خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

فرار از خود یا دیگران

ضمن درود فراوان و عرض ادب! خب دوستان عزیز من دوباره اومدم، راستی به نظر شما من این مدت که نبودم از خودم فراری بودم یا از همه چیز و همه کس فراری بودم؟! حالا من هیچی دیگر دوستان که چراغ خاموش به این محله رفت و آمد میکنند از کی فرار میکنند؟، دوستان عزیز بیاییم سخت نگیریم و از یکدیگر فرار نکنیم و اگر دوست واقعی یکدیگر نیستیم در این محله با یکدیگر خوش باشیم و با یکدیگر بخندیم و شادی و شاد بودن را فراموش نکنیم، راستی من دوست دارم با دوستان بحث و گفتگو و سؤال و جواب کنم، مثلا یه جورایی روی صندلی داغ باشم یا یه جورایی توسط دوستان نقد شوم و یه جورایی دوست دارم که این پست به مدت ده روز به اول محله سنجاق شود، راستی به نظر شما من نباید این آرزو ها را با خود به گور ببرم؟! یکی نیست بیاید به من بگوید که این چرندیات چیه که اینجا مینویسی؟ برو خدا روزیتو یه جای دیگه حواله کنه که این محله ی دوست داشتنی را به بازی نگیری، من بارها با خود و اراده ام پیمان های مختلف بسته ام، اما من پیمان شکن ماهری هستم که به آسانی پیمان میشکنم و دوباره به محله می آیم و شیطنت میکنم، حالا هرکی هر حرفی داره خجالت نکشه و بیاد جلو و راحت حرفشو به من بزنه و نظرشو در باره ی من بگوید، با تشکر فراوان! از مدیران و ویرایش گران محترم محله خواهش میکنم که هر نامی و با هر مطلبی در این پست در صف نون بربری قرار گرفت حتی اگر با قوانین محله جور نبود برای من تأیید شود تا خودم پستم را مدیریت کنم و کمی با دوستان تفریح کنیم!

۳۱ دیدگاه دربارهٔ «فرار از خود یا دیگران»

درود. بهبه بهبه عدسی اومده. ارادت عدسی جون. چی بگم من از دست خودش فراریم. حالا خودش بیاد بگه کیه که از دستش فراریم.
خسته از عکسای یادِگاریَم, حتی از عکس خودم فراریم.
بیا این خرابه رو شادش کن, دل غمگینمو آبادش کن.
راستی مدال یادت نره.

سلااام .
من ی مدت متوجه غیبت تو و چند نفر دیگه شده بودم. توی شب نشینی هم گفتم عدس کجاس ؟کسی جوابمو نداد خخخ
چرا عهد کردی نیای ؟؟
اگه اینجارو دوست داری همیشه بمون و کار خودتو انجام بده و شاااد باش.
لایک بر تو که همه چیو به فراموشی سپردی

درود! مدتی است که از محله یا از بعضی از دوستان سرد شده ام، هرچی فکر کردم که چیکار کنم به جایی نرسیدم، به بعضیا زنگیدم و پاسخ دریافت نکردم، به بعضیا زنگیدم و حرفیدم و شاد یا غمگین شدم و به جایی نرسیدم، شماره ی بعضیارو که نداشتم بیخیال محله و دوستان شدم، بعضی اوقات به محله سرکی کشیدم و سردتر شدم، بعضی اوقات تیکه ای در پستی پروندم و بعضیا با حرفهاشون و بعضی دیگر با سکوتشون کوبیدندم و خوردم کردند، من بارها متوجه شده ام که کسی در این محله نیست که بتواند مرا درک کند یا بفهمد یا با من و حرفهای من با بدبینی ننگرد، من اگر میتوانستم با بعضیا تلفنی حرف بزنم شاید بهتر قانع میشدیم، همه میدانند که شماره ی من در پایان درباره ی من وجود دارد!

سلام.
من کلاً در مورد افراد خیلی سخت نظرم عوض میشه و با نیومدن این چند وقت شما جز دلتنگی حسِ دیگه ای در باره شما نداشتم.
راستی حافظ یه جایی میگه:
از دوستانِ جانی مشکل توان بریدن
به نظر شما دوستان جانی چه ویژگی هایی دارند؟
اصلاً دوستانِ جانی یعنی چی؟
یعنی دوستانی که جنایت می کنند آیا یا چیز دیگه ای در میون هست؟

من که مفهوم دلتنگه یا دلگشادی را نمیفهمم، مفهوم جانی را هم واگذار میکنیم به بزرگان که بیایند و بگویند که کدامیک درست است، به نظر من عزیزم و جونم و جانم مفهومشان یکی است!درود!

سلام
پستهای خاطرات شما همیشه برای من جالبه پست نجف آباد هم خیلی خوب بود یادم نیست کامنت گذاشتم یا نه ولی شما بنویسید من و بقیه دوستان هم می خونیم برای من و بزرگمهر که خیلی خوب هستن اگه از گردشهای خودتون از اصفهان هم بنویسید خوبه ، البته برای شما و بیشتر دوستان که اهل استان اصفهان هستن تکراریه ولی برای من یا دوستانی که بیشتر مسافرت شمال می ریم جالبه
اگه گزارشها کوتاه باشن و هم گزارش بینایی و هم نابینایی داشته باشن بهتره بزرگمهر هم کم کم بزرگ میشه و دوست دارم علاوه بر شهرهای ساحلی با شهرهای دیگه ایران آشنا بشه و نوشته های شما باعث میشه بدونم چطور میتونم به یک کودک دوست داشتنی و نابینا آموزش بدم تا آثار باستانی و قدیمی بودن اونها رو احساس کنه
شاد باشید

سلام عدسی عزیز.
دلم تنگ شده بود برات. خیالی نیست بگی مفهومش رو نمی فهمی چون می دونم راست نمیگی و می فهمی خوب هم می فهمی. چه بهت نمیاد دلگیر باشی عدسی. تو رو خدا این طوری نباش من این روز ها وحشتناک دلم گرفته. این طوری که دیدمت حالم حسابی بارونی شد نمی دونم چرا. دلم زیاد گرفته عدسی. مثل دیوونه ها توی شبنشینی ها می خندم و زور می زنم بخندونم ولی دلم بد گرفته. بذار هرچی می خواد بشه هر کسی هم می خواد بخونه پست خودته دلم می خواد باهات حرف بزنم. هوای اینجا دیگه برام شبیه دیروز ها نیست. جنسش برام از جنس غربته انگار. می خوام نگم چه قدر دردم میاد ولی همه میگن باید بیخیال بشی و من نمی تونم بشم. عدسی! گرفتگی هوای دل تو آخرین چیزیه که واقعا انتظارش رو و تحملش رو ندارم توی محله ببینم. محله ای که۱زمانی می گفتم محله خودم ولی این روز ها دارم تمرین می کنم که دیگه نگم. فقط بگم محله. شاید این کامنت رو نفرستم نمی دونم ولی این پستت رو که دیدم انگار دیگه به خط پایان تحملم رسیدم. خوبه الان اینجا توی جهان بیرون از اینترنت در اطرافم هیچ کسی نیست مجبور نیستم باز بزنم به تظاهر. می بینی؟ من از تو دیوونه ترم. به جان این اشک های مسخرهم که معلوم نیست چه جوری با این حجمشون پشت پلک هام جا شده بودن و الان باز دارن گند می زنن به کیبوردم راست میگم بهت. ببین! بیخیال. کاش بشه باز تو بخندی. هر جا هستی باشی فقط بدونم که باز مثل گذشته هات میشه که بخندی. دیگه نمی خوام بیشتر بنویسم. از سنگینی این هوا که دیگه هوای آشنای من نیست کم مونده دق کنم.
کاش باز هم ببینمت یا بشنوم که شادی مثل قبل ها.
ایام به کامت.

درود! شرمنده که باعث ناراحتی و دلگیریت شدم، آخه تو نمیدونی که من از ۱۹ ۶ تا ۱ ۷ چه خرابکاری بزرگی کردم و چه گندی زدم و چه تجربه ای گرفتم که اگه خاطراتم را مو به مو و بدون کم و زیاد بنویسم وااااااااااای چی میشه؟، تو مانند گذشته بخند و بخندان و خندان باش که این محله همچنان گذشته محله ی من و تو و ما است، تو آزادی و آزادانه زندگی میکنی، پس چه غم داری که اینطور آب قوره میگیری، این پست و نوشته های من نوعی شیطنت است که دیگر نمیتوانم در پستهای دوستان داشته باشم، وقتی کسی که در پستهای من نظر ندهد چه لزومی دارد که من در پستهایش نظر دهم یا شیطنت کنم!

درود! من تاکنون از هیچکس در این محله نرنجیدم، من میرنجانم و نمیرنجم، مطمئن باش که من همینم که هستم چون توپولم توی دل هموطنام نشستم! خخخخخ خواننده بدریه هنرمند محبوب ایران زمین!

سلام بر عدسی نخود لوبیای خودم که بی تکلفی خودتی معرفتت به اندازه دریاست نه به اندازه اسم مستعارت سعی نمی کنی کلاسیک و مثل بعضی ها ادای با کلاس و مودب ها رو دربیاری خودتی همون طور که هستی کلا از بودنت حال می کنم کاش جای تو بودم اون موقع که شرایطش رو جور کردی که با دوچرخه دو نفره بری و کار هات رو باهاش انجام بدی انسان با جرات و بی نقصی هستی در مقایسه با انسانه های دور و بر ما که میخان فیلم سینمائی بازی کنن که بگن ما خیلی بزرگیم به هر حال تشکر

با سلام عدسی محله خودمون که هم خودش و هم خانوادهش اند مرامند و آخره معرفت چاپلوسی و پاچه خواری هم نمیکنم و دلیلی هم برای اینکار نمیبینم شناختی هم که از شما دارم از گوشکن و تمجیداتی که از شما و خانواده شما در ذهنم پرورده ام به گواه همین اهالی گوشکن بود .

درود! سعید جون-منظور از چراغ روشن این است که کسانی که از پستهای من دیدن میکنند: یعنی مطالب منو میخوانند لطف کنند یه رد پایی از خودشون در کامنت دونی حتی اگر سه تا … نقطه باشه بگذارند تا من متوجه شوم که چه کسانی به بنده لطف دارند، با تشکر فراوان!

بازم سلام عدسی جان اول توی پست بالای محله ده ازدواجت رفتم بعد اومدم اینجا اونجا گفتم اینجا هم میگم یه زمانی در روز و شب بارها و بارها وارد محله میشدم مبادا پستی اومده باشه و من ندیده باشم چون کم میخوابم بعضی وقتها ساعات نیمه شب به بعد این من بودم که پستهایی که تازه منتشر شده بودند رو میدیدم و بسته به سلیقه ام توی پستی کامنتم جزو اولین کامنتها بود شما با خود خودت وارد این سایت شدی من احمق هم خودم بودم و هستم نه فقط توی این سایت بودم که دیگه هم اینجا برام غریبه شده و هم من غریبه ای بیش نیستم من نمیتونم نقش بازی کنم دلم نمیخواد بخاطر و خوش آیند آقای ایکس یا خانم ایگ رگ رنگ عوض کنم برای خوشایند هیچ کس بهبه و چهچه نمیگم بدجوری تو دهنی از خریت خودم خوردم خیلی درد داره بعضی جاها پای جایی وایسی به جایی علاقه پیدا کنی بخاطرش نخوابی از شخصیتت برای جایی مایه بذاری ولی خیلی زود بفهمی اونجا فقط یه عدد برای بالا رفتن آمار هستی بفهمی فقط ریالی بیش نیستی اگر شما نمیخواستی الان هم من اینجا نبودم عدسی جان توی این مدت حتی خاموش هم اینجا نبودم دلم هم اینجا نبود چون همونطور که اونجا گفتم آدم به در باز کسی نمیره به روی باز کسی میره توی اینجور جاها اگر ماسک نزنی و خودت باشی ضرر میکنی بد میبازی اینجاها مجازی هست دوستیهایش رفاقتهایش بهبههایش توی اینجور جاها بی محتوایی ارزش و محتوا ضد ارزش است میگی نه کافیه چندتا پست آموزشی رو باز کنی و پستهای بدون خروجی ی مفید و آموزشی رو باز کنی شاهدم هم اینکه سر راه به پستی برخوردم که از تیترش بنظرم رسید باید ربطی به آموزش عربی داشت خیلی بازدید خورده بود چهار تا این که بازدیدش چهار تا هست لابد چهل تا کامنت خورده خداییش خیلی به زننده ی پستش روحیه دادند حتما از فردای زدن پستش توی فکر پستهای سریالی برای ده سال آینده بوده اینجا به درد من و امثال من که زیر بار زور نمیریم و اگر سرمون بره پا روی حق نمیذاریم و اگر بدونیم با تو دهنی ی یه سایت آدم هم برمیخوریم با حرف زور برخورد میکنیم و فرقی هم نمیکنه گوینده ی اون حرف ناحق و زور خانم یا آقا باشه نیست به همه میگم نه میبخشم نه فراموش میکنم خوب هم میدونید از چی حرف میزنم دیگه باید شناخته باشید اگر صد بار دیگه ناحق ببینم و ناحق بشنوم عین صدبار رو هر بار سخت تر از بار قبل برخورد میکنم چون یاد نگرفتم مجیز گوی کسی باشم یاد نگرفتم خودم رو برای رضایت کسی به خریت بزنم تا مورد توجه و علاقه ی اون باشم اگر تکبعدی به نظر میرسم بهش با سربلندی افتخار میکنم لابد بعضیها فکر میکنند همه از من فراریند ولی بدون اهمیت دادن به اینکه کسی باور کنه یا نه میگم شاید از خیلی از اون بعضیها دوستان بیشتری دارم همه با سواد همه ارزشمند همه غیر متظاهر همه با این عقیده که من ابعاد وجودی ی زیادی دارم وگر نه علاقه ای برای باقی موندن در دوستی ی با من نشون نمیدادند از اون برخورد به حق خودم با اون حرف ناحق خیلی با خودم فکر کردم نکنه اینایی که خودشون رو چند بعدی و من رو تکبعدی میدونند راست میگند برای همین ازشون خودم رو سؤال کردم و چیزهایی که بالاتر راجع به خودم نوشتم بعضی از نظرات دوستانم در مورد من بود و به خودم برای این که زیر بار حرف ناحق نمیرم مباهات و افتخار میکنم از کوبیده شدن توسط چند نفر مثلا روشن فکر هم ابایی ندارم الان هم جز به خاطر و خواست عدسی ی عزیزم اینجا نیستم خداییش از صبح تا نیمه های شب انقدر وقتم با دوستان توی اسکایپ پر شده که خلای این سایت و نبودنم در این سایت رو اصلا حس نمیکنم همین طور که کسی نبود من و خیلیهای بهتر از من رو که یه روزی اینجا بودند و حالا دیگه نیستند رو حس نمیکنه شما عدسی ظاهر و باطنت یکی هست دوست داشتنی شاد و شادی بخش شوخ و گاهی شوخیهایت برای بعضیها گزنده است من هم در زمانی و با کسانی که نه زور گفتند و نه تسلیم زور شدند نه زیر بار ناحق رفتند رشد و نمو کردم و شخصیتم شکل گرفته است شاید بعضیها به قول خودت از تو خوششون نیاد که من فکر میکنم این تصور خودت است و دلیلی برایش نیست ولی من مطمینم خیلیها از من و طرز تفکرم خوششون نمیاد چه اهمیتی داره من و شما که به اونها بدهکار نیستیم بذار هر کس هر طور دوست داره در مورد ما فکر و قضاوت کنه مهم اینه که ما به خودمون بدهکار نباشیم عدسی جان من برای دیدن جوابم اینجا نمیام اگر دوست داشتی و قابل دونستی بهم زنگ بزن و جوابم رو بده اینجا هواش برام خفقان آور شده دیگه بدجوری احساس غربت میکنم ممکنه این کامنت حذف هم بشه ولی مهم اینه که من بعضی از حرفهام رو زدم ببخش که خیلی طولانی شد فدای تو یا حق

درود! مدیران محترم همیشه به من لطف میکنند و با نظر خود من کامنتهای پستهای منو ویرایش میکنند که از آنان تشکر میکنم، علی جون من خوشحالم که دل نوشته ات را در پست من گذاشتی، پستهای من جایی مناسب برای دل نوشته و درد دل دوستان من است،منتظر حرفهایت در پستهای آینده ام هستم، موفق باشی دوست عزیزم!

دیدگاهتان را بنویسید