خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

اولین قهوه خانه گوش کن . بفرمایید از جون آدم بگیر تا شیر مرغ موجود هست

ساعت یک و نیم شب رو گذشته بود طویی سالن که حدود چهار سد متری اندازه داشت فقط سکوت و سکوت بود دیوارهایی با سنگ مرمر سفید از پایین تا بالا با کف کاملا هم خانی داشت ولی نواری سیاه از سنگهایی سیاه در پایین دیوار کف را از دیوارها جدا و مشخص می کرد میز و صندلیهایی که به ردیف از این سر سالن تا آن سر سالن به ترتیب چیده شده بود و صندلیهایی که فقط پشتی آنها از کنار میزها مشخص بود و رو میزی هایی با رنگ آبی روشن که با نخهایی سیاه و قرمز گل دوزی شده بود رویی میزها جلوه نمایی می کرد هر چند رویی میزها با لبتاب هایی به شکل قلیون حدودا میز را پر نشان می داد ولی کاملا مشخص بود که لوازمی ریز و درشت مخصوص کامپیوتر در کنار آن چیده شده و قند دانهایی با رنگ طلایی از جنس چینی و دستمال کاغذی با غاب طلایی که با کل وسایل چیده شده روی میزها ست بود به چشم می خورد حتی رنگ لبتاب ها نیز طلایی بود و سقفی کاملا بی نور که اثری از نورهایی مخفی شده در سقف کاذب نبود ولی نوری سفید همه سالن رو بی سایه نشان می داد و منبع نور مشخص نبود هر چند در لابلایی سقف کاذب نورهایی آبی رنگ ولی کم فروغ به چشم می خوردند ولی منبع نور سفید مشخص نبود و این ترکیب زیبایی نور سفید و آبی سالن رو چون بهشت نشان می داد و درب سالن که به محله گوش کن باز بود با شیشه هایی بلند از کف تا سقف که به صورت اتوماتیک باز و بسته می شدند از بیرون چیزی مشخص نبود ولی از داخل همه محله کاملا قابل دید بود و نور خانه هایی بچه ها کاملا مشخص بود آهان اون نور بزرگ و زرد رنگ مال سر در خانه مجتبی هست انگار داره می یاد این ور عصا هم دست نگرفته نمی دونم شاید داره به آسفالت کردن محله فکر می کنه بی خیال بروم به ادامه توضیحاتم

سمت چپ ورودی یه میز مخصوص مدیریت هستش که دقیقا از همون رو میزی ها رویش گذاشته شده با این تفاوت که یه مونیتور بزرگ رویش گذاشتند و دقیقا ست هست و یه گاو صندوق که به گوشه دیوار کیپ شده و ارتفاعش به اندازه میز می رسد یه گلدان زر کوب هم که انگار شهروز از سوفال ساخته رویش هست و یه دسته گل زیبا که لابلایش هر رنگی مشخص هست هست و…

تیک تیک.تیک تیک

وای خدا کیه در می زنه هنوز که کافه راه نیافتاده هنوز که مجوز قشنگه به دستمان نرسیده

آرام از جایم بلند شدم و به آهستگی و با سنگینی تمام خودم رو به در قهوه خانه رساندم یه سایه پشت در بود ولی قابل تشخیص نبود چشمانم را به آرامی بسطم و یک لحظه به خیال رفتم کیه

باز کن مجتبی هستم

عجب صبر کن در رو باز کنم

به آرامی دستم رو دراز کردم و شیلد در رو کنار زدم بله خودش بود مجتبی

گفتم سلام مجتبی بفرما داخل

زود مجتبی هم سری تکان داد و به آرامی گفت سلام چه خبر

در حینی که مجتبی وارد می شد گفتم از ما که تمام هست مانده مجوز قشنگه که بدهیش

مجتبی دستش رو در جیب ببقلش کرد و یه کاغذ بیرون آورد و گفت بگیر این هم مجوز قشنگه ولی زود بزن به یه غاب و بالای سرت تا تعزیرات محله بهت گیر ندهند

من هم از خدا خاسته زود مجوز قشنگه رو ایکی ثانیه ازش گرفتم

مجتبی به داخل سالن نگاهی کرد و گفت بح بح ای ول ببینم چیکار می کنی ها

گفتم چشم اما سعی کنید فردا خودتان هم از اول باشید ها

مجتبی گفت والا خیلی گرفتار آسفالت کردن محله و طبیعت سبز آن هستم و قصد دارم تمامی خانه های محله رو یک دست کنم مثله فرانسه که همه خانه ها با هم همخونی دارن

گفتم آره خب خیلی جالب می شود

مجتبی که خستگی از سر و رویش می بارید گفت خب سیروس من بروم که کلی کار دارم

گفتم ای به چشم برو فردا منتظرت هستم

مجتبی به آرامی از قهوه خانه خارج شد و با صدایی آرام گفت بای

که گفتم بای

زود بروم این مجوز قشنگه رو بزنم به قاب

خب خب خسته نشدید از داستان چهار شنبه شب باشه الان که اینجا هستم همه قلیون لبتابیها قول قول می کنند منتظر شما هستند که بیایید زود باشید بیایید هر کسی می خواد درد دل کنه هر کسی که می خواد سوالاتش رو بپرسه بیاد از معلم مصیر یابی بگیر تا استاد کامپیوتر و نرم افزار نویس و استاد و شاگرد و همه و همه اینجا هستند بیایید که زرر نمی کنید جان جان بزار مجوز قشنگه رو برایتان لینک کنم اگر خواستید یه سری هم به اونجا بزنید

مجوز قشنگه

۳۲۳ دیدگاه دربارهٔ «اولین قهوه خانه گوش کن . بفرمایید از جون آدم بگیر تا شیر مرغ موجود هست»

سلام مجتبی یی خوبی چه خبر خوش آمدی به کافه قهوه خانه خودت نخابی ها بچه ها کلی سوال دارند

سلااااام سیروس خان . رعد کلاهشو بر میداره و میگه : پسرم رو سفیدم کردی که این همه با کمالاتو فهیمی . رعد از عهد چکش شاه به ذهنش رسیده بود که همچین جایی دایر کنه ولی فقط فکر کرد ، شیر مادر حلالت .

سلام رعدی خان خوش آمدی از خودت پذیرایی کن این وسط مستها هم باش به همه دوستان کمک کن هر کسی هم که آمد خودت ببر بشون سر میزها باشه هر چند اینجا هیچ کسی نابینا نیست ولی خب کمک کن باشه اگر هم نیاز به کمک داشتی از دخترها کمک بگیر

سلاااااام.
بح بح مبارکه.
چه بوی قلیونی راه انداختی سیروووووس.
خب من که اهلش نیستم میرم میرم میرم آهاااان، این میزه خیلی جای دنج و خوبیه، ویو خوبی هم داره مثل اینکه.
آخش، چه صندلیهای نرم و راحتی هم اینجاست!!
تا بچه ها نرسیدن یه چرتی بزنیم، ساعت ۱۲ شب چکار کنیم؟ مگه اینجا یه کافه شبانهست؟
هی آنتالیا کجایی؟ یعنی من کجا هستم؟ که یادت به خیر.
عمو سیروس راستی یه چایی قند پیش یعنی قند پهلوی اختصاصی بهم بده که خیلی بیرون سرده.
بیا بشین یه گپی باهم بزنیم تا بچه ها نیومدن و سرت شلوغ نشده.
من فقط اومدم بهت راه اندازی کافه رو تبریک بگم و برم تا فردا که بیایم یه دیزی دو نفره باهم بزنیم به بدن.
کسب و کارت گیرا و آینده کافه روشن و درخشان.
فعلا بااااااااای.

ببین کی آمده عمو چشمه خودم انگار پشت میز چرت زده بزار آرام بروم بترسانمش از کارهایی عدسی جونی انجام بدم یعنی شیطنت آها رسیدم بالا سرش عمو چشمه که بیداره من رو سر کار گذاشته با لبتاب قلیونی رفته محله سرک می زنه انگار چشمه سرا رو هم داره دید می زنه بزار عمو عم عمو ههه ترسید

سلاااااااام علیکم.
خب ما با عصامون وارد بشیییییییم، تیک، تیک، تیک، تیک، دییینننگ، این پایه ی صندلی بود عصا بهش خورد.
من میخوام برم پیش عمو چشمه.
تیک، تیک، تیک، تیک.
عمو بلند نشو. من خودم از بین پشت صندلیت و دیوار رد میشم میرم اون طرفت میشینم.
چه قدر هم فاصلش تنگه.
آهااااااااااااااان رد شدم.
چی شد عمووووووووووو.
اوخ اوخ ببخشید.
شرمنده.
اصلً حواسم نبود خخخ.
میگم عمو نمیشه یه قلیون سیروس بیاره اینجاااااا؟
از این سنتیهاست خیلی بوش اذیت نمیکنه هااااااا!
بهبه ببین کی اینجاااااااااست!
احوال آقا سیروووووووووس.
میگم کار جدید مبارک.
شنیدم به مناسبت افتتاحیه همه چی امروز مجانیه!
میگم یه قلیون خانسار بیار یه سه پرس هم املت بیار برای خودم و خودت و عمو چشمه بزنیم به بدن.
چایی آلبالو هم اگر داشته باشی بیاری دیگه عاااااالیه.
خلاصه زود بیا.
دو دقیقه اومدیم خودتو ببینیم همش تو آشپزخونه نباش.
خب عمو تعریف کن چه خبر؟
بچه ها که هنوز نیومدن.
رعد تو بگوووووووووو!
تولد خوش گذشت؟
مجتبی انقدر چرت نزن.
پاشو بیا سر میز مااااا.

من با مجتبی مغرورکاررری ندارم دادا ، بذار بخوابه ، چشمم تو چشاش نیفته ، بی معرفت تولد رعد اساطیری نیومد ، ولی من مثل اون که نیستم ، برم سهمه کیکشو بیارم .

وای شهروزی خوش آمدی بشین بشین ببین این جا دیگه نابینا بازی نداریم ها اینجا همه بینا هستیم عصا قشنگه رو وللش یعنی ول کن خودش هم اینجا تنگ منگ نیست ها تبلیغات منفی نکن این سوفالها چی شد چرا نیاوردی بعدش هم هیچی تو این قهوه خانه پولی نیست یه مجتبی نامی هست همه خرج و مخارجها رو تا نمی دونم چند صد سال آینده بر عهده گرفته شکلک بشین دیگه چقدر می ایستی

سیروس رعده بزرگ براتون حافظ میخونه .فال حافظ هم میگیرم .بنده خطاط هم هستم این تابلو شعر هم براتون نوشتم بزنید کنار مجوزتون شگوون داره، قابشم طلاکاریه سیروس خان
مقدم عشق درین خانه مبارک بادا
فصل آبادی این خانه مبارک بادا

درود و مبارک باد!
سیروس خسته نباشی!
پست کافه رو چسبوندم بالای صفحه تا همه ببیننش!
پیشنهاد میکنم مجوز قشنگه رو هم یا لینک کنیم تو لینکای اول صفحه که همیشه باشه، یا مدیر هر کافه خودش حواسش باشه که یه جایی تو پست بگنجونه!
فعلا شیش تا تخممرغ خاگینه و دو تا چایی لیوانی بزرگ با یه قلیون به سلیقه ی خودت هر طعمی خواستی بذار اینجا تا بقیه میان یه جذب انرژیی بکنیم!

وای ببین سعید درفشیان تعزیراتی آمده نکنه می خواد به مجوز قشنگه گیر بده شکلک با ترس حرف زدن سیروسی
سسسسسسسلام خخخخخوبین
اما چرا می ترسم خود شهردار مجتبی که اینجاس بح بح کم نمی یاریم
خوش آمدین جناب تعزیراتی خب مکان را خوب انتخاب کردید مرسی همه می تونند راحدتر پیدا کنند قهوه خانه قشنگه رو قلیون ما هم تعمه سوال و پرسش داره ها منتظر باش بچه ها سوال دارند که باید خودت مهندسی محله وای کافه قشنگه رو بر عهده بگیری

سلااام
اول سیروس خان تبریک
دوم انصافا یه چایی درستُ حسابی بیار که هوا سرده
سیروس داره چایی میاره
شکلک زدن زیرِ دست سیروس
سیروووووووس جاااان شرمنده ندیدم
یه لحظه چشام سیاهی رفت
اثلا ندیدمت
شکلک متؤسف بودن
شکلک سیروس چپ چپ نگام میکنه
شکلک سیروس منُ تو این سرما از قهوه خونه بیرون میکنه
شکلک ناراحت شدن
شکلک رفتن
بااااای.

نمی خاد قهر کنی علیرضا شلوغ بازی رو بی خیال حکت می کنم ها وایسا ببینم بشین کمکم کن باشه این حد فون قشنگه ها رو بچین رو میزها باشه

سلااااااااام مدیر قهوه خونه که اینقد قشنگ توصیفش کردین. خب بذار یکم قدم بزنم توی قهوه خونه. ببینم اینطرفا رو.
با محیطش آشنا بشم. خب این وسط چنتا ستون با فاصله ی چهار متری از هم وایسادن. حواست باشه بچه ها که اومدن بهشون بگو تا نخورن به اینا.
خب بشینم کنار پنجره رو بروی در ولی یکم رو به وسط سالن. که بتونم به همه ی بچه ها نزدیک باشم. میخوام اگه دخترا بیان بترکونیم اینجا رو. خخخ شکلک خدا نجات بده وقتی دخترای شر و پر انرژی محله که به هم میرسن.
خب لپتاپ غلیونی من چرا داغ کرده من که تازه اومدم. نکنه اینم کلی ذوق داره به خاطر این که اینجاست.
میگم خعلی خلوته هنوز فقط شما و من و عمو چشمه هستیم. کدخدای محله هم که نیومده رفت. با اجازت من میرم یکم که شلوغ تر که شد میام. فعلا بای.

وااااا سلام شهروز حسینی و رعدجون. ببخشین من داشتم یه جای مناسب پیدا میکردم متوجه نشدم شماها اومدین. آهای دخترا پسرا بیاین دیگه زودتر بیاین. میگم آقای شکاری منم خعلی خعلی دلم میخواد غلیون بکشم از نوع میوه ایش اونم سیب. برای منم میارین آیا؟

هیس هیس هیس یواشتر یکم آرومتر. اینقد بلند بلند نخندین . بچه ها فکر کنم مدیر مؤسس قهوه خونه پشت میز خوابش برده. آخه خیلی خسته شده. بخواب هنوز خبری نیست.
منم مواظب باشم که به میزی چیزی نخورم که سر و صدا بشه از خواب بپره. خخخ

سلام خانم استاد مصیر یابی خوبین برین بشینین جلو در اونجا منظره زیبایی داره بچه ها خانم معلم آمد هر سوالی دارین بپرسین ها امروز وقتش کاملا آذاد هست آمده فقط برا کمک این جور آدمها برا خودشام کم وقت دارن آخه دوست دارند همش به دوستان کمک کنند خدا اوز بده استاد بفرما قلیون لبتابی بزن

منوی غذای سفره خانه سنتی
پلوهای ایرانی
سبزی پلو با ماهی قزل آلا گریل شده
خوراک گردن با سبزی پلو
سبزی پلو با ماهی سفید
غذای روز سرآشپز(مخصوص ناهار)
چلو خورشت فسنجان با فیله مرغ
فرنگی
فیله استیک باسس (قارچ یا فلفل)
شاتو بریان
میگو سوته با سس زعفران
جوجه چوبی با سبزیجات و برنج مکزیکی

سلام عطا این منو دیگه مال کدام رستوران درب داگونی هست منو ما اینه ببین
سوپ جاز
سوپ نودا
سوپ صفح خانهای مخلوت
.کلی نرم افزار نابینایی و سوالات پلو با خورشته استاد پلو

آقا اجازه من نمیام داخل, دم درم, من تو قهوه خونه هیییچچچ وقققت نمیام, مگر اینکه بشه آلاچییققق, ایجوری حس بهتری دارم که بیام نظر بذارم, تازه قلون هم که هست دیگه بدتر, اییییششش, ولی خیال پردازیتون قشنگ بود, اگه موافقین اسمشو به آلاچیق تغییر بدیم

سلام خوبین خوش آمدین بفرمایین جلو در پیش خانم ها جلو در بده از اونجا حرف نزنید داخل جا هست به خدا راستش شما آلاچیق قشنگه رو نیت کنید

این مست های بی سر و پا را جواب کن
امشب شب من است، مرا انتخاب کن

مهمان من تمامی اینها و… پای من
قلیان و چای مشتریان را حساب کن

تمثال شاعرانه ی درویش را بکن
عکس مرا به سینه ی دیوار قاب کن

هی! قهوه چی! ستاره به قلیان من بریز
جای ذغال، روشنش از آفتاب کن

انگورهای تازه ی عشقی که داشتم
در خمره های کهنه بخوابان، شراب کن

از خون آهوان بده ظرفی که تشنه ام
ماهیچه ی فرشته برایم کباب کن

از نشئه خلسه ای بده از سُکر، جرعه ای
افیون و می بیار، بساز و خراب کن

دستم تهی است هرچه برایم گذاشتی
با خنده های مشتریانت حساب کن…

طاها تو نمیدونی کسی نباید جلوی من اسم فسنجونو بیاره.
نمیدونی من اسم فسنجونو بشنوم باید فوری بهش برسم وگرنه میمیرم؟
نمیدونی؟
نصفه شب کاره تو میکنییییییی؟
آآآآآآآآآی نفسکشششششششش.

به به عمو سیروس! حالت چه طور۴‏ عمو من قلیون زدن بلدما! کارگر نمیخوایی! عمو امشب دلم خیلی گرفته! دوست داشتم شمال بودم! لب ساحل ی قلیون دوسیبآلبالو میکشیدم! حالا که نمیشه رفت شمال! په همینجا میکشم! بی زحمت برا من ی دونه قلیون دوسیبآلبالو تنه چوبی بیارید! این قلیون هم تنهش از چوب گردو هست! مال خودمه میزارمش تو قهوهخونه! ‏

سلام سامان قشنگه خوبی بیا بگیر کنترل تلویزیون رو بچین رو میییزها ساحل رو هم خواهی دید

کاربرد قلیان در شعر فارسی
قدیمی‌ترین ذکری که از قلیان در ادبیات فارسی شده یک رباعی از اهلی شیرازی است که در سال ۹۴۲ هجری قمری در گذشته‌است.
قلیان ز لب تو بهره ور می‌گردد
نی در دهن تو نیشکر می‌گردد بر گرد رخ تو دود تنباکو نیست
ابریست که بر گرد قمر می‌گردد بنابراین می‌توان گفت که در سال ۹۴۲، یعنی ۲۹ سال پس از ورود پرتقالی‌ها به خلیج فارس، قلیان کشیدن در ایران رواج یافته‌است. شعرای دیگر قرن دهم هجری نیز اشعاری درباره قلیان دارند.
قلیان که بر دست چو گل جای نمود
هر دو بر او شمع نهد سر به سجود گلزار دماغ شعله آشامان را
سرچشمه آتش است و فواره دود من و صد آه و افغان و، نی صد بوسه بر لعلش
هزاران پیچ و تابم داد از این قلیان کشیدند

The earliest mention of the hookah is a quatrain of Ahli Shirazi in Persian literature in the year 942 AH in the past.
Hookah is the productivity of your lips
Sugar cane Oh, you happen to be around tobacco smoke is
Round the moon is so cloudy that we can say that in 942 years, ie 29 years after the arrival of Portuguese in the Persian Gulf, shisha was in vogue. Other poets of the tenth century AD, the lyrics are about hookah.
Hand Cho was put on a hookah
Both candles on her head lay prostrate Gulzar’s nose suckers flame
I smoke, fire and fountains originated hundreds of Afghan and oh, straw hundred kisses on Llsh
There are thousands of hookah set screws Tabm
Types of tobacco and tobacco Qlyan, Qlyan, The composition of tobacco and tobacco products Qlyan, Qlyan, Qlyan, tobacco shisha tobacco producers and tobacco Fruit Qlyan, Qlyan, Ay, tobacco and tobacco products Manufacture of tobacco Qlyan, Qlyan, selling tobacco Qlyan, Mqdartnbakv Drqlyan

چه خوش افسانه می گویی به افسون های خاموشی
مرا از یاد خود بستان بدین خواب فراموشی

ز موج چشم مستت چون دل سرگشته برگیرم
که من خود غرقه خواهم شد درین دریای مدهوشی

می از جام مودت نوش و در کار محبت کوش
به مستی ، بی خمارست این می نوشین اگر نوشی

سخن ها داشتم دور از فریب چشم غمازت
چو زلفت گر مرا بودی مجال حرف در گوشی

نمی سنجد و می رنجند ازین زیبا سخن سایه
بیا تا گم کنم خود را به خلوت های خاموشی

سلام بر همهگی
خیلی خوب است. اما تخفیف مخفیف داره؟ آخه من شنیدم: در چین رستورانی هست که از مردان چاغ پولی دریافت نمیکنه و به زنهای لاغر تخفیف میده. اینجا هم مثلا از من پول نگیرید اما در عوض از مدیر دو برابرش را بگیرید چون اصفهانی میباشد خَخُخِخَخُخِ

شکلک مولی کردن تو دماغ مجتبی . خخخ
داش طاها من یه خورشت کرگردن میخوام با نون اضافه با سالاد سوسمار با سس موریانه
من میرم ته ته سفره خونه اون کنج یه جای دنج میشینم : میخوام با خودم خلوت کنم :
بزار تو حال خودم باشم : نه نمیخوام پاشم :
بزار تو حال خودم باشم : اصلا نمیخوام پاشم
خواهش میکنم خواهش نکن
بزار تو حال خودم باشم : نمیخوام زورکی تو سفره خونه تو جاشم :
نمیخواد پااااااشه :
شکلک کشیدن صدا از ته دل
خوب دادا یه موسیقی مشتی هم بزارین :
می زدم و لولم : مستم و شنگولم
نه عمو سیروس این رو عوض کن خوبیت نداره :
امشب شب مهتابه مجتبی رو میخوام : مجتبی اگه خوابه گوشکن رو میخوام
ایول عمو بزار بخونه ولوم بده عمو .
عمو سیروس واسه ما هم یه جفت سیب بزن : یعنی دو سیب : قربون معرفتت داش .
شکلک دم گرفتن و فوت کردن تو چش قناری سفره خونه
شکلک دم گرفتن و قلب دادن بیرون جای حباب

فرامز خوش آمدی ولی این قهوه خانه از اینها نداره بخوری جاز پلو با تعم نارنجی بخور

شکلک رعد بزرگ و دانا با عصا و با جدیت وارد میشود…..آقایون خودتونو جمع کنید و کمتر حرف غذا مذا بزنید ، الان آبرومون پیش خانوما میره .
با سپاس از مدیریت محترم و برادر گرامی آقای شکاری. با یک جمله ، به گپ و گفت دوستانه ی ما سمت و سو دهید.

درود و تبریک منم قلیون رو لاااااایک میکنم به چه شدتی برای من لیمو نعنا باشه لطفا نعناش رو کم بریزید خب حالا ۱ سوال با این شرایط جدید امکان دانلود از منابع محله با گوشی هست یا نه لطفا ۱ نفر ج بده
سپاس

من تا حالا نشنیدم eset برای گوشی هم باشه.
به هر حال در این مورد اونایی که گوشی اندروید دارن مطلع ترن!
پس عجالتا از اون جا که شرکت eset رپید پارس رو مسدود کرده، اگه شما روی گشویتون محصولات این شرکت نصب نباشه قاعدتا نباید برای دانلود مشکلی داشته باشید.

سلام سلام سلام جمیعا سلام.
ای بابا کی باز شد گفتم از اولی ها باشم نشد که. آقا تبریک تبریک قهوه کافه محله باز شد مبارکه. جدی عجب فضایی داره! توصیف شما۲۰. کامل فضا رو دیدم جدی میگم. بذار تا شلوغ تر نشده جا پیدا کنم واسه خودم. آقا اینجا جای کسی نیست من بشینم؟ از اینجا هم محله پیداست هم داخل قهوه خونه رو رسد می کنم کیف داره. میگم چیزه. همه چی موجوده؟ چایی آلبالو هم هست؟ با لیمو ترش؟ اگر هست من۱پرس نیمروی پر ملات می خوام گشنمه حسابی. بعدش هم، آخ سوختم این چی بود دستم خورد بهش؟ وای این قلیون لپتابیه چه داغ بود۱هشداری اخطاری چیزی گناه داشتم خوب. آخیش خوشم میاد از این صندلی که ولو شدم روش نعنوییه داره تابم میده! آی آی اینجا من نشستم این کی بود داشت زیرم می گرفت؟
خلاصه اینکه میمیرم واسه این حال و هوا و این منظره و این فضا و این صندلی که تابم میده و این قلیون لپتابیه که دستم بهش سوخت و همه محله و قهوه خونه محله و همه چیز محله و همه هم محلی های عزیز که خیییلی عزیزن. چی؟ چیچی رو ایام به کام؟ من تازه اومدم اینجا جا خوش کردم ایام به کام مال وقتیه که میام میگم و میرم الان به جان خودم جاروی قهوه خونه رو هم توی سرم له کنید رفتنی نیستم.
خوب دیگه بسه آسمون ریسمون بافتم همه رو از چرت و خلصه و هر حال قشنگی که داشتن توش شنا می کردن پروندم. ببخشید دیگه دست خودم نیست. راستی چه شعر های قشنگی بودن طاها! به خصوص اون اولیش. خیلی قشنگه!
زنده باد محله و قهوه خونهش.

سلام خوش آمدی همون جلو بشین مال خانم ها هستش راحت باش تا تعتیل نشه هستیم همه چی رایگان نوش جان کنید

شکلک سیروس داره سمت قهوه خانه می ره یه بسته بزرگ اما خیلی بزرگ رو حمل می کنه
آخ واخ خسته شدم عجب سنگین هست این تلویزیون ۱۲۰ این جی وا داره از قهوه خانه صدا می یاد این کیه داره شعر می خونه شبیع صدایی عطا هست انگار عمو چشمه هم هست داره موزیک می زنه عجب من کلید قهوه خانه رو به کسی نداده بودم کی قهوه خانه رو باز کرده عجب ها بروم داخل خیلی هم همه می یاد انگار همه هستند الا خودم خب در قشنگه باز شو دیگه
سسسسسس ششششش
در باز شد بروم داخل
وااا شکلک تعجب
سسسسسسسسسسسلام بشاید خودش در قشنگه رو باز کرده بچه ها یه تلویزیون گنده آوردم بزنیم دیوار که همه دریا رو تویش تماشا کنند هههه اون کیه داره وسط مسط راه میره تا همه جا رو بشناسه ببین داره می که اینها ستون هستند ببین خانم قاسمی اونها ستون نیستند اصلا این قهوه خانه ستون نداره بزار بینم چی هستند ببریم یه کناری بزنیمش جناب رعدی بگیر این تلویزیون رو اون ته تها نصب کن به دیوار برا هر میز هم یه کنترل اختصاصی دارم بزارینش روی میزها یه چیز بگویم این تلویزیون آخرین کشف اخیر هست هر کنترل می تونه برای صاحبش تصویر اختصاسی پخش کنه و صدای این تصویر اختصاصی هم از فیش روی کنترل با حد فون برای خودش پخش می شود نیازی نیست که هر کسی بگوید بزن کانال مورد علاقه من چون همه می تونند اختصاصی برای خودشان ببینند عجب تخیلی دارم من خب بزارین تلویزیون قشنگه رو نصب کنیم با رعدی بیام سر هر میزی سلام بدم باشه عزیزان من راستی بحث رو جدی کنید هر کسی سوالی دار بپرسه استاد مجتبی و سعید و چشمه رعد و استاد مصیر یابی و استاد بریل و همه وهمه هستند ها بپرسید یا منتظر باشید تا کافه قهوه خانه پر وپر بشه راستی قلیون لبتابیها واقعا لبتاب هستند ها از اینترنت یک مگی کیف ببرید اینجا هر چی قلیون بکشید دودی جزب بدن نمی شه آخه دود نداره فقط روحیه وارد سینه می شه و می تونید تمام غم وغصه ها رو اینجا آب کنید داش شهروز قول داده امروز به همه یکی یدونه از کارهایی سفالیش رو کادو بده مجتبی جان هم قول داده که هر کسی عشقش کشید بتونه کافه گردانی کنه هیچ مالییاتی هم نداریم اجاره این مکان هم بر عهده خودش هست خب کی میاد تلویزیون قشنگه رو نصب کنیم ها ها سامان بیا این کنترلها ها رو رو میزها بچین حد فونها رو هم بده این علیرضا مرز بان شلوغ بچینه رو میزها ببین علیرضا اینجا دیگه شلوغ پلوغ بازی ندریم ها گفته باشم آتو داری پیشم نزار بگم ها شکلک نترس نمی گویم شوخی کردم چه ها خوبین کی آمدین عجب انگار اون مجتبی هست

خب یه جوریه قهوه خونه, میدونی نه اینکه این محله واسه من یه جورایی واقعی هست نه مجازی حس میکنم واقعا رفتم تو یه محیط مردونه اونم قهوه خونه, حس بدی دارم, خب یکی با من موافق باشه دیگه ایییشششش, خب بیاین اسم انتخاب کنیم کافه هم چندان فرقی با قهوه خونه نداره, اینجا کلا همین الآنش هم نگاه کنی بیشتر مردونه شده, کلا قهوه خونه های ما هم محیطش مردونست,

سلام خب خوش آمدی ببین نابینایان عزیز معمولا در ارتباط با محیط اترافشان مشکل دارند در این قهوه خانه باید تمامی تعلقات فکری و همه افکار و رسوم پوچ بیرون ریخته شود در ضمن جلو در ببین خانم قاسمی نشسته و همه خانم ها اون طرف می نشینند جایی مردها با خانم ها فاصله داره راحت باشید نیازی به خجالت هم نیست سعی کنید با دنیا آشتی کنیم شکلک کمی که نه ولی حق داری هههه

آهای خانوما بیاید تو کافه ، میخواییم جوّو زنونه کنیم ، رعد بزرگ قول میده اگه همه ی دخترا بیان ، اونم نقابشو برداره و تبدیل به باران بشه . پسر مسرا شما هم یه جورایی درست حسابی بخندید که خانوما وحشت نکنن. زهره جون بیا پیش خودم ، هر کی چپ نگات کرد بهم بگو که با عصای خودش بزنم تو کلش.
شکلک رعد هنوز رعده. تا دخترا نیان ماسکشو بر نمیداره. هههههه

رعدی نمی خواد پلیس بازی در بیاری ول کن همه اینجا با هم رفیق مفیقن کسی به دوست خودش نگاه نمی کنه نگران نباش همه اینجا انسانیم بحث دختر پسر رو بی خیال باشه تو رو به خدا زورکی از جامعه درب داگون خلص شدیم اینجا اتراق کردیم بی خیال

سلام سلام
بح بح, این جا چه خبره!
چه کافه ی قشنگی, شبیه آلاچیق خودمون!
هر چی خواستم زودتر از اینا بیام, نشد.
راستی تا یادم نرفته تأسیس کافه یا همون قهوه خانه ی سنتی رو در گوشکن به همه ی اهالی محله تبریک میگم و یه خسته نباشید بلند به آقا سیروس!
دخترا بیایید بریم یه کنج از قهوه خونه رو به خودمون اختصاص بدیم و حسابی خوش بگذرونیم.
آقا سیروس ما تجاربی هر چند اندک در این جور موارد رو داریم, اگه کاری داشتین رو کمک ما هم میتونی حساب کنی!
از دخترا کی با غلیون موافقه؟ هوم؟
رعدی بیا جمع ما! آقایون رو بیخیال!
میرم یه دوری بزنم و همه جا رو دید بزنم و به همه خوش آمد بگم, بیام!!!

سسسسلااااااام سسسلاااااآآاام به سیروس
خوبی سیروس؟جا داره منم از همینجی راه اندازی کافه رو به همه ی دختر پسرای محله تبریک بگم،تبریک،تبریک،تبریک،
بهبهبههههههه بهبهببهبهبهب چه کافه ی باحالی،عمو چشمه کجایی؟بههبهه شهروز تو که اینجایی شکلک دست دادن به شهروز،شکلک رو بوسی با شهروز،وااایییی شهروز چقدر بوی قلیان گرفتی تو،شهروز بریم پیش عمو چشمه،میگم شهروز مجتبی خوابیده که،بهبههههه خانما که جمعشون جمعه،شکلک احوال پرسی با دخترا خب من برم پیش عمو چشمه باز با شهروز میایم پیشتون حرف میزنیم و حسااااابی شیطونی میکنیم،شکلک رسیدن به میزی که عمو چشمه نشسته،بههبههه کی اینجاست چطوری آقا سعید؟چه عجب اینجا پیدات کردم،شکلک دست دادن به آقا سعید،خب عمویی چطوری شما؟شکلک گرفتن صندلی شکلک نشستن کنار عمو چشمه،خب شهروز تو هم کنار سعید بشین،شکلک بلند بلند خندیدن با عمو چشمه و سعید و شهروز،شکلک میکروفون به دست و میگم سیروس یه ۴ تا چایی با شکلات کاکایویی بیار شکلک سیروس در حال آووردن سینی ی چای،
سیروس خودتم بیا بشین،آهام اینم صندلی برای سیروس
خب سیروس من برم یه چایی ی خوش مزه برات بیارم،شکلک بودو بودو به سمت آشپز خونه،شکلک آووردن چایی ،خب سیروس بزن تو رگ

بح بح ببین کی آمده صفا آوردی خب سلامات که تمام شد بپر آشپز خانه کمک کن که کلی کار زمین ریخته

من که ناراحتم در حد پارا المپیک, واقعا که،, من که افکارم رو اصلا پوچ و بی اساس نمیدونم, مشکلی هم در ارتباط گیری با محیط اطرافم ندارم, ولی جدی تقصیر خودم بود, مجبور نبودم نظر بدم هرچند دیر به نتیجه رسیدم ولی باید اگه خوشم هم نمیومد سکوت کنم فوقش دست بالاش اینه که نمیومدم نظر بذارم, راحت باشین آقای متفکر و عاقل و و و و ….

وای شرمنده ببخشید کلی معزرت می خوام شما پیشنهاد دادین بزار ببینیم بچه ها چی می گویند خب رای همیشه با اکثریت هست دیگه

بح بح سلاااااام زهره جونم، پریسیماجونم. دیگه کیا بودین دخترا؟ وای چرا یادم رفت. خب اشکالی نداره. بیاین با هم باشیم این آقایون رو بیخیال. زهره بیخیال اسم قهوه خونه. مهم اینه که مثل قهوه خونه های بیرون وحشتناک و پر از مردهای غریبه و نگاه های سنگین نیست. اینجا همه آشنا هستن و اگه یکی هم خواست دست از پا خطا کنه همه ی آقایون محله میریزن سرش حالشو جا میارن. پس راحت باش. بیا بیا آفرین یکم بیا جلوتر بشین کنار خودم. پریسیما هم اینطرفم نشسته. رعدجون هم داره با عصاش میاد. خب اون که مثل ما جوون نیست و یه سنی ازش گذشته خب یکم طول میکشه بیاد. خخخخ آخجونم رعدی قراره وقتی میاد پیش ما دخترا قراره نقابشو برداره و بشه مثل خودمون. آخ که چه حالی میده همه ی دخترا توی یک محیط امن بگیم و بخندیم و کلی حرفای خوب خوب بزنیم.

زهرا جووون ، حالا که سنی از من گذشته هان ؟؟ چشمم روشن ، خدا به دادتون برسه اگه رعد تبدیل به باررون بشه . اون وقت مثل دانش آموزام تبدیل به یه نوجوونه شیطون و آتیش پاره میشم.شککلک باران عصای رعدو پرت میکنه به سمت پسرا و میخوووره تو سر سیروس و تو چشم مجی خابالو

من که دیگه خابالو نیستم. خیالت خااام!
ورمیجم اینور، ورمیجم اونور. اصن از بزک زنگوله‌پا واگرفتم. ورمیجم دو‍پا دو‌پا!
مگه نون سنگک و حلیم خوردنمو از کامنت زیری نگرفتی رعدکی!

آخ سرم وآخ سرم یکی دکتر خبر کنه کسی نیست داره خون می یاد مجتبی کی پلیس هست بگین رعدی رو بگییرند

بچه ها نظر‌تون چیه من تجربه ی خودمو با مال شما قاتی کنم ببینیم چی از آب در مییاد؟
کامپیوتری ها از این در مخفی وارد کافه بشید:
https://gooshkon.ir/GooshkonCafe.mp3
موبایلی ها از این در:
https://gooshkon.ir/GooshkonCafe.amr
در ضمن، قرار شد ما اینجا باهم حرف بزنیم نه کلکل رفقا!
اگه حرفی نقلی انتقادی پیشنهادی پرسشی درد دلی چیزی داریم با خوبی میگیم. من اسمشو میذارم قهوه‌خونه، شما میذاری کافه، اون یکی میذاره سالون اجتماعات، یکی دیگه میذاره تالار. هیچ کودوم‌تون سخت نگیرید. باشید تا باشیم!

سلام مدیر جالب بود لباسام بوی دود گرفت از دست شهروز
شهروز پسرم کمی به خودت استراهت بده راستی مدیر
موسیقی زیبایی گزاشته بودی مرسی

راستی من تازه کامنت آخر زهره جونو دیدم. راستی آقای شکاری میشه درمورد این که نابینایان عزیز با محیط اطرافشون مشکل دارن و تعلقات فکری و همه افکار و رسوم پوچ رو باید بذاریم کنار بیشتر توضیح بدین؟ منظورتون چی بود؟

خب بزار این قلیون چاق و چله رو بدهم مجتبی بیام بگویم راستش اشتباهی توضیح دادم تخصیر از من بود باید شفاف سازی می کردم صبر کنید می یام باشه

من فکر میکنم منظور سیروس بد نبود و فقط نتونست درست بگه یا به عبارتی واژه های درستی انتخاب نکرد. چه بسا خیلی وقت ها ی مترجم مثل من، با ترجمه ی اشتباه فقط یک کلمه، معنای یک متن صد صفحه ای رو به کل عوض بکنه.
من اگه جای سیروس بودم میگفتم خانم های محله، تشریف بیارید. اینجا واسه شما همون جایی هست که میخواهید. این ی ساختمان چند منظوره هستش. هر کسی هر کودوم از سالون ها یا طبقات یا اتاق هایی رو که بخواد میتونه با دوست هایی که خودش انتخاب میکنه در اختیار بگیره و بره اونجا ساکن بشه.
من اگه جای سیروس بودم، میگفتم خانم های محله، به دل نگیرید. این افکار که مثلا با خودتون نگرانی داشته باشید اینجا کسی حرفی نقلی بگه شما رنجیده خاطر بشید توی گوشکن ایشالا ازش خبری نیست. نگرانی های خودتون رو کنار بگذارید و بیایید داخل.
هرچی باشه، آقایی گفتند، خانمی گفتند، خصوصا واسه ما ایرانی ها که این از قدیم و ندیم رسم بوده که حساسیت های خانم ها رو درک میکردیم و بهشون احترام میگذاشتیم.
با این اوصاف، اینجا باید محل اتحاد باشه نه اختلاف.
مرسی که هستید.
باشید تا باشیم.
من، منم.
تو، تویی.
من و تو، میشیم ما!

بهههبهههه بچهها مجتبی از خواب بیدار شد،شکلک احوال پرسی با مجتبی،چه خبراا مجتبی؟آره مجتبی راست میگه
شما خانما راحت باشین و نگران هیچی نباشین،
هر اتفاقی افتاد ما پسرا خودمون اقدام میکنیم
شکلک میکروفون به دست
زهره خانم شما هم نگران نباش خانم قاسمی هم هستش و پریسا خانم و رعد هستن، مجتبی شما هم بشین پیش بچهها تا برات یه چایی ی جانانه بیار بخوروی

عباس جان مرسی که هستی. خود صاحاب کافه معلوم نیست کجا رفته نیستش! راستی، من تجربه ی کافه بودنم توی صبح امروز رو توی کامنت ها گذاشتم حتما دانلود کن از دستش ندی! چهار مگ بیشتر نیست. خخخ

مجتبی جان بگیر قلیون ویژه چاق و چله رو هر چی گفتی حرف دل من بود باز معزرت شرمندگی سیروس ببخشین دیگه گناه کار رو که نمی کشند

سلاااااااااااااااااااام دوستان.
بَه بَه چه صفایییییییییییییییییییییییییییییییی.
آقا سیروس معذرت که دیر شد
شکلک نشستن عطا در پشت صندوق برای حساب.
از اصفهانیها شروع میکنیم لطف کنید آقا مجتبی هر چه که برای استفاده برداشتید نگاهی هم به صندوق بیاندازید.
راستی فرمودید حرف و انتقاد و پیشنهاد آزادی در چهار چوب اخلاق و قوانین و هم چنین قول دهید که ناراحت نشوید حرف برای زدن زیاد و البته طالب ظرفیت و فراموش نشود که بیان خوبیها و نکات مثبت هم فرامو نمیشود غرور مرور هم نباشه زیرا بی مبناست ما که اگر غرور داشته باشیم برای هم نوع نداریم دوستان هم حد اقل در این قهوه خانه این طور باشد بهتر است.

خودم نفهمیدم چی گفتم ولی پیشنهاد شفاف و بی غرض و مرض ما این است که.
حد اقل در این گونه پستها با هم راحت باشیم و این راحتی در چهار چوب اخلاق و احترام برابر باشد.
فعلا بای.

مجی جون اجازه هست من هر جا که دلم خواست برم. من اصلاََ نمیتونم مثل بچه آدما یه گوشه بشینم.
من پیش آقایونم میخوام برم ، پیش دخترا هم میخوام کمی اختلاط کنم.و زیزآب آقایونو بزنم خخخ تکلیف باران رعدی چیه؟؟ شکلک وای به حالت اگه منو محدود کنی ، رعد در بند هیچ رسم و رسومی نیس.

شکلک به من چه اصن! کافه مال یکی دیگست، اجازشو از من میگیری؟ من خودمم جا واسم نبود. حالا یعنی مثلا خیییلی احتراممو نگه داشتند ی جا روی یکی از تخت هایی که پشتی هم داره میشه بهش تکیه داد واسم خالی کردند!

شکلک دور زدن توی کافه،بههبهه سامان تو هم هستی داداش،اگه کمکی خاستی منم هستماا،شکلک رسیدم به میز مدریت بههبهه آقا اتا ی گل گلاب چطوری ؟
آقا اتا هوای بچهها رو داشته باشیهااا

بچهها سیروس رفته یه چرتی بگیره میاد،فعلا کافه رو به سپورده
بچهها چقدر حال میده اینجااااا

نه داداش عباس من دارم از غصه خوردن می میرم دل یکی رو شکستم خب معزرت دیگه ببخشید دیگه از کارهایم ماندم دیگه راستی بچه ها سوالات پلو یادتان نره ها

خب باشه قبول. میگم زهره جونم تو که نمیخوای منو تنها بذاری هااااان؟ بیا دیگه باور کن بدون تو اصلا خوش نمیگذره. منم فکر میکنم آقای شکاری منظورشون رو درست بیان نکردن و قصد بدی نداشتن. آخه به شخصیتشون نمیخوره. شکلک غمگین دن زهرا اگه زهره جونش نیاد. ببین مدیر هم خیالمونو راحت کرده. پس همه چی حله. منتظرتمااااا.

سلام دوستان من هم اومدم ولی دقیقا نمیدونم چقدر میتونم باشم چون هی در رفت و آمد هستم. من کلا عادت ندارم یه جا ثابت باشم هر چند دقیقه باید جامو عوض کنم آخه دوست ندارم صحبت با همه دوستان رو از دست بدم. مبارک باشه عیده خوبیه بچه ها هم حال میکنند اینجا و صمیمیتها بیشتر میشه. راستی تولد رعد بزرگ کی بوده؟ چرا ما رو دعوت نکرده؟ ما شیرینی واقعی میخواهیم نه شیرینی مجازی! راستی سیروس من قلیونو خیلی وقته که گذاشتم کنار نه این که بدم بیاد چون یه ۲ سالی هست هر چی میکشم انگار گیرایی نداره! خخخخخ اگه قلیون خانسار سنگین داری بذار شاید جذب شدم! اگه میشه واسه من نسکافه یا کاپوچینو بیار چون چایی واسه معدم خیلی بده اذیت میشم! راستی پریسا خوبی من یه معذرت خواهی خیلی بزرگ بهت بدهکارم واقعا لطف کردی. ایمیلم مشکل پیدا کرده بود نتونستم جوابتو بدم ولی دنبالت میگشتم که یه جا ببینمت ازت تشکر کنم! راستی من همین الان این شعر این مستهای بی سر و پا رو جواب کن رو کپی کردم تو فیسبوکم پست کردم خیلی زیبا بود از taha تشکر میکنم. فعلا برم ببینم بقیه چی دارن میگن یه دوری بزنم!

حسین، حال و هوای کافه رو از دست ندی:
https://gooshkon.ir/GooshkonCafe.mp3
حتما بگیر. ضرر نمیکنی!
چه قدر خوبه که اینجا همه هم دیگه رو پیدا میکنیم. بحبح و چهچه!
راستی حسین، دود واسه ریه و معده خوف نیستا! منم نمیکشم.
یعنی در واقع، فقط از کنارش رد میشم.
یا کنار کسی که داره میکشه میشینم. در همین حد.
فوقش ی پوک تفریحی میزنم.
یا مثلا اگه خواست دوستم بره دستاشو بشوره، سه چهارتا پوک میزنم که قلیونش از کار نیفته ولی نه که بکشم.
دیگه دست بالاشو بخواهی بگیری، فوقش اگه دیدم دارم تنباکو های دوستمو غصبی مصرف میکنم، خوب یکی واسه خودم سفارش میدم.
میگمت که. در همین حد. نه بیشتر!

سلام حسین بلورودی خوبی به نظر من تو جلو در وایسا به همه خوش آمد بگو اونجا همه رو می بینی دیگه

زهره جوون حالا که این جور شد من نقاب رعد بر نمیدارم و با هیبت مردونه و با مشت و کمربند میرم سراااغ سیروس بدزبون. شکلک سیروس جووون داداش من خانوما حساسن ، زود به خودشون میگیرن ، یالله دوتاتون بیاید آشتی کنید.

وای گفتم که تخصیر منه خوب بیان نکردم راستش مشکل بیان دارم شرمنده دیگه

دنبال صاحب کافه نگردید رفته قهوه فرد اعلا بخره بیاره واسه قهوه خونه میاد. آقای بلوردی اختیار دارید. ببخشید پشت سر هم راه و بی راه هی شلوغش می کردم آخه می خواستم مطمئن بشم مشکل افزونه حل شده. امیدوارم هم افزونه وبویسوم هم ایمیل شما دیگه جرات نکنن اذیتتون کنن که حسابشون با اهل محله. اصولا اینجا توی محله یکی یعنی همه.
چی شد!
راستی! اومده بودم نق بزنم خوب شد یادم افتاد.
آقا من اعتراض دارم. یعنی چیزه. یعنی اینه. نمیشه مثلا الان واسه هر کسی دلش می خواد، فقط واسه اون ها که دلشون می خواد ها، مثلا مثل خودم، خانم آقا نباشه؟ راستش من چرخیدنم گرفته. میشه بلند شم بچرخم توی بحث و جمع های آقایون محله هم بیام؟ جدی من توی جمع ها و مجلس های دوستانه حقیقی هم همین مدلی هستم. اگر جایی ببینم مثلا خیلی به خانم بودنم و آقا بودن طرف های مقابل توجه میشه و من فقط باید توی جمع های خانمانه بشینم و خانم باشم و موقر باشم و از این لفظ ها، راست و راستش خرجش۱معذرت می خوام انشا اللاه بعدا در خدمتیمه. میگم و نمیرم. حالا اینجا هم اگر باید تا آخرش تیریپ خانمی بشینم بگید یواش از این پنجره بغلیه در برم. آخ! آخ شیشهش هم مثل درش اتوماته که! بسته شد گیر کردم این لا! آی نجاتم بدید نصفم مونده بیرون نصفم مونده این توووو! آی کمک کمک کُمَک کمک کُمََََََََََک!

پریسا خانم، اینجا با وجود اینکه همه حریم ها رو رعایت میکنیم، ولی تیریپ خانم و آقایی نیست. تیریپ انسانیت هستش. یعنی ما، صرف نظر از خانم یا آقا بودن‌مون، به عنوان مجموعه ای از انسان ها باهم در ارتباطیم.
پنجره هم که نصف شدی حقت بود. میخواستی در نری!

همون کامنتهای بالا مجتبا زده راه ورود به قهوه خانه از طریغ موبایل یه لینک داده و راه از طریغ کامپیوتر هم یه لینک mp3 داده! اون رو دانلود کن. ۳۰ ساله هستم که این کامنت رو واستون میفرستم خخخ

سلاااام بر همگی
خب راسیاتش من به بوی قلیون و کلهم دخانیات حساسیت دارم شکلک گفتم که اگه یهویی دیدید قلیون ها نیست و نابود شده نیایید چیزی بگید حرفی بزنید که خب اون وقت کاری نمی تونم براتون انجام بدم چون که چرا که کلاغه قلیونا رو برد …..
خب بذارید ببینم من کجا برم بشینم
.
.
.
.
.
هان کنار این پنجره باز خوبه …. هوای تازه …. آخییش …..
زهرا جون پریسا خانمی زهره عزیز بیایید اینجا آب و هواش خوبه … ویوش هم عالیه …..
حالا چی بگیم … از کی بگیم …. خب یکی شروع کنه یه چی بگه ما ادامه بدیم ….
می‌گم رعد رو یادم رفت خانم باران خانم شما هم خواستید بیاید این طرفا در خدمت باشیم البته شکلک هیچی بابا ولش کن ….
خب دیگه آقای مدیر اون فایل قهوه خانه شما رو که نشد دانلود کنی یه چیزهایی تو مایه های یه سری حرف و آوای قاتی پاتیی تحویلمون داد ….
می‌گم من نهار کباب پر می‌خوام لطفاً دو تا سیخ با یه کیلو لیمو ترش اضافه اگه نارنج هم دارید یه دو کیلویی هم نارنج لطفاً …. آشامیدنی هم آب پرتقال خوبه مرسی ….
راستی آقا سیروس شما آقای طه رو با آقای عطا اشتباه گرفتید فکر کنم کمی نور اینجا مناسب نیست گویا …..
آقا سامان از کبوتراتون چه خبر؟
می‌گم راستی من دوباره فایر فاکسم قاتی زده منو هاش نیست و نابود شده شکلک چی کار کنم آیا؟ نگید پاکش کن یه بار دیگه بنصب ها یه راه حل دیگه لطفاً؟
راستی بچه ها من تازگی ها یه مدل قرص آهن خارجکی می‌خورم یه کم دندونام زرد شده؟ بنظرتون تأثیر قرص آهنه یا علت دیگه ای می تونه داشته باشه؟
بذار ببینم دیگه این که کی چه خبر؟ تازگی ها کسی عاشق نشده یه کم بهش گیر بدیم خخخ

سلاااام بر نخودی محله!
اون فایل که نتونستی دانلود کنی رو راست کلیک و گزینه ی save رو بزنی حله.
میگم اگه فایر‌فاکس خراب شده باشه باید از help|reset رو بزنی.
اگه هم اشتباهی رفتی توی حالت تمام صفحه، f11 رو بزنی خوب میشه.
اگه اینم نشد، پس بگو alt رو که میزنی چی میشه؟
راستی، رنگ دندون‌هات هم شاید مال همون آهن باشه.
مشکلت اینه که قرص‌هات رو نشسته میخوری. منظورم اینه که قرص آهن رو هیچ وقت خالی نخور. همیشه با ی میوه بخور! ایجوری بیترس! هیچ وقتم قرص آهن رو توی دهنت نگه ندار. فاصله ی ورود قرص از دهانت به معدهت باید به اندازه ی جیک ثانیه باشه!

سلام خوش آمدی نخودی خب ببین از نصخه پرتابل استفاده کن این قرص آهن تاثیر زردی داره بعدش هم من عاشق شدم عاشقه گوش کن شدم

آخجون پس مجازم بچرخم اینجا. آی آی آی له شدم این پنجرهه خیلی بدجنسه! گازم گرفت! ممنون آقای خادمی اگر نجاتم نمی دادید نصفم می کرد اون وقت می شدم۲تا. وای من اگه۲تا بشم چیز میشه. یعنی دردسر میشه. به جان خودم محله گناه داره من یکیم هم زیاده.
حالا جدی میشه من۱چیزی بپرسم؟ البته نمی دونم چطور توضیحش بدم ولی سعیم رو می کنم. من هر بار که می خوام کامنت های جدید رو ببینم باید۱بار از پست مورد نظر یا حتی گاهی از محله برم بیرون دوباره بیام داخل که مثلا ببینم آمار کامنت های این پست رفته بالا وگرنه هرچی بچرخم تا۱بار نرم بیرون و نیام داخل آمار واسهم ثابته. نمیشه اینطوری نباشه؟ یعنی من همینطوری که اینجام کامنت هایی رو که اضافه میشن بتونم ببینم؟
ببخشید پرسشم این مدلی بود. خیلی وقته می خوام بپرسم جا و مکانش رو گیر نیاوردم گفتم اینجا بپرسم همه هستن اگر راه داشته باشه یکی بهم لطف می کنه میگه.

من نمیدونم صاحاب اینجا کجاست!؟؟
الان این وسط، کی پاسخگوه؟
در ضمن، پریسا خانم، ما نگفتیم اینجا میشه سؤال پرسید. چرا پیش خودت فکر کردی میتونی سؤال بپرسی؟ محله رو مسخره کردی یا منو یا خودتو یا هر سه باهم آیا؟
ما گفتیم فقط یکی از کارهایی که میتونی بکنی سؤال کردنه. وگرنه که اینجا به بگو و بخندم بخندم بخندم میتونه بگذره.
به هر حال، راحت باش!
اون حسی که میگی در لحظه، به روز بشه رو توی گپ گروهی میشه پیاده کرد که اینجا فعلا نداریم ولی قرار نیست در آینده هم نداشته باشیم!

وای زود بیام که شهردار مجتبی گیر می ده ها خب ببینید برای حل مشکل باید با زدن f5 و زدن اینسرت و اسکیپ سفحه رو به روز کنید که کاملا مشخص می شود که چه تغییراتی رخ داده

سلام آقا عطا.
پسر تو کاملا در خاب و خیالی.
پاشو پاشو.
اینجا ایران است صدای من بر حقم و دیگران باطل.
فکر کردی فرنگستونه, که صدای منتقد شنیده شود.
اینجا ایران است حرفت را نگفته برچسب میخوری.
ولی مهم نیست و اصلا اهمیت ندارد.

سلاااااام پریسا جووووونم. کجا بودی؟ کمپیدایی نبابا منظور من این نبود که آقایون و خانما از هم فاصله بگیرن و ارتباط نداشته باشن. میخواستم بگم که دخترا باهم خوش باشن و بگن و بخندن. نه این که مثل اینایی که مظلومانه میشینن یه جا باشیم. من خودمم اولش یه گشتی توی قهوه خونه زدم. همه رو دیدم و با آقایون هم احوالپرسی کردم. بیا باهم باشیم. همه ی محله دور هم. راستشو بخوای منم نمیتونم یه جا بند بشم. اینو شهروز و امیر هم موقعی که اومده بودن مشهد دیده بودن. اون شکلی که میگی نیست. راحت باش.

وای نخودی عزیز من! دلم نیست شد از بس تنگ شد واسهت کجا هستی شما؟ شکلک دست میدم به نخودی زیادی محکم دستش رو فشار دادم یواشکی توی دلش فحشم میده به زور از سر معرفتش می خنده دستش رو قایم می کنه. قربونت من زیاد نمی مونم میرم توی کافه بچرخم همه جا رو به هم بریزم شاد باش.

سلام بر همهگی.
راستی دوستان از شوخی موخی هم یه کم بیایم بیرون, یه نفر این سوال مرا پاسخ بده خدا خیرش دهد. من از Windows 7(64-bit), JAWS 16.0و ماهور استفاده میکنم.
مشکل این است که مثلا داخل صفحات اینترنتی یا وُردو غیره و ذالِک, بعضی جاها به جای Eloquence, sapi4 یا ۵ صحبت میکنه ولی من میخوام, همشو Eloquence صحبت کنه.
مثلا banner, main region end,

دستورات رو مو به مو عمل بکن.
۱. insert+f2
2. settings center enter
3. control+shift+d
4. control+e
5. حالا اینجا بنویس det
6. ی دونه بیا پایین
۷. detect languages checked
8. فاصله رو بزن تا not checked بشه.
۹. alt+f4
10. پاسخ yes جهت ذخیرهی تغییرات.
۱۱. همینجا گزارش بده درست شد یا خیر.

پارسال بهار دسته جمعی رفده بودیم زیااااااااارت
…هعی
بعد تو یه کافه بین راه …بعدِ کار و خستگیاااااااا
منو دل خلوتی داشتیم با میز و صندلیااااااا
البت اگه اینا بذارن ما خلوت کنیم خخخخخخخخخخخخخ

سلااام. تو کجا بودی نبودی!؟
بیا بشین کنار عمو! من نهها! عمو چشمه. من که عموت نیستم. من خیلی باشم شاگردتم.
اون شعر زیارت رو خوب ماس‌ما‌لی‌زا‌سیون کردی توی کافه!

بح بح نخوودی عزیزم هم اومد. نه اونجا تنهایی بیا منم کنار پنجره نشستم. یه جورایی وسط رو انتخاب کردم که به همه ی بچه ها دسترسی داشته باشیم و با همه شون چه دخت و چه پسر حرفای مفید و خوب خوب بزنیم و کلی چیز میز یاد بگیریم. بیا بای مواظب باش جلوت یه میزه. دورش بزن بعد به من میرسی. آآآآآفرین رسیدی. خب بشین روبروم . خب دیگه چه خبر؟ چی کارا میکنی؟ میگم این مدیر قهوه خونه انگاری قهوه ی خوب پیدا نکرده روش نمیشه دست خالی بیاد. خخخ

خب ببین مسعول قهوه خریدن سامان هست نه من من غمگیننم که خانم… ناراحت شده رفته

نخودی من بارون خجالتی و کم رو هستم ، اون آقا خوش تیپه که اسمش حسین بلوردی هست رو من نمیشناسم. میشه به یه بهووونه بریم اونجا و سر حرفو باهاش باز کنی که من بشناسمش. راستی چند سالشه ؟؟؟ فامیلیشم برام سخته ، نمیتونم تلفظ کنم. نخودی بذار برم چادر گل گلیرو سرم کنم. شکلک بارووون روغنای رو صورتشو پاک میکنه.

ببخشید زهرا جان شما رو ندیدم رفته بودم نخودی رو اذیت کنم حالا بیام شما رو اذیت…نه زشته سلام علیک اوله خوب نیست بدم میاد تا هیچی نشده فوری پسرخاله بشم اذیت کردن زهرا جان باشه واسه بعد.

قهوه خانه بدونه خبر نمیشه
“رضا رویگری” و “سعید اظهری” به یاد “مرتضی پاشایی” خواندند +‌ دانلود
“ستاره سرد” عنوان قطعه‌ای است که “سعید اظهری” و “رضا رویگری” در یادبود هنرمند فقید “مرتضی پاشایی” منتشر کردند.

ترانه این قطعه را “علی بحرینی” که سابقه همکاری با این خواننده محبوب را داشته، سروده و تنظیم آن بر عهده “امیر جمال‌فرد” بوده است. همچنین “احسان نی زن” و “عباس لطیفی” نوازندگان ویلن و پیانو این قطعه بوده‌اند.

“اظهری” که مدتی در ساخت قطعه‌ای برای بیماران سرطانی است، پیش از بستری شدن “مرتضی پاشایی” در بیمارستان صحبت‌هایی در ارتباط با ساخت این قطعه را با وی انجام داده بود که با درگذشت این ستاره موسیقی، این همکاری شکل نگرفت.

“سعید اظهری” که سابقه خواندن تیتراژ فیلم‌های سینمایی “تو و من” و “آقای الف” را در کارنامه خود دارد، به زودی اولین آلبوم خود را با حضور ستاره‌های موسیقی پاپ منتشر خواهد کرد.
http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1393/9/27/2821695_751.mp3

سلااام بچه ها.
ببخشید من پشت میزم نشستم و دارم حرف و حدیسهایی رو که رد و بدل میشه از دور رصد میکنم.
ببینید دوستان من، سیروس اصلا منظور بدی نداشت و من تمام توجیهات مجتبی رو تایید میکنم.
من انتظار ندارم که لا اقل از دوستان هم محله ای مون ساز مخالف و نتیجه گیری زودتر از موعد رو ببینم.
زهره خاله جون، یه کم منصف باش و به جایگاه خاصی که برای خانمها در اینجا در نظر گرفته شده یه نظر خریدارانه داشته باش، یا لا اقل کمی تحمل کن ببینیم جو کافه به چه صورتی دا میاد.
من که هنوز چیزی در رابطه با هدف اصلی بنیانگزاری این کافه مبتنی بر طرح سوالات یا مشکلات و یا اطلاع رسانیهایی که میتونه به درد جامعه نابینایان بخوره و یا بحثها و گفتو گوهای سازنده ای که معمولا در تالارهای گفتوگو مرسومه ندیدم.
ما که از کنفرانسهای اسکایپی به دلیل خرابکاریهای عناصر نا مطلوب محروم هستیم، لا اقل در این اجتماعات اول باهم همدل و یکسو باشیم و بعدش هم با هم حرف بزنیم، خانم و آقا، کوچیک و بزرگ، و این سبک و اون سبک هم نداره چون اولین شکافها رو همین تفاوتها به وجود میاره.
ببینید دوستان نیمی از وقت اولین کافه گوشکن گذشت و هنوز ما در مرحله سلام و علیک و سفارش فغذا و نوشیدنی و انتقادهای سطحی از هم دیگه هستیم، یه کاری بکنید که هفته های بعد لا اقل به یه نتیجه واحد برسیم و اینجا رو مامنی برای طرح و نتیجه برای مشکلات و سوالات مون قرار بدیم.
شرمنده منبر طولانی شد، و سلام.

تکبیر ، یه سوال آقای ناظر .من میتونم از بچه ها این کافه درباره ی دنیایه نابیناها سوال کنم ؟؟؟یا اینجا جاش نیست وباید یه پست مربوط به خودم باشه.
ناظر دریایی بذار بچه ها فعلاََ خوش باشن ، بذار بگو و بخندشون به صورت خودجوش بخشکه. نه اینکه به زور خشکش کنیم.
همه مثل رعدو چشمه که عمری ازشون نگذشته . اینا جوووننو پر انرژی خخخخخ

مرسی عمو چشمه لطف کردی خب حرف بزرگتر رو باید قبول کرد زهره خانم شرمنده منظور من چیزی که درست بیان کردم نبود دقیقا حرفهایی مجتبی جان بود باز هم شرمنده تا اینجا دو سوال داشتیم و دو لینک دانلود ببینم از این به بعد چی می شود دوستان مشکلات خود را مطرح کنید خجالت نداره

ببخشید از دستم دررفت. این مشکل بیشتر زمانیست که من از آوا استفاده میکنم.خیلی چیزهای دیگر را هم sapi میخونه که لازم نیست بگم. همچنین من تنظیم میکنم رو آوا ولی بعضا برنا صحبت میکنه .اعصاب معصاب برام نزاشته, این درِ گاتارا باید گِل گرفت با این برنامه درست کردنشان. دوستان جواب دهید وگه نه قاتی پاتی میکنیم, خون این لبتاب میوفته گردنتان. مجتبا بیا کمک.

زهرا جونم سلااام, من خوبم تو چطوری؟ دوستت دارم شدییید به مدت مدیید, میگم بچه ها چرا شما اینجوری میکنید خوبه من رو میشناسین من با اصل قضیه مشکلی نداشتم و ندارم, با حفظ اصول اخلاقی و حریمم با آقایون هم صحبت میکنم و خودتون دیدین که آدم تقریبا شوخ طبعی هم هستم, من فقط گفتم اسمش رو هم یه جوری انتخاب کنیم که به پست بخوره, بعدشم خب من این نظر رو داشتم واقعی هم گفتم, آره خب آقای شکاری هم میتونستن منظورشون رو بهتر بنویسن, دیگه چی میخاستم بگم, آهان مجتبی یه بار موقع خوردن دهنتو اندازه بگیر حس میکنم یه یه متری باز میشه خخخخ, دیگه چی, آهان پریسا باید صفحه رفرش بشه که کامنتهای جدید وییییژژژژ بیان رو صفحه, اونجوری که شما میگی نمیشه چون روی همون صفحه قبلی باقی مونده, میتونی مثلا همینجا یه اف ۵ بزنی, f5
تا صفحه رفرش بشه نخای بری بیرون و دوباره پست رو باز کنی,
فعلا همینا به نظرم رسید, اگه ناخواسته پست رو به حاشیه بردم معذرت,

آخ جون جونمین جون دیگه دپرس نیستم مرسی زهره خانم که من رو بخشیدین خب اشتباه از من بود نه شما شرمنده

تا بحث مسیر نگرفته من۱چیزی بگم؟ نه۲تا چیز بگم. به نظرم۱۵-۱۶تایی کامنت ین آخر هست که نخوندم و از دستم در رفته باید برم بگیرمشون. زهره جان ممنونم خیلی خیلی خیلی زیاد این مشکلی بود واسهم. دیگه چی می خواستم بگم آهان! فایل آقای خادمی رو دانلود کردم عالی بود. جدی۱درصد مونده بود با سر برم توی مانیتور از بس حس بهم داد. راستی این حسه اسمش چی بود یادم رفت؟ ولش کن الان اصل واسهم بر اینه که من با واقعی بودنش و عالی بودنش موافقم و به جان خودم سعی می کنم تا حرف جدی نداشتم دیگه هیچی نگم هرچند سخته. برم این کامنت های ندیده رو بخونم ببینم چی از دست دادم. ولی جدی روی هیچی نگفتنم خودم زیاد حساب نمی کنم شما هم…ببخشید به جان خودم سخته خوب.

آقا من کلی سؤال جواب دادم. کافه رو به صورت زنده آوردم توی محله، کامنت دادم، گل گرفتم! فقط موندم حالا که کافه داره شولوغ شده و میشه، چطوری صفحه رو ریفرش کردم چهار پنجتا کامنت اضافه شده نمیبینم کی کجا چی داده. خدااااا. من مامانمو میخوااااام! یکی کمک

بببخشید مممعذرت مممدیر بببه جان خودم من تا خخخود شب ححاضرم بببخندم شششما عصبانی نننشید. بببچه ها۱سوراخ موش قیمتش چچچنده؟
وای نمیشه۱راهی واسه پیدا کردن کامنت های جدید پیدا بشه من هر بار که میرم و میام باید تمامش رو از اول تا اینجا بچرخم تا جدیدی ها رو از اون وسطمستا پیدا کنم داره گیج گیجم میشه آخه!

ببین پریسا جون … خب این بدیهیه که من خعلی با معرفتم ولی ب دردم میاد دیگه … یعنی خب اینو همه دوستام می دونند …. مهربون دستت و می فشارم البته اون باری بود جنگ و خون ریزی راه انداخته بودی کلاً در دوستی باهات تجدید نظر کردم یعنی خب خعلی خشن بود یه چی شدیدتر از شدید …. ولی خب دیگه گفتم پریسایی دوباره در تجدیدنظرم تجدید نظر کردم خخخ
خب یه کم در مورد این جناب قوچ هم اگه توضیح بدی ممنون می‌شیم شکلک ببینمش حساااابی باید حسابشو برسم داشتیم از شر اون فاختهه راحت می‌شدیم ها نذاشت هعی…..
راستی ببین اگر هم واقع گرایانه بررسی کنیم تا حالا زمستون توی جنگل سرو باید تموم شده می بود الآن قسمت ۵۴ هستیم یه مقدار هم جریان زمان در قسمت ها جاری بوده و خب بابا تو فیلمها زمستون خعلی خعلی طول بکشه یه ساعت فوقش چهار قسمت …. کی بهار می‌شه آیا؟
ببین اینا همش ناشی از مشکلات فایر من با وب شوما هست ها ……

رعدی جان آقا حسین یه صندلی داغ توی محله دارند اگه خواستی بهت اجازه می دم بری بخونیش خخخخ
خخ بعدشم فامیلشون رو صد بار بنویسی دویست بار از روش بخونی یاد می‌گیری خانم معلم …..

مرسی جناب مجتبی خان راست می‌گید ها در مورد قرص آهن باید با آب میوه بخورم آخجووووون ……
آلت رو هم توی فایرفاکس که می زنم اصلاً هیچ تغییر تحولاتی انجام نمی‌شه …. انگار نه انگار که آلتی زدم یا نزدم …. خب هلپ رو هم با این اوصاف پیداش نکردم و از دست ف۱۱ هم کاری بر نیومد …..
می‌گم شما که همه سؤالای منو جواب دادید خب اون آخریش رو هم می‌گفتید دیگه

واااای می‌گم چرا این طوری شد یوزرم از محله خارج شد هرچی یوزر و پسورد میزنم خطا می گیره که البته مطمئنم درست وارد می کنم …. وااااای کمک …..

سلااااااااام
عمووووو سیروووووس کارا رُ انجام دادم
حالا اگه میشه منُ سامان بریم خلوت کنیم یه قلیووون بزنیم دو سیب میخااامااا
سامان بریم؟

عجب بدبختی ای دارم مدیر شدمااا!
سامان که از اول صبحی ایقد داد و هوار کرد که سیروس بیدار بشه بجاش من بیخواب شدم!
سیروس که هرچی روجیار داره تناول میکنه رو به حساب من نوشته!
فری که مولی کرده توی دماغم.
رعد که با عصا میکوبه توی چشمم!
تاها که اسمشو هی انگلیسی مینوشت حروفش میخورد روی نیمکره چپ مغزم!
عطا که پول ازم میستونه!
خوب ی باره بندازینم از طبقه ی دهم برم پایین ی سقوط آزاد مشتی تجربه کنم دیگه!

خب خب بچه ها من دیگه شارژ شارژم هر کی خواست بیاد سوال بپرسه از استادان محترم درخواست می کنم که با حوسله جواب بدهند باشه مرسی من اینجام ها گفته باشم

تق،،تق،،تق،،تق،،تق،،تق،،،
سلام به بر بچها
تق،،تق،،سلام داش سیروس،تق،،تق،،سلام داش شهروز،تق ،سلام داش محمد رضا چشمه،تق،،تق،سلام زهره خانم،
پام درد گرفت انقدر قدم زدم
از همینجا با صدا رسا سلام بچه ها
آخ،،کی بود زد
چی؟؟؟،چرا بلند صدا دادم؟
خب بابا این رسم قهوهخانه ها هست که وقتی یکی میاد با صدای بلند سلام میکنه
ببینم شما کی هستی که اینجور حرف میزنی؟
آها شناختم باشه چشم داش مجتبی ببخش سلام هم به شما نکردم
میگما یکجای دنج اینجا را میخوام
آها اون تخت آخری فکر کنم خوب هست
آره کافی هست همان تخت
با اجازه داش مجتبی
با صدای رسا
،،،داش سیروس،،،داداش یکی ۲سیب آلبالو واسه من بزار،با یکی قوری چای
دمت گرم

بح بح خوشی جونی خب اینجا عصا بازی نداشتیم ها کسی نابینا نیست همه بینا هستن لطف کن ورود عصا ممنوع هست ببرش بیورن شکلک جدی بودن سیروس و خوشحالی از بخشیده شدن توسط زهره

وای خدا صفح رو ریفرش می کنم می بینم چند تا اضافه شده کامنت خدا یعنی همه رو از اول ببینم به نظر من همه بیان طویی آخرین جا بنویسن تا همه راحت بتونند کامنتها رو پیدا کنند شکلک مردم خدا

بچه ها راستش من چندتا سوال داشتم گفتم حالا که همه جمع هستید ازتون بپرسم شاید جوابی واسه سوالاتم پیدا بشه! هر کی یکی از سوالاتمو هم جواب بده بازم خودش خوبه! حالا سوالات:

۱- سرنوشت هواپیمای گمشده مالزی چی شد آخرش؟
۲- سرنوشت جمشید دانایی‌فر سرباز ربوده شده توسط جیش العدل به کجا رسید؟
۳- آخرش معلوم شد دزد مجسمه‌های شهر تهران چه کسی بوده؟
۴- از سرنوشت امام موسی صدر چه خبر؟
۵- اصغر فرهادی چرا دیگه تو ایران فیلم نمی‌سازه؟
۶- اسیدپاش‌های شهر اصفهان کیا بودن؟
۷- قاتل یا قاتلین ناصر عبداللهی چه فرد یا افرادی بودند؟
۸- راز مرگ بروسلی کشف شد؟
۹- آخرش لیونل مسی و جمشید مشایخی همدیگر رو ملاقات کردن؟
۱۰- آیا واقعن کشور ژاپن نسخه سانسور شده سریال اوشین رو از ایران خرید؟
۱۱- آیا واقعن جولز و جولی در کارتون دوقلوهای افسانه‌ای، خواهر و برادر نبودن؟
۱۲- آیا حقیقن اون یارو برزیلیه مربی سوباسا اوزارا، عموی سوباسا بود؟ مگه میشه عموی یک ژاپنی، برزیلی باشه؟
۱۳- چرا هر وقت پدر سوباسا در کشتی بود، اون به اصطلاح عموی سوباسا، با مادر سوباسا تو خونه تنها بودن؟
۱۴- دوست دختر ساسی مانکن چه طور تونست با یک قر و چند تا آها، کاری کنه که فارسی حرف بزنه اوباما؟
۱۵- طبق اخبار ایران ارتش سوریه چهارساله که داره به صورت مستمر هر روز پیشروی می‌کنه، پس چرا هنوز در حومه دمشق با تروریست‌ها درگیرن؟
۱۶- چرا در سال ۱۹۹۷ و در بازی ایران و ژاپن در مقدماتی جام جهانی فرانسه، علی اکبر استاد اسدی اون قدر خونسرد، زیبا و حرفه‌ای به سمت دروازه خودمون شیرجه زد و توپ رو با سر تو کنج دروازه عابدزاده جای داد؟
۱۷- چرا حق سعید عبدولی دلاوری از خطه اندیمشک رو همیشه می‌خورن؟
۱۸- چرا در زمان کوتای ۲۸ مرداد، مردم دکتر محمد مصدق رو تنها گذاشتن؟
۱۹- دقیقن بگویید در چه کتاب‌هایی نوشته، تنبلی کار زشته؟ با ذکر دقیق نام کتاب، نویسنده و ناشر
۲۰- چرا وقتی استقلال تهران، مثلن سپاهان اصفهان رو می‌بره، امیر قلعه‌نویی در مصاحبه بعد از بازی می‌گه: «امام زمان کمک کرد ما بردیم.»؟ آیا امام زمان استقلالی است یا با سپاهان دشمنی داره؟
۲۱- چرا برادر فاطما گل همه کلمات را دوبار تکرار می‌کند؟
۲۲- چرا استکبار جهانی به سرکردگی آمریکای جهان‌خوار، فقط دشمن کشور ماست و نمیذاره ما پیشرفت کنیم؟ چرا دشمن امارات و ترکیه و سنگاپور و مالزی نیست؟
۲۳- چرا همه دخترها از الهام حمیدی و الناز شاکردوست بدشون میاد؟
۲۴- چرا هنوز یک عده فینگلیش تایپ می‌کنند؟
۲۵- چرا از نظر هادی عامل، تمام رقبای خارجی کشتی‌گیران ایرانی درتمامی مسابقات، چغر و بدبدن هستن؟
۲۶- آقای محتشمیان گزارشگر والیبال، از کجا کشف کردن که وقتی ارتفاع توپ کم‌تر از تور باشه، تور مانع عبور توپ میشه؟
۲۷- این مسئولین ایران که این قدر دشمن غرب و استکبار جهانی و نگران تهاجم فرهنگی غرب هستن، چرا همه بچه‌هاشون تو آمریکا و اروپا زندگی و تحصیل می‌کنند؟
۲۸- چرا پدر و مادرهای ما که این قدر از خوبی‌های زمان شاه تعریف می‌کنند، انقلاب کردن؟
۲۹- چرا جلوی آسانسور به هم تعارف می‌زنیم اما تو خیابون پشت ماشین عمرن به هم راه نمیدیم؟
۳۰- چرا در ایران برخلاف همه جای دنیا، راننده‌ها وقتی یک عابر درحال گذر از عرض خیابان می‌بینند، به جای توقف بیشتر گاز میدن؟
۳۱- چرا لیلا فروهر آخر عمری رفت شعرهای مولانا رو خوند و تن اون بدبخت رو تو گور لرزوند؟
۳۲- باباطاهر عریان به چه دلیلی همیشه لخت بوده؟ اونم تو اون سرمای همدان
۳۳- و سوال آخر رو خانوم هایده مطرح کردن: به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود؟

حسین دادا ، بذار بهت آدرس بدم بهت الکی منتظر نمونی .خخخ شهروزی بپر بیا بابا ، فقط خودت .شکلک شهروز با این همه سؤال خوب کیف میکنه خوووووب

سلام آقا سیروس.
من یک مشکل دارم اونم اینکه از اینترنت اکسپلورر نمیتونم وارد شوم ولی از فیلتر شکن میتونم دلیلش چیه

خب خب بحث جدی شد ببین عطایی جون اینترنت اکسپل.رن ر. به حالت نصب اولیه ریستور کن برای این کار aalt رو بزن به سر برگ تولز برو اونجا آبشن داره بزن بعد به سر برگ سوم برو گزینه ریستور هست تیک گزینه دوم رو بزن بعد ریستور رو ok کن که مشکلت حل می شود

سلاااااام سلااااام. منم قهوه خونه رو تبریک میگم واااااایییی انگاری دیر اومدم. جا نیست. شکلک امید دنبال جا میگرده. آقا به منم جا بدید. آقا سیروس برام قلیون بیار سر پا میکشم

شرمنده خوشی جونی ببین تکنلوژی پیشرفت کرده صدا کفشها هم شبیه به عصا شده خوبه نابینا نمی تونه بفهمه یه نابینایی دیگه داره می یاد شکلک مردم از خنده

خب مدیر دوباره راست گفت. خخخ منم چنتا کامنت نخونده دارم. خب نرین اون وسط مسطا کامنت بذارین هرکی اومد بیاد پایین بگه. جواب هر سؤالی هم پایین باشه برای اون سؤال کننده هم بهتره راحت تر پیداش میکنه. وای خدا زهره جونم اومده. عزیزی به خدا. ایول که هستی. و اینقد همه جوره بیستی.

وااااای خدااا.
مردم.
از کت و کول افتادم.
هه.هه.هه.هه.هه.هه.هه.هه.هه.هه.هه.هه.هه.
بچه ها بیایید این کارتونا رو ببریم توووووو.
مجتبی بیا کمک دیگه.
این سفالایی که سیروس گفته بود رو رفتم آوردم.
اون کرایه ی نیسان رو هم حساب کن دستت درد نکنه.
خب حالا سامان و عباس بیایید این سفالا رو ببرید سر میزها بچینید.
آخر سر هم هر کی داشت میرفت یکی دم در بهش یادگاری بدید.
بابا هی رفرش میکنی بیست تا کامنت اضافه میشه ولی اون پایین هیچی اضافه نمیشه.
رحم کنیییییید.
بچه ها برای این که از این به بعد و توی هفته های بعد این مشکل پیش نیاد، به جز صاحب پست که الآن سیروس باشه کسی روی لینک پاسخ دادن که زیر هر کامنت هست اینتر نکنه و کامنت نده.
فقط سیروس از اونجا کامنت بده چون میخواد جواب کامنت طرف رو بده.
بقیه با h بیایید توی هدینگ پاسخ دهید اونجا کامنت بذارید که بیاد پایین صفحه.
خواهش میکنم.
جان من.
التماس میکنم.
تو رو خداااااااااا.
استدعا میکنم.
خخخ.

وای شهروز عجب سفالهایی ساختی رنگ هم نشده خوبه این طوری طبیعی تر هم هست راستی هر کسی می خواد هفته بعدی کافه قهوه خانه رو بگردانه ساعت دوازده امشب بیاد داوطلبی خودش رو اعلام کنه البته در کامنتها ها

درود به آقا مجتبی و سیروس عزیز.
خیر آقا مجتبی نشد ک بشه.
آقا سیروس از شما هم نشد.
ولی
اینجوریاست داداش.

This page can’t be displayed

•Make sure the web address http://google.com is correct.
•Look for the page with your search engine.
•Refresh the page in a few minutes.

Fix connection problems

خب عطا جون تو مگه با وانت سفالها رو نیاوردی برو پولش رو از مجتبی بگیر به خدا من فقط یه مدیر بزگی هستم کاره یی نیستم والا

رعد، بیخیال من شووووو.
من بعد از اون کامنت تو هنوز تو ریکاوری هستم.
این حسینم یه کم بیمغزه.
حسینجان عزیزم.
خودم میام حضورً در مورد سؤالاتت با هم بحث میکنیم.
اینجا یه چیزایی هست، شبیه پتو هستش.
بهش میگن فیلتر.
میکشن روت برات جشن فیلتر میگیرن. مثل جشن پتو.
حالا مرد میخوام بتونه از اون زیر بیاد بیرون.
تو که نمیخوای برامون جشن پتو بگیرن.
میخواااااااااییییی؟

نخودی عزیز من! با این حساب باید منتظر باشم تا دوباره در تجدید نظر هات تجدید نظر کنی چون من با عرض معذرت از گل روی شما که خیلی هم واسهم می ارزه، هر زمان خشمم بیاد هم خشمگین میشم هم خشن. ولی خوب شد این داستان تجدید نظر هات رو گفتی من بخونم واسه آگاهیم لازمه پیش که اومد از پیش بدونم بدک نیست. این زمستون رو هم خداییش لازمش دارم. چند بار بیچاره گفت زیادی مونده می خواد بره من نذاشتم. آخه توفان و برف و بارونش حسابی به کارم میاد مگر اینکه بذارم بره من هم نوشتن رو متوقف کنم تا سال دیگه که زمستون برسه ولی اون طوری میشه شبیه داستان های نیست در جهان و حالا بیا و جمعش کن واییی!

احسنت بر مدیر خوبو دوست داشتنی. آقا مشکل تا حدی درست شد. اولا دمت گرم چرا که مدتیست این مشکل را داشتم نمیدانستم چکار باید کرد. دوما از آنجا که من چایی را خیلی دوست دارم, یه چایی طلبت ولی خودت باید حساب کنی. تا ثابت بشه که اصفهانی هستی یا نیستی. خخخخخ
ولی دوستان, چرا من رو آوا میزارم برنا میاد. کسی این مشکل را داشته؟

رعد یعنی من عاشق همین پاسخ به سوالات دنیای نابینایی از طرف افراد عادی هستم هر سوالی داری بپرس! البته نه زیر کامنت خودم. بیا اون پایین کامنت بذار!

راست میگه. شهروز راست میگه. چرا از هفته ی بعدی؟ از همین هفته بیایید قرار بذاریم که توی پست قهوه‌خونه، کامنت ها رو عادی بنویسیم و روی لینک پاسخ دهید enter نزنیم. البته فقط واسه همین کافه های جمعه ها فعلا این کار رو میکنیما! پست های دیگه رو راحت باشید و مث سابق عمل کنید.

لایک لایک مدیر جونی رو دقیقا ها روجیار به نظر من ها شکلک ناراحت نشوی ها بندازش دور همین پارس آوا قشنگه رو استفاده کن از همش بهتر هست هر چند این هم چرته ولی از همشون بهتره

مجی جون رعد کجا و کی با عصا زد تو چش تو ؟؟؟؟ چرا روز روشن دروغ میگی پسرم ؟؟ من عصای رعدیمو پرتیدم ، به من چه که به سر سیروسی و چش و چار تو برخورد کرد ؟؟؟شکلک رعد دست بزن نداره فقط جذبّه داره

سلااااااام بچههااا
بهههبهه خوشی جون بودو پیش خودم،امید تو هم بیا پیش خودم
امید فقط قلیان زیاد نکش که ضرر داره
خوشی جون تو پیش امید رو همین تخت بشین خودم میرم براتون هرچی خاستین میارم
شکلک در حال رفتن سمت آشپز خونه
شکلک قوری به دست خوشی جون اینو بگیر دستم سوخت
امید این قلیان چاق چله رو بگیر حالشو ببر اینم یه چایی برای تو
شکلک میکروفون به دست ،بچهها هرکی چیزی خاست به من یا سیروس بگه براش میاریم
سیروس کمک خاستی صدام کن
شکلک در حال گف زدن با امید و خوشی
بههبههه روجیار تو هم اینجایی بیا اینجا بشین جا پیدا نمیکنیهااا
شکلک میکروفون به دست بچهها وقتی که ۳ رو گفتم همه یه جیو دستو هووووورااااااآآا بگین
۱،،،،،،۲،،،،،،،،،،،،۳
خب امید تعریف کن،چه خبراا؟چکارا میکنی؟خوشی تو که قوری رو خاااالییی کردیی
ق

خب زدی دیگه رعدی ببین چشم من رو یکی رو البته ناکار کردی هنوز زیر بانده

مجتبی بستنی هنوز خورده نشده تو فریزر هست! شهروز من نمیدونم جواب سوالات منو بده یعنی یکی نیست که جواب سوالات منو بده؟ کلی سوال تو ذهنم مونده که کسی جوابشو نمیده!

به به به! قهوه خونه! اومدم از کوچه رادیو اومدم، با برو پچ کوچه اومدم! ترابری بهم ماشین نداد، با پای پیاده اومدم! سلامن علیکم، سلامن علیکل، دیریدیدیدیندین! ولش کن! ادامه میدیم!
من تازه همین الآن اومدم، خیلیم خوش اومدم! شهروز! شلام بابا! خماری؟! اژ کی؟! ا ا ا ا! عمو چشمه جونم! چهطوری؟ میدونی چهقدر دلم واست تنگوولیده بود؟! کاپیتان چهطور؟ حال و احوال پسرعموی بابات چهطور؟!
اوه اوه اوه! مجتبای بیمعرفتم اینجاست! مشتی تو پستت تا رسیدی به شنبه که منم اضافه شدم بهتون دیگه حال نداشتی باقیشو تعریف کنی؟! راستی چهطوری میشه که ۶۷۵ تومان واسه نون سنگک و ۲۲ تومن نا حالا ۲۵ تومن واسه مشما بدی جمعش بشه ۸۰۰ تومن؟ بعد که اومدی مثلا درستش کنی نون سنگک بشه ۵۷۵ تومن؟ دادا بدترش کردی که! فکر کنم بچه ها فهمیدن وضعت خراب دیگه روشون نشد بهت دوباره گیر بدن! خوبیت نداره دادا! من موندم تو این خانه ی ریاضیات چی به شما یاد میدن!
باقی آقایون خانوما! دختر پسرای خوبو باحال گوشکنی! سلام علیکم! خعلی مخلصیما! اوه اوه اوه! خانوم قاسمی! سریعترین دختر مشهد! حال تون چهطوره؟! خوب بذار پیش پیش با صندوقدار حساب کتاب کنیم بعد شروع کنم به خوردن! $$$$$$ چاکریم دادا فرامرز! $$$$$$ دادا سیروس خعلی مردی! مبارکت باشه! مبارکتون باشه! مبارکمون باشه!.

آقا اوضاع اورژانسیست.
کسی مدیریت کنه.
من جوابمو از شما نگرفتم
اینجور میشه بابا

This page can’t be displayed

•Make sure the web address http://google.com is correct.
•Look for the page with your search engine.
•Refresh the page in a few minutes.

Fix connection problems

رعدکی، خعلی بدجنسی!
حسین، از این سؤالها نپرس خداوند سوسکت کنه ایشالا!
سیروس، به بچه ها اجازه بده هر کسی تقویمش رو چک بکنه همین حالا هم شده اعلام آمادگی کنید واسه کافه ی بعدی که میشه جمعه، پنج دیماه ۹۳. من ساعت دوازده شب، یا خودم یا از بچه های مدیریت، کامنت های این پست رو کامل میبندیم. بگو بچه ها از همین حالا بیایند اعلام آمادگی بکنند. نیرو کم نیاریم تعطیل بشه ها!

خب مدیر جونی فعلا من شاید یه نیم ساعت دیگه بروم چند ساعتی کار پیش آمده ریش و قیچی هم که دست خودتان هست هر جور که راحتید باشه دوستان اعلام آمدگی کنند می ترسم این سعید تعزیراتی بیاد ببنده کامنتها رو ما هم بی کلاه بمانیم مرسی مرسی

حسین اول بگو چن سالته ؟؟؟البته دیروز شهروز و پرواز و فری به سوالام تا حدودی جواب دادن . منظورم نظرات آخر پست تولد مبارکه.
تو نابینای مادر زادی یا نه ؟؟ اگر از همون اول نابینا بودی آیا اگه حق انتخاب داشتی ، قبول میکردی که مثلاََ ۳۰ سالگی به بعد نابینا میشدی ؟؟؟ میگم اگه میشه تشریف بیار تو اون پست . بازم هر جور که تو راحتی ، ولی اینجا خیییلی شلوغه. مرررسی پسرم . حدس میزنم که اواخر دهه ی شصت یا دهه ی هفتاد باشی ؟ درسته پسرررم؟؟

عطا، از پیامی که اینجا درج کردی مشخص میشه که اولا شما آدرس ما رو نمیدی. داری google رو آدرس میدی. دوما مشکلت اینه که فیلتر شکنت رو کاملا قطع نمیکنی. ی بار بازش کن و ببندش و گوشکن رو باز کن. gooshkon.ir اگه نشد، از controlPanel | internetOptions | connections | تنظیمات پروکسی رو صفر کن.

من از دور مدیریت نظاره گرم فرزندم مجی
سلااااااااااام
…میخوام به همین وسیله از همین تریبون از پریسا تشکر کنم ب خاطر لطفی ک بهم کرد
پری مرسییییییییییییی

سلااام به اشکااان خوبی؟بودو بودو پیش خودم
خب اشکان جون زنگ میزدی خودم میومدم دنبالت
آخ آخآخ چقدر خسته شدیهااا
چی میل داری برات بیارم؟
اشی مشی اکشانی مشکانی خخخخخخهخهخه
شکلک با صدای بلند میگم بچهها من ماشین دارم هرکی خاست بره جایی کاری انجام بده خودم در خدمتش هستم بعد اینکه کارشو انجام داد بر میگردیم کافه

بچه ها ی خبر خوش. به زودی، آمار بازدید سایت ما به یک میلیون میرسه. توی همین چند روز آینده حدس میزنم. شاید در یکی دو هفته ی پیش رو. خوشحالیم از استقبال کوچیک و بزرگ، زن و مرد، نابینا و بینا، معلم و دانش‌آموز، پدر و مادر و فرزند، از این محله! ایول به همگی. ایول.

مجی جون اگه تو هم خاستی بری جایی میبرمت شکلک سیروس داره میره،شکلک دارم فریاد میزنم سیروس صبر کن خودم میرسونمت بچهها مواظب کافه باشین الآن برمیگردم
بعدشم برم ببینم فری کجا رفت تو کافه نیست

بچه ها، کاری به حضور مدیر یا غیر مدیر یا عدم حضور‌شون نداشته باشید. شما کارتون رو بکنید. گپ‌تون رو بزنید. سؤال‌ها‌تون رو بپرسید و خوش باشید اینجا. بالاخره همه ی ما امروز کارهای دیگه ای هم داریم. خود شما هم همچنین. ناهار بخوریم، حمام، شاید گردش، درس، مشق، کار، هرچی! هر وقت بودیم که هستیم هر وقتم نبودیم بعدش میاییم!

سنم رو زیر کامنتت گذاشتم. نه اتفاقا اوایل ۶۰ هستم. ۳۰ سالمه. مادرزادی هستم. فکر نمیکنم! اتفاقا شانس آوردم مادرزادی هستم وگرنه به نظرم خیلی سخته که آدم ۳۰ سال داشته باشه یه دفعه نابینا بشه! امروز فعلا تو همین کافه هستم چون خیلی سختمه از این پست به اون پست بشم! همزمان هم فیسبوک هستم و دوستان هم تو خونم هستند به همه رسیدگی میکنم ولی میتونم بعدا بیام تو پستت همه سوالاتتو جواب بدم منتظرم باش.

آقا مجتبی نشد که بشه عزیز دقت کن.
فیلتر شکنو اگزیت میکنم مگر کار دیگری هم باید بکنم.
اونی که گفتی چهل بود صفرش کردم.
ولی لامسب سره ناسازگاری داره

سلاام به همگی. به خدا من از صبح دارم نظراتو میخونم و اصلا وقت نمیکنم که نظر بذارم.
به هر حال من تبریک میگم.
بچه ها میخواستم یه موضوعیرو بهتون بگم.
اونایی که اهل بازیهای جنگی کامپیوتری هستن اونم از نوع آنلاینش، من یدونشو سراغ دارم که هیچکی از ایرانیا نمیدونن البته شاید شما بدونید.
اسم این بازی trtr هست و اگه استقبال شد، طریقه ی دانلودشو با حجم ۳۵۰ مگابایت بهتون میگم.
پس منتظر کامنتاتون هستم.

وای خدا محله گوش کن که این طوریها نیست که هر کسی کاری داره بره دنبالش دادا اینجا مدیر کلها و همه مصعولین خودشان دم در آدم می یاند می گویند تو رو به خدا مشکلی دارید بزارین ما حلش کنیم چاکرتم بزار دیگه خب مگه ندیدید مجتبی خودش آمد مجوز قشنگه قهوه خانه رو تقدیم کرد این خودش بود که همه حسابها رو با وجود اصفحانی بودن بر عهده گرفت بله محله ما این طوریها هستش جان جون جانم جونمان جونشان شکلک کاشکی دنیایی واقعی هم این طوریها بود مگه نه راستی از همین علان اعلام داوطلبی کنید برای هفته آینده که مدیر شوید در قهوه خانه از ما گفتن بود ها بعدا گلایه نکنید ها

بازدید۱میلیونی رو عشقه! این جیغو کف و یوهو و از این مدل ها رو هم عشقه! پرواز من کاری نکردم فقط۱آدرس بود که شانسی زدم و گرفت. مهم رفع گیره که اون رو هم عشقه!

سلاام به همگی. به خدا من از صبح دارم نظراتو میخونم و اصلا وقت نمیکنم که نظر بذارم.
به هر حال من تبریک میگم.
بچه ها میخواستم یه موضوعیرو بهتون بگم.
اونایی که اهل بازیهای جنگی کامپیوتری هستن اونم از نوع آنلاینش، من یدونشو سراغ دارم که هیچکی از ایرانیا نمیدونن البته شاید شما بدونید.
اسم این بازی trtr هست و اگه استقبال شد، طریقه ی دانلودشو با حجم ۳۵۰ مگابایت بهتون میگم.
پس منتظر کامنتاتون هستم.امیدوارم خوشتون بیاد.

سلااااام بر آقای اشکان. خوبین آیا؟ میگم خوب خسته شدین تند بردمتون یه ده دقیقه. خخخ میگما بعضی وقتها ورزش و نرمش هم بد نیستاااااا. خخخخ شهروز و امیر که انگاری همیشه ورزش میکنن. چون هیچی نگفتن و با لبخند میومدن. خخخ بعد رفتنتون شبش کلی عذاب وجدان گرفتم که با سریع راه رفتنم اذیتتون کردم. ولی نمیدونم چرا نشد که سرعتم بیاد پایین. این آقای فکری هم پشت سر من بود تند میومد منم مجبور بودم سریعتر حرکت کنم تا برخورد نکنیم. خخ میگم آقای کاظمی من غلیونمو دادم به نخودی بکشه. آخه میدونین از غلیون خوشش نمیومد. ولی یکم روی مخش راه رفتم. اونم خوشش اومده حالا هم که اصلا به من نمیده غلیونمو. میشه برام یه دونه دیگه بیارین؟ مرسی.
راستی بچه ها مدیر شکاری رفته دوباره بخوابه. بابا اینقد نخواب. بیا با ما باش. خخخ

اسکایپ به مترجم همزمان مجهز شد

شرکت مایکروسافت بتازگی قابلیت فوق‌العاده مترجم همزمان را در نرم افزار اسکایپ فراهم کرده است. به گزارش ایسنا، مترجم اسکایپ به کاربران این امکان را می‌دهد که به زبان‌های مختلف مکالمه صوتی داشته باشند. به این صورت که وقتی یکی از کاربران صحبت می‌کند، مترجم رایانه‌ای همزمان آن را به زبان دلخواه طرف مقابل ترجمه می‌کند. همچنین متن ترجمه نیز در کنار صفحه نمایان می‌شود. در حال حاضر مترجم صوتی اسکایپ فقط برای دو زبان انگلیسی و اسپانیایی ارائه شده ولی ترجمه مکالمات مکتوب به بیش از ۴۰ زبان انجام می‌شود.
همچنین برای استفاده از این امکان رایانه کاربر باید به ویندوز ۸/۱ یا ویندوز ۱۰ مجهز باشد. مایکروسافت می‌گوید ۱۰ سال روی فناوری مترجم صوتی تحقیق کرده است. مترجم اسکایپ آنقدر پیشرفته است که تفاوت بین کلماتی مثل they’re (آنها) و their (ضمیر مالکیت سوم شخص جمع) را که تلفظ یکسانی دارند، تشخیص می‌دهد و می‌تواند کلماتی نظیر um (اوم) را که طبیعتاً در گفتار رخ می‌دهد، در ترجمه حذف کند.
هنوز مشخص نیست که برنامه مایکروسافت برای اضافه کردن زبان های دیگر به مترجم صوتی چیست و اینکه این قابلیت چه زمانی در دسترس همگان قرار خواهد گرفت.

ایول ایول. من بازی بازی بازی. یالا یالا. بازی میخام یالا!
از طرف من یکی که استقبال شد. این رو یکی دو سال پیش با بچه ها بازی میکردیم ولی راست میگی. کسی زیاد ازش خبر نداره. امیر‌محمد، طریقه ی دانلودش رو به بچه ها بگو. اگه لینکی مینکی داره بگذار. من فکر کنم اونی که دارم خیلی قدیمی باشه. راستی مگه هنوز سرور هاش کار میکنند آیا؟ مرسی که آمدی امیر‌محمد. نمیدونی چقدر خوشحالم کردی!

سلام بر عطا. این مراحل را انجام بده. ۱ alt را بزن برو به قسمت Tools و internet Option بعد با دگمه های کنترلو تب برو به سربرگ connection بعد تب را بزن تا به LAN Settings که رسیدی آن را باز کن, تب را بزن تا به Use a proxy server for your LAN (These settings will not apply to-up or VPN connections). تیک خوردست تیکش را بردار تب را بزن تا به OKبرسی دوباره یه OK دیگه هم داره آنرا هم بزن. پیروز باشی.

آقا حسین ، مرسی که داوطلب شدی . خیییلی خوبه که میخوای دقیق به سوالام جواب بدی .
پس از بزرگای محله خواهش میکنم اون پستو تا آخر عمر رعد نبندن. شکلک رعد عمر نوح و عمر خضر داره.
مرسی و ممنون از همگی.

وای خدا کسی داوطلب نیست انگار باشه سیروس شکلک قهری داره ها یعنی چه خدا بکشه من رو عجب ها راستی بچه ها نه ببخشین عطا جونی اگر مشکلت حل نشد به اسکایپ من بزنگی حلش می کنم این هم آیدی قشنگه من بگیرش
alhan.110
دش کنید داداش سیروس رو راست ی مجتبی دادا ما رو تحویل بگیر دیگه واییی

سلام روجیار عزیز نشد که بشه قبلا انجام دادم
آهای مهندسها کجایید که عطا در گل بماند ماننده چیز.

سلااام دوستان
بااشه خانم قاسمی اینم قلیان چاق چله چیزی دیگهیی خاستی در خدمتم بیچاره نخودی رو معتاد کردی خخخخخخ
فقط من خودم اهلش نیستم
یکی به داد اتا برسه شکلک فریاد میزنم بچهها بشتابید بشتابید به داد اتا برسین

دوستان توجه کنید
من توی زبان فارسی مشکل دارم،خانم قاسمی شما هم میتونید بهم کمک کنید؟
اگه دوستانی هستن که رشته ادبیات و زبان فارسی خوندن بگن
خانم قاسمی منتظر جوابتون هستم

من دارم از تو کوچه ها رد میشم
وایسا وایسا
چه بویی میااااد
واااای قلیوووووون
آقا ما اومدیییم داخل
سلااااااااااااام به همگیییییی
من که رفتم نزدیک سیستم موزیک نشستم
آخیییییییش
داش یه سیب آلبالو هم اینجا بیار، دمت گرررم
.
آقا تا این قل قلی ما آماده میشه یه پیشنهاد
دوستان مدیر کافه! میشه دفه ی بعد که جمع میشیم وقتی که دره کافه رو باز میکنیم صدای قهوه خونه رو بشنویم؟
با فلش پلیر این کارو میشه تو کافه کرد؟
مثل همون افکتی که آق مدیر صبح گذاشته بود و مارو تو کف حلیم گذاشت ..
البته من حلیم دوست ندارمااا

عطا با اسکایپ، با سیروس در تماس باش.
سیروس، چطوری تحویلت بگیرم که خوشت بیاد. ی بار تحویلت گرفتم بعدش که بسته رو باز کردم دیدم تو نبودی. بسته ی تحویلی رو اشتب فرستاده بودند. پستی هم رفته بود. تا محموله رو برسونم اداره پست، ی بدبختی کشیدم نمیدونی!

خب اون بار تمامی آیدیهای من از اسکایپ قشنگه پاک شده بود همه رو از نوع اد کردم ولی تو یکی نمی دونم کجا مجا قایم شده بودی نیافتمت الان هم ادت کردم از دیشب ولی هنوز هیچ و هیچ جز انتظار قشنگه ناز نکن دیگه مدیری جونی تحویل قشنگه رو بگیرش

سیروووس خییییییییلیییییی گلی
خیییلیییییی دوستت دارم اینو واقعا میگم
راستش من دوست ندارم الکی پلکی از کسی تعریف کنم
واقعا گلی
اگه مشکل اتا رو هم حال کنی عااااالییییییه

میخام برم فیلم شیار ۱۴۳ رو ببینم. راستی یه سوال هم من داشتم میخام یکی از درایو های ویندوزمو کامل قفل کنم و هر وقت هم خواستم بازش کنم دوباره ببندم لطفا یه راه حل ارایه کنید که ساده هم باشه. مرسی از دوستان

مرسی که دوستمان داری ما بیشتر دوستتان داریم ها گفته باشم راستی حسین جون اگر تو سیستمت امکانش باشه می تونی با زدن اپلی کیشن به این مورد دست پیدا کنی در غیر این صورت با نرم افزارهایی لاکر می تونی حلش کنی با یه سرج ساده تو اینترنت راستی
دوستان من کلی رادیو فیم دارم ولی به زبان ترکی استانبولی اگر دوست دارین هرز گاهی بزارمش طویی سایت ها یسعی می کنم خودم ترجمه کنم برایتان اگر شد ها نظر شما مهم هست دوستان عزیزم

آخجونم یه غلیون تازه. خعلی میچسبه. خخخ مرسی آقای کاظمی. لطفیدی. میگم میخواین شما رو هم غلیونی کنم؟ خب ببین خیلی کیف میده ببین همه مشغولن. اون شهروز حسینی که کلا به خودش استراحت نمیده. بابا اون غلیون فرار نمیکنه به جون خودم. دیگه سرد شد یه زغال دیگه میذارن خب.
خب دیدین خیلی راحته حالا برین برای خودتون یکی بیارین. شکلک رفتن عباس کاظمی به سمت آشپذخونه که غلیون بیاره برای خودش. خخخ
اوه اوه نگاه کنین داره میدویه. خخخ
خب از من چه کاری ساخته هست بفرمایین. با کمال میل در خدمتم.

خب خب یادم نمی یاد تو توضیحاتم حرفی از آشپزخانه زده باشم راستی آقای طراح جناب سیروس خان کجاست این آشپزخانه قشنگه عجب آدمی هستی فکر همه چی رو کردی الا همین باید با این مدیر کلی جونی حرف بزنم باید کمی از خونش به راه بره تا یه آشپزخانه بسازیم درش رو هم دقیقا رو روبرو مدیریت وا کنیم آره خب در مدیر تعزیراتی چسبیده به این کافه قهوه خانه هست خودش هم یک بار آمده سر زده رفته نمی دونم کجا هم رفته که یه جایی رو پلمپ کنه وای خدا

رادیو فیلم اگه خودت ترجمه کنی خیلی عالیه ولی فقط از این فیلمهای ترکی نباشه که تو شبکه جم میذاره که واقعا چیپ و مسخره هست! شءن سایت هم میاد پایین ۴تا فیلم ترکی درست حسابی بذار استقبال میکنیم!

سیروس چه گزینه ای رو تو ویندوزم باید فعال کنم یه چیز دیدم نمیدونم درسته یا نه! کلی هم تیک داره باید بزنم که نمیدونم کدومشو باید بزنم میترسم یکی رو بزنم دیگه درایوم باز نشه!

خب یه تجربه بهت بگویم حسین جان من یه بار این کار رو کردم دیگه باز نشد مجبور شدم فورمت کنم که باز نشد بلا خره تصمیم گرفتم درایوم رو قفل نکنم ولی خب در هر سیستمی گزینه ها متفاوت هست باید بنویسی تا بگویم دیگه مگه نه

اون بازی که میگفتید کوش کجاست من میخواااااااااام.
من باز میخواااااااااام.
یا بازی منو بهم بدید یا اینجا رو میذارم رو سرم.
آقا یه نکته.
آخه کی از یه هفته دیگش خبر داره که از امروز برای جمعه ی دیگه داوطلب بشه؟
بابا من برنامه ی دو روز دیگم معلوم نیست چه برسه به یه هفته دیگه.
اون هم روز تعطیل که هزارتا برنامه ممکنه پیش بیاد.
به نظر من، کسی که میخواد قهوه خونه رو هفته ی دیگه مدیریت کنه تا ساعت دوازده شب چهارشنبه اعلام آمادگی کنه.
لازم هم نیست تو سایت اعلام بشه.
میتونه با ایمیل به سیروس یا مجتبی اعلام آمادگی کنه.
از الآن که نمیشه برای یه هفته دیگه برنامه ریزی کرد.
میگم مجتبی قضیه ی اون راننده تاکسیه که آوردت خونه ی حسین چی بووووووود؟
اینو گفتم داغت تازه شه خخخ.
الفرااااااااار.

خب شهروز جونی راست می گویی ولی نظر نظر مدیر مجتبی یا شهردار مجتبی هستشش نمی دونم دیگه والا راستی مجتبی ماجرا تاکسی چی هست اون فرشته هم که گفتی چی بود آدم بود یا کوچه یا موچه ها

شهروز مگه دستم بهت نرسه! آخه مرده‌شور، میمیری داغمو تازه نکنی؟!
اوکی. هرکی میخواد کافه جمعه بعدی رو بچرخونه، تا چهارشنبه شب، وقت داره به شهروز یا سیروس یا سعید یا نهایتا به خودم اطلاع بده.
راستی بازی رو باید از امیر‌محمد بخواهی بخوااااه.

مجییییییییییییییییییییی رانندهه تاکسی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مجییییییییییییییییییییییییییی
رانندهههههههههههه
م۰جی بگو دروغ میگگهه مجییییییی خخخخخخخخخ

بچه ها من یه سؤال دارم. خیلی هم کارم بهش گیره. تو رو خدا هرکی بلده کمکم کنه. وقتی تتال ویدیو کانورتور رو مینصبم یا در مرحله ی فینیش یا وقتی نصب شد و میخوام بازش کنم این ارور رو میده و باز نمیشه. به دادم برسین چی کار کنم؟—————————
tvc
—————————
The application needs Flash
Flash is not installed
—————————
OK
—————————

بچه ها دقت کردین برق های محله۱کوچولو رفته بود الان دوباره اومد. هیچی نمونده بود بلند شم به هرکی اینترنت بلده اطرافم زنگ بزنم که ای فلانی بهمانی تو رو جان ابلیس پاشو هر مدلی دستت می رسه۱سر بزن ببین می تونی بری محله یا مثل من توی سیم گیر کردی دیدم برق اومد. راستی میگم کسی علی پنجه ای رو ندیده؟ موتور و موتور سواریش عجب قشنگ بود کوشش نیومد چرا؟

سلام دوستان.
بعد از این پست مزاحمت خواهم شد سیروس عزیز.
آقا ما که درگیر مشکلمان بودیم نتوانستیم از این دور هم بودن لذت ببریم.
ولی آقا سیروس اون ظرف چی توشه هر چه هست منم میخوااااااااااام.
راستی حسین راست میگه چند لحظه گوشکن گوش نمیکرد.
حال منو که گرفت منو این فیلتر شکن آخرش دعامیکنییییییییم.
سیروس ساعت هشتی یا نهی خوبه داداااااااااااش.
فدای هر گوشکنی به غیر همه فقط خودم هاااااااااااااااااااااااااا.
سیروس تو ظرفه چی بود خدا بگم چکارت کنه.

سلااام سلااام
خانم قاسمی راست میگه بچهها ،شکلک قلیان به دست کنار شهروز شهروزان شاه شاهان،خخخخخ،
خانم شما اسکایپ یا ایمیل دارین؟اگه داشتین از طریق همین دو راه میتونید بهم کمک کنید
ایمیل،abbas.kazemi1375@gmail.com
اسکایپ،abbas.kazemi1375 هستش
بچهها قضیه راننده تاکسی رو من بهتون میگم
راستش من بودم،این مجتبی کلی حرف میزد صدای سیدی رو هم برد بالا نزدیک بود تصادف کنم
خخخخخخ

خااانوما اگه دیر بجنبید قافیه رو باختید ، خب بیاید شما هم حرفای خودتونه بزنید ، جبهه رو خالی نکنید. شکلک بعد میگن خانوما پر حرفن ، فعلاََ که این آقایون به کسی میدون نمیدن .
رعد بزرگ از کافه با خستگی میره . شکلک این آقایون آبرویه منو بردن ، یا به فکر غذا و شکم هستن ، یا به فکر بازی و کامپیوتر .
مردم ، مردای قدیم . شکلک رعد از جایی که خانوما حضور نداشته باشن بدش میاد

بابابزرگ رعد ، قربونت برم غصه نخور من بارونم و یه دخمل خوب و زرنگ ، بقیه کار دارن. میخوای کمکت کنم ؟؟؟؟؟شکلک رعد از بس منتظر مونده ، خلیده. هههه

تبسم کجایی ؟؟ ملیسا خوبی ؟؟؟ مرضیه مهربون بیا ، محدثه منتظرتم. ثنای بی پروا به سمت من بیا. شکلک رعد یه اسم دیگه هم فراموش کرده ولی میدونه که اون با محدثه دوسته

دوروووود به داداش اتا ی گل قربونت منم به اندازه ی آسمون ستاره دوووووووووووستتتتتتت داااااااارم

پریسا خانم من دیدمش علی رو اتفاقا الآن جلوی در کافه بودم
روش نشد بیاد داخل بهش گفتم بیا تو همه خودمونی هستن گفت برم موتورو بنزین بزنم می
ام

سلام بچه ها.
من دوباره نطقم باز شد.
در مورد مدیر هفته همون تا چهارشنبه برای خبر دادن خوبه.
در مورد بالا نیومدن گوشکن من و سعید چهارشنبه ای از هر زاهی که شما گفتید بصورت آنلاین وارد شدیم ولی نشد.
دفعه قبل که من مجبور شدم ویندوز عوض کنم تا این مشکل حل بشه.
این باز هم مجبور شدم از اکسپلوره به موزیلا مهاجرت کنم تا به محله دست رسی پیدا کنم.
در مورد کامنتهای کافه هم باید بگم هیچ کدوم از ما نباید در پاسخ مخاطبمون پاسخ بدیم، باید با حرف H به هدینگ پاسخگویی بریم حتی مدیر کافه، مدیر کافه میتونه با بردن اسم مخاطبش مشخص کنه که با چه کسی داره چت میکنه.
فعلا باقی بقایتان، جانم فدایتان.

بچه ها من دیرم شد باید برم سینما شماها که نیومدید من رفتم بعدا میام ببینم چه خبره! شاد زی، مهر افزون

عزیزان، لطفا فوت کنید چیزه من فوت میکنم شما توجه کنید. از اون فوت ها که میمیرند خیر از اون ها که اینجوریه فوووووووت! بابا، مامان، داداش، آبجی، رفیق، دوست، گل، گلاب، این لینک پاسخ دادن زیر اسم رو توی کافه نزنید! عباس تو هم همینطور عزیز. معمولی کامنت بدید، اولشم اسم کسی که میخواهید باهاش حرف بزنید رو بنویسید. اینطوری:
زهرا خانم، شما باید FlashPlayer نصب داشته باشی. نصب بکن. حل میشه مشکلت.

واییی وایییی وایییی از کت و کول افتادم،،سیروس مگه تو خودت نمیتونستی این قهوه خونه رو تزیینش کنی که منه بدبخت از دیشب تا حالا دارم رو دکورش کار میکنم که خدای نکرده بچهها اذیت نشن،،آآآآآآآآآخ خدایا مردم از خستگی،،بیا رعدوک پیش خودم بیشین بینم،،تا یه خستگی در کنم بعدشم برم سراغ پسر مسرا بینم چیکارا میکنن که،،خخخخخ

خب خب ملیسا هم از خواب قشنگه بیدار شد نگو تو کافه رو باز کردی قبل از من ها شب هم گرفتی یه گوشه خوابیدی الان بیدار شدی ها شکلک عجب تعجب

ملیس جون ، با رعدوک ، همون پسر بچه ی با نمک و شکمو هستی ؟؟؟ آخ جون مههههلم خودم اومد شکلک آب دهنش با آب دماغو و آب نباتش حال ملیسو به هم نمیزنه
ملیس جوون من دلم میخواد الان یه بارون بیاد و همه ی غمارو بشوره بعدشم مانتوی تو رو که من دستمو مالیدم بهش بشوره.
مرررسی ملیسی که هستی.

عزییییٱییییٱییییزمی نانازی،،مگه این مخای آدما رو موریانه خورده پوک پوکان شده که،خوب ماشین لباسشویی برا همین مواقع هست،،غصه نخور بوبولی بارون نیاد ماشین هست خخخخ

وای خدا صد میلیون دادم پکتوز ببخشین تلویزیون کسی ازش استفاده نکرد حد عقل یکی نگفت ای ول نوبوق قشنگه رو وای خدا

واااااای اه حالم بد شد رعد بابا اینقد پلشت بازی در نیار خب. الانه که بگن این خانما اینطورین اونطورین. خخخ میگم میگم من یه مشکل دیگه هم دارم. جازم هر دو ساعت چند بار ساکت میشه بعد یچند ثانیه یا خودش مثل بچه ی آدم شروع میکنه به حرف زدن یا خودم باید برم ببندمش بعد دوباره باز کنم تا به حرف بیاد. ورژن ۱۵ هست. ویندوزم هفته ۳۲ بیته مرسی بابت سؤال قبلی.

خب خب حدعقل برا این سوال من یکی جواب ندارم آخه این جاز قشنگه با فارسی خوانهایی ما مشکل نداره که بلکه فارسی خوانهایی ما با جاز مشکل داره بللللللله

وااای من تا رفتم برگردم صد تا کامنت اضاف شد …..
می‌گم چرا الکی می‌گی زهرا جون منو بکشی هم از صد کیلومتری قلیون رد نمی‌شم چه برسه بگرمش پسش هم ندم …. یعنی خعلی بد بو هست این قلیون …. تا وقتی این همه میوه تر و تازه رو میزها هست چرا قلیون مگه سلامتیم رو از سر راه اوردم آبجی خانمی جونم …..
بعدشم سلااام ملیسا جونم کجاها بودی نبودی صبحی خونه خودتون مشاهده شدی ولی این طرفا سرک نکشیدی شکلک ببین آمارتو دارم …..
می‌گم رعدی جان ولی بنظر من اگه قرار بر این باشه که نابینایی یا هر معلولیت دیگه ای تو سرنوشت آدم باشه خب بهتره بعدی سراغ آدم بیاد ….. این طوری مثلاً مفهوم رنگ ها رو می‌دونی، صحنه دریا و ساحل رو دیدی، جنگل و کوه رو می‌تونی تصور کنی …. یک سری هنجارهای هست که با دیدن برشون واقف می‌شی که این طوری می‌دونیشون و هزارتا چیز دیگه ….

می‌گم آقای بلوردی حیف شد ها دیر رسیدم وگرنه باهاتون میومدم سینما شکلک من عاشق چیپس و پفک و تخمه خوردن توی سینما و بعدش یه چرت حسابی توی سینما هستم …..

می‌گم بچه ها من یسری ایمیلهام رو اسپم کردم ولی تازگیها بجای این که برند توی اسپم میاند توی اینباکس و هی هرچی هم که دوباره میفرستمشون اسپم باز بعدیهاشون میاند اینباکس …. چی کارشون کنم آیا؟

می‌گم آقای عطا شما دادخواست هاتون رو دستی می‌نویسید یعنی می‌دید یکی تو فرم دادخواست بنویسدشون؟

نه ملیییس بارون بیاد ، من عاشق بارونم .تهرون خیییلی آلودس. دلمون بد جور گرفته.
آهای مجی ، آهای سیروسی یکی بره اون مدیر هواشناسیو با پس گردنی بیاره اینجا.عزیزم ملیس مهربونم
یکی از دلایلی که اسممو رعد انتخاب کردم ، عشقم به بارون ه. کلاََ آسمون و هرچی که به اونجا ربط داشته باشه رو خییییلی دوست دارم.
نمیدونم چرا غروبای جمعه این همه دلگیره. الان رفتم صدای مجتبی رو گوش کردم ، یه آهنگ سنتی داشت پخش میشد دوست داشتم مجتبی جون کمتر حرف بزنه و فقط باروون باشه با اهالیه گوش کن و صدای آرومه موزیک سنتی.

خب خب نخودی خوبی خوشی قلیونهایی ما لبتابی هستش دود و دم نداره بویی هم که داره بوی مهر وصفا هستش بگیر دیگه بعدش هم به نظر من این جیمیل قشنگه رو از تنظیماتش فارسی کن می تونی راحدتر باهاش کار کنی ها بعدش هم هر ایمیلی که برایت ایمیل ایسپم یا یا هرز نامه هست فقط اون ایمیل به هرز نامه اصپضافه می شود و ایمیلهایی دیگر که آدرس متفاوتی دارند باید به این لیست اضافه بشوند ها از ما گفتن بود دیگه چرا این دوستان از فارسی جیمیل استفاده نمی کنند

زهرا جووون کمی از ملیس یاد بگیر . اومدیمو چند صباحه دیگه خدا یه بچه ی زشت و کثیف بهت داد ، میخوای چکار کنی باهاش هان ؟؟؟ میکشیش یا با مهربونی دست و صورتشو میشوری ؟؟؟
من فک میکردم ملیس نمیتونه با این چیزا کنار بیاد با این اییییشش کردنش ، ولی حالا برعکس شد. پس اینم شد یه درس که زود نتیجه گیری نکنم.
نخووودی ، ولی بعضیا بر خلاف فرمایش شما نظر دادن . به نظر من خییییلی وحشتناکه که آدم یه دفه نابینا بشه. ولللی از یه طرف هم دیدگاه شما جالبه.

خب ببینید من هم این حرف قشنگه رو تایید می کنم که آدم مفحوم رنگها و خیلی چیزهایی دیگر رو بدونه خوب هست من هرز گاهی رنگها رو تصور می کنم باور کنید خیلی کیف داره وقتی به دکراسیوم قهوه خانه فکر می کردم باور کنید مخصوصا ترکیب رنگها داشتم ذوق مرگ می شدم

واااااییییی رعدی نکن از این دعا ها نکن تو رو خدا. من دل مهربونی دارم به خدا. گناه دارم خب. نگو دیگه. خب رعدی شکلک پشیمونی زهرا. خخخ

زهرا جوونم نترس من که دعا نکردم خدا همچین تحفه وحشتناکی بهت بده ، ولللی بد نیست که همگی اینجا خیییلی چیزارو تجربه کنیم تا اگه یه موقع تو دنیای حقیقی باهاش روبرو شدیم شوکه نشیم. ولللی کلاََ اگه خدا به کسی پسر بده باید منتظر از این بدتراش باشه. من سال ۸۹ معاون مدرسه پسرای ابتدایی بودم ، واقعاََ موجودات آلوده ولی با معرفتی بودن. بر خلاف فکرم فوق العاده با احساس بودن.

سلااام
سیروس من یه سؤال داشتم ،چطوری جیمیلو فارسی کنم؟
در ضمن به ملیسا خانم هم خوش آمد میگم
خانم قاسمی من جواب شما رو زیر نظرتون گذاشتم
اگه پیداش نکردی اطلاع بدین تا دو باره بگم

خب خب ببین وقتی وارد جیمیلت شدی گزینه ستینگ شو در کامبو باکس زبان لنگویج فارسی رو انتخاب کن بعد با زدن حرف b به گزینه ذخیره برو و اینتر کن از این به بعد جیمیلت فارسی می یاد بالا

خانم قاسمی زیر نظر شما نیست
یکم فکر کنم باید بیاین پایین تا بهش برسی
بازم اگه مشکلی بود بگیهااا

سرمایه ی هر مردی دلتنگیو درداشه
احساسی ترن مردا بین خودمون باشه.
شکلک آقایون محله جلویه حرف زدن رعد بزرگو بگیرید وگرنه همتونو لو میده .
سیروس جان ، چند سال طول کشید تا خودتو با نابینایی وقف دادی ؟ راستی میدونستی که خیییلی غلط املایی داری ؟؟؟
سیروس جان حالا به حرف رعد بزرگ و دانا رسیدی که بهت گفتم وقتی حرفات تخصصی باشه کامنتات کمتره. خب اگه منم برم یه پست ادبی بزنم و از ادبیاتو شعر بگم شاید ۲ نفر بیان و بازدید کنن و یه نصفه کامنت هم برام بذارن

خب به نظر من رعدی تو بیا درست نوشتن رو بهم یاد بده راستی یه اسکایپ قشنگه رو نصب کن بعدش هم با بچه ها چت کن خوبه یه چیزی هم ازت یاد می گیریم بعدش هم من بزرگترین غلت نویس محله هستم در سوم ابتدایی منفی ۵ گرفته بودم ها از ما گفتن باشه

نه سیروس کافه رو که خودت باز کردی،،من فقط تزیینش کردم،تابلو،گل و سنبل و ترتیب چیدن میزا رو دادم،،خسته شدم دیگه،،بعدشم مگه حقم نیست برم استراحتی چیزی کنم آیاااا،حالا هم بزار برم آشپز خونه یه سرکی بزنم بینم چیا هست بخورم خخخخ،…

سلاااااآاااا،ااا،ااا،ااام نخودی نانازی خوبی جیگیلی پیگیلی،،میگم آره بودم خونه خودم داشتم اونجا استراحت میکردم،آخه این کافه سیروس رو دیروز تا خود صبح داشتم تزیینش میکردم،گل و سنبل میچسبوندم به دیوار میواراش،،خخخخ حالا جدا از شوخی آره بودم نانازی اما تا میومدم بکامنتم میدیدم باز چهل پنجاه تای دیگه اضافه شده باز میخوندم اونا رو تا اینکه بالاخره تونستم بکامنتم خخخخ… عزیییزمی نخودی جونی بوس بوس بوووووسکی

اما رعدی،ما چااااکریم دربست خخخخ،منم عاااشق بارونم،یعنی کلا عشق بارون دارم زیاد زیاد،،من کلا با همه جور آدم کنار میام گیگیلی جونم،رعدی زیاد سخت نگیر خوب همه که اخلاقاشون مثل هم نیست نانازی،ایشالاه که تهرون هم بارونش بیاد،،اونقد بارون بیاد تا این کافه مون بوی قلیون ازش فرت فرت بشه هههخخخخ بوسان بوساااااآآاااان،،هوهو هوهو یهوووووووٱووووٱووووٱووووٱوووو جیغان جیغااااآاااان خخخخخخخ

برو بابا ملیسا همش هر بیست سی کامنت یه بار می آیی و برا چند صد سال دیگه می روی بابا خسته خانم این زهرایی دنبالت می گرده بهش یه ندای بده عجب

سیروسی اسکایپ نصب کردم ولی فعال نکردم . خب من رعد اساطیریم ، از تکنولوژی خوشم نمیاد ، اگه تبریز بودم با عیال میال میومدم خونتون بهت یاد میدادم . بعدش من اگه میتونستم املا یاد بدم ، که دخترای مدرسه این همه غلط املاایی نداشتن جانم. تبریز باروون نیومده مهندس ؟؟/

خب باران ماران این طرفها زیاد هست ولی نه ب اندازه شمال بعدش هم حتما بیا اسکایپ خب فقط چب می کنی و اگر دلت خواست با دوستان حرف می زنی کنفرانس می روی ولی در کل همیشه در دست رسی هستی و دوستان راحت می تونند مشورت بگیرن و کلی کارهای دیگه خودت هم حوسلت سر نمی ره آره خب این دختر مخترها رو هم دور بر خودت جمع می کنی بعدش همه همه می بینند که رعد بابایی چه آدم دختر خوبی هستش بر خلاف بابا بزرگ بودنش آره خب اولین آدم هم خودم رو اد کن همه رو برایت ارسال می کنم تا اد کنی آره

وااای ملیسای عزیز دلم! معلومه کجایی؟ من۱دفعه توی کامنت ها اون وسط ها دیدمت تا اومدم صدات کنم غیب شدی. حرف پریسا یکیه. ۱بار گفتم این عزیز دِلَمِ تا آخرش همین طور عزیز دلم باقی می مونه. میگم جاز من هم بازی درمیاره و گاهی کلید می کنه و باید انودیا رو فعال کنم با alt تب برم۱ارور مسخره ای باز شده ببندمش جازم رو دوباره فعال کنم. ویندوزم۷و۶۴هست و جازم هم۱۵. موندم چیکارش کنم.

سلاااام ملیسای پر انرژی عزیز. خوبی عزیزم؟
باشه آقای کاظمی من ایمیلمو میذارم شما کارتونو بگین. راستی رعدی من میخوام که بیشتر باهات دوست بشم. تو هم اگه دوست داشتی بهم ایمیل بزن تا ارتباط بگیریم با هم. شکلک زهرا دوست داره با همه ارتباط بگیره.
zahraghasemi2068@gmil.com

خب پریسا خانم دقیقا ارور چی هست بنویس تا بدونیم چطوری راهنماییت کنیم

میگم سیروس لپ این زهرا رو بگیر بکشش و بعد یه بوس آبدار هم ازش از طرف من بگیر،،بگو عمه خاله میاد باهات می حرفه

دادا سیروس ای کاش منم ، املام منفیه ۱۰۰ بود ، ای کاش به ادبیات علاقه نداشتم در عوض منم مخ کامپیوتر بودم مثل شما.
بی کاری یه پات لب چشمس ، میخوای بری املاتو خوب کنی که چی بشه ببم جان.

هرکی جازش هنگ کرد این کارها رو که من کردم و جواب گرفتم انجام بده.
اول یه بار کلیدهای استارت، اینسرت و f4 رو بزنید و چند ثانیه صبر کنید. اینجا ممکنه جاز از هنگ دربیاد. اگر نیومد، یه بار هم اینسرت و f4 رو بدون کلید استارت بزنید. همون شکلی که جازو میخواید ببندید و بلافاصله هم اسپیس بزنید که مثلً دارید جواب ok رو میدید که جاز بسته بشه. حالا اگر شرتکات برای جاز تعریف کردید، بزنید. مثلً من آلت و کنترل و j رو گذاشتم. این رو بزنید تا جاز دوباره باز بشه.
اینجا هم جاز ممکنه کار کنه.
اگر باز هم کار نکرد، کلیدهای کنترل، شیفت و اسکیپ رو بزنید. اینجا وارد ویندوز تسک منیجر شدید.
حالا یه بار حرف j رو بزنید و دوتا تب بزنید و دو بار اسپیس بزنید.
دیگه جازتون مرده باشه هم حرف میزنه.
وقتی جاز حرف زد، برید و ویندوز تسک منیجر رو ببندید.
امیدوارم مفید بوده باشه.

خوبی سیروس جان؟؟؟ میگما دوستداری یک کنفرانسی تشکیل بدیم؟؟ ۴،۵،گوشکنی ها هم بیاریم؟

ارور رو حفظ نشدم اینهمه شنیدم ولی می دونم اولش جاز فُر سین نمی دونم چی بود بقیهش یادم نیست. مثلا زمان هایی که با کنترل جهتنما تند تند رو کامنت ها می پرم تا برسم به اونی که می خوام این جاز کلید می کنه و حالم رو می گیره باید از اول خط به خط بیام پایین یا اینکه وسط جهتنما زدن هام چند جا خطی بیام پایین و خلاصه پریدن رو کوفتم می کنه. معرفت نداره که!

شکلک رعد داره بشکن میزنه کافه افتاد تو دست خانوما.
سیروس جان به پسرا بگو بیان ، ولی به شرط این که حرف بازی نزنن . پسرا بیان و بگن بااین شعر من موافق یا نه ؟؟ خودت و عمو چشمه هم که از چند شخصیت بودن من ناراحت بود بیاد و نظرشو در رابطه با این بیت بگه .
سرمایه ی هر مردی دلتنگیو درداشه
احساسی ترن مردا بین خودمون باشه.

سلاااااآاااا،ااا،ااا،ااا،ااا،ااااععععآععععآععععم پریسایی نانازی،،تو هم عزیز دلمی گیگیلی من همین دور اطراف کافه دارم چرخ میزنم،،بینم که چی به چیه،،چاااااکریم پریسایی،،دوست دارم زیاااااآاااد نانازی،،بوس بوووووٱوووٱوووٱوووٱوووٱوووس محکم محکم خخخخ….

زهرا جونم منم سلااااآاااام از اینجا دارم برات دست تکون تکون میدم،،آها نه راستی دارم جیغان جیغااااان میکنم که منو ببینی خخخخ صدامو بشنوی خخخخ هوهوهوهوهوهووهو،،اصلا دستتو بده بیا اینجا پیش خودم،،راستی تو چرا آموزش جهتیابی برا ما دیر دیر میزاری،خوب بیا دیگه زود زود بزار تا ما هم یادمون بشه که با عصا چجوری بریم راه،،…بوس

سلام همشهری.
خیلی مخلصیم.
سیروس داداش یه دوسیب آلبالو بزن برای من و خوشی بیار با هم بزنیم.
خودتم بیا بشین.
آقا من یه پیشنهاد میدم مجتبی و بقیه بیایین تا در قهوه خونه بسته نشده نظرتونو بگید.
میگم موافقید که من یکشنبه شب از ساعت دوازده تا شش صبح دوشنبه به مناسبت شب یلدا در قهوه خونه رو باز کنم دور هم باشیم یا نه؟
این اتفاق زمانی میفته که نظر مساعد همه تا امشب جمع بشه و مجتبی هم موافقت کنه.
بیایید نظر بدید ببینیم میشه یه شب یلدای حسابی دور هم باشیم یا نه؟

وای رعدی ببین من آخر بیتت رو نمی فهمم درست درمون بنویس دیگه من با هزار غلت املایی منظورم رو می رسانم ولی تو چی بعدش خوشی جونی باشه ولی بزار قهوه خانه تاتیل بشه بعد جونی جونم جانم جانش ها

آره سیروس یکی ۲سیب آلبالو بیار دیگه،راستی چخبر شهروز جان، فکر خوبی هست مجتبی هم قبول میکنه

سیروس به زهرا بگو چند دقیقه دیگه میام باهاش میحرفم،،بگو عمه خاله ملیسایی هم زهراییشو میخواد خخخخ

بعد راستی پریسا جونم من بلدم نمیشه،،شهروز برات نوشته،،اگه نه که دوباره بچهها میان و میگن،ایشاله که مشکلت فرت فرت بشه نانازم.

میگم من دوباره یه سؤال دارم. این بار از شخص شخیص مدیر مجتبی دارم.
مدیر بهم نخندیا ولی چند وتقی هست که ذهنم درگیر اینه که چرا بعضی از کاربرهای گوش کن اسمشون رو جاز میگه لینک فلانی؟ ولی بعضیا رو نمیگه. اولش فکرکردم خب شاید اونا وبلاگی جایی دارن ولی بعدش دیدم همه شون ندارن. خب میدونم که مهم نیست ولی بهم بگو. مرسی.
راستی رعدی من ایمیلمو گذاشتم اگه تو دوست داری که باهات دوست بشم بهم ایمیل بزن تا بیشتر ارتباط بگیریم.

درود بر دوستان عزیز
بح بححح میبینم همه دوستان دور هم جمند
ببخشید من به یه مشکلی بر خوردم
یه مدت نبودم الان میخوام با نام کاربریم وارد گوشکن بشم وارد نمیشه میگه همچین کاربری نداریم
لطفا یکی از مودیران عزیز کمکم کنه

خب سلام آریا خوبی خوش آمدی بیا یه قلیون مش قنبری بزن خب یه خونه تکانی داشت گوش کن و همه آیدیها باید می رفتند شناسنامه رو تکمیل می کردند و با اسم وارد می شدند چند هفته همخ فورست دادند بعد بقیه آیدیها بلاک شد برای حل مشکلت از قسمت ارتباط با مجتبی باهاش چت کن تا جوابت رو بده و مشکلت رو حل کنه مرسی که آمدی باش برای همیهش

آریا سلام.
خوبی؟
من مشکلتو به سعید گفتم.
گفت از لینک بازیابی رمز اقدام کن، نام کاربری دقیقت و رمز عبورت به ایمیلت میاد.
مشکلت از این راه هم حل نشد خبرمون کن.

راستی یه پیشنهاد دارم مدیر مجتبی ببین در سایت کنار زندگی یه هدینگی بود به نام اسکایپ نیم بچه ها که هر کسی دوست داشت در کامنتها کمی از خودش می گفت و آیدی اسکایپش رو می زاشت به نظر من این کار خیلی خوب بود باعث می شد تا نابینایان یه آرشیوب از آیدیهای نابینایان ایران رو داشته باشند به نظر من این کار تقلید نیست ولی طویی گوش کن بزاریمش خیلی خوب می شود ها هر کس با من موافق هست دستش رو ببره بالا یه فکری بهش بکن مجتبی جونی

رعدی یه هو قط شدی من هم مشکل دارم می خواستم یه چیزی بگم ها وایی این اینترنت محله هم مشکل داره رعدی رو انداخت

خب رعد جون. من نگرفتم چی میگی؟ ایمیلمو اون بالا گذاشتم. اگه تو دوست داری که با دوستم که نه با خودم دوست بشی یه ایمیل خوشگل بده بیاد.

حاااااج سیروس غمت نباشه بابا ! از قدیم گفتن هر چی سنگه مال پایه رعده. میگم سیروس پسرم گردن مبارکتون درد نگرفته ؟؟؟؟ از بس که از صبح پای این وروره جادو نشستی ؟؟ شکلک رعد بدش مییاد جووونا پای اینترنت یا گووشی به دست باشن.

وای کی گفته من گوشی به دست گرفتم ها من دارم اینترنت بازی می کنم خب باید که از سرعت زیاد قهوه خانه استفاده کرد بعدش هم هیجی بابا ولش کن

بچه ها، بیایید شب یلدا رو مث سال گذشته، به رسم گذشته، ی تابلوی جدا واسش در نظر بگیریم. اگه منم نبودم بچه هایی که میتونید، ی کودوم‌تون مثلا شهروز تو خودت تابلوی شب چله رو عصر سی آذر بزن. آقا. تورو خدا. قهوه‌خونه نههههه.
اگه میخواهید با حال و هوایی که باید امسال داشته باشیم بیشتر آشنا بشید، از اینجا تابلوی شب یلدای سال ۹۲ خورشیدی رو ببینید.

خوشی جون شیر مادر حلالت ، رعد از شما راضیه . آهنگ علیرضا قربانی هم با اسم ای بی وفا رو بذار برامون . البت اون مثل افتخاری شاد نیس پسرم

سلام شهروز جان از اونجا هم امتحان کردم میزنه کاربری با این ایمیل وارد شده نداریین لطفا چکش کنید فدات دادا

درود
اهو اهو اهو اهن اهن والا به خدا از دست شما خوان ها ؟
اصلا ملاحظه ندارید ، زمانی که ما انقلاب کردیم همه قلیون ها را شکوندیم ،اصلا این امکانات نبود که ،سنتی هم ممنوع کردیم ،الان نمیدونم چرا اینقدر وابسته شدید ها ،یک نابینا در این قهوه خانه عصا نداشته باشه غصه نداره اما اگر قلیون نداشته باشد خون شبه قل قل می افته .یادش بخیر بابا بزرگم میگفت اون وقتها که ما جوان بودیم و شما جوان ها یعنی به احترام ما نوجوان بودیم دیگه ، جبهه می رفتیم و با دشمن می جنگیدیم ، اما الان اگه جوان ها بخواهند به یک گردش برند یا پارتی یک سواری اگه باشند یک نیسان یا وانت قلیون باید باهاشون ببرند حالا فکرش رو بکن چطور باید بجنگند ./
سیروس جان خیلی دیر آمدم ،اما از همون اولش فهمیدم که این مدیر به عنوان اولین بازدید کننده و این سعید به عنوان سر در کوبنده ! هیچ همکاری با شما نداشتند ؟بابا عمو چشمه بیچاره از دود و دم مثل منه بهش نیم سازه ! اصلا فضای مناسبی رو نداشتید خصوصا موقعی که شهروز هم آمد آنقدر تنگ وترش بود قهوه خانه که شهروز نتونست از بین صندلی ها رد شود ؟بعد هم چقدر ستون و بیستون و چهل ستون می شه اگه مجتبی آب زاینده رود رو بیندازد زیر این ستون ها و کف قهوه خانه ،خلاصه اصلا در همین ابتدای کار و با این بازدید کننده نمی توان گمان کرد که توان حضور این همه بیکار و سرگردان را داشته باشه .پیشنهاد دیگه اینکه از همون مهمانان اولیه به اندازه و تعداد عمر رعد بارونی انتخاب کن تا ور دستت شوند بعد خواهی دید که رعد هم نگرانی اش از به خواب رفتن شما از بین می رود ؟ نگران نباش شکلک آنقدر نابینای بیکار هست که تعدادشان به سن دعد بابا بزرگ برسد ها .
خلاصه اگه دود و دم نباشه رو ما حساب کن والا حتی تبریک هم نداره این کارا اعتبید آوره ها .

سللللام قنبر جونی جونم جونش خوش آمدی صفا آوردی والا این قلیونها راستکی نیستند در واقع لبتاب هستند با اینترنت پر سرعت که در ایران پیدا نمی شود خلاصه کمی هم بهش رویا خیال پردازی قاتی کردیم بی خیال بیا که قلیون تو از صبح بیکار بود زود باش که دو سعت بد بسته می شود کافه قهوه خانه آره خوش آمدی دا

سلام سلام
بچه ها حسین از سینما برگشت شاد شادان
تازه چیپس و پفک هم خورد با دوست نازش
جاتون خالی.
الان هم کلی کامنت خوندم یعنی تمام کامنتها رو بررسی کردم که چیزی جا نیفتاده باشه!
دوستتون دارم بچه های با صفا

سلااااام به دوستان گل گلاب
منم با نظر مجتبی و سیروس موافقم
کاش منم یاد داشتم لینک دانلود یه آهنگ باحالو میزاشتم تا حساااابی حالشو میبردین

راستی رعد من عاشق هوای بارونی هستم یعنی میمیرم واسش! ولی هر وقت بارون میاد کسی نیست که باهاش برم بیرون! مجبور میشم خودم بزنم به دل پیاده روها خودم با خودم حال میکنم! شهروز آره ناز بود خخخخ تو بگیر الهام. فکر کنم تو محله همه اسم دوستاشونو میذارن الهام قضیه دوست مجتبی رو که خوب یادته! خخخخخخخخ

مجدد در مجدد سلام
آقای شکاری خب چه فرقی داره gmail مون فارسی باشه یا انگلیسی آیا؟
من همون آدرسی رو که اسپم یا به قول شما هرزنامه می‌کنم مجدد برمیگرده تو اینباکسم … مسأله این است ….

راستی بچه ها بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید بعدشم میوه نخور نشسته چون که مگس نشسته “این دوتا نکته رو دقیق جامع مانع رعایت کنید باریکلا تا همیشه سالم بمونید”
دیگه از طرف من شب خوش و همگی خواب صورتی ببینید …..

خب نخودی گفتم فارسی کن که خوب باشه نگفتم که انگلیس شما ضعیف هست اگر چنین گفتم انگار باز اشتباه دیگری کردم آخه من خودم با فارسی بهتر کار می کنم در حالی که انگلیسی رو ترجیه می دهم آره خب این جوریها هست بعدش هم شاید یه مشکلی داره این امنیت قشنگه ایمیل شما خب به نظر من همون پست قشنگه در مورد امنیت صد در صدی جیمیل رو که چند هفته پیش نوشته بودم بخونید اصلا جهنم بزارین همین الان بیارم بزارم اینجا تو منوتورها بخونید حالش رو ببرید آره خب

خب خب نخودی این رو گذاشتم خوب مطالعه کن خب از آنجایی که یکی از مهمترین روشهای حک . همان حک ایمیل یا جیمیل هست و شخص حکر با حک جیمیل یا ایمیل می تواند به تمامی آیدیها از جمله اسکایپ و پلی روم ما دست رسی پیدا کند به این ترتیب که پس از حک جیمیل با رفتن به سایتهای مورد نظر و در خواست رمز جدید و دریافت آن در جیمیل به آن دست رسی پیدا کند
لذا تصمیم گرفتم که سرویس جیمیل که از آن به عنوان یکی از بهترین سرویس های ایمیل نام برده می شود و اکثرا نابینایان عزیز به خاطر ساده بودن از آن استفاده می کنند و بدون شک دارای حفره های امنیتی برای کاربران هست که می تواند مخاطره آمیز و تهدیدی برای آنان به حساب آید رو آموزش بدهم.اما راه کاری برای جلوگیری از هک شدن حسای های جیمیل وجود دارد که می تواند تقریبا ۱۰۰ درصد به شما اطمینان دهد که شخص دیگری غیر از شما نمی تواند وارد حساب ایمیل شما شود. این قابلیت کم کم در حال گسترش در سرویس های دیگر می باشد که اکثرا برای کشور ما این امکان وجود ندارد.نام این قابلیت ۲Step-Verification (تاییدیه ۲ مرحله ای)می باشد.طرز کار این قابلیت به این صورت می باشد که علاوه بر وارد کردن رمز عبور خود یک رمز عبور یکبار مصرف هم توسط سرویس دهنده برای تلفن همراه شما ارسال می شود که با وارد کردن آن قادر خواهید بود وارد حساب خود شوید.
برای شروع وارد حساب کاربری خود شده و سپس گزینه ی Account را انتخاب کنید.
۱-verification
حالا بر روی یکی از دو گزینه ی Security و یا Manage Security کلیک کنید.
۲-verification
در این صفحه از بخش ۲step-Verification گزینه ی Setting را انتخاب کنید.

۳-verification
بر روی Start Setup کلیک کنید.
چگونه جیمیل را امن و غیر قابل نفوذ کنیم؟(جلوگیری از هک کردن جیمیل)
در اینجا چهار مرحله برای تکمیل این قابلیت پیش رو دارید.اول از لیست کشور ها ایران را انتخاب کنید و سپس شماره تلفن خود را بدون صفر اولیه وارد نمایید.حالا از گزینه های زیر می توانید انتخاب کنید که کد شش رقمی برای تایید شماره تلفن شما از طریق پیامک ارسال شود یا از طریق تلفن گویا(به زبان انگلیسی)برای شما خوانده شود.(در بعضی موارد به شماره تلفن های اپراتور همراه اول نه پیامکی ارسال می شود و نه تماسی برقرار.)
کد دریافتی را وارد کرده و بر روی Verify کلیک کنید.در صورت تایید به مرحله ی بعد می روید
در مرحله ی سوم شما می توانید سیستمی را که همیشه از آن استفاده می کنید تعیین کنید تا در دفعه های بعد برای ورود به جیمیل از شما کد شش رقمی نخواهد.با این کار زمانی که شما تلفن همراه خود را گم کرده اید و یا به آن دسترسی ندارید می توانید وارد جیمیل خود شوید.(البته در زمان گم کردن تلفن همراه خود راه کارهای دیگری هم برای ورود وجود دارد.)شما در قسمت تنظیمات می توانید هر زمان تعیین کنید که کدام سیستم از شما کد بخواهد و یا این که نخواهد.
این سوال زمانی از شما پرسیده می شود که می خواهید تعیین کنید بر روی سیستم جاری از شما کد ۶ رقمی نخواهد.برای تعیین بر روی Trust This Computer کلیک کنید.
در پایان بر روی Confirm کلیک کنید.
این قابلیت برای شما فعال شد اما فرض کنید می خواهید با نرم افزار Google Talk و یا IM+ وارد حساب گوگل خود شوید،به خاطر این که این نرم افزار ها از شما کد ۶ رقمی نمی خواهد عملا نمی توانید وارد آن ها شوید.گوگل برای این مشکل هم راه کاری قرار داده است.راه حل این مشکل ساخت رمز عبور های اختصاصی است که به صورت تصادفی به شما یک کد ۱۶ رقمی می دهد که با آن کد می توانید وارد نرم افزار ها و یا برنامه های دیگر شوید که نمی توانند از شما کد ۶ رقمی بخواهند.برای ساخت چنین رمز عبور هایی بعد از Confirm کردن بر روی Create Passwords کلیک کنید.
در صفحه ی پیش رو یک نام به انتخاب خودتان بنویسید و بر روی Generate Password کلیک کنید تا یک رمز عبور ۱۶ رقمی تصادفی برای شما ساخته شود تا بتوانید وارد دیگر برنامه ها کنید.(این رمز عبور ها نیازی به یادداشت کردن ندارد زیرا شما می توانید هر لحظه ای که خواستید به این صفحه دسترسی داشته باشید و یا این که رمز عبور ۱۶ رقمی جدید بسازید.)
فرض کنید زمانی شما تلفن همراه خود را گم کرده اید،آیا برای همیشه حساب جیمیل شما مسدود خواهد شد و دسترسی به آن نخواهید داشت؟اما این طور نیست برای جلوگیری از این دردسر گوگل ۲ روش پیش روی شما می گذارد که برای شما توضیح خواهم داد.دوباره بر روی Account کلیک کرده و بعد از کلیک بر روی Manage Security و سپس انتخاب گزینه ی Settting از قسمت ۲Step-Verification می توانیم این راه حل را فعال کنیم.راه حل اول معرفی تلفن همراه دوم و یا سوم به جیمیل است که در صورت گم شدن تلفن خود به دوست شما کد ارسال شود.برای این کار در همین صفحه ی تنظیمات از بالای صفحه بر روی Add a Phone Number کلیک کنید.
بعد از وارد کردن تلفن و امتحان کردن شماره بر روی Save کلیک کرده تا این شماره برای شما ذخیره شود.
روش دوم به این صورت است که جیمیل ۱۰ کد ۸ رقمی به شما می دهد که می توانید آن ها را چاپ کرده و یا در جایی ذخیره کنید تا در صورت ضرورت از این کد ها برای ورود به جیمیل استفاده کنید.برای دریافت این ۱۰ کد هم در همین صفحه ی تنظیمات بر روی گزینه ی Printable backup codes کلیک کرده تا کد ها برای شما نمایش داده شود.Printable backup codesزمانی می شود که گوشی شما تحت پوشش شبکه نمی باشد و قادر به دریافت هیچ گونه پیامکی نیستید برای حل این مشکل هم می توانید از صفحه ی تنظیمات نرم افزار مربوط به گوشی خود را دریافت کرده تا بتوانید هر زمان کد های تاییدیه تولید کنید.این نرم افزار برای سیستم عامل های آندروید،آی او اس و بلک بری موجود می باشد.
از این به بعد برای ورود به حساب جیمیل از شما کد تاییدیه خواسته می شود.
با انتخاب گزینه ی Dont Ask For Codes Again On This Computer از دفعه های بعد اگر وارد جیمیل شوید دیگر از شما کد تایید نمی خواهد.(منظور سیستمی است که مشغول کار بر روی آن هستید.)اگر از این حالت رضایت نداشته باشید باید به تنظیمات رفته و از پایین صفحه گزینه ی Forget All Other Trusted را انتخاب کنید.
(منظور از حساب جیمیل در بالا تمام حساب های گوگل مثل درایو،اسناد،یوتیوب و …. می باشد نه فقط و فقط جیمیل)

خب خب شرمنده از این آموزش خیلی زیاد وای خدا راستی بچه ها ایمیل یا جیمیل بنده
۱۱۰seros@gmail.com
هستش داوطلبین اگر خواستند قهوه خانه را بگردانند یا با این ایمیل یا شهروز یا سعید یا مجتبی تماس بگیرند و اعلام آمادگی کنند ها اینه قهوه خانه گوش کنی ولی دوستان کاشکی در کنار این صمیمیت خیلی بیشتر از اینها از موقعیت استفاده می کردیم و از اساتید استفاده می کردیم و با طرح سوالات به جوابها می رسیدیم

حسین پس اینو بدون که نابینایی راحت تر از زن بودنه . خخخخخ چون اگه خانوم بودی و میخواستی فقط بخاطر بااارون بزنی بیرون ، همه با نگاهاشون بهت میگفتن که نباید بری.

لطف هوای بارررونی اینه که تنها باشی و کسی نخواد سکوتتو به هم بزنه. پس خوش باش و بی الهام در هوای بارانی قدم بزن خخخخخ

فردا سالروز درگذشت ناصر عبداللهی است
اصلی ترین دلیل فوت ناگهانی «ناصر عبداللهی» چه بود؟

فردا سالروز فوت چهره شاخص موسیقی پاپ ایران «ناصر عبداللهی» است.
خواننده ای که قطعا یکی از چند اعتبار موسیقی پاپ بعد از انقلاب بوده و هست ولی اگر می خواهید یک بار برای همیشه ماجرای فوت ناگهانی ناصر در ۳۷ سالگی اش را بدانید ، متن زیر رابه دقت بخوانید. متنی که هرگز و هیچوقت هیچ رسانه ای نتوانست و جرات اش را نداشت آنرا منتشر کند تا واقعیت فوت «ناصر عبداللهی» همیشه مخفی بماند. اما امروز این متن را اینجا برای اولین بار منتشر می کنم تا آنهایی که برایشان هنوز این اتفاق یک داستان مشکوک است، برای همیشه از این راز مطلع شوند:

«هشت سال پیش همسر ناصر عبداللهی، بعد از یک جر و بحث مختصر با وی، به حالت قهر به منزل پدری اش میرود. ظهر همان روز ناصر برای بازگرداندن همسرش، سراغش می رود. مدت هاست که بین خانواده همسر وی و ناصر بحث هایی در مورد دلایل اجرای قطعه «یا فاطمه» رخ داده و دایی های همسر وی به شدت از این موضوع عصبانی اند. همه خانواده «سُنی شافعی» (از شاخه های مذهب سنی گرایان) هستند و اجرای این قطعه از سوی ناصر عبداللهی، در واقع به زغم وهابی ها و افراطیون شهر {به سرکردگی فرقه ای تند رو }و حتی نزدیکان خانواده همسرش، «خون این خواننده را حلال کرده است.»
ظهر همان روز ناصر که برای بازگزداندن همسرش به محله سنی نشین پدر همسرش می رود، گویی وارد کارزاری شده که افراطیون منتظراش بودند و به سرکردگی دائی های همسرش و وهابی ها و افراطیون مذهبی، مورد حمله قرار می گیرد و به شدت مورد ضرب و شتم قرار می گیرد.
بعد از این درگیری شدید، پیکر خون آلود ناصر به منزل اش برده می شود و در حیاط خانه و روی تخت رها می شود. پسر خانواده بعد از چند ساعت و بدون اطلاع از ماوقع به خانه می آید و با تصور خواب بودن پدر، توجهی به وی نمی کند. صدای خِر خِر پدر پس از دقایقی توجه پسرش را جلب می کند. تا به سمت پدرش برود و با برگزداندن پدر به سمت خودش، متوجه آثار ضرب و شتم روی صورت پدر می شود. از پدر داستان را می پرسد و ناصر در جواب می گوید که از جایی سقوط کرده و مشکلی نیست. به اصرار پسر به حمام برده می شود تا آثار ضرب و شتم و چهره خون آلود پدر شسته شود ولی به دلیل ضعف عمومی از حال می رود.
از همان روز جدال ۲۷ روزه ناصر عبداللهی با مرگ در بیمارستان های بندر و تهران آغاز می شود و این جدال سرانجام در روز ۲۹ آذر به مرگ مغزی وی و سپس فوت او منجر می شود.»
خانواده عبدالهی به دلیل تفکرات بومی و برخی محدودیت ها از بازگویی این ماجرا تا همیشه منع می شود. احسان علیخانی دو سال بعد در سالروز فوت این خواننده در برج میلاد با گفتن برخی جملات حاشیه های فراوانی را در رسانه ها باعث شد تا گمانه زنی ها بیشتر و بیشتر شوند : «نزدیک یکسال است که فهمیده‌ایم او {ناصر}به قتل رسیده است درصورتی که این موضوع مطرح نشده بود. همیشه دوست داشتیم این موضوع را بگوییم. صحبت‌کردن از علی (ع) ساده است، اما ناصر عبدالهی در جایی از امیرالمومنین صحبت کرد که سخت بود.»
مصاحبه ها و پیگیری های من از پسر بزرگ «ناصر عبداللهی» هم به جایی ختم نشدو ظاهرا آنها تمایلی به صحبت درباره آن روز نداشتند. در این بین سودجوهای زیادی با سوء استفاده از نام ناصر عبداللهی، تجارت ها کردند.
آثار منتشر نشده ناصر پس از فوت وی یکی پس از دیگری وارد بازار شدند و در این بین به هیچ وجه به حقو حقوق خانواده عبداللهی توجهی نشد و با توجه به اینکه آنها در خارج از تهران بوددند، عملا دست شان به جایی بند نبود تا بتوانند اقدامی قانونی کنند و انواع و اقسام سوء استفاده ها از نام این خواننده بوجود آمد.
آلبوم «رخصت» با جار و جنجال های فراوان راهی بازار شد تا در روز نشست خبری این آلبوم مادر «مهدی عندلیبی» (آهنگساز اثر که بدون اعلام رضایت خانواده ناصر دست به انتشار آن زده بود) در پاسخ به اعتراض خبرنگاران به این موضوع در اواسط نشست خبری، معرکه به پا کند و از پسرش در یک نشست خبری رسمی و در حضور خبرنگاران دفاع کند!
حالا بعد از این همه سال هنوز برخی قطعات این خواننده در ذهن مخاطبان موسیقی آن نسل، به یادگار مانده و همیشه حوالی سالروز فوت او که می شود، خیلی ها با بغضی عمیق «دل من یه روز به دریا زد و رفت…» را زمزمه می کنند و به بی توجهی مسئولین به بازماندگان این هنرمند می خندند و با گذشت سالها همچنان از پاسخگویی به دلایل اصلی فوت وی، طفره می روند.

رعد به نظر من لازم نیست خودتو در قید بند های جامعه قرار بدی البته نمیگم آدم هنجار شکنی باشی ولی از این قبیل موضوعات نیاز نیست که اونقدر ها به خودت سخت بگیری! بزن به دل خیابونها و بدون در نظر گرفتن نگاه مردم از هوای بارونی لذت ببر! اصلا کسی رو نگاه نکن که بخای خجالت بکشی تو حال و هوای خودت باش! امان از این مردم!

سلااآم به همه, خب اولش که آقای خوشی عالییی بود, بعدش هم که من اصلا فکرشو هم نمیکردم ناصر عبد اللهی اینجوری به قتل رسیده باشه, خیلی قشنگ میخونده, حیف بووود, به خصوص آهنگ بی همتا, که میگه, دل اگه خونه غم شد من اگه پریشونم, عااشققق این شعرشم, اونم که میگه باز بیا نقره بکوب طلا بریز پولک بپاش رو هم عالی خونده دوستش دارم, من چاییی میخااام,
دیگه چه خبرااا خوبین همتون, آقای بلوردی خلاصه فیلم رو مینوشتین بد نبووود,

بچه کسی به چایی دست نزنه که خودم می برم باید یه جورهایی ثابت کنم که بنده منظوری نداشتم که ایشان ناراحت شدند بفرمایید زهره خانم یک چایی ویژه مشت قنبری نوش جان

حسین جان ، پس میدونی آدما به یه زن تنها که تو خیابون داره با بارون عشق و حال میکنه چه جوری نگاه میکنن.
رعد دوست داره ، آدما با چشاشون به همدیگه کاری نداشته باشن.
حسین کجا زندگی میکنی ؟؟؟

فردا ۲۹ آذر روز ولنتاین ایرانی ها…
روزی که کورش کبیر ان را سپنتا روز عشق نام گذاری کرد…
پس به خود ببالیم که قبل از غربیها ما روز ولنتاین داشتیم…
بیایید این روز قشنگ رو به هم تبریک بگوییم نه ولنتاین غربیها که قدمتی ندارد…
روز سپنتا روز عشق به تمام ایرانیها هر کجا که هستند مبارک…

بههبهه زهره
دم سیروس گرم که به دادم رسید
بچهها من دارم میرم کمکمک هرکی میخاد بره بیاد توی اتوبوس من بشینه تا برسونمش
شکلک دویدن به سمت در
شکلک رسیدم جلوی در
بچهها شما اینجا توی سرما هستین ههنوز که
بودویین توی ماشین خودم میرسونمتون
شکلک بچهها رفتن توی ماشین
شکلک روشن کردن سیدی
شکلک برگشتن به کافه خب بچهها همه آماده بشین برین توی ماشین
سیروس تو خیالت از آشپز خونه راحت باشه فقط میز مدریت مرتب کن که کمکمک بریم
خانم تو کجا بودی تا الآن؟

مرسی مرسی من که می دونم بچه های محله همشون خون گرم وفهیم هستند باشه همه برین سوار بشین که عباس برسونه ولی محله که کوچیک هست خونه همه هم نزدیک چه لزومی داره با اتوبوس بروند ها در ضمن عباس ی مجوز از مدیری گرفتی که اتوبوس آوردی ها

سلام! چه خووووب شد قهوهخونه زدیمااااا!‏
‏ اگه اجازه بدید یه قلیون دوسیب آلبالو بیارم توش عالی میشه

سلام زهره اومدم آخرین کامنت رو بدم تا در قهوه خونه رو نبستند. خلاصه فیلم این بود چند نفر از بچه های کرمانی با هم میرن جبهه داستان با محوریت مادر یکی از این بچه ها به نام یونس میگرده! خلاصه اینا میرن جبهه یکیشون شهید میشه یکیشون اسیر میشه یکیشون هم که یونس باشه پیداش نمیشه این مادر ۱۵ سال منتظر میمونه تا آخر یونس به خواب یکی از این تجسسگر ها میاد که میگه بیا من تو شیار ۱۴۳ هستم منو بیرون بیار! بعد هم جسدشو بعد از ۱۵ سال میارن و مادرش جسد رو برای شناسایی میره میبینه. همین کل ماجرا همین بود! یه داستان که ما همه زیاد شنیدیم فیلم ساختارش چندان مبتکرانه نبود فقط احساسی بود ولی تبلیغات زیادی روش کردند! ولی به هر حال روایت یه مادر منتظر خودش در آدم یه احساساتی بر میانگیزه!

آآره سیروس جون اتبوس خودمه
اکثر بچهها خونههاشون دور
میخام همهشونو برسونم رایگان
هر سری که کافه تعطیل میشه خودم همتونو میبرم
سیروس برقا رو خاموش کن بریم همه توی ماشین شکلک دویدن بچهها سمت ماشین
شکلک سیروس در حال بستن در
کسی جااا نمونههااااا
خب سیروس بودو

خب خب سیروس شکاری این جا هست کمی در بحثهایمان زیاده روی شد و از موضوع اصلی خارج شدیم خلاصه چون امروز ما بانی بودیم نوکر همه دوستان بودیم نمی خواستیم کسی ناراحت از این جا خارج شود چون می گویند همیشه حق با مشتری هست بنا بر این این جانب بیش از اندازه معزرت خواهی کردم شاید به نظر برسد که بنده غرور خودم رو شکستم ولی یک نکته من وقتی بدانم اشتباه کردم حتما خودم و غرورم رو می شکنم تا هم طرف مقابل من رو ببخشه و هم این که دیگه چنین اشتباهاتی نکنم خلاصه دوستان مرسی که بودید ودیگه قهوه خانه بعد از ده یا پانوزده دقیقه بعد تعتیل می شود هر کسی هم داوطلب هست اعلام کنه که منتظریم مرسی که بودید و صفا بخش مجلسمان بودید مرسی مرسی فراوان

دادا چند نفری بمانه کمک دست من تا صبح اینجا رو تر و تمیز کنیم خب یعنی چی موقع خوردن بله ولی برا نظافت نه یعنی چی آقا یعنی چی خانم شکلک ازخستگی مردن سیروس جونی جانم جونش جونمان

خب حسینم که داره میره توی ماشین
بچهها هرکی خاست داوطلب بشه به دوستان چون سیروس یا شهروز یا مجتبی یا سعید
خب سیروس دزدگیر کافه رو بزن که بریم کسی نیست توی کافه

شکلک استارت زدن ماشین
شکلک سیروس دنبال جا میگرده
سیروس جان بیا این صندلی کنار خودم بشین
شکلک با صدای بلند میگم بچههااااا همه هستیییییینن؟
شکلک جواب دادن بچهها بلللللللللللههههههههه
خوشی جون اون فلشتو بده یکم آهنگای تو هم گوش بدیم
شکلک زدن فلش خوشی
شکلک دست دست دست دست
شکلک پشت سر هم بوق میزنم
بیبیبیبی،بیب،بیبفبیب،،بیبیبیبیبیبیبیببیییببب،بیبیب،بیب،بیبیب

خب شب خوش به سلامت دوستان عزیزم ولی یه نکته همیشه به کسی ارزش دهید که به شما ارزش می دهد شب خوش بای به سلامت

دیدگاه‌ها غیرفعالند.