خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
اولین پست رویا. نابینایان باید طرف مقابل را در نظر بگیرند.

با سلام و  درود خدمت دوستان عزیز هم محله ای

 

امیدوارم خوب و خوش و سرحال باشید.

این اولین پست منه امیدوارم که برای همه مفید واقع بشه. و از نظرات و تجربه های هم استفاده کنیم تا باهم دیگه به یک نتیجه ی مطلوبی برسیم.

عزیزان همانطور که میدانید ما نابینایان به خاطر نداشتن دید بینایی سعی میکنیم از حواس دیگرمون به نحو احسن استفاده کنیم. از جمله  حس لامسه که برای لمس کردن شی و یا هر چیز دیگر از آن حس استفاده میکنیم.اما در بعضی مواقع استفاده ی بیش از حد از حس لامسه به نظر من مناسب نیست.

شاید این سوال رو بپرسید پس چی کار کنیم؟

درسته. حق باشماست. اما باید دیگران را هم در نظر بگیریم.برای اینکه متوجه منظورم بشید یه مثالی میزنم.من بعضی از همنوعانمون رو میشناسم که وقتی میاد کنار کسی بشینه همش دستشو میکشه به لباس و یا دستش صورتش / سرش و …کسی که نابیناست نمیبینه که افراد بینا چطور بهش نگاه میکنن. شاید کسی از این کار بدش بیاد. من که خودم نابینا هستم اگر کسی  منو اونطوری لمس کنه یعنی هی دستشو بکشه به سر و صورتم و یا لباسهام به شدت حساسیت دارم.

اگه واقعا برام مهم باشه که بدونم ترز پوشش و یا قیافه طرف مقابل چه طوره از یک فرد بینا که باهاش صمیمی هستم ازش میپرسم. و یا اگر فرد بینا در دسترس نباشه مهم نیست ظاهر طرف مقابل رو بدونم.

من بعضی از افراد بینا رو  میشناسم به طور غیر مستقیم در جمع نابینایان گفتن که من خوشم نمیاد کسی دست منو بگیره تو دستاش نگه داره و ول نکنه.

در هر حال به نظر من ما نابینایان باید در حد نیاز از حس لامسه مان استفاده کنیم و طرف مقابلو اذیت نکنیم. چون این کار باعث میشه که طرف مقابل حتی اگه دوستمون باشه خوشش نیاد کنارمون بشینه چون واقعا اذیت میشه.شایدم نمیتونه به خودمون بگه چون اگه بگه حتما ناراحت میشیم. اما بعضیها هم مستقیم و یا غیر مستقیم میگن. خود من تا حالا به کسی  جرات نکردم بگم که از این نوع حرکات بدم میاد. چون مطمئنم که ناراحت میشن. بنا بر این تصمیم گرفتم که این موضوع رو با شما عزیزان هم محله ای در میان بذارم تا ببینم نظر شما در این مورد چیه؟

منتظر نظرات شما در کامنتها هستم.

موفق و پایدار باشید.

 

۶۰ دیدگاه دربارهٔ «اولین پست رویا. نابینایان باید طرف مقابل را در نظر بگیرند.»

سلام.
خب میگم این که کل پست رو بخونی، کل شناسنامه رو بخونی، اولین نفر توی اولین پست نویسنده لایک بزنی و اولین نفر هم کامنت بدی کاریه که شهروز حسینی انجام داده و دیگه تکرار نخواهد شد خخخ.
حالا خوبه این همه تعریف کردم توی این فاصله که من مینویسم یکی دیگه اول بشه.
با پستت موافقم. ما نباید با لمس بیش از حد طرف رو آزرده کنیم.
اگر خیلی باهاش راحتیم از خودش بپرسیم که مثلً چی پوشیده.
اگر هم نه که از یکی دیگه که باهاش راحتیم بپرسیم.
اگر یکی دیگه هم نیست که این سؤال برامون تا همیشه بدون جواب خواهد ماند خخخ.
راستی من پیشنهاد میکنم اگر آهنگ ساختی یا تکنوازی با پیانو داری اینجا برامون بذار. اگر هم کارهات رو به دست ما برسونی میتونیم توی آرشیو رادیو بذاریم تا توی برنامه های مختلف ازشون استفاده بشه.
موفق باشید.

سلام آقای حسینی. بله خیلی سخته . اما شما تونستین از عهده این کار در بییان. و اول شدین. ممنون از حضورتون. چشم حتما از آهنگهای خودم هم همینجا منتشر میکنم. با شما هم هماهنگ میشم تا از رادیو هم پخش بشه. شما هم موفق باشید

سلام بر رویا.
انتشار اولین پستت رو تبریک عرض میکنم و بهت شادباش میگم.
توی اولین پستت به موضوع بسیار مهمی که شاید کمتر کسی بهش پرداخته اشاره کردی.
من خودم بارها و بارها از کودکی شاهد این عمل توسط نابینایان مختلف بودم و بسیار ناراحت شدم.
چرا نابینا باید با این عمل موجبات دلخوری افراد بینا رو فراهم کنه.
دستمالی کردن بیناها یه جور توهین محسوب میشه ولی اونها بخاطر نابینا بودن ما تحمل میکنن و چیزی نمیگن. یکی دیگه از عاداتی که من در نابینایان بسیار سراغ دارم، بالا و یا پایین گرفتن بیش از حد سره، که باعث تابلو شدن ماست، بالا گرفتن بخاطر مطلق بودن یا دیدن اندک نوری که احساس میکنن، یا پایین گرفتن بیش از حد سر بخاطر پنهان کردن معمولا ناموفق نابینایی که بیشتر توی چشم بیناها میره و زودتر به شرایط ما پی میبرن.
از این موارد بازم هست که امیدوارم دوستان بهش اشاره کنن تا کمتر شاهد اینجور موارد باشیم.
خیلی از ورودت به جمع نویسندگان گوشکن خوشحال شدم و برات آرزوی موفقیت روز افزون رو دارم.

درود بر شما آقای چشمه. شما لطف دارین. ممنون که کامنت گذاشتین و نظر دادین و به موضوع بسیار مهمی اشاره کردین. ما نابینایان باید حواسمون باشه . در کل باید از هر لحاظ خودمونو حفظ کنیم. تا طرف مقابل مخصوصا افراد بینا در مورد نابینایان ذهنیت و یا تصور دیگه ای نسبت به ما نداشته باشن. یعنی ما را هم از خودشون بدونن. در هر حال حرف برا گفتن زیاده . منتظر نظرات بقیه دوستان هم هستیم. ممنون از حضور شما آقای چشمه

سلاااااااااااااااام/.خخخخخخ چه با حاااااااااااال.فک کن مثلا ب بینی طرف مقابل دس بزنیم ببینیم چه شکلیهههههه.ولی از شوخی گذشته من شخصا هیچوقت تجربش رو نداشتم ب کسی دست بزنم ببینم لباسش چیه یا چه شکلیه.خیلی کارِ زشتی هست ب نظرمممممممم.شاید فکر دیگری در مورد مون بکنن خو …مثلا بگن …هعی

درود و تبریک برای ورود شما رویا به این محله.
این نکته که اشاره کردی از عادت های وحشتناکیه که تعداد کمی از نابینایان متاسفانه هنوز دارند.
به نظر من دلایلش میتونه عدم آموزش مناسب و آگاهی رسانی به این گروه باشه.
این عادت بد خیلی سریع برطرف میشه. چون خیلی به چشم میاد و قابل لمسه. و احتمالا افراد زیادی با دیدن یک همچین رفتاری به اون شخص توضیح میدن که این کار برای مخاطبشون خوشایند نیست.
در مقابل رفتار های سوءی که ملموس نیستند و کمتر به چشم میان براحتی قابل اصلاح نیست.

منتظر پست های بعدی رویا هستیم

سلااااآااااآاا،ااا،ااا،ااا،ااا،ااااععععآععععآععععآعععآعععآععععآععععآعععععآاااام بر رویا خوبی آیا خخخخ برا خودش شعری شد هااااآااا هوهوههوهوه
خوب پستت نه یکبار بلکه هزاران باااار لایک داره نانازی،،،دقیقا منم بدم میاد که وقتی یه جایی میریم دوستام منو لمس میکنن که مثلا من چی پوشیدم یا حالا هر چیز دیگه ای،،خوب من چند وقت تو یک مراسمی بودم یکی از دوستامو بعد از تقریبا دو سال دیدم بعد اون شروع کرد از بالا تا پایین منو لمس کرد که مثلا من تو این مدت چه تغییراتی کردم یا چی پوشیدم منم که از این کار بدم میاد اما روم نشد که بهش بگم که فلانی تورو خدا اینقدر منو دست نزن که بقیه دارن ما رو نگاه میکنن تنها کاری که تونستم بکنم بعد از چند دقیقه از کنارش بلند شدم و رفتم برا خودم یه جا دیگه نشستم،،خوب این کار بسیار زشتی هست که یکی رو لمس میکنن یا هر چیز دیگه خوب عزیز من از یکی دیگه بپرس که ملیسا مثلا چی پوشیده یا دستش چی هست یا کیفش چجوریه یا حالا هر سوالی که برات پیش میاد نه اینکه میون این همه جمعیت بگیری کلا دست بکشی که چی به چیه هاااااآااا ههههخخخخ
خوب گیگیلی جونم اولین پستت رو بهت تبریک و مبارکا میگم نانازی
میسی زیااااآااااد از پست بسیار مفیدت هوهوه هوهوه یهوووٱوووٱوووٱوووٱوووٱوووٱووو
خدافسی بایییییی بااااآاااایییٱییییٱیییٱیییٱ

سلام و درود بر شما
اولین پست شما را تبریک گفته و ورودتان را به این محله خیر مقدم عرض میکنم
و اما بعد
از پست زیبایتان کمال تشکر را دارم من نیز هیچ موقع به ظاهر آدم ها توجه نداشتم و حتی نیز به طرز لباس پوشیدن طرف نیز اهمیت نمیدهم و کنجکاوئی هم نمیکنم همانطور که خودتان فرمودید بیناها تمام حرکات ما را زیر نظر دارند بنابراین من نیز حواسم را خیلی جمع میکنم که زیاد جلب توجه نکنم برای فرد مقابل

اما خانم مطلبی من نیز نوازنده ترومپیت هستم و همانطور که میدانید نت های کیبورد و شیپور یکی هست دوست دارم از تجربیات شما استفاده کنم ایمیل من milad2761@gmail.com
هست اگر برایتان مقدور هست ایمیلی بزنید یا در اسکایپ من را به مخاطبین خود اضافه کنید تشکر .

سلام خانم مطلبی. ورودتون رو به جمع نویسندگان این سایت بهتون تبریک میگم.
با پستتون هم موافقم یعنی واقعاً معضلی شده برا خودش این دست زدن نابیناها به دیگران.
امیدوارم که یه روزی برسه که این مشکل واقعاً حل بشه.
راستی خیلی خوشحال شدم که یکی دیگه از همشهریهام و همکارامو اینجا دیدم.
موفق باشید.

سلام بر خانم هنرمند و فهیم محله رؤیای گرامی.
بله من هم مثل دوستان دیگر و خود شما معتقدم که خیلی نباید از حس لامسمون در ارتباط با دیگران استفاده کنیم. چون کاری زننده است. البته اگر جا و موقعیتش مناسب باشد چندان اشکالی ندارد.
مثلا اگر بچه ای لباسی خریده و پوشیده اشکالی نداره که صداش کنی و بگی که بیا لباستو نشونم بده وقتی اومد لباسشو لمس کنی بعد بگی بهبه چه لباس قشنگی. چقدر قشنگه. اینطوری بچه خوشحال میشه و میفهمه که این فرد نابینا که از بستگان هم هست میتونه نظر بده و نسبت به لباسش بیتفاوت نباشه.
بعضی از ما با همین بهانه که نباید خیلی از لامسه استفاده کنیم شاید با دیگران کمتر ارتباط برقرار کنیم و همین سبب انزوای ما میشه.
ولی نابینایانی که خودشونو بیشتر قاطی مسائل بیناها میکنند موفقترند.
من دوستی دارم که هرکی هرچی بخره چه لباس باشه چه کفش باشه چه وسیله دیگری باشه میگه بده ببینمش. بعد میگیره لمس میکنه و دربارهش نظر میده. و همین باعث شده که بین خانواده محبوب باشه و با همه اطرافیان چه زن چه مرد چه جوان چه مسن تونسته ارتباط خوبی برقرار کنه ولی یکی مثل من که از خودم کنجکاوی نشون نمیدم سبب میشه که در جمع حرفی برای گفتن نداشته باشم.
البته همین دوستم وقتی تازه ازدواج کرده بود در مهمانیها زنش کنارش می نشست و او هم هی دستمالیش میکرد البته درحد اینکه بازو هاشو لمس کنه و همین رفتار اعتراض برخی را بر انگیخته بود که البته شاید اونم از روی حسادت بود.
خلاصه میخوام بگم صرف نظر از اینکه لمسیدن رفتار خوبی باشه یا بد ولی میخوام نتیجه بگیرم که کسانیکه این رفتار را دارند بهتر با جمع میجوشند و از بودن در جمع خسته نمیشوند.

سلام بر عمو حسین. البته خوده منم به خانوادم و یا به دوستان صمیمی ام خیلی راحت میگم که اگه یه چیز جدید بخرن میگم بده منم نگاه کنم. نه اینکه یه دفعه دستمالی بکشم. اما به نظر من تو جمع کار خوبی نیست. ممنون از شما که اومدین و نظر دادین

سلام رویا خانم. شاید من رو نشناسید ولی من فقط میتونم بگم با نظرتون موافقم. و اما من هم در حال حاضر به صورت حرفه ای در حال کار موسیقی ویولن هستم و سه سال و خورده ای دارم کار میکنم. و حالا حالا من سیر نمیشم از ساز خودم.

بَهبَه ببین کی اومده
با پست خوبی اومده
با ساز و آواز خودش
به گوش کن خوش اومده
رویا خانم، هنر مند گرامی من هم اولین نوشته خوبت را خوندم خیلی خوشحال شدم که یک همشهریم به جمع این محله اضافه شد
من هم از این حرکات دوستانی که با لمس کردن میخواهند چیزی را بفهمند خوشم نمیاد
یاشاسن

بازم سلام و درود بر همگان.
ببینید دوستان، شما خیلی روی این مسئله که بیناها ما را میبینند و بنا بر این زشت است تأکید دارید در حالیکه به نظر من ما همش نباید بخاطر خوش آمدن یا نیامدن دیگران و بیناها کاری را بکنیم یا نکنیم.
مثلا همان مثالی که ملیسا زد به نظر من اگر طرف زیاده روی نکند و فقط بخواهد مانتو یا کیفش یا…. را ببیند چه اشکالی دارد. مگر بیناها نمیدانند که نابینا برای تشخیص باید از لامسه استفاده کند.
درسته زمانی این عمل بد و زننده است که این وارسی و لمسیدن به مدت زیادی طول بکشه و شامل سرتاپای طرف بشه بله این کار درستی نیست ولی اگر بگوید کیفت را بده ببینم یا اگر ممکن باشد بگوید روسریت را بده ببینم و همان طور که گفتم در حد معقول و با حفظ شرایط باشد چه اشکالی دارد. ما نباید در جمع بیناها سمٌ بکم بشینیم مثل مجسمه صامت و ثابت باشیم صرفا بخاطر اینکه بیناها ما را میبینند.
این را هم بگویم که بعضی از ما وقتی در جمع بیناها قرار میگیریم دیگر علاقه ای به ارتباط با دوستان نابینا نشان نمیدیم و خود را جدای از آنها می دانیم گویی کسر شأنمان میشود که با دوست نابینایمان ارتباط برقرار کنیم حرف بزنیم شوخی کنیم و….
شاید آنقدر که ما خود نسبت به رفتارمان مقابل افراد بینا حساسیت نشان میدهیم بیناها آنقدر حساس نباشند.
پس باز هم می گویم که اولا نباید صرفا بخاطر خوشآمدن یا نیامدن افراد بینا کاری را بکنیم یا نکنیم دوم اینکه شرایط و موقعیت را در نظر بگیریم ولی در یک کلام اصل بر راحتی ما باید باشد اصل بر ارضا حس کنجکاویمان باید باشد. اصل ایجاد ارتباط با اطرافیان و مردم و جامعه باید باشد.
من روزی رفتم پیش یکی از دوستانم که این دوستم پیش یکی از بستگانش بود که دندانساز بود. من کنجکاو شدم و از طرف کلی سؤال پرسیدم و خواستم که از نزدیک ببینم که چطور دندان میسازند قالبها را نشانم دهد.
وقتی رفتم بعدش دوستم گفت که فامیلمون خیلی ازت خوشش آمده بود و میگفت که چه خوب میپرسید و چه خوب کنجکاو بود علتش هم این بود که این دوست من هرگز به خودش اجازه نداده بود که از ساخت دندان سؤالی بپرسد یا کنجکاو باشد.
خلاصه من گمان کنم که مردم از بچه های فضول و کنجکاو بیشتر خوششان بیاید تا افراد ساکت و خجالتی و به اصطلاح مؤدب

آخه بعضیا واقعا اذیت میکنن. یه روز یکی از بچه های نابینا دستش رو روی صورتم میکشید انگشتاش رفت تو چشام. تازه ولم نمیکرد. بعضی ها هم هستن دست آدمو میگیرن تو دستاشون اصلا ول نمیکنن. برا من که زیاد پیش اومده. هی من دستامو میکشم کنار شاید ولم کنه. اما اون دوباره همین کارو میکنه. من که شخصا از این نوع لمس کردنا خوشم نمیاد. در هر حال نظر شما هم برا ما محترمه.

سلام رویای عزیز
اولین پستت رو بهت تبریک میگم خانم هنرمند
خوشحالم که یه آذری زبان دیگه به جمعمون اضافه شد
خود من زیاد کنجکاو نیستم ولی اطرافیانم هرچی که میخرن میارن تا من هم نظر بدم توی مهمونیها هم مثل افراد عادی برخورد میکنم اگه دلم بخواد لباس کسی رو ببینم بعداً ازش میخوام ولی زیاد برام مهم نیست
پست جالبی بود در ضمن آقای چشمه هم به نکته ی مهمی اشاره کردن من چند نفر رو میشناسم که غیر عادی سرشون رو میندازن پایین که همیشه بهشون هشدار میدم

با درود! اول ورودتون؟ رو به جمع نویسندگان گوشکن تبریک میگم! منم تا حالا یادم نمیاد کسیرو هی لمس کرده باشم برای فهمیدن شکل و قیافش! و از لمس شدن متنفرم! روی لباسهام هم خیلی حساسم! به نظرم اگر از بچهگی تو خونه و مدارس به بچه ها یاد بدن که این کار کار درستی نیست مشکل حل بشه!‏

سلام خدمت خانم رویا به جمع نویسندگان محله ی خوب و صمیمی ما خوش اومدین
من از موضوع مطرح شده خوشم اومد، پسر کوچولوی من هم خیلی از لامسه استفاده میکنه که حق داره اما مثل خیلی عادتهای کودکی باید تغییر کنه ،کم رنگ بشه و قوانین خودش رو داشته باشه، و حتماً باید در این مورد آموزش ببینه،همونطور که به ما آموزش میدادن که توی صورت مردم غریبه زل نزنیم و نگاه نکنیم. پیروز و سربلند باشین

سلام.
خوشحالم از این که یه دوست جدید تو محله پیدا کردم.
با نظرت کاملا موافقم. من خودم از اون دسته آدمهایی هستم که به لباسی که طرف مقابل پوشیده اهمیت نمیدم. ولی کیف و در مواردی هم کفش دوستم برام مهم بوده. همین دیروز برام پیش اومد که میخواستم کفش دوستم رو ببینم. چون گفت که روش یه پاپیون داره و با تور تزیینش کردن، برای اینکه تور و پاپیون رو لمس کنم باید کفشش رو ازش میگرفتم. نکته ی قابل توجه اینه که فقط من و دوستم بودیم و دیگه هیچ کس. ولی اگه تو جمع بودیم، هرگز به خودم این مجوز رو نمیدادم که بگم کفشت رو بده ببینم، یا اینکه خودم خم بشم و لمسش کنم. حتی تصورش هم برام سخته. ولی کیف خیلی توجهم رو جلب میکنه. گاهی پیش میاد که وقتی دستم به کیف دوستم میخوره و حس میکنم که با قبلی فرق داره به مدت چند ثانیه ازش میگیرم و جنسش و شکلش رو لمس میکنم. الآن دیگه خیلی از فامیلها این ویژگی من رو شناختن و وقتی کیف جدیدی میخرن، بدون اینکه من چیزی بگم، میارن به من نشون میدن و حتی کاملا خالیش میکنن که من ببینم که چه قدر وسیله توش جا میشه. درسته که ما نابیناها نباید در اینکه دیگران رفتارهای ما رو زیر نظر دارن دچار افراط بشیم، ولی در صورتی که رفتارهای ناخوشایند از ما سر بزنه برای بعد اجتماعی شخصیتمون اصلا خوب نیست و موجب میشه که دیگران ما رو خوب نشناسند و در باره ی ما قضاوت نادرست بکنن.
پاینده باشی

سلام به خانم رویا .
نجور سن . یاغچی سن . ساقل سن . معلم ترک زبان .
به نظر من بعضی از آدمه ها آدمها رو با گوشیهای لمسی اشتباه میگیرن . خخخخ تا شارژشون رو تموم نکنن بی خیال نمیشن .
باز دوباره بنظر من هر مطلبی رو به هر زاویه ای میشه نگاه کرد خانم مطلبی .
منفی یا مثبت .
کسی که بخواد زاویه مثبت بنگره دلایل مثبت میاره و کسی که بخواد منفی نگاه کنه دلایل منفی میاره .
من که خودم شخصا مسیله ای رو مهم نمیدونم نه تنها این بلکه موارد دیگر یعنی یا از صد درصد شاید نود درصد رو بی خیالی بگذرونم ده درصد واکنش نشون بدم . باز اون ده درصد رو هم با لحن بی خیالی واکنش نشون بدم . . یکی به نعل یکی به میخ .
خوب یجاهایی نیازه که این کارو انجام بدیم . مثلا کسی که میخواد بره و همسر زندگیش رو یه ظاهر نمایی کنه خوب مثلمن نابینا اینجوری بهتر و بیشتر میفهمه که طرفش چه شکل و شمایلی داره .
خود من چون قبلا بینا بودم این نکته برام مهم هستش و با لمس کردنه صورت یه تصویر ذهنی رو تصور میکنم و از اونچی که برداشت کردم یه نتیجه گیری میکنم و مثلا خود طرف میگه مثلا رنگ من سفید هست یا مثلا سبزه هست . البته میگن آتیش سبزه ها خیلی تنده .
یا مثلا همین هفته پیش بود توی یه جمع نابینایی که همه هم مرد بودیم حرف از مو شد و همه اومدن موهای منو با لمس کردن فهمیدن که موی فر بلند به چی میگن . برای من که دیدم خوب تازگی نداره یا جای سوال نیست ولی برای اونیکه نداره وندیده خوب یه معمای سخت به حساب میاد .
بعد من به سر یکی که خیلی مشکوک میزد لمسیدم بعد دیم خیلی نرم و زبر بود یعنی اون کچل کچل بود یعنی مورچه اونجا اسکیت بازی میکرد منم شکم رو گرفتم از خنده مردم . البته دور از عموهایی که اینجا کچل هستن .
بعد یاد یه داستان افتادم که واسه زمان بینایی من بود . من یه انگشتری رو خریدم که مثل خود صاحب مغازه قشنگ بود . بعد یکی از دوستام گفت بده ببینم چی جوری هست بعد منم انگشتر توی دستم بود و نشون دادم و گفتم ببین که حتی انگشتمم سر و ته کردم که خوب ببینه . هیچی خلاصه گفت نه بده ببینم تو دست خودم . منم گفتم شتر در خواب بیند پنبه دانه . گفتم خوب این داره چرت میگه خوب اینکه تمام و کمال انگشتر رو تو دستم دیده میخواد بپیچونه . خلاصه ندادیم و تا یه هفته باهم حرف نمیزدیم بعد یه هفته که آشنا شدیم گفت بده ببینم . بعد گفتم فلانí خدایی گرفتی مارو یا میخوای بزنی تو گوش انگشتر . یارو هم قسم مرده و زنده خورد که فقط نیتش دیدن هست نه چیز دیگه . نتیجه گیری : ما امسال تابستان خوبی رو در کنار خانواده گذراندیم : خخخخ
نه خدایی ما نتیجه میگیریم که این واقعا یه نوع تیک حساب میشه البته دور از جون واسه اونایی که روی هر مسیله ای رو میخوان ببینن نه اینکه به وقتش طرف باید این کارو کنه و افرادی که به همه چیز توجه میکنن و همه چیز رو مهم میدونن دوست دارن که آمار همه چی رو در بیارن . بازم میگم یجاهایی باید طرف واسه همسرش که لباس خریده باید نظر بده تا بعد ها دچار دلسردی از هم نشن . یعنی چه زن یا چه مرد نابینا مطلب رو بفهمن که حالا چه لباس باشه یا حتی تغییر دکور اسیون مو یا خونه یا هر چیز دیگه که طرف به هم ارزش قایل بشن .
و اینم که روابط این افراد باید خیلی خیلی نزدیک باشه . مثلا دوستی که از بچگی باهم بودن و سر یه سفره نشسته باشن . .
ولی در کل آدم حتما نباید راه رو بره و تجربه بدست بیاره . یا میتونه از تجربه دیگران استفاده کنه حالا اگه مهم نیست به مرور زمان متوجه میشه . یا مثلا بره توی یه جمعی مخصوصا بیناها . مستقیم حرف رو نزنه بره حرف بندازه تا نظر دوستاشون رو بدونه از این بابت . ولی تمام راه ها با کمی تفکر کردن نتیجه میده .
شرمنده جای پست کامنت شد.

سلام آقای خسروی. ممنون از نظر و تجربیاتتون. منظور من و بقیه ی دوستان این نیست که اصلا لمس نکنیم. اما باید طرف مقابل رو هم در نظر گرفت. شاید یکی مثل من خوشش نمیاد. همه هم نمیتونن بیخیال بشن. ممنون که اومدین

سلام رؤیا خانم ممنونم از این پستتون به موضوع مهمی اشاره کردید
من وقتی بین نابیناها هستم خیلی از این چیزا برام پیش میاد و واقعا برام غیر قابل تحمله
بعضی از نابیناها هم برای این که شخص رو شناسایی کنن به سر و صورت و لباسش دست میکشن
خدا کنه این عادتها یه روز بین ماها از بین بره و اون افرادی که این کارها رو میکنن متوجه رفتار نادرستشون بشن
در ضمن اولین پستتون رو بهتون تبریک میگم و منتظر پستهای بعدیتون هستم با شهروز هم کاملا موافقم اگه آثارتون رو این جا منتشر کنین خیلی عالیه موفق باشید.

سلام رؤیا جان!
خب منم به نوبه خودم ورودت رو به محله تبریک میگم و انگشتان هنر مندتو به گرمی میفشارم (البته قول میدم زیاد از حد نباشه لمس انگشتات که اذیت نشی)
به قول بچه محل ها خخخخخخخ
خب منم با نظرت کاملا موافقم کلا ما نابیناها یه عادت بدی هم که داریم وقتی با هم جمع میشیم حالا فکر کن یه اتاق صد متری هم که باشه چنان به هم میچسبیم و سرمونو تو سر هم فرو میبریم که انگاری کمبود شدید جا داریم
یه جورایی فکر میکنیم اگه این مدلی نشینیم صدا به صدا نمیرسه.
خداییش اگه یه بینا ما رو این مدلی ببینه با خودش چی فکر میکنه.
کاش میشد واقعا یه سری عاداتمونو کنار میذاشتیم
موفق باشی عزیز

سلام بر سارای عزیز. مرسی عزیزم . امیدوارم با آموزش های مناسب بعضی از عادات بد رو ترک کنیم. لااقل توی اینجور سایتها از همدیگه یاد بگیریم. نظرات و تجربیاتمونو باهم در میون بذاریم. ممنون که نظر دادی سارا جان. راستی یه چیز یادم افتاد. بچه ها کی از خانم معلم تحرک و جهت یابی خبر داره؟ به سلامتی من داشتم ترز عصا گرفتنو از ایشون یاد میگرفتما . کجا رفتن پس؟

درود بر رویای عزیز
به محله خوش اومدی امیدوارم لحظات خوشی رو در کنار هم سپری کنیم
من با نظر شما کاملا موافقم و پست شما رو صد بار لایک میکنم
شناسنامتون رو خوندم خیلی عالیه که در کار موسیقی موفق هستید من هم موسیقی کار میکنم و رشته ی اصلیم پیانو هستش
امیدوارم بتونیم از تجربیات هم استفاده کنیم
پیروز و شادکام باشید

سلام.
یکم دیر اومدم اما اومدم که اولاً: تبریک بگم واسه اولین text که گذاشتید و بسیار هم درست بود.
من که خودم یه پسرم دلم نمیخواد کسی لمسم کنه.
اما واقعاً ریشه این کجاست!!! آیا واقعاً نابینایانی که لمس میکنن چقد میتونن بفهمند که طرف مثلاً چطور کت و شلواری پوشیده؟؟؟
شخص نابینا فقط میتونه بفهمه مثلاً طرف پیراهن پوشیده اما آیا واقعاً میتونه بفهمه طرف مقابل چه رنگی رو واسه پیراهنش انتخاب کرده؟؟؟
آیا طرحش کلاسیک هست یا مدرن؟؟؟
و نظایر این که بگذریم.
در هر حال آره کار خوبی نیست و من کلاً چنین چیزی رو نمیپذیرم.
اها راستی: مطلب جالبی بود و کاربردی.
like.
Skype ID: saman.1391
موفق باشید.

سلام بر رؤیا خانمی عزیز و گرامی هنرمند موسیقی دان
اولین پستت هزار هزار بار تبریک و امیدوارم پست های جالب و آموزنده ت رو مرتب توی محله ببینیم و بخونیم و بیاموزیم و رستگار شویم ….
من که بدون چون و چرا تک تک کلماتت رو لایک می‌زنم و میپسندم و قبول دارم و ….. ای کاش که درس گیریم ….
سربلند باشی و موفق

به به سلام آبجی رویا به جمع هم محله ایهای با صفا خوش اومدین.
خوب هستین؟
واقعاً پست شما را در محله دیدم خوشحال شدم.
چند بار هم کامنت شما را خونده بودم اما الان که شدین یکی از سر دمداران نویسندگان محله بهتون تبریک میگم.
چون من خودم هم خجالتی هستم در مورد پستتون نمیتونم نظر درست حسابی بدم.
یه جورایی جو گرفتگی درم رخ داده اما با اجازتون یه معرفی کوچولویی میکنم:
بله دوستان ایشون دومین نفر از هم کلاسیهای من هستند تو محله اومدند،
یادش به خیر بچگیا در مدرسه.
که واقعاً تو کلاس دور هم خواهر و برادری خیلی خوبی داشتیم و هنوز هم همکلاسیها همدیگر را میبینیم همان صفای کلاسمون هست.
اولین همکلاسی بنده که تو این محله پست گذاشتند الهام خانوم همسر گرامی دوست خوبم آقا اصغر خ…ش بودند.
به امید روزی که همکلاسی بعدیمون هم روزی تو محله پست بزاره و جمعمون مثل اون روزا جمع باشه!!
به عبارتی الان گلمون کمه.
در هر حال برای شما هنرمند و خواهر بزرگوارم آرزوی موفقیت میکنم.
شرمنده جسارت کردم.

پاسخ دادن به gentleman لغو پاسخ