به نام ماندگار ابدی
در سالروز پرواز دوست مهربانم زهرا
توی همین سایت بود که یه دوستی نوشته بود سالگردها از خود واقعه ها دردناکترند و من اینجا حرف اون دوست خوبم رو ده ها بار تایید می کنم و بیست و نهم آبان از اون سالگردهاست که برای من دردناکه چون یه مهربون رو از دست دادم انگشت کن دنیای خود را پای نامه
شاید کسی برگردد از افشای نامه
وقتی نوشتی می روم فکر خودت باش…
من غرق در تو سعی در اجرای نامه
آن یادگار توست … این هم یادگارم
اسم تو را خواهم نوشت بالای نامه
این روزها قلبم لبالب اضطراب است
از خاطرات تلخ… در هرجای نامه
وقتی نه من رفتم نه این که بازگشتی
دنیای وحشتناک در فردای نامه
این روز ها حال گلایل ها خراب است
از این همه مردن و گریه پای نامه
عزیزانی که این نوشته را می خوانند خواهشمندم برای شادی روح خانم زهرا موسوی یه دسته گل به زیبایی سوره حمد بفرستند با سپاس یا علی
۳۰ دیدگاه دربارهٔ «در سالروز از دست دادن دوست خوبم زهرا»
الهی ….
تسلیت منو بپذیرین
هعی
سلام جناب پرواز
واقعا ممنونم خیلی لطف داشتید که خوندید سپاس
روحش شاد و یادش گرامی :
سلام آقای خسروی
از شما هم واقعا سپاس گزارم
سلام یاسمین.
روحش شاد یادش گرامی.
سلام عمو
مرسی که اومدید خیلی مرسی ها عمو
سلام یاسمین.
اگر درست یادم مونده باشه اون کسی که از دردناکی سالگرد ها گفته بود من بودم.
بله سالگرد ها واقعا دردناکن. لحظه وقوع گیجیم و مات و مشغول و نمی فهمیم چی شد. ولی توی سالگرد ها، سالگرد هایی که شلوغی ها رفتن، مشغولیت ها تموم شدن، گیجی ها دیگه نیستن و غبار حاصل از اون اتفاق دیگه خوابیده و ویرانی بدون غبار، بدون حجاب و بدون پوشش پیداست، تازه می فهمیم چی شده! وای خدا که چه دردی داره این فهمیدن!
از دست دادن ها همیشه برای من سنگین تر از تحملم بودن. به خصوص از دست دادن عزیز. این حس رو می فهمم. این حال رو می شناسم. جنس این دلتنگی رو می دونم. خیلی اذیت می کنه. درمونش دیگه نیست ولی خدا، خدا که هست. ازش کمک بگیر. خودت رو امشب بسپار بهش. بگو دلداریت بده. بگو هوات رو داشته باشه. بگو امشب کنارت باشه. هست. رد نمی کنه. حمدی که خواسته بودی پیش از نوشتن این نوشته واسه دوست از دست رفتهت فرستادم. امیدوارم روحش الان و برای همیشه راحت و آرام باشه. دلت که تنگش شد به خاطر بیار که اون اگر بود دلش به دلتنگیت رضا نمی داد. حرف زیاده و چه فایده از اینهمه گفتن؟ خودت تمامش رو از بری. پس روح عزیز از دست رفتهت شاد و دل خودت در پناه آرامشی به رنگ خدا.
سلام پریسا جون
فدای محبتت گلم
همیشه می سوزم از اینکه زهرای من فقط یازده روز تا عروسیش مونده بود و شام عروسیش شد شام عزاش
بازهم ممنونم که بودی
سلام، خدایش غریق رحمتش فرماید و صبر شما را بر این بلا افزون. روحش شاد.
سلام آقای حاتمی
ممنونم از همدردی و حضورتون
سلام یاسمین خانم .
من هم این سالروز دردناک رو بهتون تسلیت عرذ میکنم.
امیدوارم که خدا اون دوست عزیزتون رو هم غریق رحمت نماید.
سلام آقای خیر اندیش
واقعا از شما هم بابت حضورتون سپاس گذارم
سلام یاسمین عزیزم منم برای شادی روح دوست گرامیتون حمد خواندم.
سلام رجای عزیز
واقعا سپاس گزارم عزیزم مرسی
زندگی کن!حتی اگر بهترینهایت را از دست دادی چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر برایت می سازد.
سلام آقای عباسی
زندگی اجبار است لاجرم باید زیست
ممنونم از حضورتون
سلام واقعً سختی خیلی سختی ولی یک جیزی یادمان نرود این که به جای این که قوسه ی گوزشته را بُخریم بهتر نیست که به فکری فردای بهتر باشیم منظورم این است که ما با ایدامه دادن راه خوبی که دوستمان در آن تلاش میکرده است میتوانیم او را خوشحال کنیم. ممنون از پوستی که گزاشتید. روحش شاد و یادش گرامی
سلام محدثه جان
دقیقا فرمایش شما را قبول دارم ولی گاهی اوقات خاطرات اذیتم می کنند
ممنون از حضورت گلم
یاسمین عزیز درود! خدا همه ی اسیرحای خاک رو بیامرزه! و به بازماندگانشون صبر بیشتر ببخشه! یک مادری از فامیلهای ما فوت کردن! پسر کوچولویی داره امروز؟ مراسمش بود پسر کوچولو؟ هی میگفت این خرماها واس؟ چیه? چرا اومدیم اینجا بریم بیمارستان مادرم تنهاست! وای از اون روزی که بفهمه دیگه مادر نداره!
سلام آقا سامان
وای الهی درسته واقعا برام تصور اون صحنه هم عذاب دهنده است خدا به دادش برسه
خدا اون مادر و تمام اسیران خاک را بیامرزد
سلام بر یاسمین عزیزم
سخته آدم دوستش رو از دست بده حتی اگه مطمئن باشه بعد از این دوستش تو بهشت پیش خداست …..
منای ما هم رفته من حتی تاریخ رفتنش رو نمیدونم حتی رفتنش رو تسلیت نگفتم من حتی نرفتم خونه جدیدش رو ببینم حتی نرفتم ….. ولی قلبم همیشه سرشار از منا هست همیشه …. یادش همیشه گرمم میکنه و دلتنگ رفتنش خیلی برام سنگین بود خیلی … باور کن خیلی ….. ببخشید نمیدونم چی باید بگم …. شرمنده …..
سلام نخودی جان
بله واقعا سخته خدا مونا رو هم بیامرزه و به اطرافیانش صبر بده
کلا داغ سخته, خدا نصیب نکنه, منم سال مادر بزرگم جمعه میشه, به روح همه ی امواتمون حمد و سوره و صلوات بفرستیم,
من خوندم, روح همشون شاد
سلام زهره جان
خدا مادر بزرگت را بیامرزد من هم خوندم گلم
سلام
منم به شما تسلیت میگم
درک میکنم خیلی سخت هست
وقتی عزیزی را از دست میدم تا مدت زیادی ناراحت میشم و اثر سنگین به روحیه ی من وارد میشه
اصلا نمیتونم تصوری از مرگ عزیزان داشته باشم
همیشه میگم ایکاش من زود تر از اونایی که بهشون وابسته هستم از دنیا برم
در هر حال روحش شاد خدا به شما و دیگر بستگان صبر بده
در پناه خدا موفق باشید
سلام خانم کاظمیان
فدای محبتت مرسی عزیزم
درود
زهره امرتان انجام شد ، زمان چه زود می گذرد ؟
زهرا
خوشا به سعادتت که از این دنیای خاکی پر کشیدی و به ملکوت اعلی پیوستی ، از همان اول هم متعلق به دنیا نبودی ؟ببین چه دوست عزیز و ارزشمندی داری ؟ به امر یاسمین برای شما هم انجام شد .
من که از اینمسائل چیزی نیم دانم اما با اینکه مرد هستم و سنی از من گذشته تلخ ترین خاطره من از درگذشت مادرم است ! چه تلخ و دردناک بود .صبح پنجشنبه هنگام اذان صبح پر کشید .هوا صاف ولی متعاقبا برف بارید و سپس تبدیل به آفتاب شد ؟ آن هم آفتابی که اصلا اثری از برف نگذاشت ؟ وای که چه روز دردناکی بود و الان هم که یادم آمد فشار عجیبی در بدنم است و دلم گرفت .
خدایا روح همه این عزیزان را مشمول رحمت بی پایان خودت قرار ده .آمین
سلام عزیزم
خدا رحمتش کنه
دیروز میخواستم بیام بنویسم ولی خب خودت میدونی که این روزا چه اتفاقایی داره برام می افته
ببخش اگه دیر اومدم
به وبلاگ میثم هم سر زدم
خدا حفظت کنه شاید یه روز این کارو برای من انجام بدی
سلام بر شما خاطرات تلخ و از دست دادن عزیزان هیچ وقت فراموش نمیشه روحش شاد یادش گرامی باد
سلام من هم تسلیت عرز میکنم خدایشرحمت کند