خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

واتساپ، ویروسی کشنده و خطرناک برای سایتهای نابینایی

درود بر شما دوستان عزیز.
امیدوارم حالتون خوب باشه.
امروزه تکنولوژی در زندگی ما نقش بسیار مهمی رو بر عهده گرفته.
به طوری که همواره وابسته به اون هستیم و کمتر پیش میاد که بتونیم مدتی رو از اون فاصله بگیریم.
فضای مجازی و امکانات بیشمار آن هم یکی از نمودهای تکنولوژی در زندگی ما هست.
سایتهای متعدد اینترنتی، شبکه های اجتماعی، بازارهای اقتصادی موجود در اینترنت، حتی انجام کارهای بانکی و اداری از جمله امکاناتی هستن که فضای مجازی یا دهکده ی جهانی یا همون اینترنت در اختیار ما قرار میده.
جامعه ی نابینایان هم از سالها پیش ارتباط خودش رو با این دهکده ی جهانی برقرار کرد و سعی کرد تا به حسب نیاز و توان خودش از امکاناتی که در فضای مجازی در اختیارش هست استفاده کنه.
یاهو و اسکایپ از پیشگامان برقرار کننده ی ارتباطات اجتماعی نابینایان با هم و حتی با بیناهای حاضر در اینترنت هستن.
این دو قطب بزرگ مسنجرهای اینترنتی، نقش بسیار مهمی در آشنا شدن نابینایان با اینترنت و محیط اون ایفا کردن.
در ادامه هم تعداد اندکی وبلاگ توسط نابیناها راه اندازی شد و از دل این وبلاگهای کوچک، یکی از اونها به طور عجیبی تونست مسیر ترقی رو طی کنه و بعد از مدتی از یه وبلاگ کوچیک به یه سایت جمع و جور تبدیل بشه و در ادامه هم روز به روز به وسعتش اضافه شد تا نهایتاً به بزرگترین سایت نابینایان ایران تبدیل شد.
در تمام طول این مدت، اسکایپ که دیگه حالا یاهو رو هم با توجه به مشکلاتی که داشت از صحنه ی رقابت محو کرده بود، به عنوان نیروی کمکی، خیلی زیاد تونست به گوشکن در مسیر توسعه ی خودش خدمت کنه و باعث آشنایی خیلی از نابینایان با این سایت که روز به روز محبوبتر میشد بشه.
به طوری که بعد از مدتی، حتی انقدر اسکایپ رونق گرفت که نه تنها گوشکن، بلکه سایتهای کوچک دیگه ای که بعد از گوشکن و از دل این سایت راه اندازی شدن هم تونستن توسط اسکایپ به جایگاه مناسبی بین نابینایان برسند.
هنوز هم که هنوزه، اسکایپ به عنوان اولین گزینه برای مدیران سایتهای نابینایی برای اطلاع رسانی فعالیتهای سایت خود مطرح هست. چون الآن دیگه تقریباً میشه گفت جمعیت بسیار زیادی از نابینایان ایران و حتی ایرانیان نابینای خارج از کشور در اسکایپ حضور دارن.
اما همیشه همه چیز به همین خوبی و خوشمزگی پیش نمیره.
با ورود اندروید و گوشیهای هوشمند، و در ادامه با ورود صفحه خوانهایی که امکان استفاده از گوشیهای اندروید رو برای نابینایان فراهم میکرد، نابینایان هم به دنیای بی سر و ته اندروید و امکانات بیپایان اون وارد شدن و روز به روز بیشتر غرق دنیای پر زرق و برق اون شدن.
این قضیه زمانی بیشتر نمود پیدا کرد که وایبر و لاین و بیتاک و امثال اینها، به یک باره وارد میدان شدن و به عنوان مسنجرهایی که حالا از روی میز کامپیوتر پایین اومدن و وارد گوشی بچه ها شدن، راه برقراری ارتباط بچه ها با هم رو ساده تر کردن.
در این میان اسکایپ هم خودش رو به گوشی بچه ها رسوند.
ولی همیشه همین بوده که نو که میاد به بازار، کهنه میشه دل آزار.
اسکایپ با این که به مراتب از نظر دسترسپذیری در اندروید بهتر از رقبای تازه وارد خودش عمل کرده بود، نتونست مثل کامپیوتر و لپتاپ، روی گوشیها و تبلتها جای خودش رو بین نابینایان باز کنه.
تا اینجای کار هم خیلی اتفاق خاصی نیفتاد و وایبر و لاین و بیتاک هم مثل اسکایپ در کنار سایتهای نابینایی مسالمت آمیز به کار خودشون ادامه دادن و حتی در مواردی به کمک این سایتها هم برای اطلاع رسانی فعالیتهاشون اومدن.
اما همیشه در قصه های کودکان، یه غول بدجنس، یه دیو بدذات، یه جادوگر وحشتناک یا یه اژدهای خطرناک وجود داره و در قصه ی ما هم این موجود خطرناک از اینجای قصه وارد داستان میشه.
واتساپ.
مسنجری که تقریباً با وایبر و لاین همزمان وارد شد ولی به دلیل درخشش وایبر و لاین اول نتونست جایگاهی پیدا کنه.
ولی بعد از این که وایبر نتونست جایگاه خودش رو حفظ کنه و از طرفی واتساپ از نظر دسترسپذیری برای نابینایان شرایط بهتری رو نسبت به رقبای خودش فراهم کرد، نابینایان هم یکی پس از دیگری راهی واتساپ شدن. به طوری که شاید بشه گفت تعداد کاربران نابینای واتساپ بعد از اسکایپ بیشترین تعداد در بین مسنجرها هست.
اما چرا اسکایپ قهرمان داستان هست و واتساپ شخصیت منفی داستان.
اسکایپ همواره در خدمت سایتهای نابینایان بوده و همیشه حامل اخبار این سایتها برای کاربران خودش بوده.
همیشه هر آنچه که باید درباره ی سایتهای نابینایان بدانیم، در اسکایپ خودمون دریافت میکردیم.
انتشار آخرین نسخه های نرم افزارهای مخصوص نابینایان، برگزاری مسابقات مخصوص در سایتهای نابینایی، فراخوانها، اطلاعیه ها، بیانیه ها و همه و همه در سایتهای نابینایی منتشر میشد و اسکایپ فقط لطف میکرد و میومد میگفت که این سایت فلانی یه همچین پستی زده اگه دوست داری برو بخون.
اما واتساپ هرگز روی خوشی به سایتهای نابینایی نشون نداد.
اون از همون اول همه چیز رو برای خودش خواست و خواست که خودش آقای خودش باشه و از همون اول همه ی نابینایانی که عضوش شدن، هرچی که میشد رو توش با هم تقسیم کردن و استفاده کردن.
اتفاقاً حالا دیگه این سایتهای نابینایی بودن که به واتساپ خدمت میکردن و هر وقت گروه جدیدی توسط نابینایان در واتساپ تشکیل میشد، سایتهای نابینایی با احترام زیاد این گروهها رو به همه معرفی میکردن و میگفتن که بدوید که تمام شد، خونه دارو بچه دار، گوشی رو بردار و بیار.
بدو بدو که کتاب صوتی دارم، بحثهای حقوقی دارم، نرم افزار دارم، شعر دارم، آهنگ دارم، هرچی بخوای دارم.
فقط تو دیگه بیا عضو گروهها بشو، دیگه این سایتها رو بذار کنار و با گوشیت هرچی بخوای من بهت میدم.
گروههای نابینایی به سرعت و مثل قارچ در واتساپ زیاد و زیادتر شدن و اتفاقاً با رویکردهای مختلف هم به وجود اومدن.
حالا دیگه کسی برای رسیدن به خواسته های خودش شاید خیلی هم لازم نباشه که به گوشکن یا شب روشن یا باتو سر بزنه.
گوشی رو برمیداره، چندتا کلیک میکنه، میره توی گروه مورد نظرش و درخواستشو مطرح میکنه و در نهایت هم به احتمال زیاد به درخواستش هم رسیدگی میشه و به خواسته ی خودش میرسه.
دیگه طرف میگه چه کاریه برم توی گوشکن قهوه خونه بزنم. میرم توی واتساپ یه گروه میزنم میگیم میخندیم تازه این همه هم دردسر نداره که کامنتم نره یا خراب بشه یا شهروز بیاد بهم گیر بده که این کارو نکن یا اون کارو بکن.
اما با تمام این تفاسیر، همه ی کسانی که وارد این دنیای مجازیتر از قبل شدن، از چند موضوع مهم غافلن:
1: واتساپ هم یه روز باید گوی و میدان رو به رقیب تازه نفسش بده. کما این که تلگرام الآن تقریباً این کار رو باهاش کرده و شما نابیناها تقریباً آخرین امیدهای این مسنجر هستید.
2: اگر اتفاقی که در شماره ی یک گفتم بیفته، دوباره روز از نو روزی از نو. یعنی دوباره باید کلی تلاش کنید، یه گروه توی مسنجر جدید بزنید، کلی تبلیغ کنید، گروه جمع کنید تا فعالیتتون رو شروع کنید و دوباره بعد از یه مدت این چرخه ادامه پیدا میکنه.
3: هیچ آرشیوی واتساپ به شما نمیده که بتونید اطلاعات گروهتون رو به طور دائم در اختیار همه بذارید.
شما نهایتاً یه هارد کامپیوتر یا یه رم گوشی دارید که هیچ ربطی به واتساپ نداره و هر دفعه که بخواید به کسی لطفی کنید، کلی باید تلاش کنید تا مثلاً یه فایل صوتی یا یه کتاب رو به دست طرف برسونید و کلی باید حجم اینترنت صرف کنید که توی گروه بتونید یه به فرض کتاب رو منتشر کنید.
4: به فرض که سه ایراد قبلی رو بشه حل کرد که اصولاً هیچ چیز غیر ممکن نیست و به قول معروف غیر ممکن غیر ممکنه.
آیا به نظر شما، هدفی که شما از گروه زدن در واتساپ دارید، شامل حال جامعه ی وسیع نابینایان ایران هم میشه؟ آیا نابینایی که گوشی اندروید نداره میتونه از کتابها یا مباحث تخصصی گروه شما استفاده کنه؟ آیا نابینایی که در یک روستای دور افتاده زندگی میکنه، میتونه از مزایای گروه شما استفاده کنه؟ آیا محتوایی که شما دارید تولید میکنید در گوگل قابل سرچ و در دسترس همگان به خصوص نابینایان که جامعه ی هدف شما هستن قرار میگیره؟
آیا شما قادر به ارائه ی بانک اطلاعاتی مناسبی از مطالب مفید فایده برای تمام نابینایان هموطن خودتون هستید یا فقط صد نفر از همنوعان شما حق استفاده از این مزایا رو دارن؟

با تمام چیزهایی که گفته شد، به نظر من، واتساپ و گروههای واتساپی، به جای این که به نابینایان خدمت کنن، روز به روز دارن باعث میشن که نابینایان از چیزهایی که میتونه بهشون کمک کنه دورتر و دورتر بشن.
شما وقتی مثلاً به جای گوشکن توی واتساپ گروه حقوقی تأسیس میکنی، دیگه هیچ نابینایی نمیتونه با سرچ توی گوگل به داشته های شما برسه و ازشون استفاده کنه.
شما وقتی توی گوشکن کتاب صوتی نزنی و توی واتساپ این کار رو بکنی، من نابینا اگر روزی به یه کتاب که اتفاقاً شما هم در گروه داریدش احتیاج پیدا کنم نمیتونم بهش دسترسی داشته باشم. شاید بگید خب از یکی از اعضا بگیر. در جواب باید بگم که در عصر سرعت و تکنولوژی زمان بسیار مهم هست.
من باید توی اتاقم، در حالی که روی تختم لم دادم، با چندتا دکمه زدن و یه سرچ به چیزی که میخوام برسم وگرنه این تکنولوژی رسالتش رو در قبال من انجام نداده.
حالا اگر قرار باشه من دو ساعت بگردم یکی از اعضای گروه شما رو پیدا کنم، بهش بگم فلان کتابو میخوام، اون بره بگرده توی آرشیوش پیدا کنه، برام دو ساعت بفرسته، من با گوشیم دانلود کنم، خب این بهتره یا بزنم توی گوگل دانلود کتاب صوتی فلان و سایت گوشکن رو برام بیاره و با یه اینتر لینک دانلود رو بگیرم؟
اگر شما گروه آموزش زبان انگلیسی توی واتساپ بزنید، نهایتاً صد نفر میتونن ازش استفاده کنن. ولی اگر همون آموزشها توی گوشکن یا مثلاً سایت زبان بیاموز منتشر بشه، صدها یا شاید هزاران نابینا از این نعمت برخوردار میشن. باید همیشه نگاه ما به جلوی پامون نباشه. شاید در فلان روستا یا شهر کوچیک یا سیاه چادر فلان ایل از واتساپ و آموزشگاه زبان خبری نباشه. ولی میشه از طریق انجمنهای نزدیک به اون منطقه ی محروم این آموزشها رو به دست اون نابینا رسوند و این انجمن جایی بهتر از سایت گوشکن رو نمیتونه برای دستیابی به چیزی که میخواد پیدا کنه و گروه واتساپی شما عملاً اینجا هیچ کارایی نخواهد داشت.
اگر شما در گروه واتساپی خودتون با تعداد محدودی از اعضا در مورد مباحث و مطالب حقوقی بحث و تبادل نظر کنید، این چه نفعی میتونه برای جامعه ی نابینایان داشته باشه.
مثل این میمونه که من یه عده رو دعوت کنم خونم و بهشون موسیقی یاد بدم و بگم که من دارم به نابینایان ایران موسیقی یاد میدم.
آیا به نظر شما گروه واتساپی تفریح و سرگرمی شما میتونه رسالتش رو در مورد شاد کردن و سرگرم کردن جامعه ی نابینایان انجام بده یا مثلاً سایت گوشکن با پستهایی شبیه قهوه خونه و جشن تولدهاش و امثال این پستها؟
به هر حال یکی از مهمترین عوامل کم شدن پستها و کامنتها در محله، و افت محتوای محله، گروههای واتساپی هستن که هر روز داره تعدادشون بیشتر میشه و این اصلاً به نفع جامعه ی نابینایان نیست و در کنار دلایل دیگه ای که شاید مؤثر بودن در خلوتتر شدن محله، مدیران گروههای واتساپی نابینایی هم در این مورد مسئولیت صد در صدی دارن.
من فکر میکنم بهتره که مثل گذشته فعالیتهای خودمون رو روی سایتها ادامه بدیم و واتساپ هم مثل اسکایپ بتونه در پیشرفت این سایتها و مطلع کردن هرچه بیشتر نابینایان سراسر ایران و جهان از خدماتی که میتونن توی این سایتها دریافت کنن به ما کمک کنه.
این رو هم بگم که ما هیچ جبهه گیری خاصی در مقابل گروههای واتساپی نداریم و سندش هم اطلاعیه هایی هست که مدیران این گروهها در همین سایت منتشر کردن و تشکیل گروهشون رو اعلام کردن و ما هم با کمال میل این اطلاعیه ها رو منتشر کردیم.
به هر حال جمعبندی که میشه از این مطلب در انتها کرد اینه که از طرفی میتوانیم نگاهی فرا منطقه ای و فرا جناحی و نگاهی عام المنفعه داشته باشیم و هر آنچه که میتوانیم برای همنوعان خودمون در سایتهایی که متعلق به این گروه از جامعه هستن بهشون ارائه کنیم و از طرف دیگر میتونیم نگاهی شخصی داشته باشیم و صرفاً جهت سرگرمی خودمون و جمع کردن گروهی از همنوعان به دور خودمون و پر کردن اوقات فراغت خودمون، گروهی واتساپی بزنیم و توش برای خودمون فعالیت کنیم و وقت بگذرونیم و اهمیت خاصی به این که آیا این کار ما خدمتی به جامعه ی نابینایان به صورت گسترده میکنه یا نه نداشته باشیم.
شما هر یک از این دو دیدگاه رو داشته باشید برای ما عزیز و دوست داشتنی هستید و هدف من از نوشتن این مطلب صرفاً یه آگاهسازی بود که شاید باشن کسانی که تا به امروز به این نکات حساس توجه نداشتن و با خوندن این مطلب راه خودشون رو پیدا کنن.
اگر دیدگاه شما تغییر کنه و به دیدگاه اول بپیوندید، گروه واتساپی خودتون رو منحل میکنید و فعالیت خودتون رو اینجا ادامه میدید یا این که گروه رو حفظ میکنید و ازش برای اطلاع رسانی فعالیتهای خودتون در این سایت استفاده میکنید.
اگر هم از دیدگاه دوم باشید که خب ما حاضریم اطلاعیه ی تشکیل گروه واتساپی شما رو براتون منتشر کنیم و براتون هم آرزوی موفقیت میکنیم.
مواظب خودتون و خوبیهاتون باشید.
بدرود.

۷۶ دیدگاه دربارهٔ «واتساپ، ویروسی کشنده و خطرناک برای سایتهای نابینایی»

درود. توی اون پست شهروز گفتی بیان آزاد و فرهنگ این کار. فکر میکنم یک موضوع مشابه هم اینجا داریم. برخوردی که عموما با تکنولوژی های جدید میشه معمولا کمتر درونمایه ای از اندیشه داره. و بیشتر با عطش و استفاده ی بی منطق همراه میشه.
شبکه ی اجتماعی که اساسا هدفش استحکام گروه های اجتماعی به شکلی بهتر از قبل هستش.
وقتی وارد جایی بشه که فرهنگش کمتر وجود داشته باشه نتیجه ی عکس میده.
خیلی عجیب بود وقتی یکی از دوستان نابینا همشهریمو که هیچگونه سر رشته ای از کامپیوتر و موبایل نداشت دیدم که ناگهان هوس واتساپ تحریکش کرد و با پول نداشته و علم نداشته و پشتکار نداشته دو میلیون چند هفته تلاش شبانه روزی و یاد گرفتن کار با این گوشی .
خلاصه آرزو کردم کاش ما در مورد علم یا مسایل اخلاقی هم اینطور انقلابی عمل میکردیم.
گذر زمان همه چیز رو فکر کنم بهتر کنه.
مطمین نیستم.
شاید هم بدتر.
پاینده باشید.

سلام نیما.
با فقر فرهنگی موافقم.
ولی در گذر زمان تکنولوژی هم ساکت نمیمونه و دستاوردهای جدیدشو رو میکنه و دوباره فرهنگ ما برمیگرده جای اولش.
مگر این که نگاهمون به طور ریشه ای به تکنولوژی عوض بشه و بفهمیم که تکنولوژی نباید ارباب ما باشه بلکه این ماییم که باید برای تکنولوژی خط مشی تعیین کنیم.
مرسی که بالاخره چراغت روشن شد خخخ.

درود. هر سایتی سیاست نداشته باشه, همین میشه که میبینیم. هر کشور و یا هر تشکلی از این دو اصل پیروی میکنه.
۱. نیازمند نگه داشتن اعضای تشکل به خود تشکل.
۲. تضمین بقای اون تشکل, اداره و یا هر جایی که گروهی فعالیت میکنند.
من تو چند تا سایت بینایی که رفته بودم, انجمن گفت و گو داشتند. با روشهایی میشه تا حدودی این مشکل رو حل کرد. مثل چت روم. یا مواردی از این قبیل. به هر حال, خیالت راحت باشه. من همینجا هستم که پست به درد نخور بدم, بعد تو منتشر کنی که متهم به سانسور نشی. خَخ. هر که دلش با اینجا باشه میمونه, هر چند دیگه محل بهش نذارن. باز هم خَخ. مستنداتو بیا بذار. بیخیال.

سلام.
این که این سایت سیاست داره یا نداره رو تو تعیین نمیکنی.
ما مرکز پرسش و پاسخ داریم که هزارتا انجمن رو می ارزه.
در ضمن نمیدونم شنیدی یا نه ولی زبان سرخ سر سبز میدهد به باد.
حواست باشه خلاصه گفتم که فردا دلخوری پیش نیاد.
سرت به کار خودت باشه و دیگه هم توی پستهای من کامنت نذار.
زور که نیست نمیخوام.

سلام
با نظرتون موافقم
حرفی ندارم
اما درباره اسکایپ گفتی
کاش یه خیری پیدا بشه یه آموزش اسکایپ اینجا بگذاره
ما کلاً هرچی نصب کردیم i d درست کردیم
اما خب کار با این اسکایپو بلد نیستم
اگه پستی اینجا هست بگید بریم دانلود کنیم.

سلام به مهدی عزیز.
در مورد اسکایپ خانم شیبانی راهنمایی کردن که ازشون تشکر میکنم.
ولی کتاب گویای خودآموز اسکایپ رو هم انجمن موج نور منتشر کرده که میتونی اون رو با سرچ در محله پستش رو پیدا کنی و از انجمن خریداری کنی.
مرسی که هستی.

سلام.
تا به حال این مدلی بهش توجه نکرده بودم. به نظرم این۱چیزی بود که باهاش ساده تر می شد حرف زد و در دسترس تره.
شهروز اجازه بده۱کوچولو بیشتر از این اواخر پرحرفی کنم. شکلک مقدمه چینی واسه۱کامنت دراز.
این ها که میگم برداشت خودمه از دلیل گرایش بچه ها به گروه های نرم افزاری. گفتم برداشت من نه نظر من. خیلی از این ها رو من هیچ نظری در موردش ندارم و در خیلی موارد اصلا موافق نیستم.
محبوب شدن واتساپ و گروه هاش از نظر من چندتا دلیل می تونه داشته باشه. مثال:
شاید راحت پذیرفته شدن واتساپ برای اینه که به نظر دسترس پذیر و شاید هم بی دردسر تره. مثلا خود من فلان کتاب رو از آدیولیب گرفتم و دیدم با اینکه اونجا هست باز خیلی ها ندارنش. خوب با کتابی که توی اونسایت هست چیکار میشه کنم؟ توی وبلاگ خودم که فضا های مجانی بسته شدن و نشد که بذارمش. اینجا هم که چند نفر بهم گفتن چه کاریه توی آدیولیب هست دیگه باز می خوایی بذاریش که چی؟ البته این گفته درسته. ولی این طوری با گوشی و واتساپ شاید بشه که به دست اون هایی که با وجود آدیولیب باز هم کتابه رو نگرفتن برسه. این اولیش.
بعدش هم شاید گروه های توی گوشی از نظر خیلی ها فضای چه جوری بگم، راحت تری بهشون میده واسه حرف زدن و شنیدن از هر موضوعی که شاید توی سایت ها خیلی فضا براش نیست. مثلا همین گوش کن خودمون گاهی قهوه خونه میاد که فضا برای چت و از هر دری سخنیه و بعدش تموم میشه میره تا دفعه بعد ولی گروه واتساپی تموم نمیشه و همیشه و هر لحظه بخوایی حرف بزنی متن بذاری متن بگیری دم دسته. از این گذشته توی واتساپ طرف صاف با خط بغلدستی طرفه. پریسا با شهروز توی گروه حرف می زنن۱دفعه پریسا می پره میره پیوی شهروز۱چیزی که توی گروه نمی خواد بگه رو صاف می فرسته بهش. توی سایت ها میشه کامنت داد و مخاطبت۱نام کاربریه که کامنتت رو بهش میدی و همه می خونن. در حالی که توی واتساپ طرف خط هم گروهیش رو می گیره و مستقیم وصل میشه بهش. بهش کامنت نوشتاری میده و اگر دلش بخواد می تونه با۱دکمه به جای نوشتن واسه طرف یا واسه گروه کامنت گفتاری یا همون فایل صوتی بفرسته. در نتیجه توی واتساپ و باقی فضا های این مدلی خیلی ها احساس نزدیکی و صمیمیت بیشتری می کنن. شاید به خاطر شماره هاست که در دسترسه. شاید هم به خاطر شبانه روزی بودن گروه هاست و شاید هم چون شرایط گفتن و گفتن توی گروه ها ساده تر از سایت ها به نظر میاد. خیلی چیز ها که پریسا توی۱گروه نرم افزاری در موردش کامنت های نوشتاری و حتی صوتی میده رو توی گوش کن اصلا نمیگه چون نمی تونه بگه. حتی توی قهوه خونهش. چرا؟ چون گوش کن عمومی تره و هرچی رو نمی تونی داخلش بگی. ثبت میشه، به وسیله تمام اعضای صمیمی و غیر صمیمی خونده میشه و دردسر میشه. ولی توی گروه فقط افرادی هستن که مال همون گروهن.
یکی دیگه از این دلایل به نظر من امکان انتخابیه که توی این گروه ها هست. شهروز گروه واتساپی زده دلش می خواد فقط رفیق های نزدیکش جزو گروهش باشن و اون هایی که خودش می پسنده. پریسا تقاضای عضویت میده و شهروز از پریسا خوشش نمیاد. خیلی ساده ردش می کنه. هیچ کس هم نمی تونه بهش ایراد بگیره که چرا ردش کردی. گروه خودشه. دلش نمی خواد پریسا داخل دستهش باشه ردش می کنه. مثل آب خوردن. ولی شهروز هرچی از پریسا بدش بیاد به خاطر حرص شخصیش از گوش کن حذفش نمی کنه. چون اینجا عمومیه. مال پریسا و مال شهروز و مال همه. مگر اینکه پریسا۱کاری کنه که حذفش مجاز بشه و در غیر این صورت شهروز از سر جبر همگانی بودن گوش کن سکوت می کنه و تحمل. پس تحملش می کنه. پریسا رو تحمل می کنه ولی واسه سبک شدن بار حرصی که از دست پریسا اینجا متحمل میشه می گرده۱فضای صمیمی تر و بی دردسر تر پیدا می کنه میره اونجا بدون حضور هیچ پریسایی با هر کسی دلش می خواد حرف می زنه. گروه های نرم افزاری هم که کم نیستن. توی این گروه پریسا هست شهروز می تونه بپره بره۱گروه دیگه. اصلا می تونه در۱پلک زدن۱گروه واتساپی بسازه بره حالش رو ببره. ولی گوش کن فقط یکیه. پس کاریش نمیشه کرد. شهروز توی محله می مونه و تحمل می کنه ولی یواش یواش توی۱گروه صمیمی که پریسا هم نداره هیچ کسی هم نمی تونه هیچ پریسایی رو به شهروز تحمیلش کنه جاش رو پیدا می کنه.
دلیل باز هم هست ولی کامنت من زیادی دراز تر از اندازه مجازش شد. پس باقی رو بیخیال.
باز هم میگم این ها برداشت های من بودن. خیلی هاش رو افراد و طرفدار های گروه ها که همشون نابینا هم نبودن با زبون خودشون همین مدلی برام گفتن و موافق هم زیاد داشتن. از جمله دسترسی مستقیم به همدیگه. من با بعضی از این دلایل موافقم و با بعضی هاش هم موافق نیستم. اما برای من گوش کن همیشه یکیه. محله عزیزی که خیلی برام می ارزه. اون قدر که به خاطرش تا جایی که ازم بر بیاد هستم.
طولش دادم شهروز معذرت. واتساپ داره صدام می کنه پیام دارم۱گونی برم دیگه. خخخ شوخی کردم. گوشیم سایلنته سر صبحی توی هوای پیام نیستم. می خوام برم ببینم از دیشب که رفتم تا الان توی باقی محله چی ها شد. راستی معذرت می خوام که توی این کامنتم پشت سر هم از اسم تو مثال ساختم.
ایام به کامت.

سلام پریسا.
خب من فکر میکنم کمی متوجه منظور من نشدی.
من روی صحبتم بیشتر با گروههای تخصصی واتساپی هست.
ارتباطات شخصی و گروههای خودمونی که خودم هم اتفاقاً هم توی اسکایپ عضوش هستم و هم توی واتساپ.
ولی به نظر تو توی یه گروه تخصصی نرم افزاری یا گروهی که زبان آموزش میده یا گروهی که مباحث حقوقی داره و گروهی که کتاب صوتی پخش میکنه چه حرف خصوصی میتونه وجود داشته باشه که نشه اینجا زد و الزاماً باید به خاطرش گروه زد؟
تو میگی آدیو لیب. من از تو میپرسم. چندتا نابینا تا حالا کتاب از آدیو لیب دانلود کردن؟ حالا اگر همون کتابها توی گوشکن یا شب روشن یا باتو بود چند نفر از نابینایان بهشون دسترسی پیدا میکردن؟
مطمئناً این مقایسه اصلاً درست نیست.
آدیو لیب یه سایت عمومیه که یه گوشش هم چندتا کتاب صوتی گذاشته.
ولی اینجا سایت تخصصی و ویژه ی نابینایان هست.
خیلی تفاوت میکنه و شاید اصلاً خیلی از نابیناها که توی اینترنت هم اتفاقً هستن آدیو لیب رو نشناسن ولی گوشکن و شب روشن و باتو رو میشناسن و مطالبش رو دنبال میکنن.
من حرفم اینه که چرا دستاوردهای مفید رفتن توی گروهها و یه حصار دورشون کشیدیم و دادیمشون به یه عده ی خاص؟
چرا مثلاً همون کتاب رو اینجا نمیذاری و پستش رو منتشر نمیکنی و بعد بری توی گروهها بگی که بچه ها هرکی فلان کتابو میخواد بدونه که من این کتابو توی گوشکن منتشر کردم و اینم آدرس لینکش.
این بهتره یا کتابو مستقیم توی گروه بزنی و فقط چند نفر خاص ازش استفاده کنن؟
به هر حال من منکر این که واتساپ محیط خوبی برای ارتباطات خصوصی افراد با نزدیکانشون هست.
ولی فقط در همین حد خوبه نه بیشتر.
بیشترش دیگه به نظر من نوعی فردگرایی و شاید تا حدی خودخواهی هست که ما همه چیز رو فقط برای خودمون و نهایتاً دوستانمون بخوایم و همنوعان ما شاید در دور افتاده ترین نقاط این مملکت برامون هیچ اهمیتی نداشته باشن.
مرسی که هستی.
موفق باشی.

سلام خانم کاظمیان.
من نمیگم که عضو گروهها نباشید.
ولی از این گروهها فقط به نظر من در حد سرگرمی و روابط خصوصیتون با دوستانتون استفاده کنید.
مباحث و امکانات تخصصی حق همه ی نابینایان ایران هست که با محبوس شدن در گروهها داریم این حق رو از همنوعانمون میگیریم.
ممنون از حضورتون.
پیروز باشید.

درود! خیلی باحال نوشتی، تو را به جون شیطون محله بیا به اندازه پنج کیلومتر درازی هم بجای من بنویس، چون من دست به قلمم جالب نیست و ممکن است در نوشتن توپوق بزنم، ولی خودمونیما ورپریده خیلی خوب مینویسی، دنیای مجازی فقط محله ی خودمون!

سلام من شاید از اولین هایی بودم که واتس آپ داشتم و هنوزم دارم ولی ربطی بین گوشکن و سایت های مورد علاقه م با واتس آپ ندیدم هر چند واتس آپ یا هر چیز دیگه ای بیاد باز من گوشکن رو می خوام …ههه یه نوع ماندگاری پایدار!اصلا” تنوع گوش کن کجا و یکنواختی محیط واتس آپ کجا ؟اینا از یه سنخ نیستن رابطه شون مثل رابطه ی رادیو و تلویزیون نیست که یکی جای اون یکی رو بگیره

سلام ترانه.
در حالت طبیعی حرفت درسته.
ولی وقتی ما تخصصمون و تواناییمون رو از اینجا برداریم و ببریم توی یه گروه واتساپی و اونجا برای چند نفر خاص خرجش کنیم، اینجا تداخل پیش میاد.
اینجاست که یه عده ی محدود از یه مزیت برخوردار میشن و اکثریت محروم.
من شاید بتونم یه کتاب رو با سرچ توی گوگل توی این محله پیدا کنم.
ولی وقتی این کتاب به جای این محله توی واتساپ منتشر بشه من اصلاً از وجود چنین کتاب صوتیی بیخبر میمونم و حتی ممکنه برم دوباره کلی هزینه کنم و کتاب رو بدم یه نفر برام ضبط کنه غافل از این که این کتاب قبلاً صوتی شده ولی درست در اختیار جامعه ی هدفش قرار نگرفته.
ممنون از لطف همیشگیت به این محله.
موفق باشی.

سلام
یه روزی تو پست معرفی گروههای حقوقی بانو نوشتم که:
از کسانی که میخوان گروه بزنن میخوام که بیان و هفته ای یه دفعه ماحصل گروهشون رو با گوش کنیها به اشتراک بذارن تا کسانی که به نت دسترسی ندارن بتونن از تجربه های دوستاشون استفاده کنن بتونن با یه سرچ تو گوگل مثلا روش درست کردن انواع پلو به روش نابینایی رو یاد بگیرن
صحبتهای پریسا درسته ولی به نظر من همیشه نمیشه شخصی برخورد کرد این یه مشکل عمومیه مشکل گوش کن تنها نیست این یه مشکل کلیه مشکل سایت شب روشن هم هست پس ضعف مدیریتی باعثش نیست
حالا راه حل چیه؟
به نظر من راه حل اینه که ما گوش کنیها هر کدوم که عضو یه گروهی هستیم سایتها رو فراموش نکنیم یه کم عمومیتر فکر کنیم اولا سایتهای خودمون رو معرفی کنیم تا شاید از بین اون صد نفر دو نفرش مایل باشن سایتمون رو ببینن دوما چیزهایی که میبینیم مفیده و به درد دوستانی که اندروید ندارن میخوره رو به جز گروهمون بیاریم اینجا جمعبندی و منتشر کنیم این توازن باعث میشه هیچ وقت کسی از سایت نره و تعادل رو حفظ بکنه و تو هردو گروه بمونه و فعالیت کنه
اون وقت برای ارضای حس راحت بودن و احساس امنیت داشتن و کلا آزاد بودن میره اونجا و برای ارضای حس خیرخواهی و عشق به کمک کردن و نگه داشتن سایت محبوبش هم میاد اینجا
اگه بتونیم زمان رو مدیریت کنیم به هر دوی اینها میتونیم برسیم
دوستان اگه حرفهای منو قبول دارین بیایین شروع کنیم و همزمان با گروهها به این سایت هم خدمت کنیم آموخته هامون رو اینجا منتشر کنیم و دعوت عضو رو هم فراموش نکنیم
ببخشید طولانی شد.

سلام پریسیما.
خب من فکر کنم میخواستم اینایی که پریسیما گفت رو بگم خخخ.
همینه.
ما حریم خصوصیمون رو با واتساپ پر کنیم و از طرف دیگه بیاییم کارهایی که از دستمون بر میاد برای همنوعانمون اینجا ارائه بدیم.
باور کنید این اصلاً غیر منطقی نیست.
ممنون از توضیح کاملت.
موفق باشی.

سلام شهروز.
بالاخره من منظورت از انتشار این پست رو متوجه نشدم.
تازه توی ایران این همه محدودیت وجود داره و این همه محبوبیت برای این نرم افزارها هست، چه برسه به بیرون از مرزها که مسلما نقش سایت و کامپیوتر خیلی کمرنگتر از اینجاست.
من با اصل حرف تو که ممکنه بازدیدکنندگان سایتها با وجود این برنامه ها کمتر بشه، موافقم ولی به این هم معتقدم که جلوی تکنولوژیهای نو و راحت طلبانه رو به هیچ عنوان نمیشه گرفت.
یه کم منطقی تر فکر و امل کنیم هر چیزی سر جای خودش هست و با حساسیت هیچ چیزی رو نمیشه نفی و یا تایید کرد.
اگر من بدونم که تمام اعضای گروهی که تشکیل دادم و فقط دو سه نفرشون کسانی هستن که در سایت هم فعالیت میکنن با حذف این گروه به سایت رو میارن و همه خواسته هاشون که کتابهای صوتی منتشره در سایتها و کتابخونه هاست که ما از نظر حقوقی حق انتشارشون لا اقل در یک سایت رسمی رو نداریم، به سایت گوشکن روی میارن، همین امروز از اعتبار و یه ذره آبروی خودم دست برمیدارم و گروه رو تعطیل میکنم.
البته من فقط در مورد گروههایی که خودم مدیریت میکنم نظر میدم و درباره ی بقیه نظری ندارم، که مسلما در مورد اونها هم همینه.
اون کاری رو که با گوشی و واتساپ میشه کرد توی سایت نمیشه انجام داد.
اون کسی که بخواد به سایت مراجعه کنه اگه هرجور هم باشه میاد و اگه کسی نخواد بیاد در لحظات احتیاج هم به سایت سر نمیزنه.
مگه ماجرای ویدیو و ماهواره یادت رفته که برای دیدن برنامه های سیما خیلی تلاش شد که برچیده بشه تا مخاطبان تلویزیون حفظ بشه؟ مگه شد؟ چقدر از مخاطبین سیما ریزش داشته؟ اگه جلوی اونها هم گرفته بشه، مردم از راههای جایگزین استفاده میکنن،
با تعادل همه ی کارها با هم و بطور متوازن انجام میشه.
شک نکن و به زندگیت برس و لذت ببر از زندگیت.

سلام عمو.
خب حالا من سؤال دارم.
به نظر شما اگر توی همین گروهتون کتابهاتون رو بیارید توی گوشکن منتشر کنید و فقط توی گروهتون اطلاع رسانی کنید که فلان کتاب توی سایت گوشکن منتشر شد و هر کس میخواد از این آدرس بره و اون رو بگیره، چند نفر از گروه شما وارد گوشکن میشن و به جز مطالب شما میتونن از سایر مطالب گوشکن استفاده کنن؟
شما یه مدت امتحان کن.
به جای این که کتابو بزنی تو گروه، بیا اینجا بزن، بعد توی واتساپ بگو من فلان کتابو منتشر کردم و آدرس سایتو یا آدرس صفحه ی پستت رو بزن.
لینک دانلود رو نذاریها فقط آدرس صفحه ی پستت رو بذار.
مطمئن باش نتیجش خیلی متفاوتتر از اینی میشه که الآن هست.
بله صدا سیما خواست ماهواره رو جمع کنه که مردم به طرفش بیان.
ولی آیا تونست تولید محتوا کنه؟ آیا چیزی که مردم میخوان رو میتونه تأمین کنه؟
ولی ما تفاوتمون اینه که میتونیم و این قابلیت رو داریم که تولید محتوا کنیم و امکانش رو هم فراهم کردیم.
کدوم کتاب یا مطلب مفیدی بوده که تا حالا توی محله ما جلوی انتشارشو گرفتیم. البته به جز حوزه ی مذهب که در سیاست سایت ما نیست.
وقتی ما توان تولید محتوا و خوراک نابینایان رو داریم، نیروی انسانیشو داریم، فضای مناسب از نظر فنی داریم، مخاطب به اندازه ی قابل قبولی داریم، چرا باید با تلویزیونی که سالی یه سریال هم در اندازه ی استاندارد نمیتونه بسازه و دلش به یه برنامه ی نود و ماه عسلش خوشه مقایسه بشیم؟
به هر حال اگر چند خط آخر پست رو خونده باشی متوجه میشی که من فقط طرح موضوع کردم و شما و بقیه ی مدیران محترم گروهها کاملاً در تصمیمگیری آزاد هستید.
موفق باشید.

شهروز، من اصلا این دیدگاه رو نمیپذیرم، چون کاملا داری یک سویه به این قضیه نگاه میکنی.
اولا که رمانهایی رو که من توی گروه منتشر میکنم یا دیگران این کار رو میکنن، قابل انتشار در سایت نیست.
بعدش هم اینکه افرادی که عضو گروه رمانهای صوتی هستن، اکثر قریب به اتفاقشون اهل گوشکن نیستن یا همیشه کاملا چراغ خاموش به سایت سر میزنن و تقریبا همگی از تبلیغات در جاهای دیگه درخواست عضویت دادن.
تازه چه لزومی به این کاره وقتی بی درد سر و بی حرف و حدیس کارت رو میکنی و مسوول اعمالت هم فقط خودتی.
اون وقت چرا فکر نمیکنی که شاید با این وضعیتی که تو میگی کلی انرژی حروم میشه و تعداد کامنتها نشونگر این حرف منه.
مطمین باش که من اگه میدونستم توی سایت این کار بیشتر جواب میده این کار رو میکردم.
تازه من میتونستم توی سایت خودم هم این کار رو بکنم و تبلیغات وسیعی هم را بیندازم و مخاطبین چشمه سرا رو بالا ببرم، ولی این کار رو هم نکردم، چون میدونم توی شبکه های موبایلی این کار بهتر جواب میده.
یک کمی واقع بینتر باش و این همه هجمه به مدیران واتساپی که کاملا مختار و مستقل هستن وارد نکن که جواب معکوس گرفته میشه.
اینقدر هم خون خودت رو کثیف نکن.

عموجان شما با کدوم سند میگی که نمیشه اون کتابها رو توی سایت منتشر کرد.
به فرض که اینطور هم باشه و مشکل حقوقی داشته باشه.
آیا اگر به هر نحوی صاحبان امتیاز این رمانها متوجه انتشار این آثار از طریق گروه شما بشن، امکان پیگیری ندارن؟
قطعاً میتونن شما رو مثل ما محکوم کنن و براتون درد سر درست کنن.
در ضمن اگر افراد گروه شما به گوشکن نمیان، یکی از دلایلش خود شما هستید.
اگر شما طوری گوشکن رو معرفی کنید بهشون که توجیه بشن که براشون میتونه مفید باشه قطعاً مثل خیلیهای دیگه میان و از مطالب اینجا استفاده میکنن.
در ضمن من فکر نمیکنم در مقابل کسی جبهه گرفته باشم.
این اعتقادی هست که فقط شما دارید و سایر مدیران واتساپی هم این پست رو خوندن و هیچ اعتراضی به نوع نوشتن من نداشتن.
به هر حال من برای گروه وزین شما آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم سرانه ی مطالعاتی نابینایان از کنار گروه شما به روزی ده ساعت برسه ما هم از پیشرفت شما کیف میکنیم.
ای کاش کمی صبورانه تر میشد اینجا تبادل نظر کرد.
موفق باشید.

سلام. من با حرف های خانم پریسا و عمو چشمه موافقم.
اما حرف های خودم:
من اصلاً تعارض خاصی بین واتساپ و امثالش و سایت هایی مثل گوش کن و امثالش نمی بینم.
به هر حال هدف مهمه که انجام بشه و من فکر می کنم انجام هم داره میشه یعنی اگه هدف، خدمت به نابینایان و هم نوع هاست خب هر کس به یک شکلی داره کاری انجام میده درسته که شاید در سطح وسیعی مثل گوشکن نباشند ولی به هر حال حق انتخاب افراد هست که اون ها رو به هر سمتی که بخواد سوق میده.
من معتقدم زمان همه چیز رو حل می کنه گوشکن چیز هایی داره که در گروه ها نیست و گروه ها هم نظرات خانم پریسا رو دارند که نمیشه در گوشکن که یک سایت عمومیه اون طوری بود.
همیشه مردمی که مشکلی داشتند راه حلش رو هم پیدا کردند مثلاً افراد دور افتاده ای که ازشون گفتی هم وقتی دیگه گوشکن پاسخشون رو نده راه حلی پیدا می کنند این حرف من رو خودخواهانه برداشت نکن
واقعاً قانون دنیا همین طوره که همیشه قوی تر ها به امکانات خاصی دست می یابند و بعد ضعیف ها.
ما چه بخواهیم و چه نخواهیم همینه که هست.

سلام حسین.
خب تقریباً هر جوابی که باید بهت میدادم رو توی کامنتهای قبلیم دادم.
فقط بازم میگم.
من خودم هم روابط خصوصیترم رو توی واتساپ دارم.
ولی با انتقال تخصص از اینجا به گروههای واتساپی چندان موافق نیستم چون تخصص دیگه یه حریم خصوصی نیست.
مرسی که هستی.
پیروز باشی.

سلام عزیزم. خوبی جیگر.
نقد جالبی بود.
اما به این توجه نکردی که تکنولوژی مثل سیل به سرعت داره حرکت میکنه و درست یا غلط، خوب یا بد، مردم رو در خودش غرق میکنه.
هر چند منم مثل تو معتقدم که برخی از این گروه ها مانع پیشرفت و بهبود عملکرد سایت های اینترنتی شده و خواهد شد.
اما ما بزور نمیتونیم بچه ها رو از تکنولوژیی که زمینه راحتی بیشتر اون ها رو فراهم میکنه و اصولا امکانات بیشتری به اون ها میده، محروم کنیم.
خیرخواهی در زندگی امروز شعاری بیش نیست و اگه ما بخوایم از نرم افزار های گوشی های هوشمند عقب نمونیم، باید امکانات مشابه اون ها رو به نوعی در اینجا هم عرضه کنیم.
مگر نه محکوم به شکست هستیم.
ولو اینکه به قول تو، این مطالب دیگه با یه سرچ تو گوگل در دسترس همه نباشه.
از وقتی گروه وایبر لاین و و و وبسایت تهران ودر راه اندازی شد، با کاهش چشمگیر کامنت ها در پست های سایتم مواجه شدم.
منم اون موقع مثل الان تو که از این شرایط ناراحتی، ناراحت بودم که چرا بچه ها زمان بارش برف یا بارون، اونو به جای اینکه تو سایت کامنت بذارن و گزارش بدن، تو گروه ها مینویسن.
اما به مرور، واقعیت موجود رو پذیرفتم و تسلیم تکنولوژی پیشرفته تر از اون چیزی که من به مخاطبم میدم شدم.
الان در گروه هواشناسی تهران ودر، افراد سریع گزارش و فیلم های وضعیت هوا از محل زندگیشون رو بین هم در سریعترین زمان ممکن رد و بدل میکنن.
پیش خودم گفتم مثلا طرف غرب تهرانه. میاد تو گروه میزنه طوفان و بارون اینجا شروع شده. اینجوری، مردم مرکز و شرق تهران هم سریع میفهمن که تا ۲۰ دقیقه نیم ساعت دیگه، طوفان هم به منطقه اونا میرسه.
حالا فرض کن طرف بیاد اینو با کامنت تو پست سایت بزنه. معلوم نیست من کی آنلاین باشم و کامنت طرفو تعیید کنم یا نه. ممکنه مثلا ۱۰ ساعت بگذره و عملا خبر مخاطبم دیگه غیر استفاده میشه.
اما در گروه، این خبر بلافاصله و با سرعت بیشتری از سایت، به عاشقان آب و هوا منتقل میشه.
یا مثلا الان دیگه بچه ها فیلم های طوفان و سیل تو مناطق مختلف کشور رو عموما در گروه منتشر میکنن.
اوایل ناراحت بودم که چرا این فیلم ها مثل سابق تو سایت من نمیتونه آرشیو بشه.
اما باز هم تسلیم واقعیت شدم که در گروه، فرد به سرعت و به راحتی فیلم رو آپلود میکنه اما اگه بخواد در سایت بذاره، باید بره یه جا دیگه آپلود کنه، بعد لینکشو بیاره اینجا و خلاصه این کار سختتر از اون هستش.
پس در حال حاضر ما هم باید به دنبال راهی باشیم که همون امکانات گروه های موبایلی یا مشابهش رو برای کاربرانمون فراهم کنیم.
در غیر این صورت، درخواست برای منحل کردن گروه ها در گوشی های هوشمند، خواسته ای غیر منطقی هستش.
فردا میبینمت جیگرم. فعلا بای باییی یییی ییییی ییییییی

سلام امیر.
خب به نظر من تو مقایسه ی خوبی نکردی.
ببین سایت تو یکی از سیاستهاش اطلاعرسانی هست و اتفاقاً واتساپ یکی از بهترین گزینه ها برای این کار هست.
منم حرفم همینه.
میگم چرا ما اینجا تخصصمون رو به اشتراک نذاریم و از واتساپ برای تبلیغ تواناییهامون استفاده نکنیم.
میشه امیر سرمدی یادداشتش به فلان مسئول رو بزنه اینجا و توی واتساپ انتشارش رو توی گوشکن اطلاع رسانی کنه.
در ضمن گوشکنیها مشکلاتی از قبیل آپلود رو ندارن چون فضای مناسب برای آپلودهاشون در اختیارشون قرار دادیم.
تو میگی فیلمها توی گروههای لاین پخش میشه و توی سایت تو منتشر نمیشه.
خب اول که به جز فضای آپلود، بچه ها توی گوشکن منتظر من نیستن که کامنتشون منتشر بشه و کامنت اونها مستقیم توسط خودشون منتشر میشه.
ولی فرض کن به جز همین فیلمهایی که کاربرای تو با هم رد و بدل میکنن، ششتا کارشناس تو هم برن تحلیلهاشون رو توی این گروهها منتشر کنن و دیگه توی سایت پست نزنن.
به نظر تو آیا اون موقع هم میتونی بگی که ما باید تسلیم تکنولوژی باشیم؟
من فقط میگم تخصص و مباحث تخصصی جاش حد اقل برای نابینایان که از خیلی از منابع اطلاعاتی محرومن توی گروههای محدود واتساپی نیست و باید طوری برنامه ریزی کرد که بشه در اختیار هر کس که اراده کنه اینها رو داشته باشه قرار داد.
وگرنه همین واتساپ میتونه یه مکان مناسب باشه تا گوشکن توش تبلیغ بشه و محتوای گوشکن توش اطلاع رسانی بشه.
مثل اسکایپ که سالها هست که هر سایت نابینایی که پست مهمی زده توش اون پست رو تبلیغ کرده.
فردا هم اون پیرن آبیه رو بپوش عسیسم خخخ.

سلام بر شهروز عزیز و ارجمند.
می خواستم نکاتی را با اجازه ات مطرح کنم . شهروز جان من خودم دانشجوی کارشناسی ارشد رشته علوم ارتباطات اجتماعی هستم. رشته ای که با مباحث رسانه ای و دنیای فناوری اطلاعات و ارتباطات سر و کار دارد. واقعا مطالب قشنگی را مطرح کردی. ولی نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که دنیای امروز عصر اطلاعات نام دارد. در عصر اطلاعات اطلاع داشتن از همه رویدادها و وقایع یک ضرورت به حساب می آید. پس در چنین دنیایی تمامی افراد در تلاش هستند تا به نوعی خودشان را با تکنولوژی ها و رسانه ها همراه کنند تا از مسیر زندگی خود در اجتماع عقب نیفتند. پس در عصر امروزی تکنولوژی ها و رسانه ها ذاتا و ماهیتا یک ابزار هستند . ابزارهایی که می توانند به انسانها در پیشبرد اهدافشان کمک کنند و آنها را یاری دهند. نکته ای که قابل توجه است این است که در دنیای امروز ما چاره ای نداریم تا با تکنولوژی ها و رسانه ها و فن آوری های نوین همراه باشیم. واتس آپ، وایبر، تلگرام، سایت های خبری، رسانه ها، اپلیکیشن های ارتباطی، شبکه های اجتماعی و غیره همگی از ابزارهای عصر ارتباطات و اطلاعات هستند که می توانند نقش پر رنگی در اطلاعات افراد بشر ایفا کنند. اما هر تکنولوژی و ابزاری با ورود خودش می تواند اثرات مثبت و منفی زیادی داشته باشد که در نوع خودش قابل تأمل است.
پس ورود هر تکنولوژی می تواند تکنولوژی های قبلی را به خطر اندازد و گرایش عموم مردم را به سمت خود جلب کند. مثالهای مختلف هم می توان در این مورد زد که به جای خودش می تواند جالب باشد.
اما من اصلا موافق نیستم که ورود یک تکنولوژی باعث از بین رفتن دیدگاه عموم نسبت به تکنولوژی قبلی شود. مثل همین مسئله ای که خودت مطرح کردی و من هم باهاش موافقم. با حرفهای پریسیما خانم هم کاملا موافقم.
ببخشید که کامنتم خیلی طولانی شد و پر حرفی کردم.
با احترام فراوان

سلام به وحید عزیز.
واقعاً از تحلیل کارشناسیت ممنونم.
کامل و دقیق بود.
حرف منم دقیقاً جمله ی پایانی تحلیلت بود.
نباید تکنولوژی قبلی قربانی تازه واردها بشه.
من باز تأکید میکنم که برای آگاهی از اخبار و رویدادها اتفاقاً واتساپ خیلی هم خوبه.
ولی برای تخصصها و تحلیلها و اموزشها و همایشها نه.
میشه فقط تشکیل همایش یا وجود آموزش یا وجود یه کتاب صوتی یا انتشار یه پست تخصصی در زمینه ی حقوق یا روانشناسی رو توی یه سایت یا یه رسانه ی معتبر در واتساپ اطلاعرسانی کرد نه این که عین اون محصول رو اونجا ارائه داد.
به هر حال ممنون از لطفت.
پیروز باشی.

سلام. خب منم یاد عصر قرن ۱۸افتادم که مردم مثلا عده زیادی کارگر بیکار شده با دیدن ماشین آلات با بیل و چوب دستی به جون اونا افتادند اما نتیجه چی شد؟؟؟ مردم چیکار کردند خب اومدند با اون سازگار شدند،
خب شهروزی من تمام آیا های شما رو در پست لایک میکنم، اما دیگه نمیشه کاری کرد چون موج تکنولوژی سرعتش بالاست، مگه ما چند تا عمو چشمه مهربون داریم که بخواد گروهشو به نفع گوشکنی کنسل کنه، تازه تا به کی، فقط باید ما این سایت رو به نوعی اداره کنیم که ته دل کاربرا انگیزه ای برای سر زدن به اینجا باشه.
بعدشم همین الانی هم ما نابیناها از تکنولوژی عقبیم الان داریم تو ویرانه های واتساپ سرمایه گذاری میکنیم. چه بسا که سایر مسنجرها از جمله تلگرام هم دیگه داره از رونق می افته. چه رسد به واتساپ،
ولی کلا نگرانی زیاد نداره چون ما گوشکنیا به گوشکن به عنوان وطن اجدادی نگاه میکنیم، هر جا باشیم دلتنگش میشیم و بهش سر میزنیم.
مرسی که همیشه به موقع احساس خطرتون رو اعلام میکنین. مرسی که هستین.
مرسی که مجتبی پای گوشکن نشستی تا به حد اعتبارت.

سلام. خب منم یاد عصر قرن ۱۸افتادم که مردم مثلا عده زیادی کارگر بیکار شده با دیدن ماشین آلات با بیل و چوب دستی به جون اونا افتادند اما نتیجه چی شد؟؟؟ مردم چیکار کردند خب اومدند با اون سازگار شدند،
خب شهروزی من تمام آیا های شما رو در پست لایک میکنم، اما دیگه نمیشه کاری کرد چون موج تکنولوژی سرعتش بالاست، مگه ما چند تا عمو چشمه مهربون داریم که بخواد گروهشو به نفع گوشکنی کنسل کنه، تازه تا به کی، فقط باید ما این سایت رو به نوعی اداره کنیم که ته دل کاربرا انگیزه ای برای سر زدن به اینجا باشه.
بعدشم همین الانی هم ما نابیناها از تکنولوژی عقبیم الان داریم تو ویرانه های واتساپ سرمایه گذاری میکنیم. چه بسا که سایر مسنجرها از جمله تلگرام هم دیگه داره از رونق می افته. چه رسد به واتساپ،
ولی کلا نگرانی زیاد نداره چون ما گوشکنیا به گوشکن به عنوان وطن اجدادی نگاه میکنیم، هر جا باشیم دلتنگش میشیم و بهش سر میزنیم.
مرسی که همیشه به موقع احساس خطرتون رو اعلام میکنین. مرسی که هستین.
مرسی که مدیر مجتبی پای گوشکن نشستی تا به حد اعتبارت.

سلام سیتا خانم.
با تمام ماشینی شدنها شما میبینید که کارهای دستی امروز هم مشتری خودش رو داره و هم ارزشش بیشتره و هم گرونتره و هم کیفیتش بالاتره.
شما یه کفش کارخونه ای رو شاید پنجاه تومن بخری و شش ماه دوام نداشته باشه و یه کفش دستدوز رو دویست هزار تومن میخری و شاید دو سه سال هم بتونی بپوشیش.
اینجا هم همینه.
واتساپ روزی از رونق خواهد افتاد و تمام زحمات شما توش به باد میره.
ولی اینجا سالها هست و آرشیو داره و شما همین الآن میتونید به پست چهار سال پیش برید و از مطلبش استفاده کنید.
در ضمن من شهروز هستم. آخر اسمم ی نداره.
پیروز باشید.

سلام به شهروز، پست خوبی بود! به خصوص اینکه بالخره آموخته هات در زمینه ی فلسفه به دردت خورد! اونجایی که گفته بودی که “غیر ممکن غیر ممکن”.
اما: اشکال کار از واتساپ نیست! واتساپ هم مثل بقیه ی شبکه های اجتماعی جای خودشو به قدری بین مردم جامعه ی ما باز کرده که به درست یا غلط از حرمت خاص و عجیبی در بین جامعه ما برخوردار شده!
اشکال کار از جایی شروع میشه که خیلی از افراد جامعه ی ما که دلشون میخاسته به انبوه افراد دارنده ی سایتهای نابینایی بپیوندند و به هر دلیلی موفق به انجام این کار نشدند، امروز از کانال واتساپ و سایر شبکه های اجتماعی اهداف خودشونو محقق میکنند.
پس همونطور که در تعدد سایتهای نابینایی به معضلی به نام “موازیکاری” رسیدیم تو این مورد هم با چنین پدیده ای مواجهیم.
در واقع منصفانش میشه این که: حرفهای عمو چشمه و پریسا در مورد نفوذ شبکه های اجتماعی از جمله واتساپ در جامعه ی ما درست هرچند که ما باهاش موافق نباشیم که من به شخصه موافق نیستم و اتفاقا عضو هیچیک از این شبکه ها نیستم که هیچ، تازه یکی دو هفتست که واسه خودم یه ایمیل ساختم! خخخخ!
معتقدم که استفاده ی نادرست ما از واتساپ کار رو به اینجا کشونده و اتفاقا دلایلی که شهروز آورد هم دلایل درستیست بر این استفاده ی ناصحیح!. بهتر این بود که همونطور که به قول شهروز: بچه ها اسکایپو در خدمت سایتهای نابینایی قرار دادند واتساپ و سایر شبکه هاه اجتماعی رو هم در خدمت سایتهای نابینایی قرار بدند.
و اتفاقا با نظر پریسیما خانوم هم کاملا موافقم که اشکال نداره که گروهای حقوقی و آسیبشناسی مسائل و چالشهای نابینایی و بحثها و گفت و گوهایی مرتبط با مسائل مبتلا به جامعه در گروههای واتساپی صورت بگیره، اما ای کاش بچه ها یه کم بیشتر همت کنند و محتوای مطالب و مباحثشون رو تو سایتهای نابینایی از جمله گوش کن به اشتراک بذارند تا هم این سایتها با وجود برتری و مزایای محسوسی که نسبت به این گروها دارند از رونق نیفته، و هم از تعداد بیشتری نقد و نظر و فکرو ایده بهره مند بشیم و مباحث با شرکت تعداد بیشتری از جامعه ی نابینایان شکل بگیره، و برای قدم اول پیشنهاد دارم که خود سایت گوش کن و توسط یکی از مدیرانش اقدام به ایجاد گروهی با نام گوش کن در واتساپ بکنه و به همین روش فعالیت کنه و رأسا سعی کنیم قدم برداریم در راه اینکه این شبکه ی اجتماعی رو هم مثل اسکایپ به خدمت سایتهای نابینایی دربیاریم.
با پوزش از طولانی شدن مطلب.

شبو شور سلام .
من به عنوان بزرگتر خخخ اصلا ازین گروههای واتس آپی اونم از نوع نبینیش خوشم نمیاد و اگه شما اجازه بدی توی همون گروه ببینای دوستان خودم بمونم .
هیجا اینجا نمیشه .
راستی چندتا از نبینا که تعدادشون از ببینا بیشتر توی گروه هستن خخخخ البته بجز من کسی نمیدونه که اینا نبینن.
حالا اگه شوووما بگی جوابشون میکنم و یا اجارشونو زیاد میکنم خخخ
**،****
ی چیزی از شوخی بگذریم ،نبینها توی تایپ با گوشیای لمسی خیلی کندن . تویگروه های مختلفی بودم . به نظرم بهتره بیان اینجا .
تازه در گروه نبین ها خیلی دخترا خشن میشن . در حالیکه من در گروه ببین ها این رفتارو ندیدم به خدا . البته بهشون حق میدم . چون چت باعث میشه که به نوشته های مفید به سختی دسترسی داشته باشن . ولی این توصیه ی چت نکنیدو میتونن توی خصوصی مودبانه بگن .
اینجا میگم که جلوی روتون گفته باشم . انگار عصبانیت و با خشم سخن گفتن بین نابیناها ی جور کلاس محسوب میشه .
الفرار .

سلام رعد.
دقیقاً مشکل تایپ کردن یه مشکل بزرگ در این گروهها هست که انتقال دیدگاهها رو خیلی توی این گروهها کند میکنه و به نظرم میشه مباحث مهم اینجا مطرح بشن که این مشکل هم دیگه وجود نداشته باشه.
در مورد خشونت بچه ها هم نظر خاصی ندارم.
چون هرچی ما بگیم تأثیری نداره.
یادمه یه بار یه خانمی با هزارتا عذرخواهی و ببخشید و ترس و لرز اومد گفت اگر میشه از خیابون ردتون کنم.
گفتم حالا چرا انقدر عذرخواهی میکنی؟ گفت آخه یه بار به یه آقای نابینایی همین حرف رو زدم چنان داد بیدادی راه انداخت که کل مردم دورمون جمع شدن.
از این ناهنجاریها بین ما هست و نمیدونم کِی هم قراره تموم بشه.
مرسی که هستی.

وااای این همه نوشتم پرید »من خودم هستم نمی تونم وارد بشم مرسی اگه تایید کنید« علامت ویژه خخخخخححححججججچچچچچححححخخخخ

سلام دارم خدمت آقای حسینی شاهنشاه مقتدر محل
من کاملا صحبت های شما رو می پذیرم و قبول دارم, البته این نکته رو هم باید بگم که هستند و متاسفانه تعدادشون هم کم نیست افرادی که به کامپیوتر دست رسی ندارند ولی در مقابل بعد از به بازار اومدن گوشی های اندرویدی با اون امکانات حالا به سختی یا آسونی و کلا این گوشی ها رو تهیه کردند و واقعا اگر درست از این امکانات استفاده کنند بسیار بهشون کمک کرده که مهم این هست که امکانات اعم از سایت های نابینایی یا گروه های واتس آپی و …. به نابینا کمک کنه و مشکلی از مشکلاتش رو حل کنه ….
در کل ولی مشکل نداشتن آرشیو و از بین رفتن گاها اطلاعات بسیار مفید توی این گروه ها مساله ای هست که اگر به پیشنهاد پریسیما خانمی تا حدی عمل کنیم و هر چند وقت یک بار با یک برنامه ریزی مطالب مفید گروه ها رو دست چین نیم و در سایت های نابینایی که آرشیو هم دارند منتشر کنیم گمانم تا حدی بتونیم به هدف اصلی که همانا پیشرفت قشر نابینا معلول و کلا پیشرفت انسانیت هست نایل بشیم ….
البته دسترس پذیری و دم دست بودن بسیار زیاد گوشی و …. خودش یه مشکل عمیق هست که واقعا آدمو از کار و زندگی میندازه …..
خود من حالا به دلایلی تمام گروه های واتس آپیم رو لفت دادم و فقط سه گروه حقوقی عضو هستم که با توجه به تخصصی بودن این گروه ها ه نظرم در قالب گروه و واتس آپ بهتر بشه به اهداف نایل شد …..
در کل که براتون آرزوی موفقیت و سربلندی دارم و شرمنده خیلی پراکنده نوشتم یه بار پرید دیگه حسش نبود دقیق و مرتب بنویسم …..

سلام بانو.
خب تو به عنوان مدیر یه جین گروه واتساپی بازداشتی خخخ.
آخه گروه تخصصی حقوقی جاش توی واتساپه آیا یا اینجا؟
این مسافر بیچاره کلی تلاش کرد اینجا هسته ی حقوقی تشکیل بده خب چرا استقبال نکردید؟
بچه های دیگه هم تلاشهای خوبی کردن ولی نشد.
به نظر من برعکس عمل کن و از گروههات فقط برای گزارش دادن فعالیتهات توی سایت استفاده کن و تخصصت رو در اختیار همه بذار اصفهانی بازی هم در نیااااار.

سلام ملیسا.
خب منم کلاً ازت تشکر میکنم، همه ی کامنتات که دوتا بود هم لایک میکنم، دیگه چی، آهان نبینم بری گروه روانشناسی بزنی بعد همه رو جمع کنی دور خودتهااااا!
اونوقت عصبانی میشم، خون جلوی چشامو میگیره، یه فس سیر کتک میخورم خخخ.
میسی از حضورت، خدافسی.

یعنی ایرادی نداره من کتاب های آدیولیب رو بذارم اینجا؟ بذارم؟ تکرار و دوباره کاری و… به خدا جدی میگم من واسه خاطر اینکه این مدلی نشه تا حالا واسه کتاب هام دنبال فضا گشتم پدرم هم در اومد خواستم فضا بخرم کتاب بذارم توی وبلاگ خودم و الی آخر. بذارمشون اینجا؟

سلام مجدد.
در مورد گروه حقوقی که خانم مسافر حرفش رو پیش آوردند و من همون جا هم گفتم که اگه در واتسپ باشه عضو میشم علتش رو برای روشن شدن اذهان عمومی می نویسم که چرا چنین عقیده ای دارم و سخت هم برش پافشاری می کنم.
سؤال: مگر یکی از قوانین این جا ننوشتن از مذهب و سیاست نیست؟
پاسخ: معلومه دیگه این ها خط قرمز ما هستند.
بنا بر این حقوق و مسائل حقوقی در کشور ایران چه بخواهیم و چه نخواهیم با فقه و به دنبال اون با مذهب گره خورده و از طرفی هم وابستگی شدیییییدی با سیاست داره.
شما نمی تونید یک ماده قانونی پیدا کنید که از مذهب یا سیاست یا هر دوش خالی باشه.
اگر هم بخواهیم ماده ای از هر قانونی رو نقد کنیم و در کل در مورد حقوق افراد حرف بزنیم باز می رسیم به مذهب و سیاست که خطوط قرمز این سایت هستند.
با این حساب هرگز نمیشه مباحث حقوقی رو در این سایت مطرح کرد.
شکلک پایین اومدن از منبر.
موفق باشید.

من فکر میکنم میشه در مورد مسائل حقوقی بدون ورود به مذهب بحث کرد.
ولی قوانینی که در ایران قانون هستن به هر حال مورد وثوق ما هم هستن و ما پیرو اونها هستیم و طرح مسائل حقوقی بدون دخالت فقه به نظرم غیر ممکن نیست.

نه نپیچوندم! اتفاقا موضوع و متن سه چهارتا پست آینده رو هم آماده کرده بودم، ولی اگه پست اولو کامل خونده بوده باشی، یکی از دوستان تمام سعیشو میکرد که بحثو طوری دور بزنه که کلیت سایت و مدیراشو ناجوانمردانه به چالش بکشه و منم به منظور دوری محل از حاشیه فعلا تعلیقش کردم! ولی اگه مشکلی نباشه و بچه ها هم سعی کنند که کمک کنند که بحث خوب پا بگیره اتفاقا ایده ی خوبی و ادامشم میدم! حالا نظرتو بنویس تا فردا بیشتر راجع بهش با هم صحبت کنیم.
راستی سرو ته کامنت امیرو دقت کردی؟؟؟… خیلی شبیه دخترا ننوشته آیا؟؟؟!!!… . به نظرت منظور خاصی داشته؟؟؟ میخاسته ادای کسی رو دربیاره؟؟؟!!!… . نه بابا!. بهش از این کارا نمیاد!!!… اصلا هیچی ولش کن! الفرااااااااااااااااااااااااااااااااااااار!.

بات موافقم حسینی…بچه ها بهتره گروه مروهاشونا بیارن محله…که همه استفاده کنن…
راسیاتش من هیچ جوره از شبکه های اجتماعی خوشم نمیاد…درسته گوشی اندرویدی ندارم ولی اسکایپ و واتساپم میتونستم نصب کنم رو سیستمم ولی نکردم…وقت تلف کردنه به خدا…حالا شما یه جاهای شا تأیید میکنی…من هیچ جوره تأییدش نمیکنم… مگر موارد خاص، مثل تماس با خارج از کشور و اینها…

سلام شهروز
واقعا نمیتونم بپذیرم که دلیل کم شدن بازدید تو گوشکن گسترش گروههایی نابینایی تو واتساپ باشه. نه این که نباشه. خیلی کمه. اصلا نمیشه این دو تا رو با هم مقایسه کرد. گوشکن یه سایت بزرگ نابیناییه. فلان گروه ده تا بیستا نهایتا صدتا عضو داره و اگه به قول تو تخصصی باشه، – که به خاطر ماهیت این شبکهها استقبال زیادی از این جور گروهها نمیشه – باید به یه موضوع خاص بپردازه که فقط تعدادی از طرفدارای اون موضوع خاص عضو اون گروه میشن. ولی اینجا همه چیز هست و همه مربوط به نابینایان. هر وقت هر کدومو بخوایم میایم سرچ میکنیم و استفاده میکنیم. غیر از این که خیلی از اعضای واتساپ فقط مصرف کنندن. ولی اینجا آدمهایی میان که تولید کنندن و همیشه و با همه شرایط باقی میمونن. مطمئنا اونایی که بخوان کار کنن و به قولی خدمت کنن، اینجا میمونن حتی اگه تو دهتا گروه عضو باشن.
بعدم این که بخش پرسش و پاسخ یه فضای در دسترستری رو به وجود آورده که راحت میتونیم جواب سؤالامونو بگیریم و حتی خصوصی با افراد صحبت کنیم.
من خودم عضو دو سه تا گروه نابینایی شدم. دائم پیام میومد و نمیذاشت من کارامو بکنم و مثلا تو اینترنت بچرخم. پیامهاش انقدر زیاد بود که اگه پیام مهمی هم بود نمیتونستم پیداشون کنم.

سلام به یکی از ما.
ببین به هر حال خیلی از کسانی که اینجا فعال بودن دقیقاً بعد از زدن گروههای واتساپی اینجا کمرنگ شدن.
نمونش لنا یا بانو که قبلترها اینجا خیلی فعالتر بودن.
ولی گروهی که در اون فعال هستن دیگه فرصت چندانی به اونها نمیده که بخوان اینجا هم بیان و با بچه ها تواناییهاشون رو تقسیم کنن.
خب امروز ما سه چهار گروه تخصصی داریم. اگر این ادامه پیدا کنه امروز تو یه گروه میزنی، فردا من میزنم، پسفردا فلانی میزنه و طولی نمیکشه که هر کس یه گروه میزنه و خلاصه هر کس سرش به کار خودش گرم میشه.
مرسی که هستی.

سلام شهروز خیلی این پستت وقت من را گرفت جالب بود همه کامنت ها را خوندم پستت را لایک میزنم من تبلت دارم مشکلی با گوشی های لمسی
ندارم هیچ جا عضویت ندارم و خوشحال هستم که در دام شبکه های اجتماعی نیفتادم

من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
فصل گل می گذرد هم نفسان بهر خدا
بنشینید به باغی و مرا یاد کنید
عندلیبان گل سوری به چمن کرد ورود
بهر شاد باش قدومش همه فریاد کنید
یاد از این مرغ گرفتارکنید ای مرغان
چو تماشای گل و لاله و شمشاد کنید
هر که دارد ز شما مرغ اسیری به قفس
برده در باغ و یاد منش آزاد کنید
آشیان من بیچاره اگر سوخت چه باک
فکر ویران شدن خانه صیاد کنید

سلام به همه
پستتون جالب هست و من کاملا با نظر شما آقای حسینی موافقم
راستش من نسبت به هیچ سایت یا گروهی تعصب خاصی ندارم و تا زمانی که بتونم از یه گروه یا سایتی اطلاعات بگیرم و یا اطلاعاتی بدم بهش سر میزنم و هستم ولی کاملا با این که ما همنوعها توی گروه های مختلف پراکنده باشیم مخالفم
من در حال حاضر توی دوتا از گروه های واتساپی عضو هستم با اینکه مخالفم ولی چون مجبور بودم و به اطلاعاتشون نیاز داشتم مجبور شدم عضو بشم
به نظر من اگه هممون یه جا مثلا تو این محله متمرکز میشدیم لا اقل واسه منتقل کردن تجربیاتمون به همدیگه خیلی خوب میشد
مثلا گروه هایی که مطالب و تجربیات آشپزی میذارن اگه اینجا بودن خیلی بهتر و راحت تر و قابل دسترس تر بودش.
یا گروه های مربوط به معرفی کتب گویا
دوستانی که بهونشون داشتن گوشی اندروید هست هم میتونن با گوشیشون به جای اینکه توی شبکه های اجتماعی تجربیات و مطالب مربوط به نابینایان رو بذارن میتونن با همون گوشی خیلی راحت روزی چند بار به سایت گوشکن یا هرجایی که همه ی همنوعها متمرکز هستند سر بزنن بدونه هیچ مشکلی.
به امید روزی که همه در کنار هم و یک جا باشیم بلکه موفقتر از دیروز باشیم.
ممنون از پستتون
زنده و سالم باشید همتون

سلام به خانم رضایینیای گرامی.
ممنون از دید مثبت شما.
منم معتقدم که بهتره ما با انسجام بیشتری عمل کنیم.
اگر الآن من بخوام مثلاً یه کتاب پیدا کنم باید سه چهارتا سایت نابینایان و چند گروه واتساپی و ایمیلی رو بگردم ببینم میتونم بهش برسم یا نه.
ولی اگر تمرکز ما روی یه نقطه باشه میتونم به راحتی با یه سرچ ساده به خواسته ی خودم برسم.
امیدوارم که روزی واقعاً به معنای کلمه همیار همدیگه باشیم.
ممنون از لطفتون.
موفق باشید.

درود موضوع توپی را انتخاب کردی آفرین
من که واتساپ را حذف کردم به نظر من چیز بیخودی هست راستی چند روز پیش خونه بابام همه جمع بودن دومادا عروسا و نوه ها همه بودن و همه ساکت نشسته بودن و هر کس سرش توی واتساپ بود یه دفعه مامانم عصبانی شد این دیگه چه وضعش هست آخه بابا مثلا دور هم جمع شدیم یه کمی با هم حرف بزنیم دلمون وا بشه یه مشت مرد و زن گنده هر کدوم یه گوشی دست گرفتن و از عالم و آدم بی خبرن خلاصه بابام هم به پشتیبانی از مامانم حسابی با همه دعوا کردن همه برای دقایقی متنبه شدن ولی نیم ساعتی که گذشت روز از نو واتساپ از نو

درود بر آرتیمان گرامی.
بله متأسفانه خیلیها غرق این تکنولوژیها شدن و زندگیشون از روال عادی خارج شده.
به امید روزی که فرهنگ ما به حدی برسه که تکنولوژی رو برده ی خودمون بدونیم نه ارباب خودمون.
موفق باشید.

سلام به آقا مسعود.
من که متوجه نشدم کامنتت چه ارتباطی به موضوع پست داشت.
ولی همینقدر بهت بگم نه تنها ما بلکه هیچ مدیر متعهدی نمیتونه اطلاعات شخصی کاربرها رو به کسی بده مگر این که از خودشون اجاره بگیره.
وگرنه ایمیل همه ی کاربرا رو نمایش میدادیم.
حریم خصوصی کاربرا باید رعایت بشه و این وظیفه ی ما هست.
مرسی که هستی.
موفق باشی.

سلام
اینکه یه سری مطالب و فایل تو دسترس همه در سایت قرار نمی گیره یه مشکله.
ولی این مشکل با پسرفت کردن و کنار گذاشتن پیام رسان ها برطرف نمی شه
مثلا باید گوگل سیستم سرچ متنی یا صوتی بین اصوات را فراهم کنه
یا بتونیم به گروه ها به صورت تحت وب و به صورت یه وبسایت پیشرفته دسترسی داشته باشیم
یا امکاناتی که یه پیامرسان ارائه میده را در سایت دسترس پذیر کنیم , مخصوصا چت صوتی یا همون کامنت صوتی
یا یه برنامه اندروید مخصوص گوش کن که امکانات فوق العاده ای میده , باشه
این جوری میشه اثرات منفی گروه ها را پَروند

سلام.
خب البته شما اگر عضوو باشید به تمام اطلاعات و لینکهای دانلود دسترسی دارید.
ولی در مورد امکانات جدید باید بگم که حق با شماست و در حال بررسی هستیم.
فعلاً تونستیم مرکز پرسش و پاسخ رو به یه حد قابل قبولی استاندارد کنیم و احتمالاً امکانات دیگه هم به مرور راه اندازی خواهیم کرد.
ممنون از نظرات مثبتت.
پیروز باشی.

سلام. بعد از خوندن این پست با هفتادو چهارتا کامنتش اگر بخام از مجموع مطالب دوستان جمعبندی و نتیجه گیری کنم باید ارز کنم که:
مطلب پست در واقع نقدی بود بر کارکردهای شبکه های اجتماعی و نحوه ی استفاده ی ما از آنها که مثل باقی مصداقهای تکنولوژی دارای کاستیهاییست و همچنین تعارض و تناقض کارکرد این شبکه ها با وبسایتهای نابینایی.
حالا سؤال مهمی که مطرح این که: آیا شبکه های اجتماعی باید در خدمت سایتهای نابینایی باشند؟ یا بالعکث؟ و کدومشون از اولویت برخوردارند؟
من معتقدم باید مباحثو به این شکل ادامه داد و وارد این حوضه نشیم که طرفداران وبسایتهای نابینایی رو تو یه دسته قرار بدیمو طرفداران گروهای واتساپی و باقی شبکه های اجتماعی رو هم تو یک دسته و بخایم که این دو تا جایی باهم مناظره کنند که تبدیل به منازعه بشه!.
البته نتیجه گیریهای دیگه ایم هست که چون الآن خابم میاد نمینویسم تا فردا صبح.

کامپیوتر خیلی از گوشی گنده تره! ۱.
در نتیجه گوشی از کامپیوتر کوچیکتره! ۲.
پس گوشی رو میشه برداشت و هر جا خواست برد! ۳.
برق هم که نمیخواد چون باتری داره و شارژ میشه! ۴.
تا وقتی لینک و دانلود تو کار نباشه با یه سیمکارتم از نوع پیزوریش که همه داریم کار میکنه! گوشی رو میگم! ۵.
۶. نتیجه این میشه که از لحاظ جامعه شناختی که سالها پیش میخوندیم، طرح این بحث از اونجا که یه جورایی باز دارندهست، و بخوای نخوای جبهه گیراننده، خودش همین جوری بیخودی باعث لجو لجبازی میشه و واتساپیها رو ترغیب میکنه همچین شدیدتر از قبل فعالیت تخصصی کنن پسرم!
خلاصه که اون گوشیی که گفتم کوچیکتره، سیمکارت میخوره، باتری قابل شارژ داره و اینترنتش رو از کل هوا میگیره، عقلا قاعدهش اینه که به کامپیوتر گنده ای که نهایتش اگه لپتاپ باشه ۳ ساعت برق داره، اینترنتشم باید یه جورایی از یه جای ثابت بگیره دسترس پذیرتر باشه و بیشتر بهش توجه بشه!
تازه دلیلی نداره بگیم تو روستاهای دور افتاده اگه کامپیوتر و اینترنت گیر میاد، گوشی هوشمند و یه سیمکارت ناقابل گیر نمیاد که! ۷. ۸.
اینا چیزایی بود که بقیه نگفتن و در نتیجه من گفتم!
البته که تایپ کردن با گوشی طاقت فرساست، فایلهای بزرگ تو واتساپ سخت دانلود میشن و حرفای درست دیگه ای که تو گفتی!
ولی من حیث المجمول اگه بنا بود انصاف بدیم کدومشون تو دل بروترن، منم میگفتم واتساپ! خخخخ!
اونجا مدیرو ناظم خشمالو هم ندارن که گیر بده اینو بفرست اونو نفرست!
گروه مبارزه با مصادیق مجرمانه هم به صورت خاص رو یه گروه نمیاد و نمیتونه نظر بده تا مدیرش نخواد!
خلاصه که اصن واتساپ و سایت متإسفانه قابل مقایسه نیستن! ۹. ۱۰. ۱۱. ۱۲.
اینه که بذار اونا کارشونو بکنن و بنکل بگو آقا این صرفا یه فرضیه بود که نشد به نظریه تبدیلش کنیم پس تا اطلاع ثانوی عیسی به دین خود! موسی هم به دین خود!

دیدگاهتان را بنویسید