خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
طرز تهیه مسقطی

لی،لی،لی،لی،لی لی لی لی،لام لاااام،
شلالالالاااااا،م،ی،که،خوبید بر بچ گوشکنی عزیز و کلا باحااال،
خب چند روز پیش من تو پست محب جووونی دیدم که یکی از گیگیلی های محله،، زهره البته ورژن خاجه جووونی اومد و درخواست کرد که طرز تهیه مسقطی رو اگه کسی میدونه بذاره که،حالا اینجا میذارم امیدوارم که مفید مفید تون باشه که،…
هوووووٱووووٱووووٱووو،حمله به آشپز خونهههه،خخخخی،

مواد لازم واسه هفت تا هشت نفر،
نشاسته پودر شده نصف لیوان،روغن مایه نصف لیوان،
شکر دو لیوان،آب سرد یعنی که یخ یخان خخخخ چهار لیوان،
گلاب نصف لیوان،خلال بادام 50 گرم،
پودر پسته و هل واسه تزیین به میزان دلخواه،،دانه هل یک قاشق مربا خوری،

خب حالا میریم سراغ طبخش،

اولین کاری که میکنید خلال بادام ها رو به همراه یکمی آرد داخل یه تابه کوچکولو بریزید و تفتشون بدید،خب دقت داشته باشید که خلالها رو اصلا و اصلا به تنهایی داخل تابه نریزید چون اگه به تنهایی بریزید اونوقت میسوزه و سیاه و کبود میشه،هوم هوم،اونوقته که دیگه به دردتون نمیخوره،خخخخی،خب بعد از اینکه ریختید مرتب هم بزنید تا زمانی که رنگ طلایی به خودشون بگیرن،و تغییر رنگ بدن،خب بچهها از روی بویی که بلند میشه راحت میتونیم تشخیص بدیم که تغییر رنگ داده یا نه که هنوز باید تفت بخوره،بعد از اینکه خوب تفت خورد اونا رو از داخل یه الک فلزی عبور بدید تا آرد از بادامها جدا بشه،بعد یه قابلمه بردارید و اون آب سردی که گفتمو بریزید داخل قابلمه بعد کم کم یعنی کم کم هاااا، نشاستهها رو اضافه کنید و مدام یعنی مداااام هم بزنید که نشاستهها گوله گوله نشه که،بعد از اینکه نشاستهها رو اضافه کردید شکر و روغن مایه رو هم به آب و نشاسته اضافه کنید،و خووووب یعنی خوووووٱووووٱووووٱووووٱووووب هم بزنید وتا کلا همه با هم مخلوط پخلوط بشه که خخخخ،
بعد قابلمه حاوی محتویات رو روی گاز با شعله بسیار کم بذارید و همچنان به هم زدن ادامه بدید،بعد گلاب رو بهش اضافه کنید،بعد از اینکه مواد جوش اومد میتونید یکمی دست از هم زدن بردارید و حرز گاهی مواد رو هم بزنید،بعد از اینکه مواد مون غلیظ شد خلال بادامهای تفت داده شده و هل رو به مواد اضافه میکنیم و میذاریم که مواد غلیظتر ترترترترترترا بشه که،

هوم هوم،هوووم،اوووم اوم،اوووم،اوم،اوم،اووومی،
حالا دیگه مسقطی حاضره و شما میتونید اون رو داخل یه ظرف بریزید و روشو هم با پودر پسته،خلال بادام و هل تزیین کنید..
بعد بذارید که خووووب سرد بشه،اونوقته که آماده بخور بخور میشه که،اوم،اوم،اووومی،با چاقو برش گیگیلی نانازی به اشکال مختلف بزنید،بخورید،و کلا حالشو ببرید…

تمام تمام تمااااٱاااام،یعنی که کلا فرت فرت فرت شد که،خخخخی،

هوهوهوهوه،هولالااااالاللللاااییییی،یعنی که کلا خدااااافسی با،بااااٱااایییی،

۸۸ دیدگاه دربارهٔ «طرز تهیه مسقطی»

والا اینقدر شاد مینویسی که آدم ی دو سه دور اول دور آشپزخانه چرخ میزنه و میرقصه بعد میره سراغ پخت و پز. ایول که نکات نابینایی رو توی آموزشت لحاآآآآاااآآآآاااآآآآآآآآااااااآآآآااااآآآآااااآآآآظ کردی.
فکر کردی فقط خودت بلتی ای شلکی بنوسی؟!

بهبه،بهبه،مدیر اعظمو ببین خخخی، شلام،که،خوفی مدیر جووونی،خخخ،یعنی کلا برقص برقص توی آشپز خونه رو موافقم شدید شدیییید،اصن آدم باید با روحیه شاد شادان بره سراغ پختن چیز میز هاااااااٱااااٱااااٱااااٱااااٱاااا،خخخخی،
میشی میشی میشی مدیل جووونی که اومدی اینجا،هولاااالااااالایییی

هوم،هوم،هومییی،شلالالااا،ی،می،که خوبی سامانی،میسی که مفید بود هااا،بعععله که میشه اتفاقا اونا هم حتما باید یاد بگیرن که در آینده واسه خانم نااازشون درست کنن خب،همش که نباید خانما درست کنن آقایون بخورن،خب چی میشه که آقایون درست کنن خانما مثه یه شاهزاده نانازی بشینن و با ناز و ادا بخورن که،یعنی لیلیلیلیییی،خخخخی،میسی میسی سامانی که اومدی….

جالبه ها…من هیچوقت فکر نمیکردم که مسقطی را آدم خودش بتونه درست کنه!!! فکر میکردم اینا که تو مغازه هاست یه جور عجیب و غریبی درست شده که از ما بهترون از زمونه ی سلیمان نبی، اومدن پختنش و رفتن!!!! ولی حالا میبینم چه راحته!!! ملیسا میگم اگه زعفرونم بش بزنیم حدس میزنم که خوب شه…نه؟
کاش ماه رمضونی یاد میدادی دختر…مردیم از بس این زولبیا بامیه های بیخودی و بدرد نخورا خوردیم…نوش دارو پس از مرگ سهراب؟!!!!
مرسی…خوب بود…خییلی…

سلاااااااام به رهگذر گیگیلی جوووونی محله،میگم آره نانازم میشه خودمون هم درست کنیم،بخوریم و لذت ببریم،واااای راست میگی یادم رفت زعفرون رو بنویسم که،دقیقا بعععله میشه که زعفرون هم موقعی که گلاب رو اضافه میکنیم بعدش زعفرون رو بریزیم،اوهوم منم زیادی از ذولوبیا بامیه هایی که تو بعضی از شیرینی پزی ها میفروشن خوشم نمیاد چون یه مزه ی بدی میده،یعنی که کلا سفت هست و بد مزه،میشی میشی میشی زیااااادتر ترترترترترا گیگیلی من،بووووووووووس بووووووس بوووووس….

شلا،م،ی،که،خوبی شهروز،یعنی دارم میخندم کلا،خخخخ،خخخ،خخخخ،خخخخ
میگم خووووب رفتی از اون بالا یه تیکه هایی رو کپی گرفتی اومدی تو کامنتت گذاشتی که،خب اگه راست میگی خودت بنویس هاااا،یعنی که هوم هوم،یعنی که دلت لواشکی،یعنی که لی لی لی لی لی لیلیلیلی،لیلیلیل،یعنی که به مامانیت بگو واست درست کنه که،هووووم،اوم اوم،اوووومی، میسی میسی فراوونتا….

سلااااام نفسم خوبی خوشی سلاااامتی ممنون از آموزش خوشگل و خوشمزه ات این رو هم بلد نبودم البته حلوا رو بلد بودم ولی این مدلشو بلد نبودم تا حدودی هم شبیه حلوا درست میشه راستی ملیسااا جونم بنظرم اون اول که خلال بادام ها رو با کمی آرد تفت میدیم برای جلوگیری از نسوختنشون شعله گاز رو تا جایی که میشه باید کم کنیم راستی اگر در هین آموزش بنویسی که شعله گاز باید چقدر باشه خیلی خوب میشه یه نکته ی دیگه هم آب سرد برای اینه که نشاسته کمتر گلوله گلوله بشه یعنی اگر آب گرم باشه آرد و نشاسته رو اگر توش بریزیم گلوله گلوله میشه بازم تشکر از آموزش خوبت دوست عزیییزم

سلااااٱااا،ااا،ااا،ااا،اااٱاااام خوبی سمانه جوووونم،آره گیگیلی آرد واسه اینه که خلالمون سوزان سوزانش نشه که،بعععله نانازم باید شعله هم کم باشه که خوب تفت بخوره که،میگم آخه بخدا نمیشه که چجوری گفت که شعله چجوری باید چقدر کم باشه خب خخخ،ولی چشم سعی میکنم یه راه واسه توضیحش پیدا کنم و در آموزشای آینده اگه شد بگم که چجوری،میسی میسی میسی کیلو کیلو،من من،خخخخ،بوش بوش بوووٱووووٱوووٱووووش،نانازکم،

درود بر ملیسا من متوجه نشدم منظور از آرد همون نشاسته بود یا آرد بود سپاس از پست جالبت راستی طرز تهیه حلوا با آرد را هم اگر بلدی بگذار تا حدودی بلدم ولی میخوام کامل بشه راستی نون برنجی هم میخوام سپاس

بهبه سلاااااٱااااام بر آرتیمان عزیز،خوبی آقای معلم محله،آره آرد معمولی با خلالها باید باشه که،نهههه نشاسته اونجا کاربردی نداره خخخخ،چشم حتما،اول خودم درست میکنم اگه درست از آب در اومد میذارم به روی چششششم،میسی فراوونتا از حضور گرمت،آرتیمان کوچولو رو هم از طرف خاله ملیسا ببوسش

راستی رمان متنی خونم اومده پایین آریا هم که ازش خبری نیست اگه داشتی یه هفتصد هشتصد تا یا حتی اگه شده شونصد تا رمان متنی واسمون بگذار اینم آگهی بازرگانی بین آشپزی بود ها راستی چرا نوشتی خانما بیان توی رستوران من که به عنوان یه مرد کلی چیز میز درباره آشپزی می دونم و انجام میدم

پیام بازرگانی بعدی:
آقای آرتیمان بزودی آقای عابدی یک رمان توپ میذاره روی سایت، حتما دانلودش کنید…به اسم دلبند…شاید تا دو هفته ی دیگه…از اون رمانایی که آدم میخونه و میسوزه!!! در مورد یک زن سیاهپوسته که برده است و هزار تا بدبختی سرش میارن سفید پوستها و….بذارید لو ندم داستانا…
نویسنده شم یک زن سیاهپوسته!!! وتوی اکثر لیستهای صد رمان برترهم اسمش اومده!!!
شنوندگان عزیز به ادمه ی برنامه توجه بفرمایید…

خخخ،نه دیگه رمان رو یکی باید بذاره،منم بذارم که نمیشه که،آریااااٱاااا کجاااایی بیا رمان بذار که،ولی چشم اونم اگه آریا تا چند روز دیگه سر کلش پیدا نشه میذارم،هیچی همینجوری الکی نوشتم که خخخ،لیلیلیلیلیلیلی،خخخخی

هوم هوم هوووم،شلام پلیشیمایی خوبی نانازم،نخیلم اون شاهزاده خودش باید واسه خودش درست کنه بعدشم بده اول من بخورم بعد خودش بخوره که،خخخخ،میشی میشی جیگیلی من از حضورت،بوووٱوووٱوووٱوووٱوووٱوووس،

سلام بر ملیسا فرشته ی مهربون میگم ملیسا آلی آلی آلی یکی بیشتر گفتم که متهم به کپی کاری نشم فقط یه عیب داشت گفتی برای هفت هشت نفر من همش رو خوردم ولی سیر نشدم بازم میخواآآآآآآآآآآآام حالا لابد بعضیها که من و خودش میدونیم اون بعضیها کیه میگن فلانی مگه غذاست که سیر نشدی منم به اون بعضیها میگم وقتی نون و پفک بشه غذا چرا مسقطی نشه راستی ملیسا گفتی خانمها بیان تو منو که میدونی با این چیزها نمیشه جلومو گرفت راستی اون جا خیال کردم میخوای به شهروز بگی به مامانت بگو برات اسفند دود کنه میگم آموزش حلوا رو سر جدت اگر خواستی بذاری همون جوری بذار که جنوبیها درست میکنند من هر وقت میرم پیش مادرم بهش میگم حلوا برام درست کنه میگه به چه مناسبتی بهش میگم فرض کن من مردم میخوام حلوای خودم رو بخورم اونم اول یه کتک نونو آب دار بهم میزنه بعد هم حلوا رو درست میکنه منم تا حد ترکیدن میخورم بابا مردیم از وقتی که اومدیم اصفهان یه حلوای درستو درمون نخوردیم آخه بلد نیستن مثل خوزستانیها درست کنند من حلوا هم میخواآآآآآآآآآم مناسبتش هم همونی که به مادرم میگم افتاآآآآآآآآآآاد

سلااام به عمو علی مهربون خودمون،نههه اینطوری نگو،حلوا رو که فقط واسه مردن نمیخورن که،ایشالاه که هزار سال دیگه سایتون بالا سر هم محله ایها باشه که،چشم حتما میذارم،ممنونم عمویی از حضورت

سلام به دوستان …خوبین شما …هعی این دسر خوشمزه .ممنون از ملللللیسا بابت درست کردنش
اما این دسر یه آهنگ جذاب و شنیدنی هم میخواد
امروز میخوام یه خواننده جوان جویای نام .که از برادران همنوع و نابیناع میباشن رو به شما معرفی کنم تا هنگام پخت این دسر خوشمزه صداشونو بشنوین و لذت ببرین و….
متاسفانه ایشون صداشون خیلی خوبه ولی شناخته شده نیسن بدبخ …هععععععععیی

به قول شاعر .هر چمن ک بیشتر به گل میداد صفا .جنازش زودتر میفته ..
خب زیاد حرف نمیزنم.
میدعوتم که آهنگ مزبور رو با صدای استاد ..از

اینجا
دان نموده و حالشا ببرین…
حجم آهنگ ۱ مگ میباشه دوس جوناع ..
وقت خوش .و ایام به شونیز

سلااااٱاااا،اااٱااام خوبی دک دکی،میگم دارم ریسه ریسه میرم که،عجب خواننده نابینای خوش صدایی هاااا،ببین خواننده اگه تو به صورت تفننی کار کنی حتما موفق میشی هاااا،خخخ،خخخ،خخخ،خخخ میسی پرپر از حضورت،

ینییییییی خاااااااااااااااااااااااااااااااااااااک هانیبال ..ینی خااااااااااااااااااااااااااااااک ..
هعی میدونی ایشون کی هستن …سرما خورده بودن وخت خوندن این شععععععر ..
واااااااای استاد بیا از خودت دفاع کن بت میگه معتاااااااااااااااااااد …

ببین یک ماه بود اینقدر نخندیده بودم…هاهاهاهاهاهاهاهاه…..
بابا رعدت بشنوه با معتادا میگردی که، میذارتت آفتاب خشکت میکنه، بعد آردت میکنه و ازت یه مسقطی میپزه دندون گیر که!!!
خجالت میکشی بگی خودم بودم؟!!! آخی طفلی…پس معتاد شدی که جنازه شدی!!! درد دکتری و عاشقی نیس…درد خماریه که میکشی و شعر میذاری و جیگرمونا ریش ریش میکنی….خخخخخخخخخخخخخخخخخخ….هاهاهاهاهاهاه…..

خخخ.
دکی دستم بهت برسه تیکه تیکت میکنم.
آبروم رفت خخخ.
ببین رهگذر، من بدبخت سرما خورده بودم بدجور.
بعد ترانه برام صندلی داغ زد.
بعد همین رفیق شفیقت، زهره خانم امر فرمودن که یا میخونی ضبط میکنی میذاری اینجا یا صندلی داغو باختی.
من بدبختم وقتی دیدم ده نفر دیگه هم از زهره حمایت کردن مجبور شدم با همین صدای له و لورده بخونم خخخ.
ولی خودمونیم جنسش خیلی خوب بودهااااا خخخ.

اوهوممم و آهاااااان و لیلیلیلی و این جور واج‌سرایی‌ها ابزار خوبی برای خلاقیت پدیدار صمیمیت نیست.
یعنی این جوری تنها به گمان آن هستی که صمیمیت خلق کردی.
خوب! در بخش «در باره‌ی نویسنده» هم رحم نکردی و از این جور واج‌سرایی و واژه‌سرایی دست برنداشتی.
اگر به جهاتی موافق با نظرم نیستی، دست کم میانه‌ی جملات را با چنین واژگانی پر نکن! مثلاْ این جوری نگو: من شما را لیلیلولولیلیلولولیلیلولولیلیلولولیلیلولولیلیلولولیلیلولولیلیلولولیلیلولو
دوست دارم!
بابا جان! صمیمیت خیلی با ارزشه! خیلی مهربانی خوبه. ولی اگر این را رویه کنی و کلیشه کنی و از حد بگذرونی، بد میشه. همین جمله‌ی آخر در بخش «در باره‌ی» را نگاه کن. ببین چی نوشتی. …یعنی بای…
معنای منطقی‌ای من در نیافتم.
این حرف که زدم به مزاج اکثریت، خوش نمی‌آید و به مزاج شمای صاحب‌نوشته هم خوش شاید نیامده باشد. به هر سوی، به توجه شمای گرامی امیدوارم!

جناب علی اصلانی و هر کسی که از مدل نوشتن من خوشش نمیاد و واقعا اذیتش میشه،لطفا،خواهشا،جووووون عزیزتون پستای منو اصن باز نکنید و نخونید،تا یه وقت خدای نکرده سخت تون بشه،یه وقت فکر نکنید که اگه نخونید من ناراحتم میشه هااا،نه بخدا ناراحتم نمیشه،ههه،مطمئن هم باشید که گله ای هم ازتون نمیکنم که،راضی هم به اینکه شماها تو زحمت بیوفتید نیستم بخدا، نخیر هیچم ربطی به صمیمیت و محبوبیت نداره،کلا مدلمه م،د،ل،م،ه،،،همینم دیگه،ناراحتید نخونید خب،کسی که مجبور تون نکرده بخدا،والااا

هولالالااااااٱاااالایییی،شلام بابا بژلگی خودم،خوبی عژیژم،چشم،حتما به توصیه بابا بژلگیم میگوشم،ولی من که لاغرم بابایی،خخخخی،میسی نانازم که اومدی بووووووووووووووس گنده از لپ بابا بژلگ خودم،

ملیسم منظور رععععد ،به خودش بود که ۵۵۰ گیگا گالنه هههه
ولی اگه توی جووونی بخور بخور کنید ، و کار از کار بگذره در میانسالی با هیچ رژیمی نمیشه لاااااااغغغغغر شد.

پس بهتره در کنار پست بخور بخور ، ی پست بپر بپر و بزن بزن و بکوب بکوب ، هم بزنی هههه

سلاااٱاااام هادی میگم گلا رو آب دادی یا نه آیاااا،خخخخ،صوتی نهههه،من صوتی نهههه،خب به ماهور بگو خوب بخونه که خخخخی،تازشم پارساوا جووون که ناناز میخونه که،منو صوتی مهاله مهاله مهاااااله،یعنی که کلا صدام زشته نمیشه،خخخخی، میسی هادی از حضورت،

سلاآآآآآآآآآام ملیسایی حرفای بد بد میزنی اصفهانیه خونش آتیش گرفته بود بهش گفتن پاشو برو خونت آتیش گرفته تو نشستی با دوستات داری پرتو پلا میگی گفت کار خونه با زنه تو میگی یاد بگیرید برای خانم درست کنید بشینه با ناز بخوره دیگه چی بعدشم از این کالری مالریها به رععععد نده براش خوب نیست همه رو بده بمن برای رژیم هم ناراحت نباش وقتی دیدی خیلی داری چاق میشی که اونم برای تو محاله یه سری به رععععد و رهگذر بزن هرچی چاق شده باشی زود میپره یعنی دو روز پیش اینا باشی لباسات راه میرن و مثل نخ برمیگردی

هوم،هوم،شلالالااااا،م،ی،که،خوبی زهره جوووونم،واااای خلال و هل که خوشممزه هست که،ولی خب باشه ایرادی نداره اگه دوست داری واسه تزیینش از پودر پسته و نارگیل استفاده کن،اونم خوبه،باشه حتما بگو،ایشالاه که گندیده نمیشه و خوشممزه درست میکنی،آهااا راستی یه وقت کلا درست کن ما همه با هم بیاییم خونتون بخوریم که خخخخی،میسی نانازم که اومدی،بوووووس بووووس بووووس،خدافسی

آش سنگ : روزی مسافری خسته سر راه خود به یک آبادی رسید . برای سیر کردن شکم خود به هر دری که رفت چیزی نیافت و همه او را راندند. مسافر وقتی علت را جویا شد متوجه شد که روستا دچار قحطی و خشکسالی شده است و مردم غذایی برای خودشان هم ندارند چه برسد برای مسافر. مسافر زیرک تصمیمی گرفت و تمام اهالی روستا را برای ناهار به میدان آبادی دعوت کرد. اهالی متعجب وقتی نام غذا را پرسیدند مسافر با اعتماد به نفس جواب داد : برای ناهار به صرف آش سنگ مهمان من هستید. آشی به این لذیذی پیدا نمی شود!!! اهالی متعجب برای کنجکاوی در کار مسافر درمیدان جمع شدند. مسافر به کمک اهالی دیگ بزرگی را پر از آب کرد و زیر آن هیزم انباشت و هیزم ها را آتش زد. وقتی آب به جوش آمد قطعه سنگ بزرگی را برداشت و بعد از شستن با اختیاط تمام داخل آش انداخت و شروع به هم زدن آش کرد. هر از گاهی آش را می چشید و با خود می گفت کاش کمی سبزی هم به آش اضافه می کردم. یکی از اهالی که مطلب را شنیده بود گفت من کمی سبزی از پارسال خشک کرده ام . می توانم آن را در اختیار تو قرار بدهم . و دنبال سبزیها رفت! یکی دیگر از اهالی خبر داد : اهان الان یادم اومد من هم کمی نخود و لوبیا دارم و برای آوردن حبوبات راهی شد. کمی نگذشت که هر کدام از اهالی دست پر پیش مسافر برگشتند و مسافر زیرک هدیه های آنها را با دقت آماده کرده و داخل آش می ریخت. جالب اینکه هنوز اهالی نمی دانستند چه اتفاقی افتاده و امیدی به آش سنگ نداشتند! مسافر برای آخرین بار آش را چشید و با لبخند رضایت گفت کاش کمی نمک و گوشت هم داشت. ثروتمند ترین اهالی که دلش برای مسافر سوخته بود!!!!!!! یکی از مرغ هایش را سر برید و در اختیار مسافر قرار داد. بعد از آماده شدن اهالی کم کم از بوی مطبوع آش مدهوش شده بودند . مسافر فریاد زد مهمانهای عزیز ناهار آماده است بفرمائید. هر کدام از اهلی با ظرفی در دست پیش رفت و از آش سنگ که خوشمزه ترین آشهای عمرشان بود نوشید! چرا که در اصل این آش سنگ نبود آش اتحاد بود!!
سلام این هم زعفرون از ترف من راستی بهداشت در آشپزی فراموش نشه خخخخخ هاهاهاهاها

سلااااام خوبی طاها،میسی داستانت زیبا بود،اما نه،تو غصه،ت،نباشه فراموش نمیشه خخخخ،خخخخ،خخخ،تازه اگه هم شد جای قاشق با دست هم میزنم،شکلک حرص دادن طاهااا،خخخخ،میسی از حضورت،خدافسی

سلام.
خیلی خیلی آموزشتون با نشاط و جالب بود.
من دانشگاه شیراز درس می خونم و چند باری مسقطی به انواع مختلف گیرم اومده و متأسفانه به هیچ وجه جالب نبودند.
همیشه هم هر وقت به هر کدوم از دوستان شیرازیم جریان رو گفتم جوابشون این بوده که:
اون جایی که تو خریدی اصل نبوده باید از فلان جا می گرفتی و من هم می رفتم و می گرفتم و باز آش همان کاسه و مسقطی همان.
خلاصه که این جریان بود و بود تا این که آخرای خرداد همین امسال یکی از دوستام که خودش داستان مسقطی های من رو شنیده بود نمی دونم از کجا یک بسته برام آورد و انصافاً تعریفی بود مزه اش و بعد از سه سال بالاخره خوردم این شیرینی شیرین و تا حدی چسبناک رو.
حالا باید این رو یا خودم درست کنم و یا به کسان دیگر یاد بدهم تا ببینم خونگیش چه طور از آب در میاد.
شاد و موفق باشید.

سلااااٱااا،ااا،ااام،خوبی حسین،میگم واااای شیرازیا دیگه چراااا،اونجا که کلا سوقاتشه که،خخخخ،آره حتما درست کن که خوشممزه میشه،اگه هم کسی درست نکرد همه میریم سر مجتبی خراب میشیم اونجا خونه مجتبی واستون درست میکنم که،خخخخ،خخخ،خخخ،میسی میسی میسی،از حضورت…

سلام آخجون از این چیز خوشمزه ها! وای ممنون ملیسای عزیز دلم به جان خودم الان دلم عجیییب از این ها خواست. فعلا پست رو خوندم کامنته رو بذارم بعدا میرم کامنت دونی گشت و سیر.
ایام به کاااآاااآاااآاااآاااآاااآاااآاااآاااآااام ملیسای عزیز خودم و همه اهل محله.

شلالاااااالاااالااااللللاااٱاااا،م،ی،که،خوبی پریسایی،هوم،هوم،هوم،یادت که نرفته که کلا آرامشم هستی که،هاااا،اصنشم خودم میام واست درست میکنم که،بعد با هم می خولیم،یعنی که کلا خوش خوشانمون میشه که،دوشت دالم زیااااٱااااٱااااٱااااٱااااٱااااااٱااااد آرامشم،میسی میسی میسی فراوونتا،بوس بوس بوووووٱوووٱوووٱووووٱوووٱوووٱوووٱوووس نانازم…..

سلام ملیسا بازم از اون حرفا زدیهاآآآآآآآ پریسا آرامش عمرا دارارام دیریم دیریم دارا ریریریم به زودی از شبکه ی محله تقدیم میشود نابودگر یک با شرکت پریسا ج هنر پیشه گان میهمان شهروز در نقش مخفی علی که من باشم در نقش سوراخ موش دونه ای چند با همکاری ی سایر اعضای محله این قسمت دوربین ترکید صدابردار منفجر شد بزودی در سینماهای سراسر محله البته اگر پریسا چیزیشو سالم بذاره

سلام، ملیسا خانم خیلی با حال توضیح دادی، عالی بود. فقط ماحور خیلی بد میخوند چون شما خیلی خاص توضیح میدادی این نرم افزار لیاقت نداره توضیحات شما را درست بخونه. اگه میشه شما مطالبتون رو به صورت صوتی توضیح بدید. با تشکر از شما. شاد باشید و دیگران را شاد کنید.

سلااامی دوباره به هادی،میگم رفتی گلا رو آب دادی آیاااا،خب من اون بالا هم گفتم که صوتی امکانش نیست واسم،بخدا شرمنده،نمیشه خب،بعد اینکه به ماهور بگو که درست بخونه دیگهههه،خخخخی،میسی میسی از حضورت…

سلام ملیسا میگم اینا چی بود نوشتی یعنی اینا جواب تیزر تبلیغاتی ی من بود تو رو خدا خودت یه دور بخونش بعد بده یکی که زبون سانسکریت یا خط مصریان باستان رو بلده ترجمه کنه بعد یه دور دیگه تو یه کامنت دیگه بذار تا بخونم من که از این چیزی نفهمیدم یا من نفهمم یا این پارس آوای بیتربیت یا وردپرس که الاهی پِرِس بشه بگید الاهی آمین

درود! قبل از خواندن کامنتها بگم: آهای شیرازیا کجایید که این ملیسا لوسه یا لوسیا اومده شیرینی شیراز را دزدیده و داره اینجا تبلیغشو میکنه، آهای ملیسا تو باید چندتا جعبه عمه برای ما پست سفارشی کنی نه اینکه شیرینی بدزدی و

دیدگاهتان را بنویسید