خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

دانلود کتاب صوتی مردی که می خندد. اثر ویکتور هوگو. کتابخانه فاطمه زهرای شهرداری اصفهان

ترجمه جواد محیی. نشر جاودان خرد. 647 صفحه. حجم فایل صوتی 340 مگابایت.
درباره نویسنده
«ویکتور ماری هوگو» بزرگترین شاعر قرن نوزدهم فرانسه و شاید بزرگترین شاعر در عرصه ادبیات فرانسه و نیز داستان نویس، درام نویس و بنیانگذار مکتب رومانتیسم، در بیست و ششم فوریه 1802متولد شد. وی سومین پسر کاپیتان « ژوزف لئوپولد سیگیسبو هوگو» ( بعدها به مقام ژنرالی نائل آمد) و «سونی تره بوشه» بود. هوگو به شدت تحت نفوذ و تاثیر مادر قرار داشت. مادر وی از سلطنت طلبان و از پیروان متعصب آزادی به شیوه ولتر بود و تنها بعد از مرگ مادر بود که پدرش، آن سرباز شجاع، توانست علاقه و محبت فرزندش را نسبت به خود برانگیزد.
سال های کودکی ویکتور در کشورهای مختلف سپری شد. کوتاه مدتی در کالج نجیب زادگان واقع در مادرید اسپانیا درس خواند و در فرانسه، تحت تعلیمات معلم خصوصی خود پدر ریوییر، کشیش بازنشسته قرار گرفت. در سال 1814 به دستور پدر وارد پانسیون کورد ییر شد و بخش اعظم تحصیلات ابتدایی را در آنجا گذراند.
تکالیف مدرسه مانع از مطالعه آثار معاصران، به ویژه شاتوبریان و نیز مانع از نگارش تصنیفات ادیبانه او نشد. سرودن شعر را با ترجمه اشعار ویرژیل آغاز کرد و همراه با این اشعار، قصیده بلندی در وصف (سیل) سرود.
شعر بلند «شادی مطالعه در لحظه لحظه حیات»، او را به جمع شاعران پیوند داد و در همین سالها (قبل از بیست سالگی) نخستین قصه بلند خود ، یعنی کتاب Bug Jargalرا منتشر کرد و با انتشار این کتاب به جمع ادبا راه یافت.
در سال 1821 با انتشار کتاب« نوتردام دوپاری» (گوژپشت نوتردام) که بعد از بینوایان بزرگترین اثر اوست، شهرتی فراگیر یافت. این کتاب قبلا در همین سایت گوشکن معرفی و بارگذاری شده است. در سال 1822 با « آدل فوشه» دوست دوران کودکی خود، ازدواج کرد. در سال 1827 « درام کرمول» را نوشت و مقدمه ای مفصل برای آن آورد که خود کتابی مستقل بوده و اهمیت آن به مراتب فراتر از خود درام است. این مقدمه را می توان «مرامنامه مکتب رومانتیسم» دانست. از این زمان به بعد ، هوگو دوستداران بسیار یافت و از 1829 تا 1843 سال های بالندگی و کامیابی او بود و در این دوران، ده ها رمان و منظومه سرود. در سال 1845 از طرف شاه به مجلس اعیان دعوت شد. انتخاب وی اعتراضات فراوانی را برانگیخت و به مدت سه ماه، درگیری هایی آغاز شد که سرانجام ،به گوشه گیری هوگو انجامید و هوگو در انزوای تمام، شاهکار انسان دوستانه خود، « بینوایان» را به رشته تحریر درآورد. با وقوع انقلاب 1848 فترتی در قصه نویسی هوگو پیدا شد و بطور فعال وارد جریانات سیاسی گردید. در دسامبر همان سال، از کاندیداتوری لویی ناپلئون برای پست ریاست جمهوری حمایت کرد و برای مدتی، حامی حزب محافظه کار و ریاست جمهوری بود، لیکن بالاخره از او دوری گزید و در نطق تاریخی 18 ژوئیه 1851 در بررسی قانون اساسی گفت : «چون زمانی ناپلئون کبیر داشته ایم، باید ناپلئون صغیر نیز داشته باشیم؟»
بعد از کودتای 2 دسامبر 1851 به بروکسل گریخت و در تبعید دراز مدت خود ، آثار بزرگی را تدوین نمود. ویکتور هوگو در زمان حیاتش همواره به دلیل داشتن عقاید آزادیخواهانه و سوسیالیستی و حمایت قلمی و لفظی از طبقات محروم جامعه، مورد خشم سران دولتی و حکومتی بود ولی علی‌رغم فشارهایی چون سانسور، تهدید و تبعید هرگز از آرمانهای بلند خود دست نکشید. او ابتدا به بروکسل و سپس به جزیره جرزی و در نهایت به جزیره گریزین که از جزایر دریایی مانش است، تبعید شد. در آنجا بود که به نوشتن درباره نکوهش اعمال ظالمانه حکومت فرانسه ادامه داد و درنتیجه مقالات مشهور او بر ضد ناپلئون سوم در فرانسه ممنوع شد. با این وجود این مقالات تاثیر زیادی از خود به جای گذاشت. هوگو در تبعید در زمینه نویسندگی به تکامل و پختگی رسید و نخستین اشعار حماسه برساخته خود را با نام افسانه قرن‌ها، کتاب بینوایان، کتاب جنجال‌برانگیز ناپلئون صغیر و بسیاری آثار دیگر را در این دوران نوشت؛ او در باره نگارش رمان بینوایان گفته‌است: «من این کتاب را برای همه آزادی‌خواهان جهان نوشته‌ام» با وجود اینکه ناپلئون سوم در سال ۱۸۵۹ تمام تبعیدی‌های سیاسی را بخشود اما هوگو از پذیرش این عفو سرباز زد زیرا پذیرش بخشودگی بدین معنی بود که او دیگر نباید از دولت انتقاد کند. او پس از سرنگونی امپراتوری ناپلئون سوم در سال ۱۸۷۰ به عنوان قهرمان ملی به پاریس بازگشت و عضو مجمع نمایندگان ملی و بعد به عنوان سناتور جمهوری سوم انتخاب شد.
او به مدت چند سال، مظهر مخالفت با امپراتوری و طرفدار جمهوری بود. در سال 1871 به مجلس ملی راه یافت، ولی خیلی زود از نمایندگی مجلس کناره گرفت.
در سال 1874 در کمال بی اعتنایی نسبت به نقد های تاریخی ناتورالیست ها، کتاب « نود و سه» را به رشته تحریر درآورد.
در سن هفتاد و پنج سالگی، کتاب دلنشین«هنر پدر بزرگ بودن» را نوشت؛ اما باز هم به دنیای سیاست گرایش داشت و در سال 1876 به مجلس سنا راه یافت.
ویکتور هوگو سر انجام در ماه می سال 1885 بعد از یک دوره بیماری در گذشت؛ لیکن با بر جای گذاردن اشعار و داستان های شکوهمند، نامش برای همیشه جاوید ماند.
اما مردی که می خندد. سخت است چیزی در معرفی این شاهکار نوشته شود که داستان را لو ندهد. ماجرا در انگلستان اواخر دهه 1680 می گذرد. پارلمان به خیال خود برای حمایت از کودکانی که دزدان دریایی به بیگاریشان وامیداشتند مصوب می کند که مجازات این عمل مرگ تدریجی بر چوبه دار است. اتفاقا راهزنان موضوع را خیلی جدی می گیرند و تدبیر قانونگذار اثر می کند اما به شکلی فاجعه بار. یعنی بسیاری از این کودکان را از ترس مجازات در جزیره هایی متروک به حال خود رها می کنند تا در گرسنگی جان بدهند و اثری از جنایت برجای نماند. قهرمان داستان, یکی از همین بچه هاست که در یک شب یخبندان ژانویه از کشتی راهزنان طرد می شود و به دست طبیعت می سپارندش. تقلای او برای زنده ماندن از زیباترین توصیفاتی است که خوانده ام. خلاصه کنم. ویکتور هوگو این ماجرا را وسیله ای قرار داده تا اطلاعات تاریخی و فلسفی گرانبهایی در اختیار خواننده بگذارد.
راستی رمان یک دختر خانم نابینا هم دارد به اسم دآ. وصف حالش به نظرم یک مقدار تصنعی است ولی در عین حال هوگو دنیای ما نابینا جماعت را آنقدر خوب به تصویر کشیده که گاهی احساس می شود یک عمر بین همنوعان فرانسویمان سر کرده است.
امیدوارم بعدها آثار دیگر او هم گویا بشود. خصوصا بینوایان که شاهکاری است در نوع خودش و به تعبیر مرحوم محمدتقی جعفری در اروپا منزلتی همسان کتاب مقدس دارد. می خواهم اگر بودجه اش جور بشود, بینوایان را بدهم “رهگذر” بخواند.همان که ندیمه را خوانده است. شما موافقید؟ حیف نیست این شاهکار بزرگ ادبی از دسترس ما به دور باشد؟ البته روایاتی هست به این مضمون که در زمان های خیلی قدیم موسسه معظم رودکی این کار را انجام داده است, ولی ظاهرا کیفیت ضبط آنقدر پایین بوده که خودشان هم نتوانسته اند توی آرشیو تحملش کنند. البته همان بیکیفیت را هم من هرچه گشتم جایی پیدا نشد که نشد. پس در حکم عدم است و ان شا الله ضبطش می کنیم.
یک تشکر فوق العاده خاص هم باید از خانم رفیعی بکنم که انصافا عالی خواند این رمان را. گوژپشت نوتردام را هم ایشان ضبط کرده و حالا هم کارگران دریا را دارد کار می کند, یعنی که ضبط می کند.
فصل اول را از
این لینک
دانلود کنید.
و اگر پسندیدید کل کتاب را از
اینجا
دانلود کنید..
و کلام آخر. با ما در تماس باشید: frz.ketab@gmail.com