خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

اولین مقالۀ ارائه شده در همایش جامعه ی بینا شهروند نابینا در کاشان. اثر بخشی آموزش تحرک و جهت یابی بر کاهش خشم دانش آموزان نابینا

درود بر شما عزیزان و مخاطبین گوش‌کنی و غیر گوش‌کنی.

دوستان همان‌طور که احتمالا آگاهی دارید‏ در مهرماه دو همایش پیرامون مسائل نابینایی یکی در شیراز و دیگری در کاشان برگزار شد.
این دو همایش از بار علمی خوبی برخوردار بوده‏ و در واقع همایش علمی در ابعاد مختلف زندگی نابینایان بودند.
مقالات متعددی ارائه شد و این بسیار جای خوشبختی دارد‏ چون یکی از دغدغه‌های ما نابینایان‏ نبودن تحقیقات و پژوهشهای علمی بوده که خوشبختانه در سالهای اخیر شاهد تحول چشمگیری در این خصوص هستیم و اساتید و دانشجویان زیادی گرایش به تحقیق و مطالعه در ابعاد مختلف زندگی نابینایان‏ پیدا کرده‌اند.
اینجانب ضمن تشکر و قدردانی از برگزار‌کنندگان این دو همایش علمی‏ بر آن شدم که مجموعه ی این تحقیقات و پژوهشها را در محله ی خوب خودمان منتشر کنم به چند دلیل:
اول اینکه به بالا رفتن سطح علمی سایت و محله کمکی شده باشد‏ و این محله و سایت به یک منبع و مرجع برای دانش‌پژوهان و محققین علوم اجتماعی و روانشناسی و علوم تربیتی و مشاوره و سایر بخشها و ابعاد مختلف زندگی نابینایان‏ تبدیل شود‏ و هر محقق و پژوهش‌گری در فضای مجازی به جستجو درباره یک موضوع نابینایی پرداخت‏ مستقیما به این سایت و محله‏ هدایت شده به موضوع مورد نظرش در اینجا دست یابد.
دوم اینکه با تعداد زیادی از اندیشمندان و متخصصین جامعه‌شناسی و روانشناسی کشورمان آشنا شویم و حتی بتوانیم با این عزیزان ارتباط برقرار کرده‏ در تحقیقات بعدی با هم تعامل و همکاری داشته باشیم. اینها پتانسیل عظیمی از دانش و تجربه و انرژی هستند که میتوانند منشأ خدمات بزرگی در زندگی ما گردند‏ ما میتوانیم موضوعاتی را به آنها توصیه و پیشنهاد دهیم و آنها میتوانند به تحقیق و پژوهش علمی بپردازند. همچنین ما میتوانیم جامعه آماری خوبی برای آنها باشیم و خود مستقیما در پیشبرد تحقیق مورد نظر تاثیر‌گذار و مفید باشیم.
سوم اینکه متوجه میشویم که زندگی نابینایان دارای چه ابعاد مختلفی است که حتی خود ما هم از آنها غافل بوده و هستیم. باورم نمیشد که بیش از 90مقاله فقط به همایش کاشان ارائه شده باشد!
چهارم اینکه این تحقیقات و پژوهشها میتواند مروری باشد بر آنچه که بیشتر ما در دانشگاهها خوانده ایم و احتمالا فراموشمان شده است‏ با انواع فرمولها و روشهای تحقیق مجددا آشنا میشویم‏ و این میتواند انگیزه ی ما را برای مطالعه و تحقیق و تفحص‏ بالا ببرد.
و خلاصه گمان میکنم که این مجموعه‏ گنجینه ی گرانبهاییست که میطلبد‏ همه ی ما با دقت آنها را مورد مطالعه قرار دهیم‏ تا هم بر سطح آگاهی و معلوماتمان افزوده شود و هم چنان چه نقد و انتقادی داشتیم‏ در یک فضای علمی و پژوهشی آنها را مطرح نماییم.
با مشورت با دوستان و مدیران محله‏ تصمیم بر آن شد که مقالات این مجموعه‏ بطور مستقل و تکتک منتشر شوند‏ و همچنین هم اصل متن در قالب یک پست در اختیارتان خواهد بود و هم لینک دانلود آن را در اختیار خواهید داشت تا بتوانید در صورت لزوم و نیاز آنها را دانلود کرده و در اختیار داشته باشید.
در پایان یادآور میشوم که تصمیم به انتشار این مجموعه را به اطلاع انجمن کاشان که بانی این همایش بسیار خوب و علمی بودند‏ رساندیم که چنان‌چه خود مایل به انتشار آنها باشند‏ این حق از آنان گرفته نشود‏ مدیر محترم انجمن کاشان گفتند که چند روزی به آنها فرصت داده شود تا شخصی را بیابند تا مدیریت انتشار مجموعه را برعهده گیرد‏ که ما دو هفته تأمل کردیم ولی از ایشان هیچ خبری نشد‏ لذا ضمن اینکه بار دیگر از زحمات این عزیزان تشکر میکنیم و برایشان آرزوی موفقیت و سعادت روز‌افزون داریم‏ انتشار این مجموعه را بلا‌اشکال میدانیم.
شرمنده که متن پست طولانی شد‏ قطعا در پستهای بعدی اطاله ی کلام نخواهیم داشت و صرفا به انتشار مقالات بترتیب مبادرت میکنیم.
فقط از عزیزان هم محله ای و حتی غیر هم محله ای ها تقاضا دارم که حتما مقالات را مطالعه کرده و در کامنتها دیدگاههای خوب و مفید خود را بیان نمایند.

دانلود فایل متنی مقاله با حجم هشتصد و بیست و چهار کیلوبایت

 

خب اینک این شما و این هم اولین مقاله از مجموعه مقالات ارائه شده در همایش جامعه ی بینا شهروند نابینا‏
موفق و پیروز باشید.

 

اثر بخشی آموزش تحرک و جهت یابی بر کاهش خشم دانش آموزان نابینا

بهزاد آذرنیوشان، انسیه شیرزاد، خدیجه مسیح پور، فاطمه عباسی
چکیده
زمینه و هدف: برای درمان خشم به عنوان یکی از مشکلات رفتاری دانش آموزان نابینا روش های گوناگونی ازجمله آموزش تحرک و جهت یابی ارائه شده است. این پژوهش با هدف اثر بخشی آموزش تحرک و جهت یابی بر کاهش خشم دانش آموزان نابینا شهرستان بابلسر بوده است.
روش: تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش شبه آزمایشی بود. جامعه آماری متشکل از کلیه دانش آموزان نابینا در شهرستان بابلسر بوده که از میان آنان (6نفر) با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در گروه آزمایش، از آموزش تحرک و جهت یابی به مدت دو ماه و در گروه کنترل، از آموزش معمول کلاسی استفاده شده است. قبل و بعد از بکارگیری آموزش(سی جلسه، هر جلسه چهل دقیقه)، آزمون سنجش خشم به منظور ارزیابی اجرا شد. داده‌های به‌دست آمده با استفاده از آزمون t تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که آموزش تحرک و جهت یابی بر کاهش خشم دانش آموزان نابینا در سطح معناداری (01/0>p) مؤثر بوده است.
نتیجه‌گیری: با توجه به تفاوت معنی‌دار بین آزمون‌ها می‌توان از آموزش تحرک و جهت یابی به عنوان یک روش برای کاهش خشم در دانش‌آموزان نابینا استفاده کرد‌.
واژه های کلیدی: آموزش تحرک و جهت یابی ، خشم ، دانش آموزان نابینا

 

مقدمه:

 

آموزش تحرک و جهت یابی ، خشم ، دانش آموزان نابینا

همه ما در زندگی و تماس‌های اجتماعی خود، گاه با افرادی مواجه شده‌ایم که از نعمت بینایی محرومند اما همانند همتایان بینای خود و گاهی حتی بهتر و توانمندتر از آنها زندگی می‌کنند. با مشاهده آنها هماره این سوال برایمان مطرح است “آنان که نمی‌بینند، چگونه زندگی می‌کنند، چگونه می‌آموزند، چه می‌آموزند و چطور می‌آموزند”.
آسیب بینایی، یک اصطلاح کلی است که تمام سطوح مختلف آسیب‌های بینایی از نابینایی مطلق تا کم‌بینایی را دربرمی‌گیرد. برای نابینایی، تعاریف مختلفی ذکر شده که می‌توان آنها را به دو دسته تقسیم کرد: تعریف قانونی و آموزشی.
از نظر آموزشی، کسی که برای خواندن و یادگیری از خط بریل استفاده می‌کند، نابینا تلقی می‌شود(دبیری و همکاران، 1385). نابینا به کسی اطلاق می شود که پس از بهره مندی از خدمات پیراپزشکی و مهندسی پزشکی مانند عینک و لنز، دید و بینایی او در یک یا هر دو چشم 200/20 یا کمتر باشد(افروز، 1391). بعبارت دیگر آنچه را با چشم عادی می توان در 200 قدمی (یا حدود 70 متری) دید با تعریف مذکور فرد نابینا تنها قادر خواهد بود در 20 قدمی (یا حدود 7 متری) یا نزدیکتر ببیند (هالاهان و کافمن، ۲۰۰۳).
تقریبا یک‌دهم از کودکانی که وارد مدرسه می‌شوند، تا اندازه‌ای به نقص بینایی مبتلا می‌باشند. خوشبختانه، اغلب این نقایص را می‌توان به کمک عینک اصلاح نمود و در رشد اجتماعی و یا آموزش کودک تاثیر کمی دارند و یا بدون تاثیرند. اما در هر هزار نفر، یک نفر به نقص شدید مبتلا است. بدون شک نقص بینایی در احراز تجربه و کسب دانش محدودیتی ایجاد می‌کند ولی این محدودیت به آن اندازه نیست که فرد نابینا از تمام فعالیت‌های آموزشی، فراگیری حرفه و تجربه‌اندوزی محروم گردد. در آموزش کودکان چهار چیز، مهم و حیاتی است: الفبای بریل، استفاده از باقی‌مانده بینایی، مهارت‌های شنیداری، آموزش حرکت و جهت‌یابی(تحرک). سه مورد اول مستقیما بر امر آموزش خواندن مربوط است، در حالی‌ که مورد چهارم به مهارت‌هایی که در زندگی روزمره لازم است، اشاره دارد (هالاهان و کافمن، ۲۰۰۳).
یکی از مهمترین نیازهای کودکان دارای آسیب بینایی، تحرک و جهت‌یابی است که بدون آنها رشد و تحول شناختی، حرکتی، اجتماعی، زبانی و عاطفی نیز مختل می‌گردند. تحرک و جهت‌یابی، اساس تاثیرگذاری انسان بر محیط پیرامون او هستند(کاکاوند، 1388).
یکی از عواملی که می‌تواند به فرد نابینا کمک ‌کند تا با نقص خود کنار آید، نحوه رفتوآمد او در محیط است. در واقع فعالیت‌های اجتماعی و استقلال این افراد به میزان زیاد بر نحوه تحرکشان بستگی دارد. در تحرک کودک دو جنبه وجود دارد: یکی توجیه ذهن و دیگری توجیه جسمی. تجسم ذهنی کودک از محیط را می‌توان از طریق استفاده از نقشه‌های برجسته یا مدل‌های کوچکی از محیط بزرگتر که به تصویر می‌کشیم، تقویت نمود (هالاهان و کافمن، ۲۰۰۳).
سال‌هاست که اندیشمندان دریافته‌اند که تعداد زیادی از افراد نابینا ظاهرا می‌توانند به خوبی از برخورد با مانع اجتناب کنند. در سال 1950 در یک مطالعه کلاسیک کوترین و دیگران، تحقیقات چندی را برای پیدا کردن پاسخ این سوال که، آنان چطور به خوبی جهت‌یابی می‌کنند، انجام دادند و دریافتند که نابینایان برای تشخیص موانع بر سر راه خود همچون خفاشان از صوت(تاثیرات فرکانس) استفاده می‌کنند. با توجه به اینکه شنوایی، یک عامل اصلی در تشخیص مانع می‌باشد معلمان برای افزودن بر قدرت جهت‌یابی و تحرک در کودکان نابینا توجه خود را به تقویت استفاده از حس مذکور هم به طریق طبیعی و هم به طریق مصنوعی معطوف می‌سازند(پاکزاد،1389).
خشم یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین هیجانها در زندگی انسان بوده و نقشی بسیار اساسی درزندگی بازی می کند. خشم درشمار پرشورترین هیجانهاست که میتواند به شیوه های گوناگون ایجاد شده و اثرات بسیاری بر ابعاد گوناگون جسمی و روانی داشته باشد(ریو, جانمارشال2005، ترجمه سید محمدی).
با توجه به هزینه های سـنگینی کـه بـروز خـشم و پرخاشگری به افراد و سیـستمهـای بهداشـت و درمـان تحمیل می نماید و با توجه به پایداری و ثبـات خـشم در طول زندگی، نیاز به ابزاری بـرای شناسـایی آن در سـنین پایین و اولیه تحول، دارای اهمیت است.
گرچـه خـشم هیجـانی طبیعـی و گاهی مفید است، ولی خطرهایی نیـز بـه همـراه دارد. وقتی خشم خارج از کنترل و مخرب باشد، میتواند به مشکلاتی در کار، روابـط بـین فـردی و کیفیـت کلـی زنـدگی منجـر شـود (انجمـن روانشناسـی امریکـا ، 2004).خشم به عنوان نشانگانی از احساسات, شناختهـا و واکنشهای فیزیولوژیک نسبتا مشخصی که با میـل بـه آسیبزدن به هدفی همراه است تعریف شـده اسـت (برکویتز ، 2004).
گرچـه در مـورد آن، بیـشتر از سـایر هیجانها بحث می شود، ولی به نظر میرسـد کـه کمتـر از همه مورد مطالعه قرار گرفته است (برانر ، 2009). این مسئله شاید از آن رو باشد که بین مؤلفان تعریـف واضـح و روشـنی در مورد آن و این که، چه زمانی نابهنجار است وجـود نـدارد(لوچمن ، 2010).
لذا اهمیت آموزش جهت یابی و تحرک برای نابینایان و کیفیت زندگی و ارزیابی نتایج برنامه های توانبخشی درمناطق مختلف و با شرایط فرهنگی و اجتماعی متفاوت امری مهم و ضروری به نظر می آید. بررسی میزان تاثیر این آموزش برای نابینایان و کمبینایان میتواند منجر به ارایه خدماتی مفیدتر و متناسب و همسو با نیازهای آنان گردد. متاسفانه، علیرغم آمار بالای معلولین نابینا و کمبینا در کشور ما گوناگونی عوامل اجتماعی و فرهنگی، اعتقادات، آداب و رسوم و بطور کلی عوامل مرتبط و موثر در کیفیت زندگی، در این زمینه پژوهش های کمی صورت گرفته است.
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر اثر بخشی آموزش تحرک و جهت یابی بر کاهش خشم دانش آموزان نابینا در بابلسر و حومه انجام شد تا بدینوسیله تلاش گردد که خدمات ارایه شده متناسب با نیاز و در جهت ارتقاء و بهبود وضع کیفی این گروه ازمعلولین هدایت شود.
روش پژوهش
برنامه درمانی درقالب یک پژوهش شبه آزمایشی با گروه کنترل و درچهارچوب یک طرح پیش آزمون و پس‌آزمون، برای دو گروه آزمایشی و کنترل صورت می‌گیرد. (سرمد و همکاران، 1393). این طرح را به صورت زیر می‌توان نمایش داد:
گروه آزمایشی (E) 1O *X 1O΄
گروه کنترل (C) 2O X 2O΄
که در آن O΄ پیش آزمون، *X عمل آزمایشی، X عمل کنترل و O پس آزمون را نمایش می‌دهد.

جامعه آماری، نمونه آماری و روش نمونه گیری

جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر نابینا دوره تحصیلی ابتدایی در شهر بابلسر، فریدونکنار و بهنمیر در سال تحصیلی 93- 94 می‌باشد.
نمونه مورد مطالعه شامل 6 نفر از دانش‌آموزان نابینا است که به صورت جایگزینی تصادفی در نمونه‌های در دسترس در دو گروه سه نفره آزمایشی و کنترل قرار گرفتند.

شیوه اجرای پژوهش (مراحل گردآوری اطلاعات، توضیح روش مداخله و …)

ابتدا پس از اخذ مجوز حضور در مدارس از مدیریت آموزش و پرورش استثناییاستان مازندران، به مدارس مورد نظر در بابلسر و حومه مراجعه گردید و موافقت مسئولان و اولیاء دانش آموزان مد نظر قرار گرفت، پیش‌آزمون توسط آموزگاران هر پایه و با کمک مشاور تکمیل و نمره گذاری شد، یک هفته بعد برنامه مداخله‌ای آغاز گردید؛ پس از انجام آزمون پرسشنامه صفت – حالت بیـان خـشم مخـصوص کودکان و نوجوانان (STAXI-2C/A)به عنوان پیش‌آزمون، دانش آموزان مورد مطالعه، (سی جلسه، هر جلسه چهل دقیقه)، در جلسه‌های آموزش تحرک و جهت یابی شرکت کردند. این جلسات با همکاری مدیر، آموزگاران و مشاور طبق برنامه معرفی شده، برگزار شد. سپس بعد از یک هفته از آخرین جلسه پس‌آزمون اجرا گردید. در پایان از والدین و دانش‌آموزان قدردانی شد.

خلاصه جلسات آموزش و معرفی برنامه مداخله ای

در کتاب” مبانی نظری و راهنمای عملی جهت یابی و تحرک افراد با آسیب بینایی”تالیف محمد احمدپناه سهروشیاد دهی–یادگیری درآموزش مهارتهای جهت یابی و حرکت مطرح شده که عبارتنداز :
1-یادگیری هدایت شده که درآن مربی تمام محتوای آموزشی را ارائه و آموزش میدهد. حامیان این روش معتقدند که در زمان کم به نتیجه میرسد.
2-یادگیری اکتشافی که درآن محتوا توسط مربی ارائه نمیشود بلکه نابینا آنرا ضمن فعالیتهایش در موقعیتهایی که توسط مربی ایجاد میشود کشف میکند و مربی درصورت لزوم،پاسخگوی سؤالات نابیناست.
3-یادگیری اکتشافی سازمان یافته که بین دو روش قبل قرار دارد .دراین روش، مهارتهای اساسی و دانش اولیه از طریق روش هدایت شده دراختیار نابینا قرار می گیرد ولی سطح کمکهای مربی رفته رفته کاهش می یابد و با تنوع بخشیدن به شرایط آموزش، مهارتهای نابینا افزایش پیدا میکند . درطول آموزش هرجا لازم باشد مربی و نابینا تعامل مستقیم پیدا میکنند.
فیلیپ هالتن درمورد برنامه درسی نابینایان، معتقد است که این برنامه باید علاوه بر دروس عمومی، آموزشهای جبرانی هم به نابینایان ارائه کند که در دوران بعد از مدرسه ضروری هستند . ازدیدگاه هالتن، آشنایی با مفاهیم فضایی و کسب مهارتهای جهتیابی و حرکت، یکی ازاین آموزشهای جبرانی هستند(احمدپناه،1381).
جدول 1 – خلاصه برنامه مداخله ای
جهت یابی
تحرک حرکت با راهنمای بینا
حفاظت از خود درحرکت مستقل
کاربرد عصا
مهارتهای تکمیلی درحرکت مستقل
علائم راهنما
نشانه ها
اندازه گیری استاندارد
اندازه گیری غیر استاندارد
شماره گذاری داخل ساختمان ها
شماره گذاری درشهر
جهت های اصلی جغرافیایی
جهت های فرعی جغرافیایی
آشنایی با محیط جدید روش اصلی حرکت با راهنمای بینا
پذیرش یا ردّ کمک راهنمای بینا
رفتن به طرف دیگر راهنمای بینا
دور زدن در یک مسیر همراه راهنما
عبور از پله ها همراه راهنما
عبور ازدرها همراه راهنما
نشستن روی صندلی همراه راهنما
نشستن درسالنهای سینما

مهارتها و فنون حفاظت از خود هنگام حرکت
محافظت از سر و سینه
محافظت از اندام های پایینی بدن
ردیابی مسیر در داخل ساختمان
حرکت به موازات یک شئ
حرکت عمود بر شئ
روشهای جستجو
پیدا کردن آن چه ازدستش می افتد مهارتهای تکمیلی حرکت مستقل
حرکت در پیاده روها
عبور از خیابانها در محل های مسکونی
عبور از تقاطع ها
سوار شدن به اتومبیل
روشهای درخواست کمک
استفاده از اتوبوس و مترو
استفاده از پله های برقی
حرکت در هوای متغیر

ابزار پژوهش:
ارزیابی خشم از طریق روشهای خود سنجی یکـی از روشهای ارزیـابی خـشم اسـت و درحـالیکـه امکـان مقایسه گروهی را با توجه به ارزیابیهای همسالان فـراهم می نماید، در تشخیص اختلالات رفتاری و بالینی آنان نیز مؤثر است. ارزیابی خشم کودک و نوجـوان بـا اسـتفاده از ابزارهای خودسنجی، اولین بار در سـال 1989 بـا معرفـی مقیاس بیان خشم مربوط به امراض کودک توسط جاکوب آغاز شد (دل بارو ، 2004).
به دنبال آن پرسشنامه های متعددی در رابطه با ارزیابی خـشم کـودک و نوجـوان منتـشر شـد، تا اینکـه پژوهشگران با بررسی مطالعـاتی کـه در رابطـه بـا خـشم کودک و نوجـوان صـورت دادنـد، سـاخت و اعتبار یابی مقیاس پرسشنامه صفت – حالت بیـان خـشم مخـصوص کودکان و نوجوانان (STAXI-2C/A) را آغاز نمودند. این پرسشنامه اقتباسی از پرسشنامه صفت –حالت بیان خشم بزرگسال (STAXI-2) است کـه توسـط اشـپیلبرگر بـرای انـدازهگیـری خـشم در نوجوانـان و بزرگـسالان طراحـی گردیده است. ساختار مفهومی آن بطور زیـادی شـبیه بـه(STAXI-2) و (STAXI) است، کـه بیـشتر از دو دهـه از تحول آن توسط اشپیلبرگر (1999،1988) می گـذرد. ایـن مقیاس که توسط برنر و اشپیلبرگر در سال 2003 ساخته و در سال 2009 منتشر گردید، امکان ارزیابی تجربه، بیـان و کنترل و مهار خشم را در کودکان و نوجوانان فـراهم مـی آورد (برونر ، 2009).
ایـن پرسـشنامه دارای 35 عبـارت، 5 مقیـاس و 4خرده مقیاس است و دارای سه بخش است: بخش اول بـا ده عبارت حالت خشم؛ بخش دوم با 10 عبـارت صـفت خشم و بخش سوم بـا 15 عبـارت، بیـان خـشم و کنتـرل خشم را اندازهگیری می کند. بـا اسـتفاده از یـک مقیـاس لیکرت 3 درجه ای، درجه بندی می گردد. در نمره گذاری بخش اول به عباراتی که با “اصلا “مـشخص شـده اسـت نمره 1، به عباراتی که با “کمی ” مشخص شده است نمره 2و به عباراتی که با “بسیار زیاد” مـشخص شـده اسـت، نمره 3 تعلق میگیرد. برای نمره گذاری بخش دوم و سـوم به عباراتی که با “خیلی کم “مشخص شده است نمـره 1، به عباراتی که با “گاهی “مشخص شده است نمره 2 و به عباراتی که با “بیشتر اوقات ” مشخص شده است نمـره 3 تعلق می گیرد.این آزمون در کودکان سنین 9 تـا 18 سـال قابل اجرا می باشد(برونر، 2009).

روایی و پایایی
در مطالعۀ دکتر محمد خدایاری فرد و همکاران(1388) و فاطمه مختاری (1380)نشانگر حمایت از روائی و اعتبار نسخه ایرانی سیاهه خشم حالت- صفت اسپلبرگر2 است. هریک از بخشهای این سیاهه، دارای همسانی درونی(60/0 تا 93/0)، ضریب تنصیف (57/0 تا 89/0) و ضریب بازآزمائی(72/0 تا 93/0) است.
یافته¬ها
همان طور که در جدول شماره دو آمده است برای مقایسه‌ نمرات پیش آزمون و پس آزمون شرکت کنندگان در طرح درمان، از آزمون آماری T استفاده شده است. همه‌ تحلیل‌های آماری انجام شده در یک آزمون دو دامنه و در سطح معناداری01 /0 معنادار هستند(P<0/01). میانگین نمره کلی خشم بر اساس مقیاس پرسشنامه صفت – حالت بیـان خـشم مخـصوص کودکان و نوجوانان (STAXI-2C/A)در تمام شاخص‌ها پس از انجام مداخله‌های درمانی نسبت به قبل از انجام مداخله معنادار است(P<0/01). به عبارت دیگر انجام مداخله های آموزشی تحرک و جهت یابی موجب کاهش نمرات پس‌آزمون در شاخص‌های مقیاس خشم کودکان شده است.

جدول2: آزمونT مقیاس پرسشنامه صفت – حالت بیـان خـشم
مخـصوص کودکان و نوجوانان (STAXI-2C/A)
شاخص‌های مقیاس قبل از مداخله بعد از مداخله t سطح معنی داری
میانگین (انحراف معیار) میانگین (انحراف معیار)
بخش اول : حالت خشم 9/19(32/4) 0/3(48/1) 08/7 002/0
بخش دوم : صـفت خشم 6/5(55/1) 35/1(01/1) 016/6 004/0
بخش سوم : بیـان خـشم و کنتـرل خشم 6/2(63/1) 4/1(89/0) 41/3 027/0
خشم(کل) 4/4(34/1) 6/1(08/0) 05/7 002/0

بحث و نتیجه گیری

 

هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش تحرک و جهت یابی در کاهش خشم در بین دانش‌آموزان نابینا بود. با توجه به یافته های حاصل از این پژوهش مشاهده شد که بین آموزش تحرک و جهت یابی و خشم رابطه منفی وجود دارد. همانطورکه نتایج پژوهش نشان داد،آموزش تحرک و جهت یابی درکاهش خشم کودکان مورد مطالعه،موثر بوده است. به نحوی که میانگین نمره کلی خشم،پس ازانجام مداخله های درمانی کاهش یافته ‌است.
استلمک در مطالعاتش درسال2001نشان داد که معلولیت بینایی باعث ناکامی، خشم، افسردگی،کاهش عملکرد فرد و کاهش کیفیت زندگی می شود و ارایه خدمات توانبخشی باعث بهبود عملکرد و افزایش کیفیت زندگی می شود در مقابل این آموزش های با هدف استقلال در زندگی و افزایش کیفیت آن می تواند موثر باشد.درمطالعه کویک‌ درسال2008 نیز نشان داده شد که با ارایه خدمات توانبخشی کیفیت زندگی معلولین نابینا درابعاد عاطفی و فعالیتهای روزانه بطور قابل توجهی بهبود مییابد که به هدف های این پژوهش سازگار است. مطالعات مختلف نشان داده است که نقص بینایی کیفیت زندگی فرد را تحت تأثیر قرارداده و فعالیتهای اجتماعی و استقلال او را کاهش میدهد(کلین ،1998).ارزیابی و بهبود کیفیت زندگی درافراد دارای ناتوانی امروزه به عنوان یک هدف در برنامه های بازتوانی و توانبخشی به شمار می رود (وست ، 1997)و معیار کیفیت زندگی دردهه های اخیر به عنوان یک هدف درپژوهشها مطرح شده است(گلانز ،2010)همچنین این نتایج با نتایج برنامه‌های ابراهیمی نژاد1381همسو است.
به طور کلی، نتایج این پژوهش لزوم توجه هر چه بیشتر به بحث آموزش تحرک و جهت یابی دانش‌آموزان و تاثیر آن بر خشم و به تبع آن بهداشت روانی و موفقیت آموزشی دانش‌آموزان را گوشزد می‌کند، چرا که اگر این مشکلات تداوم و شدت یابند، موجب بروز ناهنجاری‌های رفتاری و عاطفی برای دانش‌آموزان، خانواده‌ها و جامعه می‌شود و موجب هدر رفتن سرمایه‌های انسانی و اقتصادی کشور در بخش آموزش و پرورش می‌گردد.
کاربرد نتایج پژوهش: با توجه به نتایج، راهکار تازه‌ای در باب اصلاح رفتار دانش آموزان نابینا می‌تواند تا حدودی مسایل این دانش‌آموزان را در سازگاری کاهش دهد. برنامه آموزش تحرک و جهت یابی ارایه شده مقدمه‌ای برای بررسی اثربخشی آموزش تحرک و جهت یابی درکاهش خشم مقاطع دیگر مانند متوسطه اول و دوم باشد.
پیشنهاد ها
الف) پژوهشی:از آنجایی که پژوهش‌های بومی و منطقه‌ای در دانش‌آموزان ابتدایی بسیار اهمیت دارد، بررسی‌هایی نظیر این پژوهش می‌تواند به تعلیم و تربیت آنها کمک نماید. همچنین با توجه به مشکلات سازشی و رفتاری دانش‌آموزان سایر مقاطع پژوهش‌هایی از این دست می‌تواند کارگشا باشد. در این زمینه بررسی اثربخشی آموزش تحرک و جهت یابی خشم در مقاطع دیگر مانند متوسطه اول و دوم که از مسایل سازگاری رنج می‌برند می‌تواند مفید باشد و البته مقایسه رویکرد‌های مختلف آموزش تحرک و جهت یابی و سنجش اثربخشی آنها در مقاطع پیشنهاد می‌گردد.
ب) کاربردی: با توجه به آگاهی تولید شده در بین والدین دانش آموزان توصیه می‌گردد، آموزش تحرک و جهت یابی به عنوان درس مستقل در برنامه هفتگی دانش آموزان قرار گیرد. همچنین ترتیبی اتخاذ گردد تا آموزش والدین با برنامه‌ای منسجم تر، انجام پذیرد.

محدودیت های پژوهش:

 

پژوهش حاضر نیز مانند بیشتر پژوهش‌های انجام شده، محدودیت‌هایی داشت که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:
در تکمیل پرسشنامه‌ها از نظر معلمان محترم استفاده شده که از مشاهده رفتار دانش‌آموزان قبل و بعد برنامه نشات گرفته است. همچنین وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده‌های دانش‌آموزان، مورد بررسی قرار نگرفت. این پژوهش در ارتباط با دانش آموزان پسر نابینا در سه شهر استان مازندران صورت گرفت و به صورت شبه آزمایشی و نمونه در دسترس اجرا گردید که در تعمیم نتایج آن به دانش آموزان دختر و گروه های دیگر دانش‌آموزان در دیگر مناطق کشور باید با احتیاط عمل کرد. از آنجایی که طرح تحقیق شبه‌آزمایشی بوده است تاثیر رگرسیون آماری باید در نظر گرفته شود.
منابع
ابراهیمی نژاد، لیدا،(1381)،بررسی نقش ادراک و روابط فضایی بر جهت یابی و حرکت دانش آموزان دختر نابینای 10 تا 14 ساله مجتمع نابینایان دخترانه نرجس، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد تهران.
احمدپناه،محمد،(1381)،مبانی نظری و راهنمای عملی جهتیابی و تحرک افراد با آسیب بینایی، پژوهشکده کودکان استثنایی
افروز،غلامعلی،(1391)مقدمه ای بر روانشناسی و آموزش و پرورش کودکان استثنایی. تهران: انتشارات دانشگاه تهران
پاکزاد، محمود؛ (1376)کودکان استثنایی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ سوم، ص 308 – 309.
دبیری، عذرا و زندی‌پور، طیبه؛(1385) آموزش و پرورش کودکان استثنایی، تهران، آیینه، چاپ اول، ص 59.
ریو, جان مارشال،(2005).انگیزش و هیجان. ویرایش چهارم، ترجمه یحیی سید محمدی(1385),تهران: نشر ویرایش.
سرمد، زهره؛ بازرگان، عباس و حجازی، الهه(1393).روش های تحقیق در علوم رفتاری. تهران: نشر آگه.
خدایاری فرد، محمد. ، غلامعلی لواسانی، مـسعود. ، اکبـری زرد خانـه، سـعید. ، لیاقـت، سـمیه. (1388)استاندارد سازی سیاهه ابراز خشم صفت- حالت 2 اسپیلبرگر برای دانـشجویان ایرانی توانبخشی ،دوره 11، شماره 1، بهار 89.
کاکاوند، علیرضا؛ (1385)روان‌شناسی و آموزش کودکان استثنایی، تهران، روان، چاپ اول، ص 147.
مختاری،فاطمه.(1380)هنجار یابی مقدماتی پرسشنامه بروز خشم حالت- صفت اسپیلبرگر. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی،دانشگاه تربیت معلم.
هالاهان، دانیل پی و کافمن، جیمز ام؛(2003) کودکان استثنایی، ترجمه مجتبی جوادیان(1387)، آستان قدس رضوی، چاپ دوم، ص 486.

American Psychological Association. (2004). Controlling anger-before it controls you
Berkowitz L, Harmon-Jones E. toward understanding often determinants of anger. Emotion. 2004; 4(2):107– 30.
Brunner TM., Spielbeger CD.State-Trait Anger Expression Inventory -2 child and adolescent (STAXI-2 C/A) professional manual. Psychological Assessment Resources, inc (PAR); 2009.
Del Barrio V, Aluja A, Spilberger C. Anger assessment with the STAXI-C/A:Psychometric properties of a new instrument for children and adolescents. Personality and Individual Differences. 2004; 37: 227-44.
Glanz B, Healy B, Rintell D. The association between cognitive impairment and quality of life in patients with earlymultiple sclerosis. Journal of the Neurological Sciences 2010; 290: 75–79.
Klein BEK, Klein R, Lee KE, Cruickshank’s KJ. Performance-based and self-assessed measures of visual function asrelated to history of falls, hip fractures and measured gait time. The Beaver Dam Eye Study. Ophthalmology 1998;105:160–4.
Kuyk T, Liu L, Elliott JL, Grubbs HE, Owsley C, Griffin RL, et al. Health-related quality of life following blindrehabilitation. Quality of Life Research 2008; 17(4):497-507.
Lochman JE, Barry TD.Conduct disorder in W.E Craighead &C.B. Nemeroff (Eds),The Corsini encyclopedia of psychology and behavioral science.3 rd. New York. Wiley; 2010.
Stelmack J, Szlyk J, Joslin C. Pilot study: Use of the NEI VFQ-25 to measure outcomes of low vision rehabilitationservices in the Department of Veterans Affairs. Journal of Vision Rehabilitation,Assessment, intervention, and outcomes2000:774–776.
West SK, Munoz B, Rubin GS, Bandeen-Roche K, Zeger S, Fried L. Function and visual impairment in a populationbasedstudy of older adults. Invest Ophthalmol Vis Sci 1997; 38:72–82

 

۲۴ دیدگاه دربارهٔ «اولین مقالۀ ارائه شده در همایش جامعه ی بینا شهروند نابینا در کاشان. اثر بخشی آموزش تحرک و جهت یابی بر کاهش خشم دانش آموزان نابینا»

سلام و تشکر از کار بسیار ارزشمندتون امیدوارم این مقالات رفرنس های خوبی برای پژوهش های آینده باشه و هر پژوهشگری که بخواد در موضوعات مرتبط با نابینایان پژوهشی انجام بده به این محله بیاد و از این مقالات استفاده کنه واقعا گذاشتن مقالات تو این محله سطح علمی این سایت رو به مراتب بیشتر از قبل خواهد کرد و همانطور که خودتون هم فرمودید امیدواریم این سایت مرجع مناسبی برای پژوهش های آینده شود باز هم از کار با ارزش شما تشکر میکنم

یه نکته ی خیلی کوچیک رو هم من بهش اشاره کنم و اونم اینکه حدود ۱۶۰ مقاله برای همایش کاشان از طرف پژوهشگران سراسر کشور ارسال شده بود که از بینشون ۹۴ مقاله برای این همایش پذیرش شده بود این نشون میده که مبحث نابینایان مشکلات چالش هاشون و در مجموع کل مباحث زندگیشون کم کم برای پژوهشگران نمایان میشه و علاقه مندان زیادی به این مباحث هستند که تحقیقات خودشون رو به مسائل نابینایان اختصاص دهند و این میتونه برای ما نوید خوبی باشه

درود بر شما. از حضورتون در این پست و گذاشتن دیدگاه تشکر میکنم. و خوشحالم که شما و جناب جوانمرد دانا و همچنین امیر و تبسم گرامی هم از ارائه کنندگان مقاله بودید و بزودی مقالات شما عزیزان هم منتشر خواهد شد. امید که سهم نابینایان در تحقیقات و پژوهشهای مربوط بخودشون روز به روز بیشتر بشه. بازم از دو نظر و دیدگاه خوب و مفیدتون صمیمانه سپاسگزارم.

سلام.
این خیلی عالیه.
امیدوارم یه روز هر نود وچهار مقاله توی این سایت باشه و کلی کیفیت محتوای سایت بره بالا.
هرچی این نوع پستها بیشتر بشه میتونه مخاطبان تحصیلکرده ی بیشتری رو به سمت سایت بکشونه که این خودش میتونه منشأ تولید مطالب مفیدی بشه.
ممنون.

تشکر میکنم از حضور و ابراز نظرت شهروز عزیز. مثل همیشه بار اصلی زحمات من بر دوش شماست. امید که اسباب رضایت خاطر هم محله ای ها و مخاطبین گرامیمان فراهم گردد.
باز هم ممنون و سپاس

درود بر عطای نازنین و فهیم. از بذل توجه شما نهایت تشکر و سپاس را دارم. امید که همه ی مقالات را مطالعه کرده ما را از نظرات کارشناسانه و محققانۀ خود بهرهمند سازید.
پیروز و برقرار باشید دوست عزیز من.

رعععد بزرگ با ابهت و پر طمطراق عصا زنان به سمت عمارت وزین حسین خان میاد و با صدای گوشخراش ولی پرمحبتش به حسین میگه :
پسرم ی کلاس پیدا کن که ببین های بزرگ سال و ببینک های کوچولو برن در اون شرکت کنن و بهشون آموزش بدن چطوری خشم و استرس خودشونو مهار کنن .
لایک بر این پست وزین

درود بر رعععد بزرگوار. تشکر از لایکت. ولی فکر کنم منظورت از: ببین های بزرگ سال و ببینک های کوچولو
نبینهای بزرگسال و نبینکهای کوچولو باشه. درست میگم؟
ولی حق با توست رعد گرامی همۀ آدمها نیاز دارند که بتونند خشم و استرس هاشون رو کنترل کنند و اولین گام هم اینه که اصلا بچهها در فضای استرسزا و خشمآلود رشد و نمو نکنند یعنی زیربنای کنترل خشم و استرس خانوادهها هستند و بعد مدرسه و بعد اماکن دیگر. امید که روزی این مهم بعنوان یک مهارت در مدارس و دانشگاهها آموزش داده بشه و همۀ ما یاد بگیریم در مواقع مقتضی بر خشم و استرس خود مهار بزنیم. فعلا که همگی با زمین و زمان و حتی اشیا و وسایل هم سر جنگ و دعوا داریم و خیلی زود خشمگین میشویم.
به هر حال ممنون از حضور سبزت رعد نازنین.

نه حسین خان منظورم ببین ها بودن . منظورم رععععد پر استرسه .
فعلا به خودم که نگاه میکنم پر از استرس کاری هستم .
خب من فقط کار تدریسو خوب بلد بودم نه کارای دیگه رو.
پر از استرسم .
ببینک ها هم پر از استرس و خشم هستن . باور کن اوضاشون از رعععد وخیم تره خخخخ

درود دوست عزیز. بنای ما انتشار کامل و بدون دخل و تصرف در پژوهشهاست. بهترست با سعۀ صدر مطالب را مطالعه کنیم و استفادۀ لازم را از آنها ببریم.
ممنون از حضور و ابراز دیدگاهتان. موفق باشید.

سلام به تمامی دوستان
ممنون بخاطر انتشار این مطلب
دوست داشتم به عنوان فردی که در این همایش حاضر بودم چند کلامی صحبت کنم
دوستان نوشتن مقالات در مورد مشکلات نابینایان امری بسیار ستودنی است و شروعی برای دیده شدن مشکلات به صورت علمی ولی در این میان باید به نکته ای توجه داشت اینکه موضوعات این مقالات فقط بخاطر بکر بودن انتخاب نشده باشند که اگر این طور باشد فقط موضوعی اتنخاب شده و به صورت کاملا کلیشه ای در قالب یک مقاله با چارچوب مشخص خواهد بود و برای رفع مشکلات پیش رو نابینایان عملا کاربردی نخواهد داشت
به امید روزی که مباحث مربوط به مشکلات نابینایان از قالب این مقالات فراتر روند و به عمل تبدیل شوند.

دیدگاهتان را بنویسید