خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

بیایید یک حرکت جمعی برای تولید فیلم های توضیحدار بکنیم.

سلام دوستان. یک ایده ای توی ذهنم هست بطور خام و کلی. اگر همفکری کنید حتما چیز بهتری از آب درمیآید و می توانیم دقیقتر از آن دفاع کنیم.
ببینید, ضبط کردن کتاب زیاد زحمت ندارد. کامپیوتر و میکروفون و یک محیط آرام که باشد, کارها روبراه است. هزینه اش هم نسبتا پایین. ولی خب زندگی که همه اش کتاب نیست؛ ما هم آنقدر که از دستمان ساخته است باید توی زندگی تنوع داشته باشیم. به تعبیر مجتبی “از زندگی لذت ببریم.” اگر یک موسسه ای باشد که برای ما فیلم های توضیحدار آماده کند و بفروشد مثلا به بهزیستی یا آموزش و پرورش استثنائی, یک قدری تنوع ایجاد می شود. ما و سایر موسسات تولید کتاب, حتی مرکز معظم رودکی, امکان این چنین کاری نداریم. گوینده حرفه ای و استودیو و صداگذاری و کلی چیز های دیگر, و از جمله آن چیز ها, هزینه زیاد می خواهد. نگفتم خودمان جمع بشویم و پول توجیبی هایمان را بریزیم روی هم و فیلم توضیحدار بخریم: کار ما هم نیست, وانگهی تجربه های چندان موفقی هم از اینجور حرکت های جمعی نداشته ایم, ملتفت که هستید؟ باید یک سازمان پولدار پشت این کار باشد تا تداوم پیدا کند. من تازگی ها با یک گروهی آشنا شده ام به اسم “انجمن تخصصی گوینده ها و دوبلر های استان اصفهان” که بیش از صدتا عضو دارد, استودیو دارد و برخی از اعضایش گوینده های مطرحی هم هستند. می گویند از عهده همچو کاری برمیآیند. حالا البته هیچ اصراری روی یک گروه بخصوص ندارم و یکوقت تصور نشود می خواهم برایشان بازاریابی کنم. بحث بر سر منافع خود ما است. ضمنا حواسم هست که قبلا رادیو توکا و رادیو نمایش فیلم هایی را توضیحدار کرده اند. ولی اولا ملاک هایشان در انتخاب فیلم ها لزوما با سلیقه ما یکسان نیست, ثانیا به نسبت نیازی که داریم این پراکنده کاریهای گهگاهی در حکم هیچ است.
حالا به عقیده شما چه کار می شود کرد؟ مثلا آیا صلاح می دانید یک نامه بنویسیم به سازمان بهزیستی؟ آنهایی که فرصت و امکان رفت و آمد دارند, آیا می توانند با مسئولان ملاقات کنند و قضیه را توضیح بدهند؟ با کاغذ نوشتن و فرستادن اینجور گره ها وا نمی شود.
دور هم بودن ما توی این سایت غنیمتی است. ولی چه بهتر که فرصتی و موقعیتی برای پیگیری مشکلات مشترکمان هم باشد.

۱۴ دیدگاه دربارهٔ «بیایید یک حرکت جمعی برای تولید فیلم های توضیحدار بکنیم.»

سلام.
فکر بدی نیست.
البته در حالی که بهزیستی حق و حقوق اولیه ی هر انسان رو مثل اشتغال و مسکن و ازدواج بوسیده گذاشته کنار به نظر میرسه این قضیه براشون شبیه یه جُک باشه.
ولی به هر حال این هم نیاز نابینایان هست و باید بهش پرداخته بشه.
من فکر میکنم اگر دوستانمون در رادیو انقدر فرهنگ پخته ای داشتن که متوجه اهمیت رادیوفیلم میشدن هرگز اون رو از چارت برنامه ها حذف نمیکردن.
من توی فیسبوکم در لیست دوستانم تعداد زیادی از عوامل رادیو هستن. برای همین حدوداً دو ماه پیش یادداشتی در این مورد نوشتم که لا اقل تو همون فضای مجازی خیلی مورد استقبال خیلیاز همین رادیوییها و البته نابینایان قرار گرفت.
اون یادداشت رو گفتم بد نیست که بچه ها هم بخونن برای همین اینجا هم تو این کامنت براتون میذارمش.
یادش به خیر. فکر کنم یک سال و نیم پیش بود که توی رادیو فصلی خدا بیامرز، یه برنامه داشتیم به اسم زندگی ادامه داره که اختصاصی ویژه ی نابینایان تولید و پخش میشد.
کلی پیش خودمون کِیف میکردیم که بابا دمشون گرم، بالاخره یکی هم پیدا شد که ما رو آدم حساب کنه.
به موازات برنامه ی ما، رادیو نمایش یه پروژه ای رو به نام رادیو فیلم اجرا میکرد که فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی رو به صورت صوتی پخش میکرد و یه نفر به عنوان گوینده صحنه های فیلم رو توضیح میداد.
توی یکی از برنامه های زندگی ادامه داره، با فرشاد آذرنیا، تهیه کننده ی این پروژه مصاحبه کردم.
اونجا گفته شد که اصلاً پروژه ی رادیو فیلم، یه پروژه ویژه ی نابینایان هست که در خارج از ایران هم داره کار میشه و ما اون رو به کشورمون آوردیم.
آذرنیا گفت که توی کشورهای دیگه، حتی فناوری خاصی توی سینماها وجود داره که نابیناها با خرید بلیطهای ویژه میتونن فیلمها رو به صورت توضیحدار دنبال کنن.
ما هم کلی تعریف و تمجید کردیم که بابا دمتون گرم، مگه داریم، مگه میشه، یه گروه بیان همینطوری یهویی بگن ما میخوایم برای نابیناها توی ایران رادیو فیلم تولید کنیم.
چه انسانهای بزرگی پیدا میشن واقعاً.
البته در این که این افراد انسانهای بزرگی هستن شکی نیست.
خیلی از همین انسانهای بزرگ که توی پروژه ی رادیو فیلم حضور داشتن، احتمالاً دارن با حساسیت این متنو میخونن ببینن من دیوانه دارم چی میگم اصلاً!
البته قطعاً وقت دوستان رادیویی که توی لیست دوستان من هستن، پرتر از اینه که بخوان نوشته ی یه آدم گمنامی که به جز یه عکس و چهارتا نوشته ی بیسر و ته شناختی ازش ندارن رو بخونن.
ولی آرزو بر جوانان، اونم از نوع گمنام و البته کور، چیز ببخشید نابیناش عیب نیست.
از پیام بازگردانی، ببخشید بازرگانی بگذریم.
با کلی عزت و احترامی که نثار فرشاد عزیز و گروهش کردیم، هر روز صبحها و بعد از ظهرها و نصفه شبهایی که بیدار بودیم، منو خیلی از نابیناهای دیگه، میشستیم و تولیدات دوستان رو گوش میکردیم و لذت میبردیم در حد تیم ملی والیبال.
حتی توی سایتهای نابینایان از جمله پر بازدیدترینشون به نام
https://gooshkon.ir
این رادیو فیلمها آماده ی دانلود برای نابیناها میشد و استقبال از این تاپیکها باور نکردنی بود.
فکر کن فیلمی که توی تلویزیون و سینما خانوادت میبینن و شاید تو خیلی ازش چیزی نفهمی، الآن مثل روز برات روشنه و از ثانیه به ثانیش لذت میبری.
مگه بیشتر از این یه نابینا از هنر سینما چی میخواد؟
اوضاع به همین خوشمزگی پیش میرفت تا این که جمیع دوستان مدیر و بالانشینان صدا و سیما عوض شدن.
همون اول بسم الله، انگار که هیچ کار مهم دیگه ای دوستان از راه رسیده نداشتن، زدن رادیو فصلی رو فرستادن هوا.
روحش شاد و یادش گرامی.
خب ما که از کار بیکار شدیم.
البته ماهی سی چهل تومن درآمد که اونم بعد از سه چهار ماه یه جا میریختن، بعد کاشف به عمل میومد که یه ماهش اشتباهی پریده و هزارتا اشتباه دیگه رو نمیشه گفت کار.
یادمه یه بار برآوردم به جای صد و بیست تومن دوازده تومن رد شد. اصلاً به قول آقای همساده داغون شدم.
بگذریم.
بعد از چند هفته، یه دفه امیر حسین سلیمانی، خبرنگار نابینای واحد مرکزی خبر رادیو ایران، خبری منتشر کرد که رادیو فیلم از چارت برنامه های رادیو نمایش حذف شد.
من فکر کنم یه نابینایی، یه جای این دنیا، یه بلایی سر خانم آبروانی یا فامیلاش آورده.
چون چنان ضربتی رادیو از وجود نابینایان و متعلقاتش کنف یکن شد که اصلاً یه وضعی!
حالا اگه جای حذف رادیو فیلمها یه چیز به درد بخوری، یه ابتکاری، خلاقیتی، چیزی رو میکردن دلمون نمیسوخت.
جای رادیو فیلمها، یه سری نمایشهای رادیویی که شخصاً هر کدوم رو پنج بار دست کم شنیده بودم پخش شد.
انقدر اینا رو پخش کردن که صداهای خیلیهاشون مشکل پیدا کرده.
اینجاش جدیه.
نمیدونم چندتا از رادیوییها دارن این متنو میخونن.
ولی اگر فقط یکیتون دارید میخونید، اگر دستتون به مدیر رادیو نمایش میرسه، بهش بگید که تویی که ادعای مدیریت داری، یه توجیه لا اقل برای حذف رادیو فیلم بیار که لا اقل یه آبی روی آتیش ریخته باشی.
در کل سه ساعت، نه چهار ساعت از بیست و چهار ساعت به رادیو فیلم اختصاص داشت.
حالا شما نمایشهای تکراریتونو توی این چهار ساعت پخش نمیکردید نمیشد؟
البته توی جامعه ای که معلولینش در حدی هستن که فحش بین مردم محسوب میشن، بیشتر از این توقع نمیشه داشت.
وقتی کور و کر و چلاق و منگل، فحش بیسواد و تحصیلکرده ها به همدیگه هست، وقتی راحت توی فیلمهای ما به هم میگن مگه کوری، مگه کری، مگه چلاقی، دیگه بیشتر از این هیچ انتظاری نداریم.
من کسی بودم که پدر رادیومو از بس شبانه روز روشن بود در آورده بودم.
انقدر عاشق رادیو بودم که تونستم حتی توش اجرا کنم.
اما این عشق و علاقه ظاهراً یه طرفه بود.
اولین بار حدود پونزده سال پیش، به طور زنده توی یه مسابقه رادیویی شرکت کردم که امیر جوشقانی مجری بود.
امیرخان مخلصیم. پیشاپیش اگه اسمتو اشتباه نوشتم ببخش.
چون توی لیستمی سلام کردمااا!
خیلی از قدیمیهای رادیو، از اون با سابقه های بالای چهل سال دارن احتمالاً میخونن این مطلبو.
واقعاً رادیو فیلم جای کیو تنگ کرده بود؟
به کی کار داشت؟
این که تولیدش از یه نمایش راحتتر هم بود که!
من خودم نمایش ضبط کردم، اتفاقاً توش افکتور هم بودم.
یه پدری ازمون در اومد که نگو.
نادیده گرفته شدن از طرف مسئولین، برای ما دیگه خاطره شده. میگن درد رو از یه حدی که بگذره دیگه حسش نمیکنی.
من، الآن دیگه حتی هفته ای یه بار هم رادیو گوش نمیکنم. سه چهار ماهی هم هست که رادیو نرفتم.
خلاصه حسابی لطف دارن به ما دوستان مدیر
بدرود.

سلام عزیز.
مدتی بود که میخواستم خودم رادیو فیلم ضبط کنم ولی صدای خوبی نداشتم. یعنی الآن هم ندارم.
حتا اسم سایت و ازینا رو هم مشخص کرده بودم اما میدونی به دلیل دانشجو بودن واقعا وقتشو نمیکنم
یه مدت هم خواستم که یه بینا با صدای قابل قبول پیدا کنم و ازش بخوام بهم کمک کنه ولی بعدش که گشتم دیدم نمیشه باید پول داشت.
آخه نمیشه یکی رو پیدا کنی و بهش بگگی بیا این فیلم رو رادیو فیلمش کن تا من و دوستام حال کنیم.
اگه هزینه میکردم هیچ امیدی به برگشت دوباره هزینه برای تولید رادیو فیلم بعدی نبود.
اگه از بچه ها میخواستم که پولشو بدن بهم میگفتن برو تو برای خودت دکون باز کردی و از این حرفا.
باور کنید که بارها فیلم رو آماده کردم که توضیح دارش کنم ولی از ترس اون بخش از نابینا ها که فقط حرف میزنن و شکایت میکنن ترسیدم.
تنها کاری که کردم اینه که توی یه پست فیلم دیدن یه نابینا رو توضیح دادم.
اگه خواستید بخونید میتونید توی همین سایت پیداش کنید.

عرض ادب و احترام آقای عابدی
در این رابطه روی کمک من هم میتونید حساب کنید…منظورم دوندگیهاش توی بهزیستی و اینهاس…من هیچ استعدادی نداشته باشم یک استعداد نصفه نیمه ای در روابط اجتماعی و عمومی و غیر خصوصی دارم که شاید بدرد این پروژه ی شما بخوره…

مثلا اگر نامه ای در این زمینه به سازمان نوشته شد, شما هم تأیید کنید و یا باز هم مثلا, اگر لازم شد جله ای با مسئولان باشد, وقت بگذارید و تشریف بیاورید. یکجوری که بدانند قضیه برای ما جدی است و نگویند که حالا اینها یکنفرشان یه خمیازه ای کشیده و جدی نباید گرفت.

خانم پریسیما. ما اگر می خواستیم از پیشبینی جواب منفی آنها دلسرد بشویم و کاری نکنیم, همین حد اقل امکانات را هم نداشتیم. اصلا این چه منطقی است؟ هنوز نرفته ایم و چیزی نگفته و نشنفته ایم, شما آیه یأس می خوانید؟

سلام
پیشنهادتون عالیه یک دونه رادیو فیلم گوش کردم جالب بود فکر می کنم برای نوشتن متن میتونم همکاری کنم یعنی نوشتن رو دوست دارم و وظیفه دارم به بزرگمهر و دوستانم کمک کنم ولی یادمه ۴ سال پیش میرفتم کلاس زبان پسرم توی سالن و منتظر می نشستم اونا هم ی فیلم مستند از قطب داشتن همون رو هر نیم ساعت تکرار میکردن منم صحنه ها رو حفظ شدم خیلی دوست دارم بزرگمهر هم در مورد طبیعت بقیه ی دنیا اطلاعات داشته باشه برای همین توی تقویم که همراهم بود تند تند شروع کردم به نوشتن و رفتار خرس مادر و ۲ بچه خرس و راه رفتن اونا رو روی برف توصیف کردم یا صحنه ای که گرگ از بین گله ی آهوها یکی رو انتخاب کرد و اونو تعقیب کرد دشتها رو پشت سر گذاشت تا رسید به یه جایی که ی بچه آهو بود و ی گرگ !
حالا نمیدونم نوشتن من برای کاری که فرمودین کارگشا هست یانه؟ با توجه به توانمندیهای آقای حسینی و رهگذر عزیز و همت شما و بقیه ی دوستان انشا الله که پیشنهادتون به مرحله ی اجرا برسه و همه استفاده کنیم و در اجرا هم یاریگر باشیم در پناه حق

به نظر منم با نامه و این حرفا کار پیش نمیره.
ولی نباید چون پیش نمیره انجامش نداد.
در عین حال من یه پیشنهاد عملی تر دارم.
چند تا فیلم ببین خبره لازم داریم که راحت پیدا میشه!
کافیه هر کدوم از اونها یه فیلم رو انتخاب کنن و هر جاش که صرفا تصویری هست در موردش توضیح لازم رو تایپ کنن. البته با درج زمان تصویر!
حالا این توضیحات تایپ شده رو در اختیار چند تا ویراستار که میتونن حتّی نابینا هم باشن قرار بدیم تا تصحیح کنن و بعد هم گوینده هایی لازم داریم که توضیحات رو ضبط کنن.
گوینده هم که خودمون داریم! چه بینا و چه نابینا!
بعدم میرسیم به بخش نهایی که همون ادیت باشه!
خب تو این زمینه هم که الی ما شا الله ویرایشگر صوت داریم!
دیگه چی میخواید؟!
اینم حل مشکل فیلمهای توضیح دار!
مشکل بعدی لطفا!

سلام بر آقای عابدی گرامی
خب اوایل که من یکی دو تا فیلم توضیح دار دیدم و خب اون زمان ها هم من خوره فیلم بودم الآن دیگه بیشتر کتاب رو ترجیح می دم تا فیلم به ذهن من هم این حرکت جمعی ختور کرد ولی
رحش نکردم چون دیدم دردسر داره و اصولا کسی نیست که ما را در این راه یاری رساند ….
البته من این مدلی پیش خودم برنامه ریزی کرده بودم که پس از انتخاب یک فیلم بشینیم دقیق اونو با یه بینا ببینیم و بگیم برامون جاهای بی صدا و تصویریش رو توضیح بده البته قبلش اون بینا رو از هدفمون آگاه کنیم و توضیحات خانم یا آقای بینا رو بنویسیم به صورت دقیق همراه با شماره دقیق دقیقه و ثانیه ای که می خوایم اون توضیحات از اونجا شروع بشه … بعد این توضیحات رو بدیم برامون یه گوینده خوب گویا کنه “شکلک همین رهگذر معصوم خانمی بانو بسیااار خوبه خودشم که اعلام آمادگی کرده” بعدش یه نفر که کار با ساندفرج و میکس و اینا رو بلده هم بشینه اون صوت ها رو در جاهای مناسب پیست کنه و به صورت ساده و عادی و گمانم راحت داریم که داشته باشیم یه فیلم توضیح دار …. هرچند خیلی تخصصی نیست ولی کار راه انداز هست و با هزینه کم و بدون هیچ گونه بروکراسی …. اگر بچه ها در گروه های سه یا چهار نفری این کار رو قبول کنند و چ ندتا گروه بشیم بنظرم تا آخر پاییز بتونیم تعداد حدود هفت هشتایی فیلم توضیح دار کنیم … اصلا اگه یه مسابقه بذاریم این تعداد بیشترم میشه ….
دیگه برم سراغ کامنت ها … سربلند باشید

من با نظر آقای درفشیان موافقم…
بهتره خودتون دس بکار بشید…با نامه پامه کار پیش نمیره…
منم یه عالمه فیلم خوب و توپ میتونم معرفی کنم…اولیشم ترومن شوئه .عالی بود…خوراک اهل فلسفه ست…خخخخخ…کساییکه اهل فیلمای مفهومی ان برن ببیننش…من که فکرم درد گرفته بسکی بش فک کردم…
من کجای این زندگی ام؟ چه نقشی دارم بازی میکنم؟ چطور میتونم از این صحنه نمایش زندگی فرار کنم؟کارگردان این نمایش کیه؟
زندگی یک تراژدی عظیمه…یک صحنه نمایش اجباری که مجبوری بازی کنی و راه فرار هم نداری…ولی خب…ترومن فرار کرد آخرش…خوش بحالش…

سلام من فکر میکنم که ما اقدامی بکنیم تا خود رادیو نمایش این کارو همیشه برامون برای جماعت نابینایانی که کم هم نیستیم انجام بده و رادیو فیلم تولید کنه خیلی بهتره. اینطوری هزینه هایی که صرف این کار میشه هم زودتر و راحت تر از طریق خودشون تهیه میشه. اگه رادیو فقط یه ذره برای شنوندگان نابینا اهمیت قائل بشه خودش باید این کارو انجام بده.
ممنون از پیشنهاد عالیتون.

آفرین قاسمی جان, منم میگم بریم به سایت رادیو, تورو خدا همکاری کنید من که هستم, من پست هم در این مورد نوشتم ولی نتم قطع شد دیگه, وای من عاشق فیلمم, کلی فیلماشو دیدم عالیه, خیلی زحمت کشیدن خیلی هم به جا و قشنگ و ملیح توضیح میدن, بهرام سروری نژاد به خصوص, بچه ها پست رها شده چرا آخه, من میگم بریم رادیو نمایش بکامنتیم, برییم؟!

دیدگاهتان را بنویسید