خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

نابینایان را در امور خانه مشارکت دهید

سلام دوستان خوب هممحلّه ای

حالتان که خوب است؟ خدا را شکر

می خواهیم در مورد خانه‌داری نابینایان صحبت کنیم.

افراد بینای خانواده فرصت انجام کارهای خانه را به نابینایان نمی دهند و از آنها کمک نمی گیرند.

آنها به خیال خود دارند لطف می کنند ولی این لطف نیست, بلکه ظلم در حق نابینایان است

من می خواهم تجربیاتم را در امور خانه به شما منتقل کنم, شاید به درد شما هم بخورد.

قلب خانه کجاست؟ آفرین. آشپز‌خانه

اموری که باید در آشپز‌خانه به آن توجه کرد عبارتند از:

  1. گاز باید ترموکوبل دار باشد
  2. دستگیره‌هایی که با کمک آن قابلمۀ داغ را بر می‌دارید, باید از جنس پارچۀ نخی و کلفت باشد می توانید خودتان در خانه آنها را تهیه کنید دستگیرۀ بازاری به درد نمی خورد
  3. اگر می ترسید از گاز استفاده کنید می توانید از آرام‌پز و پلوپز استفاده کنید
  4. قابلمه‌ای که می خواهید درآن برنج دم کنید باید مرتفع باشد تا شعله دمکنی را که دور قابلمه می پیچید نسوزاند و اگر شعله خیلی بلند باشد این اتفاق می افتد
  5. بهتر است روغن را در ظروفی بریزید که قابلیت اسپری کردن را داشته باشد
  6. یکی از مهم‌ترین موارد, نظم در آشپز‌خانه است, شما باید هر چیز را در جای خود بگذارید
  7. اگر می خواهید یک دست چای خوش‌رنگ برای اعضای خانه بریزید باید بدانید که چایی که از آن استفاده می کنید زود دم است یا, دیر دم. به طور معمول چایهای ایرانی دیر دم است و باید صبور باشید
  8. هنگام دم کردن چای بعد از جوش آمدن کتری زیر آن را اول خاموش کنید تا بخاری که توسط حرارت بالا می رود دست شما را نسوزاند, بعد از دم کردن زیر کتری را روشن کنید
  9. تشخیص و استفاده از ظروف شیشه‌ای و بی رنگ برای کم بینایان سخت است
  10. حس بویایی و لامسه به شما در خیلی از امور آشپزی کمک می کند
  11. برای سبزی پاک کردن اوّل سبزی‌های مختلف را بشناسید برای مثال فرق جعفری و گشنیز را بدانید اگر از لمس کردن نتوانستید سبزی را تشخیص دهید از بوی آن کمک بگیرید, یعنی ساقه و برگ سبزی را خوب بفشارید و به کمک عطر و بوی آن نوع سبزی را تشخیص دهید.
  12. نکته‌ای که در مورد سبزی پاک کردن باید بدانید این است که, انواع علف هرز را بشناسید. علفهای هرز خشبی و سخت اند یا این که چسبناک‌اند و بافتشان با سبزی فرق دارد کمی تمرین و تجربه به شما کمک می کند فقط شما نمی توانید سبزیهای زرد و سفید که سبزینه ندارند ببینید که چاره ندارد
  13. شما باید انواع ادویه بخصوص رایج ترینآنها را مثل فلفل سیاه و قرمز و زردچوبه را بشناسید یادتان باشد تشخیص طعم و بوی ادویه از دیدن رنگ آن کاراتر است, فقط سعی کنید ادویه‌ها را کنار هم خیلی نگذارید چون بوی آنها مخلوط می شود و شما گیج می شوید, یا این که اگر به یک ادویه دست زدید دستتان بوی آن ادویه را می گیرد و شما را در تشخیص ادویۀ دوّم گیج می کند البته این مورد مربوط به ادویه‌هایی با بوی مشابه است
  14. یادتان باشد که همۀ این مسائل باید با تمرین و تجربه برای شما مفهوم شود. نکتۀ دیگر مجردها چون مدیر خانه نیستند کارشان سختتر است, در این صورت باید خودشان برای خودشان وسائل ضروری آشپزخانه را درجایی مخفی نگهداری کنند که دیگران آنها را دست نزنند
  15. بین رنگهای وسایل منزل بخصوص آشپزخانه باید تضاد رنگی باشد, برای مثال رنگ کاشیها اگر سفید است رنگ یخچال باید پر رنگتر باشد تا به راحتی توسط کم بینایان تشخیص داده شود. در کل برای یک کم بینا رنگ پس زمینۀ هر چیز مهم است. مثل رنگ سفره و بشقابها که باید متضاد هم باشند

این نکاتی بود که به ذهنم رسید . یادتان باشد که هر چه امکانات شما مجهزتر باشد شما راحتترید, ولی لذت غذا پختن با امکانات ابتدایی بیشتر است

یادتان باشد که حواس بویایی, شنوایی, چشایی و لامسه در اختیار شماست. از آنها استفاده کنید

در مورد کارهای نظافت منزل هم اگر بخواهید با هم صحبت می کنیم که این به شما بستگی دارد.

نظر یادتون نره, بیایید و از تجربیات خود در این موارد صحبت کنید.

خدا حافظ شما باشه همیشه

۵۹ دیدگاه دربارهٔ «نابینایان را در امور خانه مشارکت دهید»

درود بر مریم خانم گرامی. فقط میتونم بگم آفرین آفرین آفرین دختر. بسیار کار خوبی کردی که تجربیاتت را با دوستانت به اشتراک گذاشتی. ما و محله به اینگونه مطالب شدیدا نیازمندیم.
به حق اشاره کردی که خانواده هایی که نمیگذارند فرزندانشان در امور خانه داری مشارکت کنند نه تنها خدمتی به آنها نمیکنند بلکه به نوعی ظلم و جفا در حق آنان روا میدارند.
ولی مریم من وقتی میخوام چای درست کنم گاز رو خاموش نمیکنم. قوری را میذارم کنار گاز بعد کتری را برمیدارم و آبجوش را میریزم توی قوری. بعد دوباره کتری را میذارم روی گاز و در کتری را برمیدارم و قوری را میذارم روی کتری. برای چای ریختن هم اول قوری را برمیدارم و کمی چای میریزم توی لیوان بعد در کتری را میذارم و برمیدارم و آبجوش میریزم توی لیوان.
باز هم تشکر میکنم و منتظر مطالب بعدیت هستیم.
موفق باشی خانم مهندس.

رعععد بزرگ این مطلبو پسندید.
راستی چند وقت پیش یکی از ونوسیا به من گفت که حتی نیمرو هم تا حالا درست نکرده و کلا از گاز میترسه .
هر چی تشویقش کردم ؛ حاضر نشد که امتحان کنه . برام جالب بود که کامپیوتر و زبانش عالی بود .
اممممما بهش گفتم اگه مادرت نباشه این کامپیوتر برات میشه کامپیوچرت و از گشنگی میمیری .
فک میکرد باید دستکش پارچه ای برای آشپزی دستش کنه . ولی اون دستکشا برای مواقعی خوبه که می خواهیم از داخل فر غذارو بیاریم بیرون ، نه زمان آشپزی .
دخترم ی پست بزن که ترس دخترا بریزه .البته اگه منم نبین بودم ، دست کمی از این دختر نداشتم و چه بسا کامپیوتر و زبان هم یاد نمی گرفتم.
ولی خب قصد توپو تشر ندارم. چون خیلی دوسش دارم ، می خوام که مستقل بشه و نترسه .
هر چند خودم که چشامو بستم، دیدم که تخم مرغ توی ظرف نریخت . و کلی گاز کثیف شد .
البته در همه مراحل چشام بسته بود . خخخ رععععد اگه نبین بود ، خیلی بی دستو پا بود و گند میزد به آشپزخونه

سلام

راستش پارسال من هنوز کامپیوتر بلد نبودم همسر آقایی که مرا راهنمایی کرد به من اصرار داشت که ادامه تحصیل دهم ولی من دوست نداشتم مادرم به او گفت که من خیلی از کارهای خانه را انجام می دهم ولی ایشان خیلی به این مسئله توجه نکرد.

او به من گفت اگه نمی خوای درس بخوانی کامپیوتر یاد نگیر وبشین رادیو گوش بده
من خوشم نیامد مگه یک نابینا باید حتمی فوق لیسانس بگیره تا موفق باشه
خیلی زشته که یک نابینا نتوانه کارهای خانه را انجام دهد

ممنون از حضورتان

سلام مریم خانم منم واقعا از مطالب شما استفاده کردم نکات خوبی رو گفتید واقعا دختران نابینا به نکات این چنینی نیاز دارن منم خودم در مورد آشپزی هنوز تو برخی از مسائل ضعیف عمل میکنم ولی تا جایی که بشه کارهای مرتبط با خانه به خصوص آشپزخانه رو انجام میدم فقط من یکمی با کتری آب جوش مشکل دارم خخخ بنظرم یکمی بیشتر از یکمی خطرناکه هههه نظرم اینه که بچه ها از سماور استفاده کنند یا کتری هایی که مثل سماور هستند و دارای شیری شبیه شیر سماور هستند بنظرم تا حدی کار رو راحت تر میکنه

سلام مریم.
بسیار نکات مفیدی بود که اگه دوستان کمی فقط کمی همت کنن میتونن یه خانه دار حرفه ای بشن.
بچه ها تو رو خدا از این مطالب استفاده بهینه کنید و از کمک دوستتون کمال بهره رو ببرید.
ممنون مریم که از این پستهای کارساز و مفید میذاری.

مرسی مریم شیبانی…خیلی خوبه که دخترا یاد بگیرن کار خونه بکنند…من با اینکه یک فمنیست دو آتیشه ام، از کار خانه داری بسیار لذت میبرم…هیچی به اندازه ی آشپزی لذت بخش نیست دخترا…یک دختر باید نمره ی آشپزیش بیست باشه!!!! ربطی هم به بینایی و نابینایی نداره!!!ربطی به تحصیلات نداره!!! دختر دختره!!!من در طول هفته و ماه و سال آشپزی نمیکنم، ولی وقتی مهمون از راه میرسه، حتی اگر تعداد مهمانها پنجاه نفر هم باشه، تمام بار آشپزی بدوش منه!!! چون مادرم به آشپزی من اعتماد داره، ولی به آشپزی خودش نه!!!!
نظرم اینه که آدم در طی کار خونه، فکرش در حال استراحته!!!بعد از کامپیوتر بازی و اینا پاشید و با کار خونه به فکر و ذهنتون استراحت بدین!!!
در ضمن من فکر میکنم که دخترای گل نابینا همونطور که لامسه شون خارق العاده است، بویایی و چشاییشون هم خیلی بهتر از بیناهاست…

درود و آفرین بر شما راستش وقتی که به مادران شاگردام میگم بگذارید دختران نابینای شما کار منزل یاد بگیرن میگن میترسیم خودشون را بسوزونن یا خونه را آتیش بزنن ولی بنده چندین مورد به منازل اون ها رفتم و در حضور والدین شون به اون ها یاد دادم که چه طور میشه حتی با کبریت گاز را روشن کرد و بعضی از مهارت های دیگه مثل چایی دم کردن و طرز ریختن آب جوش توی فلاسک را بهشون یاد دادم

راستی شاید زیاد جالب نباشه ولی روش من واسه نیمرو کردن تخم مرغ این هست اول روغن را توی ماهیتابه میریزم بعد که روغن جوش اومد گاز را خاموش میکنم بعد تخم مرغ ها را توی اون میشکنم که البته من معمولا چهارتا واسه خودم میشکنم اگر بخواد گاز روشن باشه تا بخوام چهارمی را بشکنم اولی کمی میسوزه بعد از این که اون ها را شکستم با قاشق اون قدر همشون میزنم تا زرده و سفیده حسابی مخلوط بشن بعد گاز را با شعله ملایم روشن میکنم و دوباره هم میزنم و هم زمان مقداری فلفل سیاه و نمک بهش اضافه میکنم البته بعضی وقت ها هم کمی آرد بو داده بهش اضافه میکنم

و اما روش من واسه این که بفهمم برنج دم اومده یا نه این هست وقتی حس کردم که برنج دم اومده انگشتم را خیس میکنم و به قابلمه میزنم اگر صدای جیز ازش بلند شد یعنی این که دم اومده و واقعا هم همیشه درست از آب در اومده

سلام خوبه که تجربیاتتون را میگویید. برنج را بعد از آبکش کردن که داخل قابلمه می ریزیم و کف آن را هم از قبل کمی روغن, این جا زیر شعله زیاد است که برنجی که آبکش شده حرارت بگیرد
بعد از چند دقیقه که زیر قابلمه بالا بود سر انگشتمون را که خیس کردیم به دیوارۀ قابلمه میزنیم اگر صدای جیز داد تازه زیر برنج را کم می کنیم حالا باید برنج دم بکشد

و اما شیوه پوست گرفتن سیب زمینی با روش نابینایی خودم. وقتی میخوام سیب زمینی را پوست بگیرم یه کاسه آب را هم کنارم قرار میدم شاید بپرسید این کاسه چه کار بردی داره الآن میگم ببینید وقتی ما مقداری از پوست سیب زمینی را میگیریم سطح کل سیب کثیف میشه و کمی سخت میشه فهمید کدوم قسمت پوست داره و کدوم قسمت بدون پوست هست وقتی شما سیب را فرو کنید توی آب و بیرون بیارید سطح اون پاک میشه و به راحتی میشه فهمید کدوم قسمت ها پوست گرفته نشده البته این درد سر بیشتر به سیب هایی با پوست ناهموار اختصاص داره نکته مهم این هست که باید سعی کنید سیب زمینی را به شیوه سیب درختی پوست بگیرید نه به شیوه پرتقال در شیوه پوست کندن سیب درختی ما اجازه نمیدیم نوار پوست تا آخر قطع بشه البته من پرتقال را هم به همین شیوه پوست میگیرم ولی خیلی ها میان چهارتا برش منظم روی پوست پرتقال ایجاد میکنن طوری که خود میوه بریده نمیشه و بعد برش های پوست را از میوه جدا میکنن

نظر مریم با آر تیمان درباره دم کشیدن برنج کمی فرق داره. آر تیمان میگه که بعد از اینکه برنج دم کشید یعنی داره برای خوردن آماده میشه باید انگشتمان را خیس کنیم و به قابلمه بذاریم اگه صدای جیز کرد نشون میده که کاملا آب موجود در برنج تموم شده و در واقع برنج پخته شده است. در حالی که مریم میگه در همون اول کار که تازه برنج را داخل قابلمه ریخته ایم انگشت خیسمان را به قابلمه بذاریم. فکر کنم نظر آر تیمان صحیحتر باشه چون اول کار برنج هنوز آب داره و صدا نداره.

سلام عمو جان

گفتم اوّل باید زیر برنج شعلۀ بالا باشد بعدش که آب برنج بخار شد درست همان زمانی است که باید انگشتت را به دیوارۀ قابلمه بزنی بعد تازه زیر برنج را کم کنی
انگشت خیس ما به ما می فهماند که دیوارۀ قابلمه داغ شده و آب برنج ته کشیده

سلام مریم عزیز که دقیقا هم سن و سالیم و دقیقا در یک سال وارد دانشگاه شده ایم و خب با کمی اغماض، هم استانی هم هستیم.
مرسی از این نکات خوب که متذکر شدی.
من از اونجایی که همیشه دنبال ساده کردن کارا هستم، به جای کتری از سماور استفاده می کنم که خیلی راحت تر هست.
واسه سبزی پاک کردن هم هیچ وقت نتونستم غیر سبزی ها رو از سبزی ها جدا کنم و هیچی دیگه این کارو گذاشتم کنار.
شاد باشی گلم.

سلام
مطمئن باش می تونی تازه سبزیها دسته دسته است بعضی وقتها علفها شبیه سبزیها است که وقتی ساقۀ آن را از برگش جدا کنی بوی علف کامل معلوم است
ممنون از حضورت دوست خوب هم سن وسال خودم

سلام دوباره به مریمی عزیزم
سبزی دسته ای که آره، واقعا هم کاری نداره و تقریبا خودش تمیزه، یعنی سبزی زرد و خراب و علف تقریبا نداره.
اصل مشکل موقع تمیز کردن سبزی های دیگه است که فاجعه اونجاست.
دوباره خداحافظ

ببین موقعی که سبزیها قاطی میشه برای سالمها هم سخت میشه تا پاک بشه
بعد از آن تو برای مثال یک دسته تره داری خوب تره که دیگه معلومه, خوب لا به لای آن می بینی یک سبزی دیگه شبیه ریحان است خوب تو می دانی که داشتی تره پاک می کردی پس این وسط این چه سبزی دیگه است. خوب اون را بر می داری و بو می کنی می بینی علف است
بعد از آن سعی کن که از یک سبزی فروشی سبزی بخری که آشغال سبزی کم تر داره

راستی بچهها من اگه برنج یا ماکارونی بپزم اگه احساس کنم که بیش از حد دم کشیده بطوری که ممکنه ته قابلمه چسبیده باشه و ممکنه براحتی ته دیگ کنده نشه، یه سینی آب میکنم و قابلمه رو میذاریم تو سینی و میذارم چند دقیقه بمونه همین ماندن در آب باعث میشه که تهدیگ براحتی کنده بشه. نظر شما چیه؟

حسین خان شما خودت ی پا او سایی که .
اگه میخواهید ته دیگ خوشمزتر بشه به جای نون لواش از نون تافتون استفاده کنید . یا اینکه خمیرهای داخل نون باگتو که از قبل درآوردید و خشک شده رو ابتدا خورد و ریز کنید و مثل آرد که شد بریزید کف قابلمه . ی ته دیگ برشته و ترد بهتون تحویل میده خخخ ولی دیگه من مسول اضافه وزنتون نیستم . ته دیگ کمی زعفران آب شده و دم کشیده هم بریزید بد نیست . ته دیگتون رنگش عالی و طعمو مزش هم بهتر میشه .

یک راه برای ته دیگ خوشمزه,
کف قابلمه را نان ننداز, چون برنجت بوی نان می گیره و به جای آن از کمی پیاز خورده کرده استفاده کن بوی پیاز داغ کف قابلمه برنج را خوش بو می کند راستی روغن را فراموش نکنی کف قابلمه بریزی
و این که ته دیگت کف قابلمه می چسبه به دلیل کم روغنی و یا شعلۀ بالا است. که همان بهتر که از روغن استفاده نکنی

نه نظر من با ایشون فرق نداره چون وقتی زیر برنج را کم کردیم بعد از چند دقیقه تا وقتی برنج دم بیاد دیگه صدای جیز نمیده ضمنا وقتی برنج دم بیاد صدای جیز اون البته از نظر من کمی فرق میکنه و یه فرق دیگه هم داره اون هم این که وقتی دم میاد وقتی انگشت خیس را به اون میزنید حالت چسبندگی داره یعنی بیشتر صدای جیز میده ضمنا به نظر من باید سعی بشه از اول روی شعله کم باشه تا برنج یک نواخت دم بیاد البته بستگی به نوع برنج و این که شما دوست دارید کمی سفت باشه یا نرم تر باشه من معمولا از برنج های محلی استفاده میکنم که نقطه جوش و دم اومدن آن ها با برنج های دیگه متفاوت هست بازم سپاس از پست جالب شما و عذر خواهی از این که در حضور استادی مثل شما عرض اندام کردم

سلام من استاد نیستم و اگر مادرم منزل نباشد سعی می کنم کارهایی بکنم
چقدر خوب است که مردها مثل شما باشند و آشپزی کنند چون مردها بخصوص آقایون نابینا برای ازدواج دنبال یک مادر میگردند تا از آنها نگهداری کند

مریم خانم عزیز سلام
از اینکه تجربیات ارزندت رو در اختیار من و دوستان قرار دادی کمال تشکر رو دارم در مورد دستگیره که گفتی باید نخی باشه کاملاً درسته عزیزم. البته سرویسهای دستگیره ای تو بازار هست که شامل ۳ تا دستگیره,یک جفت دستگیره برای برداشت از داخل فر و ۳ تا دمکنی در ۳ سایز از کوچیک به بزرگ هست که دور این دمکنیها کش دوخته شده و در قابلمه رو داخل این می گذاریم یعنی دمی رو تن قابلمه می کنیم. استفاده از اینها برای ما خیلی راحت تر است و نیازی نیست پارچه دور در قابلمه بپیچیم
در مورد چای هم به نظر من برای ما نابیناها استفاده از فلاسک از هر روش دیگه ای راحت تر است. چون میتونیم رنگ چایمون رو تنظیم کنیم اما با قوری و کتری که بخواهیم چای و آب رو تو لیوان برای خودمون یا مهمونمون ترکیب کنیم,ممکن هست کم و زیاد بشه
در مورد جای ادویه هم بهتر هست از جا ادویه هایی استفاده کنیم که به شکل ظرفهای کوچیک در دار هستند و معمولاً روی یک سطح باریک لبه دار قرار دارند.ما اگه اونها رو همیشه سر جاشون بذاریم ,قاطیشون نمی کنیم. مثلاً از سمت چپ به راست ۱ فلفل قرمز,۲ زردچوبه,۳ ادویه کاری و ۴ دارچین. جا ادویه هایی هم که به شکل نمک دونی هستند اصلاً به درد نابیناها نمی خورند چون متوجه نمی شیم چقدر ادویه ریختیم.
ببخشید طولانی شد. اینها هم یکسری تجربه ی من بود
بازم از پست خوبت ممنونم

سلام خانم رضوان

به نظرم فلاسک چای را می جوشاند و در مورد دستگیره‌های بازاری ممکن است قشنگ باشد ولی به طور معمول دست آدم را می سوزاند در مورد ادویه هم بله نظم مشکل خیلی کارها را برای ما حل می کند به هر حال ممنون از نظرات با ارزشتان

مریم عزیز سلام. مرسی از شما و مرسی از همه دوستان به خاطر این همه تجربه ارزشمند.
کاملا باهات موافقم. اصلا به غرورم بر‌می‌خوره اگه از پس کار خونه بر نیام! الآن آشپزی نمی‌کنم در حضور مامان، ولی دانشجو که بودم اصلا غذای خوابگاه نمی‌گرفتم.
راجع به چای هم سماور داریم، باهاش خیلی راحتم. معمولا نصف لیوان چای، و نصف دیگه آب جوش رنگ متعادلی میده. تو خوابگاه چای‌ساز داشتم که اونم واقعا خوب و راحت بود.

سلام خیلی پست جالبی هست ممنون ولی من وقتی که بچه بودم حدودا ۱۰ یا ۸ سالم بود مامانم نمیذاشت کاری انجام بدم همش میگفت که تو نمیتونی یه وقت میندازیش زمین همیشه فکر میکردند که من علاوه بر نابینایی ناتوان هم هستم اما بزرگ تر که شدم خودم یواشکی میرفتم بعضی کار ها را میکردم مثلا ظرف میشستم یا گردگیری میکردم
البته مامانم که از خونه میرفت بیرون این کار ها را انجام میدادم
اما الآن که مستقل شدم یعنی با دوستم که اونم مثل خودم نابیناست همه کار ها را خودمون میکنیم امیدوارم که همه یه روز مستقل بشند.

سلام مریم جان پستت عالی بود خانمی
من حرارت برنج رو زیاد نمیکنم و سعی میکنم بذارم با یه حرارت متوسط رو به پایین پخته بشه این بهتره هم استرس نداری که واای برنجم نسوزه هم خودت تقریبا میدونی که برنجت کی آماده میشه
فلاسک اصلا برای چایی خوب نیست و طعم چایی رو خراب میکنه من از فلاسک فقط تو مسافرتها استفاده میکنم
چای ساز رو هم نمیپسندم چون تقریبا تو اونم طعم چایی عوض میشه
به نظر من باید برای غذا و خوراکیها وقت گذاشت اگه بخوای همه چیز زود تموم بشه و از پخت و پز راحت بشی غذات اونی که میخوای نمیشه
کتری مناسب برای نابیناها کتری سماوریه که خودش شیر داره و کار باهاش راحته
به ظر من دوستان از پلوپز و آرامپز و زودپز وقتی استفاده کنید که واقعا بهشون احتیاج دارید هیچ چیزی جای پخت طبیعی غذا رو نمیگیره
بازم اگه نظری داشتم میام
بازم تشکر خانمی

سلام پریسیما جان

اوّل که برنج را می خواهیم دم کنیم باید زیر قابلمه شعلۀ بالا باشد تا آب برنج ته بکشد ولی بعد باید با یک حرارت ملایم دم ب
کشه اگه از همون ابتدا حرارت ملایم باشد آب کف قابلمه برنجهای کف قابلمه را شفته می کند

در مورد فلاسک و کتری هم باهات موافقم

در کل ممنون

ببین نمیگم به همون ملایمتی که بعدا میخوای باشه یه ذره حرارتش باید بالا باشه ولی طوری نه که دمکنی بسوزه
من اینو به خاطر حرف شما که گفتید حرارت خیلی بالاست گفتم منظورم این بود که نباید حرارت گاز خیلی بالاتر از اون حد معمول باشه
در مورد ادویه ها هم راه حل من اینه که از یه سری برچسبها استفاده بشه
خود من روی برچسبهایی که پشتشون خوب میچسبه مینویسم و میچسبونم روی ادویه دیرم پاک میشن تا وقتی دیدم دارن پاک میشن زود عوضش میکنم
برای نوشتن روی برچسبها هم از تافل و قلم استفاده میکنم

ببخشید چرا من نباید آشپزی بکنم؟
اتفاقا خیلی هم بهم میاد
تو منو تو اصفهان دیدی اونجا هم کسی آشپزی نمیکرد
بعدشم یه دختر نابینا هرچقدر هم کلاس بالا باشه و به کلاسش نیاد آشپزی بکنه باید آشپز قابلی باشه وگرنه تو آینده خودش لنگ میمونه
منم مستثنی نیستم

لی لی لی لی لیلیلیی،شلالالاااامی،که،خوبی مریمی،وااااای من عااااشق آشپزی هستم،یعنی کلا تعریف از خود نباشه دست پختم از مامانیم هم بهتره که،چون مامان سعی میکنه زود زود غذا رو طبخ کنه ولی من اما نه،واسه پختن غذا وقت میذارم،سلیقه به خرج میدم،کلا خوشممزه میشه که،آها از شستن ظرف هم بدم میاد شدید شدیییید،نمیدونم چراااا،ولی خب اگه کسی نباشه میشورم،بعد یه چی دیگه،واسه ته دیگ برنج ته قابلمه یکمی روغن بریزید یکمی اندازه یه سر قاشق سوپ خوری یا چای خوری هم زردچوبه بریزید و با ملاقه کف قابلمه رو هم بزنید تا روغن و زردچوبه همه جای قابلمتون پخش بشه بعد بسته به سلیقتون ته اون رو سیبزمینی ورق ورق کنید بچینید یا از برگ کلم،پیاز،نرمه های نون باگت و و و و وو بچینید بعد یکمی هم زعفرون که از قبل توی یه استکان دم کردید رو اضافه کنید،دقت داشته باشید که آب زعفرون خیلی زیاد نباشه یکمی باشه یعنی اندازه دو یا سه قاشق غذاخوری،چون در این صورت ته دیگتون امکان اینکه برشته نشه هست،واااای یه ته دیگه خوشممزه و طلایی خوشرنگی بهتون تحویل میده که نگو،آدم فقط دلش میخواد که همشو بخور بخور بکنه که خخخخ، بعد هم که برنج رو میریزید تو قابلمه و باید برنج رو مثه یه کوه توی قابلمه درست کرد که به دیواره های اون نچسبه،اوووم دیگه اینکه با ته قاشق به داخل برنج بزنید یعنی کلا انگاری یه سوراخایی داخل قابلمه با برنج ایجاد کنید تا برنجتون فشورده نشه و به راحتی دم بکشه،بعد اینکه من خودم همیشه از دم کنی های حاضری استفادم میشه،خیلی هم راحت و عاااالیه،اوووه،خستم شد که،خخخخی،کلا میسی میسی میسی فراوونتا از پست مفید مفیدت،هولالالااااالالللللاااایییی،خدافسی

سلام.
ایول عجب پستی بود.
کامنتاشم کلی چیز خوب توش داشت.
من ظرف شستنم حرف نداره خخخ.
حتی یه بار یه دیگ گنده ی آش نذری رو یه نفری شستم.
انصافاً دیگ شستن خیلی سخته.
قشنگ یه متر قطرش بود.
جارو برقی هم میکشم خخخ.
خلاصه نظافتچی خوبی هستم.
خواستید تماس بگیرید ارزون حساب میکنیم خخخ.
مرسی از پست عالیت مریم.

پاسخ دادن به كاظميان لغو پاسخ