درود بر شما دوستان عزیز.
امیدوارم هرجا هستید خوب باشید.
بچه هااااا من الآن خییییلی خوشحالم و به قول ملیسا شاد شادانم خخخ.
چراشم الآن میگم.
من یه خاله دارم که ده سال پیش با شوهرش و پسرش رفت امریکا و اونجا اقامت گرفت و موند.
از اون موقع به بعد دیگه ما ندیدیمش و فقط اینترنتی در ارتباط بودیم.
حالا امشب دارم میرم بعد از ده سال ببینمشون.
من با تعدادی از اعضای خانواده ی خودم و خانواده ی مادرم، امشب، یعنی یکشنبه، هجده مرداد، ساعت بیست و سه و چهل و پنج دقیقه، به سمت استانبول ترکیه پرواز میکنم تا برم خالم، شوهر خالم و پسر خالمو که برای دیدن ما اومدن اونجا ببینم.
یه هفته قراره اونجا باشیم و توی این یه هفته باید اندازه ی ده سال دوری تلافی بشه.
خلاصه گفتم قبل از رفتن توی پست نوار قصه باهاتون خداحافظی کنم.
سه شنبه ی هفته ی آینده، برمیگردم و مثل قبل در کنار هم خواهیم بود.
طبق اطلاعاتی که دارم اونجا محل اقامتمون اینترنت داره. ولی مشخص نیست که چه قدر فرصت کنم بیام توی اینترنت. ولی اگر تونستم حتماً به محله هم سر میزنم. ولی شاید زیاد نتونم بیام. بالاخره یه هفته وقت دارم تا حسابی با خالم باشم و بعدش دوباره باید از هم جدا بشیم.
توی این مدت هم دوتا نوار قصه براتون زمانبندی کردم که سر زمانبندی همیشگی براتون منتشر میشه.
اونجا هم هر اتفاق و موقعیت جالبی باشه صداشو ضبط میکنم و وقتی برگشتم یه مستند باحال از ترکیه و حال و هواش براتون میذارم.
به هر حال ما رو حلال کنید. هواپیماست دیگه یه وقت میپره یادش میره بشینه، خسته میشه زود میشینه، چرخاش باز نمیشه، موتورش آتیش میگیره، میدزدنش، میبرنش، سر پا میشینن میخورنش خخخ.
امروز هم تا بعد از ظهر که هستم، اگر بتونم و کارام اجازه بده میام کامنتها رو جواب میدم. ولی اگر نرسیدم و نشد پیشاپیش پوزش میخوام.
اما بریم سراغ نوار قصه ی امروز که باز هم خانم کاظمیان به دستم رسوندن که همینجا ازشون تشکر میکنم.
اسمش هست، خرگوش باهوش و گنجشک قاصد.
یه کم صداش خش خش میکنه که خیلی نیست و قابل تحمله. ولی چون همین شکلی ضبط شده نتونستم خیلی کاریش کنم. ولی اون شکلی که قابل شنیدن نباشه نیست و مشکل چندانی باهاش نخواهید داشت.
این نوار قصه رو میتونید با حجم تقریبی بیست و شش مگابایت از
اینجا
دانلود کنید.
خب دیگه ما کم کم بریم.
تا برگردم، حسااااابی مواظب خودتون و خوبیهاتون باشید.
بدرود.