خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

اما زنگ پانزدهم و جلسه آخر از کارگاه آموزشی خط بریل..

سلااااااااااا،اااااااا،ااااااااااااااعععععاااااااعععععععععاااااااعععععااااااام
خوبید آیا؟
خب دیگه رسیدیم به جلسه ی آخر کلاس بریل.
ولی قبل از این که بریم سر درس امروزمون، اول مشقاتون رو بذارید رو میز ببینم حروف انگلیسی رو یاد گرفتید یا نه آیا؟
شهروز برو مشقا رو جمع کن بیار.
شکلک دیدن مشقها.
خب میبینم که حروف انگلیسی رو هم خوب یاد گرفتید.
قبل از این که بریم سراغ درس اصلی، یه نکته که از جلسه ی قبل جا مونده بود رو اینجا میگم.
برای این که حرف اول یه کلمه ی انگلیسی رو بزرگ نشون بدیم، خونه ی قبلی حرف اول کلمه، بدون فاصله یه نقطه ی شش میذاریم.
حالا اگر بخوایم کل کلمه رو بزرگ نشون بدیم، توی دوتا خونه ی قبل از کلمه، بدون فاصله دوتا نقطه ی شش پشت سر هم میذاریم.
این درسی بود که از جلسه ی بعد جا مونده بود.
حالا بریم سراغ درس امروزمون که کار کردن و نوشتن با ماشین پرکینزه.
ماشین پرکینز همون ماشین تایپ نابیناییه.
صفحه کلید ماشین پرکینز از نُه کلید تشکیل شده.
دو طرف صفحه کلید، دوتا کلید داریم که گرد هستن و از سایر کلیدهای ماشین ارتفاع بیشتری دارن.
یعنی یه کلید گرد سمت راست داریم و یکی هم سمت چپ.
کلید گرد سمت چپ رو هر بار که بزنید، ماشین یک خط برای شما عوض میکنه.
پس کلید سمت چپ شما خط عوض کن هست.
همون اینتر خودمون توی نوشتن با کامپیوتر.
اما کلید گرد سمت راست رو اگر بزنید، قلم ماشین شما یه خونه به عقب برمیگرده. این برای اینه که بخواید یه حرف رو اصلاح یا خط بزنید.
یه چیزی شبیه بک اسپیس توی نوشتن در کامپیوتره.
حالا بریم سراغ هفت کلید دیگه.
مقابل شما، به جز دو کلید کناری ماشین که کاراییش رو براتون گفتم، هفتتا کلید دیگه با ارتفاعی پایینتر نسبت به دو کلید کناری وجود داره.
اگر این کلیدها رو لمس کنید میبینید که کلیدی که وسط قرار داره، شکل متفاوتی با بقیه ی کلیدها داره.
یعنی یه کم پهنتر از کلیدهای دیگه هست.
این کلید، کلید فاصله هست.
یا همون اسپیس توی تایپ کامپیوتری.
یعنی هر وقت این کلید رو بزنید، قلم تایپ شما یه خونه رو خالی میذاره و میره خونه ی بعد.
دو طرف کلید فاصله، از هر سمت که بشمارید، سه تا کلید وجود داره.
یعنی سه تا سمت راست فاصله و سه تا سمت چپ.
اینها همون شش نقطه ی خط بریل هستن.
به طوری که کلید سمت چپ فاصله میشه نقطه ی یک، و کلید سمت چپ نقطه ی یک میشه نقطه ی دو و کلید سمت چپ نقطه ی دو میشه نقطه ی سه.
پس کلیدهای سمت چپ فاصله از راست به چپ میشن نقطه های یک، دو و سه.
همین روند در سه کلید سمت راست هم وجود داره.
یعنی کلید سمت راست فاصله میشه نقطه ی چهار، کلید سمت راست نقطه ی چهار میشه نقطه ی پنج و کلید سمت راست نقطه ی پنج میشه نقطه ی شش.
یعنی سه تا کلید سمت راست فاصله از چپ به راست میشن نقطه های چهار، پنج و شش.
حالا نحوه ی نوشتن در ماشین پرکینز اینطور هست که شما برای نوشتن هر حرف، باید کلیدهای نقطه های اون حرف رو همزمان فشار بدید.
یعنی مثلً برای نوشتن حرف ن، باید همزمان کلیدهای نقطه های یک، سه، چهار و پنج رو فشار بدید.
این خودش سرعت نوشتن شما رو نسبت به لوح قلم که باید نقطه ها رو یکی یکی مینوشتید بیشتر میکنه.

انتهای کلیدهای ماشین، یه قسمت پله مانند هست که به دیواره ی این پله یا سکو کلیدها نصب هستن که البته از سوراخهای اون به داخل ماشین نصب هستن.
بالای این سکو یا پله، شما کلیدی میبینید که در سرتاسر این سکو که از چپ به راست ماشین کشیده شده حرکت میکنه.
شما زمانی که این کلید رو با دست از سمت راست ماشین به سمت چپش میکشید، در واقع قلم ماشین رو از انتهای خط به ابتدای خط میکشید.
ماشین برای شما از چپ به راست روی کاغذ تایپ میکنه.
وقتی شما این کلید رو که مرغک نام داره از انتهای خط به ابتدای خط میکشید، صدای قژژ مانندی میده.
ولی وقتی میخواید از ابتدای خط به انتها یا میانه های خط ببریدش، لازمه که قسمت سمت راست اون رو که کمی بالاتر هست و به سمت چپ شیب داره، کمی به سمت پایین فشار بدید تا ضامنی که مانع پرش مرغک در حین نوشتن میشه آزاد بشه و مرغک بدون دخالت کلیدهای نوشتن به سمت جلو حرکت کنه.
یعنی با فشار دادن جلوی مرغک پیوند بین کلیدها و مرغک رو قطع کرده و هرجا که بخواید میتونید با دست هدایتش کنید.
شما در هر خط روی کاغذی که داخل ماشین هست، چهل و دو خونه برای نوشتن دارید.
داخل ماشین زنگ هشداری تعبیه شده که زمانی که شما هفت خانه به انتهای خط فاصله دارید، این زنگ به صدا در میاد و به شما خبر میده که به آخر خط نزدیک میشید.
حالا بریم سراغ نحوه ی گذاشتن کاغذ داخل ماشین.
اگر پشت ماشین رو لمس کنید، به سمت بالای ماشین که بیایید، یه فضایی رو میبینید که حالت پله ای داره و یه میله ی آهنی، از سمت چپ به راست ماشین کشیده شده که روی یه میله که قطرش ضخیمتره و روکشی لاستیکی داره بدون فاصله قرار گرفته.
روی میله ی بالایی که نازکتره هم به طور مقطعی لاستیکهای کوچکی به صورت گرد دور میله کشیده شدن.
فضای بین این دو میله، همون فضایی هست که کاغذ باید وارد ماشین بشه و لاستیکها هم بعد از ورود کاغذ اون رو نگه میدارن تا محور ماشین که داخل ماشینه بتونه کاغذ رو به خوبی تحت کنترل خودش قرار بده.
حالا برای این که این دو میله کمی از هم فاصله بگیرن تا کاغذ بتونه بینشون قرار بگیره، دوتا گیره ی کوچولو در قسمت رویی ماشین و درست در دو گوشه ی انتهایی سمت راست و چپ هست.
یعنی از جلوی ماشین که دستتون رو روی فضای بالایی ماشین بکشید، درست انتهای گوشه های چپ و راست این گیره ها رو میتونید ببینید.
شما این گیره ها رو باید بلند کنید و به صورتی که نوک گیره ها به صورت اریب به سمت پشت ماشین هست، اونها رو بچرخونید تا نوک گیره ها به سمت شما تغییر جهت بده.
حالا اون دوتا میله به اندازه ای که کاغذ بتونه وارد ماشین بشه از هم فاصله گرفتن.
در دو سمت میله ها، روی قسمت پشتی بدنه ی ماشین شما شیار باریکی میبینید.
دو طرف کاغذ رو باید از این دو شیار وارد ماشین کنید تا بعد از ورود به این دو شیار، کاغذ به دو میله برسه.
دقت داشته باشید که شما بر روی شیار سمت چپ یک پیچ تنظیم دارید.
این پیچ روی سر تا سر شیار سمت چپ که نهایتً دو سه سانتیمتر هم بیشتر نیست حرکت میکنه.
به طوری که یک مهره روی این پیچ هست که اگر اون رو به سمت راست بچرخونید، پیچ تنظیم شل میشه و میتونید اون رو روی شیار حرکت بدید و هرجا که میخواستید پیچ تنظیم ثابت بشه مهره رو به سمت چپ بچرخونید و اون رو سفت کنید.
این پیچ، تعیین کننده ی میزان حاشیه ی ابتدای خطوط کاغذ هست. یعنی هر چی پیچ رو به سمت چپ که میشه ابتدای شیار ببرید، میزان حاشیه ی نوشته ی شما بیشتر میشه و هرچی به سمت راست ببرید حاشیه کمتر میشه.
حالا شما پیچ تنظیم رو به شکل دلخواه ثابت کردید.
کنار سمت چپ کاغذ رو مماس با پیچ تنظیم قرار بدید و سمت راست کاغذ رو هم داخل شیار سمت راست ماشین قرار بدید و کاغذ رو آروم به داخل ماشین هدایت کنید تا کاغذ بین دو میله قرار بگیره و متوقف بشه.
اینجا دیگه شما هرچی تلاش کنید کاغذ جلوتر نمیره.
وقتی از درست وارد کردن کاغذ مطمئن شُدید گیره هایی که قبلً بلند کرده بودید رو بندازید. یعنی به حالتی که قبلً بود بَرش گردونید.
ممکنه عرض کاغذ شما از عرض ماشین کمتر باشه و به شیار سمت راست نرسه.
در این مواقع شما فقط کاغذ رو از شیار سمت چپ و مماس با پیچ تنظیم وارد کنید.
روی دو پهلُویِ چپ و راست ماشین رو اگر لمس کنید، دوتا پیچ پلاستیکی میبینید.
این دوتا پیچ وظیفه ی هدایت کاغذ به داخل ماشین رو دارن.
یعنی بعد از مراحلی که برای گذاشتن کاغذ در بالا گفتم، شما باید این پیچها رو به سمت خودتون آروم آروم بچرخونید که محور ماشین کاغذ رو به داخل ماشین بکشه و دور خودش جمع کنه.
پیچهای محور کاغذ رو به داخل ماشین میکشن و وقتی کاغذ کاملً به داخل ماشین کشیده شد، خود به خود قفل میشن.
به طوری که مقدار کمی از کاغذ بیرون میمونه که زیر قلم نوشتاری قرار میگیره و آماده ی نوشته شدن میشه.
اگر پیچ محور قبل از حد معمول، یعنی قبل از ورود کامل کاغذ به داخل ماشین قفل بشه یعنی شما کاغذ رو کج داخل ماشین قرار دادید و باید با چرخوندن جهت عکس پیچ محور کاغذ رو خارج کنید و با بالا بردن گیره ها، بار دیگه کاغذ رو با دقت بیشتر کنار پیچ تنظیم قرار بدید و اون رو وارد ماشین کنید و بار دیگه با انداختن گیره و چرخوندن پیچ محور، کاغذ رو به داخل ماشین هدایت کنید.
وقتی کاغذ رو کامل وارد ماشین کردید، برای این که ماشین شما کاغذ رو براتون خط بندی کنه، لازمه که یک بار کلید خط رد کن رو فشار بدید.
حالا ماشین شما آماده ی نوشتن، در اختیار شماست.
اگر در میانه ی نوشتن، خواستید به خطهای قبلی برگردید، میتونید با چرخوندن پیچهای محور، کاغذ رو به سمت داخل برگردونید.
اینجا چون ماشین کاغذ رو خط بندی کرده، با چرخوندن پیچها کاغذ بر اساس خط بندی ماشین به داخل برمیگرده.
یعنی به مقدار مساوی بعد از مقداری چرخوندن پیچهای محور متوجه میشید که محور یه صدای تق کوچولو میده که نشون میده کاغذ یه خط به عقب برگشته.
این رو هم بگم که اگر بعد از زدن دکمه ی خط رد کن در ابتدای نوشتن برای خط بندی کردن کاغذ، هر زمان گیره های نگهدارنده رو به بالا بکشید، بعد از پایین انداختن مجدد گیره ها، مجددً باید کلید خط ردکن رو بزنید تا کاغذ مجددً خط بندی بشه.
قلم نوشتاری ماشین رو شما میتونید روی کاغذ ببینید.
این قلم درست روی میله ی نازکتر که بالای کاغذ هست و اون رو به میله ی پایینی چسبونده قرار داره و روی سر تا سر اون برای نوشتن حرکت میکنه. شما میتونید این قلم رو حین نوشتن لمس کنید و آنچه که نوشته میشه رو سمت چپ قلم ببینید.
روی قسمت پشتی ماشین، تقریبً در میانه ی دیوار پشتی ماشین یه شیار میبینید.
تقریبً کمی پایینتر از فضایی که کاغذ رو وارد ماشین میکنید.
روی این شیار، در دو طرف شیار، شما دوتا کلید میبینید.
این دوتا کلید به صورت کشویی روی این شیار حرکت میکنن.
این دوتا کلید کارشون اینه که میزان حرکت مرغک و قلم ماشین رو روی کاغذ مشخص میکنن.
مثلً ممکنه عرض کاغذ از ماشین شما کمتر باشه و بخشی از چهل و دو خونه ی ماشین شما خالی باشه.
اینجا شما میتونید کلید سمت راست این شیار رو به سمت چپ بکشید و اون رو در انتهای کاغذ تنظیم کنید.
این باعث میشه که قلم ماشین شما دیگه تا انتهای خط ماشین نره و فقط در محدوده ی کاغذ حرکت کنه و خونه های اضافه ی ماشین شما که کاغذ ندارن حذف میشن.
شبیه این کار رو هم در ابتدای خط میتونید انجام بدید.
یعنی اگر بخواید که نوشته ی شما از سمت چپ حاشیه ی بزرگتری نسبت به حاشیه ای که پیچ تنظیم ایجاد میکنه داشته باشه، کلید کشویی سمت چپ رو به سمت راست میارید و در جایی که مورد نظرتونه متوقفش میکنید.
اینطوری قلم ماشین شما خطوط خودش رو برای نوشتن از اون قسمتی که شما تعیین کردید شروع میکنه.
این دوتا کلید کشویی، وقتی میخوان به سمت جلو حرکت کنن به راحتی حرکت میکنن.
یعنی اگر کلید سمت راست رو به چپ بکشید به راحتی حرکت میکنه و کلید چپ هم به سمت راست به راحتی حرکت میکنه.
این کلیدها با صدای تق روی دنده های شیار حرکت میکنن که هر صدای تق نشان دهنده ی این هست که یک خونه به سمت جلو حرکت کردن.
ولی وقتی میخواید اونها رو به سمت مخالف برگردونید، یعنی به جایی که اول بودن یا این که میزان محدودیت ایجاد شده توسط این کلیدها رو کاهش بدید، باید ابتدا کلید قفلی که زیر این کلیدهای کشویی وجود داره رو به سمت بالا فشار بدید تا کلیدها از دنده های شیار جدا بشن و بعد کشو رو به سمت مخالف حرکت بدید.
این برای اینه که قلم وقتی به این کشوها برخورد میکنه اونها یه وقت جا به جا نشن.
خب این هم از درس امروز.
بچه ها بهتره که وقتی این پست رو میخونید یه ماشین پرکینز جلوتون باشه تا بتونید از روی متن، کارهایی که گفتم رو تمرین کنید.
خب دیگه.
کلاسهای بریل هم تموم شد.
این کیک رو هم برای جشن فارغ التحصیلی شما مجتبی آورده که با هم بخوریم.
خب حالا کی کیکو بِبُره؟
اگر کسی باشه که یه کم بینایی داشته باشه بهتره.
خب من خودم میبُرم میدم شهروز پخش میکنه.
چای هم داریم تازه.
چی فکر کردید؟
شکلک بریدن کیک.
شکلک ریختن چای.
خب بچه ها.
این هم کلاسهای بریل.
اگر کمی و کاستی توی این کلاسها بود به بزرگواری خودتون ببخشید.
یه بار دیگه هم در انتها از معلمان محترم محله که پا توی کفششون کردم پوزش میخوام.
تا روزی که با موضوعی جدید در خدمتتون باشم باهاتون خداحافظی میکنم.
بایبااااااااااایییییییااااایییییااااااییییییاااااااییییییاااااااییییییاااااایییییی. یعنی خدافسی هوهوهوهوهوهووووو

۳۶ دیدگاه دربارهٔ «اما زنگ پانزدهم و جلسه آخر از کارگاه آموزشی خط بریل..»

تق تق تق!
ببخشید اجازه هست؟!
میشه به علی اصغر حسنپور بگید بیاد بیرون؟
سلام علی اصغر! چطوری؟
تو که ایمیلم نداری آدم یه خبر بتونه بهت بده.
خب یه ایمیل درست کن لازمه.
ببین! شناسنامهت کامل نیست.
یعنی در باره رو ننوشتی.
همین الان اجازه بگیر برو بنویس دوباره برگرد سر کلاس! خب؟ حتما یادت نره هااااا!

سلاااام بر خانم معلم خود خود خودمون
خانم اجازه به خدا ببخشید خانم اجازه به خدا ما ندیدیم اصلاً خانم اجازه من نمی‌دونم چی شد که این طوری شد خب شاید سرم گیج رفته نمی دونم شایدم یکی گلپا انداخته افتادم ولی خانم اجازه کیکش خوش مزه هست ها جاتون خالی خب دیگه ببخشید دیگه خب بگید شهروز بره یکی دیگه بخره بیاد منم دیگه آروم می‌شینم سر جام مشغول همین یکی می‌شم دیگه تو اون یکی نمی افتم خخخخ
شکلک چه کیک خوش مزه ای کاش این جلسه تمدید بشه هوهوهو

سلااااآااا،ااااآاااا،اااااآاااا،ااا،ااا،اااععععععآععععم بر خانم وکیل محله خوبی نانازم،،میگم جیگیلی جونم بالاخره جفت پا رفتی رو خامههای کیک هههههخخخخ،،باشه دخترم ایرادی نداره گیگیلی من اصلا غصه نخور الآن جناب ناظم ناظمیان رو میگم بره دوباره یکی دیگه بخره که،،تو هم دیگه دست به اون نزن که میکروب داره بوبولی من هوهوههوهههههوهههوهووهههههو،،،شکلک بوووووس بوس
میسی نانازم،،خدافسییعنی که بای بای باااییییٱیییٱیییٱیییٱیییی

سلام ملیسا جونم. واقعا هر پونزدهتاش عالی بود. خدا قوت. خب من توصیف کردنم خوب نیست. ممنون. اگه بخوا به کسی بریل یاد بدم، این نوشته ها به دردم می خوره.
میگم خانم اجازه میگمااااا بگیم نخودی خودش بره کیک بخره. خب هم زده کیکُ خراب کرده، هم خاله شده، شیرینی خاله شدنش هم محفوظه. پس میگیم خودش بره کیک بخره. هاهاهاهاهاهاها.
بای بای خدافظی. الفراااااااار.

سلاااا،ااا،ااا،ااااآاااام بر نازی نازی نانازی خوبی عزیزکم
میگم وااااایییی راست میگی نخودی بدو بدو برو کیک و بستنی بخر که خاله شدی هاااا سریع دخترم برو برو تا بچهها اینجا جمع هستن هااا،،یعنی ایول داری نازی نازی جون که یادم انداختی تا این نخودی رو سر کیسه کنیم خخخخ یعنی هوهوهوهوهوهوهوهوهوهووووٱووو یهووووٱوووو،،میسی میسی بوووووس بوس بوسکی خدافسی باااااآاااایییییییٱییییی

سلام.
خب تمام کامنت نازنین رو لایک میکنم.
میگم خاله نخودی، بیا و از اعتبار اصفهانیها دفاع کن.
بیا یه شیرینی به بچه ها بده دیگه.
تازه زهره بستنیفروشی آشنا هم سراغ داره میریم اونجا.
خانم اجازه، این اصغر موز روی کیک ما رو دزدید.
ما موز میخوایییییییم.
ما اصلً میریم مامانمونو میاریم.
میگم یه سؤال دیگه.
نمره ی مستمر آخر ترم بچه ها رو روی تخته میشه بنویسید؟
البته روی تخته ننویسیدهاااااااا!
نابیناییم خب.
بلند برامون بخونید.
بابا عصبانی نشید خب.
آواز منظورم نبود که!
نمره ها رو گفتم.
وااااااای این فیلتره چیه بالا سرم.
نیفته روم خفه شم.
الفراااااااااااااار.

سلاااآااام شهروزی خوبی آیا
میگم دقیقا باید نخودی بره یعنی کیک و بستنی رو بخره که،،بعدشم اینکه تو و اصغر کلاس به پایان رسیده هنوز کل کلانتون میشه هاااا یعنی اصغر بیا موز شهروز رو بهش بده دیگه پسرم،،چی نمیدی نه خوب باشه نده،،بیا شهروز از این موزای اینجا بهت بدم پسرم خخخخ میسی میسی میسی از خودت شهروزی که این مدت وظیفه خطیر مبصری رو بر عهده گرفته بودی واقعا خسته نباشی هخخخخخخ یعنی این منم که دارم اینجا اینجوری مینویسم یعنی ههههوههههوههوهههوههوهوهوهوهوههههوووهههووهووههوو یهووووٱوووو بای بای بای فیلسوف

درود! عدسی بشاش،‏ ما قبلا بجز پرکینز دو نوع ماشین دیگه هم داشتیم که به ماشین آلمانی قدیمی و آلمانی جدید معروف بودند،‏ این ماشینها از نظر ساختاری از پرکینز ساده تر بودند و بجای حرکت مرغک روی کاغذ میله ای که کاغذ دور آن پیچیده شده بود با هر حرف که نوشته میشد حرکت میکرد و مرغک نوشتن ثابت بود…‏ آلمانی جدیدها خرتر از آلمانی قدیمیا بودند و یک فنر دور حلقه ای پیچیده شده بود که بشکل نخ سفتی بود که میله ی نگه دارنده ی کاغذ را هدایت میکرد…هر دو ماشین برای عوض کردن خط با چرخاندن میله با دو دست عمل میکردند…‏ خلاصه همه ی کارها با دست بود و کلید خودکار نداشت ولی روی هم رفته بهتر از قلم و طافل بود…این ماشینها فقط هفتا کلید اصلی برای نوشتن و فاصله را داشتند…

سلااااااام بر ملیسا.
آخی!! تموم شد|
خیلی دور هم خوش میگذشت هاااااا!!
مبصر هم که نشدیم، راستی خانم اجازه هست؟ میشه لا اقل از این به بعد مبصر باشیم؟
یعنی داریم میریم خونه؟
امیر، اون دستمال کاغذی رو بیزحمت رد کن اینور، شکلک بغض و گریه.
آهااااای دست درازی به کیک من؟ شهروز اصغر موز روی کیکت رو برداشته داری تلافیش رو سر من در میاری؟ الاهی که دیگه مبصر نشی.
ماجرای ماشین پرکینز هم خیلی حال داد.
چه خوبه که در مورد یه چیزی که بلدی یه مطلب قلمبه سلمبه و فنی بخونی.
آدم احساس مهندسی بهش دست میده خخخ.
آموزشهای خوبی بود، کلی توی کلاسها صفا کردیم.
به امید یه بهانه جدید از ملیسا برای تشکیل یه کلاس دیگه.
همه تونو دوست دارم.

سلاااآااا،ااا،ااا،ااا،ااا،اااا،ااععععآعععآعععا،ااااععععععآعععععآاااام بر عمویی مهربون خودم خوبی آیاااا،،میگم عمو غصه نخور این کلاس تموم شد اما پستای من که تموم نشده عمویی بعد اینکه چرا دستمال کاغذی آیااا مگه من مردم خدای نکرده هههخخخخ میگم عمو آخرین جلسه امیر هم برا خودش رفته ددر خخخخ تازه باید اونجا خعععلی بهش خوش بگذره چون اونجا بارووووون میااااد هههه،،ایشالاه خدا توفیق بده باز هم میاییم سر کلاس اینبار شاید سر کلاسهای روانشناسی و از اینجور حرفا هوهوه هوهو یهووووٱووووٱوووووٱوووٱووو میسی میسی میسی زیااااد عموییی بای بای بای،،شکلک تکون دادن دست،،شکلک خدافسی یهووووو

شلام شلام شلا لا لا لا لا لا لا مممممممممم . هوهوهو فارغ التحصیلمون شد . هوهورایییی ملیساییی بالاخره باید بهت گفت خستت نباشه گیگیلی . شکلک ییه عالمه شکلات . بخور بخور . ام ام . خخخی . بچه ها آورین بریل یادتون بگیره زیرا برای اینکه میخوایم گوشی بریلی بخریم . هوم هام هیم . خخخی . شکلک باباهی . رفتم . میروم جایز نیست نقطه

بح بح بح بح نانازی گیگیلی جون جونی خودم سلااااآاا،ااا،ااا،ااام خوبی آیاا
آره جیگیلی جونم بالاخره آموزش بریل هم تموم شد عشقم،،امیدوارم که بچهها استفاده لازم رو کرده باشن که یعنی شکلک دوست دارم زیااااد،،شکلک بوس بوسکی،،خدافسی بای باااااآااااییییٱیییی بای

واییی ببخشید پرپری جونی پریسیما شرمنده عذر پوزش که من وقتی داشتم کامنت تو رو ج میدادم همزمان داشتم ۴ ۵ کار دیگه هم انجام میدادم،این شد که اسامی اشتباه شد،،یعنی که دوباره هم نرفتم بخونم که چی به چیه هاااا هههخخخخخخ هوهوهوهوهوهووهوهوهوهووووووٱووو

سلام
ملیسا خانم ،متاسفانه من دیر به کلاسها اومدم
تازه گوش کنی شدم
تکلیف من چیست آیا؟
خدمت رسیدم عرض ادبی داشته باشم و عرض سلام ،و از شما بابت این کلاس بسیااااار مهم و عالی تشکر کنم
منتظر کلاسهای بعدی هستیم ملیسا خانم
زنده باشید خانم معلم

سلاااآااام بر علیرضای تازه گوشکنی خوبی آیا،خوب ببین اول که استمترو دیدم فکر کردم همون علیرضای خودمون که پرسپلیسی هم هست هستی،اما بعدش که کامنتت رو خوندم فهمیدم که نه جدید جدید هستی،در هر صورت اول ورودت رو به اینجا تبریک میگم،،بعد اینکه ایرادی نداره که دیر رسیدی،،اگه بریل رو بلد نیستی روی لینک دیدن همه نوشتههای ملیسا بزن بعد برات میاره،،بخون یاد میگیری هرجا رو که متوجه نشدی بپرس تا بهت جواب بدم پسرم ههههخخخخخ،،کلا میسی میسی میسی زیااااااد از حضورت،خدافسی بای بای بای

سلام مجدد ملیسا خانم
آقا من نمیدونم شما کدوم علیرضا رو میگید
من هم پرسپولیسی هستم و به پرسپولیسی بودنم شدیدا می افتخارم
من همون علیرضایی هستم که آهنگهای پرسپولیسی رو برای دانلود گذاشتم
به هر حال به دیده منت ،خط بریل رو بلد هستم،اما با لوح و قلم دیگه نمینویسم
چشم ،هرجا مشکل داشتم میپرسم
بازم مرسی و ممنون

سلام خانوم …اجازه دلم برا ماشین پرکینزم تنگ شد .. چن وخته ازش دورم /…هعی کاش زودتر میگفدی ک میشه اون مرغک رو تنظیم کرد ک با عرض کاغذ مساوی باشههههههینی کاش من زودتر میدونستم خخخخخ آخه وختی عرض کاغذ از ۴۲ خونه کمتر باشه مرغک و ما بی اعتنا کاغذ رو رد کنیم مرغک گیر میکنه
از تفریحات سالمم هم این بود ک زنگ ماشین پرکینز را پیدا کرده بودم بعد دستمو در جایگاه زنگ قرار میدادم و با بالا بردنش ۲ ۳ بار پشت هم زنگ میزدم و رعب و وحشت در دل حضار ایجاد میکردیییییییم خخخخخخ

سلااالاااالاااام بر پرپر خوبی دکی آیاااا،،میگم خوب برو ببینش تا دلتنگیت برطرف بشه هههخخخخ،،میگم پسرم مگه مردم آذاری داشتی که اینطوری میکردی هوهوهو هوهوهو خوب ایرادی نداره اگه نمیکردی که دکی نمیشدی که یعنی خخخ میسی از حضورت دکی پرپر،،بای باااایییییٱیییٱیییٱیییٱییی

سلام خانم معلم از زحماتی که برای ما کشیدی تشکر میکنم خیلی خوب درس میدادی
چه قدر خوب ماشین پرکینز رو توصیف کردید شکلشو مو به مو جزو به جزو توضیح دادید
وای یعنی من یه جلسه غایب بودم شما کی حروف انگلیسی رو توضیح دادید
در هر صورت من رو هم به خاطر غیبتهای مکرر حلال کنید
بی صبرانه منتظر موضوعات جدید شما هستم موفق باشید در پناه حق

سلاااام بر وحید خوبی آیا،،میگم بله بالاخره اینم تموم شد،،مثل عمر ما آدما که یه روز تموم میشه هههخخخخ،خوب غایبیتم ایرادی نداره،،،برو اگه نیازت هست الآن بخونش تا یادت بشه،میسی میسی زیاااد از حضورت،هوهوهو خدافسی

سلااام
خانم اجازه من قبلاً این پست رو خونده بودم ولی این پست ویرایش شده نگین نه که باور نمیکنم.
به خدا یه جا جلسه ی قبل رو جلسه ی بعد نوشته بودین من هم کلی با خودم نقشه کشیده بودم که بهتون گیر بدم.
شکلک غمگین
شکلک آرزوهام بر باد رفت خخخ
راستی کلاسها هم تموم شد ولی کلاس جالبی بود ملیسا خانم.
ممنون از زحماتتون
مرسی میسی میییییسییییی زیاااااااادتر از زیاااااااادتااا
راستی شهروز هم داره دروغ میگه هاااا من به کیک و موزش دست نزدم اون خرده میخواد حق منو هم بگیره خخخخ
اون داره از مبصریش سوء استفاده میکنه.
حالا دیگه کلاسها تموم شد ولی ما یه مبصر نشدیم.
راستی خانم ببخشیندا تکلیف اونایی که رد شدند چیه؟
خُب دیگه برم بخوابم
شکلک خدافظی بابایی

سلااا،اااام اصغر خوبی آیااا،میگم کی و کجا خوندی پسرم من که یادم نمیاد یک پستی رو دوبار اونم ویرایش شده منتشر کرده باشم،،اما اگه منظورت دومین پست با عنوان آشنایی با ابزارهای کار و نوشتاری نابینایان هست بله من اونجا ابزار نوشتاری رو معرفی کردم که یکیشم ماشین پرکینز بود ولی فقط مختصر معرفی بود که من اونجا نوشتم اما اینجا کلا چگونگی کار و کلا با کلیات و جزعیات همه چیز ماشین پرکینز رو بیان کردم،،در هر صورت میسی که گفتی،،بعد اینکه ایرادی نداره تو و شهروز با هم دوست باشید کلاس هم تمووووم شد خخخخخ میسی میسی میسی از حضورت زیاااآااااد هوهوهوهوهوووو خدافسی بای بای بای

سلاااام دوبراه
این جمله رو بخون

قبل از این که بریم سراغ درس اصلی، یه نکته که از جلسه ی قبل جا مونده بود رو اینجا میگم.

خُب: این کلمه ی قبل که اینجا هست کلمه ی بعد نوشته شده بود یعنی شده بود:

قبل از این که بریم سراغ درس اصلی، یه نکته که از جلسه ی بعد جا مونده بود رو اینجا میگم.

هوهو
منظورم از ویرایش همین کلمه هِ بود.
خخخ
افتااااااد

سلام بر ملیسای عزیز و دوست داشتنی
خیلی کلاس آموزشی خوبی داشتین و کلاس داریتون هم عالی بود ، من که هر هفته باید برم مدرسه با مادرای دیگه آموزش ببینم و حتماً آرشیو کلاسهاتون برام مفید خواهد بود.سربلند و پیروز باشید

سلاااااااااااام بر مادر بزرگوار بزرگ مهر خوبی آیاااا،،،خییییلیییی خییییلیییی خوشحالم که این کلاسا میتونه برا شما و امسالتون مفید واقع بشه،،دست گلت درد نکنه،،میسی زیااااد از حضورت هوهوهوهوهو خدافسی یهووووووو

دیدگاهتان را بنویسید