تا در صورت موافقت مدیر مسئول و البته سردبیر روزنامه، در سایت یا حتی روزنامه بریل منتشر بشه.
میدونم که آقای معینی از نوشتن افراد خلاق استقبال میکنه

سلام آقا امیر من از نمایندگی همه بچه های kurdestan تبریک عرض میکنم ولی از مدیران این روزنامه خیلی گلایهمندم حدود ۵ ماه است بچه های kurdestan از خواندن روزنامه محروم هستند با توجه به پیگیری های مکرری که شده ولی متأسفانه هیچ اقدا می برای رفع مشکل نشده امیدوارم ما هم از خواندن روزنامه بهرهمند بشیم انشاالله

سلام به علیرضا و zhyar
علیرضا برای مشترک شدن با شماره ۰۲۱۸۴۷۱۱۳۷۱
تماس بگیر و درخواست اشتراک کن.
حدودا یک ماه زمان میبره تا در لیست اداره پست قرار بگیری و روزنامه واست ارسال بشه.
zhyar عزیز. شما هم با شماره بالا تماس بگیر و مجددا مشکلی که پیش اومده رو مطرح کن تا برای رفع اون اقدام بشه.
اگر مشکل در بخش اداره پست باشه به راحتی قابله حله.

پاسخ دادن به علیرضا ایزدی لغو پاسخ