خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

تو رو خدا تو یکی دیگه اصلا اردو نیا

اگر متن پست را مشاهده نمیکنید به این علت است که با نام کاربریتان وارد محله نشده اید.

۵۰ دیدگاه دربارهٔ «تو رو خدا تو یکی دیگه اصلا اردو نیا»

درود! من قصد نصیحت ندارم ولی نظرمو میگم: بجای جواب دادن به علی دوستان بیایند اشکالات اردو را اینجا بگویند تا برای برپایی اردو های بعدی با برنامه ریزی بهتری عمل کنیم، آخه یکی نیست به من بگه که تو که این کاره نیستی چرا بچه های مردم را آواره ی خیابان و بیابان و کوچه ها میکنی، حالا دوستان بجای علی کریمی مرا خطاب کنند و نظر دهند، راستی من از دیروز ساعت ۱۶ و خورده ای خوابیدم و امروز ساعت ۶ صبح از جای بلند شدم و متوجه شدم که صدایم کمی باز شده است و گرفتگی صدایم از نخوابیدن شب اول و کم خوابی شب دوم و سوم بوده است!

درود بر عدسی
واقعا شرمنده ایم اساسی خیلی مردی عزیزم
تو تنها کسی بودی که با وجود سن زیاد
با من خیلی شوخی کردی
دقیقا مثل اردوهایی که با دوستای بینام میرم
برخورد کردی که برام خیلی جالب بود
راستی از قابلمه ای هم که بهم دادی خیلی تشکر
لایک داری عزیزم

سلام . آره واقعا خیلی خوش گذشت . جای دوستان دیگه هم خالی
داش علی اون روزی که بچه ها میخواستن بیان بعد من زنگ زدم به عمو عدسی بعد صدای دخمل در اوردم یه ده دقیقه یه ربعی لاو ترکوندیم بعد دیدم اگه دو سه دقیقه دیگه ادامه بدم باید سر اسم بچمون بحث کنیم دیگه صدام رو عوض کردم و خودم رو معرفی کردم خخخ کلی با عمو خندیدیم . خخخ
بی خیال داش علی همه چی بالا بلندی داره زندگی رفاقت اردو . و هزار تای دیگه اگه منظورت منم باشه دفعه بعد نمیام اردو شرمنده اذیتتون کردم

خواهش میکنم داداش
نه عزیزم اشتباه کردی شرمنده
همه چی خوب بود اینقدر خوب که منو مجبور کرد این پست رو منتشر کنم
تا بدونم تو اردوهای بعدی چه طوری میتونم بچه ها رو شاد کنم و بخندونم
جای تو هم خالی بود

سلام خخخخ گفتم چی شده اما عدسی این رو مطمئنم که شما خیلی عالی بودید و آقای کریمی نصیحت فایده دارد آیا به نظر شما پیش خودم فکر کردم واااای چه هم محله ی بدی داریم چقدر ملت رو زجر داده خوش به حالتون احتمالا خیلی خوش گذشته امیدوارم بازم برگزار بشه فعلا

سلام.
بچه ها این پست رو به نتیجه گیری در مورد این اردو تبدیل نکنید لطفا.
اگه میخواید جداگانه یه پست بزنید و در موردش نظر بدید.
در اینجا فقط و فقط در مورد پست و دل نوشته علی که نمیدونم چرا این جوری نوشته حرف بزنید و بس.
در مورد این پست من عقیده دارم که اگه علی شیطنت و خوشی و هر گونه رفتاری داشته قصدی بجز شادی و شاد بودن و شاد کردن دوستانش نداشته.
البته خیلی از برخوردهایی که باهاش شد به خاطر اون پست سر کاریش بود که خداییش بچه ها رو آزرده کرد و خیلیها ازش دلخور شدن.

من از تو دل نمیبرم
اگر چه از تو دلخورم
اگر چه گفته ای به من
ز خاطرات تو برم
خوشحالم که معنی رفتارامو متوجه شدی
اما در مورد پستی که فکر میکنی سرکاری بود
یه بار دیگه با دقت بخون اگه سرکاری بود من اسممو عوض میکنم مرد نیستم اگه این کارو نکنم

از شوخی که عبور کنیم دادا مجتبی درسته نشد بیام همسفر شما بشم و روز آخر شد که بیام که اونم قسمت چیزی دیگه ای بود با اینکه چیزی که نزدیک به پنج سال دنبالش بودم توی اون چند روز بطور کامل بدست اوردم ولی خوب انشا الله سفر های بعدی از خجالت دوستان در بیایم داستان علی رو هم نمیدونم ولی اونم سر یه چیز نا چیز دلخور هست که صد در سگ باید اختلاف نظر و سو تفاهم توی همه زندگی ها باشه وولی نه اینکه بخوای دور خودت سیم خاردار بکشی و از هدفت دست بکشی و دنده عقب بگیری . حالا نیتت شوخی بوده بعد برداشت دیگه ای شده .
و اصلا بهت نمیاد این حرفا و نازک بازی ها
حالا بد بختی اسکایپتت هم چراغش خاموشه ولی در کل نزاریم افکار منفی فاصله ساز بشن . بین نابیناها
اول بخودم میگم بعد از پنج سال تازه فهمیدم . دفعه بعد مطمین باش من و تو میریم دریا ماهی های نابینا شکار میکنیم اردوی شمال باشه . .

به نظرم اگه من و تو و این یکی یا اون یکی از خودمون انتقاد نکنیم
نه پیشرفت میکنیم و نه شناخت درستی از دوستان به دست می آوریم
البته من تو این مورد از خودت آموختم داداش
باید ملتو مجبور کنیم تا از ما و رفتارای ما انتقاد کنند
و این رفتارا و برخوردا رو تحلیل کنند

تورو جون حضرت شلغم دیگه از این حرفها نزن، بچه ها باور کنید در اردو های بعدی اگه علی کریمی نباشه منم نیستم، علی جون-دیگه شکسته نفسی نکن، تازه داشت ازت خوشم میومد که اردو تموم شد، باور کن من که در صدا شناسی خنگم یادم نیست صدای تو مثل صدای کی بود!

نه عزیزم چرا من نباشم اصلا مگه میشه
ولی بدون تنها کسی که مثل بیناها باهام برخورد کرد
فقط خودت بودی ولا غیر
فدای معرفتت بشم گونی گونی عزیزم
باز هم تشکر
البته ببخشید دیگه ما غیر از تشکر و ابراز شرمندگی چه حرفی میتونی بگیم

سلام بچه ها.
من فکر کنم علی دوست داره از طریق این پست نظر دیگر بچه ها و اعضای اردو درباره خودش رو بدونه. پس بهتره که مستقیم سر اصل مطلب بریم و بهش بگیم که آیا از کارها و رفتارهاش راضی هستیم یا نه؟ البته شایدا مطمئن نیستماا.

درود بر عمو حسین کاشف معنای پستهای من
من میخوام بیشتر از اینها در خدمت دوستان باشم
ولی یه جاهایی لازمه تعارفها رو کنار بگذاریم و بیپرده صحبت کنیم
البته من که هدایت نمیشم
یعنی وقتی میخوام برم راه راست. نمیدونم چرا راه راست کج میشه
به هر حال من تلاش خودمو میکنم

سلام خدمت بچه های محله امیدوارم اردو به شما خوش گذشته باشه هدف این بود سلامی خدمت دوستان گلم عرض کنم درباره پست علی هم واقعا متوجه منظورش نشدم که بخواهم نظری در خور توجه بدم اما اگر ایشون از موضوعی ناراحت هستند که ما نمی دونیم چون نبودیم که بدونیم از بچه های گل محله که در این اردو حضور داشتن بیان و نظر بدن اما اگر ایشان کاری کرده که نباید میکرده و یا از کسی کار یا عمل نادرستی دیده که انتظار دیدنش را نداشته نه ایشان باید دیگه در جمع بقیه نباشه و نه فرد دیگر از سوی ایشون و بقیه طرد بشه و میتونم بگم نصیحت همیشه اگر تکرار بشه در صورتی که طرف مقابل خودشا به خواب زمستانی نزده باشه اثر داره .بگو اگرچه به جایی نمیرسد فریاد کلام حق دمه شمشیر میشود گاهی.دوستان خسته نباشید امیدوارم که این اردو پربار و پر ثمر بوده باشه و زمینه ای بشه برای مسافرت های بعدی موفق و پیروز و شاد باشید

ما هم سلام داریم خدمت شما
نه داداش شما تو محاسباتتون دوچار اشتباه شدید ها. شرمنده
در مورد نصیحت موضوع خواب زمستانی نیست
بلکه موضوع اینه که طرف دوازده ماه سالو خوابه
اگه فقط خواب زمستانی باشه که خوبه
وقتی بهار بیدار شد نصیحتش میکنیم
تا دیگه نخوابه
وقتی همش خوابه چه کار میشه کرد تو بگو
اگه کسی رو پیدا کردی که فقط یه روز هم بیدار باشه باز هم خوبه
امیدوار باش به آینده

درود! من که اتفاق ناجوری یا ناگواری در این اردو ندیدم یا حس نکردم، به نظر من این پست هم از وجدان علی بیرون آمده است چون یه جورایی مشکوک به نظر میرسه، این پست هم جزیی از شیطنتهای ایشان است که همه سرکاریم و از اصل اردو و خوشی هایش منحرف شده ایم، پس حالا همگی بسیج میشویم و یکی یه تیکه به علی می اندازیم، علی بیا این چایی شیرین را بگیر بخور که با ده تا قند شیرینش کردم!

سلااام به همه
آقا ما هرچی میکشیم از همین علی شیطون بلا میکشیم,عهههه
خخخخخ,شکلک شوخی با علی
علی خیییلی اردوی خوبی بود,من خیییلی خوش حال بودم که باهات آشنا شدم
یه خاطرهیی که اون شب میخاستیم بریم خونه عدسی برام ثبت شد که برای خودش جالبناک بود

سلام بر علی ی کریمی اول جوابِ آقای پژوهنده یا همون عدسی ی خودمونو بدم که آقا تو دیگه بیشتر از این ما رو چوب کاری نکن من یکی که تا آخر عمر مدیونِ تو و خانواده و فامیلِ با محبت و فدا کارت هستم و با هیچ زبونی نمیتونم احساسم رو در باره ی شما خوبان بیان کنم فقط با زبونِ قاصرم میگم ممنونم بعد به تو علی ی کریمی اگر یادت باشه تو اسکایپ صحبتهای طولانی با هم داشتیم و من بهت گفتم به نظر من آدم اگر هیچ چیز توی این دنیا نداشته باشه باید شخصیت داشته باشه بهت گفتم چه کسانی اطرافِ من زندگی میکنند و چه رفتارها و شوخیهایی با هم میکنند ولی هرگز من خودمو قاتی ی شوخیهای آنها نکرده ام برای همین احترام خاصی برایم قایل هستند میدونی چند نفر به من گفتند چرا اجازه میدی کریمی باهات این جوری شوخی کنه و من بهشون میگفتم با من مهم نیست که چه شوخیهایی میکنه بذار خوش باشه اینم یکی دو روزه حتی بعضیها به خودت هم میگفتن ایشون دو برابر سن تو را دارد چرا این طور شوخی میکنی و تو میگفتی این به ما مربوطه ولی تو حرکات و رفتارهایی ازت سر زد که دیگران خصوصا بعضی خانمها را آزار میداد و هر کس هم بهت تذکر میداد میگفتی برایم مهم نیست به نظر من ما نابیناها باید بیشتر از بیناها مواظبِ رفتارمان باشیم چون ممکن است در نزدیکی ی ما کسی یا کسانی باشند که مورد خطابِ ما نباشند ولی رفتار و گفتارِ ما را توهین به خود تلقی کنند مثلا خود من روز جمعه بعد از ظهر کنارِ چشمه ی آبِ شور وقتی با درد ناشی از گرفتگی ی عضله ی پا رو ی خاکها نشسته بودم و در حالی که مشغول ماساژ پا بودم سیگار میکشیدم و چون در مسیر باد بودم باعث آزار دوستان خصوصا خانمها شدم تا جایی که مورد اعتراض شدید قرار گرفتم و خجالت کشیدم و ناراحت شدم اما نه برای این که در حضور دیگران به من اعتراض شد بلکه برای این که موجب آزار دیگران شده بودم آخر من که توی خونه ی خودم حاضر نیستم باعثِ آزارِ خانواده ی خودم بشم چطور رازی میشم توی ی جمعی که خودم سی سال منتظرش بودم موجبات آزارِ عزیزانم را فراهم کنم خودِ آقای پژوهنده شاهد هستند که همیشه از ایشان میخواستم که به جایی راهنما ایم کنند تا با این کارم باعث آزار کسی نشم یا موقع برگشت از همون جا به خاطر گرفتگی عضله باعث تنگ شدن جای دوستان در ماشین شدم برای همه ی اینها به دوستان حق میدم که از من ناراحت باشند و با خودم قرار گذاشتم که بعد از این توی این جمعها شرکت نکنم و باعثِ رنجشِ کسی نشم و همین جا از همه ی دوستان عذر خواهی میکنم و میخوام که منو به بزرگی و بزرگواری ی خودشون ب بخشند و از همه ی عزیزان حلالیت میطلبم فدای همه علی

درود بر آقای خوانی
اگه خندوندن دوستان بی شخصیتی هست من هستم با کمال میل هم هستم
ولی بدون من نه از دست شما و نه هیچ کس دیگه ناراحت نشدم و نمیشم
هدف از انتشار این پست فرد یا افراد خاصی نبوده و نیست
بلکه هدف اینه که تو اردوهای بعدی بتونم طوری دوستان رو خوشحال کنم
که باعث آزار نباشم تا بیشتر خوش بگذره
خودت خوب میدونی که چه حرفهایی به من زده شد که اینجا رو برای بیانشون مناسب نمیدونم
ولی به خدایی خدا قسم هرگز برای یه لحظه هم ناراحت نشدم و نمیشم
به قول خودت شوخی خوزستانی دعواست
تو بقیه ی دوستان برای من عزیزید
و اگه از دستم آزرده خاطر شدید
من با کمال میل حاضرم دستتون که چه بگم پاتونم ببوسم تا هیچ کدورکی نباشه
شرمنده اگه نتونستم درست منظورمو برسونم به خاطر اینه که دایره ی لغاتم محدوده
باور کنید یا نه من حرف دلمو نوشتم
باز هم میگم من از دست هیچ کس و هیچ چیز ناراحت نیستم
به جز یه مورد
که چرا روزگار اینقدر بین ما فاصله گذاشته که نمیتونیم زود زود هم رو ببینیم
و اردو برامون یه آرزو هست تا فاصله ها رو برداریم
راستی علی تو در این مورد نمیتونی تصمیم بگیری
یعنی حتما باید هر اردویی که هست باشی
شرمنده ولی در این مورد اصلا شوخی نمیکنم
چون قرار هست تو اردوهای بعدی ما رو مهمون کنی خودت گفتی نیازی هم به شاهد نیست
پس منصرف بشو یا به روش خوزستانی که خودت میدونی منصرفت میکنم
من که خیلی ارادت دارم حتی اگه تو این طوری فکر نکنی
من از ته وجودم گفتم ولی تو باور نکن

درود بر دو علی بزرگوار.
اول به علی همشهری خودم میگم که دوست عزیز این چه حرفیه. چرا فکر میکنی که کسی از دستت ناراحت شده. اصلا اینطور نیست. همه دوستت داریم و برایت احترام قائلیم. پس خواهش میکنم دیگه از این حرفها نزن و از این تصمیمها نگیر. که ما همه تکمیل کننده همیم. و اما به علی کریمی هم عرض میکنم که پسر خوب تو هم اشتباه میکنی. فکر نمیکنم کسی ازت رنجیده باشه. شاید از برخی رفتارهات بعضیا دلگیر شده باشند و خب اینم ناشی از عدم شناخت از خلق و خوی تو ناشی میشه. شاید در ارتباطها و اردوهای بعدی با شناختی که ازت پیدا کرده اند بهتر و بیشتر باهات مانوس بشند. ولی به هر حال این تجمعات و مسافرتها برای اینه که ظرفیت و تحمل مون را بالا ببریم. به نظر من هنر اینه که بتونیم هر کس را با ویژگیهایی که داره دوست داشته باشیم. قطعا همه ی آدمها مثل هم نیستند. باید سعی کنیم از اشتباهات و اشکالات احتمالی درس بگیریم ولی نه اینکه صورت مسئله را پاک کنیم و بگوییم که ما دیگر نیستیم و دیگر نخواهیم آمد.
علی کریمی می گوید که در جمع بیناهای زیادی بوده و شوخیهای زیادی بین آنها رد و بدل میشود و ظاهرا ایشان هم از آنان تقلید کرده یا یاد گرفته که باید اینگونه شوخی کند سر به سر بگذارد و حتی شوخی فیزیکی کند که خب البته شاید اینطور باشد و شاید اگر تعدادی جوان دور هم جمع شوند خیلی شوخیها بکنند ولی ما باید به موقعیت خودمون توجه داشته باشیم که بیشتر از افراد بینا زیر ذره بین هستیم. و همچنین دوستانی هستند که از شوخی زیاد یا شوخیهای فیزیکی خوششان نمیآید. خلاصه اگر عبرت بگیریم و اگر این فرصتها را غنیمت شمرده به نوعی کلاس آموزش تبدیل کنیم آن وقت است که هرگز از بودن در جمع نمیرنجیم بلکه سعی میکنیم نقاط ضعفمان را برطرف نماییم.
پس از تو هم علی کریمی میخواهم که دیگر از این حرفها نزنی بلکه با رویکرد بهتر و جدیدتری در بین دوستان و همنوعانت قرار بگیری.
ولی خب هیچ چیز یک دستش خوب نیست و قشنگی روابط انسانی به همین فراز و نشیبهاست به همین افت و خیزهاست.
من هم از عدسی خوشقلب محله بخاطر کمک به برپایی این اردو کمال تشکر را دارم و همچنین از خانواده ی محترمش که حقیقتا کم نگذاشتند بویژه خواهران مهربانش که چون شمع گرمی بخش محفل و اردوی ما بودند.
فقط کاش میتوانستیم همسر محترم ایشان را هم زیارت کنیم و از زحمات وارد شده به ایشان هم تشکر و قدردانی نماییم.
یادم نمیره که صبح ۵شنبه وقتی از خواب بیدار شدیم و عدسی داشت به امورات رسیدگی میکرد یهو علی کریمی گفت که یکی یه قابلمه بیاره که باهاش تنبک بزنم و عدسی که سرش خییلییی شلوغ بود تو اون هیری ویری یه قابلمه در اختیار علی گذاشت و گفت که هرچی میخوای تنبک بزن.
بعله یه اینجور آدمیه این عدسی. یعنی موقع کار و فعالیت هم از درخواست دوستش باز نمیمونه و سعی میکنه اجابتش کنه.
خلاصه بازم و هزاران بار دیگر تشکر و ممنون.
نظرات بیشتر را در پستی خواهم نوشت که به گزارش مفصل این اردو اختصاص خواهد داشت.

درود بر عمو حسین
من که متوجه نشدم تو کدخدایی ویرایشگری یا کاشف معنای پستهای منی
ولی ظاهرا تو همه فن حریف این محله هستی نه من بیسواد
من چند بار باید بگم فقط از دست روزگار دلگیرم که بین ما فاصله گذاشته
باور کنید هر وقت با بچه ها تو اسکایپ حرف میزنم حس میکنم پیشم هستند
برا همین هیچوقت تا جایی که امکان داره چت نوشتاری نمیکنم
چون دوست دارم صدای دوستانم رو بشنوم
پس هیچ کسی نمیتونه تصمیم بگیره که تو اردوهای بعدی نباشه با کمال شرمندگی
این قانون به دلیل مغایرت با قانون اساسی محله پذیرفته نیست
برای روشن شدن موضوع بند این قانون رو در زیر مرور کنید
اصل ۱ قانون اساسی محله
همه با هم برادر و برابر هستند و باید در کنار هم زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند
بر اساس همین اصل هیچ چیز مانند سن عقیده سلیقه و جنسیت و نژاد نمیتواند بین اعضای محله اختلاف ایجاد کند
مصوب ۱۵ مرداد ۱۳۹۰ سال افتتاح گوش کن
ابلاغ توسط مجتبی خادمی

درود
دلم می خواست که الان نزدیکت می شدم و با عصای بابا بزرگ خودم رعد چنان بر سرت می کوفتم که حالت جا می آمد ! ببین پسر خوب تو که ظرفیت نداشتی چرا رفتی و علی کریمی را ناراحت کردی ؟ اصلا هر جا که علی کریمی برود تو هم باید بروی ؟ خیلی دلم یم خواست تا کنارت بودم و گوشت را می کشیدم ؟مردم آزار علی آزار !
بله بچه ها مشخصه خیلی خوش به شما گذشته و حسودی ام شد تازه این مردم آزار فهمیده که من در اردوی بعدی هستم بخاطر همین ترسیده و حالا هم که علی گفته دیگه نیاد اصلا هم جرات نخواهد کرد که بیاید .
عدسی راستش من می خواستم که بر سر علی بکوبم اما شما اضاف شدید ؟ و بعدش هم حاجی فری غایب و اینطور شد که نشد ؟
علی دیگه بهت بگم که سیکار کار بدی هست و اگه فهمیدی بجای اردو نرفتن به سیکار نرو /
اعتراض من به مجتبی این است که اولا از مدیریت این اردو شانه خالی کرده است و بعد هم پارتی بازی کرده است در انتخاب افراد علی رغم قیافه حق به جانب گرفتنش ؟ اصلا این عدسی که نام نویسی نکرده بود بعلاوه چند نفر دیگه چرا در اردو بودند ؟ شکلک حالا مجتبی این کامنت رو حذف میکند ؟و بسیار عصبانی تشریف دارند !
دوستان من و از جمله علی کریمی حکه اولین بار است در مطلبش شرکت دارم در هر اجتماعی اغلب مردم عادی محسوب می شوند و عده کمی شلوغ و عده کمی هم ساکت هستند ؟ و ضرب المثلی است که می گویند در نبود گوشت چغندر هم سالاره ؟ من مطمئنم اگر دوست علی کریمی هم موجبات آزار بوده و اگر این مسئله شدت می داشت مطمئنا توسط گروه اجازه فعالیت با شدت هرگز داده نمی شد و مطمئنا چاشنی اردو بوده است و درخواست دیگر من این است که بدی و کاستی های این اردو را ای کاش در همانجا دفنش می کردید و همواره با حوشی ها ولذت هایش یادآور می شدید که همینطور انجام شده است .
به دوست علی کریمی که دیگه در اردو های بعدی علی کریمی راهش نخواهد داد نیز میگویم من ضامن شما نزد علی می شوم اما قول بده که به اندازه کمی هم از تجربیاتت درس یاد بگیرد و نزد عمو ها درس پس بده ؟
اما علی کریمی اگر در رباط کریم هستی هم اکنون به داروخانه شبانه روزی برو و نزد دکتر اصلی آن برو بگو قنبر فرستادتت و داروی شفا بخش از این دکتر طلب کن مطمئن باش در اردوی بعدی حالت بهتر از این خواهد بود و تحمل اون مزاحم را نیز خواهی داشت خخخخخ.
به امید بر پائی اردوهای بعدی گوش کن با محوریت مجتبی و صدر اعظمی شهروز خان اگر تا الان بخاطر سوزانده شدن رمزش دیگر رمقی برای ادامه داشته باشد .؟!
من به توانائی های همه شما بر خود می بالم و خوشحال هستم که دوستان خوبی همچون شما و افراد کاربردی دارم .همواره شاد و شنگول باشید وعلت وجود اسامی جدید را نیز اگر می شود بیان کنید ؟
بای .

درود بر شما که آمدید
من فقط از دست روزگار ناراحتم روزگار
من از طرف کسی مزاحمتی ندیدم شرمنده عزیزم اشتباه متوجه شدید
من هر اردویی باشه هستم البته با رضایت دوستان
گفته را نمیگویم
من از دست هیچ کسی ناراحت نیستم و ناراحت هم در آینده نمیشم
هیچ کس و هیچ چیزی نمیتونه منو برنجونه جز روزگار که
بین منو دوستان فاصله گذاشته لعنت بتو ای روزگار
من از خودم دلگیر بودم که نتونستم درست دوستانم رو خوشحال کنم
برا همین این پست رو منتشر کردم
یادم تو تاریخ خوندم همه ی پادشاها یه دلقک داشتند
یعنی من این عنوان هم نباید داشته باشم
تموم آرزوم اینه که دوستام بخندند
شادیها را دریابیم. غمها همیشه در کنینند

سلام به آقای کریمی گرامی و گرانقدر
به نظر من شما خیلی ب خودتون سخت میگیرین! مهم اینه که شما ذهن خلاقی دارین و همیشه در جستجوی راههایی برای ایجاد شادی و خوشحال نمودن دوستان و ایجاد انگیزه های مثبت برای هم محله ایهای خوبمون هستین، این وسط ی وقتهایی هم انسان غیر عمدی ی کاری انجام میده که خودش بیشتر از بقیه ناراحت میشه . من که منتظرم در اردوهای بعدی هم باشین و گزارشهای قشنگی برامون بنویسین و الان هم منتظر پست های جالب شما نشستیم. در پناه یزدان مهربان، همیشه پیروز باشید و سربلند

درود بر شما
نه من سخت نمیگیرم چرا اصلا باید بگیرم
من خوشحالم از خوشی دوستان و ناراحت از غم دوستان
وقتی مشکلی از کسی میشنوم و میدونم نمیتونم کاری کنم
اونقدر ناراحت میشم که وصف ناپذیره
شاید باورش سخت باشه ولی درکش سختر
تا شما را دارم غم میخوام چه کار

من هم لایک تو رو لایک میکنم لایک
تا نرنجی خوش باشی
اگر خوشحالتر هم میشی تا باز هم لایک کنم
اینقدر لایک کنم تا دیگر لایک دیگه ای نباشه
ای به فدای لایکهایت لایک
باز هم از طرف دوستانی که میخواهند لایک تو را لایک کنند ولی به دلیل
تموم شدن لایک نتونستند لایک کنند من لایک میکنم عزیزم نگران نباش

سلام بر آقای کریمی گرامی خب چی بگم والا به نظر من اردو بینا و نابینایی نداره مهم این هست که توی اردو بدونیم افراد مختلفی با سلایق مختلف هستند به قول خودتون پیر و جوون خانم و آقا و نمی شه همیشه یه رفتار رو تکرار کرد شاید اون رفتار جاهای دیگه مناسب با اوضاع خوب هم باشه ولی اصل نسبیت رو هیچ وقت نباید فراموش کردش دیگه نه آیا؟ شکلک ان شا الله اردو های دیگه هم خواهید اومد البته با استفاده از تجربیات این اردو تون و همراه با همین وجدان تون نه روانشناس و روان پزشک و هر کس دیگه ای “خودتون با خود واقعی تون …. اونی که دوست دارید باشید و نشونش بدید به نحوی که همه هم اون رو ببینند و باورتون کنند ….
در کل که اردوی خوبی بود باشد که مجدد تکرار اندر تکرار شود ….

خدا رو شکر من برخورد زننده ای از طرف شما ندیدم, البته اون قدر هم باهاتون برخورد نداشتم, ولی جدی یه صفت خوبی که حس می کنم صاحبشین اینه که خود خودتون هستین, خود واقعی, بر طبق سلیقه و نظر بقیه تغییر نمی کنید, این طور آدما خاص و جالبن, موفق باشید و سلام چون یادم رفته بود,

سلام عزیزم من از دست تو و یا هیچ کس دیگه ناراحت نیستم این که گفتم دیگه توی هیچ اردویی شرکت نمیکنم برای این بود که باعث آزار دوستان عزیز تر از جانم نشم فقط برای این بود و نه چیز دیگه ای من هم حرفهایی را که به تو زده میشد را میشنیدم و به عنوان یک مرد ناراحت میشدم مخصوصا وقتی از طرف ی خانم بیان میشد اگر من میخواستم از شوخیهایت ناراحت بشم ما توی اسکایپ بیشتر از اردو با هم حرف زدیم و شوخی کردیم اگر قرار به ناراحت شدن بود اون جا بهت میگفتم پس من برای خودم نبود که ناراحت شدم بلکه برای حرفها و بعضا توهینهایی که خطاب به تو میشنیدم ناراحت شدم علی جان ما شخصیت مون و احترام مون دست خودمونه وقتی ی حرف یا ی کار رو بیش از حد تکرار کنیم این میشه اونایی که از آقایون بودند و بهت تذکر دادند ی جوابی بهشون میدادی ولی اون خانم که سر سیگار کشیدن من بهم پرخاش کرد و حق هم داشت یا اون خانم که در حال رفتن به سمت سی و سه پل اون حرفهای زشت رو به تو گفت و نمیدونم و نمیخوام هم بدونم کی بود رو میشه چه جوابی بهش داد اون هم حق داره توی چنین جمعی شاد و خوش باشه و نه من و نه تو و نه هیچ کس دیگه ای حق نداریم و ندارد که این حق رو ازش بگیره این جا همون جاییست که میشه آزادی رو تعریف کرد و تعریفش هم این است که ما تا جایی آزادیم که به آزادی دیگران لطمه وارد نکنیم راجع به مهمون کردن بچه ها باور کن من تو گور هم که باشم یادم نمیره گفتم که شما دعا کنید وضع کار و کاسبیم خوب بشه حتما این کار رو میکنم حتی اگر خودم هم نباشم باز هم میگم من اصلا از تو ناراحت نیستم و اگر حرفی هم بهت تو اردو یا این جا یا اسکایپ زدم یا میزنم فقط برای این است که فکر میکنم همه ی ما به تجربه ی هم نیاز داریم و خودت که میدونی ما خوزستانیها اگر گوشت همو بخوریم عُستوخون همو واسه روز مبادا نگه میداریم حالا تو اسکایپ بیشتر با هم صحبت میکنیم خدا پشت و پناهت باشه

درود بر آقای خانی
بگم خدمت شما که
من از هیچ حرفی از هیچ کسی در هیچ جا و مکانی و در هیچ حالی ناراحت نشده و نمیشم
من اونطوری که هستم زندگی میکنم نه اونطوری که مردم میخوان
من همیشه میگم دایره ی لغات خودم محدوده
پس به هر کس هم که ممکنه حرفی بزنه حق میدم که محدودیت لغات داشته باشه
من هیچ وقت بازیگر خوبی نبودم و فکر هم نمیکنم بتونم یه چنین مهارتیو به دست بیارم
من خودم هستم خودم نقش هم بازی نمیکنم یعنی بخوام هم نمیتونم
نه فقط تو این اردو بلکه تو همه ی ادوار زندگی
هیچ وقت از دست کسی ناراحت نمیشم و نخواهم هم شد در آینده
در ضمن من اگه بیل زن بودم اول تو باغچه ی خودم میزدم
نه اینکه بخوام برا کسی دعا کنم
به قول بیناها که میگن
شما دلتون پاکه برامون دعا کنید
چشم باشه
رفع بلا. رفع گرفتاری
داغ اولاد نبینید و خیلی دیگه که من نمیدونم
امیدوارم تو اردوهای بعدی ببینمت تا شاید هدایت بشم
موفق باشید

درود! راستی چرا روی اون قابلامه تمبک نزدی تا بیشتر بخندیم؟! ببین علی جون-من و تو تیکه ی یکدیگر هستیم: با این تفاوت که من در مواقعی خاص رعایت میکنم ولی تو سماجت میکنی، من اسکایپ ندارم تو یه زنگ بزن که شماره منو داری تا برای اردوی پایه های نیمه ی خرداد صحبت کنیم و اگر پایه بودی بیایی بریم روستا و آنوقت ثابت کن که…،…!

دیدگاهتان را بنویسید